با ولایت تا شهادت
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹 🌟قسمت #دوم: به روایت حسن -کی گفته لعن نکنیم؟ باید روشنگری ب
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹
🌟قسمت #سوم
به روایت سیدمصطفی
اینبار قرار شد خودم بروم درباره هیئت تحقیق کنم. هنوز برایمان ثابت نشده که دلیل این حرفها جهل است یا عمد؟
اگر عمد باشد، خدا به دادمان برسد.
اگر کافر و بی دین و لامذهب بودند، راحت میشد حریفشان شد، اما گرگی که لباس گوسفند پوشیده باشد خطرش بیشتر است. اگر هم بخواهیم جلویشان را بگیریم، مردم میگویند چرا با اولاد پیغمبر میجنگید؟ چرا با جلسه اباعبدالله -که قربانش بروم- مخالفید؟
نمیدانم؛ شاید هم به قول حسن، من بیش از حد حرص میخورم و نگرانم. حسن برعکس من، بی خیال و خونسرد است. اما من به پدرم رفتهام. رگ مدیریتم که بجنبد، خدا میداند چه میشوم!
با همین فکرها آدرس را پیدا میکنم.
از اول تا آخر کوچه را پرچم زدهاند و بوی اسفند میآید. ❌هیئت محسن شهید!❌ این رقمهاش را نشنیده بودیم.
از پیرمردی که اسفند دود میکند میپرسم:
-ببخشید، هیئت اینجا برنامهش چجوریه؟
پیرمرد که انگار می خواهد کافری را مسلمان کند، با لحنی پدرانه میگوید:
-هیئت اینجا مال یه سید روحانیه، نسل اندر نسل عالم زاده هستن. از اول محرم تا دهم، صبحها برنامه دارن و از دهم تا اربعین، شبا روضه ست. حاج آقا همه زندگیشو وقف امام حسین(ع) کرده.
سر تکان میدهم:
-خدا خیرشون بده... خدا به شمام خیر بده، ممنون... التماس دعا!
وارد میشوم. حیاط بزرگی است که سایهبان خورده و مثل حسینیه شده. اواخر سخنرانی رسیدهام. برعکس حرفهای حسن، روحانی جوانی -که او هم سید است- با شور و حرارت سخنرانی میکند.
گوشهای مینشینم که به مجلس تا حدودی مشرف باشم. حیاط پر شده و اتاقها را هم خانمها پر کردهاند. با این جمعیتی که آمده، خدا به دادمان برسد!
-وحدتی که شما میگید به ضرر شیعه است! چرا در هفته وحدت باید با کسایی که بدعت به دین پیامبر آوردن نماز بخونیم؟ مگه شما غیرت دینی ندارید که مقابل اهانت به حضرت زهرا(س) حرف از وحدت میزنید؟ اونی که این رفتار رو با اهل بیت پیامبر میکنه، در خانه آل عبا رو آتش میزنه، حق امام علی رو غصب میکنه، اون کافره! هم خودش، هم پیروانش! به آمریکا چکار دارن؟ مرگ بر آمریکا میگید ولی دشمن اهل بیت رو لعن نمیکنید؟
حس میکنم مغزم با این جملات سخنران دارد میسوزد! هرچه فکر میکنم فقط میرسم به لندن! در دلم میگویم:
-آخه غیرت دینی اگه داشتی که الان پا میشدی میرفتی سوریه...
دستهایم مشت میشود و آرام استغفراللهی قورت میدهم تا بلند نشوم برای کتک زدن سخنران! در این فکرهایم که میگوید:
-والسلام علیکم...
مداحی میآید و چندبیتی در مدح حضرت عباس میخواند. دلم آتش میگیرد؛ نه بخاطر شعر، که بخاطر مظلومیت اهل بیت.
سخنران بعدی، پیرمردی است که حسن میگفت. از تقوا میگوید و اینکه امام علی(ع) فرمودهاند:
«گوشه گیری برترین خصلت افراد باهوش و زیرک است.»
این را میگوید و نمیگوید این حدیث درباره شرایطی است که جنگ بین دو گروه باطل برپاست؛ نه نبرد حق و باطل.
-مردم از خدا بترسید. حکومتی که قبل از امام زمان ادعای حکومت شیعه دارد، طاغوت است! طاغوت! بجای آتش ریختن به هیزم جنگ، به جای جنگ در سوریه، دعا کنید خود آقا بیان! چرا خون خود رو در دفاع از سنیهای سوریه هدر میدید؟ یک جنگی بین مردم ناصبی فلسطین و یهودیها هست، چرا شما قاطی میشید؟
میخواهم بلند شوم که بروم؛
چون اگر بیشتر بمانم یک کاری دست خودم یا اینها میدهم. اما حسی میگوید بمان تا حجت برایت تمام شود!
دور تا دور دیوارها چشم میچرخانم. باید عکسی از همان سرکرده لندن نشینشان باشد. چیزی نمیبینم. سخنرانی دوم هم تمام میشود و نوبت به سینه زنی میرسد.
مداح میگوید:
-جوونا بیاید جلو، میوندار بشید!
جوانترها جلو میروند و پیرمردها دور مجلس مینشینند. ناگاه چشمانم با دیدن صحنهای که میبینم هشت تا میشود. پیراهنهایشان را در میآورند و...
ناگهان مردی میزند سر شانهام:
-شما نمیری جوون؟
من ابدا چنین کاری بکنم! به من من میافتم:
-من... من نه! نمیتونم...
چهره مرد برافروخته میشود:
-چی؟ چرا؟
-خب... خب کار خوبی نیست...
-کی گفته عزاداری برای سیدالشهدا کار بدیه؟
-من همچین حرفی نزدم! من فقط نمیخوام لباسم رو دربیارم...
صدایمان توجه چندنفر را جلب میکند و دورمان جمع میشوند. آخر کار هم محترمانه و تکفیر کنان به طرف در خروج راهنماییام میکنند!
خب بحمدالله حجت تمام شد.
نگرانیام ده برابر میشود. با این نفوذ روی مردم، به این راحتی نمیشود جمعشان کرد!
🇮🇷ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نقاب_ابلیس ، تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه تشیع انگلیسی...
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹
🌟قسمت #چهارم
به روایت الهام
میدانم این روزها کارش زیاد است.
برای همین وقتی دیدم بهم ریخته است، به روی خودم نیاوردم. امشب دعوت داریم خانهشان، ولی خودش نیست. حسن گفت رفته همان هیئت مشکوک را ببیند.
از همین حالا، بوی دردسر میآید.
نمیدانم با این مسائل، اتفاقی که افتاده را بگویم یا نه؟
زودتر از آنچه فکر میکردم رسید.
با اینکه خستگی و ناراحتی از سر و رویش میبارد، بین جمع مینشیند و سعی دارد به زور بخندد.
حسن به شوخی میپرسد:
-خب مهندس، چرا نموندی شام هیئت رو بخوری؟
مصطفی اما انگار اصلا قضیه را نگرفته است. آرام میگوید:
- من ابدا شام اونجا رو بخورم!
حسن میفهمد حال مصطفی خوب نیست و نباید ادامه دهد. خود حسن هم این مدت چندان سرحال نبود. جدی میشود:
-چه خبر بود؟
مصطفی پوزخندی عصبی میزند:
-فکرش رو بکن! من رو انداختن بیرون، فقط برای اینکه لخت نشدم!
مرتضی پابرهنه میدود وسط بحث:
-پس بگو! از این ناراحتی!
مصطفی حتی متوجه طعنه کلام مرتضی هم نمیشود. وقتی دوباره پوزخند میزند، میفهمم که روی مرز انفجار است. بی سر و صدا بلند میشوم و میروم به آشپزخانه. مادرها آنجا را گوشه دنجی یافتهاند برای حرف زدن.
به مادر مصطفی میگویم:
-ببخشید مصطفی یکم ناراحته، میشه براش گل گاو زبون دم کنم؟
چشمان مادر گرد میشود:
-چرا؟ از چی؟
-بخاطر همین کارای مسجدشون!
-بیا مادر آب رو گذاشته بودم برای چایی جوش بیاد، حالا برای همه گل گاو زبون دم کن. اونجاست.
دستانم در آشپزخانه کار میکند و گوشهایم در پذیرایی. مصطفی دارد از #عقایدانحرافی که به خورد مردم محب اهل بیت(ع) میدهند، میگوید و حرص میخورد:
-خیلی قشنگ گفت دین از سیاست جداست و اسم جمهوری اسلامی رو گذاشت طاغوت! خیلی راحت به مدافعان حرم توهین کرد، خیلی قشنگ از اسراییل طرفداری کرد، ما هم که هویجیم این وسط! معلوم نیست ما چه کم کاری کردیم که اینا انقدر علنی میان حرف میزنن! مگه اینجا بسیج نداره که اینا فکر کردن خونه خالهس؟ هرچی دلشون میخواد میگن و در و دیوار رو لعن و تکفیر میکنن و گیر میدن به مرگ بر آمریکای ما!
مصطفی بدجور دور برداشته.حق هم دارد. خطر این انحراف خطر کمی نیست.
حسن حرف من را میزند:
-میگی چه کنیم سیدجان؟ بریم جمعشون کنیمم مردم کفن پوش میان جلومون وایمیستن! اینا دارن از نیروی مردم استفاده میکنن! ندیدی چقدر شیخشون رو احترام میکردن؟ حتم دارم خیلیها به خیال خودشون اینجا شفا هم گرفتن! یه درصد فکر کن تعطیلش کنیم! خر بیار و باقالی بار کن!
مصطفی که تا الان نگاهش روی زمین است، سر بلند میکند:
-همین فردا یه جلسه اندیشه ورز بذار ببینم باید چه گلی به سرمون بگیریم! کاش حداقل سیدحسین بود...
در آستانه در آشپزخانه میایستم و به مریم علامت میدهم. مریم ابرو بالا میاندازد و لب میگزد یعنی حرفش را هم نزن! راست هم میگوید. امشب مصطفی اصلا آمادگی ندارد بگویم خطر بزرگتر هم هست.
کاش گل گاو زبانها زودتر دم بکشد!
🇮🇷ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نقاب_ابلیس ، تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه تشیع انگلیسی...
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹
🌟قسمت #پنج
به روایت حسن
دلم خوش است که جلسات پرسش و پاسخ به قدرت خودش باقی است. حاج آقا محمدی هم از آن خوبان روزگار است که توانسته در دل بچهها جا باز کند و جواب سوالها را بدهد. این روزها، هرکس حرف از کربلا و اربعین میزند هواییام میکند بدجور.
خیلی از دوستانم عازمند. تلوزیون و رادیو هم انگار بودجه میگیرند که آتش به دل جاماندهها بزنند!
شبهای جمعه، هم من و هم مصطفی کلا ویرانیم. چرا ما نرویم؟ اصلا خودم میروم دنبال کارهایش. با مریم و مصطفی و الهام را هم میبریم.
متین را صدا میزنم که بیاید سینی چای را ببرد. مصطفی نشسته روی چهارپایه و چنگ در تشت پر از کف، لیوان میشوید.
هردو ساکتیم و گوش میدهیم به بحثهای بچهها و سوالاتشان.
مصطفی، بهم ریخته و کمی عصبی با لیوانها کشتی میگیرد. پیداست که اینجا نیست و در حرفهای بچهها سیر میکند. ناگهان سر بلند میکند و کلا دست از کار میکشد.
دست کفیاش را میزند زیر چانهاش و سراپا گوش میشود.
-آخه ببینید، مگه حدیث نداریم که کسی که با امام علی(ع) دشمن باشه، بوی بهشت به مشامش نمیرسه؟ چرا ما باید با دشمن اماممون وحدت داشته باشیم؟ اینکه به ضرر شیعهست!
-کی گفته اهل سنت با اهل بیت دشمنن؟ اونا امام علی(ع) رو به عنوان خلیفه چهارم، داماد پیامبر، صحابی پیامبر و خیلی مقامات دیگه قبول دارن! خیلی هم برای اهل بیت احترام قائلند! خیلی از همین شهدای مدافع حرم سوریه که از حرم حضرت زینب(س) دفاع کردن و شهید شدن از اهل سنت بودن. الان شیعه و سنی دارن کنار هم زندگی میکنن، بله ممکنه یه جاهایی اختلاف فقهی و عقیدتی داشته باشیم ولی دلیل نمیشه با هم دشمن باشیم.
صدایی که سوال میپرسد ناآشناست:
- آخه شما مرگ بر آمریکا میگید، ولی خلفا رو لعن نمیکنید! چرا؟ مگه اونام دشمن اسلام نیستن؟ دشمن همینجاست!
صدای حاج آقا برعکس صدای سوال کننده، آرامش دارد. آرامشی که نشان دهنده استحکام دلیل و عقیده است:
- ما نمیگیم دشمن اهل بیت رو لعن نکنید، میگیم لعن #علنی نکنید! علنی لعن کردن فقط مسلمونا رو به جون هم میندازه! ببینید داعش الان به بهونه این لعناست که سر شیعیان رو میبُره! ما میگیم به همسر پیامبر توهین نکنید! بله معصوم نبوده یه اشتباه بزرگ کرده؛ اما دلیل نمیشه شما به ناموس پیامبرت توهین کنی! بعدهم، ما که میدونیم حقیم! چرا برای اثباتش باید از توهین و لعن استفاده کنیم؟ این همه دلیل و آیه و روایت در اثبات حقانیت شیعه هست؛ حتی توی کتابای اهل سنت. چرا اونا رو مودبانه مطرح نمیکنید که #روشنگری بشه؟ ائمه ما مظهر عقلانیت و علم بودن، کجا دیدی ائمه با فحش و توهین با دشمنانشون صحبت کنن؟ ما باید ازشون الگو بگیریم، نه اینکه چهرهشون رو خراب کنیم.
-من به جوابم نرسیدم. چرا میگید مرگ بر آمریکا؟ اگه اونا کافرن و دشمن اسلامن، دشمن اهل بیتم کافره!
-ببین آقا مسعود، ملاک مسلمون بودن اعتقاد به الله و نبوت حضرت محمد(ص)....
همه صلوات میفرستند. حاج آقا ادامه میدهد:
- و اعتقاد به قرآن و معاد و داشتن قبله واحده. هرکی اینا رو داشته باشه مسلمونه. بله البته اسلام بدون ولایت کامل نمیشه، اما نمیشه اسم اهل سنت رو کافر گذاشت. اونا یه کاستیهایی دارن، ولی دشمن نیستن. دشمن ما وهابیها هستن که توی دامن عربستان و آمریکان و حسابشون کلا از اهل تسنن جداست. پس تا الان این شد که شیعه و سنی دو شاخه از یک ریشه و پیکره واحدن. اما امریکا و اسراییل، کافرن! صهیونیستن، دشمن اسلامن. میخوان کلا ریشه ما رو بخشکونن. معلومه که ما اگه از داخل باهم بجنگیم، نمیتونیم مقابل دشمن اصلی اسلام وایسیم. دشمن اهل بیت که فقط معاویه و یزید نیستن! اهل بیت همیشه دشمن دارن.
-یه چیز دیگه، شما مشکلتون با قمه زنی چیه؟
🇮🇷ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نقاب_ابلیس ، تحلیلی موشکافانه در رابطه با فرقه های ضاله به ویژه تشیع انگلیسی
خوشبختی را تعقیب نکنید
و در جدال برای رسیدن به
خوشبختی نباشید !
زندگی را زندگی کنید
خوشبختی، پاداشِ
مهربانی و گذشت شماست... .
سلام همراهان گرامی
صبح آدینه به خیر ❤️🌹
@velayaattashahadat
🔴اعتراف روزنامه آمریکایی به عظمت رهبر معظم انقلاب
🖇 لینک مطلب:
https://btid.org/fa/photogallery
📎 #لبیک_یا_خامنه_ای
📎 #حجاب
#پاسدارِوَصیتِحاجقاسم 』
════════════
1_1918211374.mp3
3.26M
تا روح خدا در دل این خاک دمیده
دشمن به خودش یک شب آرام ندیده...
🌹🌹🌹
با ولایت تا شهادت
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹 🌟قسمت #پنج به روایت حسن دلم خوش است که جلسات پرسش و پاسخ به
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹
🌟قسمت #شش
به روایت حسن
همه تعجب میکنند. حاج آقا با حوصله و بدون خستگی جواب میدهد:
-آسیب زدن به بدن طبق فقه شیعه و سنی حرامه، امام حسینم راضی نیست به این کار. بعد هم، شما برین توی گوگل کلمه مسلمان شیعه رو به انگلیسی سرچ کنید، ببینید چه صحنههای دردناکی میاد از قمه زنی و عزاداری خار و غیره. مردم دنیا میبینن شیعهها اینطورن، اونوقت اگه تو مثلا یه اروپایی علاقمند به اسلام بودی و اینا رو میدیدی، چه حسی پیدا میکردی؟ با خودت نمیگفتی اینا عقل ندارن، وحشیاند؟ تو حاضر بودی شیعه بشی و این کارا رو بکنی؟ قمه زنی باعث میشه شیعه چهره احمق و خشن پیدا کنه. این تهمته به اهل بیت و قرآنی که آسیب زدن به نفس رو حرام کردن.
صدای علی میآید که میگوید:
-بچهها برای امشب کافیه، داره دیر میشه! حاج آقا فرار نمیکنن که! بقیش باشه برای بعد.
بچهها با کمی اعتراض تسلیم علی میشوند.
حاج آقا برای حرف آخرش میگوید:
-بچهها به عنوان شیعه واقعی، باید دشمنان الان اهل بیت رو بشناسیم و باهاشون دشمنی کنیم و دوستان رو هم بشناسیم و باهاشون دوستی کنیم. الان ادامه دهنده راه اهل بیت ولی فقیهه، حضرت آقا میفرمایند ما تشیعی که مرکز تبلیغاتش لندن باشه رو نمیخوایم. باید حواسمون باشه کیا حرف تفرقه و قمه زنی میزنن...
مصطفی دستانش را میشوید
و بین بچهها میرود؛ من هم پشت سرش. دعای کمیل میخوانند و زیارت عاشورا.
مصطفی بین زیارت آرام میگوید:
-ببین، لعن قبل سلامه! انگار تا از دشمن فاصله نگیری نمیای توی دامن دوست!
راست میگوید. یک لحظه جرقهای در ذهنم میخورد:
-توی قرآن هم خدا اول فرموده: «اشداء علی الکفار، بعد رحماء بینهم.»
دیگر حرفی نمیزنیم.
شب جمعه است و ویران ویرانیم. علی قشنگ میخواند؛ طوری میخواند که انگار دقیقا در بین الحرمین ایستاده.
مصطفی همراهش دم میگیرد:
-شبهای جمعه میگیرم هواتو/
اشک غریبی میریزم براتو...
بیچاره اون که حرم رو ندیده/
بیچارهتر اون که دید کربلاتو...
بیچاره ما که از او جا ماندهایم!
🇮🇷ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نقاب_ابلیس ، تحلیلی موشکافانه در رابطه با فرقه های ضاله به ویژه تشیع انگلیسی
👹رمان اعتقادی و امنیتی #نقاب_ابلیس👹
🌟قسمت #هفت
به روایت مریم
-پس شمام متوجهش شدید؟ دارن آروم آروم بچه هیئتیهامون رو جذب میکنن!
به الهام چشم غره میروم که بگوید. الهام اخم میکند
یعنی: «هنوز وقتش نیست.»
حاج آقا دستی به تسبیح عقیق میکشد. دانههای تسبیح بهم میخورند و سکوت چند ثانیهای جلسه را بهم میزنند. نفس عمیقی میکشد و میگوید:
-فعلا نمیخواد تند برخورد کنید. فقط باید جذب مسجد رو بیشتر کنیم و روشنگری اینجا انجام بشه. مردم خودشون میفهمن، به شرطی که ما هم حقیقت رو بگیم.
مصطفی آرام ندارد. حالت نشستنش را تغییر میدهد و میگوید:
-حاجی اینا خیلی مشکوکن! خیلی بی مهابا دارن سم پراکنی میکنن! انگار پشتشون گرمه!
حسن که تا الان با انگشتانش ور میرفت، میگوید:
-شایدم تازه کارن و داغن و نمیدونن چه خبره و نباید انقدر تند برن!
مصطفی کمی به جلو خم میشود:
-مگه اینجا بسیج نداره؟ خب شورای بسیج کارش همینه دیگه! یه گزارش رد میکنیم؛ اگه توجه نکردن خودمون میریم با ضابـ...
حاج آقا دستش را به نشانه ایست جلو نگه میدارد:
-وایسا آقاسید! میدونم نگرانی، ولی نمیشه که چکشی، یهو بری همه رو بریزی توی گونی! بذار اول مردم رو روشن کنیم که اگه کاری کردیم، مردم توجیه شده باشن!
-از اینا بعید نیست، به یه جاهایی وصل باشنا...
-اون دیگه وظیفه بسیج نیست. کار نیروی انتظامی و سپاهه که ته و توی ماجرا رو دربیاره.
علی آقا که تا الان داشت صورت جلسه مینوشت، سر بلند میکند:
-پس تکلیف این هیئت محسن شهید معلوم شد.
حسن رو به مصطفی میکند:
- قرار شد چه کنیم پس؟
مصطفی شمرده میگوید:
-روشنگری میکنیم و گزارش میدیم که مواظبشون باشن.
نفسش را با صدای بلندی بیرون میدهد و رو به ما میکند:
-خانما، شما حواستون به جلسات زنونه باشه، ببینید اگه جلسه زنونه این مدلی هست، حتما گزارش بدید.
الهام آب گلویش را فرو میدهد و میگوید:
- اتفاقا یه مسئله مهمه که میخوایم بگیم.
مصطفی پیداست که پاهایش خواب رفته. چهارزانو مینشیند و میگوید:
- بفرمایین.
الهام نگاهی به فاطمه میکند و از او کمک میخواهد. فاطمه با ابرو اشاره میکند که خودت بگو.
الهام شروع میکند:
-راستش چندروز پیش، فاطمه خانم از طرف یه دوستاشون دعوت میشن به یه مجلس روضه زنونه. گویا بخاطر نذر یه مادر شهید، این مجلس هر هفته روزای صبح جمعه دایره؛ اما فاطمه خانم چیزایی دیدن که قابل تامله.
الهام از این راه ادامه حرف را به فاطمه پاس میدهد. فاطمه صدایی صاف میکند و میگوید:
- درسته. توی نگاه اول یه جلسه روضه زنونه بود، اما رفتار عجیبی داشتن. مثلا به جز قهوه و شیرینی چیزی ندادن و گفتن هزینه صبحانه رو بین فقرا تقسیم میکنن. یا به جای مداحی، چندتا دختر اومدن فلوت زدن و یه خانم یه شعر غمگین خوند و غم نوازی کردن. حالا اینا مهم نیست، اصل مطلب، صحبتای خانمیه که توی مراسم بود. اگه بخوام خلاصه بگم، یکی خیلی تاکید میکرد روی برابری زن و مرد، یکی هم معتقد بود نوجوونها باید آزاد باشند تا خودشون دین و راه زندگیشون رو انتخاب کنن! یعنی یه جورایی میخواست بگه ملاک حقانیت دین، تشخیص خود فرده و مثلا من اگه فکر کنم مسیحیت درسته، پس درسته! و یه جورایی میگفت ایمان آدم به دینش ربطی نداره و همه ادیان میتونن حق باشن، چون اصل ایمان، محبته!
مصطفی طوری اخم کرده که انگار میخواهد خودکار در دستش را با چشمانش ببلعد!
میگویم:
- البته اینایی که فاطمه خانم گفتن، برداشتی بود که ما از حرفای اون خانم داشتیم.
مصطفی زیر لب میپرسد:
-کجا بود این روضه؟
-توی همین محدوده بود، شاید یه چهارراه بالاتر.
حسن دستی بین موهایش میکشد:
-از زمین و زمون میباره!
🇮🇷ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نقاب_ابلیس ، تحلیلی موشکافانه در رابطه با فرقه های ضاله به ویژه تشیع انگلیسی
چند نکته در باب تاثیرات راهبردی موشک هایپرسونیک برای ایران
«علیرضا تقوی نیا» دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران «پیرامون تاثیرات راهبردی موشک هایپرسونیک» نوشت:
فرمانده نیروی هوافضای سپاه اعلام کرده است که ایران یک موشک هایپرسونیک پیشرفته ساخته که رقبایش تا سالها نخواهند توانست آن را رهگیری کنند. در خصوص موشک هایپرسونیک و اثرات آن ذکر چند نکته لازم است؛
🔻موشک ها از لحاظ سرعت به طور کلی به ۳ نوع مادون صوت، فراصوت و قاره پیما دسته بندی می شوند.
🔻برای مثال موشک های کروزی از نوع hy2 و C802 چینی و توماهاوک آمریکایی فروصوت هستند اما موشک کینژال روسی هایپرسونیک است.
🔻معمولا موشک های هایپرسونیک بین ۵ تا ۱۰ ماخ سرعت دارند و هرماخ ۱۲۲۵ کیلومتر بر ساعت است.
🔻ایران سالهاست به فناوری موشک های هایپرسونیک دست یافته است زیرا با بررسی تصاویر لحظه اصابت موشک حاج قاسم به وضوح متوجه سرخ شدن نوک آن می شوید که بر اثر سرعت بالای ۵ ماخ و اصطکاک آن با هوا اینگونه شده است.
🔻موشک هایی چون سجیل نیز هنگام شیرجه زدن، سرعتشان به بالای ۵ ماخ می رسد اما احتمالا منظور سردار حاجی زاده موشک جدیدی باشد که وارد سازمان رزم سپاه شده است.
🔻موشک های هایپرسونیک در سرعت های بسیار بالا قابلیت مانور و تغییر مسیر دارند؛ به عبارت دیگر سامانه های پدافند ضد موشکی نمی توانند هدف و مسیر آن را پیش بینی کنند و آن را مورد اصابت قرار دهند.
🔻کشورهای اندکی در دنیا از موشک هایپرسونیک برخوردارند و آن را در دکترین دفاعی خود به کار گرفته اند.
🔻دستیابی ایران به موشک هایپرسونیک یعنی تلاش های رژیم هایی چون امارات، سعودی، رژیم صهیونیستی و هزینه های آنان برای ایجاد چتر پدافندی برای مقابله با موشک های ایران ناموفق بوده است.
🔻موشک های هایپرسونیک می توانند کلاهک اتمی را نیز حمل کنند و با امنیت بیشتری آن را به هدف مورد نظر برسانند.
🔻ایران با ساخت موشک های هایپرسونیک سعی دارد علاوه بر ایجاد بازدارندگی در برابر دشمنانش، برتری نظامی خود را در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس تثبیت نماید و همزمان آن را پشتیبان برنامه های توسعه طلبانه تکنولوژیکی و حمایت از متحدانش در جغرافیاهای دوردست قرار دهد.
🔻با توجه به دقت موشک های ایران ، به کارگیری موشک های هایپرسونیک بالستیک و حتی کروز علیه ناوهای جنگی و ناوهای هواپیمابر بسیار تاثیرگذار و کاربردی خواهد بود، زیرا سامانه های آنان برای دفاع در برابر چنین موشک هایی محدودیت های جدی دارند.
https://eitaa.com/roshana_ir
https://rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⭕️ عشق مایی!
🔻 کاری با محتواب نامه ندارم که حاج حسن چیزی رو که یک دهه پیش کاشته بود، امروز سردار حاجیزاده رونمایی کرد...
🔻 کاری هم با ادبیات لوتی و داشمشتی حاج حسن ندارم که شجاعت و غیرت از واژههاش می ریزه...
▪️ میخوام بگم خیلی مرد بودی سلطان! از وظایف هر مومنی در جامعه دینی اینه که دست ولیّ خدا رو برا پیشبرد اهداف اسلام پُر کنه؛ یکی پول میده؛ یکی جون میده؛ یکی آبرو میده؛ یکی کتک میخوره... تو همهچیتو دادی تا دست ولیّ خدا رو «پر کردی» و به قول خودت قربه علی الله «پشتش رو محکم کردی». دمت گرم حسنآقا که ولایتمداری رو به ما درس دادی با همین چند خط ساده...
https://eitaa.com/roshana_ir
https://rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•