eitaa logo
وتر | Vetr
9.6هزار دنبال‌کننده
35 عکس
114 ویدیو
7 فایل
وِتر داستان حقیقت را می‌گوید؛ داستانی برای جهان. زبان وِتر زبان موسیقی است و اگر موسیقی باید از عشق بگوید، کدام عشق بزرگتر از داستان حسین؟! ارتباط با وِتر: @Vetr_Admin vetrmusic.com youtube.com/vetrmusic instagram.com/vetrmusic aparat.com/vetrmusic
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 بشنوید | After You كارى از وِتر 🎵 ترانه‌اى انگليسى دربارهٔ داستان عاشورا ❤️هر کس حسین(ع) را بشناسد عاشقش می‌شود. عشق‌ات را به همهٔ جهان معرفی کن! 📎 نسخه اصلی در کانال رسمی جهت اشتراک در فضای بین‌المللی: YouTube: youtube.com/watch?v=o9gm2JlkiOE Instagram: instagram.com/vetrmusic @VetrMusic
🎵 وقتی موسیقی از حقیقت می‌گوید 🔸 وِتر داستان حقیقت را می‌گوید؛ داستانی که جهان را تغییر خواهد داد و ابرها را از چهرهٔ خورشید خواهد زدود. داستانی که جهان نیاز دارد آن را بشنود و قلب‌های یخ‌زده را گرم کند. زبان وتر زبان موسیقی است و اگر موسیقی آفریده شده است تا از عشق بگوید کدام عشق بزرگتر از داستان حسین؟! 🔸 منتظر کارهای بعدی ما باشید @VetrMusic
Vetr-AfterYou.mp3
12.1M
🎼 After You کاری از وِتر 🎵 ترانه‌اى انگليسى دربارهٔ داستان عاشورا فایل صوتی با کیفیت 320k @VetrMusic
🔻 به زودی منتشر می‌شود... 🎼 ترانهٔ My Three-Year-Old Hero «قهرمان سه سالهٔ من» دومین اثر انگلیسی گروه «وِتر» فردا ۲۸ شهریور منتشر خواهد شد. 🌎 پیش از این، موزیک After You که اولین اثر این گروه بود مورد استقبال بسیاری از مخاطبان خارجی و داخلی قرار گرفت. @VetrMusic
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 ترانهٔ My Three-Year-Old Hero «قهرمان سه سالهٔ من» 🔸 دومین ترانهٔ انگلیسی از گروه وتر با موضوع دختر سه سالهٔ امام حسین(ع) ♥️ حسین را جهانی کن! 🔗 نسخهٔ اصلی در کانال رسمی جهت اشتراک در فضای بین‌المللی: YouTube: youtu.be/dIUcpSj4yhk Instagram: instagram.com/vetrmusic @VetrMusic
Vetr-My Three Year Old Hero.mp3
10.96M
🎼 بشنوید | «قهرمان سه سالهٔ من» كارى از وِتر 🎵 ترانه‌اى انگليسى دربارهٔ دختر سه سالهٔ امام حسین(ع) 🔹 فایل صوتی با کیفیت بالا - 320k @VetrMusic
🎵 متن ترانهٔ بعد از تو - After You 🔸 کاری از وتر | Vetr Again He looked at the horizon دوباره به افق نگاه کرد The swords were waiting for him شمشیرها در انتظارش بودند It was the last night that the moon این آخرین شبی بود که ماه Could see his shining face like a dream می‌توانست صورت درخشان او را مثل رویایی ببیند He gathered all his companions and said همه یارنش را جمع کرد و گفت: I don’t know better friends than you من دوستانی بهتر از شما نمی‌شناسم But Anyone staying here won’t be alive tomorrow اما هر کس اینجا بماند فردا زنده نخواهد ماند You can save yourself tonight and go شما امشب می‌توانید خودتان را نجات داده و بروید A deep silence filled the air سکوت سنگینی فضا را پر کرد Until his brother Abbas said تا اینکه برادرش عباس گفت: After you بعد از تو We just can’t live ما هرگز نمی‌توانیم زندگی کنیم After you بعد از تو We just can’t breathe ما هرگز نمی‌توانیم نفس بکشیم Again he walked around the tents دوباره در اطراف خیمه‌ها راه رفت He was worried about his little children نگران کودکان کوچکش بود In a barren desert no food no water در بیابانی بی‌حاصل بدون غذا و آب under a siege that became harder and harder تحت محاصره‌ای که سخت‌تر و سخت‌تر می‌شد He gathered all his companions and said همه یارانش را جمع کرد و گفت: I don’t know better friends than you من دوستانی بهتر از شما نمی‌شناسم But Anyone staying here won’t be alive tomorrow اما هر کس اینجا بماند فردا زنده نخواهد ماند You can save yourself tonight and go شما امشب می‌توانید خودتان را نجات داده و بروید A deep silence filled the air سکوت سنگینی فضا را پر کرد Until his brother Abbas said تا اینکه برادرش عباس گفت: After you بعد از تو We just can’t live ما هرگز نمی‌توانیم زندگی کنیم After you بعد از تو We just can’t breathe ما هرگز نمی‌توانیم نفس بکشیم After you بعد از تو The next afternoon, عصر روز بعد only Hussein and the children remained فقط حسین مانده بود و کودکانش He mounted his horse and rode into the battlefield سوار بر اسبش شد و بسوی میدان نبرد حرکت کرد Looking at his comrades’ bodies در حالیکه به بدن‌های یارانش on the hot, desert ground بر روی زمین داغ نگاه می‌کرد He remembered their last words آخرین سخنان آنها رها به یاد آورد After you بعد از تو We just can’t live ما هرگز نمی‌توانیم زندگی کنیم After you بعد از تو We just can’t breathe ما هرگز نمی‌توانیم نفس بکشیم After you بعد از تو Again He looked at the horizon دوباره به افق نگاه کرد His children were waiting for him… بچه‌هایش منتظر او بودند… @VetrMusic
🎵 متن ترانهٔ قهرمان سه سالهٔ من My Three-Year-Old Hero 🔸 کاری از وتر | Vetr O my three-year-old star, ای ستارهٔ سه سالهٔ من! what can light the nights like your eyes? چه چیزی می‌تواند شب‌ها را روشن کند، مانند چشمهایت؟ O my three-year-old moon, ای ماه سه سالهٔ من! what can wash the shadows like your tears? چه چیزی می‌تواند تیرگی‌ها را بِشوید، مانند اشکهایت؟ Tonight, I heard your voice, my daughter, امشب صدایت را شنیدم، دخترم saying “I just want my father.” که گفتی فقط پدرم را می‌خواهم. Now I’m here beside you forever. اکنون در کنار تو هستم برای همیشه. I wanna take you home, می‌خواهم تو را به خانه ببرم، Close your eyes, it’s time to go. چشمهایت را ببند، وقت رفتن است. I wanna take you home, می‌خواهم تو را به خانه ببرم، my three-year-old Hero. قهرمان سه سالهٔ من. Your wounded feet tell a truth, which I can’t, پاهای زخمی‌ات حقایقی را می‌گویند که من نمی‌توانم with endless time and thousands of words. حتی در زمانی بی‌انتها و با هزاران کلمه بگویم. Your frail hands conquer hearts, which no one can, دست‌های نحیف تو قلب‌ها را آنچنان فتح می‌کند که هیچکس نمی‌تواند؛ with even millions of soldiers and swords. حتی با میلیون‌ها سرباز و شمشیر. Tonight, I heard your voice, my daughter, امشب صدایت را شنیدم، دخترم saying “I just want my father.” که گفتی فقط پدرم را می‌خواهم. Now I’m here beside you forever. اکنون در کنار تو هستم برای همیشه. I wanna take you home, می‌خواهم تو را به خانه ببرم، Close your eyes, it’s time to go. چشمهایت را ببند، وقت رفتن است. I wanna take you home, می‌خواهم تو را به خانه ببرم، my three-year-old Hero. قهرمان سه سالهٔ من. The little girl was hugging her father, دخترک پدرش را در آغوش می‌کشید، and playing with his tousled, dusty hair. و با موهای پریشان و خاک آلودش بازی می‌کرد. Listening to his tender lullaby, در حالیکه غرق در لالایی لطیف پدرش بود، she soared with him into the sky. همراه با او به سوی آسمان اوج گرفت. I wanna take you home, می‌خواهم تو را به خانه ببرم، Close your eyes, it’s time to go. چشمهایت را ببند، وقت رفتن است. I wanna take you home, می‌خواهم تو را به خانه ببرم، my three-year-old Hero. قهرمان سه سالهٔ من. @VetrMusic