eitaa logo
وارگه بیت🔥
473 دنبال‌کننده
59 عکس
2 ویدیو
2 فایل
رسانه مجازی شعر لری بختیاری ، مقاله ، خبر ، معرفی کتاب های شعر بختیاری و... گاهگداری شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️ خیالُم خالی اِز پَل بور نیبو تشِ شعرِس به جونُم کور نیبو دَمونی اَر که پابُر بو ز ویرُم یَه تَک بیتَم ز شعرُم جور نیبو 🔹️ به دل بس توفِ دیری ایزَنه مَل وویده پاله یِ صورُم مَلامَل دی صَورَم حوصله صَورِ نداره بیو ، جونُم ز قالو کرده سَرمَل ..................... فیض ا... طاهری اردلی https://eitaa.com/vargah
"نوبرزیَری" که غمِ گل وَسته به دینداس هـر"قـودِیه " گندم پَلِ یارِن مِنه دَسـداس هوش إیبَرِه دَسدِس زسرِ"حوشه یِ گندم" إیـچیـنِه چَـکِه یارِسِـنـِه إز سـرِ وسـواس دل تنگه ، هُفِارِشته لُهُـرمِه زنه مِن ریس مرزِنگِه گُلِ وَرنظرِس،"داسه ی شَهداس" دست إیکـشه ری تُرنه ی بـُـورِ پَلِ گنـدم دسدانه بغـل إیـزَنه مِن "بافـه یِ" تُـرناس چپ بادی إپیتِه مِن مات و خَوری لیش آرَک بَرِک ایبوهه ز گُلْ إز چپ و چَمراس چی مار إپیـچه مِنه " گِـربافه یِ " ویرِس نیگـرده زوونِس ز ورِ طهـنه ی حرفاس سی چه که خـدا وا نکنه تو، که وِ جا مو هی بادِ سَحر چِف بغـل آبـوهه به میناس "پُهـلَک" إزِنه درد وغمـاسه مِـنه تِـشنی صد "عبده قلی برزیری" پنـدوه بُن ناس تا کی بُکـنـه دردِه "هَلی هَـو"،مـِنه سینه "بیـدادِ" نخـونه ، نَـدِرا، سَیــلاُوِ أرسـاس - - - - - نو برزیر ایخو که بگو ؛ اِز خُس و یارِس نه جورِ مو ناشی که اِمَهنه منِ بیتاس* چینـو" بُرِ" گنـدم که إرُهمه ز ورِ داس زونی إبُروم تا که تـیَّـم اوفتـه به بُرگاس تا نا بُـنِـه نامـه ، مــونُـم و مـاتِ خیـالس وا "بِشـکِـه بُرِ دل" همه رو پا بُـرِ تُرناس .......................... فیض ا..‌. طاهری اردلی 🔹️ واژه نامه 🔹️ ................................ نو برزیر : دروگر جوان ، برزگر جوان و تازه کار قوده : چپه ، دسته کوچک تنیده شده در دست که چند واحد آن بافه را تشکیل میدهد. پل : موی بلند هوش : هوش ، عقل و هواس اِیچِینه : در اینجا ؛می بافد چَک : طره موی پیشانی هفارشت لهرمه : دم هوای گرم و سوزان مرزنگ : مژه داسه : زاییده مژه مانند که در انتهای غلاف گندم و جو و... قرار دارد شهداس : نوعی گندم مرغوب دارای داسه یا مژه تیره ترنه بور : موی طلایی بافه : واحدی از محصول چیده شده که از چند قوده یا چپه تشکیل شده است. چپ باد : باد چپ ، باد ناموافق ، هر آنچه چپ است بدشگون و نامیمون است مانند خواب چپ ، ساز چپ و... در مقابل باد راست ، خواب راست ، ساز راست اپیته : ایپیته ، می پیچید آرک بَرَک : ببر و بیار ، خبر چین ، خبری که ریشه در شایعه دارد گِربافه : اصطلاحی برای افرادی که بهترین و مرغوب ترین بافه ها را هنگام بخشیدن توسط صاحب انتخاب می کنند. از روی ولع سهم بیشتر از حق را "بِگِر" کردن. چف بغل : در آغوش گرفتن ، دو دست در بغل گرفتن مینا : پوشش تور مانند زنانه که از روی سر (لچک) و روی شانه و پشت سر تا پشت پا به روش خاص پوشیده و در پشت سر رها بصورت شده قرار میگیرد . پُهلک : واحدی از مجموعه چند بافه تِشنی : گلو عبده قلی : خنیاگر معروف و اسطوره مقام آوازی بلال و برزگری پندو : اِراز ، التهاب ناشی از بغض فرو خفته در گلو هلی هو : نوعی خرمنکوبی محصول با گرداندن چارپایان بصورت دوار به دور خرمن بیداد : گوشه و مقامی محزون در آواز ، نوعی آواز خوندن از روی دلتنگی ندِرا : در نیاید سیلآو : سیلو ، سیلاب ارس : حرس ، خرس ، اشک *نوبرزیر ایخو که بگو .... الخ * : این بیت برای توجیه استفاده بیش از حد متعارف از قافیه تبصرالحاقی .... ناشی : نابلد ، ندانم کار امهنه : ایمهنه ، می ماند بُر : اینجا ؛ مقدار محصولی که در محدوده ی عملکرد داس قرار دارد بُرگ : ابرو زونی : زانو اِبروم : می بُرّم نا : در اینجا ؛ نفس ، توان ، قوه مات : محدوده ای قابل ملاحظه از یک قطعه از محصول که فراروی دروگر قرار دارد. بشکه بُر : تلمیح و اشاره به بُراِشکنون ... https://eitaa.com/vargah
از تمدار چهاردهم قرار بر این است که هر دوره از جشنواره به یاد یکی از اساتید پیشکسوت و تاثیرگذار حوزه شعر لری نامگذاری گردد . این برنامه با هدف معرفی ، مرور آثار ، تبیین ابعاد شخصیتی و مولفه های برجسته آن شاعر _ در حین برنامه های جنبی و اختتامیه _ در قالب یادبود به شاعر مورد نظر خواهد پرداخت. در همین راستا دبیرخانه جشنواره تمدار بیت ، جشنواره امسال را به یاد شاعر پیشکسوت و فرهیخته بختیاری " داراب افسر بختیاری" برگزار خواهد کرد. شایان ذکر اینکه در چند دوره گذشته دبیرخانه جشنواره تمدار بیت در ویژه برنامه ای تحت عنوان تجلیل از اساتید پیشکسوت به عنوان ویژه برنامه و با دعوت از اساتید ارزشمندی چون عبدالعلی خسروی قائد بختیاری ، استاد داراب رئیسی ، استاد مرید محمدی ، استاد قهرمان محمدی سرپیری و... تجلیل نمود . ضمن اینکه دو دوره یادمان "شاعر ، ادیب و محقق و مصحح معاصر حسین پژمان بختیاری" در شهر دشتک به عنوان بخش جنبی جشنواره تمدار بیت با همکاری دبیرخانه تمدار بیت و انجمن ادبی پژمان بختیاری دشتک برگزار گردید. 🔹دبیرخانه دائمی شعر تمدار بیت اردل🔹 https://eitaa.com/vargah
داراب افسر بختیاری در سال ۱۲۷۹ شمسی در چغاخور بختیاری متولد شد. پدرش آ اصلان از طایفه احمد خسروی و مادرش بی بی گوهر دختر حسینقلی خان ایلخانی بود. کودکی های داراب افسر درمیان کوههای شگفت انگیز بختیاری،  لاله های واژگون، غوغای ایل و کوچ و مردمان ساده و صمیمی گذشت و این ها همه در روح او آنچنان ژرف تاثیر نهاد که جلوه های آن در شعر وی، شگرف و بدیع بوده و سرشار از این تصاویر زیباست. داراب در مکتب، خواندن و نوشتن را آموخت. و در کتابخانه دایی خود سردار اسعد بختیاری، این فاتح مشروطه که خود ادیبی اندیشمند بوده به گنجینه بزرگی از تاریخ و ادبیات ایران و جهان دسترسی داشت و توانست که جام وجود خود را از این دریای علم و معرفت لبریز نماید و غنای وجود خویش را در شب های شاهنامه خوانی و خسرو و شیرین خوانی و ابیات  شورانگیز فولکلوریک بختیاری در پیوند میان شعر و موسیقی بیابد. ادامه مطلب ص ۲ ⏬ https://eitaa.com/vargah
............................................صفحه ۲ داراب افسر در طول سفرهای زیادی که به اصفهان و تهران داشت توانست با شعرا و اندیشمندان هم عصر خویش همانند ملک شعرا بهار و پژمان بختیاری و بسیاری دیگر از فرزانگان، مجالست و دوستی نماید و با شرایط سیاسی اجتماعی آنروز کشورش آشنا شود. حاصل این همه، دیوان شعر داراب افسر بختیاری است که تنها  قسمتی از اشعار او را در بر می گیرد و حتی همین نیز آن چنان سرشار از استحکام، ظرافت و تصاویر زیبای شاعرانه بوده و معانی بلند عارفانه، وطن پرستانه و عاشقانه را در خود جای داده است که مورد تحسین فرهیختگان همزمان و بعد از خود قرار گرفت. وآنچنان با قدرت و صلابت، کلام و زبان  بختیاری  را به زیبایی به شعر جاری ساخت که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را پدر شعر بختیاری می نامند. همچنانکه ملک شعرای بهار گفته بود: کاری که فردوسی در مورد زبان فارسی انجام داد افسر در زبان بختیاری انجام داده است. داراب افسر در سال ۱۳۲۰شمسی از چغاخور بختیاری به اصفهان رفته و ساکن گردید ولی از هر فرصتی برای بازگشت به بختیاری و دیدار مردمان مهربانش تا زمانی که بیماری او را ازپای انداخت استفاده می کرد. اشعار این شاعر شوریده بختیاری آمیزه ای از جلوه های زندگی، اندیشه های والا، عرفان، احساسات میهن پرستانه و عشق به سرزمین بختیاری است که نمود آن را در شعرهای رستاخیز مسجد سلیمان، خداییه، همیلا و کلاریه  بدرستی می توان دید . اما جدای  از همه اینها افسر که همواره شیفته مولایش حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بود شعر مدح حضرتش را همیشه با شور و اشتیاق وصف ناپذیری می خواند و تا واپسین دم حیاتش نام علی (ع) بر زبانش جاری بود. شعر « عمرویه» حماسه  نبرد  حضرت علی (ع) در جنگ خندق از شاهکارهای مسلم شعر به زبان بختیاری است. داراب افسر بسیار مهربان، خوش سخن و نیک رفتار بود، محضرش شوری داشت و کلامش گرمی خاص، برای سخاوت و بخشش به دیگران حد و مرزی نمی شناخت بارها او را دیدند که در سرمای زمستان کت خود را به فقیری رهگذر بخشید. افسر کتاب رمانی هم به نثر نوشته به نام «گل سعادت» که ماجراهایش در سرزمین بختیاری می گذرد اما هنوز چاپ نگردیده است. کتاب دیگر وی که « تاریخ بختیاری » نام داشته دیگر در دسترس نیست و اوراق آن از بین رفته است. داراب افسر دوبار ازدواج کرد که حاصل آن پنچ فرزند می باشد .همسر اول وی دختر عمویش بی بی فاطمه کریمی و همسر دیگرش خانم عطیه خضوئی بود. شاعر در سال های آخر عمر به علت بیماری خانه نشین بود و عطیه همسر نازنینش از او پرستاری می کرد. تا اینکه در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۵۰ شمسی در اصفهان چشم از جهان فرو بست و در تخت فولاد  اصفهان، تکیه میر به خاک سپرده  شد، در حالی که بدرستی سروده بود: افسر ای فخر بسه سی تو که بعد از مرگت          اسم لر تا به ابد زنده ز اشعار  تونه ................................حسین افسر بختیاری https://eitaa.com/vargah
چِمِه چی باد بلا ورده ز مَزگ اِیچرنم چونو که خَونِه ز تی مُردِیَلَم اِیپِرنُم چِمِه که جورِ هَفی زیده ، اِپیتُم مِنِ خوم جون نَناده خومِنه تا لوِ گور اِیسِرنُم خُلقُم اِز خوم چنو تنگه که وِجا چارِه یِ کار چی پلنگِ به تَلِه مَنده مُودوم اِیخِرنُم نیبوه حرفِ دلِ تی کس و ناکس بزنی خود خوری اِیکُنم و خینِ خومه اِیمِرنُم وااای حرفایِ دو پَهلیس دو بَرد آسیوِن _ دلِ نادِن به دوپو زحم زوون اِیچِرنُم اَر ووه سُرفه دلِ تی همه کس واز کُنم به دَمونی به چَقونی دلُمِه اِیشِرنُم سی تو هر رو اَقمِه دستِ یکی اِیدادُم ئِی دو اِز دست تو صد جا اَقمِه اِیدِرنُم _. _. _. _ ویرِت اَنگِشتِ به خو رهده به زیر حُلِ که_ گاگُداری ، مِنِ بیتی ، دلِ واس اِیگِرنُم .....................فیض ا... طاهری اردلی 🔹 واژه نامه🔹️ .......................... چمه : چه به روزم آمد ، چه حالی دارم چی : مانند بادِ بلا ورده : قِرون ، بلای ناگهانی ۰ مزگ : مغز ایچرنم : گریه ی با صدای بلند توام با درد ایپرنم : می پرانم ، دور می کنم هفی : نوعی مار هفی زیده : مار گزیده اپیتُم : می پیچم ایسرنم : روی زمین می کشانم ، سر میخورم مودوم : دایم ، پی درپی ، مداوم ایخرنم : صدای شبیه حیوان درنده در حالت تهاجم ایمرنم : مکیدن ، می مکم بردِ آسیو : سنگ آسیاب دوپو : مابین، در میان به دمونی : به لحظه ای ، به آنی به چقونی : با چاقویی ایشرنم : پاره میکنم، پاره کردن شدید اقمه : یقه ام را ، اقه ، اخه : یقه ، یخه ایدرنم : پاره میکنم ویرت : یادت ، خیالت انگشت : ذغال سرخ و برافروخته حُل : خُل ، خاکستر گاگدار : گاهی ، گاه و بی گاه واس : با آن ایگرنم : روشن میکنم https://eitaa.com/vargah
06 Sound.mp3
6.2M
چِمِه فیض ا... طاهری اردلی https://eitaa.com/vargah
یو پنجاساله وا خوم ایکشُم جونِ لزار خوم فقدخوم رَه بَرُم اِز حالِ روزِ و حالِ زار خوم کُوارُم چارچووی هد که جونِ زیدومه تَنگِس به تِهنایی یه عمری ایزنُم خوم زیر بار خوم به زورِ غیرته اَر که خومِ سر پا اِوادارُم _ و عمری تا کُنم وا درد و رنجا بی شمار خوم یکی نئوی به هی جارُم ، مَیَر نا بار ری بارُم ز غیر و دیر و خیش و تیره و ایل و توارِ خوم جواوِ بنگ امداد مونه کُه هم ندا وا پس به هر تنگ و تفاقی وا کُنم خوم چاره کار خوم چطوری زی کرگوشی خونه ئِی بخت خو رَهده خومی خوم لولُمی اِز بختِ شیمِ بد بیار خوم رَههِ دَررو ندارُم تا گُروسُم اِز غمِ دُنیا په تا کی سر کُنم وا روزگارِ غم و بار خوم؟ زِ مار اویدَنُم اِیقَد پشیمونُم که صو تا شُم - به دینِ عمر اوفتُم رَه ، میَر جورُم مزار خوم ........................فیض ا... طاهری اردلی 🔹️واژه نامه🔹️............................... لزار : نحیف ، لاغر و رنجور فقد : فقط کوار : اسکلت ، استخوان بندی ، پوست و استخون (لاغری مفرط) چارچوو : تابوت زیدومه تنگس : داخلش کردم . محکم به او بستم نئوی : نوید ، نیآمد هی جار : بانگ کمک خواهی میر : مگر نا : نها ، نهاد ، گذاشت ری : رو ، سر کسکارون ، کس و کار امداد : یاری خواستن کُه : کوه نَدا : نداد وا پس : کنایه از پژواک یا کُهبنگ ، برگشت صدا لولمی : دریغ و افسوس شیم : شوم بدبیار : بد شانس ، بد اقبال رهه دَررو : راه فرار گروسم : فرار کنم ز مار اویدن : مار اویدن ، متولد شدن دین : دیندا ، دنبال جورُم : می جویم ، جستجو می کنم https://eitaa.com/vargah
Pashimooni.mp3
8.44M
پشیمونی فیض ا... طاهری اردلی https://eitaa.com/vargah
امروز چهارشنبه ۱۷ / مردادماه/ ۱۴۰۳ همزمان با روز خبرنگار نشست مشترک انجمن شعر و ادب ایلیار اردل و انجمن عباس ارشاد ناغان _ شاهزا عبدا... _ با تشکر از زحمات دوست شاعر و دبیر انجمن عباس ارشاد جناب آقای حسین پور ودارابی و مهندس گودرزی شهردار فرهنگمدار ناغان .
هر درد و بلایی بووِ دیر اِز خُس و جونِس هرکه هونه دِی بیت و غزل نیده اَمونِس ری هر چه بِنی دَست ، خدا کِرده نصیوِس اِز فَرقِ سرِس ، تا دمِ پا ، تا به نخونِس اِنگار خداوند نشست و به تِزِ دل وا قُریتِ خُس مُنجِزِسِه داده نشونِس قربونِ خدایی که چونو دستمریسا _ نا سنگِ تموم سی لووِس و غُنچه دهونِس افتو اِزنه دَر زِ مِنِ تیگِ بُلندِس اوشارِ پَلِ کِرده شِوِر اِز پَسِ شونِس ... پُش دست اِکُنه مَهنه و آستارَنه مقوین چی پنجه یِ افتو اِبلیوه به بهونِس _ _ _ _ _ مو زِ خوم و ئِی جُریَت و ئِی طبع رَوونُم نَئویده همو بالِ هوا کِئمه نشونِس قربونِ خدایی که مِنِ ئِی همه شاعر اسمِ مونه جورِ عسلی نا سرِ زونِس .....................فیض ا... طاهری اردلی 🔹️واژه نامه 🔹️.............................. نیدِه : نمی دهد بِنی دست : دست بگذاری تِزِ دل : نمِ دل ، از ته دل ، از صمیم قلب قُریت : قدرت مُنجِز : معجزه نا : نها ، نهاد ، گذاشت تیگ : پیشانی اوشار : آبشار پَل : گیسو پُش دست : بی ارزش کردن ، از رونق انداختن آستاره : ستاره مقوین : بی اعتبار چی : مانند پنجه ی افتو : مانند تششع آفتاب اِبلیوه : برق می زند . میدرخشد بهونس : چادرش موزِخوم : خوشا به حال خودم جُریت : جرات ( جرئت) هونِه : او را نویده : نیامده ، به تیررس نرسیده بالِ هوا : کنایه از سرعت بالا و مهارت زیاد ... کِئمه : کردم ، کِئمه نشونس : نشانه اش گرفتم. https://eitaa.com/vargah
4_5866133295711916389.mp3
7.89M
مو زِخوم ( خوش به حالِ خوم) فیض ا... طاهری اردلی https://eitaa.com/vargah
زاگرس شماره904.pdf
15.96M
زاگــــــــــرس👆👆👆👆👆👆👆 هفته نامه فرهنگی، هنری و اجتماعی شماره 904 سه شنبه 19 تیرماه1403 در این شماره میخوانید: - فراخوان چهاردهمین جشنواره تمدار بیت - فراخوان نثر و دل نوشته به زبان بختیاری - هو که اتفاق وست--- داستان بختیاری - معجزه کلاک بی منجز - بزرگداشت استاد قهرمان محمدی - نخواسته------ داستان بختیاری - جایگاه طبیعت زاگرس در شعر گویشی - و اشعاری از : عباس ارشاد ناغانی وحید کیانیان افشین امیریان فارسانی https://eitaa.com/vargah 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سه شنبه های شعر اردل 🔼 هر هفته ساعت ۵/ ۴ ، کتابخانه شهید باهنر 🔽 https://eitaa.com/vargah
نیله دل ، بی کِل زِل مَهنُم و واکِل بُکُنُم رَه ورِ پا مو بِنین وا مو چه وا دل بکنم ؟ منِ وارِ چه کُنم گیرُم و نونُم تا کی _ کلِ دل وا بِنِشینُم دل بی دل بکنم نیبووِ سُرفه دلِ واز کُنم تی همه کس بییه اِز بی بَتَر و کارِنِ مشکل بکنم بس دِرارِه فِقِری ، سرمونه نا لَم همه جا وا شکایت به کُجه اِز دل غافل بکنم ؟ وا زنُم قیدِ دل و دورِ دلِ خط بکَشُم وا ز دل دل بِکَنُم ، دِینِ دلِ وِل بکنم تحلِ خوارم چونو اِز دل به یَه دینی رَهدُم که اخوم چارَسه وا زهرِ هَلاهِل بکنم ........................فیض ا... طاهری اردلی 🔹واژه نامه🔹️ .............................. نیله : نمی گذارد بی کِلِ زِل: بی دردسر ، بدون آزار و اذیت مَهنُم : مانم واکل : بلند ، اینجا ؛ سربلند بِنین : بگذارید نَم : نونُم ، نمیدانم منِ : داخل ، درون وار : مال ، منزل مندم : ماندم نونُم : نمی دانم کِل دل : کنار دل دل بی دل : سُرفه : سفره ، بقچه واز : باز تی : پیش بی از بی بتر : ضرب المثل رایج کارِنِ : کار + ن : کار را دراره : در می آورد سرمونِ : سرِ مرا فقری : فیقری ، سبُکسری ، سرسبکی نا : نهاد ، گذاشت لَم : زیر ، وازیر ، پایین کجه : کجا دین دل : دنبال دل تحل خوار : چونو : اینچنین به یَه دینی رهدم : کنایه از عصبانیت و از کوره در رفتن اخوم : ایخوم ، می خواهم چارسِ : چاره اش https://eitaa.com/vargah