eitaa logo
شبکه مجازی کتابخوانان
756 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1 فایل
این کانال، با هدف انعکاس فعالیت‌های ترویجی و فرهنگی برای کتابخوانان و کتاب دوستان در رده‌های سنی مختلف (کودک، نوجوان،بزرگسال) در مصادیق معرفی کتاب، پویش کتابخوان مجازی، آموزش و .... در فضای مجازی تشکیل شده است. ارتباط با ادمین: @ketabkhan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
22.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺معرفی کتاب «نگاه با محبت» بمناسبت سالروز ولادت پیامبر (ص) 🔺ارسالی از پروین رئیسی، مسئول کتابخانه 📍استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان کیار 🔊@vnmplib
19.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺نمایش کتاب به مناسبت هفته دفاع مقدس 🔺 ارسالی از مریم ابوالقاسم زاده و افسانه زینلی؛ کتابداران کتابخانه 📍استان کرمان، شهرستان کرمان 🔊@vnmplib
61.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 معرفی کتاب «خاکهای نرم کوشک» نوشته سعید عاکف در برنامه گون آیدین سیمای استان آذربایجان غربی، به مناسبت هفته دفاع مقدس 🔺توسط محسن ملک زاده، مسئول کتابخانه 📍 آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه 🔊@vnmplib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 معرفی صوتی کتاب « به امین بگو،دوستش دارم» نوشته: مریم راهی از منابع سیزدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی 🔺ارسالی از بهارک بختیاری، مسئول کتابخانه 📍استان همدان، شهرستان ملایر 🔊@vnmplib
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 نمایشگاه مجازی کتاب به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس 🔺ارسالی از نیره شاهرخی، کتابدار 📍استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان شهرکرد 🔊@vnmplib
25.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 بازنمایی منابع کتابخانه به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس 📍استان هرمزگان، شهرستان رودان، شهر زیارتعلی 🔊@vnmplib
✴️ با معرفی ۴ اثر؛ *منابع طرح «کتاب‌خوان ماه» ویژه مهر ۱۴۰۳ معرفی شد* ✴️ منابع طرح «کتاب‍خوان ماه» ویژه مهر ۱۴۰۳ با ارائه کتاب‌های «روایت انحراف»، «خانه حاج رحیم آقا کجاست؟»، «مامان بزرگ جدید» و «نسیم گره‌گشا» معرفی شد. 💢 علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به کتابخانه‌های عمومی کشور و امانت گرفتن کتاب‌های این طرح، آنها را مطالعه کنند. 🌐 iranpl.ir/xvwn 📱 [ایتا](https://eitaa.com/iranpl) | [روبیکا](https://rubika.ir/iranpl) | [سروش](https://splus.ir/iranpl) 🔊 @iranpl
📚معرفی متنی کتاب «دا» خاطرات سیده زهرا حسینی نویسنده :سیده زهرا حسینی ناشر:سوره مهر 📖آنچه به چشمم می خورد غیر قابل باور بود. من شهری نمی دیدم. همه جا صاف شده بود. سر در نمی آوردم کجا هستیم. هرجا می رفتیم حبیب توضیح می داد اینجا قبلا چه بوده است. هرجا را نگاه می کردم نمی توانستم.... 📖تشخیص بدهم کجاست، نه خیابانی بود نه فلکه ای و نه خانه ای. همه جا را تخریب و صاف کرده بودند. همه جا بیابان شده بود و از خانه ها جز تلی از خاک و آهن پاره چیزی به چشم نمی خورد. فقط میدان های وسیع مین ما را محاصره کرده بودند آنها آنقدر غافلگیر شده بودند که حتی فرصت جمع کردن این تابلوها را که برای نیروهای خودشان زده بودند ، نکرده بودند.... 📖همان طور که بین شهدا چرخ می زدم، یکهو احساس کردم پایم در چیزی فرو رفت. موهای تنم سیخ شد. جرأت نداشتم تکان بخورم یا دستم را به طرف پایم ببرم. لیزی و رطوبتی توی پایم حس می کردم که لحظه به لحظه بیشتر می شد. یک دفعه یخ کردم. با این حال دانه های عرق از پیشانی ام می ریخت. آرام دستم را پایین بردم و به پایم کشیدم. وقتی فهمیدم چه اتفاقی افتاده است، تیره پشتم تا سرم تیر کشید و چهار ستون بدنم لرزید.... 📖پایم در شکم جنازه ایی که امعاء و احشایش بیرون ریخته بود، فرو رفته بود. به زحمت پایم را بالا آوردم. سنگین و کرخت شده بود. انگار مال خودم نبود. کشان کشان تا دم تکه زمین خاکی آمدم. پایم را از کفش درآوردم و روی زمین کشیدم.... 🔺ارسالی از زهرا قاسم زاده، کتابدار 📍استان خراسان رضوی، مشهد مقدس 🔊@vnmplib
25.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺معرفی و خوانش کتاب" سفید برفی و هفت کوتوله "، نویسنده: ویکتوریا پارکر، مترجم: تارا کرباسی، انتشارات: نارنج 🔻توسط فاطمه پاشازانوسی، عضو کتابخانه 🔺ارسالی از زینب خزایی پول، مسئول کتابخانه 📍استان مازندران، شهرستان نوشهر 🔊@vnmplib
📚 معرفی کتاب *پایی که جا ماند* یادداشت‌های روزانه سیدناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق نویسنده: سیدناصر حسینی‌پور انتشارات سوره مهر کتاب پایی که جا ماند، اثری است به نویسندگی آزاده جانباز سید ناصر حسینی‌پور که وی آن را به یک گروهبان بعثی به نام ولید فرحان (سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت، که در زمان اسارت او را به فجیع ترین شکل ممکن مورد شکنجه و آزار اذیت قرار داده است) تقدیم کرده‌است. تقدیمیۀ این کتاب حکایت از روح متعالی و بزرگ سیدناصر دارد. این کتاب دارای ۱۵ فصل است...و اما معرفی کتاب به این شرح می باشد... سیدناصر حسینی‌پور، جانباز جنگ است. سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می‌رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیرة مجنون به اسارت عراقی‌ها درمی‌آید؛ در حالی که دیده‌بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کند. وقتی اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دورة بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل... 🔺 ارسالی از ژیلا عبدی، مسئول کتابخانه 📍استان تهران، شهرستان اسلامشهر 🔊@vnmplib