بسته تصویری مطالعه ...
معرفی کتاب #سی_و_هفت_سال
🌹 کاری از گروه فرهنگی فواد
@foadgrp
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ | همدلی با مادر شهید
حضرت آیتالله خامنهای: در قضیّهی کرونا، فداکاریها به قدری چشمگیر بود که افرادی را که در خارج از این کشور هم هستند به تحسین وادار کرد... مثل جوانهایی که تصمیم گرفتند به افراد مسن کمک کنند، درِ خانههای آنها بروند.. مژده میدهم که پاداش الهی در انتظار آنها است. ۱۳۹۹/۰۱/۰۱
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
مواسات در مرام شهدا - ۱۵
*جاویدالاثر حاجاحمد متوسلیان*
بچهی چهار پنج سالهای در مریوان گدایی میکرد. حاجاحمد از بچه پرسید: «پدرت چه کاره است؟» آن بچه کم سن بود و حرف دیگر اعضای خانواده را به خوبی تکرار میکرد. گفت: «بابام را پاسدارها کشته اند.» حاج احمد پرسید: «چطور کشتند؟» او گفت: «بابام کومله بوده که توسط آنها کشته شده.» حاج احمد پرسید: «در خانه شما فرد دیگری نیست که کار کند؟» آن بچه هم گفت: «من در خانه دو تا خواهر برادر کوچکتر از خودم و مادرم را دارم.» حاج احمد بچه را به سپاه آورد و به پاسدارها سپرد تا وضعیت خانواده او را شناسایی کنند و هر ماه از حقوقش به او مقرری بدهند.
غلامرضا خسروینژاد
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
مواسات در مرام شهدا - ۱۶
*شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی*
از ایشان خواستم که مسئول خیریه امدادگران در کرمان باشند و ایشان بلافاصله پذیرفتند و گفتند اگر اسم من میتواند به *خیریه* کمک کند اسم من را بنویسید و من هم خودم در کمک به فقرا کوتاهی نخواهم کرد. ایشان رئیس هیات امناء خیریه امدادگران کرمان شدند و با تدبیر ایشان یک مکان برای خیریه در حسینیهای در کرمان فراهم گردید.
سردار نصرالله فتحیان
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
بسته تصویری مطالعه
معرفی کتاب #برای_زین_اب
🌹 کاری از گروه فرهنگی فواد
@foadgrp
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تغذیه فکری و روحی در این رزمایش
🌹 هر بسته معیشتی به #نیابت_از_یک_شهید
📚غنی کردن بسته های معیشتی با کتاب
📚مواسات فرهنگی
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
# کتاب خداحافظ_دنیا
.
📚مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم #حاج_محمد_شالیکار
.
✂برشی از کتاب
سر تکان داد و اشک در چشمانش رخنه کرد،
گفت: ای خدا! میشه به همین شكل منو به شهادت برسونی؟ میشه اینطوری با تو عشق بازی کنم؟ میشه با سر بده بیام سمت تو؟
از حيرت مانده بودم، از ضربان حرفهایی که حاجی میگفت و تمام وجودم را تکان داده بود.
درک این مرد سخت بود، نمیتوانستم عمق عاشقیاش را احساس کنم، نمیتوانستم هم آغوش لحظات دلدادگیاش شوم، او تنها بود. او در میدان عشقبازی تنها بود و تنها به شهادت رسید!
ساکت شد، دوباره سرش را عقب برد، پلکهایش را روی هم گذاشت و گفت: دوست دارم مرا بگیرند و پوستم را غلفتی بکنند تا ولايت بدونه چه سربازی دارد، دشمن بدونه که ما از این شکنجهها نمیترسیم و جا نمیزنیم.
🔹# نویسنده مصیب_معصومیان
🔸انتشارات شهید کاظمی
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
مواسات شهدا - ۱۷
*شهیدمحراب آیتالله دستغیب*
قصد ازدواج داشتم اما از نظر اقتصادی دچار مشکل بودم. نامهای بینام و نشان خدمت آیتالله دستغیب نوشتم و از ایشان تقاضای *کمک مالی* کردم ولی دلهره داشتم. چند روز بعد آقا به مدرسه آمد و از طلاب احوالپرسی و دلجویی کرد. هنگام رفتن رو به من کرد و گفت: «آقای فلانی حاجتت برآورده است. بعدا به منزل ما بیایید.» دهانم از تعجب باز مانده بود. نمیدانستم که ایشان چطور فهمیده است که نامه را من نوشتم، در صورتی که به هیچ کس چیزی نگفته بودم. از طرفی مقدار پولی که ایشان به من داد درست به اندازه مخارج ازدواجم بود. نه کمتر و نه بیشتر.
یکی از طلاب حوزه علمیه شیراز
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com