eitaa logo
تو فقط لیلی باش... 💚
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
86 ویدیو
2 فایل
ـ✨﷽✨ـ 📗داستان واقعی و جذاب زندگی رضوان بانو💜 🌺جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها"🌺 📈 ادمین تبلیغات 🏡کانال های دیگر ما @Zendegi_Bakhsh @RezgheSoty پیام ناشناس به ما: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ زندگی به سبک آسمان... آیدی "من چادرم را دوست دارم" عزیز در بخش نظرات پست قبل، حدیث و نکته ای رو ذکر کرد که بسیار زیبا بود. حدیث رو نشنیده بودم، اما درباره نکته ای که گفت، قبلا بارها فکر کرده بودم. حدیث این بود: امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه از قران که فرموده: تتجافی جنوبهم عن المضاجع ( آنان که شب ها، پهلو از رختخواب، حرکت دهند)، فرمود: این آیه، در توصیف امیرمؤمنان و پیروان او از شیعیان ما نازل شده، که اول شب را می خوابند و هنگامی که دو سوم شب، یا آن چه خدا خواست، گذشت، بلند می شوند و به درگاه پروردگارشان راز و نیاز و تضرع و زاری می کنند در حالی که مشتاق و ترسان اند و به آنچه پیش خداست امیدوارند، نازل شده است. (وسائل الشیعة ۵:۲۷۴ ح۲۶) این حدیث من رو به یاد چند حدیث در کتاب صفات الشيعة / ترجمه توحيدى، ص: ۴۳ و ۴۴ انداخت: (۱) از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه فرمود: شيعيان على عليه السّلام، شكمهايشان لاغر و لبهايشان خشكيده بود. آنها اهل رأفت و مهربانى و علم و بردبارى بودند ... (۲) ابو المقدام گفت: امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود: شيعيان على عليه السّلام بدنهایشان لاغر و نحيف بود و ... (۳) سندى پسر محمّد نقل كرد: روزى جماعتى پشت سر امير المؤمنين عليه السّلام به راه افتادند. حضرت رويش را به سوى آنها برگرداند و فرمود: شما كيستيد؟ گفتند: يا امير المؤمنين، ما از شيعيان تو هستيم. امام عليه السّلام فرمود: پس چرا در سيماى شما آثار و نشانه‏‌هاى شيعه را نمى‏بينم؟ ... گفتند: آثار و نشانه‏هاى شيعه چيست؟ فرمود: بر اثر کم خوری، شكمهايشان لاغر گشته و ... " ( حدیثها ادامه داشتند، اما من فقط بخشی که مرتبط به بحث بود رو نوشتم.) و در مقابل می بینیم بعضی از خبیثترین انسانهای روی زمین صفت مشخصه شون پرخوری بوده. مثلاً  یادم هست که در توصیف معاویه گفته اند آنقدر میخورد که نفسش بالا نمی اومد و تازه باز هم از اینکه سیر نشده شکایت داشت!   اینها رو که کنار هم میذارم میبینم، یک شیعه واقعی هیچوقت اونقدرها چاق نمیشه. یعنی اگه به دستوراتی که داده شده عمل کنه، یعنی تا گرسنه نشده نخوره و قبل از سیری دست برداره، در سفره فقط از همون غذایی که جلوش هست بخوره و هی به بقیه غذاها نوک نزنه، شب به موقع بخوابه و ... اصلا امکان نداره خیلی چاق بشه، که بعدش هم کاراییش پایین بیاد و حال و حوصله نداشته باشه، و هم هزار جور مریضی بگیره  و ... و اونوقت مجبور بشه مدتی از عمر ارزشمندش رو صرف تلاش برای لاغر شدن و همینطور دوا و درمان برای بیماریهای ناشی از چاقی بکنه و از پرداختن به مسائل مهمتر زندگیش دور بمونه ...   این در مورد خیلی چیزهای دیگه در سبک زندگی امروز ما صادقه. شاید همه این رو شنیده باشید که پیامبر مهربانیها صل الله علیه و آله "خفیفُ المَوونَه و کثیرُ المَعونَه" بودند، یعنی کم خرج و سبکبار ولی بخشنده بودند و به قول خودمون بیشتر دست بده داشتند تا دست بگیر! ... و این باید برامون یک نقطه الهام باشه که بین کم خرج بودن و به حد نیاز مصرف کردن نعمتهای الهی، و به جاش بیشتر مفید بودن برای بندگان خدا یک نسبت مستقیم برقراره ... این خییییلی مهمه بدونیم کسی که والاترین انسان روی زمین و هدف اصلی خدا از خلقت بوده، کمتر از همه از مواهب مادی این دنیا استفاده کرده و حتی در وصفشون گفته شده که "هیچگاه سیر نشد و سیر نخوابید" ... حالا بگذریم از اینکه اصلا این خفیف الموونه بودن، باعث میشه آدم در دام زرق و برق تمام نشدنی این دنیا نیفته و مثل بعضیها که دور و برمون میبینیم نشه که تمام زندگیشون شده اینکه فقط کار کنند و کار کنند تا بتونن مصرف کنند و زندگیشون رو پر تجمل کنند و یه وقت از کسی کم نیارن! ... و اونوقت جالب اینجاست که آخرش هم وقتی پای حرفشون میشینی از زندگی شکایت دارند، و معتقدند به نصف آرزوهاشون هم نرسیده اند و از عالم و آدم طلبکارند. من که اینقدر از مرحله پرتم، خودم دارم به چشم خودم میبینم که از وقتی دارم به لطف خدا خورد و خوراکم و همینطور یک سری اصول ابتدایی که خدا ازمون خواسته رو تا یه حدی مراعات میکنم، یک احساس سبکی خوبی دارم که باعث میشه با نشاط بیشتری به کارهام برسم و کاراییم تا حد زیادی بالا بره. یک حس رضایت از خود که باعث میشه ناخودآگاه نسبت به اطرافیانم محبت بیشتری داشته باشم. اما هنوز یادم نرفته که در روزگارانی نه چندان دور همین من که اینجا در خدمتتون هستم، نه فقط اطرافیان، بلکه همه اهل عالم رو نسبت به خودم بدهکار احساس میکردم و اونها رو مقصر اینکه حال و حوصله هیچ کاری ندارم میدونستم! (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) قبلاها فکر میکردم اگه خونمون شیک باشه و فلان مدل مبل و بهمان دکور و وسیله رو داشته باشم، دیگه دنیا به کاممه. اما الان دارم در همون خونه و با همون وسیله های قبلی حسهایی رو تجربه میکنم که اصلاً فکرش رو هم نمیکردم وجود داشته باشن ... از اون جالبتر اینه که تا الان چند نفر که اومدن خونمون مهمونی به این نکته اشاره کرده اند که حس و حال خونه مون عوض شده، و هی دنبال این می گشتند که ببیند چه چیز تازه ای خریده ایم که باعث بوجود آمدن این تغییر شده! بزرگی میگفت: "حسهای خوب موجودات لطیفی هستند که فقط در روحها و مکانهایی ساکن میشوند که از لطافت کافی برای پذیرششان بهره مند باشند. نمیشود انتظار داشت یک روح سنگین و کدر شده از معاصی و غفلتها، میزبان حسی به عظمت احساس رضایت از حیات و خوشبختی باشد." اما چه بخوایم و چه نخوایم، باید قبول کنیم که انگار یه عده ای در این دنیا دلشون نمیخواد ما زیبا زندگی کنیم و فرصت داشته باشیم از لحظه لحظه زندگیمون لذت حقیقی ببریم. سبک زندگی جدیدی که غربیها برای ما آدمها رقم زده اند، با اینهمه خوردنیها و نوشیدنیها و پوشیدنیها و سرگرمیها و شب دیر خوابیدنها و ... اینقدر روح رو به خودش مشغول میکنه، و اونقدر وجود آدم رو سنگین میکنه که دیگه جایی برای حسهای دیگه باقی نمیمونه ... اما خداوند میخواد ما سبُک و لطیف باشیم، تا قابلیت درک حسهای خوب رو داشته باشیم. او که از همه به ما مهربانتر هست، دوست داره که ما شاد و امیدوار باشیم. و چون خودش ما رو خلق کرده و به تمام زوایای وجودمون آگاهه، راهنماییهایی رو در قالب دستورات دینی بهمون داده تا بدونیم چطور باید به این شادی و شادکامی در زندگی دست پیدا کنیم. خلاصه که یادمون نره که اسلام یک پَک کامله ! ... هر دستورش حکمتی داره که اگه مراعات نشه اثرات خودش رو میذاره و باعث میشه آدم نتونه از لذت یک مسلمان و شیعه خوب و کامل بودن بهره مند بشه ، و به جاش بره سراغ مسکنهای موقت که گاهی نه تنها مشکلات رو حل نمیکند، بلکه خودشون به یک مشکل جدید تبدیل میشن. سبک زندگی بیشتر از اون چیزی که ما فکرش رو میکنیم روی حس و حال ما و میزان لذت بردن حقیقی ما از زندگی تاثیر میذاره. و این خیلی عجیبه که عده ای سبک زندگی غربی که اصولا برای دور شدن از خدا طراحی شده رو در پیش گرفته اند، اما توقع دارند زندگیشون نورانی و الهی باشه و حسهای خوب آسمانی رو در اون تجربه کنند ... هر چیزی بهایی داره که باید اون رو پرداخت. و بهای تجربه کردن خوشبختی حقیقی و حس رضایت از زندگی، عمل کردن به دستورات کسی ست که خودش این زندگی رو به ما داده، و زندگی کردن به اون سبکی هست که خوشبخت ترین انسانهای عالم به ما یاد داده اند ... توضیح تکمیلی : دوستان لطفا دقت کنید که  من عمداً در متن از عبارت " اونقدرها چاق " استفاده کردم و منظورم این هست که آدمها اگر به دسوارت دین عمل کنند یک اندام  معمولی خواهند داشت. نه اینکه لزوما حتما لاغر لاغر بشن. و اینکه اون روایتها فقط مقدمه متن من بودند، نه نتیجه گیریش. و من اشکال رو متوجه سبک زندگی و پرخوری و دیر خوابیدن و ... دونستم نه چاق و لاغر بودن ذاتی فرد. مسلمه که ملاک ایمان چاقی و لاغری نیست. بلکه ملاک، عمل کردن به دستورات دین، و زندگی به سبکی هست که بزرگان دین به ما یاد داده اند ... و دور شدن از چاقی (در حدی که سیستم بدن اقتضا میکنه) خود به تبع حاصل خواهد شد. ------------------ این متن قرار بود فقط یه "بعدا نوشت" ساده باشه، اما امان از وقتی من شروع به نوشتن کنم! خونه مامان اینها دیگه قدیمی شده بود و داشت اذیتشون میکرد. چند وقت بود که قصد داشتن خونه شون رو عوض کنند. پریروز عصر یه موقعیت خوب پیش اومد و خونه رو فروختند، و این یکی دو روز با خواهرم دنبال خونه جدید هستیم براشون ... خلاصه اگه کم پیدا شدم و جواب سوالها یک کم دیر شد، بر من خرده نگیرید و بدونید که مشغول یک کار خیر میباشم! ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ زندگی به سبک آسمان... آیدی "من چادرم را دوست دارم" عزیز در بخش نظرات پست قبل، حدیث و نکته ای رو ذکر کرد که بسیار زیبا بود. حدیث رو نشنیده بودم، اما درباره نکته ای که گفت، قبلا بارها فکر کرده بودم. حدیث این بود: امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه از قران که فرموده: تتجافی جنوبهم عن المضاجع ( آنان که شب ها، پهلو از رختخواب، حرکت دهند)، فرمود: این آیه، در توصیف امیرمؤمنان و پیروان او از شیعیان ما نازل شده، که اول شب را می خوابند و هنگامی که دو سوم شب، یا آن چه خدا خواست، گذشت، بلند می شوند و به درگاه پروردگارشان راز و نیاز و تضرع و زاری می کنند در حالی که مشتاق و ترسان اند و به آنچه پیش خداست امیدوارند، نازل شده است. (وسائل الشیعة ۵:۲۷۴ ح۲۶) این حدیث من رو به یاد چند حدیث در کتاب صفات الشيعة / ترجمه توحيدى، ص: ۴۳ و ۴۴ انداخت: (۱) از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه فرمود: شيعيان على عليه السّلام، شكمهايشان لاغر و لبهايشان خشكيده بود. آنها اهل رأفت و مهربانى و علم و بردبارى بودند ... (۲) ابو المقدام گفت: امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود: شيعيان على عليه السّلام بدنهایشان لاغر و نحيف بود و ... (۳) سندى پسر محمّد نقل كرد: روزى جماعتى پشت سر امير المؤمنين عليه السّلام به راه افتادند. حضرت رويش را به سوى آنها برگرداند و فرمود: شما كيستيد؟ گفتند: يا امير المؤمنين، ما از شيعيان تو هستيم. امام عليه السّلام فرمود: پس چرا در سيماى شما آثار و نشانه‏‌هاى شيعه را نمى‏بينم؟ ... گفتند: آثار و نشانه‏هاى شيعه چيست؟ فرمود: بر اثر کم خوری، شكمهايشان لاغر گشته و ... " ( حدیثها ادامه داشتند، اما من فقط بخشی که مرتبط به بحث بود رو نوشتم.) و در مقابل می بینیم بعضی از خبیثترین انسانهای روی زمین صفت مشخصه شون پرخوری بوده. مثلاً  یادم هست که در توصیف معاویه گفته اند آنقدر میخورد که نفسش بالا نمی اومد و تازه باز هم از اینکه سیر نشده شکایت داشت!   اینها رو که کنار هم میذارم میبینم، یک شیعه واقعی هیچوقت اونقدرها چاق نمیشه. یعنی اگه به دستوراتی که داده شده عمل کنه، یعنی تا گرسنه نشده نخوره و قبل از سیری دست برداره، در سفره فقط از همون غذایی که جلوش هست بخوره و هی به بقیه غذاها نوک نزنه، شب به موقع بخوابه و ... اصلا امکان نداره خیلی چاق بشه، که بعدش هم کاراییش پایین بیاد و حال و حوصله نداشته باشه، و هم هزار جور مریضی بگیره  و ... و اونوقت مجبور بشه مدتی از عمر ارزشمندش رو صرف تلاش برای لاغر شدن و همینطور دوا و درمان برای بیماریهای ناشی از چاقی بکنه و از پرداختن به مسائل مهمتر زندگیش دور بمونه ...   این در مورد خیلی چیزهای دیگه در سبک زندگی امروز ما صادقه. شاید همه این رو شنیده باشید که پیامبر مهربانیها صل الله علیه و آله "خفیفُ المَوونَه و کثیرُ المَعونَه" بودند، یعنی کم خرج و سبکبار ولی بخشنده بودند و به قول خودمون بیشتر دست بده داشتند تا دست بگیر! ... و این باید برامون یک نقطه الهام باشه که بین کم خرج بودن و به حد نیاز مصرف کردن نعمتهای الهی، و به جاش بیشتر مفید بودن برای بندگان خدا یک نسبت مستقیم برقراره ... این خییییلی مهمه بدونیم کسی که والاترین انسان روی زمین و هدف اصلی خدا از خلقت بوده، کمتر از همه از مواهب مادی این دنیا استفاده کرده و حتی در وصفشون گفته شده که "هیچگاه سیر نشد و سیر نخوابید" ... حالا بگذریم از اینکه اصلا این خفیف الموونه بودن، باعث میشه آدم در دام زرق و برق تمام نشدنی این دنیا نیفته و مثل بعضیها که دور و برمون میبینیم نشه که تمام زندگیشون شده اینکه فقط کار کنند و کار کنند تا بتونن مصرف کنند و زندگیشون رو پر تجمل کنند و یه وقت از کسی کم نیارن! ... و اونوقت جالب اینجاست که آخرش هم وقتی پای حرفشون میشینی از زندگی شکایت دارند، و معتقدند به نصف آرزوهاشون هم نرسیده اند و از عالم و آدم طلبکارند. من که اینقدر از مرحله پرتم، خودم دارم به چشم خودم میبینم که از وقتی دارم به لطف خدا خورد و خوراکم و همینطور یک سری اصول ابتدایی که خدا ازمون خواسته رو تا یه حدی مراعات میکنم، یک احساس سبکی خوبی دارم که باعث میشه با نشاط بیشتری به کارهام برسم و کاراییم تا حد زیادی بالا بره. یک حس رضایت از خود که باعث میشه ناخودآگاه نسبت به اطرافیانم محبت بیشتری داشته باشم. اما هنوز یادم نرفته که در روزگارانی نه چندان دور همین من که اینجا در خدمتتون هستم، نه فقط اطرافیان، بلکه همه اهل عالم رو نسبت به خودم بدهکار احساس میکردم و اونها رو مقصر اینکه حال و حوصله هیچ کاری ندارم میدونستم! (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) قبلاها فکر میکردم اگه خونمون شیک باشه و فلان مدل مبل و بهمان دکور و وسیله رو داشته باشم، دیگه دنیا به کاممه. اما الان دارم در همون خونه و با همون وسیله های قبلی حسهایی رو تجربه میکنم که اصلاً فکرش رو هم نمیکردم وجود داشته باشن ... از اون جالبتر اینه که تا الان چند نفر که اومدن خونمون مهمونی به این نکته اشاره کرده اند که حس و حال خونه مون عوض شده، و هی دنبال این می گشتند که ببیند چه چیز تازه ای خریده ایم که باعث بوجود آمدن این تغییر شده! بزرگی میگفت: "حسهای خوب موجودات لطیفی هستند که فقط در روحها و مکانهایی ساکن میشوند که از لطافت کافی برای پذیرششان بهره مند باشند. نمیشود انتظار داشت یک روح سنگین و کدر شده از معاصی و غفلتها، میزبان حسی به عظمت احساس رضایت از حیات و خوشبختی باشد." اما چه بخوایم و چه نخوایم، باید قبول کنیم که انگار یه عده ای در این دنیا دلشون نمیخواد ما زیبا زندگی کنیم و فرصت داشته باشیم از لحظه لحظه زندگیمون لذت حقیقی ببریم. سبک زندگی جدیدی که غربیها برای ما آدمها رقم زده اند، با اینهمه خوردنیها و نوشیدنیها و پوشیدنیها و سرگرمیها و شب دیر خوابیدنها و ... اینقدر روح رو به خودش مشغول میکنه، و اونقدر وجود آدم رو سنگین میکنه که دیگه جایی برای حسهای دیگه باقی نمیمونه ... اما خداوند میخواد ما سبُک و لطیف باشیم، تا قابلیت درک حسهای خوب رو داشته باشیم. او که از همه به ما مهربانتر هست، دوست داره که ما شاد و امیدوار باشیم. و چون خودش ما رو خلق کرده و به تمام زوایای وجودمون آگاهه، راهنماییهایی رو در قالب دستورات دینی بهمون داده تا بدونیم چطور باید به این شادی و شادکامی در زندگی دست پیدا کنیم. خلاصه که یادمون نره که اسلام یک پَک کامله ! ... هر دستورش حکمتی داره که اگه مراعات نشه اثرات خودش رو میذاره و باعث میشه آدم نتونه از لذت یک مسلمان و شیعه خوب و کامل بودن بهره مند بشه ، و به جاش بره سراغ مسکنهای موقت که گاهی نه تنها مشکلات رو حل نمیکند، بلکه خودشون به یک مشکل جدید تبدیل میشن. سبک زندگی بیشتر از اون چیزی که ما فکرش رو میکنیم روی حس و حال ما و میزان لذت بردن حقیقی ما از زندگی تاثیر میذاره. و این خیلی عجیبه که عده ای سبک زندگی غربی که اصولا برای دور شدن از خدا طراحی شده رو در پیش گرفته اند، اما توقع دارند زندگیشون نورانی و الهی باشه و حسهای خوب آسمانی رو در اون تجربه کنند ... هر چیزی بهایی داره که باید اون رو پرداخت. و بهای تجربه کردن خوشبختی حقیقی و حس رضایت از زندگی، عمل کردن به دستورات کسی ست که خودش این زندگی رو به ما داده، و زندگی کردن به اون سبکی هست که خوشبخت ترین انسانهای عالم به ما یاد داده اند ... توضیح تکمیلی : دوستان لطفا دقت کنید که  من عمداً در متن از عبارت " اونقدرها چاق " استفاده کردم و منظورم این هست که آدمها اگر به دسوارت دین عمل کنند یک اندام  معمولی خواهند داشت. نه اینکه لزوما حتما لاغر لاغر بشن. و اینکه اون روایتها فقط مقدمه متن من بودند، نه نتیجه گیریش. و من اشکال رو متوجه سبک زندگی و پرخوری و دیر خوابیدن و ... دونستم نه چاق و لاغر بودن ذاتی فرد. مسلمه که ملاک ایمان چاقی و لاغری نیست. بلکه ملاک، عمل کردن به دستورات دین، و زندگی به سبکی هست که بزرگان دین به ما یاد داده اند ... و دور شدن از چاقی (در حدی که سیستم بدن اقتضا میکنه) خود به تبع حاصل خواهد شد. ------------------ این متن قرار بود فقط یه "بعدا نوشت" ساده باشه، اما امان از وقتی من شروع به نوشتن کنم! خونه مامان اینها دیگه قدیمی شده بود و داشت اذیتشون میکرد. چند وقت بود که قصد داشتن خونه شون رو عوض کنند. پریروز عصر یه موقعیت خوب پیش اومد و خونه رو فروختند، و این یکی دو روز با خواهرم دنبال خونه جدید هستیم براشون ... خلاصه اگه کم پیدا شدم و جواب سوالها یک کم دیر شد، بر من خرده نگیرید و بدونید که مشغول یک کار خیر میباشم! ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt