eitaa logo
موسسه وارثان آینده روشن
2.9هزار دنبال‌کننده
508 عکس
100 ویدیو
9 فایل
🔰امام خامنه ای: امروز هیچ کار فرهنگی ای را واجب تر، ضروری تر و فوری تر از کار حوزه نمی دانم. ۱۳۸۰/۳/۱۶ ادمین/هماهنگی مشاوره/ثبت نام دوره ها: @admin_ayanderoshan کانال های دیگر ما: @banooye_talabe @aghaye_talabeh ✅️ موسسه طلبگی وارثان آینده روشن
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣ به وقت امتحان 💠 موضوع: تکنیک های موفقیت در امتحانات 📱بارگذاری شده در کانال 📌لینک مینی دوره👇👇 https://eitaa.com/aghaye_talabeh/173 2️⃣ ببین و برو 💠 موضوع: اهمیت و مراحل هدف گذاری در طلبگی 📱بارگذاری شده در کانال 📌لینک مینی دوره👇👇 https://eitaa.com/banooye_talabe/324 ✅️ روی لینک ها بزنید و به صورت رایگان از مطالب استفاده نمایید. 🔻مجموعه 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3365077224C79656cb49c آینده بسیار روشن است🇮🇷
هدایت شده از آقای طلبه
🔶تاثیر عمل خلاف یک ᯽ آقاےطلبه ᯽ ᯽ @aghaye_talabeh
این را از دست ندهید. برای ایام امتحانات شما آماده کرده ایم. بقیه صوت ها را در کانال گوش دهید.
هدایت شده از آقای طلبه
🥀 به یاد شهیدِ روحانی حجت‌ الاسلام و المسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی 🔸سمت: امام جمعه و نماینده مردم رامهرمز در مجلس شورای اسلامی 🔸تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۱ - بمباران هوایی 🔖 ایشان زمانی که امام جمعه رامهرمز بودند منزلی در اختیارشان بود که هم محل زندگی خانواده اش بود و هم مکان پاسخگویی به مراجعین در آن گرمای سوزان داخل اتاقی مینشست و به درد دل مردم گوش فرا میداد و از کنار مردم بودن لذت میبرد برای او شب و روز مفهومی نداشت. یادم هست در روز نهم محرم که بنده نیز آنجا بودم به من گفت: «فلانی! من به اهالی یکی از روستاهای اطراف رامهرمز قول داده ام که جهت تبلیغ به آنجا بروم؛ اما چون در شهر هیأت هست، شما به جای بنده بروید قبول کردم و پس از آماده شدن وسیله نقلیه حرکت کردم حدود دو ساعت و نیم در راه بودیم و از گردنه های صعب العبور می گذشتیم و من احساس خطر می کردم. وقتی به روستا رسیدیم مردم جمع شدند و گفتند: چرا آقای موسوی دامغانی نیامدند؟! علت را بیان کردم ابتدا فکر میکردم که ایشان تا به حال به این روستا نیامده اند؛ اما بعدا متوجه شدم که هفت بار این مسیر صعب العبور را طی کرده اند! 📚کتاب: مجمع ملکوتیان ᯽ آقاےطلبه ᯽ ᯽ @aghaye_talabeh
هدایت شده از آقای طلبه
بحث جنجالی یا ، نُقلی شده برای مجالس و دورهمی های قشر انقلابی و مذهبی جامعه بحثی که ما طلبه‌ها هم از اون بی نصیب نموندیم چرا مثل جبهه مقابل خودش انقدر متحد و یکدل نیست که تا آخرین لحظات انتخابات هم ما با هم درگیر باشیم⁉️ این یار و یار کشی‌ها برای عوام مردم هست اما سوال اینه که چرا ما طلبه‌ها یک تفکر واحد و اجماع نداریم⁉️ چرا حوزه علمیه برای ایجاد کاری نمیکنه⁉️ یعنی ما طلبه‌ها نباید نقشی در این موقعیت‌های حساس زمانه خودمون داشته باشیم⁉️ 💢به نظر شما ما طلبه‌ها تو این مدت کوتاه چه کاری از دستمون بر میاد برای برطرف شدن این مشکل⁉️ خوشحال میشیم نظرتون رو باما درمیون بگذارید😊👇🏻👇🏻 🆔 @admin_aghayetalabeh ᯽ آقاےطلبه ᯽ ᯽ @aghaye_talabeh
هدایت شده از آقای طلبه
💢فریادی برای اسلام! محمدجواد فاضل لنکرانی: 🔻یک وقت جناب آقای قرائتی پیش مرحوم والد ما آمدند و گفتند حالتان چطور است؟ 🔹ایشان فرمودند: «چند شب است وقت خواب یک فکری ذهن من را درگیر می‌کند و تا صبح بیدارم و جوابی برایش پیدا نمی‌کنم». ▫️آقای قرائتی پرسیدند ناراحتی شما چیست؟ 🌀فرمودند: «فکر می‌کنم خدا مسئولیتی به عنوان مرجعیت در این دنیا بر دوش من گذاشت، حال اگر می‌توانستم از این طریق فریادی برای اسلام و شیعه بزنم؛ اما نزده باشم، چه جوابی برای خدا دارم؟ من هر چه فکر می‌کنم چیزی که بتوانم در عالم قیامت عرضه کنم ندارم». ▫️آقای قرائتی گفتند: «شما ندارید؟ این همه شاگرد، این همه کتاب، این همه خدمت!». 🌀فرمودند: «نه، اینها که روشن است چیزی نیستند، اگر حق این مسئولیتی که خدا به من داده را درست ادا نکرده باشم چه کنم؟ اگر می‌توانستم با این مسئولیت یک حمایتی از اسلام و احکام اسلام کنم؟ چه رسد به اینکه خدای ناکرده انسان اسم خودش را مجتهد بگذارد و بخواهد احکام اسلام را زیر پا بگذارد. وای بر مجتهدی که بخواهد از اجتهادش بر خلاف احکام اسلام استفاده کند؟». ᯽ آقاےطلبه ᯽ ᯽ @aghaye_talabeh
هدایت شده از آقای طلبه
🔸قسمت اول ✒️اولین تبلیغم بود، از یک طرف شور و ذوق بسیار فروان و از طرف دیگر دلتنگی شهر و خانواده تمام وجودم را پر کرده بود هرچه به لحظه رفتن نزدیک میشدم بغض هم این دلتنگی را همراهی می‌کرد. دیدم اینطور پیش برود روی تبلیغم و برنامه ها تاثیر می‌گذارد باید کاری میکردم... باید از یک جایی شروع میکردم... به خودم آمدم! بغض گلو را مثل جرعه آبی فرو بردم و توسل به اهل بیت علیهم السلام را چاشنی کار کردم و اَلا بذکرالله... زیر لب گفتم و توکل کردم به خدا (از آن توکل واقعیا که حتی به زبون میاری خدایا من هیچی از خودم ندارم و خودت برام بساز) سوار ماشین شدم. اصلا عجیب ترکیب کارسازی هست ترکیب توسل به اضافه توکل آبِ روی آتش بود. 🔴ادامه دارد... ᯽ آقاےطلبه ᯽ ᯽ @aghaye_talabeh
هدایت شده از آقای طلبه
🔶قسمت دوم کنار سنگینی دلتنگی یک سنگینی دیگری هم بود که من را می آزُرد و آن هم سنگینی چمدانی بود که همراه خودم داشتم، در اصل این سنگینی علمم بود که داشتم می‌بردم. ❤️درد دل: چقدر بد است که قبل از تبلیغ هیچ منبر و مطلبی آماده نکرده باشی که مجبور باشی یک کتابخانه را با خود همراه کنی و اگر عادت به مطالعه از روی تلفن همراه و رایانه نداشته باشی که این غم و مصیبت دوچندان می‌شود. البته باید قبول کنیم هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد. و اما هنوز زمانی نگذشته بود که وارد ترمینال شده بودم که سنگینی چمدان کار دستم داد و باعث پاره شدن دسته چمدان شد. و من ماندم تنها در ترمینال همراه با یک چمدان سنگین آسیب دیده ... ادامه دارد... ᯽ آقاےطلبه ᯽ ᯽ @aghaye_talabeh