ایتا - ‌𝖵𝗂𝗏𝖺𝗍

315 مشاهده00:11

اگر می‌شد صدا را در آغوش کشید، صدای تو پناهِ من
بود در برابر تمام خستگی‌هایم.

327 مشاهده00:12

دل بردی و من ماندم و چشمی که شب و روز
وامانده به این پرسشِ دیرین که کجایی؟

329 مشاهده00:12

161 مشاهده20:20

مرا همینطور ساده دوست داشته باش، با موهایی که نوازش می‌خواهند و دست‌هایی که نوازشت می‌‌کنند و چشم‌هایی‌ که به شرقیِ صورتِ من می‌آیند.

348 مشاهده20:20

مرا کجای خیالِ بی‌خیالت نشانده‌ای؟

278 مشاهده20:20

اگر فرصتی دوباره برای ما پیش آمد،
آهسته مرا ببوس، انگار که زخمی را می‌دوزی.

259 مشاهده22:16

نه چندان دلخوری از من، نه چندان دوستم داری مرا تا چند می‌خواهی بلاتکلیف بگذاری؟

254 مشاهده22:21

گر رود ‏دیده و عقل ‏و خرد و جان؛ تو مرو

265 مشاهده22:22

دوستت دارم و دانم که تویی دشمنِ جانم
از چه با دشمن جانم شده‌ام دوست ندانم

1 مشاهده22:33

1 مشاهده20:05

مطالب بعدی