به نام خدا و برای خدا ✍چرا شورای اسلامی شهر اراک انقلابی نیست؟ 🔺از معیارهای اصلی جریان انقلابی، مردم سالاری دینی است.... 🔺ولذا وقتی اکثریت ۶ نفره شورای شهر، بدون توجه به اقلیت ۵ نفره، ریاست شورای شهر را نه بر اساس توانمندی، تدبیر و شجاعت، بلکه بر اساس معامله با یکدیگر، بصورت دوره‌ی یک ساله بین خود تقسیم کنند، از مبانی انقلابی‌گری و حتی عقلانیت، بدور است.... 🔺و معمولاً تصمیمات آنان بر خلاف منافع شهر و شهرداری و مردم است. 🔸قرار است تا قبل از ۱۵ مرداد، مجدداً ریاست شورای شهر تغییر و به فرد دیگری که از قبل مشخص شده! سپرده شود.... 🔺آنهم نه بر اساس اجماع و خرد جمعی و توانمندی.... 🔺بلکه صرفاً براساس تقسیم قدرت در بین اکثریت ۶ نفره! 🔹معیار انقلابی‌گری این است، که شایسته‌ترین فرد شورای شهر از بین ۱۱ نفر بعنوان رئیس انتخاب..... 🔺و مدیریت شورا برای خدمت بهتر به مردم، تداوم داشته باشد. 🔹حتی اصلاح طلبان که براساس منافع حزبی و شخصی در شورای شهر پنجم بودند، ریاست را یک ساله بین خود تقسیم نمی‌کردند... 🔺ولذا شورای شهر ششم، انقلابی نیست، بلکه اصولگرای بی‌اصول است. می‌پرسید، چرا بی‌اصول؟ 🔹اگر اکثریت ۶ نفره شورای شهر به اصول پایبند بودند، لااقل به اقلیت ۵ نفره احترام می‌گذاشتند و با آنان هم در خصوص انتخاب ریاست شورا و سایر کمیسیون‌ها مشورت می‌کردند....! 🔺بی‌اصول، یعنی اینکه برخلاف قانون، برخی اعضای شورای شهر اراک، در انتخاب مدیران شهرداری و تحمیل آن به سرپرست شهرداری دخالت کنند! شایان ۴ مرداد ۱۴۰۲

🔻صهیونیست‌ها اذعان کردند: 🔴 نظریه خانه عنکبوت نصرالله درست از آب درآمد هاآرتص: جامعه اسرائیل در حال فروپاشی است و ما شاهد حضور تعدادی از نیروهای حزب الله در نزدیکی مرزهای مشترک با لبنان بودیم. نصرالله از خرد کردن اعصاب تل آویو لذت می‌برد. ➕ با توجه به اوضاع متشنج و نابسامانی‌ها در اسرائیل، سخنان نصرالله در خصوص تشبیه اسرائیل به خانه عنکبوت درست از آب درآمده است. ________________________________ ان شاءالله که بزودی شاهد فروپاشی خانه عنکبوت باشیم وعده الهی

با دست بریده سردار می‌شه علقه و دستان حضرت ابوالفضل عباس را یاد آورد #تاسوعا

🌻امام سجاد عليه السلام می‌فرماید: 🖤عباس را نزد خداوند منزلتی است که در روز قیامت همه شهیدان به آن رشک می‌برند. 📚بحار، ج ٢٤ ص٢٧٤ 🏴 تاسوعا، یعنی علمدار جبهه حق را بشناس، که چگونه با بصیرت و معنویت انقلابی، پای کار انقلاب حسین‌ بن علی علیه السلام ماند.... 🏴 و حتی حاضر نشد متن نامه عبیدالله بن زیاد را ببیند.... 🏴 علمدار امام خامنه‌ای هم در آخرین روزهای نبرد با داعش در شهر بوکمال سوریه، حاضر نشد، نامه وزیر خارجه آمریکا را دریافت کند.... 🏴 زیرا از علمدار کربلا، رسم علمداری را آموخته بود. 🏴 ایام تاسوعا و عاشورای حسینی را خدمت عزاداران آن امام عزیز تسلیت و تعذیت عرض می‌نمایم. ✍ شایان تاسوعای حسینی

أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیهم خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ص)، به خونخواهی او برمی‌خیزند. عاشورای حسینی تسلیت باد

نوبت روضه‌ی گودال که شد، شمر تعزیه نشست و در وسط صحنه گریست ـــــــــــــــــــــــ رندانِ تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت عاشورای حسینی تسلیت باد.

تصاویری از انفجار در منطقۀ هرتزلیا (شمال تلاویو) که صنایع نظامی رژیم اشغالگر در آن قرار دارد ___________________________________ تیرهای غیبی که رژیم صهیونیستی را مستأصل کرده. بقول سردار حاجی‌زاده زاده ما هم خدایی داریم. شایان

💠حدیث روز💠 🌹 تسلیت‌گفتن در روز عاشورا 🌹 ▪️ از امام باقر(علیه السلام) پرسیده شد که در روز عاشورا، چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت فرمودند: «بگوئید:  “أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)”» ▪️ «خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده زیاد گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ع)، خون‌خواهی او برمی خیزند.» 📚 مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ص ۷۷۲.

- بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد، - اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ... _________«________________________________ شرم از شیون و از گریۀ ما کن، بس کن پشت و رویش نکن اینقدر، حیا کن، بس کن با وضو مادر من شانه به مویش می‌زد موی سلطان مرا شمر رها کن، بس کن ذبح کردن به خدا حکم و شرایط دارد اینقدر ضربه نزن، زود جدا کن، بس کن شمر فریاد نکش دخترکش می‌ترسد حرمله را کمی آرام صدا کن، بس کن خون در شیشۀ او را که ملائک بردند لااقل رحم به این رخت و عبا کن بس کن تو خودت نامه نوشتی که بیا کوفه حسین پس به عهد و قسم خویش وفا کن بس کن کشتن او به خدا حربه نمی‌خواهد که به زمین خورده دگر ضربه نمی‌خواهد که

🔻شکم‌هایشان از مال حرام پر شده بود! 👈از  #یا_حسین‌گویان تا  #با_حسین بودن یک نقطه تفاوت دارد به وسعت  فاصله دروغ و تزویر تا صداقت 🔹حالا که سر حسین(ع) به نیزه شده و شهر به شهر می‌رود تا به کاخ یزید در شام برسد؛ می‌شود گفت:«ای کشته ی شیوخِ مقدس نما، حسین» 🔹این شیوخ مقدس‌نما چه کسانی بودند؟ مگر می‌شود به نام دین، دین را کُشت؟ بله، می‌شود. حسین شهید جهل و مال حرام  است. 🔹 شمر؛ مسلمانی بود که نمازش قضا نشده بود. در رکاب علی(ع) در جنگ صفین شمشیر زده بود و جانباز شده بود. می‌گویند وقتی پرده‌های کعبه را به دست می‌گرفت و با خدا مناجات می‌کرد، حاجیان حج خود را رها می‌کردند و با نجواهای جان‌سوز او گوش می‌دادند. به قول ظریفی«اگر شمر در جنگ صفین شهید شده بود، الان نام خیلی از ما شمر بود.» 🔹چرا چنین آدمی در عصر روز دهم، دستش به خون پاک‌ترین انسان‌های روی زمین آغشته شد؟ برای پاسخ به این سوال باید به روز عاشوار برگردیم. به خطبه‌ای که حضرت در برابر لشگر عمر سعد خواندند. خطبه‌ای که در مجالس روضه به آن پرداخته نمی‌شود. سخنانی که کاش هر سال و هر سال برای ما تکرار می‌شد. 🔹«شکم‌ هایتان از حرام پر شده است»! این جمله ای بود که امام  به کوفیانی می‌گفت که برای کشتن او وضو گرفته بودند. کسانی که قرآن را از حفظ بودند. حتی برخی از پیران آنها پیامبر را درک کرده بودند. وقتی علی اکبر به میدان آمدند، آنها عصا انداختند که وای نبی خدا به کمک حسین آمده است. 🔹مال حرام باعث شد تا شمر چشمش را به روی حقیقت ببندند. عمر سعد لشگر فراهم کند. مال حرام کاری می‌کند که «کتاب خدا را چنان می خوانند که سود ایشان است.» 🔹مال حرام باعث می‌شود، انسانیت را قربانی کنیم. چرا کوفیان در روز عاشورا این چنین قسی القلب می‌شوند؟ چرا کودک 6 ماه را در آغوش پدر، حلقوم می‌درند؟ چرا زنان اهل بیت را به اسارت می‌برند؟ چرا بر بدن مطهر امام شهیدان اسب می‌تازانند؟ 🔹فکر می‌کنید چرا در قرآن، ربا؛ جنگ با خدا معرفی شده است؟ چون مال حرام، آدم را می‌کشد و دیو به دنیا می‌آورد. 🔹کمی به جامعه خودمان برگردیم. چرا حسرت روزهایی را می‌خوریم که همه به فکر هم بودند. همسایه از فامیل نزدیک‌تر بود؟ چرا الان همه به دنبال جیب خود هستند؟ 🔹اگر همان یک جمله حسین را گرفته بودیم، امروز بانک‌هایمان به مردم ربا نمی‌دادند. امروز مال حرام از در و دیوار شهر بالا نمی‌رفت. 🔹بله، مال حرام؛ سر حسین را به نیزه می‌کند، انصاف را می‌کشد و جامعه را تکه تکه می‌کند. گریه بر حسین قلب را آرام می‌کند اما نباید فراموش کرد که چرا حسین خودش و خانواده‌اش را به قتلگاه برد.

با سلام متن فوق را از شخصی یکی از دوستان بازنشر دادم👆 تذکری است که به آن نیازمندیم👆

❣شهدای عصر عاشورای تیپ ۳۳ المهدی 🌹🍃 مهر ماه سال ۶۲ شمسی در ایران را می‌توان جزء عاشوراهایی دانست که دارای بیشترین تقارب با عاشورای سال ۶۱ قمری امام حسین علیه السلام در کربلا می باشد.🌹🍃 عصر عاشورای سال ۶۲، ۱۳ نفر از رزمندگان اسلام که اکثر آنها را نیروهای بسیجی تشکیل می‌دادند توسط ضد انقلاب دستگیر و در اوج غربت و مظلومیت در جنگلهای میاندوآب آذربایجان غربی به شهادت رسیدند 🌹🍃غلام رشیدیان تنها شاهد عینی و -راننده اتوبوس - این روز حادثه را این چنین روایت می‌کند: اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچه‌ها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی می‌نوشتند. شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم. بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله می‌کردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن می‌شد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز می‌شد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن می‌کرد. روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش می‌رسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچه‌ها می‌گرداند تا بنوشند اما عاشورا بود.

❣شهدای عصر عاشورای تیپ ۳۳ المهدی ادامه👇 کسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظه‌ای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان با آن جثه‌ کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند. سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و می‌گفت خیلی دلم شور می‌زند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم * عصر عاشورا – مهاباد آخرین پیچ جاده را که رد کردیم دیدم یک مینی‎بوس و چند ماشین کنارجاده ایستاده‎اند. فکر کردیم تصادف شده. پا از روی گاز برداشتم و سرعت را کم کردم تا از کنار ماشین‎ها با احتیاط رد شوم، ناگهان یک نفر با لباس کردی، آرپی‌جی بر روی دوش به وسط جاده ‌پرید. مصطفی رهایی دست به اسلحه ‌برد گفت کومله کومله!! ترمز محکمی ‌گرفتم، بچه ها از شیشه اتوبوس دیدن دو نفر دیگر کلاش‌های‌شان را به سمت اتوبوس نشانه بردند، یکی بچها داد زد کمین خوردیم . . . کمین خوردیم . . . * پنچ کیلومتری مهاباد فرمانده کومله‌ها بچه ها را از اتوبوس پیاده می‌کند. پلاک اتوبوس شخصی بود. یک نفر بالا می‌رود و اتوبوس را می‌گردد یک نفر دیگر هم جعبه‌های بغل را باز کرده و وسایل بچه‌ها را بیرون می‌ریزد. کارت بسیجی و سپاهی بچه‌ها پیدا می‌کند. کارت‌ها را به فرمانده خود می‌دهند و او دستور می‌دهد همه را لا به لای درخت‌های اطراف جاده ببرند. فرمانده کومله‎ها دستور قتل مرا می‌دهد به او گفتم یک راننده شخصی هستم زن و بچه دارم، مرا بر‌گردانند… صدای تیراندازی از زیر پل به گوش رسید، آن‎ها مصطفی رهایی را زیر پل به شهادت ‌رسانند و بقیه بچه‌ها را داخل درخت‌ها ‌بردند و دقایقی بعد صدای رگبار کلاش به گوش ‌رسد به من هم گفتند با اتوبوس برگردد . . . در برگشت، تویوتای سپاه که بالای آن دوشیکا نصب بود از روبرو می‌آمد پشت سرش ماشین های سپاه، پر از نیرو در حال حرکت بودن، تویوتا را که دیدم چراغ ‌زدم و ‌ایستاد، سراسیمه پایین ‌پریدم و تند تند ماجرا را تعریف کردم. راننده‌ تویوتا گازش را ‌چسباند که سریع‌تر به صحنه برسد. منم پشت سرش بر‌گشتم. در صحنه جنایت خبری از کومله‌ها نبود فرمانده که کنار راننده تویوتا نشسته به من ‌گفت: این‌ها برای ما کمین گذاشته بودند شما پیش مرگ یک گردان شده‌اید وگرنه تلفات زیادی از ما می‌گرفتند . . . شب یازدهم محرم – کربلای ایران اجساد مطهر شهدای عصر عاشورای جهرم، تیر باران شده و بی سر، لا به لای درخت‌ها بر خاک افتاده، ماه کم فروغ و غمگین می‌تابد. در جهرم شام غریبان ابا عبداله گرفتند و مردم در حسینه و مساجد بعضی هم در گلزار شهدا شمع روشن کرده و بر غربت عاشورائیان گریه می‌کنند… شهیدان پاسدار🕊🌹 #مصطفی_رهایی #غلامعباس‌_کارگرفرد شهیدان بسیجی کم و سن سال نوجوان 🕊🌹 #سیدمسعود_مروج #ابراهیم_یاعلی #حمیدرضا_یثربی #اسدالله_رزمدیده #محمدحسن_مصطفی_زاده #بمانعلی_ناصری #سعید_اعظمی #حمید_مقرب #محمود_زارعیان #کرامت_الله_اقناعی #سیدمهدی‌_صحرائیان شادی روح همه شهدا صلوات...