بعونک یالطیف
✅ اوثق الناس فی الحدیث
🌷 ثقة الاسلام کلینی نویسنده کتاب الکافی، اندیشمند و محدث بزرگ دنیای اسلام که در عصر امام حسن عسگری (علیه السلام ) در شهر ری متولد شد.
و با تألیفات خود خدمات ارزنده ای به جهان اسلام و تشیع نمود.
🔸 کرامتی از این عالم بزرگوار: به نقل از سید نعمة الله جزایری:
🍃 وقتی حاکم وقت بغداد ، شدت علاقه و اهتمام مردم به زیارت امام موسی کاظم (علیه السلام ) را دید، از روی تعصب، تصمیم به تخریب قبر مطهر امام گرفت.
و گفت:
اگر چنان باشد که شیعیان گمان می کنند، هم اکنون او (امام کاظم (علیه السلام)) در قبر وجود دارد و اگر چنین نباشد، مردم را از زیارت ایشان منع می کنیم.
🍃 به او گفتند:
قبر محمد بن یعقوب کلینی، یکی از علمای بزرگ و مشهور شیعه، در همین نزدیکی است.
[برای آزمودن عقیده شیعیان] می توانی قبر او را تخریب کنی.
🍃 وقتی قبر کلینی را شکافتند، با کمال تعجب بدن مطهرش را دیدند که گویا تازه دفن شده است.
به همین سبب دستور داد تا بارگاهی بر فراز آن احداث کنند [و از جسارت به مضجع شریف امام کاظم (علیه السلام) منصرف شد].
📙 منبع: حوزه نت
@varesoon
فحش دادنش بخاطر فقر بود!
یکی از نزدیکان میرزا محمدتقی شیرازی، میگوید:
ایشان نماز و روزه استیجاری را فقط به کسانی میسپرد که به عدالت آنها اطمینان داشت. روزی فردی از ایشان خواست ادای نماز و روزه استیجاری را به وی بسپارد. از قضا آن زمان نزد میرزامحمدتقی پولی برای این کار وجود نداشت. آن شخص با شنیدن این مطلب به میرزا پرخاش و اهانت کرد و با فحاشی و ناسزاگویی از محضر ایشان بیرون آمد.
طولی نکشید که پولی برای ادای نماز و روزه استیجاری به دست میرزا محمدتقی رسید. پس به سرعت دستور داد برای آن شخص پولی بفرستند تا نماز و روزه به جای آورد. من از کار ایشان تعجب کردم و گفتم: اگر شما در این کار عدالت فرد را شرط میدانید، پس چرا برای کسی که به شما فحش داده و ناسزا گفته است، پول میفرستید تا نماز و روزه استیجاری به جای آورد؟! مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی فرمود: او در آن زمان از شدت فقر به من ناسزا گفت و حرفهای او ارادی نبود. به همین سبب، از عدالت ساقط نشده است.
----------
قصهها و خاطره ها،
ص ۷۷، (قصص و خواطر، ص ۶۲).
@varesoon
📎 وقایع ۲۰ اردیبهشت
🗓 سال ۱۳۶۸
📌 درگذشت حجتالاسلام سیدجواد مصطفوی نویسنده، مترجم، معجم نگار.
📎 وقایع ۱۹ شوال
🗓 سال ۱۴۰۵
📌 شهادت آیتالله محمدمهدی ربانی املشی از فقهای شورای نگهبان و روحانیون فعال در دوران انقلاب اسلامی.
#تقویم_علما
@Taghvim_Olama
@varesoon
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:
مَا بَيْنَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) إِلَى السَّمَاءِ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ
امام صادق (عليهالسّلام) فرمودند:
بين قبر امام حسين (عليهالسّلام) تا آسمان ؛ محل رفت و آمد و صعود و نزول ملائكه و فرشتگان است .
کامل الزیارات / باب سی و نهم
@varesoon
گرسنگیها و تشنگیها کشیدم تا توانستم این کتاب را تالیف کنم!
.....
مرحوم آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی میفرمودند:
من سه سال برای کتاب منتخب الاثر تلاش کرده و برای یافتن یک منبع، به شهرهای مختلف مسافرت کردم.
روزی برای همین کار به تهران رفتم و چون پول خرید کتاب را نداشتم فقط به من اجازه دادند که مطالبی را از روی آن بنویسم و یکی دو روز در کتابفروشی از آن نسخهبرداری کردم و گرسنگی و تشنگی کشیدم تا نسخهای از آن کتاب را در منتخبالاثر بیاورم.
...
خبرگزاری ایکنا، گفتگو با سید ابوالحسن معنوی، ۱۴۰۲/۲/۱۹
@varesoon
#لحظات_ماندگار
.
از راست به چپ ، حضرات آیات مرحومان :
شیخ احمد کفائی خراسانی
فرزند آیت الله ملا محمدکاظم خراسانی
شیخ محمدهاشم قزوینی
از اساتید و علمای به نام مشهد مقدس
شیخ محمدکاظم مهدوی دامغانی
از علمای معروف مشهد مقدس
سید زین العابدین فقیه سبزواری
فرزند آیت الله سید حسین فقیه سبزواری
و ...
@varesoon
🔰 كرامتی از حضرت رقيه علیها السلام
📝 عالم ربانی و دانشمند متقی مرحوم ملا هاشم خراسانى در منتخب التواريخ می نويسد:
عالم جليل شيخ محمدعلی شامی كه از جمله علما و محصلين نجف اشرف است به حقير فرمود :
جد مادری من جناب آقا سيد ابراهيم دمشقی كه نسب گرامی او به سيد مرتضی علم الهدی می رسد و بيش از نود سال عمر كرده بود، سه دختر داشت و از پسر محروم بود.
يك شب دختر بزرگ او ، جناب رقيه دختر امام حسين عليه السلام را در خواب می بيند كه می فرمايد: به پدرت بگو ميان قبر و لحد من آب افتاده و بدن من در اذيت است، به والی بگو تا بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.
دختر رؤيای خود را برای پدرش نقل كرد ، اما سيد ابراهيم از ترس اهل سنت و اموی ها به آن اعتنا نكرد. شب دوم دختر دوم همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز هم اهميت نداد. شب سوم دختر سوم همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز هم ترتيب اثر نداد. شب چهارم خود سيد ابراهيم حضرت رقيه را در خواب می بيند كه با تندی و عتاب می فرمايد:
چرا به والی خبر ندادی؟
سيد از خواب بيدار می شود و صبح آن روز نزد والی شام می رود و رؤيای خود را برای والی نقل می كند.
والی دستور داد علما و صلحای شام از سنی و شيعه بروند و غسل كنند و لباس های پاكيزه بپوشند، قفل در حرم مقدس به دست هر كس باز شد، همان كس برود و قبر شريف را نبش كند و پيكر مطهر آن حضرت را بيرون آورد تا قبر شريف را بازسازی نمايند. بزرگان و صالحان از شيعه و سنی در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست كسی باز نشد مگر به دست مرحوم سيد ابراهيم دمشقی. وارد حرم شدند، كلنگ هيچ كس به زمين اثر نكرد مگر كلنگ سيد ابراهيم. بعد حرم را خلوت كردند و لحد را شكافتند، ديدند بدن نازنين حضرت رقيه و كفن او ميان لحد صحيح و سلام است، لكن آب زيادی ميان لحد جمع شده است.
سيد بدن شريف او را از ميان لحد بيرون و سه روز آن را روی زانوی خود نگه داشت و اشك ريخت تا آنكه لحد مخدره را از بنياد تعمير كردند. اوقات نماز كه می شد سيد بدن آن حضرت را روی چيز پاكی می گذاشت، بعد از نماز دوباره آن را برمی داشت و بر زانو می نهاد. تا آنكه تعمير قبر و لحد تمام شد، سيد بدن دختر امام حسين عليه السلام را دفن كرد. وی در اين سه روز، از كرامت حضرت رقيه، به آب و غذا و تجديد وضو نياز پيدا نكرد. سيد در هنگام دفن آن حضرت دعا كرد تا خداوند به او پسری مرحمت نمايد، خداوند به بركت دختر كوچك امام حسين عليه السلام دعای سيد را مستجاب می نمايد و در سن بيش از نود سالگی به او پسری مرحمت می فرمايد كه نام او را سيد مصطفی می گذارد.
والی شام تفصيل اين داستان را به سلطان عبدالحميد نوشت. او هم توليت حرم مطهر : حضرت زينب ، حضرت رقيه ، مرقد شريف ام كلثوم و سكينه (علیهن السلام) را به سيد ابراهيم واگذار نمود. اين قضيه در حدود سال هزار و دويست و هشتاد اتفاق افتاده است. پس از درگذشت سيد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيد مصطفی و بعد از ايشان به فرزندش سيد عباس رسيده است.
1⃣ منتخب التواريخ ، ص ۳۶۶ .
📗 اجساد جاويدان ، ص ۶۷ .
@varesoon
قال الاِْمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذاوَجْهَيْنِ وَذالِسانَيْنِ، يُـطرى أَخاهُ شاهِـدا وَ يأْكُـلُهُ غائبا إنْ اُعْطِىَ حَسَدَهُ، وَ إِن اُبْتُلِىَ خانَهُ.
ش
امام عسكرى (عليهالسلام) فرمودند:
انسانى كه دو رو و دو زبانه باشد بد بنده اى است.
در روبـرو از برادرش تعـريف مى كـند و پشت سر گوشتش را (با غيبت) مى خـورد.
اگر نعمتى به او داده شود حسد مى ورزد و اگر گرفتار شود به او خيانت مى كند.
بحارالانوار 78: 373 ح 14
@varesoon