eitaa logo
مشاوره تاساحل آرامش...
583 دنبال‌کننده
77 عکس
42 ویدیو
7 فایل
⁉️نمی تونی با همسرت حرف بزنی فوری #دعواتون میشه؟می دونی چه کارهایی را #نباید در حقش انجام بدی؟ ⁉️می دونی چطور #توانمندیها تو باید بالا ببری؟ ⁉️می دونی چطوری افکار #مزاحم درمان میشه؟ ⁉️می دونی چطوری باید #حالتو خوب کنی؟ ارتباط باادمین: @delaram333
مشاهده در ایتا
دانلود
PTT-20221212-WA0004.opus
1.13M
□فایل_سوم□ ♒️ چیه❓ و چرا اینقدر شیعه اون رو منفور میداند و رد میکنه؟!❓ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
بعضی مانند فون کریمر و دوزی عقاید برهمایی و بودایی هندوستان را در آن مؤثر دانسته‌اند و در فلسفهٔ «ودان تا» آن را جستجو کرده‌اند.[۱۲] جمعی مانند مرکس و ماکدونالد و آسین پاسالیو و نیکلسون حکمت یونانیان، به ویژه طریقه اشراق و نوافلاطونیان را منشأ تصوف دانسته‌اند. بعضی مسیحیت و مانویت را مبدأ تصوف معرفی کرده‌اند. در کنار تمام این عقاید، عده‌ای نیز تصوف را زاییده مکتب اسلام و تعلیمات قرآن دانسته‌اند. لویی ماسینیون و سیدنی اسپنسر تصوف را پدیده‌ای می‌دانند که در زمینه اسلام بوجود آمده و آن را دنباله سیر تکاملی گرایش‌های زاهدانه نخستین سده رهبری اسلام به‌شمار آورده و پطروشفسکی ضمن تأیید این عقیده می‌گوید: صوفی‌گری بر زمینه اسلامی و بر اثر سیر تکاملی دین اسلام و در شرایط جامعه فئودالی پدید آمده و معتقداتی عرفانی غیر اسلامی موجب ظهور تصوف نشده ولی بعدها اندکی تأثیری در سیر بعدی آن داشته‌است.[۱۳] سعید نفیسی تصوف ایران را از عرفان عراق و بین‌النهرین و مغرب متمایز کرده و تصوف را حکمتی به کلی آریایی دانسته و هرگونه رابطه آن با افکار سامی را انکار کرده‌ است. وی همچنین تأثیر فلسفه نوافلاطونی و تفکر اسکندرانی، هرمسی، اسرائیلی، عبرانی و مانند آن را بر تصوف ایرانی مردود می‌داند.[۱۴] با این حال نفیسی تأثیر فلسفه مانوی را بر تصوف ایران و همانندی این دو روند فکری را تأیید کرده و تأثیر فلسفه بودایی را بر تصوف ایران و روابط متقابل این دو را با هم پذیرفته و طریقهٔ تصوف ایران را طریقه هند و ایران نامیده‌است.[۱۵]
طریقت و سلوک نزد صوفیه کوشش در زهد و عزلت است که برای آن آدابی در نظر گرفته شده‌است. آداب، در اصطلاح صوفیه مجموعه قواعد و رسوم و وظایفی است که رعایت آن‌ها «جهت تحسین اخلاق و تهذیب اقوال و افعال» بر سالکان طریقت لازم است.[۴۶]
خانقاه معرب خانگاه (زاویه یا رباط) محل اجتماع خاص و گذران و پذیرایی صوفیان مسافر یا مقیم است. گفته‌اند نخستین خانقاه در رمله شام توسط امیری انصاری (مسیحی) برای صوفیان ساخته شد. بنای خانقاه را از قرن ۴ و بعضی قرن ۶ قمری می‌دانند. هرچند تاریخ دقیق پیدایش خانقاه‌ها مشخص نیست، ولی به نقلی[چه کسی؟] هسته اولیه آن‌ها از مجالس ذکر زهاد و عرفایی که در یک مجلس دور هم به عبادت و ذکر مشغول می‌شدند تشکیل شده‌است. شاید بتوان گفت اولین آثار این‌گونه مجالس در بصره بوده و در قوت القلوب اثر ابوطالب مکی آمده‌است که مجالس ذکر در منزل حسن بصری (۲۵۸ قمری) تشکیل می‌شده و اشخاصی مانند ایوب سختیانی و مالک دینار و محمد واسع در این مجالس حضور داشته و ادامه دهنده جلسات بوده‌اند. در این زمان هنوز اطلاق کلمه خانقاه و صوفی به این مکان و اشخاص متداول نبوده‌است. از این حلقه، عبدالواحد ابن زاید، رباط عٌبادان (آبادان کنونی) را در نزدیکی بصره پایه‌گذاری کرد که افرادی مانند سلیمان دارانی وبشر حافی و سری سقطی (۲۴۴ قمری) در این رباط اقامت و به سیر و سلوک مشغول بودند. برای اولین بار، در نوشته‌های ابن حوقل، ساکنین رباط عبادان (آبادان) را صوفی نامیده‌است و نیز کلمه «دویره» برای نخستین بار به محفل عبدالرحمان سلمی (۴۱۲ قمری) و بعداً به محل درس و زندگی ابوسعید ابوالخیر اطلاق شده‌است. برای توصیف محل زندگی و مقبره بایزید بسطامی (۲۶۰ قمری) و سهل تستری (۲۸۲ قمری) از کلمه «صومعه» استفاده شده‌است.[نیازمند منبع]
عده‌ای که عمدتاً از مخالفان تصوف هستند[۴۹] معتقدند که می‌بایست این طرق مختلف را فرقه خواند[۵۰] و در مقابل اقطاب و مشایخ و دراویش عمدتاً طریق خود را سلسله می‌نامند. البته این موضوع مطلق نبوده و حتی برخی از مخالفین تصوف نیز در نوشتار و گفتار خویش مرز دقیق این دو را مشخص نکرده‌اند و گاهی اوقات از این طرق با عنوان فرقه و گاهی با عنوان سلسله یاد کرده‌اند. عرفاً و متصوفه هر چند یک انشعاب مذهبی در اسلام تلقی نمی‌شوند و خود نیز مدعی چنین انشعابی نیستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند، در عین حال یک گروه وابسته و به هم پیوسته اجتماعی هستند. یک سلسله افکار و اندیشه‌ها و حتی آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشیدنها و احیاناً آرایش سر و صورت و سکونت در خانقاه‌ها و غیره، به آن‌ها به عنوان یک فرقه مخصوص مذهبی و اجتماعی رنگ مخصوص داده و می‌دهد.[۵۱] به همین خاطر تفکیک این دو واژه از هم بسیار سخت خواهد بود. صوفیان معتقدند که هر صوفی، باید بتواند از عهده اثبات سلسله برآید؛ یعنی سلسله خود را بدون انقطاع به ائمه برساند[نیازمند منبع]، چون مدعی هستند که قطبیت ادامه امامت یا حداقل نیابت خاص است.[نیازمند منبع] سید هبةالله جذبی اصفهانی در رساله باب ولایت و راه هدایت، گفته‌است:[۵۲] مُجازین در زمان غیبت باید دارای نص اجازهٔ سلسله باشند که به امام، منتهی گردد. همچنین میرزاحسن اصفهانی، ملقب به صفی علیشاه در این باره می‌گوید:[۵۳] مرشد طریقت باید از عهدهٔ اثبات سلسله برآید که یداً به ید می‌رسد به امام. عراقی: اعتصام خلایق را گویند به حضرت الهی، به طریق عموم.[۵۴] جواد نوربخش: در اصطلاح صوفیه پیوند ولایت و نسبت خرقه تصوف را گویند که بدان وسیله اسرار طریقت به‌طور مسلسل و زنجیروار از حضرت رسول (ص) به اصحاب و سپس به مشایخ طریق یکی پس از دیگری سینه به سینه ادامه یافته‌است. گرچه در زمان‌ها و مکان‌های متفاوت به نام یکی از مشایخ معروف طریقت شهرت داشته٬‌اما در حقیقت: شاخ گل هرجا که می‌روید گل است خُمّ مُل هرجا که می‌جوشد مُل است گر ز بغداد و هری یا از ری‌اند بی مزاج آب
سلسله‌های تصوف در اسلام ویرایش مقالهٔ اصلی: فهرست طریقت‌های تصوف از همان آغاز به علل مختلف، سیر و سلوک عرفانی با شیوه‌ها و روش‌های گوناگون انجام پذیرفته‌است که این شیوه‌ها و سلیقه‌ها به عنوان طریقت یا سلسله، شناخته شده‌اند، اسامی برخی از معروف‌ترین سلسله‌های مهم تصوف اسلامی به شرح زیر است: ام‌السلاسل: سلسله معروفیه را گویند که اکثر سلسله‌های صوفیه از آن مشتق و منشعب شده‌اند٬‌[۵۶] سلسله قادریه: منسوب به عبدالقادر گیلانی (متوفی ۵۶۲ ه) ملقب به قطب الاعظم. پیروان این مکتب وحدت وجودی هستند؛ و به محبت و خدمت شهرت دارند. اگرچه در اصل از بین حنبلیها برخاسته‌اند، اما تا حدود زیادی اهل تسامح و مسامحه بودند. در این طریقت به حفظ سنت و شعائر تأکید می‌شود و این طریقت در سراسر بلاد اسلامی منتشر شده‌است. سلسله رفاعیه: منسوب به ابوالعباس سیدی احمد رفاعی بصری (متوفی ۵۷۸) است که سلسله شیوخ آن به معروف کرخی می‌رسد. پیروان این طریقت جهانگرد و خانه به دوش و در کار ریاضت و تربیت و ترتیب ذکر، تندروتر از قادریه‌اند. سلسله بدویه: منسوب است به سیدی احمد البدوی (متوفی ۶۷۵) که آنان را احمدیه نیز می‌نامند. سلسله بدوی در مصر انتشار زیادی پیدا کرد. در یکی از جنگهای صلیبی که سن لوئی به مصر حمله کرد پیروان این سلسله مسلمین را به جنگ با مسیحیان تشویق می‌کردند. اما بی‌بند و باری و می‌گساری آن‌ها بعدها از اسباب عدم توجه عامه مسلمین به آن‌ها شد. سلسله سهروردیه: منسوب به شهاب الدین عمر بن عبدالله سهروردی (متوفی ۶۳۲ ه) است که در تصوف طریقه‌ای معتدل داشت. وی عمل به فرایض دین را مقدمه وصول به حقیقت می‌شمرد. سلسله‌های جلالیه، جمالیه، زینبیه، خلوتیه و شعبه‌های متعدد و مختلف آن در آسیای صغیر، روشنیه در افغانستان از طریق سهروردیه نشات یافته‌اند. زکریای مولتانی، این طریقت را در هند رواج داد و پیروانی یافت. سلسله شاذلیه: منسوب به ابو الحسن شاذلی (متوفی ۶۵۶ ه) است. رعایت پنج اصل خوف ظاهری و باطنی، پیروی از سنت، عدم اعتنا به خلق، تسلیم و رضا، توکل در شادی و محنت، پایه اعتقادی این طریقت است. این سلسله در مصر و مغرب و بلاد عثمانی قدیم اعتبار تمام را کسب کرده‌است. سلسله‌های: جوهریه، وفائیه، مکیه، هاشمیه، عفیفیه، و قاسمیه، خواتریه در مصر و سلسله‌هایی مثل شیخیه، ناصریه، حبیبیه، و یوسفیه در مغرب، از آن منشعب شده‌اند. از طریق فریتیوف شوان شاخهٔ مریمیه از شاذلیه جدا شد؛ که پشتوانهٔ آن حکمت خالده است؛ پیر و قطب فعلی شاذلیه مریمیه در حال حاضر سیدحسین نصر است. سلسله نقشبندیه منسوب به خواجه بهاء الدین محمد نقشبند (متوفی ۷۹۲ ه). نقش بندیه خود شاخه‌ای بوده‌اند منشعب از سلسله خواجگان که منسوب بوده‌است به خواجه احمد عطاسیوی معروف به حضرت ترکستان. بعدها این سلسله در هند، مخصوصاً در دوره اقتدار مغول هند، نفوذ داشت. پیروان این طریقت در آغاز، طرفدار زهد و فقر و سادگی بودند و اندیشه وحدت وجودی داشتند، اما بعدها برخی از آنان به مدح گویی و مال‌اندوزی روی آوردند. سلسله چشتیه: این سلسله را معین الدین چشتی (۶۳۳) به وجود آورد؛ که فریدالدین شکرگنج (متوفی ۶۷۰ ه) و شیخ نظام الدین اولیاء (متوفی ۷۲۵ ه) از اخلاف وی هستند. سلسله اویسی: در مورد فردی که بانی این طریقت بوده چندان اطلاع دقیقی در دست نیست. هجویری در کتاب کشف المحجوب و جامی در نفحات الانس آورده‌اند که اویسی تحت مراقبت یکی از روحانیون به ریاضت و مجاهده نفس مشغول شد. این فرد را خاقانی ذکر کرده‌اند. اینان پیوند خود را به اویس قرنی می‌رسانند که از دوستداران محمد پیامبر اسلام بود در حالیکه هر گز او را ندید اما در دل از او بهره جست و مورد تربیت و ارشاد بیواسطه ایشان قرار گرفت. اویس در جنگ صفین کشته. از نامداران سلسله اویسی در دوره قاجار جلال الدین علی میرزا ابوالفضل عنقا می‌باشد که مرید سیدحسین قزوینی بود و بعد به سوی سید حسین دزفولی متمایل شد و در طریقت ذهبیه قرار گرفت سپس به محمد جاماسبی گروید و در نهایت بi سوی عبدالقادر جهرمی دست ارادت دراز کرد و در لباس روحانیت مدعی ارشاد و دستگیری گردید. در سلسله اویسی تظاهر به درویشی نمی‌کنند و خانقاه نیز ندارند و پیر دلیل هم در طریقت آنان موجود نیست. اینان در سلوک معتقد به نفوذ روحی ائمه یا بزرگی از بزرگان طریقت را در فرد و دریافت صورت ذهنی از ایشان در وجود سالک را ملاک سیر و سلوک می‌دانند.[۵۷] سلسله شطاریه: منسوب به عبدالله شطار en:Muhammad Ghawth (متوفی بین ۸۱۸ و ۸۳۲ ه) است سخنان او یادآور سخنان بایزید بسطامی و منصور حلاج است. این طریقه در سوماترا و جاوه نیز پیروانی دارد. سلسله مولویه منسوب به جلال الدین محمد بلخی رومی معروف به مولوی (متوفی ۶۷۲) که دو فرقه پوست‌نشینان و ارشادیه از آن برخاسته‌اند. پیروان این طریقت، معتقد به وحدت وجود هستند و توجه به وجد و سماع، قول و ترانه از مختصات این طریقت است. مولویه د
ر عهد دولت عثمانی‌ها کسب نفوذ کردند و بعد از روی کار آمدن جمهوری ترکیه نفوذ خود را از دست دادند و اکنون فقط در حلب و بعضی بلاد کوچک باقی‌ماندند. سلسله بکتاشیه: منسوب به حاجی بکتاش ولی (متوفی ۷۳۸ ه) این طریقت در حدود قرن هشتم هجری پیدا شد و در ترکیه در روزگار سلاطین عثمانی رواج یافت. در آداب و عقاید این فرقه، هم صبغه تشیع است و هم نوعی گرایش به تاویل و مسامحه. بعضی آداب و رسوم هم از تأثیر و تقلید نصارا در بین آن‌ها رواج یافته‌است. کلاه سفید، احترام به ادیان، مبارزه با ظلم، از خصوصیات آنان است. سلسله نعمت اللهیه: پیروان شاه نعمت‌الله ولی (متوفّی ۸۳۵. ق) را گویند. سلسله نعمت‌اللهی یکی از طریقت‌های تصوف است که از قرن هشتم هجری به بعد، به دلیل اجتهادات و خدمات شاه نعمت‌الله ولی٬‌از معروفیه به نعمت‌اللهی شهرت یافت.[۵۸] کلمهٔ نعمت‌اللهی از نام شاه نعمت‌الله ولی گرفته شده و چون در دوران او، پیروان او را «نعمت‌اللهی» می‌خواندند، این عنوان به کسانی که بعد از وی از عقاید و روش صوفیانه وی تبعیت کردند، داده شد. قبل از شاه نعمت‌الله نام طریقت همنام با قطب وقت بوده، چنان‌که در زمان معروف کرخی به معروفیه و در زمان جنید بغدادی به جنیدیه مشهور بوده‌است.[۵۹] شاه نعمت‌اللهی در قالب یک مثنوی سلسله خرقه [طریقت] خود تا حسن بصری و علی بن ابی‌طالب و پیامبر اسلام ذکر نموده‌است.[۶۰] براین اساس وی بیستمین قطب سلسله بعد از حسن بصری بود.
مخالفان: و علت انحطاطشان این بود که: اولاً: هر شانی از شئون زندگی که عامه مردم با آن سر و کار دارند وقتی اقبال نفوس نسبت به آن زیاد شد، و مردم عاشقانه به سوی آن گرویدند، قاعده کلی و طبیعی چنین است که عده‌ای سودجو و حیله باز خود را در لباس اهل آن مکتب و آن مسلک درآورده، و آن مسلک را به تباهی می‌کشند و معلوم است که در چنین وضعی همان مردمی که با شور و عشق روی به آن مکتب آورده بودند، از آن مکتب متنفر می‌شوند. ثانیاً: جماعتی از مشایخ صوفیه در کلمات خود این اشتباه را کردند که طریقه معرفت نفس هر چند که طریقه‌ای است نو ظهور، و شرع مقدس اسلام آن را در شریعت خود نیاورده، الا اینکه این طریقه مرضی خدای سبحان است، و خلاصه این اشتباه این بود که من درآوردی خود را به خدای تعالی نسبت دادند، و دین تراشیدن و سپس آن را به خدا نسبت دادن را فتح باب کردند، همان کاری را کردند که رهبانان مسیحیت در قرنها قبل کرده و روشهایی را از پیش خود تراشیده آن را به خدا نسبت دادند، همچنانکه خدای تعالی ماجرای آنان را نقل کرده و می‌فرماید: (و رهبانیة ابتدعوها ما کتبناها علیهم الا ابتغاء رضوان الله فما رعوها حق رعایتها). اکثریت متصوفه این بدعت را پذیرفتند و همین معنا به آن‌ها اجازه داد که برای سیر و سلوک رسم هائی و آدابی که در شریعت نامی و نشانی از آن‌ها نیست باب کنند، و این سنت تراشی همواره ادامه داشت، آداب و رسومی تعطیل می‌شد و آداب و رسومی جدید باب می‌شد، تا کار بدانجا کشید که شریعت در یک طرف قرار گرفت و طریقت در طرف دیگر، و برگشت این وضع بالمال به این بود که حرمت محرمات از بین رفت، و اهمیت واجبات از میان رفت، شعائر دین تعطیل و تکالیف ملغی گردید، یک نفر مسلمان صوفی جائز دانست هر حرامی را مرتکب شود و هر واجبی را ترک کند، کم‌کم طائفه‌ای بنام قلندر پیدا شدند، و اصلاً تصوف عبارت شد از بوقی و منتشایی و یک کیسه گدائی، بعداً هم به اصطلاح خودشان برای اینکه فانی فی الله بشوند، افیون و بنگ و چرس استعمال کردند.[۶۱][۶۲][۶۳]
سید روح‌الله خمینی در خصوص اینکه سید روح‌الله خمینی را جزو مخالفین و منتقدان تصوف به‌شمار آوریم یا جزو موافقین آن، اختلاف نظرهایی وجود دارد. عده‌ای با اشاره به برخی اشعار و افکارش او را در زمرهٔ طرفداران تصوف به‌شمار آورده‌اند، و عده‌ای نیز بر عکس، وی را منتقد و مخالف جدی تصوف دانسته‌اند.[۶۴][۶۵] وی ذیل حدیث کبر، در کتاب چهل حدیث نوشته‌است: حکیم متأله و فیلسوف بزرگ اسلام، جناب محقق داماد (رضوان الله علیه) می‌فرماید: حکیم آن است که بدن از برای او چون لباس باشد: هر وقت اراده کند، او را رها کند. او چه می‌گوید و ما چه می‌گوییم! او از حکمت چه فهمیده و ما چه فهمیدیم! پس، تو که به واسطهٔ چند مفهوم و پاره‌ای اصطلاحات به خود می‌بالی و به مردم کبریا می‌کنی، معلوم شد از کم‌ظرفیتی و کوچکی حوصله است و کمی قابلیت است. آن بیچاره‌ای که خود را مرشد و هادی خلایق داند و در مسند دستگیری و تصوف قرار گرفته، حالش پست‌تر و غمزه‌اش بیشتر است. اصطلاحات این دو دسته را به سرقت برده و سر و صورتی به متاع بازار خود داده و دل بندگان خدا را از حق، منصرف و مجذوب به خود نموده و آن بیچارهٔ صاف و بی‌آلایش را به علما و سایر مردم، بدبین نموده، برای رواج بازار خود فهمیده یا نفهمیده، پاره‌ای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده، گمان کرده به لفظ مجذوب‌علی‌شاه یا محبوب‌علی‌شاه، حال جذبه و حب دست دهد! ای طالب دنیا و ای دزد مفاهیم! این کار تو هم این‌قدر کبر و افتخار ندارد. بیچاره از تنگی حوصله و کوچکی کله، گاهی خودش هم، بازی خورده، خود را دارای مقام دانسته، حب نفس و دنیا به مفاهیم مسروقه و اضافات و اعتبارات پیوند شده، یک ولیده ناهنجاری پیدا شده، و از انضمام این‌ها یک معجون عجیبی و اخلوطه غریبه‌ای فراهم شود! و خود را با این همه عیب، مرشد خلایق و هادی نجات امت و دارای سرّ شریعت، بلکه وقاحت را گاهی از حد گذرانده، دارای مقام ولایت کلیه دانسته! این نیز از کمی استعداد و قابلیت و تنگی سینه و ضیق قلب است. حر عاملی معتقد است شیعه امامیه و همه طائفه اثنی عشریه اجماع داشته‌اند بر بطلان مذهب تصوف و ردّ بر صوفیه از زمان پیغمبر اسلام _صلی الله علیه وآله_تا زمان حاضر و همواره شیعیان اهل بیت به تبعیّت از امامان معصوم خود، در پی انکار صوفیه بوده‌اند[۶۶] وی همچنین معتقد است: تمام شیعیان، فرقه‌های صوفیه را انکار نموده‌اند و از امامان خویش احادیث بسیاری در نکوهش آنان نقل کرده‌اند و علمای شیعه کتاب‌های بسیاری را در ردّ این فرقه و اثبات کفر آنان تألیف نموده‌اند[۶۷]
اهل القرآن و انکار تصوف ویرایش احمد صبحی منصور از دانشمندان بزرگ اهل القرآن در خصوص نحوه پیدایش فرقه تصوف و همسویی آنان با اهل سنت در ظاهر احکام، و هماهنگی ایشان با مذهب تشیع در تقدیس بشر و حجر و مرقد و ضریح، در مقاله ای با عنوان: «المسلمون و عبادة الأحجار» می گوید: «سنیان صوفی مسلک در عصر عثمانی بیشترین قدرت و سلطه را در دست داشتند، درنتیجه ایشان بر عبادت اولیاء و تقدیس مرقد و ضریحانی که قبل از اسلام نزد عرب احترام داشتند سماجت و تاکید نمودند. درحالیکه رسالت اسلام بلحاظ قلبی و اعتقادی، دینی است که در آن تنها خداوند متعال مورد پرستش واقع می شود و نه هرگز بشر و یا حجر، و رسالت پیامبر به وسلیه کلام وحی هم، بخاطر تربیت اذهان و رهایی مردم از عبادت احجار و سنگ ها بود. درعین حال آیین تصوف در ارتقای رواج تقدیس بشر و قبور آنان موفق شد، ولذا مذهب تصوف با نگرش تسنن، بعنوان یک آیینی جدید روی کار آمد و برای این مذهب (نوپا) حقیقت و شریعتی تراشیده شد، و شریعتش بدین روش و معنا بود: ظاهرا تمسک به احکام مذهب تسنن در مواردی چون: نماز و زکات و روزه و حج، و البته همراه با نگاه و نگرش تصوف که اعتقاد داشتند: به تقدیس اولیاء و بزرگان مذهب تصوف و ایمان داشتند: به شفاعت و کرامت و معجزات آنان و همچنین (معتقد بودند به) تقدیس پیامبر و بزرگان صحابه و پیشوایان اهل سنت. این دائره اولیاء و آلهه مقدس ایشان، رونق گرفته و شدت یافت، ولذا برای اولیاء و بزرگان شان، حال نزد قبور واقعی و یا وهمی و غیرواقعی، دربیشتر مساجد کشورهای مختلف اسلامی که همواره نیز وجود دارد مراسمی درعبادت آنان اقامه شد. شیعه نیز قبل از ظهور تصوف، پیشوایان خود، علی و فرزندانش را تقدیس می کردند، لذا شیعیان در مساجد و حسینیه هایی که مخصوص و متعلق به مقتول کربلاء حسین بن علی است، به وفور قبور فراوانی را ایجاد و توسعه دادند.»[۷۲]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20221209-WA0001.opus
528.2K
♡فایل_اول♡ ♋️من تقریبا از سه سال یه چهار سال پیش که با آشنا شدم و اومدم توی فضای مجازی ❗️ اصلا احساسات خوبی رو تجربه نکردم، قبلش خیلی بهتر بودم ، ♨️حتی به سببش از دوست چند سالم جدا شدم حالا هم هیچ جوره نميتونم خودمو ازش جدا کنم تا از مدرسه میام خونه گوشی میگیرم دستم تا شب بشه بذارمش کنار(البته حالا يکسره نه اما کمم نیست)🤳 🔘کلا عصبی بودم عصبی تر شدم، از درسام عقب میوفتم همش ،با اینکه درسم خوبه و نمره پایین 18 تا حالا نداشتم فوقش یکی دوتا اما میترسم بیشتر شه ⚠️چون توی پایه حساسی هستم و باید درس بخونم . ❌ یه مشکل دیگه هم این‌که نمیتونم درست ریزی کنم یا کلا هیچ کدوم از کارامو کامل انجام نميدم 📲 همش میشینم پای گوشی با اینکه کار عقب مونده دارم بعضی موقع ها ميتونم غلبه کنم و کارمو انجام‌ بدم اما برای یک روزه. 🔺متأسفانه نماز هم نمیخونم درست و حسابی یکی در میون با این‌که من خیلی خدا و اهل بیت و قرآن رو دوست دارم اما بازم یه چیزی همیشه جلومو گرفته 🔙تا الان دوره و کلاس های مختلفی شرکت کردم اما دو سه جلسه بعد دیگه ولش ميکنم نمیتونم با خودم کنار بیام ببخشید اگر سرتون درد اوردم خسته‌ شدم از وضعیتم فقط مونده از خودم متنفر نیستم 🔴راستی من 16 سال دارم و امسال یازدهمم یه چیز دیگه هم من از موقعی که گوشی دار شدم توی جو اینستگرام رفتم و یه سال بعدشم طرفدار یک گروه خواننده کره ای بودم يعني اینها خيلی تاثیرات بدی دارن❓؟ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
PTT-20221212-WA0006.opus
855.6K
♡فایل_دوم♡ ♋️من تقریبا از سه سال یه چهار سال پیش که با آشنا شدم و اومدم توی فضای مجازی ❗️ اصلا احساسات خوبی رو تجربه نکردم، قبلش خیلی بهتر بودم ، ♨️حتی به سببش از دوست چند سالم جدا شدم حالا هم هیچ جوره نميتونم خودمو ازش جدا کنم تا از مدرسه میام خونه گوشی میگیرم دستم تا شب بشه بذارمش کنار(البته حالا يکسره نه اما کمم نیست)🤳 🔘کلا عصبی بودم عصبی تر شدم، از درسام عقب میوفتم همش ،با اینکه درسم خوبه و نمره پایین 18 تا حالا نداشتم فوقش یکی دوتا اما میترسم بیشتر شه ⚠️چون توی پایه حساسی هستم و باید درس بخونم . ❌ یه مشکل دیگه هم این‌که نمیتونم درست ریزی کنم یا کلا هیچ کدوم از کارامو کامل انجام نميدم 📲 همش میشینم پای گوشی با اینکه کار عقب مونده دارم بعضی موقع ها ميتونم غلبه کنم و کارمو انجام‌ بدم اما برای یک روزه. 🔺متأسفانه نماز هم نمیخونم درست و حسابی یکی در میون با این‌که من خیلی خدا و اهل بیت و قرآن رو دوست دارم اما بازم یه چیزی همیشه جلومو گرفته 🔙تا الان دوره و کلاس های مختلفی شرکت کردم اما دو سه جلسه بعد دیگه ولش ميکنم نمیتونم با خودم کنار بیام ببخشید اگر سرتون درد اوردم خسته‌ شدم از وضعیتم فقط مونده از خودم متنفر نیستم 🔴راستی من 16 سال دارم و امسال یازدهمم یه چیز دیگه هم من از موقعی که گوشی دار شدم توی جو اینستگرام رفتم و یه سال بعدشم طرفدار یک گروه خواننده کره ای بودم يعني اینها خيلی تاثیرات بدی دارن❓؟ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
PTT-20221212-WA0007.opus
1.18M
♡فایل_سوم♡ ❌ یه مشکل دیگه هم این‌که نمیتونم درست ریزی کنم یا کلا هیچ کدوم از کارامو کامل انجام نميدم 📲 همش میشینم پای گوشی با اینکه کار عقب مونده دارم بعضی موقع ها ميتونم غلبه کنم و کارمو انجام‌ بدم اما برای یک روزه. 🔺متأسفانه نماز هم نمیخونم درست و حسابی یکی در میون با این‌که من خیلی خدا و اهل بیت و قرآن رو دوست دارم اما بازم یه چیزی همیشه جلومو گرفته 🔙تا الان دوره و کلاس های مختلفی شرکت کردم اما دو سه جلسه بعد دیگه ولش ميکنم نمیتونم با خودم کنار بیام ببخشید اگر سرتون درد اوردم خسته‌ شدم از وضعیتم فقط مونده از خودم متنفر نیستم 🔴راستی من 16 سال دارم و امسال یازدهمم یه چیز دیگه هم من از موقعی که گوشی دار شدم توی جو اینستگرام رفتم و یه سال بعدشم طرفدار یک گروه خواننده کره ای بودم يعني اینها خيلی تاثیرات بدی دارن❓؟ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
PTT-20221212-WA0008.opus
1.1M
♡فایل_چهارم♡ ❌ یه مشکل دیگه هم این‌که نمیتونم درست ریزی کنم یا کلا هیچ کدوم از کارامو کامل انجام نميدم 📲 همش میشینم پای گوشی با اینکه کار عقب مونده دارم بعضی موقع ها ميتونم غلبه کنم و کارمو انجام‌ بدم اما برای یک روزه. 🔺متأسفانه نماز هم نمیخونم درست و حسابی یکی در میون با این‌که من خیلی خدا و اهل بیت و قرآن رو دوست دارم اما بازم یه چیزی همیشه جلومو گرفته 🔙تا الان دوره و کلاس های مختلفی شرکت کردم اما دو سه جلسه بعد دیگه ولش ميکنم نمیتونم با خودم کنار بیام ببخشید اگر سرتون درد اوردم خسته‌ شدم از وضعیتم فقط مونده از خودم متنفر نیستم 🔴راستی من 16 سال دارم و امسال یازدهمم یه چیز دیگه هم من از موقعی که گوشی دار شدم توی جو اینستگرام رفتم و یه سال بعدشم طرفدار یک گروه خواننده کره ای بودم يعني اینها خيلی تاثیرات بدی دارن❓؟ 💯هر چند جو مخرب اینستا رو قبول دارم و بلاخره توی این اغتشاشات و سمهای رسانه ای حذفش کردم ⏪ اما مورد دوم ، اونم کنارگذاشتم اما نه کامل چیکارکنم⁉️ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
PTT-20221209-WA0002.opus
378.8K
♡فایل_پنجم♡ ❌ یه مشکل دیگه هم این‌که نمیتونم درست ریزی کنم یا کلا هیچ کدوم از کارامو کامل انجام نميدم 📲 همش میشینم پای گوشی با اینکه کار عقب مونده دارم بعضی موقع ها ميتونم غلبه کنم و کارمو انجام‌ بدم اما برای یک روزه. 🔺متأسفانه نماز هم نمیخونم درست و حسابی یکی در میون با این‌که من خیلی خدا و اهل بیت و قرآن رو دوست دارم اما بازم یه چیزی همیشه جلومو گرفته 🔙تا الان دوره و کلاس های مختلفی شرکت کردم اما دو سه جلسه بعد دیگه ولش ميکنم نمیتونم با خودم کنار بیام ببخشید اگر سرتون درد اوردم خسته‌ شدم از وضعیتم فقط مونده از خودم متنفر نیستم 🔴راستی من 16 سال دارم و امسال یازدهمم یه چیز دیگه هم من از موقعی که گوشی دار شدم توی جو اینستگرام رفتم و یه سال بعدشم طرفدار یک گروه خواننده کره ای بودم يعني اینها خيلی تاثیرات بدی دارن❓؟ 💯هر چند جو مخرب اینستا رو قبول دارم و بلاخره توی این اغتشاشات و سمهای رسانه ای حذفش کردم ⏪ اما مورد دوم ، اونم کنارگذاشتم اما نه کامل چیکارکنم⁉️ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20221214-WA0012.opus
1.53M
🛑برای موفقیت در سنین بالا چه کارهایی را باید در انجام دهیم ؟ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20221214-WA0011.opus
1.83M
💯اینکه در بحث ازدواج باید به یک آرامشی برسیم ،باعث نمیشود در همسر یاشوهر متوقف شویم و آن را همه چیز بدانیم؟❓ ⇱درحالی ک شاید باوجود انتخاب درست ،بر صلاح پروردگار،ازدواج خوبی نداشته باشیم⁉️؟ .:::| ••••●❥JOiN👇 🆔 @voice_reza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا