eitaa logo
والعادیات
139 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
91 ویدیو
3 فایل
حرف‌هایی هست که گفته نمی‌شود و کم‌کم حرف‌های دیگرانی جایگزین می‌شود که صدای بلندتری دارند، رسانه دارند، پول، قدرت، و البته وقاحت وآنقدر می‌گویند که جای خوب و بد برای‌مان عوض می‌شود و ما میلیمتربه‌میلیمتر، کیلومترها عوض می‌شویم، بی‌آنکه بفهمیم @salam3one3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 ساعات سخت چند روز باقیمانده تا انتخابات، روزهای بسیار سختی است، و انتخاب‌های دشواری در پیش روی جبهه انقلاب است. 🔹 در جبهه انقلاب، عده‌ای در حال کوبیدن بر طبل تفرقه و اتهام زنی به یکدیگر هستند، و عده‌ای هم با توهم پیروزی، در حال تقسیم غنائم، و طراحی شادی‌های پس از گل هستند! و در طرف مقابل، تمامی جریان ضدانقلاب، از اعتدالی و بهاری و اصلاحاتی در یک جبهه مشترک، در حال برنامه‌ریزی فشرده برای به چالش کشیدن نظام در انتخابات پیش رو هستند. 🔹 برخی شنیده‌های موثق حاکی از این است که جریان غرب‌گرا در حال بررسی نظرسنجی‌هاست، و چنانچه به این نتیجه برسد که به هیچ عنوان شانسی برای برنده شدن ندارد، هر دو نامزد خود را از انتخابات خارج، و انتخابات را تحریم خواهدکرد. قطعاً این خروج از انتخابات، با بیانیه‌های تند ایشان و متهم کردن نظام به بی‌عدالتی، تبعیض و سانسور، همراه خواهدبود. این مسئله می‌تواند در صورت وقوع، تأثیر منفی بسیار بزرگی بر مشارکت داشته باشد. علاوه بر این، تحریم انتخابات توسط جریان بهاری نیز می‌تواند اوضاع را بغرنج‌تر کند. 🔹 خوشبینانه‌ترین تحلیل‌ها می‌گویند حتی اگر هر دو نامزد جریان غرب‌گرا تا پایان انتخابات بمانند، باز هم مشارکت بسیار پایین خواهد بود. در این شرایط تصور کنید که انصراف نامزدهای جریان انقلابی، به نفع آقای رئیسی، چقدر می‌تواند در سرد کردن فضای انتخابات، و فرمایشی نشان دادن آن مؤثر باشد. 🔹 هر چند تهدید جریان غرب‌گرا همچنان و تا آخرین لحظات، یک تهدید کاملاً بالقوه و آماده بالفعل شدن است، و جریان غرب‌گرا نشان داده که می‌تواند با انواع بی‌اخلاقی و بمباران شایعه و دروغ، و همراهی دشمنان داخلی و خارجی، در ساعات آخر، نتیجه انتخابات را به نفع خود برگرداند، و بنابراین نامزدهای جبهه انقلاب باید به مسئله وحدت و کم‌کردن تعداد نامزدهای انقلابی به طور جدی بیندیشند، اما مسئله وحدت بر روی نامزد واحد، تنها یکی از گزینه‌های پیش روی جبهه انقلاب است، و از آنجا که تعدد نامزدها (ولو همگی با وجهه انقلابی باشند) می‌تواند درصد مشارکت را افزایش دهد، نمی‌توان به سادگی در مورد راه حل نهایی اعلام نظر کرد. 🔹 با در نظر گرفتن این شرایط به نظر می‌رسد اصرار پربسامد بر روی وحدت در جبهه انقلاب، و محکوم کردن پیشاپیش نامزدهایی که به نفع نامزد واحد کناره‌گیری نمی‌کنند، با عباراتی چون بی‌اخلاقی و حب ریاست، نه‌تنها منطقی نیست، بلکه بر روی رأی نامزدهای انقلابی باقیمانده، و میزان مشارکت، تأثیر منفی خواهد گذاشت. 🔹 شاید یکی از دلایل سخنرانی حضرت آقا، کمتر از دو روز مانده به انتخابات، احساس خطر ایشان نسبت به مشارکت پایین، و در پی آن، تهدیدهای متوجه اصل نظام، از سوی جریان‌های برانداز داخلی و خارجی باشد. 🔹 بدون شک در انتخابات پیش رو، چالش نخست ما چالش مشارکت است، و انتخاب نامزد انقلابی، و نامزد اصلح، چالش‌های بعدی است. 🔹 بنابراین به دوستان توصیه می‌کنم در ساعات باقیمانده تا انتخابات، به جای پرداختن به مسائلی چون اصلح و صالح، و متهم کردن این و آن، و یا حتی تبلیغ نامزدی که از نظر خود ایشان نامزد اصلح است، تمرکز خود را ▪️ اولا بر روی تبلیغ در جهت مشارکت بالا بگذارند، راهبردی که می‌بایست از ابتدا فراگیر می‌شد، ولی متأسفانه بعضی دوستان با توهم پیروزی جریان انقلابی، مشغول درگیری‌های درون جبهه‌ای شدند، و آن را به حاشیه راندند، و حتی با بعضی رفتارها به مشارکت لطمه زدند، ▪️ و ثانیاً دعا کنند که جریان انقلابی و نامزدهای جبهه انقلاب، بتوانند در این آخرین لحظات، و با توجه به آخرین داده‌ها و تحلیل‌ها، بهترین و درست‌ترین تصمیم را بگیرند، و خداوند نتیجه این انتخابات را مایه پیروزی و عزت انقلاب اسلامی قرار دهد. 🔹 بدون ذره‌ای تردید، خروجی تصمیم نامزدهای جریان انقلابی هرچه باشد، هیچ تأثیری بر تکلیف ما در این ساعات آخر ندارد، و ما تا پایان انتخابات، بدون هرگونه اظهارنظر و تأیید یا تقبیح تصمیم فلان نامزد، صرفاً یک تکلیف داریم، و آن تکلیف، تلاش محض برای افزایش مشارکت است. @valaadiyat
در صورت موافقت با صحبت‌های فوق، لطفاً نسبت به نشر آن در این ساعات پایانی کوشا باشید @valaadiyat
🔸 رییسی و جلیلی (۱) 🔹 در ایام انتخابات، برخی دوستان معتقد بودند که آقای جلیلی نسبت به آقای رییسی اصلح هستند، و بهتر است به جای آقای رییسی، آقای جلیلی باقی بمانند. (و هنوز هم این بحث ادامه دارد.) در شرایط انتخاباتی، شاید دامن زدن به این مباحث، چندان به مصلحت نبود، اما امروز می‌توان در این باره سخن گفت؛ 1⃣ اگر رییسی در انتخابات شرکت نمی‌کرد، قطعا میزان مشارکت افت قابل توجهی می‌کرد، سایر نامزدها توانایی ایجاد موج و شور انتخاباتی در مردم را نداشتند. 2⃣ مجموع سوابق و مواضع آقایان رییسی و جلیلی نشان می‌داد که هر دوی این بزرگواران، هم به لحاظ مبانی اعتقادی، و هم به لحاظ مدیریتی، در سطوح بالا، و در درونی‌ترین حلقه‌های دایره انقلاب قرار دارند. و هر کدام نسبت به دیگری برتری‌هایی دارد. بنابراین هر دوی این بزرگواران گزینه‌های مطلوب و انتخاب بین ایشان مسئله‌ای نبود که واضح و ساده باشد، (در این باره بیشتر خواهیم گفت) و اتهام‌زنی برخی طرفداران، به طرفداران دیگری، رفتاری منطقی و اخلاقی نبود. 3⃣ اگر رییسی نمی‌آمد و یا تا پایان نمی‌ماند، احتمال پیروزی جریان اصیل انقلابی تا حد زیادی کاهش می‌یافت، بنابراین اگر مورد قبلی (یعنی «تفاوت امتیاز اندک» میان آقایان رییسی و جلیلی) را بپذیریم، در این صورت با احتمال خطر پیروزی جریان غرب گرا، معقول‌تر این بود که آقای رییسی به جای آقای جلیلی بماند. و البته نگارنده معتقد است که همان‌طور که کنار رفتن آقای جلیلی، یک رفتار انقلابی و نماد از خود گذشتگی بود، ورود و باقی ماندن آقای رییسی نیز (با وجود داشتن حکم حضرت آقا، و جایگاه ریاست قوه، و محبوبیت ایشان تا پیش از ورود به انتخابات)، نوعی از خود گذشتگی و فدا کردن خود برای پیروزی جبهه انقلاب بود. 4⃣ بسیار واضح است که اغلب کسانی که رأی ایشان آقای جلیلی بود، در صورت کنار رفتن ایشان، به آقای رییسی رأی می‌دادند، اما در صورتی که آقای رییسی کنار می‌رفتند، بسیاری از طرفداران ایشان یا رأی نمی‌دادند یا به نامزدی غیر از آقای جلیلی رأی می‌دادند. همان اتفاقی که در سال ۹۶ رخ داد، و کنار رفتن آقای قالیباف، باعث شد بخش بسیار بزرگی از رأی ایشان به جیب آقای روحانی برود. (هرچند به نظر نگارنده، تفاوت سطح نگاه انقلابی میان آقای رییسی و آقای قالیباف زیاد است، و در انتخابات ۹۶ اصلا درست نبود که آقای رییسی به نفع آقای قالیباف کنار برود، بلکه مصلحت این بود که هر دو بزرگوار تا پایان بمانند) 🔹 متاسفانه این یک واقعیت است که دشمن در سال‌های گذشته موفق شده‌است بخش بزرگی از جامعه مذهبی را نسبت به شخصیت‌ها، و تفکراتی که آقای جلیلی به نوعی نماد آن است، بدبین کند. نمونه آن را نیز در مناظرات سال ۹۲ دیدیم. و چهره‌هایی که هر کدام نماینده یک نوع تفکر از جامعه مذهبی بودند، ایشان را آماج حملات خود قرار دادند. و این ذهنیت‌ها همچنان پاک نشده باقی مانده‌است. @valaadiyat
🔸 رییسی و جلیلی (۲) 🔹 با مروری بر برنامه‌های مختلف تبلیغاتی نامزدها، به نظر می‌رسد که آقای جلیلی نسبت به دیگر نامزدها برنامه‌های جامع‌تری داشت، و یا حداقل اشراف بیشتری نسبت به برنامه‌های خود داشت. 🔹 آقای رییسی در اغلب برنامه‌های تبلیغاتی، عمدتا به پرسش‌ها و خصوصا پرسش‌های اقتصادی، پاسخ‌های کلی می‌دادند، و یا به لحاظ استفاده از آمار و مستندات، ضعیف بودند، در حالی که دیگر نامزدهای جبهه انقلاب اینچنین نبودند. ▪️ مثلا آقای زاکانی در یک برنامه انتخاباتی تلویزیونی، حدود ۸-۷دقیقه بدون حتی یک بار نگاه کردن روی کاغذ، چندین بار و مستمراً از آمار و ارقام، با ارجاع آن ارقام به منابع موثق، استفاده کردند، ▪️ و یا آقایان جلیلی و قاضی‌زاده، بارها در تبلیغات مختلف، برنامه‌های کامل و تدوین شده‌ای، در خصوص هر کدام از مسائل اقتصادی ارائه کردند. و اینها (لااقل در ظاهر) نشان می‌داد که این بزرگواران در این زمینه‌ها نسبت به آقای رییسی بیشتر کار کرده‌اند، و به لحاظ برنامه، آمادگی بیشتری داشتند. 🔹 اما در اینجا توجه به یک نکته تخصصی مدیریتی لازم است، مدیریت، آن هم در بالاترین سطح، علاوه بر برنامه، به یک کاریزمای مدیریتی، و توانایی اجماع سازی در بدنه جامعه هدف نیز نیاز دارد، اگر مدیر، با وجود داشتن بهترین برنامه‌ها، نتواند بدنه سازمان و جامعه هدف را با خود همراه کند، قطعا در اجرای برنامه‌هایش با مشکل مواجه خواهد شد. 🔹 این مسئله جدای از مسئله مقبولیت است. و به یک توانایی در خود مدیر اشاره دارد، بدون در نظر گرفتن نگاه جامعه نسبت به مدیر، سخن بر سر این است که یکی از توانایی‌های لازم برای مدیریت، قابلیت اقناع جامعه، و دفاع از ایده خود در جهت ایجاد موج اجتماعی، برای پیشبرد اهداف، آرمان‌ها و برنامه‌هاست. چیزی که در آقای جلیلی نسبت به آقای رییسی کمتر بود، و به قول معروف، ادبیات ایشان، ادبیات نخبگانی است، و قابلیت ارتباط گیری کمتری با مردم داشت. 🔹 گاهی ممکن است یک مدیر، توانایی ارتباط گیری موثر و رساندن کامل پیام و ایده خود را داشته‌باشد، اما مخاطبان به دلایل دیگری با او همراه نشوند، مانند برخی پیامبران که علی‌رغم توانایی تبلیغی بسیار زیاد و سرآمد، و حتی بعضاً داشتن مقبولیت، نتوانستند اقوام خود را با خود همراه و هم رأی کنند. ▪️ اما گاهی مشکل از نوع ارسال پیام است، مثلا در مورد صحابی بزرگوار، جناب ابوذر، با وجود مراتب بسیار بالای معرفتی و ژرفای کم‌نظیر مبانی فکری، امیرالمومنین نه‌تنها هیچ مدیریتی به ایشان ندادند، بلکه به ایشان فرمودند حتی اگر در جمعی دونفره هم مجبور به انتخاب مدیر شدید، تو مدیر نباش و مدیریت را به آن نفر دوم واگذار کن! البته چنین نیست که آقای جلیلی دقیقاً این‌گونه باشد، اما واضح بود که ایشان توانایی ارتباط گیری پایین‌تری نسبت به آقای رییسی دارد. در حالی که آقای رییسی ضمن پایبندی به اصول انقلاب، توانست با مردم ارتباط بگیرد، و ایشان را تا حدودی نسبت به ایده‌ها و نوع نگاه خود اقناع کند. 🔹 یک نکته اساسی و تعیین‌کننده در این بحث هم همین‌جاست که گاهی ممکن است شخصی با رفتارهای عوام‌پسندانه و حرف های دوپهلو، و یکی به نعل و یکی به میخ، به دنبال کسب مقبولیت و همراه کردن مخاطبان متنوع با خود باشد، این رفتار، به طور کامل محکوم است، و در دوره‌های گذشته نیز شخصیت‌هایی بوده‌اند که با وجهه و ظاهر انقلابی، همین سیاست را در پیش گرفته‌اند، ▪️ اما نکته مهم در خصوص آقای رییسی این است که ایشان با وجود سوابق انقلابی، و پافشاری بر اصول انقلاب، و تقریبا بدون رفتارهای دوگانه، توانستند مردم را با خود، و در حقیقت با نگاه انقلابی به مسائل کشور همراه کنند. این توانایی همراه سازی، یک مزیت بزرگ ایشان نسبت به دیگر نامزدهای جبهه انقلاب بود. 🔹 بنابراین با توجه به اینکه امتیاز نامزدهای جبهه انقلاب، خصوصا آقایان جلیلی و رییسی، به یکدیگر نزدیک بود، و هر کدام نسبت به دیگری برتری‌هایی داشتند، شرایط صحنه انتخابات این‌گونه نبود که اگر کسی تشخیصش در خصوص اصلح، با تشخیص ما یکسان نبود، او را به خطایی بزرگ محکوم کنیم. @valaadiyat
🔸 مسیر خیر، از گناه نمی‌گذرد 🔹 چندشب پیش، در برنامه گفت‌وگوی گروهی مجازی کانال جبهه (jebheh@)، استاد «آل داود»، نکته‌ای فرمودند که جای بحث دارد. ایشان فعالیت انقلابی تابلودار در برخی پلتفرم‌ها مانند توییتر را با رعایت برخی ضوابط و به شرط داشتن تخصص لازم، مجاز دانستند، و برای مثال هم از برخی دوستان انقلابی، که با نام خودشان در توئیتر به فعالیت مشغول هستند، اسم بردند. 🔹 قطعا ایشان به عنوان استاد فضای مجازی، نسبت به فراز و فرودهای این فضا، و بایدها و نبایدهای آن آشنا هستند، و با رصد و تحلیل داده‌های متنوع این فضا، نسبت به این مسئله که چه زمانی و در کجا باید به مواضع دشمن حمله کرد، و یا چگونه از چنگ برخی فیلترهای هوشمند گریخت، اشراف دارند، هرچند برخی اساتید، در این خصوص نظر دیگری دارند، 🔹 اما اگر به لحاظ فنی هم این نگاه را بپذیریم، یک مسئله دیگر باقی می‌ماند، و آن این است که توئیتر بر اساس قانون جمهوری اسلامی، فیلتر، و بنابراین فعالیت در آن، حتی برای متخصصان و کارشناسان، ممنوع است. البته در موارد خاص، با اجازه مراجع قانونی، ممکن است مجوزهای خاص هم صادر شود. شاید این استاد بزرگوار، یا هر بزرگوار دیگری، چنین مجوز خاصی از مراجع قانونی داشته‌باشند، اما در غیر آن قطعا به طور عمومی و حتی برای متخصصان نمی‌توان چنین فعالیتی را مجاز دانست. 🔹 بر اساس حکم صریح امام جامعه، انجام خلاف قانون، مساوی انجام خلاف شرع است. و بر اساس فرموده اهل بیت علیهم السلام، هیچ خیری از مسیر خلاف شرع نمی‌گذرد. 🔹 و اگر قرار به استفاده از رفتارهای غیرشرعی، برای پیشبرد شرع بود، امیرالمومنین بارها می‌توانستند کار معاویه را یکسره کنند. ولی ایشان با وجود جایگاه بلند خودشان، و بزرگی حقی که از ایشان، اسلام، و جامعه اسلامی ضایع شده‌بود، و اهمیت مسئله حکومت اسلامی، حاضر به این رفتارها نشدند. 🔹 بنابراین اگر گاهی انجام برخی فعالیت‌های فرهنگی، «مستلزم» انجام حتی یک خلاف شرع باشد، احساس اثرگذاری مثبت پس از انجام آن فعالیت، توهمی بیش نیست، هرچند ظواهر امر به ما این‌گونه نشان دهند که موثر واقع شده‌است. و بنابراین، فعالیت پرشمار چهره‌های شاخص مذهبی و انقلابی، در پلتفرم‌های فیلترشده‌ای مانند توئیتر یا تلگرام، فاقد اثر مثبت است. هرچند ظاهر بازنشرها، کامنت‌ها، و بازتاب‌های آن بسیار وسیع و مثبت باشد. 🔹 فعالیت فرهنگی برخی دوستان در پلتفرم‌ها و پیام‌رسان‌هایی که قانوناً فیلتر شده، مرا به یاد روایتی از امام صادق علیه‌السلام می‌اندازد. گروهی از عیاران، از اغنیا می‌دزدیدند و بین فقرا تقسیم می‌کردند، با این استدلال که ثواب این اطعام مساکین، بر گناه آن دزدی برتری دارد. و حضرت به ایشان فرمودند عمل خیری که بر پایه گناه باشد، مقبول و موثر نخواهدبود. @valaadiyat
دستور امام خامنه‌ای به نمایندگان مجلس، و عکس‌العمل مدیریت مجلس، پس از یک سال انفعال و بی‌توجهی موارد «اضطراری» و با اولویت بالاتر از فرمایش حضرت آقا را در این تصویر مشاهده بفرمایید! @valaadiyat
🔸 بزرگ‌ترین میراث روحانی 🔹 دولت روحانی، ضربات سهمگینی به پیکر فرهنگ، سیاست و اقتصاد کشور وارد کرد. اما اغلب این خسارت‌ها امروز مورد نفرت مردم ایران واقع شده‌است، و دست روحانی و جریان غرب‌گرا، در این زمینه‌ها برای مردم رو شده‌است. 🔹 در مورد خسارات اقتصادی که تکلیف مشخص است، در مورد سیاست و خصوصا سیاست خارجی هم که دیگر حنای غرب‌گرایان رنگی ندارد، و سیاست التماس به غرب و آمریکا، در نظر مردم ایران بی‌ارزش شده‌است. 🔹 اما آن کاری که روحانی به نوعی بانی آن بود، و بدون هیچ‌گونه مخالفت داخلی، و بلکه با اقبال عمومی موفق به اجرای آن شد، تسلیم فضای مجازی کشور، به آمریکا و دشمنان نظام، و فراهم کردن ابزار قدرتی بزرگ برای غرب‌گرایان داخل کشور بود. 🔹 تفاوت اساسی در این اقدام روحانی با دیگر رفتارهای کلان او، در همین استقبال عمومی است، امروز هرچه به دولت روحانی منسوب باشد، در نظر مردم ایران منفور است، اما در مورد فضای مجازی، نه‌تنها اقبال عمومی به سیاست‌های او همچنان ادامه دارد، بلکه این سیاست‌ها توسط اقشار مذهبی و انقلابی نیز مو به مو دنبال می‌شود، و هرگونه نقد و اصلاحی بر این سیاست‌ها، توسط خود انقلابیون مورد تمسخر و توبیخ قرار می‌گیرد. 🔹 و حتی مطالبات مکرر و نقدهای جدی حضرت آقا در این زمینه نیز، در بین جماعت انقلابی محکوم به بایکوت است. 🔹 بزرگ‌ترین میراث روحانی به جا گذاشتن ویروسی است که فرهنگ، سیاست، اقتصاد، و امنیت کشور را با همکاری خود اقشار مذهبی و انقلابی تخریب می‌کند. بزرگ‌ترین میراث روحانی، تربیت نسلی است که برای رضای خدا، و به اسم انقلابی‌گری، قتلگاه جوانان و نوجوانان و نسل آینده این انقلاب، و در حقیقت قتلگاه این انقلاب را، روز به روز تقویت می‌کند، و توسعه می‌دهد. @valaadiyat
🔸 نامرهم 🔹 در تصاویر واکسیناسیون کرونا در کشور، که این روزها به طور مکرر از تلویزیون پخش می‌شود، اغلب موارد تزریق به آقایان، توسط خانم‌ها انجام می‌شود، که با تماس دست (بدون دستکش) همراه است. ▪️ این مسئله فقط در مورد سالمندانِ دریافت کننده واکسن، نیست، و در موارد خاص، مثل ورزش‌کاران، یا داوطلبان دریافت واکسن در مراحل ابتدایی نیز، که اغلب آنها جوان هستند، بیشتر واکسن‌ها توسط خانم‌های جوان تزریق می‌شود. ▪️سوال اینجاست، مگر ما هیچ نوع حکمی در مورد محرم و نامحرم نداریم که به همین سادگی این رفتارها به طور عمومی و عرفی در مقیاسی وسیع انجام، و حتی از صداوسیمای جمهوری اسلامی هم پخش می‌شود؟ 🔹 البته در زمینه محرم و نامحرم در فضای پزشکی، مسائل بغرنج‌تر و سوالات عدیده بزرگ‌تری وجود دارد ▪️چرا در جمهوری اسلامی، باید در مورد بیماری‌های مختص خانم‌ها، آقایان اجازه طبابت داشته‌باشند؟! ▪️شرم آور نیست که آقایان اجازه ورود به اتاق زایمان را داشته‌باشند؟ چرا آقایان باید بتوانند به بخش بستری خانم‌ها، یا اتاق عمل یک خانم وارد شوند؟ ▪️شرم آور نیست که به آقایان اجازه داده می‌شود حتی در مورد بیماری‌های اندام‌های زنانه هم طبابت کنند؟؟!!! و حتی در این موارد خاص، غالبا پزشکان آقا فراوان، و پزشک خانم، کمیاب و بلکه نایاب باشد! ▪️چرا در مراکز درمانی، برای خانم‌ها پرستار آقا، و یا برای آقایان پرستار خانم در نظر گرفته می‌شود؟ در موارد اورژانسی، که اوضاع بسیار وخیم‌تر است و هیچگونه حق انتخابی برای مراجعه‌کننده وجود ندارد، و تقریبا اغلب پزشکان کشیک مراکز درمانی مرد هستند. ▪️چرا برای یافتن یک مرکز درمانی که در آن حدود شرعی در مورد مراجعه‌کننده رعایت شود، باید کفش آهنین پوشید، و در آخر هم چیزی پیدا نشود؟! ممکن است درمورد پزشک بتوان با جستجوی بسیار، موردی را پیدا کرد، اما در مورد مراکز درمانی شرایط بسیار فاجعه‌بار است. چند مرکز درمانی در کل کشور می‌شناسید که کادر بخش زنان، و بخش زایمان آن، از پزشک و تیم اتاق عمل، و پرستار، و تیم خدمات و حمل و نقل بیمار، همگی خانم باشند؟ اگر هم چنین مراکزی وجود داشته باشد(؟)، آیا تعداد آنها در کل کشور، به انگشتان دست می‌رسد؟ در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی ما که در عمل هیچ نوع حقی برای بیمار و مراجعه‌کننده قائل نیستند، ▪️چرا در این مراکز، مسائل مربوط به محرم و نامحرم، حتی در روی کاغذ هم وجود ندارد؟ چرا باید در مراکز درمانی، تقاضای رعایت حدود شرعی در مورد مراجعه‌کننده، از منظر کادر درمان نوعی زیاده‌خواهی تلقی شود؟ و بعضاً در صورت طرح چنین درخواستی، برخوردهای تند یا سرد، یا کارشکنی در مورد مراجعه‌کننده انجام شود؟ در بعضی موارد که اصلا روال مراکز درمانی اجازه رعایت شرع را نمی‌دهد! اما در مورد مسائل ساده و پیش‌پاافتاده‌ای مانند خون‌گیری و تزریق هم بعضا به درخواست مراجعه‌کننده توجهی نمی‌شود ▪️چرا هیچ جایی در رسانه‌های مکتوب و تصویری، یا محافل حقوقی و مذهبی، و هر نوع فضای دیگری، حتی یک کلمه در این مورد سخنی گفته نمی‌شود؟ ▪️اصلا چرا باید در رشته‌های دانشگاهی مرتبط با بیماری‌های زنانه، برای آقایان ظرفیت و اجازه تحصیل وجود داشته‌باشد؟ متأسفانه فضای کلاسی و درسی دانشگاه‌های علوم‌پزشکی هم به گونه‌ای است که حیای دانشجویان نسبت به نامحرم را می‌شکند. 🔹 و سوال مهم‌تر این است که چرا در جامعه مذهبی، هیچ دغدغه و مطالبه‌ای در این باره وجود ندارد؟! و اگر هم گاهی حساسیتی هست، از ترس برچسب‌ها، به سکوت، و یا حتی هم‌رنگی با جماعت منتهی می‌شود؟ ▪️مگر حکم صریح نداریم که وقتی پزشک محرم وجود دارد، رفتن نزد پزشک نامحرم (چنانچه با نقض حدود محرم و نامحرم همراه باشد) حرام است؟ در بسیاری موارد مانند دندان‌پزشکی، بیماری‌های عمومی، و حتی طب سنتی، این نوع حساسیت‌ها دیگر به صفر میل کرده‌است. 🔹 متأسفانه دغدغه‌ها و حساسیت‌های فرهنگی، غالباً آنقدر مبتذل، عوام‌زده و روشنفکرنمایانه شده که سخن از محرم و نامحرم، و حدود، و حلال و حرام صریح شرعی، حتی در جوامع مذهبی هم نوعی سخت‌گیری و تندروی به حساب می‌آید. در حالی که یک شخصیت مذهبی باید بالاتر از حلال و حرام، مستحب و مکروه را هم ببیند، چه در بعد فردی، چه در بعد اجتماعی @valaadiyat
در آستانه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۰ نخستین سالگرد عروج پدرم، قاری، حافظ، و معلم قرآن کریم، شاعر و مداح دل‌داده اهل بیت علیهم‌السلام، که سال‌های سال، فی سبیل الله، و بی مزد و منت، در مساجد، محافل قرآنی، و هیئت‌های بزرگ و کوچک، و مجالس خانگی، به ترویج قرآن و معارف اهل بیت علیهم‌السلام مشغول بود، مبارز قبل از انقلاب، و مجاهد پس از انقلاب، بسیجی بی‌ادعای معرکه‌های دفاع مقدس، شیر بیشه نبرد با نفاق در روزهای نخستین انقلاب، و مرد خستگی‌ناپذیر عرصه کار و تلاش و «الکاد علی عیاله»، که هر لقمه‌ای بر سر سفره آورد، آغشته به عرق جبینش بود، و متبرک به دست های پینه‌بسته‌اش، پیرغلام سینه‌سوخته‌ای که هر سحر رایحه دلنشین مناجات و نماز شبش، و هر روز نوای تلاوت قرآنش، فضای خانه را عطرآگین می‌کرد .... از همه بزرگواران ملتمسانه تقاضای قرائت فاتحه و دعای خیر دارم. خداوند رفتگان شما و همه مؤمنین، و همه ما ملحق شوندگان به ایشان را بیامرزد. با تشکر فراوان نویسنده کانال والعادیات
🔸 چالش‌های امروز حجاب 🔹 در روزهایی که به نام «عفاف و حجاب» نامگذاری شده، و ۸۶سال پس از کشف حجاب رضاخانی، «حجاب» در کشور ما همچنان با چالش‌های زیادی روبه‌روست، چالش‌هایی که بعضا در سال‌های گذشته تا این حد عمیق و گسترده نبوده‌است. 1⃣ نخستین چالش حجاب، بمب‌باران و حجم زیاد محتواهای ضدحجاب، و تخریب وجهه سیاسی، اجتماعی، فقهی، و کارکرد حجاب، توسط ضدانقلاب داخلی و خارجی است. برای این گروه، بی‌حجابی، یک ابزار سیاسی برای براندازی یا فشار بر نظام است. نمونه آن هم جریان مخالفت با «حجاب اجباری» بود، این کلیدواژه توانست حتی در میان قشر نخبه و مذهبی کشور طرفدارانی پیدا کند، و صاحبان ژست‌های روشنفکری را به خود جلب نماید. ▪️ اگر چه این چالش از ابتدای انقلاب مطرح بوده‌است، و با فراز و نشیب‌های فرهنگی و سیاسی کشور، میزان استقبال از آن کم و زیاد شده‌است، اما نخست به دلیل وجود پاسخ فقهی متقن برای آن، و ثانیا به دلیل وجهه سیاسی و حمایت چهره‌های بدنام از آن، لااقل به لحاظ عملی نتوانسته به نمودهای گسترده منجر شود. 2⃣ چالش دوم، از جنس فرهنگی، و نوعی اباحه‌گری و ولنگاری است. این نوع مقابله با حجاب، بدون رنگ و لعاب سیاسی، و در پوشش هنجارها و استانداردهای تعریف شده در قالب فضای مجازی، به خورد جامعه داده شده‌است. ▪️ وقتی در یک فضا، استانداردها و عرف‌هایی غالب باشد، دیگر نسبت به آن رفتارها حساسیتی وجود نخواهدداشت. در این میان، اینستاگرام با تکثیر پرحجم تصاویر غیراخلاقی، و بی‌حجابی، عملا عرفی را بر فضای این پلتفرم حاکم کرده، که هرگونه رفتار مشابه در این بستر، به نوعی عادی و قابل پذیرش، و رفتارهای بر مبنای حیا، ناهنجار تلقی می‌شود. خصوصا در مورد نوجوانان و جوانان، که در فضای حقیقی، و خانوادگی تقریبا چیزی درباره حجاب و حیا نشنیده و ندیده‌اند، و توسط جامعه و خانواده به دست فضای مجازی و عرف‌های حاکم بر آن سپرده شده‌اند، تا خود ایشان بر اساس این داده‌ها در مورد کیفیت و کمیت پوشش خود تصمیم بگیرند. ▪️ نوع نگاه غلط جامعه به مسئله حریم شخصی در فضای مجازی، و سواد مجازی ضعیف نیز به پیشبرد این پروژه و گسترش این چالش در سطح جامعه کمک کرده‌است. ▪️ به طور خلاصه، چالش دوم حجاب و عفاف، وجود معارضی سرسخت به نام اینستاگرام است که اولا به طور کاملا واضح، هدفمند، تخصصی، و بدون رودربایستی، عفاف و حجاب در جامعه را نشانه گرفته‌است، ثانیا ضریب نفوذ و گسترش بسیار زیادی در کشور ما دارد و اکثر قریب به اتفاق جوانان و نوجوانان (یعنی قشر اصلی هدف بی‌حجابی) در آن فعال هستند، و ثالثا توسط اقشار مذهبی به طور کامل محافظت می‌شود و هرگونه تعرض به آن با برخورد ایشان مواجه خواهد شد. 3⃣ چالش سوم حجاب، نادیده گرفتن مبانی اخلاقی و رفتاری حجاب، و نگاه کردن به آن به عنوان یک پوشش صرف است. مبنای حجاب را بیش از هر چیز، باید در کلمه حیا جستجو کرد که یک کلیدواژه و مفهوم پرتکرار در متون دینی است. ▪️ و متأسفانه در سال‌های گذشته هر بار که از حیا صحبت شده، معنای آن به حجاب (به معنی پوشش) فرو کاسته شده‌است. حجاب را باید در یک منظومه به محوریت حیا، و در کنار مجموعه‌ای از هنجارهای رفتاری دید. 4⃣ چالش چهارم، مختص به عملکرد خود جامعه مذهبی و باحجاب است. و به نوع نگاه آنها به کیفیت حجاب برمی‌گردد. متأسفانه در سال‌های اخیر، با ترویج نگاه روشنفکری به مقوله حجاب، و تحت عناوینی چون ضرورت شیک‌پوشی و جذاب بودن مذهبی‌ها، نوعی از حجاب در جامعه مذهبی رایج شده که عملا در تضاد با کارکرد و مفهوم حجاب است. ▪️ یکی از مهم‌ترین کارکردهای حجاب، استتار از توجه نامحرمان، و جلوگیری از جلب نگاه‌های آلوده است. و این در حالی است که حجاب‌های رنگارنگ، رنگ‌های شاد و بعضاً جیغ!، و «ست کردن!»هایی که امروز در پوشش جامعه مذهبی رایج شده، دقیقا باعث جلب نگاه نامحرمان و بلکه قرار گرفتن در کانون توجهات است. ▪️ شاید بتوان مواجهه با این چالش را از یک منظر دشوارتر از سایر چالش‌ها دانست، زیرا که به دست خود قشر باحجاب انجام، و به تحریف مفهوم و کارکرد حجاب منجر می‌شود. @valaadiyat