وطنز
«دور اول سری سوم بازی شاعرانه» 💫 شرح چالش : هر کس باید تو قالب مناظره بین دو شی که بقیه دوستان پی
#بازی_ شاعرانه
مناظره موبایل و کتاب
موبایلی خسته از دستان یاری
طلب کرده برای خود مزاری
بگفتا در دلم تکرار دیدم
فریب و حیلهی بسیار دیدم
دگر کافیست این چتها چه بوده
که از من عقل و آرامم ربوده
شدم من مادر ِ هر ابتذالی
نمیجوید کسی از من زلالی
نمیخواهم به دستان تو باشم
درون دست تو هی جابجا شم
بگو تا سنگ، قلبم را خراشد
نباید قلب من دست تو باشد
کتابی خفته از آن گوشه آمد
پر از پند و امید و توشه آمد
بگفتا عقل داری، این چکار است
خوشا دستی که در دست نگار است
اپل، سامسونگ یا الجی سرشتی
که از هجران و تنهایی نوشتی
تو، آ هفتاد ِ ناب سرزمینی
چرا با یار خود آ سی نشینی
مرا بینی، بلی جانم، کتابم
برای یار تو چون قرص خوابم
موبایلی تو گِلَس از شیشه داری
نمیشیند به روی تو غباری
کتابم من پر از گرد و غبار
بجز در امتحان کی دست یارم
برای شیشهها خود را شکستم
برای مبلها من پای و دستم
چو صوت و متن من در دل نهادی
چگونه از سر عقل اوفتادی
موبایلا خانهی خیر و شری تو
جدیداً باعث کسب زری تو
نگو دیگر شکایتها به زاری
تو را این خوش که در دستان یاری
✍️ سجاد فرخنژاد
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷