eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
771 عکس
170 ویدیو
5 فایل
کهکشان آبیِ مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم پناهنده‌به‌کتاب‌ها | کهکشان‌جو| در غمِ غزه ثبت روزها از نگاه من در‌ مسیر‌ِ هدف نوشته‌های: #حدیث_سادات_مهدوی https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
دَوازده فروردین ؛ روز ِ انتخاب جمهوری اسلامی ، روز ِ آری گفتن به جمهوری اسلامی و نه گفتن به هرچه ، غیر اون ! تَبریک میگم بهت درخت انقلاب . .
مُرتاح
یکصد و ده مرتبه هو می‌کشم . .
سبزه ام را می سپارم ؛ دست آقای ِ نجف طالعم دست علی‌ع باشد برایم بهتر است . .
مُرتاح
این عملیات ، عملیات بی برگشته تهش یا شهادت ِ یا اسارت بدونید ! - دیالوگ‌موقعیت‌مهدی -
- اینجا نشستی مهمات نمییری ؟ خجالت نمیکیشی ؟ معاون لشکر اون جلو گیر کرده ! + نمیشه ! از کانال بخوام رد بشم باید از رو جنازه های‌رفقام‌رد بشم‌والله خجالت‌میکشم ! - دیالوگ‌موقعیت‌مهدی -
مُرتاح
یکصد و ده مرتبه هو می‌کشم . .
به اذن ِ علی اعلی ؛ به احترام ِ علی شروع می‌کنم این ماه را به نام ِ علی . .
مُرتاح
یکصد و ده مرتبه هو می‌کشم . .
بس که از عشق علی سر گشته ام ؛ عاقلان گویند کافِر گَشته ام . .
مُرتاح
به اذن ِ غروب ِ شلمچه . . اگر بخواهیم وصفی کوتاه از این پنج روزی که گذشته است بگوییم ، راستش را بخواهید کلمه کم آورده ام ، به قول ما نویسندگان قلم کم آورده ام ، یا صاحب قلم مددی . . حال و هوای ِ هویزه ، هفت تپه ، شلمچه غریبانه‌ست ، اینجا نزدیک تریم به ید ِ کریمانه الله ، نجوا ها دیگر نه پچ پچ‌گویانه ، بلکه به طور رسا و بدون ِ کم و کاستی به خالق ِ روح می‌رسد ، آسمانش شبیه به قلب ِ زلیخا خون به جگر شده است از آنچه بر دیدگانش بر جای مانده ، خاکی که بوی ِ جنون می‌دهد ؛ رملی که عاشقانه های ِ جوان ِ تکاور را در خود غلتاند ، اکسیژنی که تنفس می‌کنیم نفس ِ هزاران شهید گمنام و مفقود است . . ؛ این جاست‌ که میتوان اتکا کرد به زمین ِ گلگون کربلا ، زمینی که ابیاری شد از خون ِ هفتاد و دو تن مجنون الحسین ، غروبی که با غروب ِ کربلا فرقی ندارد ، فلذا غروب هر دو مکان آغشته به عشق ِ حسین‌ابن‌ابی‌طالب است ؛ همانقدر دلگیر ، همانقدر غم . هاله ای از جنون و تازگی در بر گیرنده‌ی انسان میشود و حالی شبیه به حال ِ دلتنگی ِ عاشق و معشوق به انسان دست می‌دهد ، وا عجبا از این انسان اکثریت شبیه به ما عاشق به زبان اما اقلیتی شبیه به شهدا ، عاشق ِ عملی ، فرق ها فرسنگ‌هاست . . قلم به طفره رفت و جوهر کم آمد
هدایت شده از مُرتاح
براى ِ تداوم انقلاب و خط ِامام به مجاهدت سخت‏ترى نيازمنديم . - آقاجان -
هدایت شده از امیــرالنَّـحــل
حامد کاشانی هم باید از تلوزیون حذف بشه و فضائل امیرالمومنین همچنان نگفته باقی بمونه!!
قلم تکوندم ، تا از حس‌م بنویسم از معشوقه‌هایِ این عاشق دیوانه بگویم . از فرطِ جنون قلم خودش شروع به رقص می‌کند ، رقصی چنانم آرزوست . نمیدانم ، از آن جوانِ تازِ داماد بگویم ، یا آن عروسی که تازه دو روز است که به خانه‌ی بخت رفته ، یا شایدم از آن دخترِ انقلابی بگویم که عاشقانه پای آرمان هایش ایستاد . آرمانش را آنجا نشان داد که گفت ، فلش بک‌سال ۱۳۵۷ : با حالی زار و خسته سه نفری اووردنش تو خونه گذاشتنش کنار تخت ، اون کبودی‌های زیر چشمش داشت قدرت تنفس و ازم می‌گرفت ، چقدر لاغر شده بود ، چشمش کل وجودش رو وارسی میکرد که ببیند چه به روز همسر ، همسفر ، بهتر است بگویم هم‌سنگرش آوردند ! چشمش که به انگشت های لاغر و کشیده‌ی مردش افتاد از نفس افتاد ، آن ناخن های بادمی دیگر نبودند . . علی‌حال گره روسری سفت کرد و چادرش را محکم تر نگه داشت ، آن شب ، پس از رفتن آشنایان و دوستان گفت ، میدونم خیلی اذیت شدی و اذیت شدم ، چشمانش به دست مردش افتاد او در تکاپوی پنهان کردن آن مصیبت بود . . گف قایمش نکن ! اون نشونِ عشقِ من بهش افتخار میکنم مرد ! افخار میکنم آرمانمون به حقیقت پیوست ، افتخار میکنم با کسی زندگی میکنم که در راه انقلاب از خودش مایه گذاشته . فلش بک ، اذان صبحِ ۱۲بهمن۱۳۵۷ جبیره بگیر وضو رو زخمات سر باز میکنن ، زود باش باید بریم ، الان امام میرسه ، راستی قرار با بچهها کل فرودگاه و گل بزاریم تا خود تهران دیدی بختیار چی گفته ؟ میگه آدم کنار کشیدن و استعفا دادن نیستم ، غلط کرده مردم بهتر میدونن چطور جوابشو بدن . اون لحضه که چشممون به سیمایِ امام افتاد باید بگم ، باید بگم تمام اون سختیا از دست دادن ادما همشون از بین رفت ؛ همشون ! چندین سال ترس و لرز و آزار و آذیت تموم شده بود ، امام اومده بود ، کار‌ ما تازه شروع شده ، باید بیشتر زخم بخوریم و ایستادگی کنیم ! آنچه شنیدید مکالمه‌ی دو مجاهدِ عاشق انقلابی بوده !
انقلاب‌ اسلامی همواره در اتاق‌ های غیر رسمی و با خط‌ شکنی آدمهای غیر رسمی جلو آمده است ، اگر قرار بود منتظر نهادها و روشهای رسمی بمانیم نه انقلاب پیروز میشد و ‌نه ادامه می‌یافت !!
آن‌ها که با خدا به هم پیوند خورده‌اند ؛ حتی در جدایی‌ها جمعند ؛ و دیگران حتی در جمعشان ، جدا هستند . - -
امام به ما آموخت ؛ که انتظار در مبارزه است . - سیدِشهیدانِ‌قلم ، آوینی ِ بزرگ -
مُرتاح
آن زمان بردن نام ِ [ ] حُرمت داشت ، این گونه نبود که هر از راه رسیده خمینی خمینی کند ، وَلله .
این گونه نفس را از قفس ِ تن آزاد کرد ؛ کُشت آن چه را که محبوب نخواست ، و دیده برگشود از آنچه معشوق به دل‌خوش نداشت ، قلمش را آنچنان می‌ رقصاند که گویی ، بال ِ ققنوس در هفت آسمان . . فردا روزیست که از جنون ِ عشق ، جان را فدای ِ معشوق کردی ؛ آری فردا تولد دوباره‌ی ِتوست ، سرور ِ سالار ِ شهیدان ِ اهل‌قلم ؛ آوینی ِ بزرگ ِ [ قلب ِ ] من . مبارک ؛
اگر نام دیگران جاوید ماند ، باید بگویم آن‌ها در نیمه‌های ِ شب سر بر سجده گذاشته و می‌گریند ! و آن‌ها همان‌هایی هستند ، که خوابشان در گرو ِ اتمام کار های ِ ناتمامشان است ، قالب از جسم تهی می‌کنند ؛ آنگاه است که دل به دل دار می‌رسد و شهید می‌شوی‌م .
در دل ِ شب تنها روشنایی برای ِ شماست تا قلب ِ عاشق ِ خستتون رو جلا بدید ، و کور سوی ِ امیدی شوید در ظلمات بی انتهای ِ آسمان ِ اُمید ِ شب . لاکن مِن باب اینکه شما با تلاش هایِتان هم می‌توانید برای ِ خدا جدای ِ از قلبی آکنده از پلیدی ، مغز و تفکری بسازید که لابه لای ِ مویرگ های ِ آن جوانه هایی همچو پیچک نمایان شود ، آن‌گاه‌ست که شما می‌توانید با تفکرات دست یافته‌تان مشتق ِ بر پیروزی ، غلبه کنید بر دشمنان ، که خود جهادی‌ست در راه ِ الله‌ . لِذا از قهرِمان ِ درونی خود که تنفس می‌کند ، عشق را تنها مگذارید تا گلگون نفس شود ، پروبالش دهید و عاشقانه به تماشای ِ پرواز ِ بی‌نهایتش بنگرید ، درست است ، شما روح ِ خود را جلا دادید و از قفس ِ بی‌رحم ِ دُنیا و تن آزاد نمودید . اینجاست که عاشق به معشوق می‌رسد ُ شهید می‌شوید .
حزب دموکرات 'کموله' کی بودن ؟ بسم‌الله
حزب ِ دموکرات یا کموله ها که از اوایل انقلاب و مخصوصا در دهه‌ی شصت آزار و اذیت بسیاری به مردم ِ مظلوم رساندن . جزو گروه های ضد انقلاب که در آدم کشی و جنایت دست ِ کمی از داعش نداشت .
مستقر در شمال غرب بودند [ کردستان ] عملیات ها در همون منطقه ها اجرا می‌شد ، و تغذیه‌شون از اسرائیل بوده . چند مورد از جنایاتشون رو نام می‌بریم . هدفشون مثل بقیه گروهک های ِ منافقین ، ایجاد ترس و تفرقه و تغییر انقلاب اسلامی بوده .
کموله ها تنفر بسیار شدید از پاسدار ها داشتند ، رشته افکارتون رو غرق در جملات کنید تا توانایی تبیین‌شون رو در مکان های مختلف داشته باشید . در مراسم عروسی مرسوم است برای ِ سلامتی و خوش یمنی گوسفند قربانی می‌کنند ، کموله های ِکردستان برای ِ عروسی فرزندانشون به جای ِ گوسفند [ معذرت می‌خوام ] پاسدار سر می‌بریدند ، و اما نحوه‌ی انجام این مراسم احمقانه به این شکل بوده ، سر رو که می‌بریدند ، سینی ِ گرمی رو ، به روی گردن می‌گذاشتن‌ تا خون از رگ ها خارج نشه ، و این عمل باعث می‌شد که خون در بدن باقی بمونه و فرد حتی به راه رفتن خودش ادامه بده ! این از رسم .
شخصی جرئت نمی‌کرد از زمانی که خورشید شروع به غروب کردن می‌کرد تا زمانی که خورشید دوباره طلوع می‌کرد از خانه هاشون بیرون بیان ، چون کموله ها سر رو میبریدن ، زن و بچه و کوچیک و بزرگم نداشت ، و سرشون رو به روی سینه هاشون میگذاشتن و وسط خیابون رها می‌کردن ، ترس و وحشت بین مردم وجود داشت .
اغلب با نخ ِ الماس یا سر ِ قوطی ِ کنسرو سر هارو می‌بریدند ، در رابطه با قوطی باید بگم به خاطر زجر کش کردن بوده . گفتن دیگر اتفاقات رو تو کانال صلاح نمی‌بینم ، ولی هستند سایت های ِ معتبری مثل سایت زیر که به قلم کشیدن ، از نظر بنده خانم ها و دخترخانم هایی که احساس می‌کنند به روحیشون لطمه می‌خوره نخونند . https://www.google.com/amp/s/www.yjc.news/fa/amp/news/7979724
حاج احمد متوسلیان ، شهید چمران ، و دیگر شهدای ِ ما که مجال ِ اسم بردن نیست ، خالصانه و عاشقانه برای از بردن این حَیَوانات و بازگردوندن آرامش به مردم تلاش بسیاری کردند .
اسلام و علی الحسین ؛
ام‌المومنین کی بودن ؟ بسم‌الله