9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تولید _محتوا
سبک زندگی
بیانات حاج آقا پناهیان
پایگاه سیدالشهدا حوزه حضرت رقیه س ناحیه
💕فرازی از وصیتنامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:
خداوندا!
سر من،
عقل من،
لب من،
شامّه من،
گوش من،
قلب من،
همه اعضا و جوارحم
در همین امید به سر میبرند:
یا ارحمالراحمین!
مرا بپذیر؛
پاکیزه بپذیر؛
آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم.
جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
#ما_ملت_امام_حسینیم
#حاج_قاسم_سلیمانی
پایگاه سیدالشهدا ع حوزه حضرت رقیه س ورامین
ف ب:
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
نقل خاطره شیرین از #شهید_ابوالقاسم_آقایی
یکی از خاطرات شیرینش رو اینجوری نقل میکرد:
🌳 توی اسارت به من میگفتند "قاسم شر خر"
من زیر بار زور خواسته های دشمن نمیرفتم و به این خاطر هم خیلی کتک میخوردم.
یک روز من رو در حالتی که سینه هام رو به تخت سفت بسته بودند خوابوندند و مزدور بعثی شروع کرد از کف پاهام کابل رو زدن...از کف پا شروع میکرد و تا پشت گردن ادامه میداد و گاهی هم با همه غیضش به سرم میکوبید.. و من هم با هر بار زدن در حالیکه به او میخندیدم میگفتم "آخ".... و گاهی این آخ ها رو میکشیدم و اون سرباز بعثی محکم تر میزد... تا اینکه عصبانی شد و به زبان عربی گفت: "لا آخ"... و باز شروع کرد به زدن..و من هم با هر ضربه او اینبار من میگفتم "اوخ" و او باز تند تر میزد و دوباره در حالیکه عرق کرده بود باز با عصبانیت گفت:"لا آخ و لا اوخ" و من هم از با همه دردی که میکشیدم گفتم "نعم سیدی" و باز زدن شروع شد... اینبار از شدت درد میگفتم: "ایخ"... اینبار سرباز عراقی که کلافه شده بود گفت: "لا آخ و لا اوخ و لا ایخ" و کابل رو به گوشه ای پرت کرد و گفت:"امشی"
پایگاه سیدالشهدا ع حوزه حضرت رقیه س ورامین