۶ تیر ۱۴۰۲
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
🔮لِلّهِ آبَاؤُکُمْ! فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَکُنْ لَکُمْ قَرْضاً، وَ لاَ تُخْلِفُوا کُلاًّ فَيَکُونَ فَرْضاً عَلَيْکُمْ
🟡خدا پدرتان را رحمت کند بخشى از ثروت خود را از پيش بفرستيد تا به عنوان قرض (نزد خدا) براى شما باقى بماند و همه را براى بعد از خود نگذاريد که مسئوليت سنگينى بر دوش شما خواهد گذارد»;
✍ منظور از جمله «فَقَدِّمُوا بَعْضاً...» اين است که انسان تا زنده است با دست خود بخشى از اموال خويش را در راه خدا به محرومين يا براى کارهاى خير بپردازد که به مقتضاى «(وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق); آنچه نزد خداست باقى مى ماند»
تعبير به «بعض» براى اين است که انسان نبايد وارثان خود را که غالباً نيازمند هستند محروم کند، زيرا اين کار دور از انصاف است و در روايات اسلامى از کسانى که همه اموال خود را در حيات خود انفاق مى کنند و براى ورثه چيزى نمى گذارند، نکوهش شده است.
📘#خطبه_203
@nahjol_balagheh
۶ تیر ۱۴۰۲
۶ تیر ۱۴۰۲
۶ تیر ۱۴۰۲
۶ تیر ۱۴۰۲
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
D1737349T15757499(Web)-mc.mp3
1.47M
▫️ سه نصیحت امام باقر (علیه السلام) به عمر بن عبدالعزیز
👤 حجةالإسلام #رفیعی
🆔 @balagh_ir
۶ تیر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری:
گروهی که خدا ازشان نمیگذره؟!
۶ تیر ۱۴۰۲
۶ تیر ۱۴۰۲
۶ تیر ۱۴۰۲
نکته: چرا استدلال به شورا و بیعت
چرا استدلال به شورا و بیعت
می دانیم در مسأله امامت و خلافت بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله دو نظر در میان مسلمانان هست؛مطابق عقیده شیعه، امامت و خلافت با نص است؛یعنی به وسیله خداوند از طریق پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، امام علیه السلام و خلیفه بعد از او تعیین شده است. آیاتی از قرآن نیز این نظر را تأیید میکند و احادیثی همچون حدیث غدیر، منزلت و حدیث ثقلین نیز گواه بر آن است. اضافه بر این شیعیان دلیل عقلی نیز بر این مسأله اقامه میکنند که اینجا جای شرح آنها نیست. [۱]
ولی اهل تسنن طرفدار شوری هستند و معتقدند پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تعیین خلیفه بعد از خود را به امّت واگذار کرده و آنها بر طبق شورای مهاجرین و انصار و بیعت مردم تعیین شده اند. ابو بکر در سقیفه بنی ساعده، با حضور جمع قلیلی از مهاجرین و انصار انتخاب شد و عمر با نص ابوبکر، و عثمان با چهار رأی از آرای شورای شش نفری عمر انتخاب شد و امیر مؤمنان نیز با بیعت گسترده مهاجرین و انصار و تودههای مردم.
طرفداران شوری هنگامی که به خطبه شقشقیه میرسند که خلافت خلفای سه گانه نخستین را زیر سؤال میبرد، گاه به سند آن اشکال میکنند و گاه به دلالت آن؛اما هنگامی که به نامه ششم (نامه مورد بحث) میرسند با آغوش باز از آن استقبال کرده و آنرا دلیل بر حقانیّت مذهب خود میشمرند درحالی که هم این نامه از علی علیه السلام است و هم آن خطبه.
نکته مهم اینجاست که همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت؛زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تأثیر دارد. در خطبه شقشقیه مخاطب، عموم مردمند ولی در این نامه مخاطب، معاویه است.
چگونه ممکن است امام علیه السلام در این نامه برای حقانیّت خود در برابر معاویه به نص استدلال کند؛چیزی که او از اساس با آن مخالف بود. باید از دلیلی استفاده کند که او نتواند در برابر آن سخن بگوید و راه انکار بپوید و آن مسأله شوراست.
شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند؛همان کسانی که معاویه از طرف آنها به خلافت شام نصب شد.
این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر میشود و آن اینکه مسلّمات خصم را بگیرند و با آن بر ضد او استدلال کنند هرچند مسلّمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد.
مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال میکنیم و میگوییم مطابق فلان فصل و فلان آیه شما چنین میگویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید. فی المثل میگوییم: شما مسیحیان عقیده دارید عیسی را به دار آویختند و کشتند و دفن کردند و بعد از چند روز زنده شد و به آسمان رفت. بر طبق این عقیده باید مسأله رجعت انسان به زندگی در این دنیا را پذیرا شوید، هرچند ما معتقد به کشته شدن حضرت مسیح نیستیم.
در قرآن مجید نیز گونههایی برای این مطلب میتوان پیدا کرد؛از جمله در داستان ابراهیم علیه السلام هنگامی که در برابر ستاره پرستان، ماه پرستان و آفتاب پرستان قرار گرفت با جمله «هذا رَبِّی» یا «هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ» [۱] مسلمات آنها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب آنها دلیل بر حادث بودن آنها بود، آنها را محکوم ساخت.
شگفت آور اینکه ابن ابی الحدید با اینکه در بسیاری از مسائل راه اعتدال را میپوید، هنگامی که به این نامه میرسد میگوید: «بدان که این فصل از کلام امیر المؤمنین با صراحت دلالت بر این دارد که انتخاب شورا راه اثبات خلافت
است، همان گونه که متکلمان ما (اهل سنّت)... اما امامیّه این نامه را حمل بر تقیّه میکنند و میگویند: امام علیه السلام نمی توانست در برابر معاویه واقعیّت را بیان کند و تصریح کند که من از سوی رسول اللّه مبعوث به خلافت شدم. [۱]
خطای ابن ابی الحدید از اینجاست که اولاً به مخاطب این نامه یعنی معاویه اصلاً نگاه نکرده و ثانیاً مسأله جدل را با مسأله تقیّه اشتباه نموده است. شیعه نمی گوید امیر مؤمنان در مقابل معاویه تقیّه کرد بلکه میگوید: به چیزی استدلال کرد که او نتواند با آن مخالفت کند یعنی مسلمات نزد او را گرفت و بر ضدش با آن استدلال فرمود.
در نهج البلاغه کلمات دیگری نیز شبیه نامه بالا دیده میشود که پاسخ همه همان است که گفتیم و نیاز به تکرار ندارد.
----------
[۱]: ۱). برای اطلاع بیشتر از این ادله قرآنی و روایی و عقلی میتوانید به پیام قرآن، جلد ۹ مراجعه فرمایید.
[۱]: ۱). انعام، آیه و ۷۷ ۷۸.
[۱]: ۱). شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۴، ص ۳۶ و ۳۷.
https://eitaa.com/velayateali
۶ تیر ۱۴۰۲
هدایت شده از قرار دوازدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ سه خصوصیت مهم شب عرفه
🎙مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی
۶ تیر ۱۴۰۲
۶ تیر ۱۴۰۲