خدایا ما همه توانمون رو گذاشتیم وسط، دیگه بقیش نیم نگاه شماست.

بشنویم از آقا‌حسن‌آقا (شهید حسن باقری): ما اومدیم بجنگیم، جنگ یه روزش پدافنده، یه روزش صبره، یه روزش مقاومته، یه روزش استقامته، یه روزش هم شوق و پیروزیه. اگر ما وابسته به شوق پیروزی باشیم، معلوم می‌شه برای دنیا داریم می‌جنگیم، برای اون حساب کتاب‌های خودمون نمی‌جنگیم، برای حساب کتاب‌هایی که خدا برامون قرار داده، برای اون‌ها نمی‌جنگیم.

رخت اِحرام نبسته، همه مُحرم شده‌ایم خودمانیم، سیاهی چه به ما می‌آید . .

روضه‌ی هر شبِ ما برکتِ روح‌الله است.

فدای تو همه چیزم، اگرچه ناقابل حسین‌جان.

در میانِ نبردِ زندگی تو نقطه‌ی امنِ منی.

راه کربلا از قدس میگذرد. مظلوم به دنبال عدالت علی‌ست و ظالم به دنبال شقاوت یزید. در این حال، ما به دنبال چه چیزی در این دنیا هستیم؟ #محرم

تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت . .

بلند شو؛ تو نباید به این زمانه ببازی.

؛ از قافله دوریم ولی کاش از آن دور یک ثانیه برگردد و ما را بپسندد.

‌ ؛ بیا که تجربه کردیم و غیرِ دیدنِ تو جراحتِ دلِ ما را نبود مرهم هیچ...

فکر کنید گلی دارید که محبتش در دلتان ریشه دوانده باشد. غروب‌ها پس‌از سیراب کردنش، قربان صدقه‌اش بروید و آنقدر حواستان پیِ‌اش باشد که انگار شیشه‌ایست در بغل سنگ‌لاخ های دریا. روزتان را با یاد او شروع کنید و شب‌‌ را با یاد او خاتمه. _ صبحی بیدار شوید و گلدان را شکسته و گل را پر پر ببینید. شما به چشم ندیدید که گل را چگونه تکه‌تکه می‌کنند اما زینب .س. به چشم خود دید که حسین .ع. را باد به هر سو می‌کشید. #محرم