-وصال
.
شُهدا شدن یِ عکس و چسبیدن بھ
دیوار اتاقمون ، شُهدا شدن یه عکس و زیبایـے پروفایلمون ..!
حواسمون هست؟!
شهید شده یه اسم که همه ما رو بھ دوستی با اونا میشناسن ..
اما تو خلوت فکر کن ، ما واقعا رفیقِ شُهداییم؟!💔🚶🏻♂
| #شُهداشرمندهایم . #رفیقِشھیدم |
#طنزشهدایے😂😅😍
#خواستگارےخواهرفرمانده😂😜
#شهید مهدی زین الدین
اومدهبودازفرماندهمرخصےبگیره!براخواستگارے
فرماندهیہنگاهےبهشکردوگفت:《....🌱⃟ ☺️
میخواےبرےازدواجکنے؟!🤵🏻⃟ 👰...گفت؛....⃟✾
[بـلـہمـیـخـوامبـرمخـواسـتــگارے]...💐.⃟ ͍.👰🏻فرماندهگفت:↞❨خببیاخواهرمنوبگیر❩❗⃟ ❗
گفت:😳⃟ 🙄❪جدےمیگےآقامهدے❫...⁉️⃟ 🙄
گفت:‹بلہبہخانوادتبگوبرنببینناگرپسندیدنبیا
مرخصےبگیروبرو ›😉⃟ ͍🌸⃟ 😉
اونبندهخداهمخوشحال دویدهبودمخابراتتماس
گرفتہبودبہخانوادشگفتهبود:😍⃟ 📞⃟ 😁
(فرماندهلشکرمونگفتهبیاخواهرمنوبگیر،
زودبرید
خواستگاریشخبرشوبہمنبدید)😁⃟ 😍⃟ ❤
بچہهاےمخابراتمردهبودنازخنده😅😅😅
پرسیدهبود:"
چرامیخندید؟!"
خودشگفتبیا....
خواستگارےخواهرمن‼⃟ ⃟ ⃟ 🤔
بچہهاگفتند:"بندهخدا آقامهدےسہتاخواهرداره،
دوتاشونازدواجکردن،یکیشونمدوماهشه😅⃟ 😂
منتظران ظهور صلوات:
#طنز.جبهه
عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می امد☺️
مادرش برای بدرقه اش آمده بود😄خیلی قربان صدقه اش میرفت و دائم به دشمن ناله و نفرین میکرد😂🤣
بهش گفتم:مادر شما دیگه برگردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم.دعای مادرا زود مستجاب میشه😌
در جواب گفت:خدا نکنه مادر.الهی صد سال زیر سایه ی پدرو مادرت زنده بمونی🙄
الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به گشتن میده😐😂
#چادرانه😅
‼️خانوم خوشگله شماره بدم❓☹️
⁉️خانوم خوشگِله کجا میری برسونمت❓😏
🗣اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!🥀
⭕️بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود . . .😔
💔این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد.🚌
🌼به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت🐾
🍃شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی؛🌘
🧕دخترک وارد حیاط امامزاده شد . . .👣
خستہ . . .🖤
💔انگار فقط آمده بود گریه کند ـ ـ . دردش گفتنی نبود . . . ‼️😭
🧣رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد . .🙃
🌙وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. . .🦋
💫زیر لب چیزی می گفت انگار‼️
🕊خدایا ڪمڪم کن . . .💜
🍁چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با 👓صدای زنی بیدار شد. . .💤
👋خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی،🤗
👀مردم می خوان زیارت کنن‼️
🏘دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند . . .🚕
به سرعت و با عجله از آنجا خارج شد. ـ ـ🚀
اما . .🤔
🌠اما انگار اتفاق عجیبی افتاده بود . .‼️
🐷دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد . . .🙃
🐝انگار نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد . .🙂
🦋احساس امنیت میکرد . .💚
🌤با خود گفت: مگر میشود آنقدر زود دعایم مستجاب شده باشه! . .😇
🐬فکر کرد شاید اشتباه میکند. . .🧐
♨️اما اینطور نبود!❣
☝️یک لحظه به خود آمد . .🍃
😍دید #چادر امامزاده را سر جایش نگذاشته است ....
#بدونتعارف
میخواست تو راه جهاد گمنام شه ..!
ولی از گذاشتن عکس خودش و کارای خیری که میکنه،
تو پروفایل و استوری،
برای اینکه بیشتر دیده بشه و اَز طرف بقیه تحسین بشه هم نتونست بگذره !ـ