دعای عهد🌱 من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این وعده میمانم بیا با تجلی های پر هیبت بیا از میان پرده غیبت بیا 💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #استاد_فرهمند ^_ @Whisper_313 _^🍃

پنجره دل را بسوی تو باز می‌کنیم هوای مهربانی را نفس می‌کشیم و به خاطر فرصت جدیدی که به ما دادی تا مهربانتر و عاشقانه‌تر زندگی کنیم سپاسگزاریم.☺️✋

خدایا شکرت که امروز به من زندگی بخشیدی تا یک روز دیگه بندگی تو به جا بیارم. خدایا شکرت که توفیق شکرگزاری بهم دادی.😘🌺

سلام نجوایی ها✋ صبحتون بخیر😍 امیدواریم که حالتون خوب باشه🌻

#خداجان شکرت بابت آفریدن کسایی که باعث شدن زندگیمون قشنگ تر بشه.😘..😉

﷽🌹 #سلام_امام_زمانم 🌹﷽ 🌼 ای چاره ساز، مشکل ما را تو چاره کن 💔 برحال خراب عاشقانت، نظاره کن 🌼 پرده ز رخ نمی کشی ای ماه دل، مکش 💚 حرفی بزن به جانب مایک اشاره کن #اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج 🤲🌹 #صبحتون_مهدوی🌼 🍃 🌹🍃🌹🍃 @Whisper_313

به هر کسی ندهند این جنون که در سر ماست حسین، در همه عالم یگانه دلبر ماست خدا کند دم آخر حسین سر برسد سلام بر لب عطشان کلام آخر ماست #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله #صبحتون_حسینی💚🌤 @Whisper_313

🔆امیرالمومنین علی (علیه السلام): فکرکن تا دوراندیش شوی و چون تمام جوانب کار برایت روشن شد، آنگاه تصمیم قطعی بگیر. 📚میزان الحکمة، ج۳،ص۵۴ @Whisper_313

غصه نخور 🍁 @Whisper_313

از آدم هایـــــی باش که دنیا به بودنشون نیار فوری داره😎 @Whisper_313

.....•° این دعا رو صبح آهسته برای خودت بخون و روزت رو با برکت شروع کن😍 صبح ها كه از منزل بيرون مي آييد اين دعا را بخوانيد : بِسمِ اللّٰه وَ بِاللّه حَسبی اللّٰه تَوکَلتُ علی اللّٰه وَ لاحَول ولاقُوه الابِاللّٰه العَلي العَظيم آیت اللّٰه جاودان (حفظه اللّٰه) ~ @Whisper_313

✨﷽✨ ⚜ حکایت‌های‌پندآموز⚜ 🔹مرد عابد و ابلیس🔹 ✍در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است» عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت. بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟» ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی» @Whisper_313