وطنز
🔺سلام دوستان و مخاطبان هميشه همراه با یه چالش جدید اومدیم به یاد طوفان الاقصی 🔻 ✨روزگار خرم شهرکن
هدایت شده از مزاح الدین
*شکوه سامرا*
السلام ای جان ما، یا امام عسکری
معدن جود و سخا، یا امام عسکری
السلام ای رهبر و هادی حادی عشر
راه ما راه شما، یا امام عسکری
ای حریمت مأمن شیعه و سنی شده
ای شکوه سامرا، یا امام عسکری
دست ما و دامنت، کاش باشم زائرت
از کرم لطفی نما، یا امام عسکری
چیست حسن عاقبت؟ یار فرزندت شدن
أعطٕنا حُسنُ القضا، یا امام عسکری
السلام ای مرد دین اشک طفلان را ببین
فتح خیبر کن به پا، یا امام عسکری
حال عالم خوب نیست، هر طرف ظلمی به پاست
غزه در دام بلا، یا امام عسکری
از سعودی و یهود ظلم بی حد دیده ایم
مرگشان را کن دعا، یا امام عسکری
شر شیطان بزرگ کم نما از این جهان
خیر بی حد خدا، یا امام عسکری
کاش در قدس شریف عاقبت خوانم نماز
آرزو را کن عطا، یا امام عسکری
غزه، لبنان و یمن، زخمی نامردی اند
زخمشان را ده شفا، یا امام عسکری
رفته نصرالله، آه، یار حزب الله باش
ای امام الاوصیا، یا امام عسکری
السلام ای مستی عالم از سرداب تو
پر کن این جام مرا، یا امام عسکری
سهم دستانم نما یاری محروم را
ای نگاهت آشنا، یا امام عسکری
ترک هر فعل حرام از عنایات شماست
از بدی بنما رها، یا امام عسکری
من شهادت خواستم در رکاب مهدی ات
حاجتم را کن روا، یا امام عسکری
نایب فرزندتان، رهبر فرزانه را
حفظ گردان از بلا، یا امام عسکری
می شود ختم به خیر عمر من با لطف تو
لحظه ی مرگم بیا، یا امام عسکری
روز محشر حاجتم در جوارت بودن است
شافع روز جزا، یا امام عسکری
العجل یابن الحسن، العجل یابن الحسن!
گو تو با ما این نوا، یا امام عسکری
#امام_حسن_عسکری
🔸زهرا آراستهنیا🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🔸 عروسِ همههنره
دیدم که گلی در بر و معشوق به کام است
گفتم که بگیرم بله را، کار تمام است
رفتیم به همراه پدر خواستگاری
مانند همان رسم که در عرف عوام است
دیدم پدرش را که غضبناک نشسته
انگار که سرهنگ بد اخلاق نظام است
با دیدن آن مرد غضبناک شدم لال
پرسید ز اسمم، پدرم گفت:«غلام است»!
گفتند بگویید ز شغلش پدرم گفت:
«از صنعت مس منتظر زنگ و پیام است»
باالقوه کنون صاحب یک باب مغازهست
بالفعل برایش پسرم در پی وام است
یارانهی خود دارد و سهمی ز عدالت
این گل که خریدهست هم از سود سهام است
پرسید ز خلقم پدرم گفت چه گویم
چیزی که عیان است غلام اِند مرام است
گفتیم به آنها هنر دخترتان چیست؟
گفتند که در هر هنری صاحب نام است
کافیست که یک وعده بمانید و ببینید
استاد تمام هنر طبخ طعام است
گفتا پدرش دخترکم چای بیاور
بوی خوش آن چای چنان کرد مرا مست
انگار که در خلد برین بودم و آن یار
حوریست که دستش ز می ناب دو جام است
هر چند گرفتیم به زحمت بلهاش را
گفتم که دگر شادی این عیش مدام است
تا این که شد این زندگی مشترک آغاز
دیدم که به جز ماه عسل عیش کدام است؟
میگفت به من مرد برو در پی نان باش
نان نیست در این خانه، مگر ماه صیام است!؟
برخیز و برو در پی امرار معاشت
خوابیدنِ تا ظهر دگر بر تو حرام است
القصه که دشوار شده زندگی اما
عشقی که در آن است چه با ناز و خرام است
هرگز نکند شعلهی این عشق فروکش
عشق است که در قصهی ما ختم کلام است
✍ محمدعلی کمالیمقدم
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 درد داری
تو افتادی ز بالا درد داری
شنیدم تا نوک پا درد داری
نگو آخ این قدَر، پشت سر هم
دقیقاً در کجاها درد داری؟
فلسطین شد قوی، ای آنخ°ماهو
جوان شد چون زلیخا درد داری؟
شنا کردن شده ممنوع دیگر
میان آب دریا درد داری
توی کشتیِّ تو قلیان کشیدند
تو از تفریح آنها درد داری
کلیپی دیدی از شلوار خطی
و از دنیای خطها درد داری
از این که مرکاوایت توی حلقت
فرو رفته ز پهنا درد داری
بنا بوده شوی موی دماغش
دماغت سوخت آنجا درد داری
تو اِند سرعت قتلی ولی از
سریع ملک صنعا درد داری
به پایت چکمه و او پابرهنه
از آن دمپایی، آیا درد داری؟
دلیل سوزشت هم بوده فلفل
چهکس گفته ز تیپا درد داری؟
رویم بیرون جمعه دستهجمعی
چرا از کار زیبا درد داری؟
تو از تفریح ما هم در دل کوه
و گاهی در مصلی درد داری
از آن ضربه گذشته چند وقتی
ببین! حالا حالاها درد داری!
✍ مرضیه قاسمعلی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
اگر چه خط خبر زیر بار باروت است
سفر چه کرد که چشم رسانه مبهوت است
هراس کی به دل شیر شرزه یابد راه؟
که خصم ما سگ هارست و گرگ فرتوت است
به دوش آن چه گرفتیم پرچم است کنون
به دوش آن چه که دشمن گرفته تابوت است
تبر به دوش بزرگی شبیه ابراهیم
پی شکستن بتهای جبت و طاغوت است
خبر صریح، خبر خطشکن، خبر روشن:
رئیس مجلس ایران میان بیروت است
✍ مسعود يوسفپور
#همسایه_وطنز
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
السلام علیکِ یا فاطمة المعصومه
عمریست که ما ریزه خور خوان شماییم
محتاج سر سفرهی احسان شماییم
ای صاحب درگاه کریمانه نظر کن
ما چند صباحی است که مهمان شماییم
بر درگهتان مثل گدا بست نشستیم
محتاج ترین بی سر و سامان شماییم
یک دانهی گندم هم اگر بود غمی نیست
ما مثل کبوتر سر ایوان شماییم
ما را چه غم از تلخی اوقات زمانه
سرمست ز شیرینی سوهان شماییم
یک جرعه از این آب نمکدار چشیدیم
یک عمر نمکگیر نمکدان شماییم
هر کس که شود خادم درگاه تو آقاست
ما نوکر آن خادم و دربان شماییم
اینجاست همان جنّت اعلی که شنیدیم
ما در دو جهان طالب رضوان شماییم
#وفات_حضرت_معصومه
🔸محمود حسنیمقدس🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
نقیضهجات با موضوع شکستهای پیدرپی اسرائیل از کشورهای منطقه
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
یک راه مانده باقی آن هم مدیترانه
✍️ محمد صبوریان و حافظ
🔶اا🔷
هر وقتِ خوش که دست دهد مغتنم شمار
هر لحظه ممکن است که موشک ز ره رسد
✍ میثم حسینی و حافظ
🔶اا🔷
هم سگ وحشی نژادم هم خر وحشت چرم
واکسن هاری زده ایران ز موشک بر سرم
✍ مهدی یوسفی وخاقانی
🔶اا🔷
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
و هم زمان وسط حرف او دو موشک خورد
✍ میثم حسینی و حافظ
🔶اا🔷
ای عاشقان ای عاشقان پيمانه را گم کردهام
از بس که موشک خوردهام من خانه را گم کردهام!
✍️ علی یگانه و مولانا
🔶اا🔷
من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم
موشک بسیار خوردم بعد از این هم حاضرم
✍ سید محمد صفایی و فاضل نظری
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
همسرم! از چه روی خاموشی
سر خود را در آور از گوشی
پس چرا مثل قبلها دیگر
با من و بچهها نمیجوشی
خبری نیست مثل سابق از
قیمه و کلهپاچه و سوشی
مُردم از بس که حاضری خوردم
با توام آی دلبرم، کوشی؟
بس که درگیر لایک و کامنتی
چند وقتیست پاک مدهوشی
🔸️
معدهام را گرسنگی خوردهست
ناف بنده به مهرهها پیوست
ظهر که چای و گلکلم خوردیم
شام هم باز نان و نوشابهست
با غذاهای عالی سرکار
نیمی از بنده رفته است از دست
چون حریفانِ توی "کال آفَت"*
خورده است این حقیر از تو شکست
بس که غرقی در این فضای کذا
کِشتی ما به خاک تیره نشست
🔸
خستهام از عذابِ مهجوری
نه نگاهی و نه شر و شوری
در کنارم نشستهای اما
گویی از بنده مایلها دوری
ای چراغ هِزارِ خانهی من
چند وقتیست تار و کم نوری
نکند گشته وقت تعویضت؟!
تا مجدد به پا کنم سوری
(همسرم در جواب میگوید
حرفهایی قبیح و منشوری)
🔸
ای زبانت به تیزی شمشیر
دلبرم! حرف بنده را بپذیر
در مجازی مواظب خود باش
لای انبوه حقه و تزویر
هکری با پیامکی ساده
میکند گوشی تو را تسخیر
تا بجنبی به خود دگر شدهای
با همان یک پیام غافلگیر
ناگهان فیلمهای شخصیمان
میشود در فضای نت همهگیر
آلبوم عکسهای فانتزیت
میرود از مراغه تا کشمیر
🔸
پسرم! نور دیدهی بابا
دمی از آن اتاق بیرون آ
دل بکَن لحظهای از اینترنت
تا ببینیم روی ماهت را
(ناگهان بانگ "جیرِ" در آمد)
پسرم آمدی!؟ تویی آیا؟!
آن دگر چیست بین ابرویت؟
شدهای عینهو بُت بودا
کردهای توی بینیت حلقه
چون اهالی شاخ آفریقا
پسرم با افاده میگوید:
بس عقب ماندهاید از دنیا
نصب زنجیر و حلقه در صورت
مد شده توی ایکس و اینستا
🔸
پسرم! شیرِ خفته در بیشه
برو در فکر کسب یک پیشه
کاشکی مد شود در اینستا
هنر و فکر و کار و اندیشه
با کتاب و مقاله پز بدهند
نه گل و زهرماری و شیشه
میزند کارهای ناهنجار
بر درخت اصالتت تیشه
این درخت قدیمیِ سرسبز
این درخت سترگ با ریشه
🔸
ای نگاهت برای من مورفین
نور چشمم! بیا کمی بنشین
میشوی با چنین چَک و پوزی
مایهی طعنههای آنو این
نرو دنبال هر در پیتی
نکن از این مجازیون تمکین
گرگ الحاد و شرک و بیدینی
توی این "پیجها" نموده کمین
پسرم! چون پدر موجه باش
با وقار و مودب و سنگین
تا نگردی از ارث من محروم
با سر و وضع خود نکن همچین
*کالآف: بازی اینترنتی
✍ محمد قریشی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸 رجز طور
چه خوش گفت یک گربه با موش پست
بکوبم به روی تو با پشت دست
نیازی نباشد به پهپاد ما
تو بیچاره با پخ شوی کله پا
به گیتی نباشد چو تو بیجگر
برو گنبدی جنس بهتر بخر
من ایدون شنیدم ز هایپرسونیک
که آمد به سمتت پی پیکنیک
بگسترد سجیلمان سایهاش
خروشی فتاده به هر پایهاش
همی زد نواتیمشان دود شد
عجولند آنها اگر زود شد!
بفرمود گربه نه با لطف و مهر
که افتاده لرزه به جان سپهر
نیاید دمی پات بیرون ز خط
تکان خوردی از جای خود، کشتمت!
✍ مرضیه قاسمعلی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا]🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
🔸️ اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک
ما راست دلی هر نفس از جام تو جوشان
همواره به این جمع از این باده بنوشان
مُرداب شود قسمت دریا به سکوتی
دریایِ دلِ عاشقِ ما را بخروشان
طوفان بشود سیل پس از سیل بیاید
دارند مگر درد و غمی خانه به دوشان؟
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
ما را چه به دنیای پریشانِ خموشان
مشتاقِ دمِ "ارجعی"ات در دل میدان
هستند همه گوش به آوایِ سروشان
برگیر ز ما گَرد گرفتاریِ دنیا
ما را کفن از پارچهی نور بپوشان
برگیر ز ما هستی و یک جرعه به ما ده
از آنچه خریده ست ز تو نیلفروشان
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
همه خوابند و ظرفها بیدار
تا که دستی به رویشان بکشم
خانه بینظم و فرشها درهم!
شانهای کو به مویشان بکشم؟
بچهها خواب... کار، بیدار است!
کار، با من، همیشه همراه است!
مثلِ اشعارِ سرزده -یکسَر-
پیش میآید و به ناگاه است!
کارِ خانه تمام شد امشب!
هدیه شد اَجرِ آن به مادرمان!
که همین (ظرف شستنِ ساده)،
شُسته گَردِ گناه را از جان
دفترِ کارهای امشب هم،
مُهرِ تشویقِ آفرین دارد!
بندگی، مادری و همسریَم
شعرِ نابی در آستین دارد
خواب، آمد! خیالها بروند!
تا دل از دغدغه رها باشد!
نیمه شب میپرم! سَرَک بکشم
که پتو روی بچهها باشد!
تجربه گفته خواب هم باشم،
فکر از سَر نمیرود بیرون!
مثلاً داغِ مردمِ غزه!
مثلاً محوِ کاملِ صهیون!
صبح و شب، مادرانه مشغولم!
خانهام نذرِ عترت و قرآن!
که مگر باشم آخرِ سر از
مادرانِ حماسهسازِ جهان
✍ عارفه دهقانی
#همسایه_وطنز
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام]🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧶 امروز سه شنبه یکم اکتبر است. فقط چند ساعت از آن واقعه شوم میگذرد. همه به سوی پناهگاه گریخته ایم به دنبال کسی هستم تا یک پتو برایم بگیرد و شلوارم را عوض کنم. چقدر پوشک اینجا ریخته است موشک بالستیک زده اند یا پوشک بالستیک؟! همه به این سو و آن سو می دوند و درباره گنبد آهنین سوال میکنند چند افسر جوان گنبد پاره و پوره را روی دوش گذاشته اند و به سوی پناهگاه می آیند. حال سوالی که ذهنم را درگیر کرده است این است: ما از گنبد محافظت میکنیم یا گنبد از ما؟ خدا شانس بدهد.
💠 این مطلب رو به همراه یه عالمه مطلب دیگه که به همت طنزپردازای باشگاه طنز انقلاب تهیه شده، میتونید توی ضمیمه امروز راه راه روزنامه وطن امروز بخونید.
🔗 دویست و نود و دومین شماره ضمیمه هفتگی راه راه رو توی این لینک بخونید:
https://B2n.ir/w24481
💡 برخی از تیترها:
دست اندازهای نفرینطلب - فاطمه بحرکاظمی
ادای ورزش - مرضیه قاسمعلی
ای کارد بخوری - محمدرضا رضایی
هشت گرو نه اکتبر - فرشته پناهی
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔸 خالیات
بسته شد بهر فریب خلق کلی خالیات
بعد شد از خالیاتش کلی استقبالیات
عدهای گفتند: این اوج سعادتمندی است
کرده رو بر ما در این دوران چنین اقبالیات
مینشد معلوم که اصلا چه شد هر چه که شد
شد جهان بر کام بعضیها در این جنجالیات
آن چنان بودند جمعی توی حالِ بال بال
عجز دارد از بیان حالِ آنان بالیات
عدهای گفتند که: اوضاع گردد لاکچری
بیکران بودند از این ماجرا خوشحالیات
عدهای گفتند که اصلاح گردد کارها
گردد این خودرو برنده در تمامِ رالیات
عدهای شورشگر و آشوبچی را شد نصیب
توی این آشفتگیها پستهایِ عالیات
بازهم شوقِ اِف اِی تی اف به جان عدهایست
گولشان دشمن زده با چشمکِ قاقالیات
یادشان رفت است آن برجام بیفرجام را
یادشان رفت از گلابیهای خیلی کالیات
الغرض گفتند او خیلی به فکر سفرههاست
سفرههامان مانده دور از نان حتی خالیات
بس که او سر میزند تا حالمان را به کند
سرکشد در جیبهامان هم برای مالیات
✍ احمد رفیعیوردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
آن قدر که پر شده از خون دل پیمانهات
کرده با بیمهریاش پاییز دانه دانهات
سالها دور از وطن با بادها جنگیدهای
تا نلرزد لحظهای اینجا ستون خانهات
ای نماد استقامت! ای دماوند سترگ!
عطر پرچم میوزد از قلههای شانهات
آسمان آمد به استقبال تو وقتی که دید
از دل آوار بیرون آمده پروانهات
لالهها را سر بریده باجنون، هر بار که
خنجر افتاده به دست دشمن دیوانهات
تا تو از نیل خروشان نام داری و نشان
مادران شب قصه میسازند از افسانهات
✍️فرزانه قربانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
فرصت دیدار، نوبت سنوار
گر به راهِ حق فدا گردد همه جانهایمان
یک سر سوزن نیفتد شک در ایمانهایمان
مرد میدانی اگر افتاد در میدان چه غم؟
باز هم پر می شود از مرد ،میدانهایمان
خون سرخ لاله ،باران می شود با بارشش
فوج فوج از لاله ها روید درگلستانهایمان
آری استادِ وفای ما ابالفضل علی(ع) ست
تا ابد هستیم با جان پای پیمانهایمان
قطره ای از اشکما از گونه ها افتد اگر
سنگ رمی ظلم خواهد شد به دامانهایمان
فرصتِ دیدار بود و نوبتِ سنوار بود
دردهای ما یکی هستند و درمانهایِمان
بی هنیه یا که نصرالله یا سنوار نیز
میشود تکرار در تاریخ،طوفانهایمان
چون شهادت پر بها،چیزی در این بازار نیست
وا شده اصلا پی این سود،دُکانهایمان
بارها این روضه ها را دیده ام و بارها
خیرزان ظلم خورده رویِ دندانهایما
خونِ یحیی زنده خواهد کرد هر دل مُرده را
بانگ بیداری زند بر نامسلمانهایمان!
شاعریم و از خدا خواهیم بنویسد ز لطف
سرخی فصلِ شهادت را به دیوانهایمان
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
بداهه شاعران راهراه با موضوع #مترو
خدایا بس که تو مترو چپیدیم
چه چیزا که توی مترو ندیدیم
خوشا آنانکه که در منزل نشستند
که ما تحتِ فشاراتِ شدیدیم
خطوطِ مترو که رگهای شهر است
و ما هم مثلِ گُلبولِ سفیدیم
برای اینکه لای در نمانیم
به زور از بین جمعیت خزیدیم
نمایشگاهی از اشیای رنگی
درون واگن و هر کوپه دیدیم
نگو مترو! بگو بازارِ شام است
چه اجناسی که اجباری خریدیم!
اوهوی راننده لطفا گاز ورمه
که ما سرگرمِ مُدهای جدیدیم
چو حرکت میکند، پیش کیانوش
چو ترمز میزند نزد حمیدیم
چنان زد بر سرم آرنج خود را
که گویی ما از اولادِ یزیدیم
زمانی که به هم چسبیده بودیم
چه بوهای دل انگیزی شنیدیم!
چنان گرم است و ما در حال تبخیر
که انگاری توی وان اسیدیم
به قدری فک و صورت در فشار است
دم رفتن دگر شخصی جدیدیم
اگرچه گفتهایم از معضلاتش
ولی عالی است چون ارزان رسیدیم
✍شاعران: البرز بهرامی، جواد قره محمدی، آمنه آلاسحاق، زهره محمدزاده، فرشته پناهی، محمد علی کمالی، مهدی یوسفی، سیده نرگس هاشمورزی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️#شعر_خوانی
📌 مقاومت
🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸
___________________________________
از اضطراب لحظههای سوگ سرشاریم
نور ظفر را در دل آوردیم جاویدان
___________________________________
🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇵🇸
👤شاعر:
زهرا آراسته
#نصرالله #مقاومت #ذوالفقار #انتقام #وعده_صادق #اسقاتیل #حزبالله #لبنان
💭 نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
هدایت شده از مزاح الدین
یا خَیرَ عِباد، یا عِبادُ الرَّحمن!
اِی روی شما تجلّیِ باغ جنان
ایکاش به عاشقان خود میگفتید؛
در شصتوسه سالگی چه سِرّیست نهان؟
#حاج_قاسم
#سید_حسن_نصرالله
#اسماعیل_هنیه
#یحیی_سنوار
🔸اکبر اسماعیلیوردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
یحیی خذالکتاب بقوه، طوفان اگر چه بود، مقابل
گفتی دوباره کرببلا هست؛ حالا شدی حروف مقاتل
جنگ از جهاد تو شده مبهوت، آنک گرفتهایش به بازی
آه از حقیقتی که عیان شد، بر رغم مکرهای مجازی
در دستت آن سلاح بدل شد، ناگه به یک شهاب درخشان
کردی به آخرین رمق اعجاز، ایمان بیاورد مگر انسان
ای قهرمان قصه که فردا، هر کودکی سرود تو خواند
تو آن ستاره ای که غروبش، با خود نوید صبح رساند
یحیی کتاب غزه ورق خورد، با فصل تازهای که تو باشی
آتشفشان شد و شرر افکند، داغ گدازهای که تو باشی
ققنوسوار، از دل آوار، برخاستهست نام بلندت
یعنی که خصم، خصم بداندیش، افتاده باز هم به کمندت...
✍ زهرا فرقانی
#یحیی_سنوار
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 [بله] 🇮🇷 [ایتا] 🇮🇷 [تلگرام] 🇮🇷