🔸 مادر دوستت دارم
میخواستم در سایهی مهرت برویم
گل کردنم در دامنت بود آرزویم
میخواستم تا صبح ها در دامن دشت
پروانهای باشم که گلها را ببویم
میخواستم شیرین زبانت باشم اما
ناگفتههایم ماند پنهان در گلویم
خواندم تو را در اضطراب خویش مادر
تا خنجر آدم کشی آمد به سویم
میخواستم بازی کنم با داد و فریاد
تا گوش دنیا کر شود از های و هویم
مادر چرا کُشتی مرا میخواستم که
تا دیدمت یک دوستت دارم بگویم
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
🏴 سالروز رحلت جانسوز امام خمینی (ره)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران تسلیت باد 🏴
بودیم مشغولِ مصیبتنامه خوانی
در ظلمت شاهی و اربابی و خانی
در پچ پچ از بیمِ شُنودِ شاه بودیم
حتی زمان گفتنِ حرفی نهانی
زیر زبان زورگوی قلدران بود
سهم تمام مردم ما بیزبانی
شاهی که در راه ستم بر مردم خویش
میکرد با عُمال اهریمن تبانی
ایران ما در زیر یوغِ دشمنان بود
از قدرت و عزم و صلابت، بینشانی
تا اینکه طرحِ عزت ما را رقَم زد
مردی که آمد با ندایی آسمانی
او که تمام هستیاش وقفِ خدا بود
دل کنده بود از لذت دنیای فانی
بر هستی فرعونیان رنگ عدم زد
موسای بیپروا به دریایِ معانی
ما طعم شیرین عدالت را چشیدیم
از عطر لبخند امام مهربانی
از برکت و لطف وجودِ خیرخواهش
شد سهم محرومین ایران، شادمانی
شکرِ خدا از برکت نامِ خمینی(ره)
جمهوری اسلامی ما شد جهانی
این انقلابی که به لطف حضرت حق
راهیست سویِ قلههایِ آرمانی
همچون رجاییها، رئیسیهایِ خادم
دارد برایِ نهضت خدمترسانی
با یاریِ حق تا قیامِ حضرتِ عشق
پاینده است این کشورِ صاحب زمانی(عج)
اللهم عجل لولیک الفرج
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🔸 بداهه آیینی شاعران راه راه به مناسب سالروز آغاز زعامت حضرت امام خامنهای
چگونه شکر بگویم که سایهات جاریست
برای عشق وجودت پر از سزاواریست
برای راه خمینی تو بهترین رهبر
مسیر قله همان نقشهای که تو داریست
برای مام وطن نامت از دلیران است
شبیه آرش و رستم، شبیه دلواریست
همیشه تیغ کلام برنده و نابت
برای کوری چشمان اهرمن کاریست
چنان به روی لبت واژهها وزین هستند
که سجع پیش کلام تو کوچهبازاریست
به پای مکتب تو جان اگر فدا نکنیم
قسم به عشق و جنون، انتهای کم کاریست
بتاب حضرت خورشید بر سیاهی شب
که درس مکتب تو روشنی و بیداریست!
اگر به کشته شدن پای عشق امر کنی
قسم به عشق که هر آن جوابمان آریست
چه خوابها که ربودی ز چشم اهریمن
به گوش دوست سرودی که وقت هشیاریست
همین کنارِ تو ماندن رهِ شهیدان است
اگر که با تو نباشم چه عمرِ غمباریست!
نماند پرچم این انقلاب روی زمین
که رسم رهبر آزادگان، علمداری است
گواهِ خوبیِ تو که فقط شنیدن نیست
نشان تو دادهای این را که "عشق" دیداریست
امید در دل هر واژهات تجلی یافت
که فال قهوهی چشمت شکوه و پرباریست
به دست توست علامت، به پیش میرانیم
که عزممان به سپاه ظهور، سرداری است
بداهه سرایان:
احمد رفیعی وردنجانی، جواد قره محمدی، فرشته پناهی، صامره حبیبی، زهرا آراسته نیا
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 برای دود...
یارِ سیریشِ من ای دو دو! درود!
تا قیامت میتوان از تو سرود
سینه دارم شرحه شرحه از غمت
میشود آیا دمی یادت نبود؟!
آمدی توی تنم ساکن شدی
دادمت با جیب و دل اِذنِ ورود
از دهان و حَلق و شُش تا توی خون
رفتهای در بند بندِ این وجود
رنگِ محبوبِ تو بادمجانی است
میزنی هر عضو را رنگِ کبود
بویت از عمقِ طبیعت میرسد
بوی تو خاص است همچون بوی کود
پول دادم بهر تو پس میکشم
هی تو را بیوقفه، دائم، بیرکود
حال توی بَسترِ بیماریام
گشته عمر و پول بنده دود، دود
ای که میخوانی! ز من عبرت بگیر
دود غیر از اعتیادش نیست سود!
✍ جواد قره محمدی
💫💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 بدیهیات
حرف بیپایان من آغاز میخواهد چکار؟
شخص بیپروا و رکگو راز میخواهد چکار؟
تا نباشد فاز و نول جریان برقی نیست، پس...
در غیاب نول، مهندس، فاز میخواهد چکار؟
پردهی گوش کسی چون پاره شد کر میشود
این چنین شخصی یقینا ساز میخواهد چکار؟
آنکه پول جنس بنجل را ندارد لاجرم
جنس اصل و خالص و ممتاز میخواهد چکار؟
جوجه گر دارد، برای مرغ دارد، تخم مرغ
تخمِ مرغ و غیر آن را غاز میخواهد چکار؟
این شتر مرغان به دنبال پریدن نیستند
این شتر اصلا بگو پرواز میخواهد چکار؟
مجلس ترحیم چون از نوع حزن و ماتم است
صاحب مجلس دگر طناز میخواهد چکار؟
ناز و اطوار و ادا مخصوص مهرویان بُود
آدمی مانند میمون ناز میخواهد چکار؟
ارررتش صهیون که با زنبووور ساقط میشود
غاصب صهیون دگر سرباز میخواهد چکار!!!؟
بیت بیت شعر از جنس بدیهیات بود
حرفهای این چنین ابراز میخواهد چکار؟
✍ محمود حسنی مقدس
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از باشگاه طنز
💠 دویست و هفتاد و هشتمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راهراه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز -۱۷ خرداد- منتشر شد.
🔻در این شماره از راهراه، فضای انتخابات و همچنین موضوعات روز را زیر ذرهبین بردهایم. طنزها، اشعار و کاریکاتورهای راهراه را از دست ندید.
🔰 از لینک زیر دانلود کنید:
🌐 https://rahrahtanz.ir/راه-راه-278/
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 موقع انتخاب
آی رجل سیاسی، مرد هم کیش!
چرا نشستی؟ یه کمی بیندیش
یه گوشت قربونی روی زمینه
دیر برسی میکشن اون رو به نیش
حس وظیفهت رو بیار تو کیفت
احساس تکلیف و کجا گذاشتیش؟
یه همسری کسی بیار کنارت
یه وقت بهت دست نده حس تشویش
شاسی بلنده رو بزار تو پارکینگ
پشت پرایدت بنویس "یه درویش"
بیا برو همینجوری هم مده
وقت نداریم تا دربیاری ته ریش
یه کت بخر، یه تف بزن به موهات
اون لک و لوکاتم میره با پولیش
اگه میخوای اون وسطا لو نری
وقتی برو هوا باشه گرگ و میش
بگو رقیبم اگه رای بیاره
اون مفسده بیسواد کجاندیش،
هر روز میاد شخصاً در خونتون
تا بکنه تکتکتون و تفتیش
موقع انتخاب پرزیدنته
برادران و خواهرانم به پیش
✍ یاسر پناهی فکور
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 احساسِ تکلیف
صبحدم با عالمی شور و نشاط
چون شدم بیدار در باغِ حیات
رخت میشُستند گویا در دلم
داشتم احساس تکلیفِ زیات
داشتم احساسِ اینکه بنده هم
مشکلی را حل کنم در این فلات
حس اینکه روی دوش بنده هست
بار رفع مشکلاتِ کائنات
میتوانم وا کنم خیلی گره
چون که هستم بنده دارای سوات
هست زورم هشتصد اسبِ بخار
برق مغزم ششصد و هشتاد وات
میتوانم مشکلاتِ تلخ را
در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات
با زنم گفتم که هستم عازمِ
ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات
گفت: ما در مشکل خود ماندهایم
ناگهان زد از فشار خشم قاط
خواستم تا سر بچرخانم کمی
گفت: یابو کن به حرفم التفات
گر توانایی به رفع مشکلی
رفع کن یک مشکلی از این بساط
چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟
ای به حل مشکلِ خود مانده مات
میروی آنجا و بعد از ثبتِ نام
میشود کارت دلیلِ انبساط
من مُصر بودم، حریف من نشد
داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات
بود در فکرم که در این کارزار
می بسازم باقیات الصالحات
خواستم عازم شوم ناگاه گفت:
ناشتایی خوردهای جانم فدات؟!
ناشتایی را زدم، احساسِ من
رفع شد با یک عدد چایی نبات
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
🏴 شهادت امام محمد تقی (ع) بر همه مسلمانان تسلیت باد 🏴
از زهرکینه سوخت جانش، حنجرش نیز
در آتش ظلم و ستم بال و پرش نیز
سوز عطش دارد به جان در کربلایش
خونین شده از درد چشمان ترش نیز
بر گِرد او همراه با جمع ملائک
از دیده خون افشان تبار اطهرش نیز
آرام میخواند خدا را و دمادم
میخواند او را عاشقانه دلبرش نیز
دشمن فراوان دارد او در شهر اما
در خانه باشد دشمن او همسرش نیز
سخت است این سان کینهورزی با ولایت
سخت است مثل گفتن از آن، باورش نیز
یک بارِ دیگر عشق تا مقتل رسیده
یک گوشهی مقتل نشسته مادرش نیز
بر روی لب لبیکهای یا حسینش
بر آسمانها نغمهی یا حیدرش نیز
بوده از اول مکتب سرخش حسینی
میگوید از او در سلام آخرش نیز
بعد از شهادت مانده زیر آفتاب است
چون جد مظلوم و غریبش پیکرش نیز
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🔸 بداهه شاعران راه راه در شهادت امام جواد علیه السلام
بر خوان جواد خانهزادیم همه
عشق است که بردهایم و دادیم همه
دل در ره این عشق نهادیم همه
از برکت او پی مرادیم همه
از ماتم او به غم فتادیم همه
ما نوحهگر داغ جوادیم همه
شد مشهد و کاظمینتان مأمن ما
نور پدرت روشنی میهن ما
نذر پسری چنان تو جان و تن ما
با اذن شماست کربلا رفتن ما
ما رعیتتان به هر بلادیم همه
ما نوحهگر داغ جوادیم همه
بیحد شده بخششت جواد آمدهای
بر جود و کرم چنان نماد آمدهای
با سن کمت به اجتهاد آمدهای
با لشکر شبهه در جهاد آمدهای
بیعلم ائمه بیسوادیم همه
ما نوحهگر داغ جوادیم همه
آیینهی پاکِ هشتمین خورشیدی
بر وسعت سبز عاشقی، تابیدی
از چشمهی عدل جاودان، نوشیدی
نابخردی و جور زمان را دیدی
در قلهی عشقت ایستادیم همه
ما نوحهگر داغ جوادیم همه
بر جمله خلق نور ایمان دادید
بر جانِ کویر تشنه باران دادید
بر درد قلوبِ خلق درمان دادید
تا اینکه به کربلایتان جان دادید
با دشمن عشق در عنادیم همه
ما نوحهگر داغ جوادیم همه
تو پاره پیکر رضایی آقا
یک پارچه گوهر رضایی آقا
محبوبی و دلبر رضایی آقا
آخر علیاکبر رضایی آقا
ما سر به ره رضا نهادیم همه
ما نوحهگر داغ جوادیم همه
بداهه سرایان:
علیاکبر مدرسزاده، احمد رفیعی وردنجانی، مهدی یوسفی، زهرا آراستهنیا، مرضیه ملکیان
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
🎊 سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) مبارک باد 🎊
میبارد از هر گوشهی عرش خدا نور
جاری شده از هر طرف از هرکجا نور
از عرش میآیند پی در پی ملائک
از شوق میخوانند با هم ذکرِ یا نور
قلب رسول الله لبریز از سرور است
گل میکند روی لبش وقت دعا، نور
اوج تفاهم شکل میگیرد در این خیر
جایی که میفهمد به خوبی نور را نور
داماد این مجلس امیرالمومنین است
او که وجودش هست مانند خدا نور
باشد عروسش حضرت زهرای اطهر
نوری که پوشیدهست از سرتا به پا نور
در قاب نوری نزد هم چون نور واحد
حالا یکی هستند با هم این دوتا نور
نور علی و نور زهرا، نور حق است
باید که بنْویسیم جای نورها، نور
از برکت نور علی (ع) و نور زهرا (س)
دارد محقق میشود نورٌ علی نور
جانم علیِ حضرت خیرالنسا نور
جانم فدایتهای قلب مرتضی نور
در عشق باید کفو هم باشند زوجین
یعنی، کبوتر با کبوتر، نور با نور
پیوند نور و نور تا دنیاست دنیا
دارد برای زندگی ماسِوا نور
از حاصل پیوند نور و نور با هم
آیند امامانی همه سر تا به پا نور
از خانهی نورانی آنها به دنیا
جاری شود تا هست این عالم به پا نور
تا وقت گفتن از وجود نور باشد
آهسته بنشیند به جان هر هجا نور
شعری اگر گفتیم و قابل بوده پیداست
داریم میگیریم از دست شما، نور
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🔸 دوباره آمدم
دوباره آمدهام با شعارهای زیاد
دوباره وعدهی انجامِ کارهای زیاد
نبوده میل من اما برای آمدنم
ز مردم آمده بر من فشارهای زیاد
قبول کردهام این راه سخت را که در آن
درآمده ز تنِ من دمارهای زیاد
به قصد قرب خدا میزنم به این جاده
اگر چه رفته به پاهام، خارهای زیاد
دوباره آمدهام با تلاش کسب کنم
برای کشور خود افتخارهای زیاد
به لطف من شده آباد در تمام وطن
همیشه تپه و گودال و غارهای زیاد
تمام قدرت خود را به کار خواهم بست
اگر چه هست ز من انتظارهای زیاد
خوشا به آنکه بدون غرور و خودخواهی
ز کارهای بدش کرده عارهای زیاد
یقین بدان که شود افعی عاقبت روزی
کسی که خورده در ایام مارهای زیاد
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
#نقیضه_جات انتخابات
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
چون رد شده هر بار صلاحیت بنده
✍ فرشته پناهی و وحشی بافقی
🔷اا🔶
باز آی ساقیا که هوا خواه خدمتم
هر چند سن و سال ز هفتاد بگذرد
✍ محمود حسنی مقدّس و حافظ
🔷اا🔶
ز گریه مَردمِ چشمم نشسته در خون است
چرا صلاحیتم رد شود؟! منم دکتر!
✍ جواد قره محمدی و حافظ
🔷اا🔶
آن تلخوَش که صوفی امُّالخَبائِثَش خواند
چون سنگپای قزوین کاندید شد دوباره
✍ علی یگانه و حافظ
🔷اا🔶
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
امّا به شوق خدمت مردم جوان شدم
✍ محمود حسنی مقدّس و حافظ
🔷اا🔶
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
فرهاد گشته کاندید، گفته است #نه_به_چکش
✍ جواد قره محمدی و حزین لاهیجی
🔷اا🔶
اگر آن ترک شیرازی بهدست آرَد دل ما را
چنان رَنگش نمایم من که آرد کلِّ آرأ را
✍ علی یگانه و حافظ
🔷اا🔶
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
سوی این منصب شیرین مگسی میآید
✍ میثم حسینی و حافظ
💫💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
پیر و جوان را بود این احتیاج
درد عمومیست، ندارد علاج
دین نشود کامل اگر این نبود
چون اُتُلی خوب ولی بیکلاج
تا بدهیم امر خدا را رواج
ازدوج یزدوج ازدواج
گرچه نداری دک و پُز آنچنان
آی کیوتات زیر چهل، قد کمان
راه روی شیک، چنان پنگوئن
حیف نباشد نبود در جهان...
از تو به اندازه ی یک جین نِتاج؟*
ازدوج یزدوج ازدواج
در پی کاری برو ای نازنین!
کار بکن کار، نگو چیست این!
بهتر از آن، رو بشو کارآفرین!
کار کسی کرد بگو آفرین!
شومپیتر* اندر سخنم هاج و واج
ازدوج یزدوج ازدواج
به جستجوی دلبری سر به راه
تلاش کن تلاش، گاه و بی گاه!
به در نکن فقط عزیزم نگاه
درآمد از دریچه ناله و آه
تا به دلت خانه کند ابتهاج
ازدوج یزدوج ازدواج
*نِتاج:نتیجه،ثمره
*پدر علم کارآفرینی
✍ یاسر پناهی فکور
💫💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 بلای جان طبیعت
در دامنش از هر گزندی در امانم
حاصل شده از خوبی او آب ونانم
افزوده شد از لطفهایش بر توانم
یاری رسانده بر تمام دودمانم
تا قدر این دنیای خوبی را بدانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
آهسته در هر گوشه میریزم زباله
در هر بیابان میبَرم کوهی نخاله
این رسم من بودهست در این چندساله
بر گنده کاریها کشم با حرف، ماله
آفت برای زندگی دیگرانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
روی درختان یادگاری مینویسم
با میخ و چاقو زخم کاری مینویسم
از نام نحس ماندگاری مینویسم
حالا کمی شعر شعاری مینویسم
راحت شود قدری مگر روح و روانم
من بامحیط زیست خیلی مهربانم
جان طبیعت را گرفته فاضلابم
غم دیده از رفتارهای بیحسابم
من خود برای خویش اسباب عذابم
من اولین قربانی این منجلابم
من عامل ایجاد خسران و زیانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
از قوطی کمپوت تا کنسرو ذُرت
از لاستیک پنچر و انواع پاکت
هر گوشه میریزم به هر نحوی کثافت
دارد گله از دست من جان طبیعت
افتاده سقز در طبیعت از دهانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
میلم به گردش رفت تا یک دره دیدم
چون گله با قصد فنا در آن چریدم
کُشتم طبیعت را به دستان پلیدم
من بهر نابودی دنیا چون اسیدم
احمقترین مردودی این امتحانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
من با طبیعت سالها در جنگ هستم
من دشمن خاک و درخت و سنگ هستم
من آدمم اما نشان ننگ هستم
پیداست از کارم که بیفرهنگ هستم
اوج درویی هست پیدا در بیانم
من بامحیط زیست خیلی مهربانم
من دست و پاهای درختان را شکستم
با بدمرامی قلب باران راشکستم
نان خوردم اما حرمت نان را شکستم
بعد از نمک خوردن نمکدان را شکستم
گردن کلفتم، بیشعورم، میتوانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
رفتم به دامان طبیعت با سمندم
هر گوشه که دیدم گُلی از بیخ کندم
هر جا نهالی بود را از پا فکندم
اصلا نمیدانم که با خود چند چندم
تنها مهم این است که راحت بمانم
من با محیط زیست خیلی مهربانم
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از 🇮🇷 نوش جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️#شعرخوانی
📌امتحان
بریم باهم یه شعرخوانی جذاب درباره امتحانات بشنویم😄
____ _____ _____ _____ _____
چو برق فرجه گذشت و هر آنکه دانشجوست
برای پاس شدن راه هفت خوان گیرد😫
____ _____ _____ _____ _____
به یُمن موی پریشان و ریش آشفته
قیافه اش تِم یونان باستان گیرد😶🌫
👤مهدی امام رضایی
حالا شما بگید از کدوم بیت بیشتر خوشتون اومد؟😉
@admin_noshejan
#علم #دانشجو #معلم #جوینده #استاد #امتحان #شعر #رسانه #نوش_جان
💭نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
🔸 وقت شناس
آمدم یک تنه قیام کنم
اول وقت ثبت نام کنم
گرد و خاکی به راه اندازم
کار الوات بامرام کنم
متصل فکر مردمم، حاشا
طمع پست یا مقام کنم
دخترم را ولی نیاوردم
چه نیازی که ازدحام کنم
این همه کار بر زمین مانده
ماندهام کی کجا کدام کنم؟
تا چهل خانه این ور و آن ور
همه را صاحب سهام کنم
کل اقوام و آشنایان را
فارغ از قسط و قرض و وام کنم
این دو سیر آبرو که چیزی نیست
تا فدای سر عوام کنم
کم محلی کنم به بدخواهان
دوستان را هم احترام کنم
یکهو گر روبرو شدم با خصم
به ابالفضل اگر سلام کنم
یکسره کار و کار و کار و کار
صبح تا شب علیالدوام کنم
اگر از خستگی نخوابیدم
چارهاش با دیازپام کنم
سیسمونی نمیخرم هرگز
ثروتم را چرا حرام کنم
گوشت، مرغ و برنج و نان سهل است
سفره را غرق نفت خام کنم
سر هر برج هم حقوقم را
خرج مادر زن گرام کنم
پیش فامیل با همین ترفند
از خودم رفع اتهام کنم
بررسی شد مدارکم، گفتند
که مبادا خیال خام کنم
چون که پیش از تمام اقدامات
باید این سیکل را تمام کنم
سلب گردید فرصت خدمت
میروم فکر لیست شام کنم...
✍ زهرا فرقانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 یک ضربه بزن!
درگیر مجازیام عمو درگیرم
هر روز اسیر و تحتِ یک تاثیرم
هر بار به شیوهای دهد تغییرم
در زیر فشارِ آن درآمد پیرم
یاری نکنی اگر مرا میمیرم
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
ناگاه غم و غصهی من رفت به باد
چون داد به من راه تجارت را یاد
دادهست به بنده وعدهیِ پول زیاد
فردای خوش و خرم و گوگولی و شاد
جانا برسان به بنده قدری امداد!
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
گفتهست که فردایِ خوشی میآرد
گلهایِ امید در دلم میکارد
پول است که بر رویِ سرم میبارد
خوشبخت شده هر که همستر دارد
حالا که تنِ همسترم میخارد
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
کار است در این زمانه بسیار غلط
چون چاره فقط همسترینگ است فقط
سرمایهی خود درست بگذار وسط
همراه شو ای دوست برو تا تهِ خط
غافل مشو از دغدغهی یارِ خودت
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
دل دور کن از غم زمانِ ماضی
همراه شو ای دوست که گردی راضی!
بشتاب که دست بر هدف مییازی
آینده خویش را چنین میسازی
پول است فقط تویِ همستِر بازی
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
کی گفته که شیوهی همستر گول است؟
گرگ است همستر و طرف شنگول است؟
این شیوهی کسب ثروتی معمول است
هنگامهی کسب بینهایت پول است!
هرکس که به آن دل ندهد خنگول است
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
تا چند چنین فسرده و شُل باشی
اینگونه عجول و کم تحمل باشی
اینگونه به کسب و کار بنجل باشی
در راهِ نجاتِ خویش اُسکُل باشی
وقت است برای دیگران پل باشی
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
تا چند چنین فسرده خاطر باشی؟
با غصه میان خلق ظاهر باشی
در بندِ کلام سستِ شاعِر باشی
وقت است به کسب پول حاضر باشی
دیوانه.ی بازیِ همستر باشی
آزرده مساز خاطرم را ای دوست!
یک ضربه بزن هَمستِرم را ای دوست!
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
صبا که از وزشش دشت و بیشه جان گیرد
به کوی ما که رسد بوی امتحان گیرد
چو برق فرجه گذشت و هر آنکه دانشجوست
برای پاس شدن راه هفت خوان گیرد
بزن بهادر دانشکده در این ایام
چه جزوهها به تضرع ز بانوان گیرد
دو چشم گریه کن و روضهخوان استاد است
دو دست، تا به سحر رو به آسمان گیرد
به یمن زلف پریشان و ریش آشفته
قیافهاش تم یونان باستان گیرد
تمام دانش و علمش فقط در این حد است
که تانژانت و کتانژانت یک کمان گیرد
به قصد اینکه مراقب کمی کند اغماض
برای او گز مخصوص اصفهان گیرد
ملاک علم که این برگه نیست باور کن
اگر چه دست ریاضی به چنگمان گیرد
"از امتحان تو ایام را غرض آن است
که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد"
✍ مهدی امامرضایی
💫💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از باشگاه طنز
💥 باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار میکند:
نوزدهمین دوره آموزشی طنز
آیا از نبود کلاسهای آموزش طنز رنج میبرید⁉️
دیگر نگران نباشید❗️
ما اومدیم! 😎
یادگیری طنز صددرصد طبیعی و بدون بازگشت 😁
💯برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام به آیدی
🆔 @tanzamouzi
در بله، تلگرام، ایتا و اینستاگرام پیام بدید.
🚦دورهها به صورت آفلاین و در پلتفرم بله
برگزار میشن. بعد از دوره تکمیلی هم میتونید به باشگاه طنز بپیوندید.🚦
⏳ مهلت ثبت نام: تا ۳۱ خرداد
🗓️ شروع دورهها: از ۷ تیر
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
May 11