هدایت شده از حي علی المهدی عج
سر بریده امام حسین سلام الله علیه و تلاوت سوره کهف
زید بن ارقم یکی از صحابه رسول خدا(ص) میگوید: «روز بعد از ورود اهل بیت(ع) به کوفه، ابن زیاد امر کرد تا سر مبارک حضرت سید الشهداء(ع) را در کوچههاى کوفه و در میان قبائل بگردانند، من در میان غرفه نشسته بودم که سر حسین بن علی(ع) را که بالای نیزه بود از نزدیک منزل من عبور دادند. هنگامى که سر مبارک به من نزدیک شد، شنیدم این آیه مبارکه را قرائت مىکند: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً».[1] به خدا قسم از شنیدن این صدا موهاى بدنم راست شد و گفتم: سر مبارکت (با این اعجاز) از داستان اهل کهف نیز شگفتتر است».[2]
___________________
[1] . «آیا گمان کردى اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند»، کهف، 9.
[2]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 117، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 شاید باور این مطلب برای بعضی ها سخت باشه که چجوری ممکنه یه سر بریده حرف بزنه و قرآن بخونه . اونایی که باور کردن عمدتا روی قرآن خوندن حضرت تکیه کردن ، بدون این که به آیه ی تلاوت شده توجهی کرده باشن که چرا از میان این همه آیات قرآن ، این آیات خوانده شده است . قطعا امام حسین صلوات الله علیه قصد خاصی داشتند و تلاوت آن « اتفاقی » نبوده است .
ان شاءالله بتوانیم رمز این ماجرا رو کشف کنیم . 💐
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@a_kahf
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 به نظر شما امام علیه السلام با تلاوت این آیات می خواهند توجه ما را به سوی چه موضوعی جلب کنند ؟ مگر در داستان اصحاب کهف چه رمزی نهفته است که با شهادت ایشان می تواند مرتبط باشد ؟ می خواهیم بدانیم این معلم بشریت چه چیزی را می خواستند به ما بیاموزند و توجه ما را به سوی چه سری از اسرار سوره کهف معطوف نمایند ؟
ابتدا درباره شأن نزول سوره مبارکه کهف صحبتی خواهیم داشت . ان شاءالله 💐
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 در علت #نزول_سوره_کهف سخنان زیادی گفته شده که با کمی اختلاف تقریبا شبیه یکدیگر هستند و نشان می دهد که یک نفر سخنی گفته و بقیه حرف او را تکرار کرده اند . این که کدام روایت صحیح و درست است موضوع اصلی ما نیست ولی در نظر داشته باشید که سوره کهف طی 14 سال به تدریج نازل شده است . در کتاب سیر تحول قرآن و دیگر علمایی که تاریخ نزول آیات را گفته اند معلوم می شود که آیات 1 تا 8 این سوره و داستان حضرت موسی و عبد صالح و داستان ذوالقرنین در سال هفتم بعثت در مکه نازل شده و داستان مرد مومن و مرد ثروتمند ( آیات 32 تا 44) در سال دوازدهم بعثت در مکه نازل شده و داستان اصحاب کهف در سال هشتم هجرت یعنی به فاصله 9 سال پس از داستان مرد مومن ، در مدینه نازل شده است .
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 نکته بسیار مهم :
عزیزان خواننده مد نظر شریف شان داشته باشند که ماجرای ذوالقرنین در کتاب های عهد عتیق و عهد جدید یهودیان نیامده است . این نکته کلیدی و حساس را فراموش نفرمایید .
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
🍃🌷سهشنبه تون معطر
به عطر خوش صلوات🌷🍃
ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷ﷺ
اللهم صل ؏ محمد وآل محمد
ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷ﷺ
اللهم صل ؏ محمد وآل محمد
ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷ﷺ
اللهم صل ؏ محمد وآل محمد
ﷺ🌷ﷺ🌼ﷺ🌷
اللهم🌷عجل🌼لوليك🙏الفرج
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
🌼ســـلام 🌼
🌺به دلهای گرم تون
🌼سلامی به
🌺قلب پاک و پر مهرتون
🌼آرزو میکنم امروزتون
🌺از شوق سر ریز باشید
🌼و لبخندی به بلندی آسمان
🌺رو لبهاتون نقش ببندد
🌼صبح زیبای مهرماهتون بخیر
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️میلتون اریکسون وقتی دوازده ساله بود دچار فلج اطفال شد. ده ماه بعد شنید که پزشکی به مادرش گفت :
پسرتان شب را تاصبح دوام نمیاورد .
اریکسون صدای گریه مادرش را شنید. فکر کرد٬ که میداند٬ شاید اگر شب را دوام بیاورم مادرم اینطور زجر نکشد...
تصمیم گرفت تا سپیده دم صبح بعد نخوابد وقتی خورشید بالا آمد به طرف مادرش فریاد زد : من هنوز زنده ام!
چنان شادی عظیمی درخانه در گرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاشش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده اش را عقب بیندازد !
اریکسون در سال ۱۹۹۰ در هفتاد و پنج سالگی در گذشت و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت هایش بجا گذاشت...
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 سوره کهف ، سوره ای است که در هر گوشه آن اسراری نهفته است و پر از ابهامات و استثنائاتی است که در بقیه سوره های قرآن دیده نمی شود و یا کمتر دیده می شود . در این سوره چهار داستان نقل شده که به ترتیب تاریخ نزول عبارتند از : داستان حضرت موسی و عبد صالح _ داستان ذوالقرنین _ داستان مرد مومن و شیخ ثروتمند قبیله _ و آخری اش داستان اصحاب کهف و رقیم .
در هر چهار داستان ، مفسر و همچنین خواننده با ابهامات زیادی مواجه می شود که برای او سوالات بی جواب زیادی را مطرح می کند . به کار گیری جملات دو پهلو و یا کلمات با معانی متفاوت و گاه متضاد ، خواننده را به حیرت می اندازد که کدام یک از معانی را باید در اینجا پذیرفت . نکته دیگری که بخصوص در داستان اصحاب کهف و اصحاب رقیم دیده می شود ، استثنائاتی است که در به کار گیری کلمات شده است و خلاف آن چیزی است که در بقیه آیات دیده می شود که در جای خود به آن ها اشاره خواهد شد .
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 #اصحاب_رقیم چه کسانی هستند؟👇
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 خلاصه داستان #اصحاب_رقیم این گونه است که آنان جوان مردانی بودند که در جامعه ای مشرک و مرکز بت پرستی آن روزگار یعنی روم شرقی اردن امروزی زندگی می کردند . آنان افرادی با بصیرت و مؤمن بودند که به خدای یگانه ایمان داشتند و به دین حضرت عیسی علیه السلام گرویده بودند اما از ترس بت پرستان و آزار و شکنجه آنان که موحدین را به سختی شکنجه می کردند و یا به قتل می رساندند مجبور بودند ایمان خود را پنهان نگه دارند ولی در خفا با یکدیگر و دیگر موحدین مسیحی در ارتباط بودند. خداوند ایمان آنان را پذیرفت و بر هدایت شان افزود و دلهای شان را قوی و به یکدیگر گره زد به طوری که همگی شان بدون اختلاف بر یک ایده استوار بودند اما از این که ناگزیر بودند تظاهر به بت پرستی کرده و در مقابل بتها کرنش نمایند یا حداقل این که نتوانند با این رسم شرک آلود حاکم بر جامعه مخالفت کنند، زجر می کشیدند و ناراحت بودند بالاخره یک روز دسته جمعی تصمیم گرفتند که ایمان شان را آشکار کرده و علیه بت و بت پرستی قیام کنند و همین کار را هم کردند.
ادامه دارد ....
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 #اصحاب_رقیم_در_بیان_قرآن
... آنان همگی از بزرگان و معروفین شهر بودند. همین امر بود که موجب تعجب همگان شده بود و تا مدتی مسئولین مملکتی را در حیرت فرو برده بود. سرانجام با حیله هایی که به کار بردند توانستند از ( شهر فیلادلفیا = امان امروزی پایتخت اردن ) فرار کرده و راهی بیابان شوند .
در راه به چوپانی برخورد کردند که قبلاً آشنایی هایی بین آنان ایجاد شده بود . به راهنمایی او به سوی غاری در بالای کوه رفتند . سگ چوپان هم در پی صاحب خود روان شد تا به غار رسیدند پس از ورود به غار ، خداوند آنان را به خواب مرگ فرو برد و در همین حالت مدت سیصد سال ماندند . بعد از سیصد سال خداوند دوباره آنان را زنده کرد در حالی که هیچ اطلاعی از گذشت زمان طولانی نداشتند پس از زنده - شدن بدون هیچ گونه تغییر - گمان کردند که در خواب بوده اند و اکنون بیدار شده اند. پس از بیداری احساس گرسنگی شدید آنان را واداشت که یکی را برای تهیه غذا و سر و گوش آب دادن به سوی شهر .بفرستند. فردی که به سوی شهر رفت با کمال تعجب مشاهده کرد که همه چیز تغییر کرده و شهر شهر دیگری شده و مردم و لباس آنان تغییر کرده است. در معابر نیز اثری از بت هایی که قبلاً وجود داشت به چشم نمی خورد. با همین حیرت و تعجب به دکان نانوایی رفت تا غذایی تهیه کند .
ادامه دارد ...
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 هنگامی که می خواست از نانوایی نان بخرد سکه ای را که با خود داشت ارائه کرد و نانوا تصور نمود که او گنج یافته است و تقاضای مشارکت در گنج را نمود . کشمکش او و نانوا به جای باریک کشیده شد و نهایتاً به دادگاه و بند و زندان منجر شد. بالاخره وقتی فهمید که دیگر از بت پرستان خبری نیست و همگی از جمله حاکم و قاضی به دین مسیحیت در آمده اند ، راز خود را برملا کرد و همراه عده ای زیاد از مقامات شهر و مردم به سمت غار رفتند دوستان او که از تأخیر در بازگشت او نگران شده بودند بر درب غار اجتماع کرده بودند که هجوم جمعیت را به سوی غار دیدند و به تصور این که مشرکین برای دستگیری آنها می آیند همگی به داخل غار رفتند. در دامنه کوه کسی که به شهر رفته بود به مسئولین شهری گفت دوستانم نمی دانند که در این مدت چه اتفاقاتی افتاده است.
ادامه دارد ...
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 بگذارید من ابتدا بروم و آنان را از ما وقع آگاه کنم سپس شما بیایید. هنگامی که همگی در غار اجتماع کردند و فهمیدند که قضیه از چه قرار است و خداوند آنان را آیتی از آیات خود قرار داده و در این مدت همه خانواده و دوستان و بستگانشان سالها است که مرده اند از خداوند طلب کردند که دوباره آنها را بمیراند زیرا می دیدند که از این پس با جهالت مردم مواجه خواهند بود که می خواهند از هر کدام از ایشان بتی جدید بسازند. خداوند هم دعای آنان را اجابت کرد و همگی از جمله سگ چوپان مردند. اهالی شهر که دیدند از بازگشت آنان خبری نیست به سمت غار آمدند ولی همگی را مرده یافتند. بین دو گروه از مومنین و منافقین شهر بحث در گرفت که با آنان چه کنند. منافقین می گفتند ورودی غار را بپوشانید تا همین غار مقبره آنان بشود قصدشان هم این بود که خاطره آنان به فراموشی سپرده شود.
ولی مومنین می گفتند که باید در این محل عبادتگاهی ساخته شود تا مردم با آمدن به این مکان و عبادت خدا یاد و خاطره آنان را زنده نگه دارند سرانجام نیز نظر مومنین غالب آمد و عبادتگاه ساخته شد که هنوز هم بقایای آن هست .
این خلاصه ای از داستان آنان بود که به استناد آیات و روایات گفته شد.
حال با این سابقه ذهنی از سرگذشت آنان به تفکر و تدبر در آیات می نشینیم تا دریابیم قرآن در این باره چه می گوید. آیات ۹ تا ٢٦ سوره کهف بیان سرگذشت آنان است و آیات ۲۷ و ۲۸ بیان تكليف مومنین در قبال آن.
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 #اصحاب_کهف و #اصحاب_رقیم دو گروه متفاوت اند
« أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عجبا » آیا پنداشته ای که اصحاب کهف و رقیم از آیات خیلی عجيب ما است؟ مفهوم مخالف اش این می شود که : خیر ! برای شما که مؤمن هستید و خدا را بر انجام هر کاری قادر می دانید نباید داستان اصحاب کهف و رقیم تعجب آور باشد.
در یک مرور اجمالی از آیات این داستان ، نکاتی فهمیده می شود که مفسرین کمتر به آن توجه کرده اند یا به سهولت از آن گذشته اند و یا هیچ اشاره ای به آن نکرده اند که برخی از آنها عبارت است از:
۱ _ آیات از دو گروه جداگانه صحبت می کند که هم زمان نبوده اند و تعدادشان یکی نبوده است. یکی اصحاب کهف و دیگری اصحاب رقیم . « رقیم » نام محلی بوده که در ارتفاعات آن ، غاری که به آن پناهنده شدند قرار دارد و ظاهراً هم جای سرسبز و خوش آب و هوایی بوده است زیرا یزید ابن عبدالملک برای خود قصری در آنجا بنا کرده بود که مشرف به رقیم و روستای دیگری به نام « موقر» بود . المیزان در این باره شعری را آورده که شاعر گفته :
يزرن على تنانيه يزيداً
باکناف الموقر و الرقيم
بر بالای آن قصر در حالی به دیدار یزید میروی که موقر و رقیم در چشم انداز آن است ...
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 در سال ١٩٦٣ میلادی اداره باستان شناسی اردن حفاری هایی در آنجا کرد و غاری متروک و آثار عبادت گاهی بر بالای آن را از زیر خاک در آورد. این غار با مشخصاتی که دارد ، نزدیک ترین غاری است از نظر شواهد و آثار آن که می توان آن را به اصحاب رقیم نسبت داد. به هر حال دانستن محل دقیق آن از جهت اطلاع خوب است . ولی مشکلی از تفسیر آیات نمی گشاید الا این که معلوم می کند چرا اصحاب رقیم به این نام معروف شده اند.
بعضی گفته اند که رقیم به معنی «مرقوم» است زیرا اسامی آنان روی لوحی نوشته شده بود و بالای ورودی غار نصب شده بود. بعضی دیگر گفته اند آن لوح در خزانه سلطنتی نگهداری می شد . این ها همگی نظریه های ضعیفی است و از قرآن بعید است که بخواهد فقط به دلیل نوشته شدن اسامی آنان در یک لوح ، اسم آنان را رقیم بگذارد . از نظر ما با توجه به آنچه که گفته شد، همان قول اول صائب است و رقیم نام محل بوده است و به مکان حقیقی اشاره دارد. در بقیه اشاره های قرآن به محل زندگی اقوام و گروه ها نیز می بینیم که همه جا به مکان حقیقی اشاره کرده مثل: اصحاب السفينه - اصحاب الحجر (مردم قوم ثمود ) اصحاب مدین - اصحاب الایکه ( سرزمین درختان سبز _ قوم حضرت شعیب ) _ اصحاب القريه و امثال آن...
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 رسانه های اسرائیلی :
نتانیاهو رسما طرح حمله به ایران را تصویب کرد
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
هدایت شده از حي علی المهدی عج
نقل هایی که حکایت از تلاوت این آیه شریفه توسط راس مبارک ، نورانی و مطهر امام حسین صلوات الله علیه دارد 👇👇
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
نقل کرده اند : وقتی راس و سر مبارك را در جایگاهی كه در صیارفه برایش معین كرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارك برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف كرد به گونه ای كه همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارك به تلاوت آیات سوره كهف پرداخت و تا : «انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا» تلاوت كرد.
سر مبارك را بر چوبی نصب كرده و مردم به نوری كه از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می كردند كه این آیه را تلاوت فرمود: «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
سلمه بن كهیل از سر مبارك شنید كه بر نیزه می خواند: (فسیكفیكهم الله و هو السمیع العلیم)
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
ابن وكیده گوید: از سر مبارك شنیدم كه سوره كهف را می خواند. شك كردم كه صدا از سر هست یا از جای دیگر كه ناگاه سر مبارك تلاوت را ترك كرد و متوجه من شد و فرمود: ای فرزند وكیده ! مگر نمی دانی كه ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این كلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن كند كه سر مبارك به او می فرماید: ای فرزند وكیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد . پس آن ها را واگذار “اذ الاغلال فی أعناقهم و السلاسل یسحبون ؛ در آن هنگام كه غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را میكشند».
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
منهال ابن عمرو گوید: سر مبارك را در دمشق بر نیزه دیدم كه آیات سوره كهف تا : (ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا) تلاوت می كرد و در این جا به آشكاری تمام فرمود: عجیب تر از اصحاب كهف قتل من و بر نیزه كردن سرم می باشد.
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
امّا روضة الشهداء ملا حسین كاشفی به این مطلب اشاره میكند و مینویسد: وقتی كاروان اسراء به همراه سرها در حالی كه بر روی نیزهها حمل میشدند و به طرف شام برده میشدند، در بین راه یك مردی یهودی بنام یحیی حرّانی به استقبال این كاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد كه لب های وی به هم میخورد. میگوید راوی كه این یهودی گفت من نزدیكتر رفتم و گوش فرا داشتم كه این كلمات را شنیدم «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ»
یحیی از مشاهده این جریان متعجّب شد و پرسید این سر كیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی كه مادرش فاطمه دختر پیامبر است و در این زمان كه یحیی این جریان را دید مسلمان شد.
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
💐🌺🌷
🌸🌷
🌷
💐 الرّسول ( مَنْ قَرَأَ عَشْرَ آیَاتٍ مِنْ سُورَهًِْ الْکَهْفِ لَمْ یَضُرَّهُ فِتْنَهًُْ الدَّجَّالِ ....
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هر کس ده آیه اول از سوره ی کهف را بخواند، فتنهی «دجال» به او آسیب نمیرساند .
ا🌷
ا🌸🌷
ا💐🌺🌷
ا▫️
╭─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╮
@Velayat_gharib
╰─┅═ঈ❤️ঈ═┅─╯
هدایت شده از حي علی المهدی عج
الصّادق (علیه السلام)- الصِّرَاطُ السَّوِیُّ هُوَ القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ الْهُدَی مَنِ اهْتَدَی إِلَی طَاعَتِهِ وَ مِثْلُهَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی قَالَ إِلَی وَلَایَتِنَا ).
امام صادق ( منظور از #الصِّرَاطِ_السَّوِیِّ؛ #حضرت_قائم است ) و هرکس که به فرمانبرداری از او راه یابد، هدایتشده است. نظیر این آیه، آیهی دیگری است که خداوند در آن میفرماید: وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ و َآمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَی؛ که منظور از راه یافتن در اینجا، راه یافتن به ولایت ما میباشد.