🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
سلام خدمت همگی🌺
خواهرعزیز که داستان زندگیتو گذاشتی تو کانال که خواهرشوهرتون با حسادتش زندگیتون نابود کرد😔ووااااای چقدر آتیش گرفتم چقدر غصه خوردم و بغض کردم،خدا نگذره ازشون چقدر اوایل زندگیتون قشنگ و لذت بخش بود ولی امان از آدم حسود یعنی کاری که خواهرشوهرت با زندگیت کرد حتی هوو یا جاری یا حتی دشمن آدمم اینطور نمیکنه بازندگی آدم.انقدرازخودگذشتگی و فداکاری و خانمی کردی وکسی قدر ندونست که آدم تو کاراشون میمونه.خوب کاری کردی عزیزم که از همچین مرد بی وفا که قدرخوبی هات ندونست جدا شدی ،ان شالله خدا خودش کمکت کنه و بهترین زندگی رو بهت ببخشه.و اما خواهرشوهر و شوهرت و اون دختر که آوارشد سر زندگیت رو فقققققط به خدا بسپار که خدا خودش بینا به اعمالمون هست.برات آرزوی خوشبختی و سلامتی و موفقیت دارم عزیزم.از راه دور بغلت میکنم🫂و به خدا میسپارمت🙏🌺
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
سلام بانو. داستان پرفراز و نشیب خانم کانال رو که حسادت خواهر شوهر زندگی اش رو خراب کرد خوندم.
فقط یه سوال از این بانوی مهربان و با گذشت داشتم که چرا ایشون طبق گفته های خودشون این همه آزار از خواهر شوهر بزرگش دید ولی همیشه خواهر شوهر بزرگه رو میبخشید و چشم پوشی میکرد و حتی شوهرشون به خاطر خانمش با خواهرهاش دعوا میکرده ولی باز این خانم با خواهر شوهر سازش میکرده و چیزی نمیگفته ولی تا دوبار پای شوهرش لغزید و رفت سمت دختر خانم مسن، سریع جمع کرد و رفت دنبال جدایی و ط لا ق.کاش تو پروسه ی طولانی ط لا ق ، وقتی شوهرش پشیمون بود ازش تعهد میگرفت تا دیگر سراغ اعتیاد و زن دیگری نره و بعدش هم اصلا یه مدتی میرفتن یه شهر دیگه خونه اجاره میکردند( شغل آقا هم که آزاد بود و میتونست هرجایی مجددا شروع به کار کند) تا به آرامش برسند و زخمهای روحیشون ترمیم میشد.دست کسی رو که تو باتلاق افتاده باید گرفت و بیرون کشید و نجات داد نه اینکه دستش رو که به طرفمون دراز شده نگیریم تا بیشتر تو باتلاق فرو بره. اعتیاد و خدای ناکرده خ یان ت هم یه جور باتلاقه.
نوشتند که شوهرشون بعد از گذشت ۳ سال از جدایی هنوز امید به برگشت به ایشون رو داره ولی ایشون انگار تمایل به بخشش و زندگی مجدد با ایشون رو ندارن.
یه سوال که از ایشون داشتم اینه که با اون همه حمایتها و محبت های خالصانه و عاشقانه هایی که این مرد طی سالهای زندگی مشترک برای ایشون ساخت و در مقابل خواهرها هیچ وقت طرف زنش رو ول نکرد و حامی اش بود، سزاوار هست که به خاطر یه لغزش هرچند اشتباه و ناراحت کننده، بخشیده نشه؟؟ یعنی لیاقت خواهر شوهر ایشون برای بخشش و گذشت بیشتر از شوهرشون هست؟؟ این آقا ه ر زه نبوده. بس که مشکلات روحی داشته از کشمش خانوادگی با خواهرهایش و مصرف دارو شاید دچار این اشتباه شده.
کاش این خانم که کوه گذشت و محبت هست حالا که شوهرش پشیمونه، به پاس محبتها و حمایت های همیشگی ایشون در گذشته چه در زمینه ی تحصیل و چه در زمینه ی خانوادگی و زناشویی ،این بار گذشت و بخشش اش رو نصیب شوهرش کنه و دستش رو بگیره و از چنگال اعتیاد نجات بده و انجمن NA ببردش تا دوباره به اعتیاد برنگرده.
من به هیچ عنوان ایشون و تصمیم شون رو قضاوت نمیکنم.این خانم ندیده برام محترم هستند. فقط نظرم رو گفتم.
کاش این پیام رو بزاری تو کانال و کاش این ماهی جان این پیام رو بخونه و فرصتی دوباره به شوهر سابقش بده و دوباره باهم زندگی کنند و عاشقانه ها بسازند🤲
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
سلام😍
سلام
وقت بخیر🌺
در جواب خواهر گلم که گفتین کسایی که دفاع می کنن از اون برادری که پول پدر پیر خودشو برمی داره حتما خودشونم اینجوری هستن.
عزیزم منم یکی از اونا بودم که از برادره دفاع کردم.
خواستم بگم خواهر گلم پدرشوهر من حقوق نداره که مابرداریم☺️
من وقتی با پدر شوهر بودم(طبقه ی بالارو خودم ساختم الان مونده واسه پدر شوهر) تمام قبضارو پرداخت می کردیم مهمون هم میومد ما به عهده می کشیدیم ،هزینه ی بیمارستان و پیششون مراقب بودن هم با ما بود
ایشون وضع مالی خوبی ندارن متاسفانه
من تا الان حسرت یه شام خوردن تو خونه ی پدر شوهر مونده رو دلم 😢
یا یه کادو واسه بدنیا اومدن بچه هام،
تو هر مناسبتی خودمون پول میذاریم تو پاکت میدیم بهشون که تو جمع بهمون کادو بدن☹️
بعد میایی می گی حتما از اون دسته از عروس یا پسرایی هستیم که پول از کارت پدرشوهر برمی داریم.🤔😔
من فقط می گم کسی نره میونه ی پدر و پسرو بهم بزنه
مثل خواهر شوهرای من که انقدر با دخالتها و تیکه پرونیا و زخم زبون اذیتمون کردن که فرارو به قرار ترجیح دادیم الان پدرو مادر پیرش تنها موندن😏الانم هر هفته می ریم سر می زنیم به روی مبارک خواهرشوهرا نمیارن که چرا برادرتونو اذیت کردید که فرار کنن
فقط به ما می گن هیچکس بهمون سر نمی زنه تنها موندیم
💝برایسلامتی و فرج آقا و خوشبختی جوونها صلوات💝
در ضمن شما و بقیه دوستان که قضاوت کور کورانه می کنن رو حلال می کنم شاید نتونستم منظورمو به خوبی برسونم دچارسو تفاهم شدین😉
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
سلام خدمت همگی💞
من همونم که گفتم دوتا خانم و یا آقا ساعت ۹اومدن خونمون بابام رفت مرغ خرید😅
خانمی که سوال ازم پرسیدی جونم برات بگه خواهر😅اینا از یه شهر دیگه(یه پنج شنبه) اومدن فامیل بودن ولی دور منو همون عصر پنج شنبه تو مراسم عزای فامیلمون😔میبینن و خواهرشوهرم ازمن خیلی خوشش اومد و دیگه بایه تیر دونشون زدن هم رفتن مراسم عزاداری هم اومدن آشنایی با ما بعد خواستن ببینن ما چطور با مهمانمون رفتار میکنیم🤔
چون از یه شهردیگه اومدن و مهمان بودن و یهویی ساعت ۹شب اومدن بابام سریع رفت دوتا مرغ از مرغ فروشی که خودشون با دستگاه پرشون رو دراوردن و خوردش کردن رو گرفت مامانم تا بابام بیاد چایی دادو برنج گذاشت و منو داداشام پیششون نشستیم و حرف میزدیم مامانم تو آشپزخونه سریع کارارو کرد بابام سریع کباب کرد دیگه ده و خورده ای شام خوردیم منم ظرفا رو که شستم رفتم اتاقم و بقیه ماجرا.
نمیشد که شام ندیم اگه شام نمیدادیم که منو نمیگرفتن😅😂😂😂بابام خیلی اجتماعیه همون برخورد اول کلی تحویلشون گرفت کلن مهمان دوست هست همین الانشم همینه شما ۱۱شب برو خونش فقط بفهمه شام نخوردی و چکارا که نمیکنه برای مهمونش قربونش برم😍🥰
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
سلام به همه دوستان و خصوصا ماهی بانو عزیز
خواستم تشکر بکنم از خانم عزیزی که بجای گفتن یه دونه مرغ گفتن یه متر مرغ وقتی اینو برای مادرم تعریف کردم کلی خندید خدا خیرتون بده بعداز مدتها خنده ی مادرم رو دیدم الهی شکر بازهم ممنونم بنده خوب خدا
ماهی بانو جان لطفا این پیام تشکر من از این خانم رو هم بذارین لطفا
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
قبل از ازدواج با خانومم سال ۸۳ چندجلسه بیرون از خونه با ایشون صحبت کردم
جلسه آخر به این نتیجه رسیدیم که اصلا بدرد هم نمیخوریم
من گفتم حالا که ۲هفته است داریم صحبت میکنیم بهتره بگیم که من به این نتیجه رسیدم از طرف مرد باشه بهتره شما از طرف خانواده تحت فشار نباشین
رسیدیم دم در خونه ی خانومم، پدرخانمم اصرار کرد بیام بالا چایی بخور
خلاصه رفتیم بالا و گفتم ما به این نتیجه رسیدیم که بدرد هم نمیخوریم
پدرخانمم که گوشش یه خورده مشکل داشت یه دفعه گفت خدا رو شکر به سلامتی ان شاءالله به پای هم پیر بشین
حالا من خنده😅 خانمم خنده😅 پدرخانمم هم که متوجه اشتباهش نشده بود خنده😅
مادر خانمم عصبانی😤
خلاصه نمیدونیم چی شد هفته ی بعد محضر صیغه ی محرمیت خوندیم تا بیشتر بهم فرصت آشنایی بدیم و شد آنچه که باید...
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃