eitaa logo
[اَدبار]
176 دنبال‌کننده
249 عکس
99 ویدیو
0 فایل
بی محتوا و اضافه. وصله ناجور. تیلاور صدام کن. https://daigo.ir/secret/2282064753
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب مضمون تحلیل های ادامین(جمع مکسر ادمین) عزیز ایتا به این صورت بود که برادران سپاه و ارتش آماده حمله بودن که یهو مجری شبکه سه نقشه شون رو لو داد، و اینجوری بودن که ای بابااا لو رفتیم کیومرث بزار یه دفعه دیگه ایشالا حمله میکنیم.
هدایت شده از بیست و دو.
چطوری دلت اومد با تحلیل‌های خوشگل ما اینجوری صحبت کنی؟😀
[اَدبار]
چطوری دلت اومد با تحلیل‌های خوشگل ما اینجوری صحبت کنی؟😀
اخه خیلی بامزه بود جدی، ولی شوخی کردم، لذت بردم ممنون😂
یه روز هم من صبح زود بیدار شدم ولی کائنات شوخیشون گرفته.
واقعا دوست ندارم بهش زنگ بزنم و بگه خوابم میاد نمیام.
[اَدبار]
واقعا دوست ندارم بهش زنگ بزنم و بگه خوابم میاد نمیام.
غرورم را زیرپا خواهم گذاشت، امیدوارم پشیمان نشم.
آزمایش دیگه خوش نمیگذره، ایشالا دفعه بعدی با آقایی بیام آزمایش ازدواج.
الان یادم اومدم بچه بودم یه مدت خیلی جدی دلم میخواست ویراستار بشم، چرا؟ نمیدونم.
برام سیب صددرصد ارگانیک آورده کتابخونه، دستش دردنکنه.
هدایت شده از بیست و دو.
بچه‌ها یه سوالِ نیازمند به تصور و تخیل: فرض کنید تو کشوری به جز ایران و با دینی غیر از اسلام به دنیا اومدید، اون کشور کجاست و اون دین چه دینیه؟ برام این وضعیت رو توصیف کنید. https://daigo.ir/secret/1200464414
باعث خجالتمه ولی هرجور فکر میکنم خدا رحم کرده ایرانم وگرنه کشورهای دیگه یدونه از همین بی دینای ولگرد میشدم.
هدایت شده از بیست و دو.
از بالا دستور رسیده دیگه تحلیل‌های نظامیم رو نگم چون برنامه‌ی سردار و سپهبدهای گرانقدر به هم می‌ریزه😂
ای وای نه😭😂
برای آخرین بار میپرسم، گشنمه چی داریم؟
اینکه دهه هشتادیا دارن به همه جا نفوذ میکنن و پیشرفت بزرگی دارن بخاطر اینه که راهنمای خوب داشتن، توی سن کم بهشون راهنماییای خوب شده و باعث شده توی زمان کمتری به موفقیت برسن و این حاصل تلاش دوـ‌سه نسله و من اصلا دلیل این همه بحث رو نمیفهمم.
امشبم خوابم درست نشد.
الان که ناخونامو تا ناموس از ته گرفتم و شبیه میمون زشت شد احساس بهتری دارم.
یکبار دیگه اگه یه پیامی رو اشتباه بفرستم دست خودمو از آرنج قطع میکنم.
دبستان یه دوست خیلی صمیمی داشتم که هیچوقت فراموشش نمیکنم. یک روز که یه صندل نو پوشیدم و رفتم مدرسه، آخرای روز که میخواستیم برگردیم خونه، پاشنه‌ی یک لنگه‌ی صندل من کلا از جا کنده شد. از همون اول من خیلی خجالتی بودم و دوستم خیلی اعتماد بنفس داشت و همیشه توی این مقوله کمکم میکرد؛ من اون روز حتی خجالت میکشیدم راه مدرسه تا سرویس رو برم. نمیدونم بشری واقعی گفت یا میخواست به من لطف کنه ولی بهم پیشنهاد داد کفشامونو تا دم خونه ما عوض کنیم و تمام مدت برای اینکه من ناراحت نشم همش میگفت خیلی حس جالبی داره که انگار پام رو مستقیم میزارم رو زمین ولی خب اینجوری نیست و خیلی باحاله. و تمام راهی رو که تازه یه مدت بود از قصد بجای مسیر همیشگی، از پشت مدرسه دور میزدیم تا راهمون طولانی بشه و بیشتر پیش هم باشیم رو با یه کفش با پاشنه و یه کفش با کفی کنده شده اومد. مدتهاست دلم یه حس و حال اینجوری میخواد. یه حمایتی که حس بدی بهت نده.
این خاطره ازش همیشه هروقت اسمش رو یادم میاد، توی ذهنم میاد و باعث میشه مدتها فکرم درگیر اون زمانا بشه.
اخه چرا وقتی برق میره نت من مشکل پیدا میکنه؟ چرا فقط من؟ چرا بقیه نه؟ چرا اصن مامانم نه؟ آیا این یک نشانه است؟
گرمه خداوندا.
خواهر عزیزم پا به این دنیا نهاده تا هر دم با من مخالفت بنماید.
حالا مخالفت کردی باشه عزیزم، چرا تو دل منو خالی میکنی😭.
یخورده تشخیص اینکه تعریفه یا تخریب برام سخته، ولی خب بامزه بود.
من درحال مشاهده شماره ناشناسی که بهم زنگ زده، تا زمانی که قطع کنه:
لطفا معرفی در پیامک رو نرمالایز کنید عزیزان.