«مدّاحی و مدیریّت هیئت را با بعضی از کارهای مشابهی که اینجا و آنجا انجام میگیرد اشتباه نباید گرفت. قالب مدّاحی باید حفظ بشود؛ از همهی ابزارهای هنری مذکور که عرض کردیم -صدای خوش، نغمهسازی خوش، نغمهپردازی خوب- باید در اینها استفاده بشود، لکن از چیزهایی که بیرون از این قالب مدّاحی است مطلقاً نخواهید استفاده کنید و اجتناب بشود. نگذارید هیئت تبدیل بشود به محیطهای دیگر؛ هیئت، باید هیئت بماند.»
امام خامنهای
۱۵ بهمن ۹۹
🔸 مداحیهای موزیکال
🔹 چند روز پیش که مطلب #موسیقی_بت_بزرگ را مینوشتم، با خودم گفتم به زودی یک مطلب دیگر بنویسم و چند مورد از مصادیق موسیقیزدگی قشر مذهبی را در آن بیاورم.
در ذهنم بود که روالی که این چندوقته باب شده، و بر روی مداحی ها موسیقی کار میکنند، و گرایش مذهبیها به آن، میتواند یکی از این مصادیق باشد.
خصوصاً که آن روزها شعر و مداحی زیبای تسبیحات حضرت زهرا، که موزیکال! شده بود، به شدت بین هیئتی ها و مذهبیها دستبهدست میشد.
🔹 روزی که حضرت آقا در دیدار مداحان، این جملات را فرمودند، این مسئله در ذهنم زنده شد.
🔹 نوع جملهبندی حضرت آقا، میتواند تأییدی بر این باشد که شاید یکی از موارد مورد نظر ایشان، همین استفادههای پرتکرار از موسیقی برای جذاب کردن مداحی ها باشد.
آنجا که میفرمایند، «ابزارهای هنری»، «صدای خوش»، «نغمه سازی خوش»، «نغمه پردازی خوب»، و در ادامه این عبارات، میفرمایند «از چیزهایی که بیرون از قالب مداحی است»، استفاده نشود،
چه کلمهای میتواند مجموعهی «ابزارهای هنری»، «صدا» و «نغمهسازی» را کامل کند، که آقا از آن نهی میکنند؟
🔹 نمیخواهم بگویم که حضرت آقا حتما به چنین مصداقی نظر داشتهاند،
اما قطعاً «موسیقی» میتواند یکی از مصادیق این نهی باشد،
آنچه که در دایره مداحی نبوده، و برخی (البته عمدتا با نیت خیر و به قصد جذب) دارند آن را وارد میکنند.
🔹 یکی دو سالی است که آهنگکاری! کردن مداحی ها، رواج پیدا کرده،
از معروفترین آنها «من غلام نوکراتم» و همین «تسبیحات حضرت زهرا» بودهاست.
حرکتی که قبلتر هم بوده، اما زیاد دیده نشده، و استقبال چندانی از آن نشدهبود.
🔹 به نظر میرسد با توجه قدرت بالای تخدیر و اعتیادآور بودن موسیقی، ورودش در مداحی
میتواند به سرعت، به تغییر ذائقه مخاطبان،
و از رونق افتادن مداحی اصیل،
و گرایش به موسیقی،
و غلبه سبک و قالب و آهنگ، بر شعر و محتوا و عمق، در مجالس اهلبیت منجر شود.
🔹 حتی اگر با تخفیف بسیار، بپذیریم که اینگونه نماهنگها برای جذب قشر خاکستری، و احیانا غیرهیأتی ها به هیأت و برنامههای مذهبی انجام میشود، و میتواند در آنجا مفید باشد،
باز هم این مسئله وجود دارد که این مدل کارها بیشتر از هر قشر دیگری دارد در میان خود مذهبیها و هیئتی ها دیده و ترویج میشود،
و بنابراین این قشر را به آفاتی که گفته شد دچار میکند.
🔹 و یک نشانه آن هم همین است که دیگر وقتی مداحی اصلی را گوش میدهیم، به اندازه مدل آهنگکاری شدهی آن، به ما مزه نمیدهد!
🔹 شاید بتوان گفت بالاترین و متعالی ترین شأن موسیقی، ایجاد یک جرقه و انگیزش هیجانی و لحظهای، برای حرکت به سمت مثبت باشد،
و همانطور که در #موسیقی_بت_بزرگ بحث شد،
موسیقی هیچ جایگاه استمراری در سیر الی الله ندارد،
و نباید به آن اجازه ورود در رژیم مصرفی روزانه مان را بدهیم.
@valaadiyat
#مداحیهای_موزیکال
🔸 مسابقه هنجارشکنی
🔹 مسابقات تلویزیونی، جزء ناهنجارترین و خط شکن ترین برنامههای تلویزیونی هستند.
برنامههایی که در آنها بسیاری از خطوط قرمز جابجا میشود، و هنجارها به بازی گرفته میشود.
🔹 سرفصل این برنامهها، و پیشروی آنها، برنامه «خندوانه» بود.
تقریبا برای اولین بار، در میان برنامههای پربیننده تلویزیونی بود که خندوانه مسابقات استندآپ کمدیاش را با حضور شرکتکننده خانم و آقا در یک مسابقه برگزار کرد.
و شرکتکنندگان اعم از خانم و آقا با هم مسابقه میدادند و داور (یا نظرسنجی مردمی) از بین آنها یکی را برنده اعلام میکرد.
🔹 بعد از آن، این خط به طور کاملا پررنگ در بعضی برنامههای دیگر تلویزیونی دنبال شد، که مشهورترین آن «عصرجدید» است.
در عمده این برنامهها، شرکتکنندگان به صورت جداگانه (و نه در تقابل مستقیم با دیگر گروهها)، در مورد موضوع مسابقه، فعالیت خود را انجام میدادند،
و داوران بعد از اتمام کار تمام گروهها، بین آنها قضاوت میکردند.
🔹 بعد از آن یک نوع دیگر از برنامهها رونق یافت، که شرکتکنندگان به صورت خانوادگی و زن و شوهری در آن شرکت میکردند، و مثلا با یک زن و شوهر و خانواده دیگر مسابقه میدادند.
در این میان، مجری اغلب به عنوان محرم تمام گروهها!، در مسابقه حضور دارد و هرطور دوست داشتهباشد، در روابط خانوادگی شرکتکنندگان ورود میکند.
واضحترین مثال برای این نوع، مسابقه «خانه ما»ی شبکه افق است، و یا مسابقه «زوجی نو».
شبکه افق همواره در شکستن بسیاری از هنجارها موفق عمل کردهاست.
مثال دیگر از شبکه افق، برنامه «رخداد» است، که علیرغم وجهه و محتوای کاملاً متفاوت و ارزشی، به لحاظ قالب همان خط را دنبال میکند.
و شاید جزء معدود مسابقاتی باشد که گاهی در یک برنامه، و در یک کادر تلویزیونی، یک گروه با جنسیت خانم، و یک گروه با جنسیت آقا با هم رقابت میکنند.
🔹 این رفتارها در شبکه افق، که با حس ضمنی و توجیه ناگفته تهیهکنندگان، مبنی بر رعایت ضوابط ظاهری، و محتوای مناسب، اجرا میشود،
اغلب به عنوان جاده صاف کن، برای برنامههای غیرارزشی عمل میکنند.
🔹 بعد از هنجارشکنی خندوانه، این خط آنقدر در همه مسابقات تلویزیونی تکرار شد که برای بینندگان کاملاً طبیعی و عادی شده،
و امروز خانوادههای مذهبی هیچ حساسیتی نسبت به تماشای خانوادگی این برنامهها ندارند.
🔹 اما اخیراً در یک خط شکنی جدید، مسابقه «قرون به قرون»، در مجموعه فعلی خود، آقایان و خانمها را طرف یک مسابقه تعاملی با یکدیگر قرار داده.
یعنی قالب مسابقه به گونهای است که گروههای شرکت کننده میبایست در راستای مسابقه، با دیگر گروهها تعامل کنند و عملاً با آنها سر و کله بزنند،
متاسفانه امروز به سادگی این هنجار شکسته شده و در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تعدادی زن و مرد نامحرم همبازی! شدهاند، و با یکدیگر به بازی و سرگرمی مشغولند.
و مشخص نیست که این خط جدید تا کجا قرار است ادامه پیدا کند، و به کجا ختم شود.
🔹 گاهی با خود فکر میکنم، با این درجه روشنفکری و غربزدگی که در برخی مدیران، و آقایان و خانمهای دوربینی! و رسانهای ما هست، اگر قالب مسابقات ورزشی هم در اختیار و حوزه تصمیم ما بود، بسیاری از آنها را مختلط برگزار میکردیم.
باز خدا پدر آن غربیها را بیامرزد!! که حداقل این یک مورد را به ما رحم کردند و
(به عنوان نقطه پررنگی برای نشان دادن غیرفطری و نشدنی بودن دروغ های فمنیستی و شعارهای آزادی و برابری شان)،
این مسابقات را به صورت جداگانه برگزار میکنند،
تا غربزده ها و مذهبیهای بیهویت داخلی هم به تقلید از آنها، همان سبک و سیاق را برای مسابقات ورزشی برگزینند.
🔹 و آنها که از یک عکس روی جلد کتاب، تا حضور تماشاگران در ورزشگاه، و تمام جاهای ریز و درشتی که احکام شرعی مشخصی برای زن و مرد وجود دارد، دنبال برابریهای ظاهری برای زن و مرد هستند،
به علت همین خودباختگی، اصلا حتی یک بار هم متعرض این مسئله نشدهاند و حتی به ذهنشان هم خطور نکردهاست که چرا مسابقات ورزشی زنانه و مردانه جداگانه برگزار میشود!
@valaadiyat
#مسابقه_هنجارشکنی
🔸 جهت استحضار اعضای محترم
🔹 ۱. امروز در فضای مجازی و حقیقی و رسانههای مختلف، مطالب مفید سیاسی و فرهنگی کم نیستند.
ما نمیخواهیم همان حرفها را تکرار کنیم، هرچند با زبانی دیگر.
هدف در «والعادیات»، گفتن حرفها و ورود در حوزههایی است که با وجود اهمیت و تأثیرگذاری، معمولا در هیاهوی مسائل سطحی و روزمره سیاسی و فرهنگی، از آنها غفلت میشود، و یا توسط عرف های غلط سرکوب میشوند.
🔹 ۲. با توجه به هدف گفتهشده، مطالب کانال الزاما نشان دهنده مسائل اولویتدار از منظر نگارنده نیست.
هرچند اهمیت این مسائل به گونهای است که در میانمدت و درازمدت جهتگیریهای اصلی در مسائل اولویتدار کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
🔹 ۳. بیشتر این حرفهای نگفته، صبغه فرهنگی دارند.
این یک واقعیت است که ما امروز با فقر شدید تحلیلها و نگاههای متقن، جامع، و خصوصاً «اصیل» فرهنگی مواجهیم.
🔹 ۴. «والعادیات»، در حقیقت یک کانال به سبک رایج نیست.
و به جای بمب باران مطالب کوتاه و مخاطب پسند، به دنبال تبیین مسائل است. هرچند این رویکرد به طولانی شدن مطالب و کمتر خوانده شدن از سوی مخاطبان منجر شود.
🔹 ۵. تمامی مطالب (غیر از مواردی که به صورت نقل قول است)، توسط مدیر کانال نوشته میشود، بنابراین، از هرگونه نقد و نظری درباره آنها استقبال میشود،
و «والعادیات» در حد توان و امکان، خود را موظف به انعکاس نظر اعضا میداند.
@valaadiyat
🔸 سادهزیستی
🔹 حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، نماد عظمت و نفوذناپذیری روحی، و هیبت و ابهت در نگاه و رفتار بودند.
به نحوی که دشمنان از نگاه کردن به چشمان ایشان هراس داشتند،
و ایشان نیز هیچگاه سر سوزنی از دشمن نترسیدند.
🔹 به نظر میرسد این عظمت دستنیافتنی، فرمول پیچیدهای داشتهباشد، اما امام خمینی آن را در چند کلمه خلاصه کردهاند:
سادهزیستی، و وارستگی نسبت به دنیا
🔹 متأسفانه در سالهای گذشته، طیف جدیدی به طور گسترده در خانوادههای مذهبی، (خصوصاً از نوع جوان و تازه تأسیس!)، ظهور کرده
که سطح زندگی ایشان با سطح متوسط جامعه دارای یک شکاف و فاصله جدی است.
در حالی که از یک شخصیت انقلابی انتظار میرود که ظواهر مادی زندگی خود را با توجه به واقعیات عمومی جامعه بنا نهد،
نه زندگی سطوح بالاتر از متوسط، و یا اقلیت قشر مرفه!
🔹 جالب اینجاست که اغلب زوجهای جوان مذهبی این طیف، بعد از آنکه تمام لوازم زندگی خود را به سبک کاملا دلخواه تهیه کردند،
و وسایل منزل، از سرویس چوب و مبل و فرش و تلویزیون و یخچال و ماشین لباسشویی و وسایل آشپزخانه و.. را
بدون کم و کسری از تعداد و اندازه و متراژ و اینچ!، و با رعایت استانداردهای روز دنیا!
و بدون ذرهای محدودیت (غیر از برخی محدودیتهای تحمیلی مادی)، تمام و کمال خریداری نمودند،
اقلام معدود تجملی باقیمانده را به حساب اعتقادات فاکتور میکنند و سر دین و جامعه منت هم میگذارند که: «من ساده گرفتم»!
و مثلا میتوانستم فلان مدل یخچال یا ماشین ظرفشویی، یا مبل سری دوم و سوم، یا فلان جور فرش دستبافت را هم بخرم، ولی نخریدم!
در حالی که یک نگاه ساده به شکل و شمایل و کمیت و کیفیت و ترکیب وسایل خانههای مذهبی امروزی،
نشان میدهد مسئلهای که کمتر از هر چیز دیگری در خرید آنها لحاظ شده، سادهزیستی است.
و مسائلی چون دلبخواه زوج و خانوادههایشان،
و محدودیتهایی مانند ظرفیت و متراژ خانه، و سقف توان مالی، حرف اصلی را در انتخاب، و کیفیت و کمیت وسایل زدهاند.
🔹 در واقع عمده خانوادههای جوان مذهبی، سطح زندگی خود را با سطح زندگی امروز خانواده و فامیل خود (که در حالت عمومی، از سطح متوسط جامعه بالاتر است)،
و حتی بالاتر از آن تنظیم میکنند، نه سطح متوسط جامعه.
🔹 البته انتظاری نیست که جوانی که در یک خانواده نسبتاً مرفه زندگی و رشد کردهاست، حتما زندگی خود را با اقشار ضعیف و کم بضاعت، و زیر خط فقر جامعه تطبیق دهد،
اما به نظر میرسد برای یک زندگی قابل قبول از دیدگاه انقلابی، باید لااقل «ضعیف ترین اقشار طبقه متوسط جامعه» را در نظر گرفت.
به نحوی که اگر پایینترین اقشار طبقه متوسط جامعه (به لحاظ درآمدی)، زندگی ما را دیدند، حسرت داشتههای مادی ما را نخورند،
و تهیه جزئیات مادی این زندگی، در حالت عادی،
و با کار و تلاش متعارف، برای «تمام» طبقه متوسط جامعه قابل دسترسی باشد،
این حداقل زندگی ساده است.
🔹 وگرنه زوجی که همان ابتدای تشکیل خانواده، از حیث ظواهر مادی، مانند یک خانواده کاملا جاافتاده در قشر متوسط زندگی میکند،
نمیتواند اسم سادهزیستی یا زندگی انقلابی بر رفتار خود بگذارد.
درست است که مفهوم سادهزیستی در طبقات مختلف جامعه، و توانایی مالی افراد میتواند تا حدودی تعاریف متفاوتی داشته باشد،
اما این نسبیت باعث شده که هر کسی بر اساس خواستههای خود از زندگی، تعریف خود را بر سادهزیستی تحمیل کند،
🔹 در حالی که به نظر میرسد در شرایط امروز جامعه ما و با توجه به فشارهای اقتصادی،
و علاوه بر آن در هم تنیدگی روابط فقیر و غنی در تعاملات مختلف،
و در معرض دید بودن مظاهر مادی زندگی افراد در سطح جامعه،
هر تعریفی از سادهزیستی، باید «حداقل» دو جزء اساسی زیر را داشتهباشد:
▪️ ۱. مظاهر مختلف مادی در یک زندگی ساده، باید برای ضعیف ترین اقشار طبقه متوسط هم قابل دسترسی باشد.
▪️ ۲. هیچگونه قصد نمایش و تفاخری، چه در مرحله تهیه، و چه در مرحله استفاده هر نوع وسیله یا چیز دیگری، نباید وجود داشتهباشد.
🔹 البته مسئله زهد و دلبستگی نداشتن به دنیا و مظاهر مادی زندگی، باید به عنوان روح حاکم بر سادهزیستی جریان داشتهباشد،
اما نمیتوان سرتاپای زندگی را در تجمل و مظاهر دنیوی غرق کرد، و ادعای زهد و وارستگی از تمام آن تجملات داشت.
🔹 اصلا نکته کار همینجاست که تجمل، روحیات تجملی را با خود خواهدآورد،
و به مرور باعث دلبستگی به دنیا، و عادت کردن به یک زندگی متعارف و بیدغدغه و بیدردسر،
و در نتیجه آسیبپذیری روحی در مقابل فشارهای دنیایی خواهدشد.
و اگر چنین شد، از آن روحیات انقلابی و تحول آفرین، و صلابت و عظمت روحی حضرت امام و یاران ایشان، در روح و روان ما اثری نخواهد بود.
و همین یک قلم، برای سقوط ما و کوتاه آمدن از آرمانهای انقلابی کفایت میکند.
@valaadiyat
#سادهزیستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشبینی حضرت امام خمینی از آینده انقلاب،
از زبان استاد جواد منصوری
@valaadiyat
🔸 اقتدار نمایشی
🔹 در روزهایی که گذشت، جلسه شورای حکام آژانس، با دستور کار قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی علیه ایران برگزار شد.
پیش از جلسه شورای حکام، جناب ظریف و جناب صالحی، تهدید کرده بودند که در صورت صدور رای بر علیه ایران، ایران پاسخ خواهدداد!
جملهای که در این سالها برای غربیها تکراری شده، و میدانند که در پس آن هیچ چیزی مگر چند توئیت و بیمعرفت! و بیوفا خواندن غربیها نخواهدبود.
🔹 واضح است که آژانس و خصوصاً سه کشور اروپایی، به هیچ عنوان تحت تاثیر تهدیدهای این بزرگواران قرار نگرفتهاند،
و آنها سالهاست که دولت ایران و امثال ظریف و صالحی را به طور کامل شناختهاند
🔹 اما از آن طرف، همین دولت ضعیف و ذلیل در مقابل غربیها، برای نیروهای انقلابی داخلی و حتی مجلس شورای اسلامی، پهلوان پنبه شده و گردنکشی میکند،
در حوزه اختیارات مجلس دخل و تصرف میکند،
و قوانین مصوب مجلس را ابلاغ نمیکند و به میل خود تغییر میدهد.
و علت آن هم دقیقاً مانند مورد بالاست:
دولت، طرف حساب خود، یعنی مجلس و نهادهای نظارتی را شناختهاست.
🔹 وقتی همین مجلس از روز اول سر کار آمدن، صراحتا اعلام میکند که در سال پایانی دولت، به هیچ عنوان قصد تقابل با دولت را ندارد،
و تلویحا و بعضاً تصریحا میگویند که قصد دارند دندان بر جگر بگذارند تا این یک سال پایانی هم بگذرد،
دقیقاً میشود مثل همان رفتار دولت که عنوان میکند ما به هر قیمتی پای برجام ایستادهایم و طرف مقابل هر کاری کند ما از آن خروج نخواهیم کرد.
🔹 تازه از کجا معلوم که بعد از یک سال سکوت و دندان روی جگر گذاشتن، و یکهتازی این دولت، دولت بعدی چه دولتی از آب در بیاید؟
خصوصاً با بازیهایی که احتمالا تیم بایدن و نفوذیهای داخلیاش، و دولت و تیم رسانهای و امنیتی اش، برای این چندماه پایانی چیدهاند،
و برنامههایی که مجرای آنها تلگرام، و اینستاگرام و توئیتر و امثالهم هستند.
🔹 متأسفانه این مجلس نشان داد که به جای آنکه به دنبال رفتار عملی در مقابل خلاف قانون های دولت باشد، به سروصدا و ژست مخالف دولت بسنده میکند
🔹 در همین قضیه اخیر، مجلس قانون اقدام متقابل و خروج از پروتکل الحاقی را با سروصدا و شلوغ کاری بسیار و به عنوان پایانی بر ذلیل بازی دولت،
و با ژست انقلابی تصویب کرد،
اما دولت به راحتی آب خوردن آن را نقض کرد،
و با گذاشتن زمان سه ماهه برای طرف غربی، صراحتا شب انتخابات را برای پایان این مهلت تعیین نمود!
و این یعنی همان سیاست همیشگی این دولت در دوقطبی سازی های کاذب، و البته این بار برای بهرهبرداری در شب انتخابات
🔹 و متأسفانه مجلس در ادامه مشی این چندماهه اش،
به جای استفاده از ابزارهای نظارتی خود، که وظیفه تخطی ناپذیر مجلس است،
مسئله تمرد دولت را به قوه قضائیه پاس میدهد و از گردن خود ساقط میکند.
🔹 مهمتر از تصویب قانون، ضمانت اجرایی آن است.
رییسجمهور و تیمش، پیش از این بارها نشان دادند که هیچ محدودیتی برای نقض قانون و حتی ایستادن صریح در مقابل حضرت آقا ندارند،
و از روز اول تصویب این قانون هم به صراحت عنوان کرد که با آن مخالف است،
اما متأسفانه مجلس به جای چارهاندیشی برای جلوگیری از
استنکاف دولت، به بیانیه خوانی و رفع تکلیف از خود، و انداختن توپ در زمین قوه قضائیه بسنده کرد.
و ظاهراً موضوع خاتمه یافتهاست!
🔹 جریان حاکم بر مجلس، در تمام مواضع و مسئولیتهای پیشین خود نیز نشان داده که در مسائل سیاسی و خصوصاً چالشی نظام، به هیچ عنوان حاضر به پرداخت هزینه نیست،
و ترجیح میدهد در عین ژست اصولگرایی، با اتخاذ سیاست «یکی به نعل، یکی به میخ»، و «انقلابیگری روی صحنه، و سازش پشت صحنه»، خود را جریانی معتدل و عاقل! (در مقابل انقلابی) نشان دهد،
و جریان انقلابی مجلس اگر میخواهد دردی از کشور دوا کند، باید خط خود را از ایشان جدا کند.
@valaadiyat
#اقتدار_نمایشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مخاطب این اشعار چه کسی است؟!
🔸 چرا بچههای ما ساسی مانکن میبینند؟
🔹 آهنگ جدید و غیراخلاقی ساسی مانکن، همانطور که برای کودکان و نوجوانان هدفگذاری شدهبود، (بر اساس برخی گزارشها) بیش از همه توسط همین گروه سنی دیده شدهاست.
🔹 اما چرا بچههای ما این آهنگها را میبینند؟
کافی است نگاهی به سبد آهنگ مصرفی خانوادههای ایرانی بیندازید تا متوجه شوید که اتفاق عجیبی نیفتاده
ما فرض میکنیم که این بچهها تا پیش از مجازی شدن آموزشها، خودشان به طور مستقیم با فضای مجازی، موسیقیها و گروههای زیرزمینی، و یا ماهوارهای، ارتباطی نداشتهاند
اما
▪️ وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، موسیقیهایی پخش میکند که هیچ فرقی با نمونههای آن طرف آبی! ندارد،
و بلکه عمدتا از آنها تندتر هستند،
▪️ وقتی نه فقط در عروسیها و پارتیها، بلکه در رسانه ملی، آهنگهایی پخش میشود که به هیچ وجه نمیتوان محتوا و اشعار آن را به چیزی غیر از یک دوست از جنس مخالف تطبیق داد،
▪️ وقتی در برنامههای تلویزیونی هروقت صحبت از فرهنگ اقوام ایرانی میشود، فقط موسیقی و رقص پخش میشود،
در حالی که بنا به نظر حضرت آقا، هر نوع رقصی (به احتیاط واجب) حرام است، و هیچ فرقی بین محلی و غیرمحلی آن نیست،
▪️ وقتی بیشمار برنامه و مسابقات پربیننده تلویزیونی از شب کوک و بسرا و عصر جدید و خندوانه و.. وجود دارند که رسما ترویج موسیقی (آن هم از نوع غیرقابل توجیه آن) را میکنند،
در حالی که حضرت آقا به صراحت میفرمایند که ترویج موسیقی حرام است،
▪️ وقتی موسیقی تمام شبانه روز ما و سرتاپای تلویزیون را قبضه کردهاست،
از خانه و داخل ماشین و محل کار و..
و تمام برنامههای تلویزیونی از سریال و فیلم و تبلیغات و جُنگهای تلویزیونی، در اول و وسط و آخر برنامهشان، باربط و بیربط، انواع آهنگهای احساسی و عاشقانه را پخش میکنند،
▪️ وقتی حتی در شبهای ولادت و اعیاد مذهبی و انقلابی هم، آهنگهای تند و ریتمیک، به عنوان محفل شاد کن!، بعضا با حرکات ریتمیک و موزون! مهمان تلویزیون هستند،
🔹 دیگر چه انتظاری از کودک و نوجوانی است که در این فضا ذائقه اش با ماده مخدر و اعتیادآور موسیقی شکل داده شده،
و از طرف دیگر در فضای مجازی بیدر و پیکر، رها شده
تا به اقتضای سن و کنجکاویاش، و نبود نظارت خانوادهها، و البته خیانت دولت، به هر فضاحتکده ای سر بزند.
🔹 ما قبل از اینکه دروازه این فضاحتکده مجازی را به روی بچههایمان باز کنیم،
▪️ با موسیقیهای مبتذل، و آمیخته با رقص و اطوارها، ذائقه آنها را متناسب با آن فضاحتکده شکل دادهایم،
▪️ با فیلمها و سریالها و جُنگهای تلویزیونی و غیرتلویزیونی، که در آنها محرم و نامحرمی وجود ندارد، و همه در ارتباط با نامحرم راحت هستند، غیرت و حیا را از آنها گرفتهایم،
▪️ و با حضور خود در تمام این مراحل، به هر آنچه او دیده و شنیده، در نظر او وجاهت دادهایم،
🔹 و کودک و نوجوان ما راه دیگری جز پذیرش این ذائقه ندارد،
ذائقهای که هم جذاب، هیجانانگیز، و اغواگر است، و هم موجه و خالی از عیب!
🔹 متأسفانه خانوادهها، حتی خانوادههای مذهبی، هیچ ابایی از نشستن خانوادگی پای موسیقیهای تلویزیونی ندارند، و عموما فکر میکنند هر نوع مواظبت از کودک در این فضاها، مصداق افراط، و باعث گرایش بیشتر فرزندان به موسیقی و رفتارهای غیرشرعی است.
🔹 در حالی که لااقل این روزها، خصوصاً با وجود غلبه کمّی و توزیعی کلیپها و موسیقیهایی که ریتم تند و غیرشرعی دارند، دیگر کسی نمیتواند انکار کند که رها کردن کودکان و نوجوانان پای رسانهها، حتی رسانههای رسمی، باعث گرایش آنها به انحراف و سقوط در منجلاب موسیقیها و فیلمهای غیراخلاقیِ رایج خواهدشد.
@valaadiyat
#چرا_بچههای_ما_ساسی_مانکن_میبینند؟