eitaa logo
وطنز
719 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
359 ویدیو
17 فایل
🌝خوشا آنانکه خنده کارشان بی شکر پاشیده بر اشعارشان بی خوشا آنان که دائم در «وطنز»ند و «طنز» آمیزه با آثارشان بی🌝 . 🇮🇷وطنز؛ پایگاه شعر و ترانه طنز 📝😂 . 📌 ارتباط با مدیریت و ارسال شعر @vatanz_admin 📌 تبلیغات: https://ble.ir/tanzym_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 کلانتر پرافتخار باغی کنار رود روان افتخار ماست آن باغ را تکانده خزان، افتخار ماست! مُرده بدون رنج و ملالت، محیط زیست سودش شده شبیه زیان، افتخار ماست! باریده برف تار ترافیک روی شهر رفتن به زیر دوش، دوان، افتخار ماست! خوابیدن هزینه و بخت عروس و دا... مادان با کفایت‌تان، افتخار ماست! مازوت ناب و سرب و بلایا و ریزگرد بالاست با درایت‌مان، افتخار ماست! سبز و بنفش و قهوه‌ای از تپه‌ها گذشت زاینده‌رود و نقش جهان، افتخار ماست! خشکیدن ارومیه‌ی تر در آن زمان تقصیر ما نبوده! بدان افتخار ماست! ✍️ابراهیم صفایی 💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir🇮🇷
🔸 توی ذهن همگان مرغک ما غاز شده هرطرف می‌نگرم مدرسه‌ای باز شده سر آموزش علم است که اعجاز شده! محتوا ول شده و نام مدارس همه جور توی هر کوچه نود مدرسه جاساز شده! هر کجا باز شده مدرسه‌ای با نامی انتفاعی و نمونه به هم انباز شده! بعضی از مدرسه‌ها هست چنان لانه‌ی موش! آن‌قدر کوچک و تنگ است، خبرساز شده! آنقدر باز شده مدرسه در کوچه‌ی ما توی ذهن همگان مرغک ما غاز شده! حیف از این خرج و مخارج که فقط دود شده عمر کودک شده طی، بخت بد آغاز شده! ✍علی یگانه 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
🥀سلام بر سه ساله‌ی حضرت عشق! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شهادت حضرت رقیه خاتون (س) بر همه‌ی عاشقان اباعبدالله (ع) تسلیت باد🥀 می‌گفت با اشکی روان تنهایی‌اش را جور خزان بر پیکر طوبایی‌اش را می‌گفت بعد از برق سیلی‌های دشمن داده‌ست از کف قدری از بینایی‌اش را می‌گفت شب‌ها عمه جانم خیمه کرده گِرد یتیمان چادر زهرایی‌اش را می‌گفت شیرین شد برایم دردهایم بس عمه گفت از این سفر زیبایی‌اش را می‌گفت از اینکه عدو بعد از عمویش رو کرده بی‌شرمی و بی‌پروایی‌اش را می‌گفت از بی شانه ماندن‌های زلفش یک کاروان و حسرت سقایی‌اش را می‌گفت از هر شب که با رویای اصغر(ع) با اشک گفته زیر لب لالایی‌اش را سر بر سر نی قطره‌قطره اشک می‌ریخت می‌سوخت طوفانی دل دریایی‌اش را آهسته‌آهسته عمود نیزه خم شد بوسید بابا دختر بابایی‌اش را 🔸احمد رفیعی‌ وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
السلام علیک یا بنت الحسین (ع) فرض کن یک نازدانه در خطر افتاده باشد آه از وقتی که چشمانش به سر افتاده باشد خوب می‌دانست باید رد گرم بوسه‌هایش بر پریشانی موهای پدر افتاده باشد هیچ فکرش را نمی‌کرد آن عموی نازنینش گوشه‌ی میدان چنین بی بال و پر افتاده باشد با خودش می‌گفت آری کربلا یعنی همین که سوره‌ای با آیه‌هایش دور و بر افتاده باشد می‌شود آیا خدا! در یک نفس پایان بگیرد؟ درد آغوشی که از بوی پدر افتاده باشد پر کشید آرام از فریادهای سینه‌اش تا آتشی بر زخم‌هایی مستمر افتاده باشد ✍️سارا رمضانی ◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️ 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 از پزشکان نمی‌گویم...👇👇👇
🔸 از پزشکان نمی‌گویم... گفتم بگویم از پزشکان نیز چیزی البته قدری با مزاح و طنزِ ریزی وجدان من اما به من فرمود ناگاه شوخی نکن با او که در وقت مریضی درمان کند با دانش خود دردها را با مبلغی ناچیز در حدِ پشیزی او که‌ نمی‌گوید تمام ثروتت را باید در آن هنگام بر پایش بریزی اویی که کاری می‌کند در ناتوانی گیری توان و روی پایت بربخیزی او که به تن پوشیده روپوش سفیدی هست از لباس و کار از اهل تمیزی افسردگی‌ها را کند درمان، به خوبی از جمله‌اش؛ مردم‌ستیزی، خودستیزی پایی شکسته گاه اگر در چاله چوله یا در زمستان در زمان لیزلیزی ایشان بچسباند به لطف خویش آن را او نرم سازد هر کت و کولی به فیزی... چون یوترابی جا نشد در بیت قبلی مشکل شده با اینچنین ترفند ایزی او که برایت قرص و شربت می‌نویسد وقتی به سر داری صدای ویزویزی وقتی که معتادی به گوشی و مرتب این سو و آن سو در پیِ شارژ و پریزی وقتی ز قوز و چشم‌درد و زخمِ بستر یا دیگر آفات مجازی مستفیضی درمان کند این دردها را با محبت دکتر خداوردی نشد، دکتر حفیظی کم کردم از تیزیِ بعضی حرفهایم وقتی که دیدم توی دست اوست تیزی در اوج نامردی ست هی گویی گلایه از اینچنین لطفِ خدادادِ عزیزی او که نمی‌گوید: تویی دکتر؟ و یا من؟ تا آنکه در درمان خود گویی تو چیزی اما فقط یک جمله می‌گویم طبیبا!!! لطفا نگیر از دردمندان، زیر میزی چون بعد حال و هولِ این دنیای فانی حتما به‌پا گردد بساطِ رستخیزی ... با طنز گفتم شعری از آنان ولیکن از ذکر خوبی‌شان کجا باشد گریزی؟ ممنونم از آنان که رد کردند ما را با لطفشان از دوره‌ی ویروس‌خیزی ✍️احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🍃صَلّی الله عَلیکَ یٰا امام حسن مجتبی (ع)🍃 🔸 یا کریم در سینه‌اش غم هست و غمخواری ندارد دردی به جان دارد، پرستاری ندارد در خانه یاری دارد اما دشمن اوست مولای ما در خانه هم یاری ندارد از گندم مهر کریم حق چشیده افسوس که یک جو وفاداری ندارد وقتی که می‌بیند امام افتاده حتی انگار اصلا نیت یاری ندارد محصور بین خارها شد این گلی که با اینهمه گل بودنش خاری ندارد این گل که بین اینهمه نامردمی‌ها غیر از محبت هیچ رفتاری ندارد گلخون شکفت از پیکرش با زخمه‌ی تیر این پیکر بی‌جان که آزاری ندارد فردا حریمی می‌شود گسترده، پر نور صحنی که جز از ظلم آثاری ندارد من خوب می‌دانم که با دست کریمان کاری که افتاده‌ است دشواری ندارد ✍️احمد رفیعی‌ وردنجانی ◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️ 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔹 تار و مار مزاحم‌ها 🔸 دویست و چهل و ششمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز –۲ شهریور– منتشر شد. در این شماره از راه ‌راه هشدار نیروهای سپاه پاسداران به بالگردهای آمریکا در خلیج فارس و همچنین موضوعات روز را زیر ذره‌بین برده‌ایم. طنزها و اشعار و کاریکاتورهای راه ‌راه را از دست ندید. 🌐از اینجا بخوانید: https://yun.ir/i3712e
یکی از نمایندگان خوزستان گفته، فقط به اصرارِ مردم برای ثبت‌ نام در انتخابات آمدم دیگر هیچ 🔸آمدم... آمدم، تنها برای خدمت و کار آمدم تا کنم راهی برای خلقْ هموار، آمدم قصد قربت کرده‌ام در راهِ خدمت، تا کنم جانفشانی باز در این راهِ دشوار، آمدم خواستم فارغ بمانم قدری از خدمت ولی دیدم امت می‌زنند از هرطرف جار آمدم بهر پست و قدرت و شهرت نکردم ثبت نام از برای یاریِ خلقِ گرفتار آمدم ظاهرا آمار بر اصلِ قضیه، ارجح است تا که بالاتر رود بسیار آمار آمدم خر نمی‌گردند این ملت اگر با وعده‌ای زان سبب با وعده‌ی خروار خروار آمدم وعده‌های کهنه چون هستند دیگر بی اثر وعده‌های تازه آوردم از انبار آمدم نو که آید کهنه معمولا دل آزاری کند کهنه ام اما به شکلی نو به بازار آمدم می‌زنم تیپ خفن در وقت تبلیغات خویش این سر و شکلم یقین دارد خریدار، آمدم چاکِ شلوارِ جوانان وطن را حامی‌ ام زان سبب با چاکهای روی شلوار آمدم جزء خاصانم که بارم بر درخت مملکت تا درخت مملکت گردد پر از بار آمدم منصرف گردیده بودم دیگر از خدمت، ولی باز هم از بس همه کردند اصرار آمدم! ✍️احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 سربازی بخر! گوش کن این پند مرا، ای پسر! تا که به پیری نشوی دربه‌در بچه بیاور دو سه جین مستمر بچه ندارد ابداََ دردِسر بعد بشین حالِ اساسی ببر با دو سه تا بچه‌ی پر شور و شر خدمت سربازی خود را بخر تا نگرفتی مرضی لاعلاج تا که نرفته شرفت در حراج صرف بکن فعل توانستن و ازدوج یزدوج ازدواج بعد برو در پی بار و ثمر با دو سه تا بچه‌ی پر شور و شر خدمت سربازی خود را بخر همچو درختی به سرِ شاخسار سرو نمان و بَر و باری بیار تا که بماند هنرت ماندگار دست بجنبان و نهالی بکار در پیِ تکثیر نژاد بشر با دو سه تا بچه پر شور و شر خدمت سربازی خود را بخر جایِ نگهبانیِ در پادگان جای رژه رفتن و پُست و فلان کار بکن در طلبِ آب و نان مالِ خودت باش و مجرد نمان زن بِسِتان و بشو فوراً پدر با دو سه تا بچه پر شور و شر خدمت سربازی خود را بخر گر غمِ نان در جگرت خون کند یا که تورا واله و مجنون کند غصه نخور چون قدمِ بچه‌ات جیره‌ی یارانه‌ات افزون کند پس دو نشان را زده تیرت پسر! با دو سه تا بچه‌ی پر شور و شر خدمت سربازی خود را بخر ✍️محمد سلامی 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir🇮🇷
چالش مصرع سوم با موضوع برخورد نیروی دریایی سپاه با بالگردهای آمریکایی در خلیج فارس 🔸 بشین سر جات! چو برخواست از ناو آن بالگرد سپاهی به او گفت با لحن سرد فضولی نکن بچه آرام باش به ناگاه سر تا دمش گشت زرد! ✍محمد صبوریان 🔷اا🔶 فضولی نکن بچه آرام باش بشین بر سر جات جان داداش وگرنه چنان کوبمت با تفنگ که کلا چو پنبه شوی آش و لاش ✍علی یگانه 🔷اا🔶 وگرنه چنان کوبمت با تفنگ که دنیا برایت شود تنگِ تنگ تو آن وقت می‌فهمی ای موش کور نباید بیایی به جنگ پلنگ ✍علی یگانه 🔷اا🔶 تو آن وقت می‌فهمی ای موش کور که تاریخ خود را نمایی مرور بخوان قصه‌ی ناو و تنبان خیس سپس با دو دستت بکَن زود گور! ✍مرضیه قاسمعلی 🔷اا🔶 بخوان قصه‌ی ناو و تنبان خیس نزن حرف یامفت ساکت شو! هیس! تو تحریم کردی و دل‌خوش به آن تویی کدخدا یا سپاهی رئیس؟ ✍طاهره ابراهیم‌نژاد 🔷اا🔶 تو تحریم کردی و دل‌خوش به آن نشسته کمینت سپاه جوان تو در خواب نازت ابرقدرتی کجا عامو؟ برگرد و جایت بمان! ✍محمدباقر منصورسمائی 🔷اا🔶 تو در خواب نازت ابر قدرتی ولی من خود قدرتم، پاپتی! برو گوشه‌ی ناو و خود را بشوی و بعدش برو هرکجا راحتی ✍️ابراهیم صفائی 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir🇮🇷
🔸 هیولای ترافیک زده تِر توی تعطیلات و پیک‌نیک به هر صبح دل انگیز و رومانتیک کشیده جز خیابان تازگی‌ها دمار از کوچه های تنگ و باریک چنان حالی ز شهر ما گرفته که بلبل می‌کند بر شاخه جیک‌جیک! کنم چک وضع او را قبل هر کار شده جزئی ز هر تصمیم و تاکتیک برای جنگ با او بنده باید بیاموزم فنون آکروباتیک! خیابانها شد از فرط فشارش شبیه صحنه‌ی پارک ژوراسیک! ز بس ترمز گرفتم ناگهانی شده فرسوده گاز و لنت و لاستیک رهایی نیست از دستش خدایا هیولای جهانگیر ترافیک ✍️ناهید رفیعی 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir🇮🇷
🔸 من و عشقم یهویی دست در بینی‌ام نمودم، چیک! زوم کن روی چهره از نزدیک! سر آیْنه توالتم حالا می‌زنم بر لبان خود ماتیک شده تاریخ زایمان ننه‌م "هَپی بِرث دِی" تِخ کن و تبریک! دائماً در مسافرت هستم البته با سه چار بار کلیک! فتوشاپ نیست جان تو! گرچه دخترم خوانده رشته‌ی گرافیک! باز جا ماندم از میتینگم اوف! عکس من را ببین توی ترافیک پشت پرده که گفته داغانم؟! توی لایوم همیشه شیکم و پیک ناگهانی اگر به گوشَت خورد صوت لو رفته‌ای ز فحش رکیک، سورپرایز است و نیست واقعنی می‌رسد بعد، صحنه‌ای ریتمیک! پنت‌هاوسیم یا لب دریا! می‌دوم با نوای گرم موزیک شغل من چیست؟ اوووم... آااا... بیخی فرض کن شاغلم توی کلینیک مهم این است با نگاه شما مزد خواهم گرفت خیلی شیک من و عشقم یهویی آخرشب رستورانیم در صف شیشلیک توی یک رستوران رویایی شعله‌ی عشق در شبی تاریک می‌گذارم مدام لایو خفن تا شما را کنیم باز شریک وسط لایو، پرده‌ها افتاد خاک عالم دوباره فحش رکیک! باز بالا گرفت دعوامان شد کشیده به جاده‌ی باریک... آاااخ مُردم.... فالوئران! بدروووود من و عشقم یهویی و... شلیک! ✍️فرشته پناهی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 دوران زبان دنیا بلدها و دوران زبان دنیا نابلدها او که زبان کل دنیا را بلد بود!، در التماس کدخدایان بود محدود می‌گفت: باید پاچه‌خوار کدخدا شد می‌گفت: هست این پاچه‌خواری‌ها پر از سود می‌گفت: باید تا کمر خم شد به پیشش بر چشم خود باید نهادن هرچه فرمود هرکس نباشد تحت امر کدخدایان با هرچه قدرت زود خواهد گشت نابود یا اینچنین می‌گفت که: بی کدخدایان هرکس بماند می‌شود نابود او زود می‌گفت: راهِ ارتباط این است تنها هر راه دیگر را بگویی هست مسدود می‌گفت: از من کدخدا راضی ست بسیار گفته حسن این کار تو باشد وری گود فرمانروا بادی رها کرده ست، به‌به! هرگز نباید کرد روشن بعد از آن عود! حتی زمان پخشِ این بادِ دل‌انگیز هرگز نباید هیچکس روشن کند هود! می‌گفت: وقتِ رد شدن از هر رکود است با راحتی رد می‌شوم از تپه‌ی کود هی گفت و گفت و سوخت هرسرمایه‌ای را برخاست با رفتارش از جان وطن دود رفت او و بی هیچ التماس از کدخدایان ایرانِ عزتمند ما را می‌رسد سود دستِ خدا یار است با هر بنده‌ای که خود را به ننگ کدخداخواهی نیالود نزدیک قله، خستگی ممنوع یاران! دارد محقق می‌شود ایرانِ موعود ✍️احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
هدایت شده از طنزیم
247_6dzq.pdf
460.3K
🔹 همه‌فن‌حریف 🔸 دویست‌وچهل‌وهفتمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راه‌راه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز – ۹ شهریور – منتشر شد. در این شماره از راه‌راه عضویت ایران در گروه بریکس و همچنین موضوعات روز را زیر ذره‌بین برده‌ایم. طنزها، اشعار و کاریکاتورهای راه‌راه را از دست ندهید.
🔸 جامانده‌های اربعین دلتنگ راه و موکب و چای عراقی‌ام از بخت خویش دلخور و بیتاب و یاغی‌ام جامانده‌ام ز دسته‌ی مرغان اربعین امشب عجیب تشنه‌ی الطاف ساقی‌ام ✍ناهید رفیعی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
چالش مصرع سوم با موضوع عضویت ایران در بریکس و چرخش ۱۸۰ درجه‌ای مواضع شبکه‌های ضد ایرانی دربار‌ی عضویت در آن 🔸 موضع سوزان کشورک ها را بگو دوری کنند ادعای هیات ژوری کنند آهشان را دست‌کم پنهان کنند عضویت‌ها را بگو زوری کنند ✍️ابراهیم صفائی 🔷اا🔶 آهشان را دست‌کم پنهان کنند چهره‌ی وارفته را خندان کنند تشت آبی از دروغ و از فریب راهی آن موضع سوزان کنند ✍️محمد صبوریان 🔷اا🔶 تشت آبی از دروغ و از فریب چپ شده، اصلاً صدا کرده عجیب پیش از این به‌به بریکس، چه‌چه بریکس حال می‌گویی نمی‌گیرد ضریب؟ ✍️محمد صبوریان 🔷اا🔶 پیش از این به‌به بریکس، چه‌چه بریکس بود بین دیگران اصلح بریکس تا که ایران آمد و شد عضو آن شد دگر پیف و اخ و اَه‌اَه بریکس ✍️محمدعلی کمالی 🔷اا🔶 تا که ایران آمد و شد عضو آن حال دشمن خورده برهم ناگهان می‌رود ایران به‌سمت قله‌ها تا درآید از حسادت چشمشان! ✍️فرشته پناهی 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
زیارتِ خوراکی‌ها برای اربعین رفتم، فقط تا پای جان خوردم! زیارت شد فراموشم، در آنجا بی‌امان خوردم! در آنجا خوانِ برکت بود در هر گوشه گسترده به پاسِ این‌همه برکت، نشستم مثلِ خان خوردم! چه فیضی بردم از این اربعین! جای شما خالی به‌قدرِ چند صد میلیون، کبابِ رایگان خوردم! به‌رسمِ جان‌فشانی در مسیر اربعین بوده که من هر خوردنی دیدم در آنجا، جان‌فشان خوردم! نکردم دست هرکس گفت مهمان باش را کوتاه شدم در خانه‌ی او یک دو روزی میهمان، خوردم! نگفتم این غذا ایرانی است و آن عراقی، هیچ به یک موکب از این خوردم، به یک موکب از آن خوردم! اگر چه انفرادی رفته بودم این سفر اما به هر موکب که رفتم، قدرِ چندین کاروان خوردم! نگو از قهوه و چایی، فراوان بود هر جایی نه یک چایی که در هر وعده چندین استکان خوردم! نهادم هستی خود را، برای چند شاورما خدا را شکر از آن نیز در حد توان خوردم! کباب ماهیِ عالی، دل و دین از کف من برد! دو پرس از آن به‌دست آوردم و با چند نان خوردم! در آنجا هرچه شد خوردم، دوتا گونی نخود خوردم به قدرِ خرج چندین سالِ خود، در این زمان خوردم! نمی‌دانستم اصلا چیست حتی یک غذا، گاهی ولی از آن دوتا کاسه برای امتحان خوردم! شدم از التماساتِ دعای دوستانْ غافل! به‌جای آن فقط جای تمام دوستان، خوردم! 🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
🔸 چایی‌نبات پزشکان نزد تو درمانده‌ و زار تویی دکتر، تویی آرام بیمار خواص بی‌نظیر تو فراوان به‌تنهایی کنی جانانه درمان تویی شیرین‌تر از خرما و انگور تویی درمان صدها درد ناجور ندارد آدمی با تو غم پول دیابت نزد تو یک بچه‌سوسول پزشکان را نمودی مات و مبهوت تو بردی علم دارو را به تابوت دمت گرم و وجودت لاتِ لات است یقینا اسم تو چایی‌نبات است ✍وحید سلطانعلیان 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 املاء بریکس بچه جان بنْویس توی دفتر مشقت: "بریکس"! تا شود املاء آن در ذهن مغشوش تو فیکس! تا زمانی که بخواهی ردّ و تفسیرش کنی، لااقل اسم درستش را بدانی دکتر ایکس! ✍ناهید رفیعی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 درآورده ست شورش را... درآورده ست شورَش را، از این پیمان به آن پیمان ندارند این توافق‌ها و پیمان‌های او پایان زبان اهلِ دنیا را بلد چون نیست از آن‌رو مرتب می‌شود دعوت به این سامان و آن سامان تمام اهل دنیا را به پای میز آورده ندارد میزْ جا حتی برای جمعی از آنان دم صبحی سفر کرده به قصدِ کشورِ بهمان دم ظهری پذیرایِ مقاماتِ فلانِستان سر شب گرم امضای توافق با فلان کشور برای نیمه‌شب دیدار رسمی با فلان عنوان نمی‌بوسد چرا آسوده دستِ کدخدایان را؟ چرا خواهد که باشد توی دنیا مقتدر ایران؟ بیا تعظیم کن، دستش ببوس، ای آنکه می‌گفتی نباشد مثل بنده هیچکس در بستنِ پیمان! تو یک پیمان فقط بستی که آنهم بود پوشالی گلابی‌هاش گندیدند در آغازِ تابستان "زبان اهل دنیا را بلد"! اکنون تماشا کن "زبان اهل دنیا نابلد" چون می‌کند طوفان ✍️احمد رفیعی وردنجانی 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
به ساحت مقدس شهید رییسعلی دلواری 🔸 دوستان مسیر حق، هشدار! می‌شود رو به‌سوی دریا رفت می‌شود مثل رود شد جاری می‌شود جور دیگری بشود قصه‌ی روزهای تکراری می‌شود بود دوستدار حسین(ع) با تمام وجود یار حسین(ع) می‌شود داشت در جوارِ حسین(ع) حق‌مداری کنارِ دینداری می‌شود در مسیرِ حق کوشید جامه‌ی رزم را به تن پوشید می‌شود جام عشق را نوشید می‌شود بود مستِ بیداری می‌شود سروِ راست‌قامت شد جلوه‌ی غیرت و شهامت شد عاشق لحظه‌ی شهادت شد گل شد و کَند دل از این خواری می‌شود بی‌خیال قدرتِ کین نکنی از ستمگران تمکین بِرسی از صمیم دل به یقین که خدا می‌کند تو را یاری می‌شود دوست داشت میهن را این حریمِ همیشه روشن را زیر بار ستم نرفتن را داد زد گرچه غرق خون، آری! می‌شود عشق را ملازم بود بهر دیدار دوست، عازم بود وقت پیکار، مثلِ قاسم بود دشنه‌ گر تشنه، زخم اگر کاری می‌شود بود یار دشتستان می‌شود شد پناهِ تنگستان می‌شود بود مرد هر میدان ساخت آزادی از گرفتاری می‌شود در مسیر این جاده بود همواره مست و دلداده مثل مولای خویش آزاده بود مثل علی دلواری دوستانِ مسیرِ حق، هشدار! فرصت ما نمی‌شود تکرار خوش‌به‌حال هر آن‌که در بازار عشق را می‌کند خریداری ✍️احمد رفیعی وردنجانی 💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir🇮🇷
🔸 نخ باور "کنار قدم‌های جابر"... به زانو گرفتم سرم را هوای زیارت گرفته دوباره همه پیکرم را پر از حسرتم، خسته از التماس دعا گفتن خود خودم هیچ! امسال لطفا خدایا ببر دخترم را اگر سال دیگر نیایم به این راه کم‌کم گمانم که گم می‌کنم در هیاهوی دنیا نخ باورم را مذاقم شدیدا به‌هم‌خورده، باید سریعا بنوشم به همراه چای عراقی کمی خاک دوروبرم را کجا موکبی را بیابم که در آن برایم بشویند برای رسیدن، غبار نشسته به بال و پرم را من و یاد آن طعم شیرین تاول به کام قدم‌هام تضاد عجیبی که پر کرده سرتاسر دفترم را زیارت نشد قسمتم باز و من ماندم و خاطراتم دل و اربعین و سلامی که داده است عکس حرم را ✍ زهرا آراسته‌نیا 💫 ◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️ 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 یادمان باشید... زائران هنگام ابراز ارادت‌هایتان هرقدم درجاده‌ها درشوقِ محنت‌هایتان موقع جوشیدن لبیکَ یا مولا حسین(ع) در صفای لحظه‌ی تجدید بیعت‌هایتان چون‌که با اهل عراق از بحث مشهد، کربلا گوشه‌ای گل می‌کند گلزارِ صحبت‌هایتان چون‌که هر طفل عراقی موقع اهدای عطر بوسه‌باران گردد از بذلِ محبت‌هایتان از نوایِ سوزناکِ《زائر اِشرب مای‌》ها می‌شود چون روضه‌باران حالِ حرکت‌هایتان در عمود آخرین، هنگام دیدار حرم لحظه‌های سبز و زیبای زیارت‌هایتان زیر قبّه، در صفای جنت الاعلای عشق لحظه‌های بی‌نظیر عرض حاجت‌هایتان می‌رود وقتی به لب در زیر بارانی ز اشک آرزوی کسب توفیق شهادت‌هایتان در تب و تاب حرم، در شور حال زائران گوشه‌ی دنجِ مناجات و عبادت‌هایتان قلب ما جاماندگان این لحظه‌ها پیش شماست یادمان باشید، قربان محبت‌هایتان ✍️احمد رفیعی‌ وردنجانی 💫💫 ◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️ 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🏴اربعین حسینی بر تمام عاشقان اباعبدالله (ع) تسلیت باد🏴 بی‌قرار حرم جای من جامانده خالی بنفسی انت و اهلی و مالی دلم راهی و دستم از تو کوتاه من و حسرت، من و یک بغض جانکاه غروب کربلا را دوست دارم من آن حال و هوا را دوست دارم خوشا گلدسته‌ای از دور دیدن رسیدن، گنبدی از نور دیدن به روی سینه‌اش دستان زائر دویدن تا شلوغی‌های حائر حرم هر گوشه‌اش را دوست دارم غم شش گوشه‌اش را دوست دارم دو رکعت‌های هنگام سحر را زیارت خواندن بالای سر را دعا خواندن به زیر قبّه‌ی نور ملک بر استجابت گشته مأمور دو دست من دخیل ارباً اربا فرج‌های پر از عشق و تمنا بهشت کربلا را دوست دارم علمدار وفا را دوست دارم صفای این حرم تا آن حرم را زیارت‌نامه‌ی صاحب‌علم را من اصلاً عاشقی را دوست دارم حسین جان! بی‌قرارم، بی‌قرارم 🔸طاهره ابراهیم‌نژاد🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin