نمیگم نمیدانستم سخت است!
نمیگویم نمیدانستم نیاز به تلاش دارد
اما...
فکر میکردم با این کارهای کوچک خودم دارم به اصطلاح قدمی در ظهورت میگذارم!
حتما خندهدار است، نه؟
که فقط تلاشهایم را به اصطلاح به ساعتی بیخوابی خلاصه میکردم و فکرهای بزرگ در ذهنم میپروراندم!
میدانی کجا متوجه عمق فاجعه شدم؟؟
هنگامی که از دوستدارانت شنیدم!!!
از کسانی که هدفشان نابود کردن اسرائیل بود!
از کسانی که ناامید نشدند، فراتر از خودشان رفتند، از بیشتر از خودشان مایه گذاشتند!
از کسانی که ساعتها بیخوابی کشیدند و تلاش کردند و از جان مایه گذاشتند، اما تا امامشان میگفت: باید بیشتر تلاش کنیم، باید به این نقطه برسیم! خودشان را مخاطب میدانستند و بیشتر و بیشتر و...بیشتر میدویدند!
ببخش اقا، ببخش که از خودمان برایت مایه نگذاشتیم!
ببخش که تا پای ابرویمان رسید پا پس کشیدیم!
ببخش که بیخوابی نکشیدیم و با جان وسط نیامدیم!
ببخش که تلاش را از زندگیهایمان حذف کردیم و فقط سخن گفتن را سرمشقمان کردیم!
شرمندهایم، به خدا که خودمان هم میدانیم کم کاری کردیم، تازه اگر کاری کرده باشیم!
شرمندهایم، سر به زیریم و فقط...نمیدانم چطور بگویم، همان شرمندگی را میگویم که قلب را به درد میاورد و...
اقا، میدانم که هنوز به ما امید داری، میدانم که هنوز خطابمان میکنی و هنوز هم چشم انتظار به ما داری! میدانم...
دعایمان میکنی؟ که سربازت شویم؟ که برایت تهرانی مقدم شویم؟ حسن باقری و صیاد شیرازی شویم؟ احمدی روشن شویم و از ما راضی شوی؟
اراده کردهایم...اراده کردهایم قدس را محل شنیدن صدایت ثبت کنیم! اراده کردهایم به اقامتت نماز بخوانیم و لبخندت را، شادیت را بیینیم!
دعایمان کن که ارادههایمان باقی بمانند و باز قول شکستهای به عهدهای بسیارمان اضافه نشود!
شنیدیم! صدایت را که صدایمان میزنی و...و امدیم که سرباز کوچک، خیلی کوچکی برایت باشیم!
اگر کم کاری کرده بودیم شرمندهایم! اما برای جبران امدهایم...
در اغوشمان میگیری؟
دستمان را محکم در دستانت میفشاری؟
و ما را به عنوان سلیمانی و سید حسن کوچکت میپذیری؟
اقا، مولا...
از زندان نفسمان ازادمان میکنی؟!!
#مواجّـالروح
مَـوّاجـ...؛
من میرم تو افق محو شم:))))
اول اینکه طرف دانشجو بین الملل بوده:///
مَـوّاجـ...؛
اول اینکه طرف دانشجو بین الملل بوده:///
یمنی بودن و رفته بودن کشور خودشون که شهید شدن...
مَـوّاجـ...؛
من میرم تو افق محو شم:))))
دوم اینکه طرف امیرکبیری بوده نه شریفی://////
مَـوّاجـ...؛
دوستان...
چند وقتیه فکرمو درگیر کرده و امشب قسمت شد اجراییش کنم...
مَـوّاجـ...؛
چند وقتیه فکرمو درگیر کرده و امشب قسمت شد اجراییش کنم...
ان شاالله میخوایم یه گروه داشته باشیم برای ترک گناه...
مَـوّاجـ...؛
ان شاالله میخوایم یه گروه داشته باشیم برای ترک گناه...
اونم نه همه گناها
من قدم هنوز به اونجا نرسیده:)
دونه دونه پیش میریم
مَـوّاجـ...؛
اونم نه همه گناها من قدم هنوز به اونجا نرسیده:) دونه دونه پیش میریم
و گناهمونم به خودمون مربوطه
حق بازگو کردنش رو تو گروه نداریم!