eitaa logo
🕊 حي علی المهدی (عج) 🕊
171 دنبال‌کننده
47 عکس
13 ویدیو
0 فایل
مطالب متنوع ارزشی ، تفریحی ، خبری و ... شناسه ameennn کد شامد 1-1-731495-61-0-1 لینک احراز صحت http://t.me/itdmcbot?start=ameennn هدف : یک گام فراتر برای شناخت و معرفت آل الله
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 شاید باور این مطلب برای بعضی ها سخت باشه که چجوری ممکنه یه سر بریده حرف بزنه و قرآن بخونه . اونایی که باور کردن عمدتا روی قرآن خوندن حضرت تکیه کردن ، بدون این که به آیه ی تلاوت شده توجهی کرده باشن که چرا از میان این همه آیات قرآن ، این آیات خوانده شده است . قطعا امام حسین صلوات الله علیه قصد خاصی داشتند و تلاوت آن « اتفاقی » نبوده است . ان شاءالله بتوانیم رمز این ماجرا رو کشف کنیم . 💐 ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @a_kahf ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 به نظر شما امام علیه السلام با تلاوت این آیات می خواهند توجه ما را به سوی چه موضوعی جلب کنند ؟ مگر در داستان اصحاب کهف چه رمزی نهفته است که با شهادت ایشان می تواند مرتبط باشد ؟ می خواهیم بدانیم این معلم بشریت چه چیزی را می خواستند به ما بیاموزند و توجه ما را به سوی چه سری از اسرار سوره کهف معطوف نمایند ؟ ابتدا درباره شأن نزول سوره مبارکه کهف صحبتی خواهیم داشت . ان شاءالله 💐 ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 در علت سخنان زیادی گفته شده که با کمی اختلاف تقریبا شبیه یکدیگر هستند و نشان می دهد که یک نفر سخنی گفته و بقیه حرف او را تکرار کرده اند . این که کدام روایت صحیح و درست است موضوع اصلی ما نیست ولی در نظر داشته باشید که سوره کهف طی 14 سال به تدریج نازل شده است . در کتاب سیر تحول قرآن و دیگر علمایی که تاریخ نزول آیات را گفته اند معلوم می شود که آیات 1 تا 8 این سوره و داستان حضرت موسی و عبد صالح و داستان ذوالقرنین در سال هفتم بعثت در مکه نازل شده و داستان مرد مومن و مرد ثروتمند ( آیات 32 تا 44) در سال دوازدهم بعثت در مکه نازل شده و داستان اصحاب کهف در سال هشتم هجرت یعنی به فاصله 9 سال پس از داستان مرد مومن ، در مدینه نازل شده است . ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 نکته بسیار مهم : عزیزان خواننده مد نظر شریف شان داشته باشند که ماجرای ذوالقرنین در کتاب های عهد عتیق و عهد جدید یهودیان نیامده است . این نکته کلیدی و حساس را فراموش نفرمایید . ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
🍃🌷سه‌شنبه تون معطر به عطر خوش صلوات🌷🍃 ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷 اللهم🌷عجل🌼لوليك🙏الفرج ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
🌼ســـلام 🌼 🌺به دلهای گرم تون 🌼سلامی به 🌺قلب پاک و پر مهرتون 🌼آرزو میکنم امروزتون 🌺از شوق سر ریز باشید 🌼و لبخندی به بلندی آسمان 🌺رو لبهاتون نقش ببندد 🌼صبح زیبای مهرماهتون بخیر ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️میلتون اریکسون وقتی دوازده ساله بود دچار فلج اطفال شد. ده ماه بعد شنید که پزشکی به مادرش گفت : پسرتان شب را تاصبح دوام نمیاورد . اریکسون صدای گریه مادرش را شنید. فکر کرد٬ که میداند٬ شاید اگر شب را دوام بیاورم مادرم اینطور زجر نکشد... تصمیم گرفت تا سپیده دم صبح بعد نخوابد وقتی خورشید بالا آمد به طرف مادرش فریاد زد : من هنوز زنده ام! چنان شادی عظیمی درخانه در گرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاشش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده اش را عقب بیندازد ! اریکسون در سال ۱۹۹۰ در هفتاد و پنج سالگی در گذشت و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت هایش بجا گذاشت... ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 سوره کهف ، سوره ای است که در هر گوشه آن اسراری نهفته است و پر از ابهامات و استثنائاتی است که در بقیه سوره های قرآن دیده نمی شود و یا کمتر دیده می شود . در این سوره چهار داستان نقل شده که به ترتیب تاریخ نزول عبارتند از : داستان حضرت موسی و عبد صالح _ داستان ذوالقرنین _ داستان مرد مومن و شیخ ثروتمند قبیله _ و آخری اش داستان اصحاب کهف و رقیم . در هر چهار داستان ، مفسر و همچنین خواننده با ابهامات زیادی مواجه می شود که برای او سوالات بی جواب زیادی را مطرح می کند . به کار گیری جملات دو پهلو و یا کلمات با معانی متفاوت و گاه متضاد ، خواننده را به حیرت می اندازد که کدام یک از معانی را باید در اینجا پذیرفت . نکته دیگری که بخصوص در داستان اصحاب کهف و اصحاب رقیم دیده می شود ، استثنائاتی است که در به کار گیری کلمات شده است و خلاف آن چیزی است که در بقیه آیات دیده می شود که در جای خود به آن ها اشاره خواهد شد . ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 چه کسانی هستند؟👇 ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 خلاصه داستان این گونه است که آنان جوان مردانی بودند که در جامعه ای مشرک و مرکز بت پرستی آن روزگار یعنی روم شرقی اردن امروزی زندگی می کردند . آنان افرادی با بصیرت و مؤمن بودند که به خدای یگانه ایمان داشتند و به دین حضرت عیسی علیه السلام گرویده بودند اما از ترس بت پرستان و آزار و شکنجه آنان که موحدین را به سختی شکنجه می کردند و یا به قتل می رساندند مجبور بودند ایمان خود را پنهان نگه دارند ولی در خفا با یکدیگر و دیگر موحدین مسیحی در ارتباط بودند. خداوند ایمان آنان را پذیرفت و بر هدایت شان افزود و دلهای شان را قوی و به یکدیگر گره زد به طوری که همگی شان بدون اختلاف بر یک ایده استوار بودند اما از این که ناگزیر بودند تظاهر به بت پرستی کرده و در مقابل بتها کرنش نمایند یا حداقل این که نتوانند با این رسم شرک آلود حاکم بر جامعه مخالفت کنند، زجر می کشیدند و ناراحت بودند بالاخره یک روز دسته جمعی تصمیم گرفتند که ایمان شان را آشکار کرده و علیه بت و بت پرستی قیام کنند و همین کار را هم کردند. ادامه دارد .... ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 ... آنان همگی از بزرگان و معروفین شهر بودند. همین امر بود که موجب تعجب همگان شده بود و تا مدتی مسئولین مملکتی را در حیرت فرو برده بود. سرانجام با حیله هایی که به کار بردند توانستند از ( شهر فیلادلفیا = امان امروزی پایتخت اردن ) فرار کرده و راهی بیابان شوند . در راه به چوپانی برخورد کردند که قبلاً آشنایی هایی بین آنان ایجاد شده بود . به راهنمایی او به سوی غاری در بالای کوه رفتند . سگ چوپان هم در پی صاحب خود روان شد تا به غار رسیدند پس از ورود به غار ، خداوند آنان را به خواب مرگ فرو برد و در همین حالت مدت سیصد سال ماندند . بعد از سیصد سال خداوند دوباره آنان را زنده کرد در حالی که هیچ اطلاعی از گذشت زمان طولانی نداشتند پس از زنده - شدن بدون هیچ گونه تغییر - گمان کردند که در خواب بوده اند و اکنون بیدار شده اند. پس از بیداری احساس گرسنگی شدید آنان را واداشت که یکی را برای تهیه غذا و سر و گوش آب دادن به سوی شهر .بفرستند. فردی که به سوی شهر رفت با کمال تعجب مشاهده کرد که همه چیز تغییر کرده و شهر شهر دیگری شده و مردم و لباس آنان تغییر کرده است. در معابر نیز اثری از بت هایی که قبلاً وجود داشت به چشم نمی خورد. با همین حیرت و تعجب به دکان نانوایی رفت تا غذایی تهیه کند . ادامه دارد ... ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷 🌸🌷 🌷 💐 هنگامی که می خواست از نانوایی نان بخرد سکه ای را که با خود داشت ارائه کرد و نانوا تصور نمود که او گنج یافته است و تقاضای مشارکت در گنج را نمود . کشمکش او و نانوا به جای باریک کشیده شد و نهایتاً به دادگاه و بند و زندان منجر شد. بالاخره وقتی فهمید که دیگر از بت پرستان خبری نیست و همگی از جمله حاکم و قاضی به دین مسیحیت در آمده اند ، راز خود را برملا کرد و همراه عده ای زیاد از مقامات شهر و مردم به سمت غار رفتند دوستان او که از تأخیر در بازگشت او نگران شده بودند بر درب غار اجتماع کرده بودند که هجوم جمعیت را به سوی غار دیدند و به تصور این که مشرکین برای دستگیری آنها می آیند همگی به داخل غار رفتند. در دامنه کوه کسی که به شهر رفته بود به مسئولین شهری گفت دوستانم نمی دانند که در این مدت چه اتفاقاتی افتاده است. ادامه دارد ... ا🌷 ا🌸🌷 ا💐🌺🌷 ا▫️ ╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮ @Velayat_gharib ╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯