هوس
چیز عجیبی است!
مردم آن را با عشق اشتباه میگیرند..
بعضیها نام آن را نیاز انسان معرفی میکنند...
افرادی آن را شر می نامند!
و عدهای آن را میپرستند...
هوس
همه این ها هست و هیچ یک نیست!
چه بسا هوسی که منجر به عشق شود
و عشقی که به هوس آلوده شود!!!
چه بسا هوسی که اگر نباشد انسان معنا نمیشود
و اگر بیش از حد باشد شیطان نام میگیرد
و چه بسا هوسی که پرستیدنی باشد
اما به شرک منجر شود
هوس
قصه تناقصهاست...
که در ترادف صاحبش خلاصه میشود...
#مواجّـالروح
گاهی با خودم فکر میکنم که چرا انقدر به بندگانت بها دادی؟!
چرا بی چون و چرا در توبه را باز گذاشتی و هیچگاه نمیبندی؟
چرا هر چقدر هم گنهکار باشیم باز میبخشی؟
چرا انقدر ما را دوست داری؟!
چرا؟!...
میدانی؟!...
وقتی کوله بار گناهانم چنان سنگین میشود که خود هم نمیتوانم آن را حمل کنم
دلم میخواست انقدر مهربان نباشی
تا شاید کمتر احساس خجالت داشته باشم!
اما با خودم می اندیشم
که خجالت هزار بار نه...صدها هزار بار بهتر از حس درماندگی است
و تو این را میدانستی
شاید برای همین بود که در برابرمان مهربان بودی
تا خجالت بکشیم اما...هیچگاه درمانده نشویم...
درمانده از بی پناهی
از این کوله بار شرمندگی
از این گناههای "تکراری"...
و لا تقنطوا من رحمه الله را از این پس این گونه معنی کنید
که حق داری خجالت کشی
اما درماندگی...
نه!!!
#مواجّـالروح