eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
865 عکس
180 ویدیو
5 فایل
کهکشان آبیِ مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم کتاب‌خور‌ِ قهار | کهکشان‌جو| در غمِ غزه ثبت روزها از نگاه من در‌ مسیر‌ِ هدف نوشته‌های: #حدیث_سادات_مهدوی https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
فرخنده تولد م رو به همه‌ی شما تبریک میگم .
از فضیلت رفتن به مشهد این رو شنیدم که اگه تو راه مشهد بمیری ، شهیدی !
اونایی که کبوتر جلد مشهدن احتمالا با دقت زیاد متوجه اون دوتا شیری که در حال بلعیدن یه مردن شدن ، بالای ایوون نقاره‌خونه صحن انقلاب یاهمون صحن عتیق ِ ؛ داستانش این طوره که .
یه مدت بود بارون نیومده بود و مردم داشتن هلاک میشدن ؛ امام رضا‌ع رفتن مرو نماز خوندن بلافاصله بارون شروع کرد باریدن . . اونم تو فصل تابستون و این باعث شد محبوبیت آقا چند برابر بشه و مثل همیشه هم مامون میخواست ابهت امام رو بشکنه .
یه مهمونی گرفت و یه شخصی و اجیر کرد به اسم حمیدبن مهران تا امام رو متهم کنه به سحر ؛ تو مهمونی یه پرده بزرگ سفید زده بودن که دوتا شیر کشیده بود روش ، اون شخص به امام میگه که اگه سحر و جادو نکردی بی‌زحمت به این دوتا شیر بگو زنده بشن بیان منو بخورن .
امام بلافاصله به اون دوتا شیر نقاشی شده رو پارچه که پشت مامون بود اشاره کرد و گفت این ملعون رو ببلعید ، بی‌درنگ به صورت دو شیر واقعی خلق شدند و طوری اون ملعون رو بلعیدند که چیزی ازش باقی نموند . مامون از ترس بر پیشانی‌اش عرق چکه چکه میکرد . باقی رو بدون هیچ تغییر در نثر میزارم .
مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود ، گفت : الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد ! سپس گفت : یابن رسول الله ؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید . اگر می‌خواهید ، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم . [شه بِخِد گِته،ارواح‌ونه‌عمه] امام فرمود : من اگر خلافت را می خواستم ، به تو مهلت نمی‌دادم . ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم . -عیون الاخبار الرضا(ع) شیخ صدوق ج ۲، ص ۱۶-
سالها گریه به تو جرم تلقّی میشد گریه‌ ی هر شب ما برکت روح الله است .
خوبی و‌ بدی عمل ، دلیل خوبی و بدی آدم‌ نیست ، مگر آنجاکه نیت ها و انگیزه هاشناسایی شده باشد . استاد