ارسال شده از سروش+:
بیانی کوتاه از حیات #امام_مجتبی_علیه_السلام
بخش اول
حسن بن علی بن ابیطالب (علیهمالسّلام) دومین امام شیعیان و بزرگترین فرزند امام علی (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و سبط اکبر پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) میباشند.
حسن بن علی بن ابیطالب (علیهمالسّلام) دومین امام شیعه و بزرگترین فرزند امام علی (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.
ایشان در سن ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید، به مدت ۱۰ سال امامت امت را به عهده داشت و در سال ۴۱ه. ق. با معاویه، صلح کرد. دوره حکومت وی شش ماه و سه روز طول کشید. امام حسن پس از صلح، به مدینه رفت و ۱۰ سال در مدینه بود تا اینکه در سال ۵۰ هجری با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن ۴۸ سالگی به شهادت رسید و در قبرستان «بقیع» در مدینه مدفون گشت.
در میان شیعه و سنی مشهور است که انتخاب نام امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) به امر خدا، بوده و به دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نام حسنین (علیهماالسّلام) برای امام حسن (علیهالسّلام) و امام حسین (علیهالسّلام) برگزیده شد.
طبرسی،در اعلام الوری، ص۴۱۱ می نویسد :مردم محیط جزیرة العرب پیش از آن با نام حسن و حسین آشنا نبودند تا فرزندان خود را به این دو اسم نامگذاری کنند و این دو نام از جانب خداوند بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وحی شد، تا آن حضرت بر فرزندان علی (علیهالسّلام) و فاطمه (علیهاالسّلام) این نامها را بنهد.
کنیه آن حضرت تقریباً در همه منابع «ابومحمد» بوده و کنیه دیگری نداشته است ؛ فقط خصیبی به جز ابومحمد، ابوالقاسم را هم به عنوان کنیه برای امام حسن آورده است.
اما القاب آن حضرت بدین شرح است: القاب مشترک حسنین به نقل از کتاب القاب الرسول و عترته عبارتاند از: سبط رسول الله، ریحانه نبی الله، سید شباب اهل الجنه، قره عین البتول، عالم، مُلهَم الحق، و قائد الخلق ،امیر، حجه، کفِی، سبط، و ولی،سبط اول، امام ثانی، مقتدی ثالث، ذکر رابع، و مباهل خامس .
مجتبی، زکی، تقی و کریم اهل بیت از القاب معروف ایشان نزد شیعیان است.
شیخ مفید، در الارشاد ج۲، ص۵ می نویسد:امام حسن شبیهترین مردم به رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در خوی، رفتار و سیادت بودند.
فضائل حضرت
دامنه شخصیّت بی مانند سبط اکبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانههای آن در تمام کتابهای حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب فراوان به چشم میخورد. امام حسن (علیهالسّلام) یکی از اصحاب کساء و آل عبا و از اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است؛ اهل بیتی که آیات فراوانی در شان ایشان نازل شده است.
یامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در جریان مباهله، وی و برادرش امام حسین، حضرت علی و فاطمه (علیهمالسّلام) را به فرمان خدا، همراه خویش برد. آیات تطهیر، ذوی القربی، اولی الامر و بقیه آیاتی که در شان ائمه اطهار و امام مجتبی (علیهالسّلام) نازل شده؛ فضیلتی بزرگ برای وی و سایر اهل بیت (علیهمالسّلام) به شمار میرود. کتابهای اهل سنّت نیز سرشار از فضایل و مناقب آن حضرت از زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است؛ در ادامه به گوشهای از فضائل آن حضرت اشاره میگردد.
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
ارسال شده از سروش+:
بیانی کوتاه از حیات#امام_مجتبی_علیه_السلام
بخش دوم
نیشابوری، در صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۳ درباب فضایل امام مجتبی علیه السلام ، روایتی از ابوهریره نقل می کند :اللّهم انّی اُحبّه فاحبّه و احبب من یحبّه؛ بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار، و هر کس که او را دوست دارد، دوست بدار (خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران).
حضرت در میان دوست و دشمن معروف به زهد و خشیت ، شجاعت و شهامت ، صبر و بردباری ،تواضع و فروتنی ، جود و بخشش بوده است .
در تعداد فرزندان آن حضرت اختلاف نظر است. شیخ مفید تعداد فرزندان امام را پانزده تن ذکر کرده است ؛ از پسران امام حسن (علیهالسّلام) چهار نفر به نامهای حسن مثنی، زید، عمر و حسین اثرم دارای فرزند شدند که از میان ایشان تنها نسل حسن مثنی و زید بن حسن باقی ماند .
اگرچه نام امام حسن (علیهالسلام) نیز همانند نام پدر گرامشان حضرت علی (علیهالسلام) و سایر اهل بیت ظاهرا در قرآن نیامده است اما به لحاظ شخصیّت پاک، مطهر و والایی که داشتنهاند، برخی از آیات قرآن در شان ایشان نازل شده است. برخی از سورهها یا آیاتی که درباره امام حسن (علیهالسلام) میباشد، عبارتند از:
۱. آیه مباهله
۲. آیه تطهیر
۳. آیه مودت
۴. سوره انسان
۵. آیه اولی الامر
۶. آیه فتلقی آدم
۷. آیه ان الابرار
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
معرفی کتاب خواندنی (شاه بی شین)
♦️رمان «شاه بی شین» اثری است که بر اساس زندگی محمدرضا شاه پهلوی نگاشته شده است. داستان این کتاب از بیماری شاه آغاز می شود و سپس با نگاهی به گذشته از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا پهلوی را روایت می کند آن هم روایت اول شخص، همچنین نوع نگاه شاه به زن، جامعه، دنیا، اطرافیان و حتی روابطش با اشیا و حیوانات در این رمان بخوبی به تصویر کشیده شده اند.
♦️«شاه بی شین» در واقع روایتگر لحظات آخر زندگی مردی است که در نظر همگان از همه مواهب زندگی مادی برخوردار بوده، اما وقتی با مرگ تنها می شود درمی یابیم که این مواهب چندان چیز دندان گیری هم نبوده است و به قول رضا امیرخانی این رمان توانسته حقارت یک انسان مقام گرا را در روند از دست دادن مقام به تصویر کشد.
♦️رمان "شاه بی سین" سال 1386، در نخستین جشنواره داستان انقلاب، جزو آثار برگزیده معرفی شده است.
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
@mosbat_1000ایتا.pdf
1.86M
رمان
شاه بی شین
تقدیم دوستان عزیز
ارسال شده از سروش+:
🔶 فهرست موضوعات و مباحث علم اصول
✅ مباحثي كه به عنوان مقدمه مطرح ميشوند عبارتنداز :
١- تعريف علم اصول و موضوع و فايده ان
٢- حقيقت وضع و أقسام ان
٣- مساله دلالت و تقسيم ان به دلالت تصوري و تصديقي
٤- بحث حقيقت ومجاز
٥- علامات و نشانه هاي حقيقت و مجاز
٦- اصول لفظيه
٧- مساله ترادف و اشتراك
٨- استعمال لفظ در بيشتر از يك معني
٩- بحث حقيقت شرعيه و متشرعه
١٠ مساله صحيح و اعم و ثمرات ان
١١- بحث پيرامون ماهيت مشتق و فايده ان
✅ اما مباحث اصلي علم اصول عبارتنداز :
👌 الف ) بحث أوامر كه داراي مسايل زير است:
١- ماده امر و صيغه امر
٢- مساله ظهور امر در وجوب و يا استحباب.
٣- امر بعد از حظر و ممنوعيت
٤- بحث مرة و تكرار و فور و تراخي
٥- بحث اجزاء امر اضطراري از امر اختياري
٦- بحث اجزاء امر ظاهري از واقعي
٧- بحث مقدمه واجب
٨- بحث تقسيمات واجب
٩- مساله ضد
١٠- نسخ وجوب
١١- مساله امر به امر
١٢- مساله امر بعد از امر
👌 ب) بحث نواهي كه مباحث ان عبارتنداز :
١- ماده نهي و صيغه نهي
٢- بحث اجتماع امر و نهي
٣- مساله دلالت نهي بر فساد در باب عبادات و معاملات
👌 ج) مبحث مفاهيم كه زير مجموعه ان موضوعات زير مطرح ميشوند
١- تعريف مفهوم و منطوق و تفاوت انها
٢- تقسيم مفهوم به موافق و مخالف
٣_ أقسام مفهوم مخالف
👌 د) مبحث عام و خاص با موضوعات زير:
١- الفاظ عموم
٢- مخصص متصل و منفصل
٢- تمسك به عام قبل از تحقيق از مخصص
٣- تخصيص عام با مفهوم
تخصيص قران با خبر واحد
٤- تفاوت نسخ و تخصيص
٥- مخصص لفظي و لبي
👌 ه) بحث مطلق و مقيد با موضوعات زير:
١- تعريف مطلق و تفاوت ان با عام
٢- مقدمات حكمت
٣- مطلق و مقيد متنافيين
٤- مجمل و مبين و حكم انها
👌 و) مبحث حجت و اماره با مباحث زير:
١- بحث قطع شامل:
🔹احكام قطع
🔹حجيت قطع
🔹بحث تجري و انقياد
🔹قطع طريقي و موضوعي
🔹قطع قطاع
🔹بحث علم اجمالي
🔹حجيت عقل و عرف و سيره
٢- بحث ظن شامل:
🔹مساله حجيت ظن
🔹ظن معتبر
🔹حجيت ظواهر قران
🔹حجيت شهرت فتوايي
🔹حجيت خبر واحد
🔹حجيت اجماع
🔹حجيت قول لغوي
👌 ز) بحث شك و مجاري اصول عمليه با موضوعات:
١- بحث پيرامون اصل برائت و ادله ان
٢- مبحث اصل احتياط و مجراي ان
٣- اصل تخيير و مجراي ان
٤- بحث استصحاب
👌 ح) مبحث تعادل و تراجيح با موضوعات زير:
١- تفاوت تعارض و تزاحم
٢- بحث حكومت و ورود
٣- مساله تخصيص و تخصص
٤- مرجحات باب تعارض
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
#پژوهشی_در_یک
💐 آسانی تکالیف الهی
💠 خداوند انسان ها را به اندازه وسعشان تکلیف میکند.
💠 تکالیف الهی، اموری آسان و متناسب با توان انسانها هستند:
«لایکلف الله نفسا الا وسعها...؛[بقره/286] خداوند هيچ كس را، جز به اندازه توانايي اش، تكليف نميكند....»
💠 آسان گیری در تکلیف روزه:
✅ آسانگیری بر مسافر
✅ فدیه به جای روزه
✅ معذوریت بیماران از روزه
✅ حلیت مبطلات روزه در شب
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
ارسال شده از سروش+:
🔶شرح مختصری از زندگی و آثار مرحوم آیه الله میرزا هاشم آملی لاریجانی
🔹 ايت الله ميرزاهاشم املي لاریجانی ( ١٢٧٨ - ١٣٧١ش) استاد فقه و اصول در حوزه علمیه قم و نجف و از مراجع تقلید شیعه در قرن ۱۴ قمری. او از شاگردان و ادامه دهنده روش اصولی آقا ضیاء عراقی است که آراء استادش را در کتاب بدایع الافکار جمعآوری کرده است.
میرزا هاشم در حوزههای علمیه تهران ، قم و نجف تحصیل کرد.
از مهمترین اساتید وی میتوان به میرزای نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، حائری یزدی، کوه کمرهای و شاه آبادی اشاره کرد.
وی پس از فراگیری قرآن و تحصیلات ابتدایی، ادبیات عرب و علوم مقدماتی در سیزده سالگی به تهران رفت و در مدرسه سپهسالار- که زیر نظر سید حسن مدرس اداره میشد- مشغول تحصیل شد و مورد توجه وی قرار گرفت و دوازده سال در این مدرسه ماند.
میرزا هاشم، پس از پشت سر نهادن درسهای سطوح عالی حوزه، در سال ۱۳۰۵ ش به قم آمد و در درس فقه و اصول اساتیدی چون آیت الله عبدالکریم حایری یزدی، حجت کوه کمرهای، محمد علی شاه آبادی و محمدعلی حایری قمی حاضر شد و به مدت شش سال از درس آنان بهره برد.
ایشان در سال۱۳۱۱ ش، پس از به دست آوردن توانایی اجتهاد و اجازه فتوا دادن از حاج شیخ عبدالكريم حايري و حجت کوه کمرهای به نجف مهاجرت کرد و در مدرسه آخوند اقامت کرد. در این مدت در درس فقه وا صول سیدابوالحسن اصفهانی، محمد حسین غروی نائینی و آقاضیاء عراقی شرکت کرد و از درس آنان در ابواب مختلف فقهی استفاده کرد.
در این مدت، مورد توجه آقا ضیاء قرار گرفت و به جلسه استفتای ایشان راه یافت و در نگارش حاشیه دوم وی بر عروة الوثقی نقش بسزایی داشت.
آیت الله آملی در طول ۳۱ سال تلاش در بیشتر علوم رایج حوزوی به تعلیم و تدریس مشغول بود. وی دروس فقه، اصول، فلسفه، هیئت، رجال و درایه، اخلاق و عرفان، منطق و حکمت نظری را از محضر اساتید نام آور قم و تهران و نجف کسب کرد.
👌 مهمترين اساتيد ايشان عبارتنداز:
١- حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی
٢- میرزا حسین نائیني
٣- آقا ضیاء عراقی
٤- سیدابوالحسن اصفهانی
٥- میرزا محمدعلی شاه آبادی
٦- سید محمد حجت کوه کمره ای
٧- میرزا ابوالحسن شعرانی
٨- میرزا مهدی آشتیانی
وی همواره در کنار یادگیری علوم مختلف، به تدریس مطالب و دروس حوزوی مشغول بوده است. در نجف در کنار درس میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی به تدریس سطح و چند دوره مکاسب مشغول بود و پس از درگذشت آقا ضیاء، تا سال ۱۳۸۰ق که به قم نقل مکان کرد، به تدریس درس خارج فقه و خارج اصول پرداخت و شاگردان زیادی در قم و نجف تربیت نمود.
👌 برخي از شاگردان برجسته ايشان عبارتنداز : ايات عظام
١- میرزا جوادآقا تبریزی؛
٢- ناصر مکارم شیرازی؛
٣- محمدهادی معرفت؛
٤- عبدالله جوادی آملی؛
٥- محمد علی اسماعیل پورقمشهای
٦- اسماعیل صالحی مازندرانی؛
٧- حسن حسن زاده آملی؛
٨- سید مصطفی محقق داماد؛
٩- محمد محمدی گیلانی؛
١٠-محمد یزدی.
شاگردان ایشان به ثبت دروس استاد خود اقدام و آنها را در قالب تقریراتی درآوردند. برخی از این تقریرات که به چاپ رسیده عبارتاند از:
١- مجمع الافکار و مطرح الانظار نوشته محمدعلی اسماعیل پورقمشهای؛
٢- منتهی الافکار نوشته محمدتقی مجلسی در مبحث الفاظ؛
٣- تقریرالاصول نوشته ضیاءالدین نجفی؛
٤- تحریرالاصول نوشته سیدعلی فرحی قمی.
👌 برخي از تأليفات و اثار قلمي ايشان عبارتنداز :
١- تقریرات درس صلاه شیخ عبدالکریم حایری؛
٢- تقریرات درس فقه آقاضیاء عراقی (صلاه، اجاره، غصب، بیع و قضا)؛
٣- حاشیه بر عروة الوثقی؛
٤- بدایع الافکار تقریرات درس اصول آقا ضیاء عراقی (۴ جلد)؛
٥- تقریرات درس اصول سیدابوالحسن اصفهانی ؛
👌 آیت اللّه ميرزاهاشم آملی، در عصر روز جمعه ۷ اسفند ۱۳۷۱ ش/ چهارم رمضان ۱۴۱۳ ق، در سن ۹۱ سالگی وفات کرد و در عصر روز شنبه هشتم اسفند ۱۳۷۱ ش پس از اقامه نماز توسط آیت اللّه وحید خراسانی، در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
#عبرت_تاریخ
📷 یک ویروس «۱۲۵ نانو میکرونی» #کرونا توانسته تا کنون ۳ ناو هستهای و نظامی ۲۰۰ هزار تُنی #آمریکا را زمینگیر کند!
دقیقاً مانند همان کاری که یک پشه با امپراطوریِ عظیم نمرود کرد👌🤔
نمرود یکی از پادشاهان جبار بابل و معاصر #حضرت_ابراهیم (علیهالسلام) بوده است. خداوند توسط پشه، که یکی از ضعیفترین موجودات میباشد نمرود را به هلاکت رساند.
نمرود همچنان با مرکب سلطنت و غرور، تاخت و تاز میکرد، و به شیوههای طاغوتی خود ادامه میداد، خداوند برای آخرینبار حجّت را بر او تمام کرد، تا اگر باز بر خیرهسری خود ادامه دهد، با ناتوانترین موجوداتش زندگی ننگین او را پایان بخشد.
خداوند فرشتهای را به صورت انسان، برای نصیحت نمرود نزد او فرستاد، این فرشته پس از ملاقات با نمرود، به او چنین گفت: «...اینک بعد از آن همه خیرهسریها و آزارها و سپس سرافکندگیها و شکستها، سزاوار است که از مرکب سرکش غرور فرود آیی، و به خدای ابراهیم (علیهالسّلام) که خدای آسمانها و زمین است ایمان بیاوری، و از ظلم و ستم و شرک و استعمار، دست برداری، در غیر این صورت فرصت و مهلت به آخر رسیده، اگر به روش خود ادامه دهی، خداوند دارای سپاههای فراوان است و کافی است که با ناتوانترین آنها تو و ارتش عظیم تو را از پای درآورد.»
نمرود خیرهسر، این نصایح را به باد مسخره گرفت و با کمال گستاخی و پررویی گفت: «در سراسر زمین، هیچکس مانند من دارای نیروی نظامی نیست، اگر خدای ابراهیم (علیهالسّلام) دارای سپاه هست، بگو فراهم کند، ما آماده جنگیدن با آن سپاه هستیم.»
فرشته گفت: اکنون که چنین است سپاه خود را آماده کن. نمرود سه روزمهلت خواست و در این سه روز آن چه توانست در یک بیابان بسیار وسیع، به مانور و آمادهسازی پرداخت، و سپاهیان بیکران او با نعرههای گوشخراش به صحنه آمدند.
آن گاه نمرود، ابراهیم را طلبید و به او گفت: «این لشکر من است!» ابراهیم جواب داد: شتاب مکن، هم اکنون سپاه من نیز فرا میرسند.
در حالی که نمرود و نمرودیان، سرمست کیف و غرور بودند و از روی مسخره قاهقاه میخندیدند، ناگاه از طرف آسمان انبوه بیکرانی از پشهها ظاهر شدند و به جان سپاهیان نمرود افتادند (آنها آنقدر زیاد بودند که مثلاً هزار پشه روی یک انسان میافتاد، و آن قدر گرسنه بودند که گویی ماهها غذا نخوردهاند)
طولی نکشید که ارتش عظیم نمرود در هم شکست و بهطور مفتضحانه به خاک هلاکت افتاد.
شخص نمرود در برابر حمله برقآسای پشهها به سوی قصر محکم خود گریخت، وارد قصر شد و درِ آن را محکم بست، و وحشتزده به اطراف نگاه کرد. در آنجا پشهای ندید، احساس آرامش کرد، با خود میگفت: «نجات یافتم، آرام شدم، دیگر خبری نیست...»
در همین لحظه باز همان فرشته ناصح، به صورت انسان نزد نمرود آمد و او را نصیحت کرد و به او گفت: «لشکر ابراهیم را دیدی! اکنون بیا و توبه کن و به خدای ابراهیم (علیهالسّلام) ایمان بیاور تا نجات یابی!»نمرود به نصایح مهرانگیز آن فرشته ناصح، اعتنا نکرد.
تا این که روزی یکی از همان پشهها از روزنهای به سوی نمرود پرید، لب پایین و بالای او را گزید، لبهای او ورم کرد، سرانجام همان پشه از راه بینی به مغز او راه یافت و همین موضوع به قدری باعث درد شدید و ناراحتی او شد، که گماشتگان سر او را میکوبیدند تا آرام گیرد، سرانجام او با آه و ناله و وضعیت بسیار نکبتباری به هلاکت رسید و طومار زندگی ننگینش پیچیده شد.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «خداوند ناتوانترین خلق خود، پشه را به سوی یکی از جبّاران خودکامه (نمرود) فرستاد، آن پشه در بینی او وارد گردید، تا به مغز او رسید، و او را به هلاکت رسانید، و این یکی از حکمتهای الهی است که با ناتوانترین مخلوقاتش، قلدرترین موجودات را از پای در میآورد.
📖منبع - مجلسی، محمدباقر، حیوة القلوب، ج۱، ص۱۷۵
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
نکات جزء۱۵
سوره اسرا
۱-هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی(۱)
۲-می خواهی در استوارترین راه ها قدم برداری از قرآن هدایت بگیر(۹)
۳- شتاب نکن، انسان بر اثر شتابزدگی بدی ها را طلب می کند، آنگونه که نیکی ها را طلب می کند (۱۱ )
۴- خدا روز را برای تلاش و به دست آوردن چیزهای با ارزش روشن قرار داد ، نخواب (۱۲)
۵-هیچ کس در قیامت بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد(۱۵)
۶-اگر دنبال زندگی زود گذر دنیایی ،انقدر که خدا بخواهد و به هرکس که بخواهد میدهد ولی آخرتش دوزخ است (۱۸)
۷-اگر دنبال زندگی آخرت هستی باید برای آن تلاش کنی،و مومن باشی ،به تلاشت پاداش داده خواهد شد (۱۹)
۸-به پدر و مادرت احسان کن بالاخص در سن پیری (۲۳)
۹- در سن پیری والدین ؛
کمترین اهانتی به آنها نکن، بر آنها فریاد نزن، گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو، بالهای تواضع خویش را از سر محبت در برابر آنان فرود آور، برایشان دعا کن« همانگونه که من را در کودکی تربیت کردند مشمول رحمتت قرار بده» (۲۳-۲۴)
۱۰-اگر لغزشی در احسان به والدینت داشتی جبران کن(۲۵)
۱۱- حق نزدیکان را بپرداز(۲۶)
۱۲- حق مسکین و وامانده در راه را بده (۲۶)
۱۳- در پرداخت حق ،اسراف و تبذیر نکن چون تبذیر کنندگان برادران شیطان اند و شیطان ناسپاس بود(۲۶-۲۷)
۱۴-اگر نمی توانی از نظر مالی کمک کنی با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها صحبت کن(۲۸)
۱۵- انفاق و بخشش را ترک نکن و بیش از حد نیز دست خود را باز نکن تا مورد سرزنش قرار نگیری و از کار نمانی(۲۹)
۱۶- روزی فرزندان و ما همه به دست خداست،پس از خرج فرزند نترس(۳۱)
۱۷- از آنچه به آن آگاهی نداری پیروی نکن چون گوش و چشم و دل همه مسئولند(۳۶)
۱۸- روی زمین با تکبر راه مرو(۳۷)
۱۹-سخن میگویی ، سخنی را بگو که نیکوتر است (۵۳)
۲۰-هشدار ؛اگر از شیطان پیروی کنی حتماً جهنم با کیفری کامل سزای توست( ۶۳)
۲۱- روز قیامت خدا مردم را با پیشوای شان فرا میخواند« یعنی امام»( ۷۱)
۲۲- خواندن نماز صبح را مراقبت کن چون مورد مشاهده فرشتگان است (۷۸)
۲۳-بخشی از شب را به خواندن قرآن و نماز نافله بیدار باش تا خدا تو را به مقام محمود برساند( ۷۹)
۲۴- در هر کاری صادقانه وارد شو و صادقانه خارج شو( ۸۰)
۲۵- وقتی نعمتی به تو می رسد از خدا دور نشو، وقتی بدی به تو می رسد بسیار ناامید نشو (۸۳) ۲۶-نماز را با صدای بلند یا بسیار آهسته نخوان ،معتدل بخوان( ۱۱۰)
سوره کهف
۲۷- آنچه در زمین قرار داده شده زیور و زینت است تا خدا ما را بیازماید که چه کسی نیکوکار تر است( ۷)
۲۸- اگر میخواهی رحمت خدا برایت گسترش پیدا کند ،مانند اصحاب کهف از مشرکین کنارهگیری کن (۱۶)
۲۹-همیشه غذاهای پاکیزه تر را استفاده کن (۱۹ )
۳۰-مثل اصحاب کهف برای خدا از قدرت و شهرت بگذر، خداوند تو را مشهور عالم می کند (۲۱ )
۳۱-کار مفید انجام بده، خدا اصحاب کهف را بیدار کرد تا اثبات کند وعده الهی حق است، ولی مردم سر آمار و اندازه سالها بحث میکردند (۲۲ )
۳۲-هرگز در مورد چیزی نگو: حتماً فردا آن را انجام می دهم، مگر اینکه بگویی: اگر خدا بخواهد (۲۳) ۳۳-عمل صالح انجام بده خداوند پاداش کسی را که نیکوکاری کرده تباه نخواهد کرد (۳۰ )
۳۴-مال و فرزند زینت زندگی دنیاست ،دنبال باقیات الصالحات باش،هم بهتر است و هم امید بخش تر (۴۶)
۳۵- شیطان از فرمان پروردگار خارج شد ، او را به دوستی انتخاب نکن، چون دشمن توست( ۵۰ )
۳۶-اگر میخواهی به هدف برسی ،دست از تلاش بر ندار، حتی اگر مدت طولانی باشد (۶۰ )
۳۷-رحمت خدا و توفیق علمی در گرو بندگی خداست( ۶۵)
@feiz114
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
ارسال شده از سروش+:
با توجه به روز بزرگداشت #ثقه_الاسلام_کلینی_رضوان_الله_تعالی_علیه بحثی را با عنوان #آسیب_شناسی_احادیث_اصول_کافی در نه بخش
تقدیم دوستان میکنیم.
برای مطالعه با آدرس ذیل مراجعه فرمایید
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk
ارسال شده از سروش+:
#آسیب_شناسی_احادیث_اصول_کافی
بخش اول
منقول است که : این کتاب به امام زمان (عج) عرضه شده و ایشان فرمودند: "الکافی کاف لشیعتنا" یعنی کتاب کافی برای شیعیان ما بس است (مقدمه ترجمه اصول کافی از دکتر مصطفوی،ص 7 ).
متاسفانه این مطلب در برخی منبر ها گفته شده و به آن دامن می زنند در حالی که در کتاب کافی اخبار غیر معتبری نیز وجود دارد که راویان آنها از نظر رجال شناسان افراد غالی و کذاب و جعل کننده حدیث شناخته می شوند.
حال نظریه مذکور را مورد بررسی قرار می دهیم :
1. علامه مجلسی می فرمایند:بعضی از گزاف گویان به طور یقین می گویند: همه کتاب کافی بر امام زمان (عج)عرضه شده است چون کلینی در بغداد،شهر نمایندگان آن حضرت بوده است . بطلان سخن آنان بر کسی پوشیده نیست(مرآه العقول،چاپ جدید،جلد 1،ص 22).
2. محدث بزرگ مرحوم حاج میرزای حسین نوری می فرماید:این شایعه که می گویند: کافی را بر حضرت حجه (ع) عرضه شده و فرموده است: کافی برای شیعه ما کافی است اصلی ندارد و در تالیفات اصحاب ما از آن اثری نیست.
3. محدث نوری از محدث استر آبادی(از علمای بزرگ علم اخبار که از مسلک اخباریت شدیدا دفاع میکرد و احاطه وسیعی به اخبار داشت) نفل می کند که گفته است:این مطلب که می گویند: کتاب کافی مورد تصویب امام زمان واقع شده است صحیح نیست و اصلی ندارد.
بررسی نمونه احادیث
1. در اصول کافی بابی دیده می شود با عنوان «باب النهی عن الأشراف علی قبر النبی -صلی الله علیه و آله و سلم-» در این باب که «مشرف شدن بر قبر پیامبر -صلی الله علیه وسلم-» را نهی نموده است تنها یک حدیث آمده و شیخ کلینی با اعتماد بر آن حدیث، چنین عنوانی را برگزیده است که در حقیقت فتوای او را نشان می دهد. امّا این یک حدیث بقدری دور از عقل است که شارحین کافی همگی در تفسیرش درمانده اند. سند و متن حدیث به قرار زیر است:
«عده من أصحابنا، عن احمد بن محمد البرقی، عن جعفر بن المثنی الخطیب قال: کنت بالمدینه و سقف المسجد الذی یشرف علی القبر قد سقط و الفعله یصعدون و ینزلون و نحن جماعه. فقلت لأصحابنا من منکم موعد یدخل علی ابی عبدالله -علیه السلام- اللیله؟ فقال مهران بن ابی بصیر: أنا. و قال اسماعیل بن عمار الصیرفی: أنا. فقلنا لهما: سلاه لنا عن الصعود لنشرف علی قبر النبی -صلی الله علیه و آله و سلم- فلما کان من الغد لقیناهما، فاجتمعنا جمیعا فقال إسماعیل: قد سألنالکم عما ذکرتم، فقال: ما أحب لأحد منهم أن یعلو فوقه ولا آمنه أن یری شیئاً یدهب منه بصره، أو یراه قائما یصلّی، أو یراه مع بعض أزواجه -صلی الله علیه و آله وسلم-». (الأصول من الکافی، ج ۱، ص ۴۵۲. مقایسه شود با ترجمه اصول کافی در ج ۲، ص ۳۴۶، بقلم جواد مصطفوی (از انتشارات علمیّه اسلامیّه.)
ترجمه و ادامه بحث را در بخش بعد مطالعه کنید
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk