🔸 استراتژی تحریم
وقتی سخن از تحریم برخی پلتفرمهای بیگانه و بعضاً صهیونیستی به میان میآید، برخی از فعالان در فضای مجازی، مقوله تحریم را یک ابزار اساسا ناکارآمد میخوانند.
در این زمینه توجه به موارد زیر میتواند مفید باشد:
۱. تحریم یک مقوله، همیشه به معنای رها کردن آن مقوله نیست. تحریم میتواند یک ابزار در جهت پیشروی در آن مقوله باشد.
مثل تحریم جناب میرزای شیرازی در قضیه تنباکو. با وجود آنکه تنباکو بخشی از زندگی آن روز مردم بود، و شاید اصلیترین تفریح عمومی و به نوعی فضای مجازی! آن روز به حساب میآمد،
که هیچ نوع قباحت ظاهری هم نداشت، و حتی در میان علما و بزرگان هم مورد استفاده بود،
اما چون ابزاری برای تسلط کفار بر مسلمین شدهبود، زعیم شیعیان حکم به تحریم آن داد.
البته کفار آن روز به اندازه امروز دشمن اسلام نبودند، زیرا حکومت ولایت فقیه در آن روزها وجود نداشت.
نکته دیگر در آن تحریم این است که در آن سالها بزرگترین رسانهها که منبر و خطابه بود، در انحصار علمای اسلام بود، و جریان مقابل تقریبا رسانهای به گستردگی و قابلیت نفوذ حتی یک دهم آن نیز در اختیار نداشت،
و با این ظرفیت، جناب میرزا میتوانستند در این زمینه به کار فرهنگی! روی بیاورند، اما تحریم را ترجیح دادند.
البته جنس پدیده فضای مجازی، با پدیده تنباکو، تفاوتهایی هم دارد، اما به هرحال میتوان این حکم کلی را باطل کرد که «اگر پدیدهای با زندگی مردم گره خوردهبود، نباید آن را تحریم کرد.»
۲. تحریم همیشه به معنای انکار هر نوع فایده در پدیده مورد تحریم نیست. مثلا درباره شراب، خداوند میفرماید در آن منافعی وجود دارد، ولی منافع ترک آن بیشتر است.
بنابراین همیشه هم اینگونه نیست که اگر یک پدیده هم نکات مثبت و هم منفی داشت باید بگوییم که نکات مثبتش را بگیریم و از نکات منفیاش دوری کنیم،
و گاهی با وجود خالی نبودن کفه مثبت یک پدیده، باید حکم به تحریم آن داد.
۳. موضوع عرف، در تعیین حکم فقهی بسیاری از پدیدهها، مؤثر است.
مثلا در مورد تعیین حکم فقهی پدیدهای مثل شطرنج، زمانی که در عرف عمومی، شطرنج به عنوان ابزار قمار شناخته میشد، و استفاده غالب از آن برای قمار بود، حکم به تحریم آن داده میشد.
نکته مهم در این باره این است که در زمانی که فضای حاکم بر عرف جامعه، تحریم شطرنج را در پی دارد، استفاده صحیح از شطرنج صرفا به عنوان بازی یا یک ابزار تقویت ذهن و حافظه، هم حرام است.
بنابراین میتوان گفت این سخن که «نوع استفاده شخص ماست که حرمت یا عدم حرمت بعضی پدیدهها را تعیین میکند»، نمیتواند همواره صحیح باشد.
علاوه بر اینها همانگونه که میدانیم، گاهی اوقات، احکام شرعی، فقط حداقلهای دینداری را تعیین میکنند، به گونهای که برای همه اقشار و طبقات جامعه قابلیت پایبندی داشتهباشد.
و گاهی برای تعالی باید در مستحبات هم ورود کرد.
مثلا در شرع، برای ادای نماز، بازهای به عنوان وقت شرعی تعیین شده. اما تمام علما تاکید شدیدی بر نماز اول وقت و تاثیر آن در تعالی دارند.
بنابراین همیشه اینگونه نیست که حتی اگر فقه مسئله ای را مباح شمرد، پیشروی در آن، مصداق افراط باشد، بلکه اهل معرفت گاهی برای این پیشروی به شدت تبلیغ میکنند. و مثلا در موضوع نماز، در احادیث مختلف، ادای آخر وقت نماز، مصداق توهین به آن تلقی شدهاست.
پس میتوان گفت گاهی و در برخی مسائل، قشر انقلابی و خصوصاً فعالین فرهنگی، باید خود را به تقیداتی فراتر از احکام شرعی ملتزم و حتی برای پیشبرد اهداف فرهنگی، این تقیدات اضافه را تبلیغ کنند.
۴. گاهی اوقات عقبنشینی از یک فضا، میتواند یک استراتژی برای فتح فضاهای دیگر باشد.
مثلاً وقتی شما در جنگ میبینید که دشمن به لحاظ هوایی از شما برتر است، و شما مزیت نسبی در این زمینه ندارید، باید سعی کنید با ترفندهایی زمین مبارزه را عوض کنید و مثلا دشمن را به جنگ دریایی بکشانید که در آنجا نسبت به دشمن برتری دارید.
یا مثلا در جنگ نظامی با عراق، ما در سالهای ۶۴ و ۶۵، در محور شلمچه و جزایر به شدت به بن بست خوردیم، و هر چه عملیات انجام دادیم، منجر به شکست شد.
بسیاری از فرماندهان نظامی خود را در همین محور و در آن سالها از دست دادیم.
نتیجهگیری فرماندهان جنگ این شد که با توجه به نوع استحکامات دشمن، جنس زمین و.. در آن منطقه، ما نمیتوانیم در این زمین پیروز شویم، و باید زمین جنگ را عوض کنیم، تا با به دست آوردن امتیاز در نقاط دیگر بتوانیم موازنه جنگ را به نفع خود عوض کنیم.
بنابراین همیشه چنین نیست که تحریم کردن پدیدهای، به معنای ضعف و عقبنشینی باشد، بلکه گاهی میتواند ما را در راستای هدفمان به پیش ببرد.
و به عنوان یک مصداق از این بحث، شاید بتوان گفت تحریم برخی از شبکههای اجتماعی معاند و دارای مفسده را لااقل به لحاظ نظری نمیتوان به طور کامل طرد کرد و غیرقابلقبول دانست.
@valaadiyat
#استراتژی_تحریم
جهت استحضار اعضای محترم
۱. امروز در فضای مجازی و حقیقی و رسانههای مختلف، مطالب مفید سیاسی، فرهنگی و.. کم نداریم.
ما نمیخواهیم همان حرفها را تکرار کنیم، هرچند با زبانی دیگر.
هدف در «والعادیات»، گفتن حرفها و ورود در حوزههایی است که با وجود اهمیت، معمولا (سهوا یا عمدا) به آنها پرداخته نمیشود.
۲. با توجه به هدف گفتهشده، مطالب کانال الزاما نشان دهنده مسائل اولویتدار از منظر نگارنده نیست.
هرچند اهمیت این مسائل به گونهای است که در میانمدت و درازمدت جهتگیریهای اصلی در مسائل اولویتدار کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
۳. بیشتر این حرفهای نگفته، صبغه فرهنگی دارند.
این یک واقعیت است که ما امروز با فقر شدید تحلیلها و نگاههای متقن، جامع، و خصوصاً «اصیل» فرهنگی مواجهیم.
۴. «والعادیات»، در حقیقت یک کانال به سبک رایج نیست.
و به جای بمب باران مطالب کوتاه و مخاطب پسند، به دنبال تبیین مسائل است. هرچند این رویکرد به طولانی شدن مطالب و کمتر خوانده شدن از سوی مخاطبان منجر شود.
۵. «والعادیات» در حد توان و امکان، خود را موظف به انعکاس نظر اعضا میداند.
@valaadiyat
🔸 بر پدر صاحبش لعنت!
🔹 اینستاگرام باز هم ذات صهیونیستی خود را فریاد زد،
واین بار پستهای مرتبط با شهادت دکتر فخری زاده را حذف کرد.
🔹 و ما باز هم از موضع انفعال و ظلم پذیری فقط نشستیم و بر پدر صاحب آن لعنت فرستادیم!
🔹 باید شرم کنیم از غیرت آن مغازهدار مصری، که در پاسخ به توهین یک نشریه فرانسوی به رسول الله، تمام کالاهای فرانسوی خود را، از هر شرکت و تولیدکننده ای دور میریزد، و همه را تحریم میکند.
و ما با وجود ترور بزرگان خط مقدممان توسط صهیونیستها،
هنوز هم
در شبکههای صهیونیستی،
که صاحبانی رسما صهیونیست دارد،
و ابزار جاسوسی صهیونیستهاست،
و رفتارهای مورد نظر صهیونیستها را در دنیا و خصوصاً در کشورهای اسلامی ترویج میکند،
و پر است از توهینهای «ساختارمند» و عملی به تمام باورهای ما، از رسول الله گرفته تا شهدا، و عقاید دینی ما،
مشغول فعالیت، و افزایش تعداد کاربران، و تعداد پیامهای رد و بدل شده، و در نتیجه،
افزایش ثروت، قدرت، و سلطه این دشمن قسم خورده هستیم.
🔹 و هرچه هم طرف حساب ما سعی میکند به ما بفهماند که اینجا ملک طلق من است، و من به تو اجازه کار تاثیرگذار نمیدهم،
و هر پستی را به مذاقم خوش نیاید حذف میکنم،
ما دستبردار نیستیم.
🔹 عالم توهمات هم نوعی عالم مجازی است.
شاید بعضی فکر میکنند در اینستاگرام آنها اربابند و زاکربرگ رعیت!
@valaadiyat
#بر_پدر_صاحبش_لعنت!
🔸 سرهای قیمتی
🔹 به این تصاویر نگاه کنید.
فرض کنیم آمریکا و اسرائیل میدانند که کشتن این افراد هیچگونه هزینه نظامی و سیاسی برای آنها ندارد و نه ایران، نه هیچ دولت و گروهی، بابت ترور این افراد، به آنها هیچگونه فشاری نمیآورد.
فرض کنیم!
و هیچ کس در دنیا حتی لفظاً هم آن را محکوم نمیکند.
فرض کنیم دستشان برای ترور از لحاظ عملیاتی و تمام جنبههای دیگر باز است.
به نظر شما سیا و موساد، که همواره در پی فرصت برای ترور رهبران و عناصر تاثیرگذار کشورهای معاندشان هستند، چند نفر از این تصاویر را انتخاب میکنند؟!
🔹 نیازی به پاسخ نیست، جواب روشن است.
واضح است که آمریکا و اسرائیل، اگر دستشان برسد برای این آدمها محافظ هم میگذارند.
بدون شک آمریکا هیچگاه بدون اینها نمیتواند بر ایران فشار وارد کند.
اینها هستند که در بادکنک هیبت آمریکا میدمند.
اینها هستند که با بلندگوهایشان آمریکا را کدخدای دنیا میخوانند.
اگر امثال اینها نبودند، ملتهای دنیا خیلی وقت پیش نسخه آمریکا و دیگر ابرقدرتها را پیچیده بودند.
🔹 و این مختص ما نیست.
سالهاست که غرب به اسم علم و دانشگاه، مباشر و پادو تربیت میکند و به همه جای دنیا میفرستد،
تا اگر هر جای دنیا، ملتها علیه منافعشان خیزش و انقلابی کردند، فردای انقلاب، بگویند خب! انقلابیون و مجاهدان بروند خانههایشان، یا بروند سر مرزها پست بدهند،
و اینها، آدمهای تحصیل کرده باکلاس و یقه بسته، بشوند مدیران سیاسی و تصمیم گیرنده،
و از منافع امپریالیسم محافظت کنند.
@valaadiyat
#سرهای_قیمتی
🔸 آیا استفاده از فیلترشکن خلاف قانون است؟
🔹 در ابتدا باید گفت به نظر میرسد این مسئله بدیهی باشد که وقتی یک محدودیت قانونی برای پدیدهای در نظر گرفته میشود، نقض کردن عملی آن محدودیت، با هر وسیلهای که باشد، خلاف قانون است.
🔹 بنابراین اگر ما قانون مرتبط با آن را پیدا نکردیم، و یا حتی درباره تعیین کیفر نقض این محدودیت، خلأ قانونی وجود داشت، دلیلی بر نقض آن از سوی ما نمیشود. و غیرقانونی بودن نقض آن محدودیت سر جای خود باقی است.
🔹 در مورد استفاده از فیلترشکن یا هر ابزار دیگری برای ورود در شبکههای اجتماعی یا سایتهای فیلتر شده، قوانین کمی قدیمی هستند، و نامی از فیلترشکن در آنها به میان نیامده. اما شمول آن قوانین به گونهای است، که به طور یقین میتوان گفت استفاده از فیلترشکن و هر ابزار مشابهی، مشمول آن قوانین، و خلاف قانون است.
🔹 عدم ذکر کلمه فیلترشکن در قوانین، باعث شده در دو سه سال گذشته، جریان رسانهای غربگرا، به شدت این مسئله را تبلیغ و ترویج کنند که هیچ قانونی برای منع استفاده از فیلترشکن وجود ندارد. و با این شانتاژ رسانهای، استفاده از فیلترشکن، و رفتار دولت و دلالهای رسانهایش در فروش فیلترشکن را توجیه کنند.
🔹 در این رابطه، به عنوان نمونهای از قوانین مرتبط، مطلبی از آقای «سلمان کونانی» کارشناس ارشد فضای مجازی، جرم شناس، و دارای مدرک دکترای حقوق، در ادامه میآید:
🔹 طبق مادّه 543 قانون مجازات اسلامی، «هرگاه محلّی یا چیزی بر حسب امر مقامات صالح رسمی، مهر یا پلمب شده باشد و کسی عالماً و عامداً آنها را بشکند یا محو نماید یا عملی مرتکب شود که در حکم محو یا شکستن پلمب تلقّی شود، مرتکِب، به حبس از سه ماه تا دو سال، محکوم خواهد شد..»
🔹 با تأمّل در صدر مادّه یادشده، چنین نتیجه گرفته می شود که کلمه «چیز» اطلاق دارد و شامل محیط و فضای مجازی در معنی عام نیز می گردد.
مقنّن با استفاده از این کلمه، قصد داشته تمامی مصادیق احتمالی را که ممکن است روزی فرارو قرار گیرند و شاید در زمان وضع قانون آشکار نبوده اند، پوشش دهد. اقتضای تحرّک قوانین به سوی آینده نیز همین است؛
🔹 لذا اینکه در سال 1375 ه. ش. و در زمان تقنین این مادّه، اساساً اینترنت مفهوم و نهادی آشنا برای مقنّن و نظام اجتماعی ایران نبوده است، هرگز دلیل و جوازی برای تحمیل یک بار معنایی ایستا و جمود منطقی بر قانون و مقرّره وضع شده نیست.
🔹 به لحاظ حقوقی، مفهوم کلمه «چیز»، همانند کلمات و ترکیب های «از قبیل» یا «مثل آنکه»، شایسته توجّه و تأویل است.
وقتی مقنّن، مثلًا در بیان مصادیق کیفیات تخفیف بخش مجازات ها در ابتدای سخن خود، متعرّض کلمه از قبیل می شود و سپس به بیان چند عمل یا رفتار می پردازد، می خواهد نشان دهد که مصادیق مدّنظرش، هرگز محدود به موارد احصاء شده در قانون نیست و هر مسئله و مورد دیگری نیز می تواند در دایره شمول تخفیف بخشی ترسیمی توسط وی باشد.
بنابراین هرگز نمی توان ادّعا نمود که حکم تخفیف دادن مجازات به شرح مندرج در قانون، فقط شامل موارد مصرح در قانون است.
🔹 در مادّه 543 قانون مجازات اسلامی نیز اشاره مقنّن به کلمه چیز، بلافاصله پس از کلمه «محلّی» نشان می دهد که مقنّن مطلقاً متمرکز بر پلمب اماکن و ساختمان ها نبوده است و تمامی فضاهای دیگر را که امکان پلمب شدن دارند و اتّفاقاً در عمل نیز مسدود و پلمب می شوند، مدّنظر داشته است.
🔹 کلمه چیز، تعمّداً و با هوشیاری قابل تحسین از سوی مقنّن اسلامی استفاده شده است و ابهام و کثرت مصداقی مستتر و مستور در آن، در زمان تقنین بر مقنّن کاملًا مکشوف بوده است و صرفاً برای در بر گرفتن «هر مصداقی» در «هر زمانی» و «در هر فضایی، اعمّ از حقیقی و مجازی» مورد استناد و تمسّک واقع شده است.
@valaadiyat
#آیا_استفاده_از_فیلترشکن_خلاف_قانون_است؟
🔸 علامه مظلوم
🔹 حضرت آیت الله مصباح یزدی، این روزها در بستر بیماری هستند.
ایشان حق بزرگی به گردن جامعه انقلابی کشور دارند و بر همه ما واجب است که برای سلامتی ایشان دعا و نذر و نیاز کنیم.
🔹 شاید برای نسل جوان انقلابی کشور، چهره تاثیرگذار حضرت آیت الله مصباح چندان آشنا نباشد.
و البته حرجی هم بر آنها نیست، چون آنها سالهای مخوف دوره اول اصلاحات را درک نکردهاند.
🔹 سالهایی که جریان اصلاحات در کشور یکهتازی میکرد و نوکران غرب و پاکباختگان لیبرالیسم با تمام قدرت در حال له کردن انقلاب و آثار آن از تمام شئون کشور بودند.
در همان سالها بود که قتلهای زنجیرهای و قضیه کوی دانشگاه با مدیریت جریان برانداز در کشور اتفاق افتاد.
روزنامههای اصلاحطلب با میان داری حلقه کیان، عرصه نشریات کشور را قبضه کردهبودند و تمام زیر و بم اسلام و حکومت دینی را به سلاخی میکشیدند و کسی هم جلودار آنها نبود.
🔹 چهرههایی چون سروش، حجاریان، نبوی، تاجزاده، علویتبار و.. پس از سالها کار فکری و تشکیلاتی مستمر و هدفمند، به ناگاه سر برآورده، و با هماهنگی و حمایت کامل دولت، مشغول شخم زدن ادبیات دینی کشور بودند
از طرفی اغلب جریانات مذهبی و انقلابی کشور، دچار شوک بودند و در یک خلأ فکری و تئوریک به سر میبردند.
🔹 در آن روزهای هولناک، حضرت آیت الله مصباح، جزء معدود شخصیتهایی بودند که در مقابل این جریان ایستادند و با عمق معرفتی و دانش دینی خود، بارها گفتارها و عملکرد جریان غربگرای حاکم را به نقد علمی و چالش جدی کشاندند.
ایشان بارها سروش را،
که غول فکری جریان غربگرا بود و آن روزها کتابها و نظریاتش به عمیقترین لایههای معرفتی دین رسوخ کردهبود، و همه مسلمات دین را به بازیچهای در دست نگاه پلورالیستیک و هرمنوتیک خاص خود تبدیل کردهبود،
به مناظره دعوت کرد، هرچند سروش هرگز نپذیرفت و عملا از رویارویی با ایشان گریخت.
🔹 همین قدرتنمایی ها و نقدها و روشنگری های علمی و منطقی ایشان، که دقیقاً به هدف اصابت میکرد،
و البته کم آوردن های جریان غربگرا و لیبرال، باعث شد تا این جریان کینه عمیقی از ایشان به دل بگیرد و در مقابل روشنگری های علمی ایشان، بارها از ابزار توهین و تمسخر و طعنه و کاریکاتور، استفاده کند.
🔹 متأسفانه در سالهای پس از دولت اصلاحات هم ایشان با بیمهری جریان مذهبی و انقلابی مواجه شدند،
تا جایی که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲، نقل یک جمله از ایشان در حمایت از یکی از کاندیداها، کافی بود تا مورد هجمه بخش بزرگی از جریان مذهبی و انقلابی کشور قرار بگیرند،
وپس از آن نیز به علت وجود برخی مناسبات میان ایشان و جبهه پایداری، متأسفانه جریانهای مذهبی خارج از جبهه پایداری، تمام اشتباهات این جبهه و نقدهای خود راجع به آن را به حساب حضرت آیت الله مصباح یزدی مینوشتند.
🔹 اوج این تراژدی زمانی بود که در انتخابات خبرگان رهبری سال ۹۴، حضرت آیت الله مصباح یزدی، به عنوان یکی از بزرگترین نظریهپردازان ولایت فقیه، نتوانستند به مجلس خبرگان رهبری راه پیدا کنند.
🔹 متاسفانه جریان فعال مذهبی و انقلابی امروز کشور، یا ایشان را در حد یک نام میشناسند، یا با توجه به جریانسازی ها و تخریبهای ۸-۷سال اخیر علیه ایشان، که عمدتا توسط خود جریانهای مذهبی انجام شد، چهره چندان مثبتی از ایشان در ذهن خود ندارند.
هیچگاه از خاطر نمیبرم که در سالهای نوجوانی، وقتی برای اولین بار یکی از سخنرانیهای ایشان را از رادیو شنیدم،آنچنان مجذوب منطق استوار، و نظم عجیب سخنان، و ارائه پله پله و تفهیم عمیق مطالب توسط ایشان شدم، که تا مدتها سخنرانیهای ایشان را از رادیو پیگیری میکردم.
متاسفانه قشر انقلابی امروزی نه حوصله نشستن پای سخنرانیهای امثال ایشان را دارد، و نه زحمت مطالعه و فکر کردن پای کتابهای این استاد کمنظیر را به خود میدهد،
و بیشتر ترجیح میدهد سر خود را با توئیت خوانی و بازارسال پستهای جذاب، و تماشا و به اشتراک گذاشتن ویدیوهای چند دقیقهای گرم کند.
و نهایت اهتمامی که در این زمینه به خرج میدهد، شنیدن سخنرانیهای هیجانی و افشاگرانه از برخی چهرههای جنجالی است.
🔹 بدون شک حضرت آیت الله مصباح، یکی از مظلوم ترین اندیشمندان پس از انقلاب است.
و در زمانه ما، مظلومیت، تقدیر محتوم کسانی است که به دور از خودنمایی و عوامفریبی با لیبرالیسم مبارزه کردهاند، از شهید بهشتی، شهید دیالمه و شهید آیت، تا علامه مصباح یزدی.
@valaadiyat
#علامه_مظلوم