بالا و پایین روزگار به ما میفهماند که زندگی یک جاده مستقیم نیست. بلکه زندگی، یک جاده پر پیچ و خم است. گاهی مانند شب های بارانی جاده چالوس پر خطر و ترسناک است و گاهی مانند روز های گرم و خشک جاده کرمان بیخطر و شیرین. و اگر کسی در میان برف و بوران جاده زندگی برایت زنجیر چرخ آورد او را هرگز از یاد نبر و در انتهایی ترین نقطهی قلبت از او مراقبت کن و در رفاقت برایش سنگتمام بگذار زیرا او در شب تار به دادت رسیده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه چیز باعث شد که این کودک دقایقی به فکر زخم و درد نباشد؟ و توکل علی الله . .
بسیار کلنجار رفت؛
اول با مرغابی ها و سپس با میخ در،
هرکه میپرسید چرا
میفرمود :«دلتنگ فاطمه ام .. »
وقتایی که شعر میخونم خیلی دلم برای شاعرا میسوزه. اونا نتونستن حرفشون و به زبون بیارن پس شعر گفتن تا خونده بشه و از اون طریق درک بشن ولی؛ دیگران اون شعر هارو میخونن تا بقیه درکشون کنن. یعنی شعر شاعر هیچ وقت بهدرد خودش نخورده. همیشه وسیلهای برای وصل دیگران به هم بوده. بنابر این شاعر هیچ وقت درک نشده و تنها مونده.
همون قضیه کوزه گر از کوزه شکسته آب مینوشد.
من هر صبح یا شب یه عکس از ماه میندازم، و تصمیمم اینه که از این به بعد اینجا به اشتراک بذارمشون.
تکلیف آدم اونجایی معلوم میشه که آقا امیرالمومنین علیهالسلام فرمایش میکنن: «اگر کوهی مرا دوست بدارد، در هم فرو میریزد:))))
(یعنی مصیبتها به سرعت به سراغ او آید، که این سرنوشت در انتظار پرهیزکاران و برگزیدگان خداست.) حکمت صد و یازدهم-ماحی-
یه جنگجو گاهی اوقات از چیزایی میگذره که حتی خودشم فکر نمیکرد روزی ازش بگذره. اینه قانون اول. در کلام راحته و در عمل طاقت فرسا.
رباتیک از سه محور اصلیِ، برق، مکانیک و کامپیوتر تشکیل شده. اصل اصلشم اینه که یه برنامهنویس حرفهای باشی و هوش مصنوعی رو از بر باشی تا یه کار خفن بتونی انجام بدی. بعد از اون کم کم مکانیکم شروع کنی تا بتونی کد هایی که زدی و به واقعیت تبدیل کنی. شاید بپرسین که برق پس چی؟ باید بگم وجود مکانیک و کامپیوتر باهم باعث میشه که از زیر و بم برق هم سر در بیاری. خلاصه ما که از ازل کامپیوتر شروع کرده بودیم و اونو(هوشمصنوعی/برنامهنویسی
) تا حد خوبی پیش بردیم و چند مدت قبل مکانیک و شروع کردیم.
این وسط یه روزی من به یه مشکلی برخوردم. اونم اینکه " اگه یه روزی جایی باشیم و به نور نیاز داشته باشیم باید چیکار کنیم؟ درحالی که اون مکان سنسور گرمایی داشته باشه و تمام روشنایی هایی که دردسترمون میتونه باشه گرما داره، مثل شمع، کبریت، چراغدستی و..." و این شد چالشی که من حدودا چند هفته درگیرش بودم. از اونجایی که پیوند ناگسستنی بین منو شیمی وجود داره به شیمی پناه بردم و تونستم جواب خوبی پیدا کنم. اینم که اینجا نوشتمش به این دلیل بود که از پیدا کردن پاسخش بسیار خرسندم و میتونم از خوشحالی بترکم.
کرم شبتاب نوری که از خودش انتقال میده هیچ گرمایی نداره. ولی خب ما نمیتونیم شیشه سس بهدست بگردیم دونه دونه کرم شبتاب پیدا کنیم که.
پس باید ببینیم چی میشه که شبتاب این جوری نور تولید میکنه. از واکنش لوسیفرین با اکسیژن یه نور سبز و زرد رنگی تولید میشه که برخلاف نور لامپ ها و.. هیچ گرمایی نداره. بهش میگن لومینسانس
حالا باید ببینیم چه واکنشی میتونه خاصیت لومینسانس و داشته باشه؟ و جواب درست دقیقا جایی بین جدول مندلیف داشت چُرت میزد درحالی که من برای پیدا کردنش لحظه شماری میکردم. جواب درست این بود. اکسایش ترکیب شیمیایی به نام لومینول.
که نور خوبی داره ولی هیچ گرمایی از خودش انتشار نمیده.
نورش خیلی خیلی قشنگه.
لومینول یه ترکیب پودریه که از نیتروژن، هیدروژن، اکسیژن و کربن تشکیل شده. شکلشهم کریستال سفید یا زرده. همونطور که بالا تر گفتم این ترکیب خاصیت لومینسانس داره و وقتی کنار یه اکسید کننده قرار بگیره به طرز عجیبی به یه رنگ آبیِ خاصی تغییر رنگ میده. و نورش هم به شدت زیاد و قشنگه.
میگم چرا انقدر علاقه به ماه دارم:
‐او(امیرالمومنین) کسی است که ماه،
در شب قدر با او سخن گفت.
ترجمه القطره،ج۲،ص۳۲۵.