🏷 #شب_جمعه
علامه امینے صاحب کتاب الغدیر روایتے
را از امام صادق (ع) به یکی از شاگردان
امین خود به نام مُفَضَّل ابن عُمَر نقــــــل
میکند که ایـشان می فرمایند ؛ یا مفضـل
میخــواهی با تمـام ملائکه مقرب و غــیر
مقرب خــدا مصافحــه کنی ؟! گفتم نَعَم
یابن رسولِ الله، امـــــام فرمود پس شب
جمعه برو کربلا.
امــام ادامه داد مفضــل میخواهی بـــــا
امیــــرالمومنین (ع) و فرزندانش پـاکش
مصاحفـــــه کنی؟! گفتم نَعَم یابن رسولِ
الله، امــــــام فرمود پس شب جمعه برو
کـــربلا.بعد از این امام صادق چند لحظه
سکـــوت کــــرده و فرمــــــودند ؛ مفضل
میـــخواهی خدا را ملاقات کنی ؟! گفتم
بلـــــه یابنَ الرسولِ الله ، امام صادق(ع)
فــرمــــود پـــس شب جمعه برو کـــربلا.
سپس رو کـرده به من و فرمودند: زیارت
امــــام حسین (ع) همانند زیارت خدا در
عرش است.
📌جامعترینبانڪمداحے
@varesan
هدایت شده از تزکیه
37.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
دیدم این مشهد چرا هی بیقراری میکند
جای باران، سیل در این شهر جاری میکند
دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش
عزم خود را جزم دارد گریه زاری میکند
@varesan | وارثان
🏷 نوکر خوبه اینجوری بره پیش ارباب
توی #مسجد،
وسط #هیات،
هیئتی که نزدیک ۴٠ سال توش زحمت کشیدی،
و #شب_عاشورا 😭
🖤خوشا به سعادتت حاج حسین
سلام مارو به امامحسین برسون🖤
🖤کانال: وارثان
@varesan
محمدرضا طاهری.mp3
16.85M
🎧 #روضه
📝 هم دختر حسینی...
🎤 #حاج_محمدرضا_طاهری
🏴 وفات #حضرت_سکینه(س)
📌جامعترینبانڪمداحے
🆔@varesan
سید رضا نریمانی.mp3
6.41M
🎧 #واحد
📝 میخواستم آخه قبل...
🎤 #سید_رضا_نریمانی
🏴 وفات #حضرت_سکینه(س)
📌جامعترینبانڪمداحے
🆔@varesan
محمود کریمی.mp3
6.76M
🎧 #زمینه
📝 دین و دلم بریده ای...
🎤 #حاج_محمود_کریمی
🏴 وفات #حضرت_سکینه(س)
📌جامعترینبانڪمداحے
🆔@varesan
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#مصائب_شام
◾کیست تا درک کُند «فاطمه» تا نفخهٔ صور
هر نظر با غمِ «پیراهنِ» تو گریه کُند ...
⚡️ رویای صادقه حضرت سکینه سلاماللهعلیها در شهر شام ...
سید بن طاووس مینویسد:
از حضرت سکینه سلاماللهعلیها نقل شده است که آن بانوی مکرّمه فرمود:
چهارمين روزى كه ما در شام بوديم، خوابى طولانی ديدم. زنى ديدم كه بر هودجى سوار و دست بر سر گذاشته است.
پرسيدم: «اين زن كيست؟»
به من گفتند:
«اين زن، فاطمه دختر محمد صلي الله علیه و آله است و مادرِ پدر تو است.»
گفتم: «به خدا كه بايد به نزدش بروم و بگويم كه چه با ما كردند.»
🩸 شتابان به سويش دويدم و خود را به او رساندم و در برابرش ايستادم و گريه كنان مىگفتم:
«مادر جان! به خدا كه حق ما را انكار كردند. مادر، به خدا كه جمعيت ما را پراكندند. مادر جان! به خدا كه حريم ما را مباح دانستند. مادر جان! به خدا كه حسين، پدر ما را كشتند.»
🩸چون اين سخنان از من شنيد، فرمود:
کُفِّی صَوْتَکِ یَا سَکینَةُ فَقَدْ قَطَعْتِ نِیَاطَ قَلْبِی هَذَا قَمِیصُ أَبِیکِ الْحُسَیْنِ علیهالسلام لَا یُفَارِقُنِی حَتَّی أَلْقَی اللَّهَ
▪️سكينه جانم! بيش از اين مگو كه بند دلم را پاره کردی .اين پيراهن پدر تو است كه از خودم جدايش نخواهم نمود تا با همين پيراهن، خدا را ملاقات كنم.
📚اللّهوف، ص ۱۸۸
📚بحارالانوار ج ۴۵ ص ۱۴۱
📚نفس المهموم، ص۴۵۳
🆔@varesan