🔵 با پیگیری دکتر حسین عبدلی ، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و راست بیمارستان ، چهار پزشک متخصص راهی بیمارستان فاطمیه بادرود شدند
▫️جراح عمومی
▫️متخصص زنان و زایمان
▫️متخصص رادیولوژی
▫️متخصص داخلی
🔹یادآور می شود هفته قبل نیز با پیگیری دکتر عبدلی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ؛ خانم دکتر سپهرنیا متخصص نورولوژی به بیمارستان بادرود اضافه گردید
https://eitaa.com/villagefami
دارندگان سهام عدالت چقدر سود دریافت خواهند کرد؟
🔹مدیرعامل شرکت سپرده گذاری مرکزی: مرحله سوم سود سهام عدالت سال ۱۴۰۱ از فردا (چهارشنبه) طی ۴۸ ساعت واریز میشود.
🔹دارندگان سبد سهام عدالت ۴۹۲ هزار تومانی مبلغ ۳۵۲ هزار تومان، ۵۳۲ هزار تومانی مبلغ ۳۸۰ هزار تومان و سبد سهام یک میلیون تومانی ۷۱۶ هزار تومان سود دریافت خواهند کرد.
https://eitaa.com/villagefami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️عاشقانههای پدر، دختری🥰
📌خطابهای از یک سرباز دهه هشتادی...
https://eitaa.com/villagefami
#هر_روز_با_قرآن
صفحه نورانی ۴۹۷ : آیه ۱۹ تا ۳۹ سوره دخان
ثواب تلاوت امروز رو هدیه میکنیم به ارواح طیبه شهدا و تمامی گذشتگان
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/villagefami
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃 🍂 🍃 🍂 1403/9/28
🍂 🍃 🍂 🍏
🍃 🍂 🍏
🍂 🍃
🍃 🍏
🍂
🍃
🍏
چهارشنبه قشنگــــــ پاییزیتون بـخیر🍃🍏
ان شـاءالله
امروز بهترین روز زندگیتون باشه🍂🍏
حــال خوب ، دلخوشی فراوان🍃🍏
رزق و بـرکـت بسیار
لبـریـز از شـادی و آرامـش....🍂🍏
ونگاه مهربان خدا نصیبتون🍃🍏
https://eitaa.com/villagefami
بررسی نقشه های هواشناسی نشان دهنده جوی ناپایدار و گذر امواجناپایدار می باشد.
از اواخر روز جمعه۳۰ آذرماه تا اوایل روز یکشنبه ابرناکی ، گاهی وزش باد نسبتاً شدید #بارش برف و باران و مه آلودگی و کاهش دید پیش بینی می شود.
دما از روز چهارشنبه تا اوایل شنبه روند افزایش و از اوایل یکشنبه کاهش محسوس خواهد داشت.
#هواشناسی شهرستان نطنز
https://eitaa.com/villagefami
کبابی قصابی حسین یوسفی کوبیده گوسفندی درجه یک سیخی 50هزارتومان
سفارشات برای شب یلدا پذیرفته میشود
بادرود خیابان امام کبابی قصابی حسین یوسفی 09199049925
https://eitaa.com/villagefami
روستای فمی
برنامه های هیئت میثاق با شهدا ⭕️هر هفته چهار شنبه ها ا🖌این هفته منزل حجت الاسلام مجید فارسی ⏰ساعت
محفل انس با قرآن منزل حجت الاسلام مجید فارسی
https://eitaa.com/villagefami
May 11
در روزگار قدیم تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت.
همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می داد.
همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می کرد. نزد دوستانش او را برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مرد دیگری برود و تنهایش بگذارد.
واقعیت این بود که او همسر دومش را هم بسیار دوست داشت. او بسیار مهربان بود و دائماً نگران و مراقب مرد بود. مرد در هر مشکلی به او پناه میبرد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید.
اما همسر اول مرد زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود. اما اصلاً مورد توجه مرد نبود. با وجود این که از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریباً هیچ توجهی به او نداشت.
روزی مرد احساس کرد به شدت بیمار است و به زودی خواهد مرد.
به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: من اکنون چهار همسر دارم ،اما اگر بمیرم دیگر کسی را نخواهم داشت، چه تنها و بیچاره خواهم شد ! بنابراین تصمیم گرفت با همسرانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند.
اول از همه سراغ همسر چهارمش رفت و گفت: من تو را از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟
زن به سرعت گفت: “هرگز” ؛ همین یک کلمه و مرد را رها کرد.
مرد با قلبی که به شدت شکسته بود به سراغ همسر سومش رفت و گفت: من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟
زن گفت: البته که نه ! زندگی در این جا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم. قلب مرد از این حرف یخ کرد.
مرد تاجر به همسر دوم رو آورد و گفت: تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر، میتوانی در مرگ همراه من باشی؟
زن گفت : این بار با دفعات دیگر فرق دارد. من نهایتاً می توانم تا گورستان همراه تو بیایم اما در مرگ … متأسفم !
گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد. در همین حین صدایی او را به خود آورد: من با تو می مانم ، هر جا که بروی تاجر نگاهی کرد ، همسر اولش بود که پوست و استخوان شده بود. غم سراسر وجودش را تیره و تار کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و به آرامی گفت: “باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت می بودم…
در حقیقت همه ما چهار همسر داریم!
١_ همسر چهارم که بدن ماست. مهم نیست چه قدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ ،اول از همه او، تو را ترک می کند.
٢_ همسر سوم که دارایی ماست. هر چقدر هم برایت عزیز باشد وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.
٣_ همسر دوم خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر صمیمی و عزیز باشند وقت مردن نهایتاً تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.
۴_همسر اول که روح ماست. غالباً به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست میکنیم. او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و تنها رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه باشد اما آن روز دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.
#داستان_کوتاه
https://eitaa.com/villagefami
#هر_روز_با_قرآن
صفحه نورانی ۴۹۸ : آیه ۴۰ تا ۵۹ سوره دخان
ثواب تلاوت امروز رو هدیه میکنیم به ارواح طیبه شهدا و تمامی گذشتگان
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/villagefami
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•