🔹خانه افراد مشهور در ابرکوه: خانه حاجی خان 🔺خانه حاجی خان یکی ازخانه های تاریخی دوران قاجاریه شهرستان ابرکوه می باشد که در بافت قدیم شهر واقع گردیده است. این خانه زیبا نظیر سایر خانه های تاریخی شهرستان با مصالح خشت وخام و گل بنا گردیده است. دارای حیات مرکزی بوده که اتاق ها در 4 طرف حیاط بنا گردیده است. آثار گچ بری به جا مانده نشانی ازعظمت و زیبایی خانه مذکور دارد. متاسفانه واقع شدن این خانه درمسیر خیابان باعث ویرانی خانه گردیده که به لحاظ اهمیت بازسازی گردیده است و خانه تحت شماره 6310 به ثبت آثار ملی رسیده است. منبع : (فرهنگ عامه ابرکوه. نوشته ی مسعود حاجی زاده میمندی . یزد : تیک ، 1392. ص163). نوشته: مژگان شکرریز(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

📚 معرفی کتاب چشمانت برای آخرین بار ✍ نویسنده: حسین عبداللهیان بهابادی 🔺 ناشر: انشارات چشم و چراغ 🔺 سال چاپ: 1400. کتاب «چشمانت برای آخرین بار» روایتی از حیات طیبه سردار سپاه اسلام شهید محمد رفیعیان فرمانده لجستیک و پشتیبانی تیپ همیشه پیروز 18 الغدیر یزد می باشد که به قلم حسین عبدالهیان بهابادی به نگارش در آمده است. این کتاب توسط انتشارات چشم و چراغ در بهار 1400 در 171 صفحه به چاپ رسید. در مقدمه کتاب از زبان نویسنده می خوانیم: کوچه مان خاکی بود و قدیمی. منزل حاج حسن رفیعیان در همسایگی ما قرار داشت. محمد رفیعیان را چون درگیر جبهه و جنگ بود کمتر می دیدیم. اما مواقعی هم که برای دیدن پدر و مادر و فامیل می آمد حضورش مغتنم بود. راه رفتنش خاص بود و چهره اش مردانه و دوست داشتنی... عملیات کربلای 5 برای من تا ابد خاطره انگیز شد. هر روز اخبار جنگ را پیگیری می کردیم و آنچه به وجدمان می آورد زدن هواپیماهای عراقی بود که روزی چند تایشان به وسیله ضد هوایی های ما ساقط می شدند. در همان زمان در لابه لای این اخبار شهادت محمد شوکه مان کرد. لیاقتش شهادت بود اما برای ما سخت بود. محمد رفیعیان همیشه مظلوم بود و زحمتکش . از بچگی با این که عضوی از خانواده متمول بود ، اما همیشه روی پای خودش ایستاد. در سال های بعد از شهادتش مظلومیت او همیشه ذهنم را مشغول می کرد و آزارم می داد. با اینکه مسئولیت بالایی در تیپ الغدیر داشت اما هیچ گاه ندیدم خیابانی، بلواری یا مکانی به نامش باشد و همین عزمم را برای نوشتن از خلق و خو و مرامش جزم کرد تا شاید بتوان او را بهتر به جوانان و مردم این مرزو بوم معرفی کرد. جالب اینکه در تیپ و لشکرهای دیگر برای خودش اسم و رسمی داشت و به نیکی از او یاد می کردند. آنچه در صحبت های فرماندهان و هم رزمانش بیشتر به چشم می آمد ولایت پذیری ، قدرت مدیریت ، برنامه ریزی و آینده نگری وی بود... نوشته: مریم تجملیان(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

⁉️ دانستنیها: چگونگی پیدایش شهر تهران (بخش دوم) 🔺 پایتخت جمهوری اسلامی ایران پترو دولاواله ایتالیایی که در سال ۱۰۲۸ هجری قمری مطابق با سال ۱۶۱۸ میلادی به تهران آمده است می‌نویسد : این شهر از کاشان خیلی بزرگتر است اما جمعیت آن نسبت به مساحتش خیلی کم است ولی بیشتر از هر شهر ایران آب و باغ میوه دارد خیابان‌های تهران سایه‌دار و خنک است به چنارهای آن به قدری ستبر است که یک چنار را سه مرد بغل می‌گیرند . و به همین مناسبت تهران را شهر درخت‌های چنار یا چنارستان نامیدند. وی با شگفتی می‌نویسد که در این شهر یک عمارت آبرومند نیست و حتی خانه بیگلر بیگی فرماندار هم چنگی به دل نمی‌زند . نخستین کاخ مهمی که در تهران بنا شد به امر و دستور شاه سلیمان صفوی بود و شاه سلطان حسین که در آستانه حمله افاغنه در تهران به سر می‌برد دری افندی ایلچی سلطان . احمد عثمانی را در همین کاخ به حضور پذیرفت و همچنین فتح علی خان اعتماد الدوله وزیر اعظم خویش را در همین جا از مسند صدارت خلع و نابینا کرد . تهران در مقابل حمله افباغنه به سختی مقاومت کرد و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت.اما سرانجام سقوط کرد و افغان‌ها تاکستان‌ها و باغ‌های آن را به انتقام ویران ساختند و شهر را خراب کردند. با ظهور نادر و شکست اشرف در مهمان دوست دامغان ۱۱۴۱ هجری قمری افغان‌های مقیم تهران بسیاری از اهالی و بزرگان شهر را کشتند و سپس روی به اصفهان نهادند اهالی نیز متقابلاً به غارت اموالی که از ایشان باقی مانده بود پرداختند و سرانجام بعد از آنکه اشرف افغان از ورامین رانده شد شاه طهماسب دوم به تهران مراجعت کرد در زمان نادرشاه تهران مجدداً نام و نشان یافت . نادرشاه در همین شهر رهبران بزرگ مذهب شیعه را جمع آوری کرد و اتحاد اسلام و رفع اختلاف‌های شیعه و سنی را به آنان پیشنهاد کرد . کریم خان در سال 1172 هجری قمری با اردوی خویش وارد تهران شد و به مناسبت موقعیت خاصی که تهران از نظر جغرافیایی و سیاسی دارا بود صلاح خود را به توقف در تهران دید. و دستور داد عمارت ایوانی بزرگی همراه با یک حرمخانه در انجا بنا کنند و برج و باروی ارگ را تجدید ساختمان نمایند و ظاهرا قصدش این بود که تهران را پایتخت خود قرار دهد . ولی با کشته شدن محمد حسن خان قاجار و دستگیری و اسارت پسرش آقا محمد خان نگرانی وی از آشوب‌های احتمالی نواحی شمالی برطرف شد و ساختمان دیوانخانه را نیمه کاره گذاشته به شیراز رهسپار شد. با مرگ کریم خان زند در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ هجری قمری آقا محمد خان قاجار همراه با تنی چند از بستگان خود از شیراز فرار کرد و به میان اهل قاجار بازگشت و با همت آنان تهران را تصرف کرد و پایتخت خود قرار داد. ۱۲۰۴ هجری قمری و در سال ۱۲۱۰ هجری قمری رسماً در تهران تاجگذاری کرد . از آن پس تهران به نام مقر سلطنت دارالسلطنه و دارالخلافه موسوم شد . در زمان فتح علی شاه قاجار محلات جدید و ساختمان‌های تازه چندی در تهران ایجاد شد که از آن جمله بنای مسجد امام خمینی (شاه) مسجد سید عزیزالله مدرسه مروی قصر قاجار نگارستان و لاله‌زار را می‌توان نام برد. ژنرال گاردان فرانسوی که در سال ۱۲۲۲ هجری قمری( ۱۸۰۷ میلادی) به تهران آمده است جمعیت آن را در این زمان حدود ۵۰ هزار نفر می‌نویسد. ژاک موریه یکی دیگر از اروپاییانی که همزمان با ژنرال گاردان به تهران سفر کرده است می‌نویسد طول باروی دور شهر تهران حدود ۷ و نیم کیلومتر است و ۶ دروازه دارد که به دستور فتح علی شاه آنها را کاشی کاری و تزیین کرده‌اند عمارت و ساختمان‌های تهران چندان خوب نیست و غالباً با خشت خام بنا شده و تنها بنای قابل توجه مسجد شاه (امام خمینی فعلی) است که به امر فتح علی شاه ساخته شده به غیر از این مسجد بزرگ ۶ مسجد کوچکتر نیز در تهران وجود دارد . شهر تهران دارای حدود ۱۵۰ حمام و ۱۵۰ کاروانسرا و دو میدان بزرگ است و دو عمارت سلطنتی دارد که یکی قصر قاجار و دیگری عمارت نگارستان نام دارد. منبع: (فرهنگ دانستنیها: مجموعه اطلاعات عمومی. تألیف: محمد نژد. ص: ۵۸۲-۵۸۴). نوشته: محمدرضا باغشاهی(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🔺کبوترخانه ابرکوه در ابرکوه محلی را برای نگهداری و پرورش کبوتر ساخته بودند که در بین عامه مردم به آن "کفتر خون" می گفتند. در محلی به نام صحرای ابرجامه ساختمانی خشتی به ارتفاع 10 الی 12 متر به صورت مدور دارای سقفی مسطح است که از سطح زمین تا حدود 3 الی 4 متر را بدون روزنه و با خشت و گل و از 3 الی 4 مترارتفاع 5 متری آن؛ یعنی حدودا یک متر را با سنگ و گچ سفید ساخته شده است. برای دور کردن مار به اصطلاح خط سفیدی با گچ و سنگ دور تا دور این ساختمان می کشیدند تا از ورود مار در این ساختمان جلوگیری کنند و بقیه بنا را روزنه هایی قرار می دادند تا کفتر بتواند در آنجا لانه بسازد و تخم بگذارد.اشعاع این بنا تقریبا 5*5 بوده است این بنا به کلی در اثر بلایا و حوادث طبیعی تخریب شده و هیچ اثری از آن باقی نمانده است. علاوه بر این، کفتر خانه دیگری در صحرای عزب آباد بدست سالار پدر امیرسالار ساخته شده بود که آنهم به طور کلی ویران شده است. منبع : (فرهنگ عامه ابرکوه. نوشته ی مسعود حاجی زاده میمندی . یزد : تیک ، 1392. ص165). نوشته: مژگان شکرریز یزدی(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

"مرا با خودت ببر" یک اثر رمانی پر از حوادث است، که در دوران حضرت امام جواد (ع) روایت می‌شود. این رمان به داستان عاشقانه‌ای در چارچوب دوره امام جواد (ع) پرداخته و ماجراهای سه شخصیت بزرگ از تشیع در آن زمان را روایت می‌کند. داستان اصلی این کتاب مربوط به جوانی به نام ابراهیم است که به دختری در دمشق علاقه‌مند می‌شود. ابراهیم با ارثی که از پدر فقیدش به دست آورده، کسب و کاری در شهر دمشق راه انداخته است. اما تمام تمرکز و انرژی او به سوی دختری به نام "آمال" معطوف می‌شود. او به گونه‌ای مشغول عشق و غرام می‌شود که حتی تصمیم دارد بهترین پیشنهاد کاری از طرف یکی از رفقای تجاری پدرش را رد کند. اما "آمال" در یک منطقه فقیر زندگی می‌کند، پدر و مادرش را از دست داده و با عموی خود که یک رباخوار است، زندگی می‌کند. او برای تأمین نیازهای زندگی‌اش از فروش دستی بهره می‌برد و تا حدی خود را تامین می‌کند تا از کمک عمویش جدا باشد. داستان "مرا با خودت ببر" در زمان امام جواد (ع) جریان دارد و انعکاس زندگی ایشان در آن به مخاطب جوانی ارائه می‌شود. این کتاب نه تنها داستان را روایت می‌کند، بلکه وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن زمان را با دقت به تصویر می‌کشد. این رمان به گونه‌ای ساختاری را رقم می‌زند که مخاطبان را به عصر امام جواد (ع) می‌برد و آن زمان را به تصویر می‌کشد. به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🔖 برشی از کتاب: جوان و پندهای نهج البلاغه 🔺ضرورت شکرگزاری شکر عبارت از این است که شخص شاکر اولاً نعمت را در ضمیر خود تصور کند و درباره آن بیندیشد. ثانیاً تصور خود را آشکار نماید و با زبان، منعم را سپاس گوید و با جوارح از خدمت منعم، به گونه ای مناسب قدرشناسی کند. شکر منعم و ادای حق نعمت یکی از خصال پسندیده و از صفات بسیار ممدوح انسانی است و آثار این قدر دانی در قلب خضوع و خشوع و محبت و خشیت است و در زبان، ثنا و مدح و حمد و در جوارح، اطاعت و استعمال جوارح در رضای منعم است. حمد نمودن باری تعالی شکر نعمت های اوست. اگر کسی نعمت های خداوند را بر زبان آورد و از عطایای الهی یک یک نام ببرد و قدردانی نماید و بگوید خداوندا به من چشم بینا و گوش شنوا، زبان گویا، بدن سالم و فرزندان شایسته دادی، با این عمل شکر پروردگار را به جای آورده است. حضرت علی علیه السلام فرمود: کسی که حمد را پایان نعمت قرار دهد، خداوند آن را کلید افزایش نعمت قرار می دهد. منبع: (جوان و پندهای نهج البلاغه. تألیف: نیلوفر سادات سجادی شهیدی. مشهد: ضامن آهو، ۱۳۹۰). نوشته: محمدجواد جعفری(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

📚 معرفی کتاب تربیت بدون قشقرق : روش کامل- مغز برای آرام کردن آشوب و پرورش ذهن در حال رشد کودک ✍نویسندگان: دنیل جی. سیگل ، تینا پاین برایسون ✍مترجم: شادی حامدی آزاد 🔺ناشر: نشر نون 🔺سال چاپ: 1401 پدر یا مادرید؟ معلمید؟ به دنبال ارتباط بهتر با دیگران هستید؟ حتما بینشی ارزشمند در این کتاب می یابید. در کتاب تربیت بدون قشقرق، کارشناسان پیشروی عرصه فرزند پروری به سراغ چالش غایی این عرصه یعنی تربیت رفته اند. در این کتاب با تمرکز بر ارتباط شگفت انگیز بین رشد عصب شناختی کودک و روش برخورد والدین با بدرفتاری، نقشه ای اثر بخش و پرمهر برای برخورد با قشقرق، تنش و اشک و زاری پیشنهاد می دهد، راه حلی بدون برپا کردن ماجرایی از پس ماجرای دیگر. با استفاده از این کتاب می توانید: فلسفه تربیتی خودتان را شناسایی کنید و در بهترین روش ها برای انتقال آموزه های مورد نظرتان به مهارت برسید. حقایقی درباره رشد مغز کودک بدانید و اینکه در هر سن و مرحله رشدی چه نوع تربیتی مناسب تر و سازنده تر است. راهی برای برقراری ارتباط آرام و پرعشق با کودک، صرف نظر از شدت بدرفتاری او بیابید در حالی که همچنان مرزهایی واضح و قاطع وضع می کنید. نکاتی برای هدایت فرزندتان از وضعیتی در میان قشقرق به سوی بینش، همدلی و ترمیم بیاموزید. بیست اشتباهی را مرتکب نشوید که حتی بهترین والدین به دامشان می افتند و روش هایی برای متمرکز ماندن بر اصول فرزند پروری کامل- مغز یاد بگیرید. این کتاب به ظرافت نشان می دهد چرا همدلی و ارتباط موثر، شاهراه رسیدن به همکاری، تربیت و هماهنگی خانوادگی است. نوشته: مریم تجملیان(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🔹گوشه ای از زندگی حجة الاسلام وزیری رحمت الله علیه. زندگی ایشان دارای ابعاد گوناگون بود. معظم له بخاطر دارا بودن صفات حسنه بی شماری چون صفا و وفا، محبت و صمیمیت، رأفت وعطوفت، مردانگی وفتوّت، شهامت و شجاعت، امانت و صداقت، تقوی و فضیلت، حسن نیّت و پاکی طینت، عزّت نفس و خلوص عقیدت، تواضع و فروتنی، یاری و غمخواری با همنوعان بویژه مستمندان، مورد تکریم واحترام همگان بودند و به خاطر ذوق وسلیقه، ابتکار و بصیرت، کاردانی ولیاقت، حسن تدبیر و واقع بینی وپاکدامنی، برای دیگران الگو و نمونه و سرمشق و مشاور شناخته شده بودند. ایشان واعظی بودند متّعظ، خطیبی توانا وزبر دست، عالمی عامل و مجاهدی فداکار. به علاوه صاحب لطف سخن، چهره ای جذّاب و زیبا وقامتی رسا که بسیار هم رعایت نظافت و موازین بهداشتی وبخصوص سلامت جهاز هاضمه را می کردند. در نتیجه فردی سالم به نظر می رسیدند با این وجود در عنفوان جوانی تارهای صوتی ایشان دچار عارضه ای شد که اطباء، معظم الیه را از صحبت کردن منع نمودند تا آنجا که مقاصد خود را هم با نوشتن اعلام می کردند. امّادر اثر توسّلات بود که پس از مدّتها از این بیماری شفا یافتند. بعد از ۷۰سالگی هم به علّت اختلال در کار غدد تیروئید آثار سستی و فلجی در صورت و بعضی اعضاء ایشان ظاهر شد و به سرعت فزونی می یافت که مدّتها زیر نظر پزشکان یزد وتهران بودند و با آزمایشات کاملی که انجام شد علّت عارضه ناشناخته ماند و در نتیجه قطع امید از بهبودی و ادامه حیات ایشان حاصل گشت. مردم یزد که به وخامت حال ایشان و یأس اطباء تهران که مشغول درمان ایشان بودند در مسجد جامع کبیر یزد اجتماع نموده و از صمیم قلب برای شفای ایشان دعا کردند وخداوند متعال وسیله اجابت دعای خالصانه مردم یزد را عزیمت حضرت آیةالله العظمی آقای حاج شیخ مرتضی حائری رضوان الله تعالی علیه برای عیادت ایشان وتوصیه ای که کردند قرار داد. معظم له دستور دادند به آقای دکتر هوشنگ دولت آبادی هم مراجعه ای بعمل آید. برای اطاعت امر ایشان بودکه با کمال یأس به دکتر نامبرده نیز مراجعه شد. دکتر دولت آبادی پس از آزمایشات لازم که شخصأ به عمل آورد بیماری آن سعید فقید را تسخیص داد و در اثرحذاقت وی بهبودی نسبی حاصل گردید به نحوی که فعّالیتهای فرهنگی وحتیّ اجتماعی خود را تا حدودی دنبال کردند ودر سال ۱۳۴۸ بار دیگر توفیق تشرّف بعتبات عالیات وسپس به حرم مطهر حضرت ثامن الائمه (ع) را هم حاصل نمودند. با توجه به صفات و ابعاد ذکر شده، ایشان موقعیّت ومقام ویژه ای رابین علما ودانشمندان وفضلا و فرهنگ دوستان احراز کرده بودند ودر مجامع و محافل مختلف ایشان رامقدم می شمردند و همچنین نظر به بی توجّهی که به مظاهر مادّی دنیوی داشتند عدم نیاز ایشان به بستگی یا پیوستگی واتّکا ء به صاحبان قدرت ومقام ومنصب محرز بود ولذا در مدّت زندگی هیچ گاه برای کسب موقعیت ومنافع شخصی با صاحب قدرت ومقامی تماس حاصل نکرده واگر ارتباطی برقرار می کردند صرفا به منظور رعایت مصالح دین یا فرهنگ ویا رفاه جامعه بود. منبع: (سیمای فضیلت: نامواره حجة الاسلام حاج سیّد علی محمّد وزیری (ره) گردآوری: دکتر سیّد ضیاء قریشی، ص ۲۶). نوشته: ابوالفضل هادی(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

📚 معرفی کتاب: امام محمد باقر(ع). ✍ تأليف: شیخ عباس قمی. 🔺 مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب «منتهی‌الآمال» ــ که نوشته‌اي پژوهشی درباره‌ زندگی چهارده معصوم (ع) است ــ با افق دیدی روشن، بیانی بدون ابهام، نثری روان و زیبا و با کمک گرفتن از اشعار فارسي و عربي در معرفی معصومان (ع)، خواننده عالم و عامي را آگاهي‌هايي بسيار مي‌بخشد. کتاب «امام محمدباقر (ع)» که «باب هفتم» منتهي‌الآمال را در بر مي‌گيرد، به معرفی امام پنجم اختصاص دارد. 🔺مطالب کتاب : اين كتاب، در هفت فصل به موضوع‌هايی چون تولد، نام و کنیه، فضايل و مناقب و مکارم اخلاق، معجزات، کلمات حکمت‌آمیز، وفات، اولاد و حکایات منسوب به آن حضرت پرداخته است. در آغاز فصل نخست كتاب، با عنوان «در بیان ولادت و اسم و کنیت آن حضرت است» چنین مي‌خوانيم: «بدان که ولادت با سعادت آن حضرت روز دوشنبه سوم صفر یا در غره‌ی رجب سال پنجاه و هفت در مدینه منوره واقع شد و آن حضرت در واقعه کربلا حضور داشت و در آن وقت چهار سال از سن مبارکش گذشته بود، والده ماجده‌اش حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود ...» (ص ۷) درباره نام و لقب و كنيه آن حضرت نيز مي‌خوانيم: «اسم شریف آن حضرت محمد و کنیت آن جناب ابوجعفر و القاب شریفه‌اش باقر و شاکر و هادی است و مشهورترین لقبهای آن حضرت باقر است ...» (ص ۹) در بخشي از فصل دوم کتاب ــ كه عنوان «مختصری از فضائل و مناقب و مکارم اخلاق حضرت باقر علیه‌السلام» دارد ــ چنین آمده است: «شيخ مفيد مسنداً از عبدالله بن عطاء مكي روايت كرده كه مي‌گفت: هرگز نديدم علما را نزد احدي احقر و اصغر چنان كه مي‌ديدم آنها را در نزد حضرت امام محمد باقر (ع) و هر آينه ديدم حكم بن عتبه را با آن كثرت علم و جلالت شأن كه در نزد مردم داشت هنگامي كه در نزد آن جناب بود، چنان مي‌نمود كه طفل دبستاني است كه در نزد معلم خود نشسته.» شیخ عباس قمی سپس با ذکر رخدادهایی در زمان حضرت و رفتار ایشان با اطرافیان و عالم بودنشان به مسائل پنهان، به علم و دانش و اخلاق والای حضرت می‌پردازد. فصل سوم کتاب، به معجزات آن امام اختصاص دارد و نویسنده به چند مورد از معجزات اشاره می‌کند. فصل چهارم به ذکر برخی موعظه‌ها و کلمات حکمت‌آمیز امام محمد باقر (ع) برگرفته از كتاب «تحف‌العقول» پرداخته است. فصل پنجم با موضوع وفات آن حضرت و آن چه ميان حضرت و مخالفان واقع شده است، به نقل از «جلا‌ءالعیون» مجلسی، با سندی معتبر از امام صادق (ع) می‌نویسد که رخدادي میان حضرت و هشام بن عبدالملك منجر به غضب هشام شد و او در صدد قتل امام برآمد. در فصل ششم به فرزندان و نوادگان امام محمد باقر (ع) پرداخته مي‌شود و در فصل هفتم و پایانی کتاب، حکایت‌هایی منسوب به آن حضرت (ع) را مي‌خوانيم. به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🔹خانه افراد مشهور در ابرکوه: خانه موسوی 🔺 خانه موسوی یکی از خانه های قدیمی شهرستان ابرکوه است که به صورت حیات مرکزی بوده و عمارت در سه جبهه به منظور استفاده در فصول مختلف استقرار پیدا کرده است. عمارت مهتابی شکم دریده و بادگیر در یک جبهه خانه واقع شده که در تابستان از آن استفاده شده است و اتاقهای پنج دری در یک جبهه استقرار دارد که در فصل سرما و زمستان قابل استفاده بوده است. صندوق خانه از جمله فضاهایی است که در مجاورت عمارت تالار و بادگیر قرارا دارد. همچنین یک حوض سنگی در وسط حیات ایجاد شده که به حیات طراوت خاصی می بخشد. خانه موسوی متعلق به دوره قاجاریه و یکی از منازل مسکونی و شاخص در شهرس تان ابرکوه است که تحت شماره 1840 به ثبت آثار ملی رسیده است. منبع : (فرهنگ عامه ابرکوه. نوشته ی مسعود حاجی زاده میمندی. یزد: تیک، 1392. ص163). نوشته: مژگان شکرریز یزدی(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🌹 عید سعید قربان مبارک. 🎞 کلیپ "اعمال عید سعید قربان" تهیه و تنظیم: مژگان شکرریز(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🌹 عید سعید قربان مبارک. 🎞 کلیپ "نمایشگاه مجازی کتاب عید اضحی" تهیه و تنظیم: مژگان روحانی(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🌹 عید سعید قربان مبارک. 🎞 کلیپ"عید قربان در کلام معصومین". تهیه و تنظیم: مریم تجملیان(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

🌹 عید سعید قربان مبارک. 🎞 اینفوگرافی "آشنایی با عید سعید قربان". تهیه و تنظیم: الهه شهبازی(کارمند کتابخانه وزیری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

📚 معرفی کتاب: دختران ناصرالدین شاه (شرح حال و اسناد) ✍ نویسنده: فاطمه قاضیها 🔺 ناشر : نشر گویا 🔺 سال چاپ: 1400 🔹 ناصرالدین شاه چهارمین پادشاه سلسله قاجار در تاریخ 22 ذیقعده 1264 در حالی که بیش از هفده سال نداشت در تهران رسما تاجگذاری کرد. وی در طول زندگانی 66 ساله خود صاحب فرزندان زیادی شد که البته تعدادی از آنها در نوزادی و خردسالی از دست رفتند. این کتاب شرح حال دختران « ناصرالدین شاه » بوده که تعدادی در نوزادی و خردسالی در گذشتند، ولی آن ها که زندگی کردند و آنچه نگارنده بدان دست یافت ۱۶ نفر بودند ، یک نفر هم همان طور که در متن کتاب اشاره شده از زن فرنگی و در نوجوانی دیده شده که نگارنده موفق به یافتن مطلبی دراین مورد نگردید. این ۱۶ نفر شاهزاده خانم به ترتیب تاریخ تولد معرفی شدند و تا آنجا که مقدور بود به اسناد و شرح زندگانی آن ها پرداخته شد، آن ها که در زمان حیات ناصرالدین شاه به ثمر رسیدند بعضی زندگی افسانه ای داشتند، مثل عصمت الدوله و آن ها که بعد از قتل ناصرالدین شاه نشو و نما کردند بعضا در فقر و تنگدستی به سر می بردند و... فاطمه قاضيها ( کارشناسی ارشد کتابداری نسخ خطی و آثار کمیاب، از دانشگاه تهران ) ، يكي از تاريخ‌نويسان مطرح ايران است كه كتاب‌هاي بسياري درباره عصر قاجار دارد و مطالعات زيادي در اين زمينه انجام داده است. او اسناد دوران قاجار را جمع‌آوري كرده و درباره آنها نوشته و بسياري از چيزهايي كه از دوران قاجار مي‌دانيم به مطالعات او درباره اين دوره تاريخي باز مي‌گردد. قاضيها در اين زمينه كتاب‌ها و مقالات زيادي دارد كه بسياري از آنها به عنوان منبع تحقيقي مورد استناد قرار مي‌گيرند. نوشته: مریم تجملیان(کارمند کتابخانه وزيری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════

✍ روایت "روزنامه کیهان" در اول تیرماه 1360 از نحوه شهادت دکتر چمران 🔺به نقل از روزنامه کیهان، یکی از مسئولان ستاد جنگ های نامنظّم در اهواز چگونگی شهادت دکتر چمران را چنین تشریح می کند: ۲ شب قبل ارتش متجاوز عراق طی یک ضدحمله شدید در صدد بود تا روستای دهلاویه را به تصرف خود درآورد. در این درگیری یکی از فرماندهان نیرو‌های نامنظم به نام سروان رستمی که شهید چمران او را یکی از بهترین افسران ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌خواند بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش شهید می‌شود. در پی این ضدحمله ارتش متجاوز که تیپ ده زرهی عراق، قوی‌ترین تیپ ارتش این کشور، در آن شرکت داشت و رزمندگان اسلام آن را کاملا دفع کردند، صبح روز بعد (دیروز) [۳۱ خرداد ۶۰]دکتر چمران برای رسیدگی به وضع جبهه و معرفی فرمانده جدید به دهلاویه رفت و طی سخنانی برای رزمندگان اسلام ضمن اعلام شهادت سروان رستمی آنان را به صبر و استقامت دعوت کرده از آن‌ها خواست که راه او را ادامه دهند. وی همچنین فرمانده جدید این منطقه، برادر مقدم، را به رزمندگان حاضر در این جبهه معرفی کرد. دکتر چمران سپس در جلسه‌ای با حضور فرماندهان گروه‌ها ضمن تشریح موقعیت منطقه برنامه‌های آینده را برای آنان توضیح داد و آن‌گاه برای نشان دادن منطقه به فرمانده جدید رهسپار مقدم‌ترین خطوط جبهه نبرد شد. در ساعت ۱۲ ظهر (دیروز) [۳۱ خرداد ۶۰]بر اثر اصابت گلوله خمپاره برادر مقدم و برادر حدادی درجا شهید می‌شوند و ترکش خمپاره به پشت سر دکتر چمران اصابت کرده و بر زمین می‌غلطد. محافظ شهید چمران که بر اثر اصابت ترکش جراحاتی سطحی برداشته بود وی را به بیمارستان سوسنگرد منتقل می‌کند و پس از مداوای اولیه راهی اهواز می‌شوند و در یک کیلومتری اهواز بر اثر خون‌ریزی شدید دکتر مصطفی چمران این عارف مجاهد جبهه‌های نبرد شهید می‌شود. نوشته: الهه شهبازی (کارمند کتابخانه وزیری یزد). به جمع ما بپیوندید👇 ╔══════════╗ 🆔 @vazirilibrary ╚══════════