eitaa logo
💠یکــــ گام تا خـــــــدا💠
528 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
407 ویدیو
40 فایل
✍🏻خدایا دل مرا آنقدر صاف بگردان تا قبل از پایین آمدن دستم دعایم مستجاب گردد . . #ادمین_تبادل 👇🏻👇🏻👇🏻 @mohamd_saleh کانال های ما:👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/clip_manave_kootaah 👇🏻 https://eitaa.com/ADAB_ZANDGE
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌟 زنگ تفکر ✍پس از درگذشت پدر، پسر، مادرش را به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می‌کرد. یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش در حال جان دادن است! پس با شتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند. از مادرش پرسید: مادر چه می‌خواهی برایت انجام دهم؟ مادر گفت: از تو می‌خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری، چون آنها پنکه ندارند و یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند با تعجب گفت: داری جان میدهی و از من این‌ها را درخواست میکنی؟و قبلاً به من گلایه نکردی؟!!! مادر پاسخ داد: بله فرزندم! من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم، ولی می‌ترسم وقتی فرزندانت در پیری تو را به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.‌....!!!! 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✅گردوی بی مغز ✍مـلا مهرعلی خـویی ، روزی در کوچه دید دو کـودک بر سـر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشـم دیگری را با چـوب کور کرد. یکی را درد چشـم گرفت و دیگـری را ترس چشـم درآوردن . گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند ملا گردو را برداشت و شکست ودید، گردو از مغز تهی است، شروع کرد به گریه کردن. سوال کردند تو چرا گریه میکنی؟ گفت دو کودک ازروی نادانی و حس کودکانه، بر سر گردویی دعوا می کردند که پوچ بود و مغز نداشت دنیا هـم همینه ، مثل گـردویی بـدون مغز! که بر سر آن می ‌جنگیم و وقتی خسته شدیـم و آسیب به خـود و یا دیگران رسـاندیم و پیر شدیم ، چنین رها کرده و برای همیشه می‌ رویم 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✅هفت بهشت زندگی! 1⃣بهشت اول: «آغوش مادریست که با تمام وجود بغلت کرد و شیرت داد!» 2⃣بهشت دوم: «دستان پدریست که برای راه رفتنت با تو کودکی کرد.» 3⃣بهشت سوم: «خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.» 4⃣بهشت چهارم: «معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگی‌اش هم سن تو شد تا یاد بگیری.» 5⃣بهشت پنجم: «دوستی‌ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه می‌کند!» 6⃣بهشت ششم: «همسرتوست که با تمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترکتان است. گویی دو شاخه از یک ریشه‌اید.» 7⃣بهشت هفتم: «فرزند توست که خالق زیبایی‌های آینده است...» 👌آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم اما بهشت همین حوالیست... 💥مادرت را بنگر؛ پدرت را ببین؛ خواهر یا برادرت را حس کن؛ به معلمت سر بزن؛ دوستت را به یاد بیاور؛ همسرت را در آغوش بگیر و فرزندت را ببوس... یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت! بهشت را با همه قلبت حس کن! بهشت همین نزدیکیست... 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✅چه طور مي‌توانيم بفهميم عملمان قبول شده است؟ ✍مرحوم خوانساری می فرمود : بعضی از نمازها را اگر به قرآن عرضه كنيم، يك مهر مردود پای آن می گذارد. فرمودند: اين نماز قرآنی است: نماز، انسان را از فحشا و منكر باز ميدارد. در حديث داريم: ميخواهيم ببينيم عبادت قبول است بايد ببينيم چقدر جلوی فحشا و منكر را می گيرد. نشانه پذيرش عمل اين است كه ببينيم چقدر ما را متعبد كرده است. چقدر خاشع كرده است. قدرت بازدارنگی ما چقدر زياد شده است. نشانه قبولی نماز اين است كه نماز سّد فحشا و منكر شده باشد. در سوره معارج نُه صفات براي نمازگزار واقعي ذكر شده است: نمازگراز كسي است كه از مالش به راحتی ميگذرد و وفا به عهد دارد و خيانت نميكند و... 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ❌زندگی دیگران را نابود نکنیم❗️ ✍جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار می‌کنی ؟پیش فلانی، ماهانه چند می‌گیری؟ ۵۰۰۰. همه‌ش همین؟ ۵۰۰۰ ؟ چطوری زنده‌ای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه ! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد ، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد ، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است. زنی بچه‌ای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچه‌تون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام. پدری در نهایت خوشبختی است، یکی می‌رسد و می‌گوید : پسرت چرا بهت سر نمی‌زند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ یه النگو نداری بندازی دستت؟ چطور این زندگی را تحمل می‌کنی؟ یا فلانی را؟ چطور اجازه می دهی؟ ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم ! 🔻شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور ، وارد خانه‌ی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم. 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✍سلام امروز جمعه هست تصمیم گرفتیم برای تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) نفری سه صلوات بفرستیم 💥سهم شما سه صلوات و ارسال کنید برای سه نفر. قرار هم نیست با نفرستادن اتفاقی بیفته .اجر همه شما عزیزان با حضرت بقیه الله ان شا الله بحق امام زمان (عج) همه حاجت روا بشید 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
✨﷽✨ ✅تعصب داشته باشید ✍امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام فرمودند: شيطان، دشمن خدا و پيشواى متعصّب‏‌ها و سرسلسله متكبّران است. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص نیست از سال‏هاى دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتى تكبّر، همه را نابود كرد. چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگرى همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند؟! ...اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، در اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاى خوب تعصّب داشته باشيد. همان كردارى كه انسان‏‌هاى با شخصيّت، از يكديگر پيشى مى‌گرفتند، يعنى اخلاق پسنديده، بردبارى به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلت‌هاى نيكو. پس تعصّب داشته باشید در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان. تعصب داشته باشید در وفادارى به عهد و پيمان. تعصب داشته باشید در اطاعت كردن از نيكى‌ها، سرپيچى از تكبّر و خود پسندى‌ها. تعصب داشته باشید در تلاش در جود و بخشش، خود دارى از ستمكارى و خون‌ریزی. تعصب داشته باشید در انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم و پرهيز از فساد در زمين؛ تا رستگار شويد. 📚خطبه ۱۹۲ نهج‌البلاغه(ترجمه دشتی) 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✍امام رضا (ع) فرمودند : به خدا سوگند چشمان شما به مهدی نمی افتد ، مگر اینکه آزمایش شده و خالص سازی شوید، و از یکدیگر متمایز شوید، تاجایی که از شما نمی مانند مگر بسیار کمیاب و کمیاب ترین و نادرترین. 📚غیبت نعمانی ص۲۰۸ 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
خیر مقدم خدمت دوستانی که تازه به جمع ما پیوستن🌹 سروران و بزرگوارانم ممنونم که دعوت بنده حقیر رو پذیرفتید امیدوارم شرمندتون نشم🙏
✨﷽✨ 📙 كشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر میكرد. تا اینكہ یك سال تصمیم گرفت، با خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد. اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند. اتفاقاً آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایه‌هایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد. اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانه‌اش برد و گفت: «خدایا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همه اش مال تو!» از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند. باز رو كرد به خدا و گفت: «ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندم‌ها را من میبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم!» سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند. وقتی روانه شهر شد، در راہ با خدا راز و نیاز میكرد كه: «خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه گندم‌ها را در راہ تو بدهم!!» همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانه‌ای رسید. خرها را راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندم‌ها و خرها را یكجا برد. مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد: «های های خدا! گندم‌ها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟» هرکه را باشد طمع اَلکَن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود پیش چشم او خیال جاہ و زر، همچنان باشد که موی اندر بصر! جز مگر مستی که از حق پر بوَد گر چه بِدْهی گنجها، او حُر بود 📚برگرفته از مثنوی معنوی 🎀 خدا ناظر بر اعمال ماست 🎀 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✍آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره) : در روایات آمده است که اگر در حق کسانی که به شما بدی کردند دعا کنید، خداوند چندین برابر آن چیزی که خواستید را برای خودتان مستجاب می کند. 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پند آموز ✍پیر مردی تصمیم گرفت تا با پسر وعروس ونوه‌ی چهارساله خود زندگی کند. دستان پیر مرد می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدر بزرگ کاری بکنیم و گرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدر بزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد . بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد. هر وقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید! 🌟 یادمان بماند که : " زمین گرد است . . . " 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✨🌼✨ مي گويند ؛ خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ، تا بداني که نمي شود به عبادتت ، به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني! خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو هماني که هستي بماني ، نداده است شايد به همين دليل است که سفارش شده وقتي حال خوبي داري و مي خواهي دعا کني ، يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی پس به خوب بودنت مغرور نشو که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود. 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
🌹کوچه‌ی بی‌انتها🌹 ✍از یک محله به یک مدرسه می‌رفتند اما با دو مسیرِ متفاوت. هر چه دوستش اصرار می‌کرد که بیا از همین کوچه برویم، قبول نمی‌کرد. می‌گفت: «این کوچه پُر از دختره، من نمیام. معلوم نیست این کوچه به کجا ختم می‌شه!»(۱) 🍃شهید علی صیاد‌شیرازی🍃 ✍امــام صـادق (علـــيه الســلام) چشم‏چرانى يكى از تيرهاى شيطان است و آن مسموم است، و هر كس براى خداوند عزّوجلّ آن را ترك كند نه براى غير خدا، خداوند ايمانى كه مزه آن را شخص درك كند جايگزين آن خواهد نمود. 📚منابع: ۱)کتــاب یادگاران11، ص8 ۲)وســـــــــائل الشـــــــــــیعه، ج20، ص192 ❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
◾️سلام من به مدینه، به آستان رفیعش ◾️به مسجد نبوی و به لاله های غریبش ◾️سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش ◾️سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش ▪️◾◼◾▪️ 🏴نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا 🏴گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا 🏴سالروز تخریبِ قبور ائمه بقیع، تسلیت باد. 🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✨﷽✨ 🔴 زود قضاوت نکنیم! ✍خانم معلمی تعریف می‌کرد: در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچه‌ها را برای یک سرود آماده می‌کردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان. روز مراسم بچه‌ها را آوردم و مرتبشان کردم پدر و مادرها هم دعوت بودند. موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست و پا تکان می‌داد و خودش رو عقب جلو می‌کرد و حرکات عجیبی انجام می‌داد. بچه‌ها هم سرود را می‌خواندند و ریز می‌خندیدند، کمی مانده بود بخاطر خنده‌شان هرچه ریسیده بودم پنبه شود. با خود گفتم چرا این بچه این کار رو می‌کنه، چرا شرم نمی‌کنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمی‌فهمید به قدری عصبانی‌ام کرده بود که آب دهانم را نمی‌توانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرف‌تر و دوباره شروع کرد! فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرق‌هایش سرازیر بود. از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟ اخراجش می‌کنم. مادر این دختر‌ هم که نزدیک من بود بسیار پرشور می‌خندید و کف می‌زد، دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود. همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم: چرا اینجوری کردی؟! چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟! دخترک جواب داد: آخر مادرم اینجاست، برای مادرم این‌کار را می‌کردم!! گفتم آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمی‌کنند و خود را لوس نمی‌کنند؟! خواستم بکشمش پایین که گفت: خانم معلّم صبر کنید بذارید مادرم متوجه نشه، خودم توضیح می‌دم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است، چیزی نمی‌شنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه می‌کردم. تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان کرولال‌هاست همین که این حرف‌ها را زد انگار مرا برق گرفت، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!! آفرین دخترم! فضای مراسم پر شد از پچ‌پچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،، نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!! از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانش‌آموز نمونه را به او عطا کرد!!! با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش می‌رفت و برای مادرش جست و خیز می‌کرد تا مادرش را شاد کند. 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✍امام حسن (علیه السلام) : قلب زنگار می گیرد و با صلوات این زنگار کنار می رود و دل صیقلی می شود. 📚وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۲۱۶ 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃آرزوهای بر باد🍃 ✍🏻امام صادق علیه السلام وقتی این آیه را تلاوت می‌فرمودند، مثل ابر بهار گریه می‌کردند و می‌فرمودند: 🌸ذَهَبَت وَ اللهِ الأَمَانِیُّ عِندَ هَذِهِ الآیَة؛ [۱] 🌼به خدا سوگند، با وجود این آیه، همه آرزوها بر باد رفت. یعنی ریشه همه آمال و آروزهای دنیا، خواب و خیال‌های دنیا، غرور و تکبرهای دنیا، با این آیه کنده می‌شود. 🍃خدا می‌گوید: هر کس در روی زمین اراده برتری و غرور و تکبّر و تفاخر دارد، او را به بهشت نمی برند. 🍃باید غرور خود را در هم بشکند. 🍃اگر منیت دارد، او را به بهشت نمی برند. 🍃این آیه ریشه غرورها، ریشه آرزوها و خیالات باطل را بر می‌کند و برای آدم آرزویی باقی نمی گذارد. 🌹امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: این آیه شامل حال کسی که یک بند کفش تهیه کند و بخواهد به وسیله آن دیگری را تحقیر کند. بگوید بند کفش من بهتر از بند کفش توست هم می‌شود. [۲] 🍃بند کفش مثال خیلی کوچکی است. اگر کسی لباس شیک، ماشین شیک، خانه شیک داشته باشد و بخواهد فخر بفروشد، قطعاً مشمول این آیه می‌شود. 📚منابع: [۱]: تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۴۶؛ تفسیر الصافی، ج ۴، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، ج ۲، ص۲۷. [۲]: تفسیر الصافی، ج ۴، ص۱۰۶؛ تفسیر کنز الدقائق، ج ۱۰، ص۱۰۷. 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
🌸آتش تفاخر🌸 ✍🏻یک موقّع آدم با لباس زیبا، با خانه زیبا، با زندگی مرفّه و به اندازه و زیبا نمی خواهد به کسی فخر بفروشد، نمی خواهد دیگران را تحقیر کند، نمی خواهد کسی را کوچک بشمارد، آن عیبی ندارد. 🍃حلال و به اندازه هیچ اشکالی ندارد. 🍃کسی نمی تواند حلال خدا را حرام کند. 🌸امّا اگر می‌گوید: من می‌خواهم روی دختر خاله خود را کم کنم. لباسی بپوشم که در جمع به همه فخر بفروشم. 🌼فرمودند: اگر یک بند کفش هم باشد، شما گرفتار آتش جهنّم هستید. 🔅این که امام صادق علیه السلام اشک می‌ریزد و گریه می‌کند برای همین است. یک موقع ما لباس، خانه، زندگی تهیّه می‌کنیم، می‌خواهیم امنیّت ماشین ما بالا باشد، مرتّب باشد، تمیز باشد، این خیلی خوب است. 🍃اما اگر می‌خواهیم فخر بفروشیم، می‌خواهیم دل‌ها را بشکنیم، دیگران را تحقیر کنیم و قیافه بگیریم، می‌خواهیم روی دیگران را کم کنیم، اینجاست که مستوجب آتشیم. 🍃مواظب باشیم اگر من لیسانس می‌گیریم، دکترا می‌گیریم تا به دختر خاله‌های خود، به پسر خاله‌های خود فخر بفروشم که من از همه بهتر هستم، من حجة الاسلام هستم، من این قدر سواد دارم، این پیامد بدی دارد. 🍃قسمت اول🍃 💠💠💠 @Wherethereispeacegodis
✨❤️✨ دلا فرزانگی کردن مهم است خدا را بندگی کردن مهم است چه مدت زندگی کردن مهم نیست چگونه زندگی کردن مهم است دلا این زندگی جز یک سفر نیست گذرگاه است و راهش بی خطر نیست چو خواهی با صفا باشی و صادق به جز راه خدا راهی دگر نیست غم بیچارگان خوردن مهم است دلی از خود نیازردن مهم است چه مدت زندگی كردن مهم نیست چگونه زندگی کردن مهم است دلا با نفس جنگیدن مهم است عیوب خویش را دیدن مهم است خطا باشد ز مردم عیب جویی خطای خلق بخشیدن مهم است دلا درد آشنا بودن مهم است به مردم عشق ورزیدن مهم است چه مدت زندگی کردن مهم نیست چگونه زندگی کردن مهم است... 💠: @Wherethereispeacegodis🌷
✍در مسائل عبادی هم فخر فروشی بسیار نهی شده است: 🟢شیطان شش هزار سال عبادت کرد و به عبادت خود نازید، به خود فخر کرد، و زمین خورد. 🟡در مسائل علمی هم همین طور است. این که کسی بگوید یا معتقد باشد که سواد من از همه بیشتر است. این نوعی فخرفروشی است. 🔵امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: شَرُّ النَّاسِ مَن یَرَی أَنَّهُ خَیرُهُم؛ [۱] بدترین مردم کسی است که خود را از همه بهتر می‌بیند. می‌گوید: من از همه بهتر هستم، حالا چه در مسائل علمی و معرفتی و عبادی، یا در مسائل مادی. اصلاً منیًت کردن و من گفتن و تحقیر دیگران، کار بسیار زشتی است. 🟠خدا می‌فرماید: بهشت مخصوص کسانی است که اراده برتری جویی بر دیگران در روی زمین نداشته باشند. این آیه خیلی تکان دهنده است. الآن در بهشت به روی تو بسته است. بله، اگر خود را کنار گذاشتی، در بهشت باز می‌شود. ولی با حس برتری جویی، به خدا راه نداری. تا «لا اله» را نگذرانی و بت‌ها را نشکنی، محال است به «إلّا الله» برسی. باید بت منیت را بشکنی. کسی که درس می‌خواند تا بگوید من از همه فامیل بیشتر می‌دانم و درآمد من بالاتر است، کسانی که لباس شیک می‌پوشند، طلا آویزان می‌کنند، ماشین کذایی سوار می‌شوند تا به دیگران فخر فروشی کند، مثل قارون هستند و مثل قارون دارند در آتش فرو می‌روند. کاری که قارون می‌کرد تفاخر بر دیگران بود. 📚[۱]: عیون الحکم، ص۲۹۳؛ غرر الحکم، ص ۴۱۰. 🍃قسمت دوم🍃 💠💠💠 @Wherethereispeacegodis
✨﷽✨ ✅سنگ حسرت ✍گروهی در حال عبور از غار تاریکی بودند که سنگهایی را زیر پایشان احساس کردند. بزرگشان گفت: اینها سنگ حسرتند. هرکس بردارد حسرت می خورد، هر کس هم برندارد باز هم حسرت می خورد. برخی گفتند پس چرا بارمان را سنگین کنیم؟ برخی هم گفتند ضرر که ندارد مقداری را برای سوغاتی بر می داریم. وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگهای قیمتی و الماس. آنهایی که برنداشته بودند حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا کم برداشتند. زندگی هم بدین شکل است، اگر از لحظات استفاده نکینم حسرت می خوریم و اگر استفاده کنیم باز هم حسرت میخوریم که چرا کم. پس تلاشمان را بکنیم که هرچه بیشتر از این لحظات استفاده کنیم. ⇦•کسی که در دنیا صلوات زیاد بفرستد در قیامت جزو کسانی است که حسرت کمتر می خورد. 💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e