eitaa logo
وارثون
5.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
74 فایل
کانال وارثون؛ کانال عکس، اخبار، مطالب و نکات اخلاقی علما و بزرگان تشیع است. ارتباط با ادمین کانال: @MohsenRanginkaman
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 سلام بر مولود نیمه ماه مبارک رمضان🌙 🥀اللّهُمَّ صَلِّ و سَلّم و زِد و بارِک علي السَّيِّدِ المُجتَبي، والاِمامِ المُرتَجي، سبطِ المُصطَفي، وابنِ المُرتَضي🥀 🌷پیامبراکرم (صلوات الله علیه و آله) در مورد امام‌ مجتبی (سلام الله علیه) فرمودند: به راستی که او (امام حسن علیه‌السلام) به زودی پس از من، راهنمای مسلمانان و هدایتگر آنان خواهد بود، او هدیه‌ای از جانب پروردگار جهانیان برای من است. او بعد از من - از من - خبر می‌دهد و آثار مرا به مردم معرفی می‌کند و سنت و روش مرا زنده می‌گرداند، و با رفتارش امور مرا به عهده گرفته و سرپرستی می‌نماید، خداوند نیز به وی با نظر رحمت و مهر می‌نگرد. خدای رحمت کند کسی را که این مقام و منزلت را برای او بشناسد و با احترام به او به من نیکویی نموده و مرا گرامی بدارد. 📚مدینة المعاجز/ج۳/ص۳۵۹ 🍃🍃🍃🍃🍃 خوش آمدي به زمين،با دَمِ پيمبري ات خوش آمدي به زمين،با وقارِ مادري ات خوش آمدي به زمين،با شُكوه حيدري ات شبِ ظُـهور تو ، ماييم و ذرّه پروري ات نشسته ايم همه با تو هم سُخـن هستيم دم سحر شـده و مستِ "ياحسن" هستيم @varesoon
🌙روضه‌ی روز هفدهم ماه مبارک رمضان🌙 🥀 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🥀 🕋 چند خط روضه دم افطار پس ای سروران من آيا محنت‌ها غير آن است كه ملازم شما شد و مصايب جز آن است كه شما را فرا گرفت و فاجعه‌ها جز آن است كه اختصاص به شما يافت. و حوادث كوبنده جز آن است كه شما را كوبيد؟! درود خدا بر شما و بر ارواح و پيكرهايتان و رحمت و بركات خدا بر شما. 📙مفاتیح الجنان/ زیارت جامعه ائمه مومنین 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 «هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید» دو بیت روضه بخوان از غم جهان کم کن ورق بزن صفحات شلوغ مقتل را برو به خیمه‌ی محبوب و عهد محکم‌ کن برو کنار فرات و نگاه کن در آب گلوی کودک شش ماهه را مجسم کن دلت گرفته اگر رو به کربلا برخیز سلام کن به حسین غریب و سر خم کن سری به نیزه بلند است و عمر ما کوتاه تمام عمر به سر در غم محرم کن! @varesoon
🌙روضه‌ی روز هجدهم ماه مبارک رمضان🌙 🥀أَلسَّلامُ علی عَلِیّ الْکَبیر🥀 🕋چند خط روضه دم افطار در بین بنی هاشم تنها به حضرت علی‌اکبر لقب «نَارِئُ القُرَی» داده‌اند. این لقب به کسی گفته میشد که بر بام خانه خود، شعله آتشی می‌افروخت تا اگر مستمندی یا بیچاره‌ای و یا مهمانی که پناه ندارد، به سمت شعله‌ها بیاید و پای سفره اطعام و مهمان نوازی‌اش بنشیند. و او به قدری هیزم میهمان نوازی اش را زیاد می کرد که هر فقیر و درمانده‌ای از دورترین نقطه آن را می‌دید و نظرش را جلب میکرد. 📚مجمع البحرین ، ج۱، ص۳۵ و نقل است که؛ لقب با کرامت «نارئ القری» به هیچ یک از فرزندان ائمه اطهار نسبت داده نشده، مگر به حضرت علی اکبر که شبیه حضرت رسول اکرم بود. 📚 فرسان الهیجاء ، ج۱، ص۴۱۶ 🍃🍃🍃🍃🍃 بايد «وَ إن يکاد» بخوانم که دور باد چشمان بد از اين قد و بالا علي علي! يک سوي خيره چشم همه: اين پيمبر است؟ يک سوي باز مانده دهان ها: علي... علي اين گونه پا مکش به زمين، مي کُشي مرا بنگر نفس نفس زدنم را ؛ علي علي جز آب چشم و آتش دل بعد از اين مباد بعد از تو خاک بر سر دنيا ؛ علي علي... @varesoon
🌙روضه‌ی روز نوزدهم ماه مبارک رمضان🌙 🏴السَّلامُ عَلَى فارِسِ الْمُؤمِنِينَ، وَلَيثِ المُوَحِّدِين، وَقاتِلِ المُشرِكِين، وَ وَصيِّ رَسُولِ رَبِّ العالَمِينَ🏴 🕋چند خط روضه دم افطار امیرالمومنین (سلام الله علیه) را به خانه آوردند. امام حسین کعلیه السلام۸ به پدر نگاه میکرد و اشک می ریخت و می فرمود: ای پدر،بعد از تو چه کسی را داریم؟هیچ مصیبتی به عظمت امروز نیست مگر روز شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله). برای مصیبت تو گریه را آموخته ایم. به خدا قسم، دیدن شما در این حال مرا عزادار کرده است. فرمود: پسرم ،نزد من بیا اشک از چشمان او پاک کرد و دست بر قلب او گذاشت و فرمود: فرزندم، خداوند قلب تو را صبور کند و به تو و برادرانت اجرعظیم دهد. پروردگار، اضطرابت را آرام کند و اشک ریزانت را پایان بخشد. 📚بحارالانوار:ج۴۲،ص۲۰۶ 🍃🍃🍃🍃🍃 درد دلهام برای تو حسین بسیار است بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است به ابالفضل سپردم که کنارت باشد او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است بیشتر از همه دلواپس زینب هستم که به هر شهر اسیر سر هر بازار است @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیستم ماه مبارک رمضان🌙 🏴السَّلامُ عَلَىٰ سَيِّدِ الْمُتَّقِينَ الْأَخْيارِ🏴 🕋چند خط روضه دم افطار شبانگاهِ آن صبحی که ضربت خورد، مهمان دخترش بود. دختر برای پدری كه سلطنت بر ربع مسكون دارد، يعنی مشرق و مغرب تحت حكومت اوست، سفره‌ای از نان جو و نمک و شير تهيه كرده بود. بر سر سفره كه نشست، فرمود: كى ديده‌ای پدرت سر يک سفره دو خورشت بخورد؟ با نان جو و نمک افطار كرد. چرا؟برای اينکه مبادا در سرزمين حجاز و یمامه يک ‌نفر باشد كه سفره‌اش از سفره علی كم ‌رنگ‌تر است. چنین كسی است كه وقتی شمشير به آن فرق خورد، جبرئيل بين زمين و آسمان ندا داد: «تَهَدَّمَت و اللَّه أركانُ الهدى وَ انفَصَمَت و اللَّهِ العُروَةُ الوُثقى» 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 🍃🍃🍃🍃🍃 یک شب دگر تو منتظرم باش، فاطمه مَرهم برای زخم سرم باش، فاطمه یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است از سینهٔ شکستهٔ تو سینه اَم پُر است از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است می آیم و نگفتنی اَت را بمن بگو آن قصهٔ شنیدنی اَت را بمن بگو @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان🌙 🏴إنّا للَّه وَ إنّا إليهِ راجِعونَ يا لَها مِن مُصيبهٍ ما اَفجَعَها وَ أَنكاها لِقُلوبِ المُؤمنِينَ وَ المُسلِمِين🏴 🕋چندخط روضه دم افطار یکی از اصحاب به عیادت امیرالمومنین علیه السلام آمد . حضرت فرمودند: به خدا قسم ، من به زودی از شما جدا خواهم شد. گریه کرد و حضرت ام کلثوم هم از پشت پرده گریه کرد. حضرت فرمودند: دخترم آرام باش! به خدا قسم ، اگر آنچه من می بینم تو می دیدی گریه نمیکردی. من انبیا و اوصیا را می بینم که منتظر من هستند. این برادرم پیامبر و این فاطمه و خدیجه و حمزه و جعفر (سلام الله علیهم )هستند؛ و پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «یا علی ،بشارت باد که مکان پیش رویت بهتر از محل کنونی تو است» 📚احقاق الحق :ج۱۸،ص۲۰۰ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 حالا علی بسوی تو پرواز میکند عقده ز استخوانِ گلو باز میکند گویا هنوز منتظرِ من نشسته ای من با سرِ شکسته، تو پهلو شکسته ای تازه حسن مصیبتش آغاز میشود کم کم صدای غربتش آغاز میشود دارد حسین، زمزمهٔ کربلا به لب زینب صبور، در همه غمهاست روز و شب @varesoon
🌙روضه‌‌ی روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان🌙 🏴السَّلامُ عَلَىٰ مَن أَيَّدَهُ اللّٰهُ بِجَبرَئيل، وَأَعانَهُ بِمِيكائِيل🏴 🕋چند خط روضه دم افطار فردای روز دفن امیرالمومنین (سلام الله علیه) امام مجتبى(علیه السلام ) به مسجد رفت و براى مردم سخنرانى كرد، و پس از حمد و ثناى الهى فرمودند: در این شب قرآن نازل شد و در این شب عیسى بن مریم را به آسمان بردند و در این شب یوشع بن نون كشته شد و در این شب پدرم امیرالمؤمنین از این جهان رفت به خدا سوگند هیچ یك از اوصیا بر پدرم در رفتن به بهشت پیشى نجسته و نه هر كس كه پس از اوست و این گونه بود كه رسول خدا او را در هر ماموریت جنگى كه مى‏فرستاد جبرئیل در سمت راست او و میكائیل در سمت چپ او مى‏جنگیدند و هیچ درهم و دینارى پس از خود به جاى نگذارد جز هفتصد درهم كه از جیره بیت المال او اضافه آمده بود 📚امالى صدوق، ص 192 🍃🍃🍃🍃🍃 دنیا پدر جان تا خود روز قیامت مانند تو گریه کن زهرا ندارد رفتی و از این شهر بردی مهربانی کوفه برای ماندن ما جا ندارد رفتی خیال دشمن تو گشت راحت در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد @varesoon
🌙 روضه‌ی روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان🌙 🏴ألسَّلامُ عَلَیکَ یا وَليَّ اللّه أنتَ أوَّلُ مَظلُومٍ وَ أوَّلُ غُصِبَ حَقُّه🏴 🕋چند خط روضه دم افطار با صدائی ضعیف، شکسته و مهربان به قاتلش فرمود: آهای تو؛ عمل بزرگی بجا آوردی وگناه بسیار بزرگی مرتکب شدی و اشتباه سنگینی کردی آیا بد امامی برای تو بودم که اینگونه به من پاداش دادی؟ آیا بر تو مهربان نبودم؟ 📚بحار الانوار ج 42 ص 287 🍃🍃🍃🍃 مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان بر سر نام علی دعواست واویلا علی رفت مولا ونرفت از قلبشان بغض علی شاهد من روز عاشوراست واویلا علی هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند این هم از مظلومی مولاست واویلا علی یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش پاره تر از آن دل باباست واویلا علی یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند آخر این کودک مگر سقاست؟واویلا علی یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها کو به کو آواره صحراست واویلا علی در میان هیجده سر دید روی نیزه ها راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان🌙 🏴السَّلامُ عَلَى والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرارِ🏴 🕋چند خط روضه دم افطار ابن‌عباس گفت:روزی در ذی قار خدمت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام رسیدم. حضرت کتابی را برایم بیرون آورد و فرمود: این کتابی ست که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر من املا فرموده و دست خطّ خودم است. گفتم: یا امیر المؤمنین، آن را برایم بخوان. حضرت خواند و در آن بود همه آنچه از شهادت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله تا زمان شهادت امام حسین علیه السّلام اتفاق افتاده؛ اینکه چگونه کشته می شود وچه کسی او را می کشد و چه کسی او را یاری می کند و چه کسانی همراه او شهید میشوند. آن حضرت بشدت گریه کرد و مرا به گریه درآورد. 📚 اسرار آل محمد 🍃🍃🍃🍃🍃 گفت با ما كه طعنه ها نزنيد دستِ رد بر من و خدا نزنيد گريه ميكرد و زير لب ميگفت كه نمك روي زخم ما نزنيد روزگاري يتيم اگر ديديد خنده بر داغدارها نزنيد پيش چشمان دختري كوچك سنگها را به نيزه ها نزنيد گر نوازش نميكنيد او را چنگ از پشت، بي هوا نزنيد خواهشي دارم اين دم ِ آخر طفل را زير ِ دست وپا نزنيد @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان🌙 🥀و کنتِ فی قُمّه الطاعه و الوفاء و انَّکِ اَحسَنتِ الکفالهَ و ادّیتِ الامانهَ الکبری فی حفظِ ودیعتی الزهراء البتول علیها السلام، السّبطین الحسن و الحسین علیهم السلام🥀 📖فرازی از زيارتنامه حضرت ام‌البنين (سلام الله عليها) 🕋چند خط روضه دم افطار علامه مقرم در فضائل حضرت ام البنين (سلام الله عليها) مینویسند: ام البنین (علیهاالسلام)از بانوان با فضیلت بود؛ وی حق اهل بیت را خوب می شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت. 📓 العباس (علیه السلام)، ص 72 🍃🍃🍃🍃🍃 در کنار چهار قبرشریف آنقدر گریه کرده بیحال است ظهر امروز باز غش کرده روضه خوان شهید گودال است گفت زینب میان مردم شام فکر رأس برادرت بودی؟ راستی این دفعه جواب بده راضی از دست نوکرت بودی؟ گفته بودم که روزعاشورا همه دم پیش خواهرش باشد قبل از آنکه کسی شهید شود پیش مرگ برادرش باشد سر عباس را به نی دیدی لب او خشک بود یا تر بود؟ خواب دیدم که آبها را ریخت نگران لب برادر بود @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان🌙 🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ🥀 🕋 چند خط روضه دم افطار پیوسته احوال پدر می پرسید و گریه می کرد که «أیْنَ أبی وَ والدی وَ الْمُحامی عَنّی» در بین راه از رنج شتر سواری به تنگ آمده بود، به خواهرش سکینه می گفت: «أیا أ ُختَ، قَدْ ذابَتْ مِنَ السَّیْر مُهْجَتی» «خواهر این شتر بس که مرا حرکت داد دل و جگرم آب شد» از این ساربان بی رحم بخواه ساعتی شتر را نگاه دارد و یا آهسته راه ببرد که ما مُردیم... 📚ریاض القدس 323/2 🍃🍃🍃🍃 دیگر افتاده ز پا فاطمه ی لشکر تو رو به قبله شده از دوری تو دختر تو آن قدر ناله زدم از تهِ دل ای بابا تا شبی جانبِ ویرانه بیاید سر تو نگرانم! نکند عمه زمین گیر شود؟ زنده ام تا که نمیرد ز غمم خواهر تو کاش این آخر عمری بشود روزی من تا که بوسه بزنم روی رگ حنجر تو دارم از این همه مظلومی تو می میرم من شنیدم که ندارد کفنی پیکر تو زیر پا رفت پَرَم تازه پدر فهمیدم ته گودال چه دیدی و چه آمد سر تو @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان🌙 🥀أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآء🥀 🕋چندخط روضه دم افطار در روایت است، که وقتی تیر به گلوی حضرت علی اصغر (سلام الله علیه) اصابت کرد؛ امام (علیه‌السلام) دستانش را زیر گلوى طفل گرفت و فرمودند: «یا نَفْسُ اصْبِری فیما أَصابَکِ، الهی تَرى‏ ما حَلَّ بِنا فی الْعاجِلِ فَاجْعَلْ ذلِکَ ذَخیرَةً لَنا فی الْاجِلِ» اى نفس! در برابر این همه مصیبت شکیبا باش! خدایا! تو مى‌‏بینى که در این دنیاى فانى چه مصائبى براى ما رخ داده، پس آن را براى آخرتمان ذخیره ساز. 📙نفس المهموم، ص 349 🍃🍃🍃🍃🍃 آه از دمی که خون علی را به کف، حسین افشاند، بر فلک به ره و رسم یادگار گفتا، که خون اصغر من تا به رستخیز ای بهترین امین، به امانت، نگاه‌دار دامان نیلگون فلک را، به خون او آغشته ساز و، نام شفق را بر او گذار آمد ندا، ز هاتف غیبی، که یا حسین قربانیت قبول، به درگاه کردگار @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان🌙 🥀السَّلامُ علیکِ یا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُها لِلحُسَینِ المَظلوم فی مَوارِدِ عَدیدة🥀 🕋چند خط روضه دم افطار امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها،من قیام الفرائض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام وفی بعض منازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع والضعف» عمه‌ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب و مستحب را اقامه مینمود و در بعضی منازل به خاطر شدت گرسنگی و ضعف نشسته نماز میخواند. 📙ریاحین‌الشریعه‌ج 3ص62 🍃🍃🍃🍃 هر چند پای بی رمق او توان نداشت هر چند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره به... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای بوسه‌ی آن خیزران نداشت @varesoon
🌙روضه‌ی روز بیست و‌نهم ماه مبارک رمضان🌙 🥀السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الرَّئوفِ، الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ🥀 🕋چند خط روضه دم افطار سیدنا و مولانا علی بن موسی الرضا (سلام الله علیه) فرمودند: اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدّش (علیهم‌السّلام) برایم باز گفت كه: چون جدّم حسین (علیه‌السّلام) كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ بارید. اى پسر شبیب! اگر بر حسین (علیه‌السّلام) گریه كنى تا اشک‌هایت بر گونه‏ هایت روان شود، خداوند هر گناهى که كردى از کوچک و بزرگ و كم و زیاد می ‏آمرزد. ... اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که خدا را ملاقات کنی در حالی که گناهى نداری، حسین (علیه‌السّلام) را زیارت كن. 📙عيون أخبارالرضا، ج1 ص299 🍃🍃🍃🍃🍃 یابن شبیب تاب و تبم روضه های اوست یابن شبیب خواب شبم روضه های اوست یابن شبیب با لب تشنه شهید شد یابن شبیب موی رقیه سپید شد یابن شبیب شمر به گودال رفته بود بیرون خیمه عمه ام از حال رفته بود یابن شبیب مشک گرفتار تیر شد یابن شبیب عمه ما هم اسیر شد چشم رباب بود و تقاضای آب آب یابن شبیب وای من از مجلس شراب @varesoon
🌙روضه‌ی روز سی ام ماه مبارک رمضان🌙 🥀 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ🥀 🕋چند خط روضه دم افطار 📖فرازی از زیارت جامعه‌ی‌ائمه‌مومنین: فَحُشِرَ سِفلَهُ الأعرابِ وَ بَقايَا اَلأحزابِ إلَي دارِ النُّبُوَّة وَ الرّسالَة وَ مَهبِطِ الوَحيِ وَ المَلائِكَهِ وَ مُستَقَرِّ سُلطَانِ الوِلايَهِ وَ مَعدِنِ الوَصيَّهِ وَ الخِلافَهِ وَ الإمامَة حَتّي نَقَضُوا عَهدَ المُصطَفي في أَخيهِ عَلَمِ الهُديٰ وَ المُبَيِّنِ طَريقَ النَّجاة مِن طُرُقِ الرَّدَي وَ جَرَحُوا كَبِدَ خَيرِ الوَريٰ في ظُلمِ ابنَتِهِ وَ اضطِهادِ حَبِيبَتِه پس گرد آمدند فرومايگان اعراب و باقيمانده حزب کفار بر در خانه نبوّت و رسالت و محل فرود وحی و ملائکه و قرارگاه سلطان ولايت و معدن وصيت و خلافت و امامت تا آنكه شكستند پيمان مصطفي را در حق برادرش، که پرچم هدايت است و بيان كننده راه هدايت از راه‌های هلاك و جريحه‌دار كردند جگر بهترين خلق را در ستم به دخترش و لگدكوب كردن محبوبش را 📙مفاتیح الجنان 🍃🍃🍃🍃🍃 روضه تمام گشت ولی مادری هنوز آيد صدای ناله اش از بين كوچه ها 🌹اللهم تقبل منا هذا القلیل🌹 @varesoon
. حاج آقا مجتبی تهرانی «ره» : های بزرگ خودتان را از آقازاده‌های کوچک امام حسین (حضرت علی اصغر و حضرت رقیه «علیهم السلام») بگیرید. @varesoon
✨ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ وَ ابْنَ حَبِيبِهِ ✨ 🥀 ✍️ حسین بن على (علیه السلام) پس از آنکه تصمیم گرفت از مدینه به سوى مکه حرکت کند، قبر رسول خدا را زیارت کرد ، در حالی که میفرمود : سلام بر تو یا رسول الله! من حسین فاطمه و پرورش یافته آغوش تو و آغوش دخترت هستم که براى هدایت جامعه، جانشین خود قرار داده‌اى. ای پیامبر خدا! بر آنان گواه باش که مرا یاری نکردند و تباهم ساختند و حرمت مرا نگه نداشتند. این شکایت من به محضر توست تا روزی که دیدارت کنم. 📚موسوعه کلمات الامام الحسین (ع) ص ۲۸۶ آن تیره‌شب که جمع پریشان، روان شدند از ناله قدسیان، جرسِ کاروان شدند شد رستخیز عام، دمی کآن مسافران بدْرود‌سازِ قبرِ شه انس و جان شدند بر حال زار خویش در آن روضۀ شریف لختی سروده مرثیه و روضه‌خوان شدند کای فخر انبیا! تو برفتیّ و امتّت از کین، پس از تو خصم امام زمان شدند از روضه سر بر‌آر و نگه کن که عترتت ناچار، دور از این حرم و آشیان شدند اینک ز تربت تو به قصد عراق و شام با جان سوگوار و تن ناتوان شدند @varesoon
✨سَلامُ اللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، عَلَیک یا مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلِ بْنِ أَبِی طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ✨ 🥀روضه روز دوم عبید اللّه بن زیاد برای محمّد بن اشعث پیغام فرستاد: سبحان اللّه! ای ابو عبد الرحمن! ما تو را فرستادیم که مسلم بن عقیل را نزد ما بیاوری و اینک، گروهی از یارانت کشته شده اند؟! محمّد بن اشعث چنین پاسخ فرستاد: ای امیر! گمان می‌کنی مرا به سوی یکی از بقّال‌های کوفه یا کفشدوزی از کفشدوزان حیره فرستاده ای؟ یا نمی دانی که مرا به سوی شیری خطرناک و قهرمانی بزرگ فرستاده ای که در دست، شمشیری بُرنده دارد که از آن، مرگ می چکد؟ 📚بحار الأنوار: ج 44 ص 354 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 جگرم تشنه ی آب و لبِ من تشنه ی توست بین کوفه به خدا مثل من عطشانی نیست من از این وجه شباهت به خودم میبالم قابل سنگ زدن هر لب و دندانی نیست من رویِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟ دلِ من راضی از این شیوه یِ قربانی نیست دخترم را بغلش کن به کنیزی نرود چه بگویم که در این شهر مسلمانی نیست @varesoon
✨اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ ✨ 🥀 روضه روز سوم ✍️ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺖ که ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻗﻴﻪ (سلام الله علیها) ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ، ﺳﺠﺎﺩﻩ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﻰﻛﺮﺩ، ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﻇﻬﺮ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻧﻴﺰ، ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ، ﺳﺠﺎﺩﻩ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﺸﺴﺖ. ﻭﻟﻰ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻰ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻳﺪ ﺷﻤﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﻴﻤﻪ ﺷﺪ. ﺭﻗﻴﻪ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻯ؟ ﺷﻤﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺳﺠﺎﺩﻩ، ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﭘﺪﺭ ﺩﻳﺪ، ﺑﻪ ﻏﻠﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺰﻥ. ﻏﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻋﻤﻞ ﻧﻜﺮﺩ. ﺷﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺶ آمد و ... 📚کتاب ستاره درخشان شام ، حضرت رقیه سلام الله علیها 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 در این زمانه سرگذشت ما یکی بود ای آشنای چشم های خسته ی من زخمی که چوب خیزران زد بر لب تو خار مغیلان زد به پای خسته ی من ای لاله من نیلوفرم، عمه بنفشه دنیا ندیده مثل این ویرانه باغی بابا شما چیزی نپرس از گوشواره من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی @varesoon
✨ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَئِیسَ الْبَکّائِین، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامِصْباحَ الْمُؤْمِنِین✨ 🥀 روضه روز چهارم ✍️ در احوالات حضرت سیدالساجدین نقل شده که چون وقت افطار می‌رسید، خدمتگزار آب و غذا می آورد و می‌گفت: آقا جان! میل فرمایید می‌فرمود: چگونه غذا بخورم، در صورتی که فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) گرسنه کشته شد؟ و چگونه آب بنوشم، در صورتی که فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) لب تشنه کشته شد؟ و پیوسته این سخن را می‌گفت و می‌گریست، تا آب و غذا با اشک چشمش مخلوط می‌شد. همواره با این حال بود، تا از دنیا رفت. 📚 اللهوف ، ج ۱ ،ص ۲۰۹ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تا عزاداريش شروع شود ديدن شيرخواره اي كافيست تا صدايش به گوش ما برسد ديدن گوشواره اي كافيست وقت افطار كردنش هر شب تا كه چشمش به آب مي افتاد تشنگي ضريح لبهايش ياد طفل رباب مي افتاد من نميدانم اينكه خاكستر چه به روز سر امام آورد زير زنجير پيكر زردش معجزه بود اگر دوام آورد گيرم از دست كوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه كند؟ گيرم از دست كوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه كند؟ @varesoon
✨ السَّلَامُ عَلَيكَ يا غَرِيبَ الْأَوْطَان ✨ 🥀روضه روز پنجم ✍️ شیخ جعفر شوشتری : باز هم از غریبی اش بگویم؟چون صبح عاشورا شد غریب بود ،غریب‌تر شد ،استغاثه کرد ،کسی به فریادش نرسید، تنها بود ،تنهاتر شد ،تا جان داشت استغاثه کرد، بعد شهادت اولاد و برادرانش استغاثه کرد، از اسب که افتاد استغاثه کرد ،فریاد می‌کرد ،کسی نیامد ،بعضی از عزیزانش آمدند ، آن‌هایی که آمدند بلایی به سرشان آمد که دل مبارکش به درد آمد،تا آخر کار به جایی رسید که دشمنانش رفتند، دوستانش هم رفتند ،در صحرایی ماند بی غسل و کفن ،تنها و غریب در میان خاک و بادها چون اینطور در راه خدا غریب و تنها ماند خدا قرار داد که اگر کسی به زیارت این غریب بیاید ثواب‌ها به او بدهد از خزائن رحمت الهی 📚فوائدالمشاهد،شیخ جعفر شوشتری 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 آنان كه باباي تورا تكفير كردند در چند ساعت خواهرت را پير كردند جسم تورا آماج صدها تير كردند مركب سواران پيكرت را زير كردند تو روي نيزه رفتي و من روي محمل دنبال ميكردم تورا منزل به منزل در بين آواز و هياهوي اراذل قرآن تلاوت كردي و بُردي ز من دل @varesoon
✨السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ بنِ الحُسَينِ الطِّفلِ الرَّضيعِ ، المَرمِيِّ الصَّريعِ✨ 🥀روضه روز ششم ✍️ مختار پرسید: ای ملعون! هیچ در کربلا دلت به حال امام حسین(علیه السلام) نسوخت؟ گـفت: آری! پس از شـهادت علی اصغر، هنگامی که حسین به خیمه ها برگشت، طفل را زیر عبا گرفته بود. در این وقـت دیـدم کـه زنی مجلله چادر به سر و نقاب به صورت بیرون خیمه ها ایستاده، گـویا مـادر آن طفل شیرخوار بود. همین که چشم حسین به مادر او افتاد، برگشت و چند دقیقه ای تـأمل کـرد؛ سـپس به سوی خیمه آمد، باز خجالت کشید و برگشت و این حرکت را سه بار ادامه داد. مختار گـفت : آخـر چه شد؟ گفت: بالأخره حسین از مرکب به زیر آمد و گودالی کند و طفل را در آن دفن کـرد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 هرچند رويِ دستِ من از دست ميرود از شوق ِ وصل ِ دوست چه سرمست ميرود با آن كه كوچك است خدايا تو شاهدي از كف تمام ِ آنچه مرا هست ميرود نامش علي ست، عالي ِ اعلايِ عالم است كودك نه اين پير ِ زمانه ست ميرود او ميرود كه بماند الي الابد پيمان چو با خدا ز ازل بست ميرود @varesoon
✨ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﻋﻮﻥ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺍﻟﻄﻴﺎﺭ ﻓﻲ ﺍﻟﺠﻨﺎﻥ، ﺣﻠﻴﻒ ﺍﻟﺎﻳﻤﺎﻥ، ﻭ ﻣﻨﺎﺯﻝ ﺍﻟﺄﻗﺮﺍﻥ، ﺍﻟﻨﺎﺻﺢ ﻟﻠﺮﺣﻤﺎﻥ، ﺍﻟﺘﺎﻟﻲ ﻟﻠﻤﺜﺎﻧﻲ ﻭ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ، و ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ، ﺍﻟﺸﺎﻫﺪ ﻣﻜﺎﻥ ﺃﺑﻴﻪ ﻭ ﺍﻟﺘﺎﻟﻲ ﻟﺄﺧﻴﻪ، ﻭ ﻭﺍﻗﻴﻪ ﺑﺒﺪﻧﻪ،✨ 🥀 روضه روز هفتم ✍️ وقتی که ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ همسر حضرت زینب کبری سلام الله علیها ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ امام حسین علیه السلام به مدینه ﻣﺄﻳﻮﺱ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﻋﻮﻥ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻣﻠﺎﺯﻡ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺑه هﻤﺮﺍﻫﺶ ﺑﺮﻭﻧﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﻛﺎﺑﺶ ﺷﻤﺸﻴﺮ زنند 📚ﺻﻔﺤﻪ 271-سحاب رحمت 🍃🍃🍃🍃 زينب گرفت دست دو فرزند نازنين ميسود رويِ خويش به پاي امام دين گفت اي فداي اكبر تو جانِ صد چو آن گفت اي نثار اصغر تو جان صد چو اين "عون" و "محمد" آمده از بهر عونِ تو فرماي تا رَوَند به ميدان اهل كين طفلان ز بيم جان نسپردن به راهِ شاه گه سر بر آسمان و گهي چشم بر زمين گشت التماس مادرشان عاقبت قبول پوشيدشان سلاح و نشانيدشان به زين اين يك، پي قتال دوانيد از يسار و آن يك، پي جدال بر انگيخت از يمين گشتند كشته هر دو برادر به زير تيغ شه را نماند جز علي اصغر كسي معين @varesoon
✨السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيل✨ 🥀روضه روز هشتم در حالی که گریه میکرد ،فرمود : واغوثاه، پسرم ، به زودى با جدّت ملاقات مى ‏كنى و به تو شربتى مى ‏نوشاند كه بعد از آن هرگز تشنه نخواهى شد. حضرت علی اکبر (علیه السّلام) به ميدان بازگشت در حالى كه از بشارت حجت خدا (علیه السّلام) مسرور بود، نمى ‏فهمیدند كه آيا على اكبر است يا على بن أبي طالب كه در ميدان ظاهر شده يا صاعقه است كه در برق شمشيرش ديده مى ‏شود.. 📚ترجمه مقتل مقرم، صفحه 173 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم  نقش شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم، گهی زجای پریدم دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم سزد به غربت من هر جوان و پیر بگرید که شد بخون جوانم خضاب موی سفیدم کنار کشتۀ تو با خدا معامله کردم نجات خلق جهان را به خونبهات خریدم @varesoon
✨اَلسَّلامُ عَلَیک یا مَن سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ✨ ✍️ حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: جبرئیل نزد من آمد و گفت: خدیجه در راه است. هنگامی که نزد تو آمد... 👈فَاقرَا عَلَيهَا السَّلَامَ مِن رَبِّهَا و مِنِّي وَبَشِّرهَا بِبَيتٍ فِي الجَنَّةِ مِن قَصَبٍ لا صَخَبَ فِيهِ وَلَا نَصَبَ پس به او سلام پروردگار و من را برسان و به او بشارت بده كه در بهشت، قصري دارد كه هيچ گونه رخنه و خلل و سستي در آن نيست. 📚بحار الأنوار،ج 16،ص 8 🥀روضه روز نهم جبرئيل از جانب حق پیام آورد که: كفن خديجه، از سوي ماست؛ زيرا او مالش را در راه ما صرف كرد. پس، كفني آورد و گفت: اي رسول خدا! اين، كفن خديجه است و اين كفن، از كفن هاي بهشتي است كه خداوند آن را به خديجه هديه داده است 📚رياحين الشريعه،ج 2،ص 412 🍃🍃🍃🍃🍃 كفن نداشت ،ردايِ پيمبر دو سرا تمام خواهش بانوي هر دو عالم بود دوباره آمده جبريل دست پر ز بهشت شكست بغض پيمبر كه يك كفن كم بود اگرچه مكه ولي گريه كربلايش كرد شبِ دهِ رمضان چون دهِ محرم بود @varesoon