لزوم دریافت غرامت از باکو بدلیل آلودگی دریای کاسپین براساس اصل «پرداخت آلوده ساز »
(خودداری باکو از انتشار نتایج تحقیقات در خصوص دفن زباله های هسته ای توسط این کشور در بستر دریای کاسپین )
علیرغم تائید گزارش های مربوط به نقش گسترده شرکت دولتی نفت سوکار جمهوری آذربایجان و همچنین شرکت بریتیش پترولیوم در آلودگی نفتی دریای کاسپین، دولت باکو از پاسخگویی در این خصوص خودداری می کند .
علاوه بر این، علیرغم اینکه دادستانی کل جمهوری آذربایجان دو دهه پیش در خصوص بررسی اخبار مربوط به دفن زباله های هسته ای توسط دولت باکو در بستر دریای کاسپین وعده داده است، هنور نتایج این پرونده مهم منتشر نشده است .
روزنامه های ینی مساوات و اکسپرس چاپ باکو در تاریخ 5 ژوئن 1999 در خبری تکاندهنده فاش ساختند که دولت باکو در قبال دریافت 260 هزار دلار برای هر کانتینر زباله هسته ای، آنها را در بستر دریای کاسپین دفن می کند. این زباله های اتمی از اوکراین با کشتی به گرجستان و از آنجا از طریق راه آهن به جمهوری آذربایجان منتقل می شوند.
علاوه بر آلودگی نفتی و موضوع دفن زباله های هسته ای دریای کاسپین، سالانه ورود میلیون ها تن فاصلاب تصفیه نشده شهری از شهرهای باکو و سومگائیت به دریای کاسپین نقش زیادی در به مخاطره انداختن اکوسیستم این دریای بسته دارد.
با توجه به نقش باکو در آلودگی دریای کاسپین و تبعات منفی مضاعف آن به ایران به دلیل نوع جریان آب و نزدکی باکو به سواحل ایران، بسیاری از کارشناسان بر لزوم پیگیری حقوقی جهت دریافت غرامت از باکو در چارچوب اصل الزام آور «پرداخت آلوده ساز» (اصل حقوقی آلوده ساز – پرداخت کننده) تاکید می کنند .
برای تبیین این موضوع سوالات متعددی مطرح است، از جمله:
ابعاد و مصادیق نقش باکو و شرکت انگلیسی بی پی در آلودگی نفتی دریای کاسپین چگونه است؟
دلیل نشت هزارتن تن نفت از میادین نفتی جمهوری آذربایجان به این دریا در جریان عملیات استخراج چیست؟
با توجه به افشاء گری روزنامه های ینی مساوات و اکسپرس در خصوص دفن زباله های هسته ای در بستر کاسپین، این زباله های هسته ای ازک دام کشورها و از چه طریقی به جمهوری آذربایجان حمل و در بستر دریای کاسپین دفن شده اند؟
ایجاد لکه های بزرگ و شناور نفتی در دریای کاسپین و تشدید آلودگی این دریا، چه تبعاتی دارد؟
چرا ایران بیشترین زیان را از آلودگی دریای کاسپین می بیند؟
اصل حقوقی پرداخت آلوده ساز چه جایگاهی در حقوق بین الملل و قوانین ملی کشورها دارد؟
با توجه به الزوم آور بودن کنوانسیون محیط زیست کاسپین موسوم به «کنوانسیون تهران» برای همه کشورهای ساحلی، اصل پرداخت آلوده ساز چه جایگاهی در این کنوانسیون مهم دارد؟
راهکارهای حقوقی پیگیری دریافت غرامت از باکو و دیگر کشورهای آلوده کننده نفتی دریای کاسپین کدامند؟
برای مشاهده پاسخ این سوالات، به ویدئو اظهارات دکتر احمد کاظمی پژوهشگر ارشد حقوق بین الملل و اورآسیا در لینک زیر مراجعه نمائید:
https://aparat.com/v/kVgXT
ساعاتی قبل در یک کارخانه مهمات سازی متعلق به وزارت دفاع باکو در شیروان، انفجاری رخ داد که طی آن دست کم یک نفر کشته و ۱۹ نفر زخمی شدهاند.
وستانیوز
https://eitaa.com/westavarzesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸در روز های دوم و سوم مردادماه، ناقوس کلیساهای ایران در حمایت از "آرتساخ غیور و مظلوم" به صدا درآمد. با به صدا درآمدن ناقوس کلیساها، ارامنه ایران خواستار آن شدند که وجدان جهانیان بیدار شده و از بروز بحران فجیع انسانی در قره باغ کوهستانی جلوگیری شود.
وستانیوز
چالش های زیست محیطی ارس و نقش ایروان، باکو و آنکارا
(واقعیت ها و تحریف ها در موضوع آلودگی ارس)
رودخانه بین المللی ارس به عنوان یکی از مهمترین رودخانه های جهان با چالش های زیست محیطی مهمی مواجه است اما به نظر می رسد مهمترین چالش این رودخانه برخوردهای گزینشی وسیاسی با مباحث زیست محیطی این رودخانه توسط برخی کشورها و لابی های قومی است .
رودخانه ارس به طول 1072 کیلومتر از کشور ترکیه شروع و از مرز ایران با نخجوان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان عبور و نهایتا به رودخانه کورا و دریای کاسپین می ریزد.
طی سالهای اخیر بحث آلودگی ارس به واسطه ورود پساب های کارخانه مس و مولیبدن ارمنستان واقع در منطقه آگاراک مطرح بوده است اما این موضوع به یکباره در هفته های اخیر از منظر رسانه ای اوج گرفت.
فارغ از هیاهوهای رسانه ای، موضوع آلودگی ارس توسط کارخانه مس ارمنستان طی سالهای اخیر با جدیت توسط وزارت امورخارجه و دستگاههای ذیربط دنبال شده و تذاکرات لازم در این خصوص و همچنین سایر شرکت های خارجی سهیم در کارخانه مذکور ارایه شده است، دولت ایروان نیز توضیحاتی در خصوص اقدامات انجام شده و در حال انجام، ارایه کرده است.
با وجود این پیگیریهای ایران، لابی های قومی وابسته به باکو و آنکارا، از یک سو با بزرگنمایی این موضوع از پرداخت به سایر چالش های زیست محیطی و عوامل آلودگی ارس خودداری و از سوی دیگر با کذب پراکنی به یکباره مدعی آلودگی اتمی ارس توسط نیرگاه متسامور ارمنستان شدند. موضوعی که به دلیل دوری نیروگاه مذکور از ارس و همچنین بر اساس نتایج پایش های «مرکز ایمنی هسته ای کشور»، کذب بودن آن آشکار است .
مرحله جدید شانتاژ رسانه ای و روانی لابی های قومی در این خصوص، حدود یک ماه قبل از شروع دور جدید «پروژه تبلیغات منفی در خصوص خشک شدن دریاچه ارومیه» آغاز شد که حاکی از زمینه سازی «ماده گرگ¬پرستان وابسته به باکو و آنکارا» برای این موضوع بوده است. مساله ای که در سازماندهی کمپین های مربوط به آن، نقش «مرکز تهاجم سایبری رژیم صهیونیستی مستقر در باکو» نیز مشهود است.
در چنین شرایطی سوالات متعددی مطرح می شود از جمله :
دلیل رویکرد لابی های قومی وابسته به باکو و آنکارا در تمرکز به نقش ارمنستان در آلودگی ارس و سکوت در برابر اقدامات مخرب باکو و آنکارا که منجر به آلودگی و همچنین کاهش آب ارس شده است، چیست؟
چه عواملی در گذار «ماده گرگ¬پرستان وابسته به باکو و آنکارا» از رویکرد «بزرگنمایی نقش کارخانه مس در آلودگی ارس» به رویکرد «کذب پراکنی در خصوص آلودگی اتمی ارس توسط ارمنستان» موثر بوده است؟
دلیل واهمه لابی های قومی وابسته به باکو و آنکارا از مطرح شدن ابعاد غیرحقوقی سدسازی های ترکیه بر روی ارس و کاهش پنجاه درصد آب این رودخانه مشترک چیست؟
جنجال آفرینی ها درباره آلودگی ارس توسط کارخانه مس ارمنستان، با رویکرد خاندان علی اف برای انحراف افکار عمومی از نقش باکو در آلودگی نفتی دریای کاسپین و دفن زباله های هسته ای در بستر آن، و ورود فاضلاب¬های شهری نخجوان به ارس چه ارتباطی دارد؟
دلیل سکوت رسانه ای در خصوص اقدامات دو سال اخیر باکو در انحراف مسیر آب رودخانه های متصل به ارس و تاثیر این موضوع بر کاهش آب این رودخانه مشترک چیست؟
چرا موضوع فاجعه زیست محیطی در منطقه گئده¬بای جمهوری آذربایجان بدلیل استفاده از سمّ سیانور در استخراج طلا از معدن تحت مالکیت خاندان علی اف و انگلستان، و اعتراضات مردمی به آن، مورد توجه «ماده گرگ پرستان» قرار نگرفت ؟
رویکرد ایران به موضوع آلودگی ارس و نقش ایروان، باکو و آنکارا در آن چیست ؟ چه راهکارهایی حقوقی در این خصوص وجود دارد؟
برای مشاهده پاسخ این سوالات، به ویدئو اظهارات دکتر احمد کاظمی پژوهشگر ارشد حقوق بین الملل و اورآسیا در لینک های زیر مراجعه نمائید:
https://aparat.com/v/4gmHI
و
https://ahmadkazemi.com/?p=1262
🔸قدرت نرم آمریکا در آسیای مرکزی
کارشناس قرقیز: (در جوامع آسیای مرکزی) پروژه هایی با گرایشات اسلامی تحت حمایت آمریکا، به ترویج افکار رادیکالی می پردازند.
مرکز مطالعات اوراسیا در دانشگاه دولتی سن پترزبورگ و مرکز تحلیلی دانشگاه دولتی مسکو، در یک مطالعه، به تحلیل "قدرت نرم" ایالات متحده در آسیای مرکزی پرداختند. در این تحقیقات، با چندین کارشناس از آسیای مرکزی گفتگوهایی صورت گرفت، که در ادامه به گوشه ای از آنها اشاره می کنیم.
کارشناس قرقیزستانی، طالیبک اوروسکولوف، با اشاره به تمرکز ویژه و گستردگی «قدرت نرم» غرب در آسیای مرکزی، اظهار داشت: امروزه مسائلی که از سوی غرب در جامعه ما ترویج می شود، در بالاترین سطوح گفتمان جامعه از جمله مسائل سیاسی تأثیر گذاشته و جامعه ما اتمیزه شده است. این احتمالاً از مهمترین اهدافی است که غرب آن را دنبال می کند.
اوروسکولوف افزود: تحرکات فرهنگی و اجتماعی آمریکا در این منطقه، در زمینه های مختلفی از جمله حقوقی و روزنامهنگاری گرفته تا آموزشی و زیستمحیطی فعال است. اخیرا شاهد حمایت های آمریکا، حتی از کوچکترین همایش های اقتصادی و اجتماعی هستیم. هدف از چنین پروژه هایی جلب اعتماد و سپس ترویج ارزش های غربی در میان ساکنان روستایی و محلی جامعه است. از طرفی، آنها از پروژههای آموزشی زیادی برای کودکان حمایت می کنند. من معتقدم در این دوره ها، علاوه بر دانش های اولیه و اساسی، ارزش های غربی نیز به طور نامحسوسی ترویج می شود.
وی با تاکید بر وجود انگیزه هایی برای از بین بردن یکپارچگی جامعه، افزود: امروزه شاهد ترویج گسترده و تبلیغ فعال لیبرالیسم، فمنیسم، LGBT و ... از سوی نهادهای وابسته به غرب هستیم. از طرفی، پروژه هایی با گرایشات دینی (اسلامی) وجود دارند که با حمایت آمریکا به ترویج افکار رادیکالی می پردازند. این عوامل باعث درگیری هایی خواهد شد، که منجر به تکه تکه شدن جامعه می شود.
علیبک جکشنکولوف اظهار داشت: فعالیت سازمان های غیردولتی آمریکایی را می توان به حوزه های سیاسی، اقتصادی، بشردوستانه و کار با نیروهای انسانی تقسیم کرد. در این چهار حوزه است که سیستماتیک کار می کنند؛ اوضاع اقتصادی، سیاسی را در محافل حکومتی دنبال می کنند و بعد بهانه می سازند و وضعیت را متزلزل می کنند.
زرینه اومتالیوا، با اشاره به فعالیت های اجتماعی آمریکا، اظهار داشت: مبارزه برای جذب منابع انسانی و همکاری های گسترده با وبلاگ نویسان، روزنامهنگاران، هنرمندان و... در جریان است. آمریکا افکار عمومی را با الگوسازی و سلبریتیسازی هدایت می کند. آنها به افکار جهت می دهند و حقیقتا نوعی انحصار افکار در حال شکل گیری است.
کارشناس ازبکستانی، شیرزاد مجیدوف نیز با اشاره به تلاش های آمریکا برای ایجاد تصویری غیرحقیقی از زندگی و فرهنگ غربی در نگاه مردم منطقه، اظهار داشت: در حال حاضر، تمامی جوامع آسیای مرکزی به سوژه های تمام عیار «قدرت نرم» غرب تبدیل شده اند. برخی رسانه ها با حمایت غرب، به تبلیغ و نشر اطلاعات در مورد زندگی در آمریکا می پردازند. یعنی این تصور ایجاد می شود که آمریکا سرزمین موعود است و همه باید برای رسیدن به آن تلاش کنند.
وی افزود: این واقعیت دیده می شود که تمایل برای رسیدن به ایالات متحده، گاهی افراطی و غیر منطقی است؛ تا جایی که مردم ده ها هزار دلار به واسطه ها برای کمک در امر مهاجرت می پردازند و این یک تجارت بین المللی برنامهریزی شده است. یعنی «قدرت نرم» ایالات متحده واقعاً کار می کند، و نه تنها از طریق نهادهای رسمی، نه تنها از طریق سفارتخانه ها، نه تنها از طریق برنامه های مختلف USAID، حتی از طریق مؤسسات غیررسمی با ماهیت عمومی
وستانیوز
🔸رئیس جمهور روسیه پیشنهاد ایجاد یک هاب لجستیکی برای کریدور شمال-جنوب در سواحل این قاره را داده است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه روز پنجشنبه گفت: کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) می تواند مسیر کوتاه تری را برای کالاهای روسیه به آفریقا نسبت به کانال سوئز فراهم کند.
پوتین در جلسه عمومی اجلاس روسیه و آفریقا در سن پترزبورگ توضیح داد که مسکو "فعالانه درگیر تغییر جهت گیری حمل و نقل و جریان بار به سمت کشورهای جهان جنوب، از جمله آفریقا است."
کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب که به عنوان جایگزینی برای کانال سوئز معرفی می شود، یک سیستم حمل و نقل چند حالته به طول 7200 کیلومتر است که مسیرهای کشتی، ریلی و جاده ای را برای جابجایی محموله بین روسیه، ایران، آذربایجان، هند و آسیای مرکزی به هم متصل می کند.
کریدور بین المللی حمل و نقل شمال-جنوب که ما در حال توسعه آن هستیم، با هدف دسترسی کالاهای روسی به خلیج فارس و اقیانوس هند است که از آنجا می توانند از طریق کوتاه ترین مسیر دریایی به قاره آفریقا برسند. پوتین گفت: طبیعتاً از این کریدور می توان در جهت مخالف نیز استفاده کرد - برای عرضه کالاهای آفریقایی به بازار روسیه.
به گفته پوتین، روسیه به دنبال تضمین اتصال متقابل در طول مسیر و راهاندازی خطوط منظم حمل و نقل بار است. انتظار می رود حجم کالاهای ارسال شده از طریق کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب طی هفت سال آینده تقریباً سه برابر شود و رهبر روسیه پیشنهاد ایجاد یک هاب لجستیکی برای این کریدور در سواحل آفریقا را داد.
افتتاح یک مرکز حمل و نقل و لجستیک روسیه در یکی از بنادر در سواحل آفریقا چیز خوبی خواهد بود، شروع خوبی برای این کار مشترک.
پوتین گفت: ما اطمینان از پوشش گستردهتر قاره آفریقا با پروازهای مستقیم و مشارکت در توسعه شبکه راهآهن آفریقا را مهم میدانیم. اینها وظایف کلیدی هستند که ما به دوستان آفریقایی خود پیشنهاد میدهیم تا با یکدیگر در مورد آن همکاری کنند.
روسیه بارها پیشنهاد کرده بود که کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب میتواند جایگزینی برای کانال سوئز شود، آبراه ۱۹۳ کیلومتری مصر که دریای مدیترانه را به دریای سرخ متصل میکند که روزانه حدود 12 درصد تجارت جهانی از طریق آن انجام می شود.
ساخت کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب در اوایل دهه 2000 آغاز شد، اما توسعه بیشتر آن با توجه به تحریمهای غرب که روسیه را مجبور کرده است جریان تجاری خود را از اروپا به آسیا و خاورمیانه تغییر دهد، انگیزه جدیدی به خود گرفته است.
بر اساس گزارش وزارت حمل و نقل روسیه، مجموع جریان محموله در امتداد کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب در سال 2022، 14.5 میلیون تن بوده است و پیش بینی برای سال جاری 17.6 میلیون تن است. پیش بینی می شود تا سال 2030 حجم تجارت از طریق این کریدور به 41 میلیون تن برسد.
کریدور شمال – جنوب که در آغاز راه، محصول اراده و عزم روسیه، ایران و هند در سال ۲۰۰۰ میلادی برای ایجاد گذرگاه حمل و نقل بار بود، در طول سال های بعد، شاهد پیوستن شمار دیگری از کشورها به این مسیر تزانزیتی بود.
آنچه برای این کشورها در پیوستن به این مسیر ترانزیتی انگیزه بخش بود این بود که مسیرهای متداول برای ارسال کالا از هند به سمت سن پترزبورگ روسیه که از کانال سوئز عبور میکند، حدود ۱۴ هزار و ۵۰۰ کیلومتر طول دارد اما کریدور ایران در این مسیر تنها هفت هزار و ۲۰۰ کیلومتر است که بهره گیری از این ظرفیت، ۴۰ درصد زمان ترانزیت و ۳۰ درصد هزینه های حمل و نقل را کاهش می دهد.
وستانیوز
نگاهی حقوقی به اقدام باکو در انسداد کریدور لاچین
(چرا به قحطی کشاندن اجباری جمعیت غیرنظامی، مصداق جنایت بین المللی است؟)
هشت ماه است که جمهوری آذربایجان، کریدور لاچین را که معبر طبیعی جغرافیایی و تاریخی برای اتصال قراباغ کوهستانی به ارمنستان هست، مسدود کرده است .
این روند طی هفته های اخیر همزمان با مذاکرات مقامات جمهوری آذربایجان و ارمنستان در بروکسل تشدید یافته است که حاکی از ارتباط موضوع با فرایند اروپایی مذاکرات است.
در موافقتنامه آتش بس 2020 مسکو کریدوری برای اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان پیش بینی نشده و بدون درج «مکان و نوع» تنها بر خطوط مواصلاتی تاکید شده است که اکنون بخش هوایی آن باز است، بنایراین هیاهوی باکو در این خصوص و توجیه رفتارش در کریدور لاچین به این بهانه، مبنای حقوقی ندارد.
از لحاظ سیاسی باکو در پشت این هیاهو و بموازات طرح مسیر باصطلاح بشردوستانه آقدام، چهار هدف از انسداد کریدور لاچین دنبال می کند. اول: قطع کردن دائمی ارتباط قراباغ کوهستانی با ارمنستان با هدف ادغام اجباری جمعیت ارامنه با جمهوری آذربایجان یا اخراج و جابجایی اجباری آنها. دوم : زمینه سازی برای عدم تمدید ماموریت صلح بانان روسی و اخراج آنها از منطقه قفقاز برای فراهم شدن حضور بیشتر ناتو، ترکیه و رژیم صهیونیستی . سوم : تحمیل شرایط غیرمشروع خود به ارمنستان در مذاکرات مرزی و مباحث مربوط به درون بوم ها. چهارم : نمایش تبلیغاتی برای پیگیری تحقق دالان تورانی ناتو یا همان کریدور جعلی زنگزور، اگرچه باکو هر چند پرهزینه، به این نتیجه رسیده است که این توهم ژئوپلیتیکی، دست یافتنی نیست.
در اوضاع و احوال فعلی حاکم بر ارمنیان ساکن در قراباغ علاوه بر قصور روسیه، اشتباهات دولت غربگرای پاشینیان، تحریکات نئوعثمانی ترکیه، رویکرد اروپا در ترجیح انرژی بر حقوق بشر، نیز نقش دارند. گذشته از این رویکرد خاندان علی اف حاکی از برنامه ریزی برای نوعی پاکسازی قومی، جابجایی اجباری، اخراج جمعیت غیرنظامی و استحاله فرهنگی ارامنه قراباغ است. این رویکرد که کم و بیش منطبق با رویکرد باکو در خصوص سایر اقلیت ها نیز است، باردیگر بی اساس بودن شعارهای خاندان علی اف در تضمین حقوق و امنیت ارامنه و سایر اقلیت های قومی را نشان می دهد.
گذشته از مباحث سیاسی، اقدام باکو در انسداد کریدور لاچین از منظر حقوق بین الملل نیز قابل ارزیابی است. بویژه اینکه در پی شکایت ارمنستان، دیوان بین المللی دادگستری اسفند 1401 (فوریه 2023) با صدور دستور موقت اعلام کرد که باکو باید «تمام تدابیری که در اختیار دارد را برای اطمینان از حرکت بدون مانع در امتداد کریدور لاچین به کار بگیرد».
سوالی که مطرح است که اینکه آیا این اقدام باکو، مصداق به «قحطی کشاندن اجباری جمعیت غیرنظامی» محسوب می شود؟
چرا به قحطی کشاندن جمعیت غیر نظامی مصداق جنایت بین المللی محسوب می شود؟
مصادیق به قحطی کشاندن اجباری در تاریخ معاصر که با محکومیت های بین المللی همراه بوده اند، کدامند؟
وضعیت عناصر مادی و عناصر روانی (قصد) جرم، در اقدام باکو در انسداد کریدور لاچین از منظر حقوقی چگونه است؟
بر اساس اساسنامه دیوان بین المللی کیفری منظور از جنایت علیه بشریت چیست؟
چرا باید ایران و سایر کشورها به وضعیت فعلی قراباغ و تحولات جاری در قفقاز حساس باشند؟
برای مشاهده پاسخ این سوالات، به ویدئو اظهارات دکتر احمد کاظمی پژوهشگر ارشد حقوق بین الملل و اورآسیا در لینک زیر مراجعه نمائید:
https://aparat.com/v/TQY2K
و
https://ahmadkazemi.com/?p=1443
🔸 اردوغان شرایط عادی سازی ارمنستان و باکو را گشایش فوری به اصطلاح کریدور زنگزور و انعقاد زودهنگام معاهده صلح نامید.
وستانیوز
🔸اردوغان: دالان زنگزور باید بلافاصله باز شود
رئیسجمهور ترکیه در دیدار وزیر خارجه آذربایجان:
کریدور زنگزور باید بلافاصله باز شود و یک صلح فراگیر هرچه زودتر حاصل شود.
هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه نیز در نشست خبری مشترک با همتای آذربایجانی خود مدعی شده بود که افتتاح کریدور زنگزور یک رویداد ویژه در دوره جدید است
وستانیوز
🔸 دادگاه عالی تاجیکستان، «پایگاه اطلاع رسانی حوزه» را در فهرست رسانه های تروریستی قرار داد
مرکز مطبوعات دادگاه عالی تاجیکستان امروز(1 آگوست)، لیستی از سامانه های اینترنتی را تحت عنوان «فهرست رسانه های ترویج دهنده تروریسم» منتشر کرد که در بین آن ها، پایگاه اطلاع رسانی حوزه «hawzah.net» نیز به چشم میخورد.
مرکز مطبوعات دادگاه عالی تاجیکستان، در توضیح این فهرست نوشته است:
«فهرست سامانه ها و صفحات اجتماعی، که از نظر دادگاه عالی تاجیکستان، به عنوان رسانه های دنبال کننده اهداف تروریستی شناخته شده و فعالیت آنها در تاجیکستان ممنوع گشته است»
در اطلاعیه دادگاه عالی تاجیکستان همچنین ذکر شده است:
«بر اساس ماده 307 قانون جنایی تاجیکستان، برای هرگونه همکاری در تهیه یا انتشار مطالب با تشکیلات تروریستی [لیست فوق]، عمل جنایی تلقی گشته و پیگرد قانونی خواهد داشت»
سامانه ها و صفحات مجازی ذکر شده در فهرست دادگاه عالی تاجیکستان، غالبا مربوط به جریانات مخالف سیاسی حکومت تاجیکستان بوده و ارتباطی به جریانات تروریستی ندارند. قرار داشتن سایت «حوزه نیوز» در این فهرست نیز تأییدکننده این مطلب می باشد.
لازم به ذکر است که طی چند سال گذشته، نهادهای امنیتی تاجیکستان، اقدام به بازداشت گسترده تاجیکان تحصیل کرده در ایران کردند، که تعداد زیادی از فارغ التحصیلان تاجیک حوزه های علمیه، بدون برگزار شدن دادگاه علنی و اعلام جرم، کماکان در زندان های تاجیکستان به سر میبرند و گفته شده است که این افراد بر اساس ماده 307 مورد محاکمه قرار گرفته اند.
وستانیوز
🔸باکو در حال ایجاد یک رابطه استراتژیک قوی با عربستان سعودی است.
حکمت حاجی اف دستیار رئیس جمهور باکو در مصاحبه ای با روزنامه سعودی الشرق الاوسط گفت:
باکو از موضع ریاض در محکومیت تجاوز نظامی ارمنستان به آذربایجان و تلاش های این کشور برای حفظ صلح و امنیت در منطقه بسیار قدردانی می کند.
آذربایجان حملات پهپادی و حملات موشکی علیه عربستان را صریحاً محکوم می کند و چنین اقداماتی را غیرقابل قبول می داند
وستانیوز
🔸پاشینیان باکو خواهان امضای معاهده صلحی با ایروان است که امکان درگیری در مرز ارمنستان و آذربایجان و سپس طرح ادعاهای ارضی علیه ارمنستان را فراهم می کند.
وستانیوز
🔸کارشناس سیاسی ارمنستان کارن ایگیتیان: ایران میدانند کریدور زنگزور بر ضد این کشور است.اگر باکو و ترکیه بر ایجاد آن اصرار کنند،ایران برای متوقف کردن آنها به زور متوسل میشود.
ایران شاهد تداوم همکاری باکو و اسرائیل و عدم تغییر سیاست ضدایرانی باکو است. البته مقامات باکو دیوانه نیستند که بخواهند با ایران بجنگند، ولی علیف منتظر تشدید مشکلات اقتصادی ایران و سواستفاده از ناآرامیهای داخلی احتمالی آینده در این کشور است.
وستانیوز
🔸ایران، ازبکستان و ترکمنستان کریدور حمل و نقل ایجاد می کنند.
سرویس مطبوعاتی وزارت حمل و نقل ازبکستان گزارش داد: وزارت راه و شهرسازی ایران و وزارت حمل و نقل ازبکستان در خصوص ایجاد کریدور حمل و نقل با تماس با ترکمنستان گفتگو کردند.
وستانیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸رزمایش بی انتهای ارتش جمهوری باکو در مرز با ایران و ارمنستان همچنان ادامه دارد
وستانیوز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین الملل
(رویکرد دولت باکو برای نسل کشی فرهنگی تالشان )
علیرغم اینکه تالشان بزرگترین اقلیت قومی در جمهوری آذربایجان هستند، مصادیق متعددی در خصوص نقض نظام مند حقوق آنها وجود دارد.
تالشان بیش از یک و نیم میلیون نفر از جمعیت ده میلیونی کشور کثیرالمله جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهند.
در دوره حکومت ایلچی بیگ اوج گیری سیاست های شوونیستی قومی منجر به شکل گیری جمهوری تالش مغان در جنوب جمهوری آذربایجان در سال 1993 شد.
علیرغم سقوط ایلچی بیگ، و روی کارآمدن خاندان علی اف، آنها نیز با در دستور کار قرار دادن رویکردهای «تک قومی سازی»، روند تضییع حقوق فرهنگی، زبانی، مذهبی، اقتصادی و همچنین حق تماس تالشان را در پیش گرفتند.
بطوریکه دولت جمهوری آذربایجان بموازات تداوم رویکرد نفرت پراکنی علیه تالشان و تمسخر فرهنگ تالشی، در آمارهای رسمی تعداد آنهارا کمتر از تعداد ارامنه جمهوری آذربایجان اعلام می کند .
چگونگی وضعیت تالشان از منظر حقوق مصرّح در «حقوق بین الملل اقلیت ها» از چند زاویه قابل بررسی است، از جمله:
مهمترین حقوق مصرح برای اقلیت ها در اعلامیه 1992 سازمان ملل کدامند؟ و تالشان جمهوری آذربایجان از این منظر چه وضعیتی دارند؟
چرا قتل رهبران اقلیت ها، از منظر حقوق بین الملل، نسل کشی محسوب می شود ؟
مصادیق نقض حقوق تالشان جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین الملل اقلیت ها کدامند؟
چرا تالشان امکان مشارکت موثر در عرصه های مختلف در جمهوری آذربایجان و تاسیس مراکز فرهنگی و رسانه ای را ندارند ؟
رویکرد خاندان علی اف به اسناد و کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر اقلیت ها چگونه است؟
برای مشاهده پاسخ این سوالات، به ویدئو اظهارات دکتر احمد کاظمی پژوهشگر ارشد حقوق بین الملل و اورآسیا در لینک زیر مراجعه نمائید:
https://www.aparat.com/v/PmxTq
و
https://ahmadkazemi.com/?cat=8
🔸ایروان و تهران قرارداد «گاز در ازای برق» را با افزایش حجم تا سال 2030 تمدید کردند.
این سند به امضای آرام قازاریان مدیر شرکت «ایروان تی اس» و مجید چگنی رئیس شرکت ملی گاز ایران رسیده است. گنل سانوسیان، وزیر اداره سرزمینی و زیرساخت های ارمنستان، این معامله را سودآور خواند، زیرا فرصت هایی را برای رشد واردات گاز ایران و صادرات برق ارمنستان باز می کند.
وستانیوز