eitaa logo
♥کانال حضرت مهدی عج ♥
844 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
124 فایل
✨بسم رب حضرت مهدی عج ✨ کانال امام زمان عج؛ آشنایی باامام زمان عج؛ ویژه فعالیت درراه خداواهل بیت ع فرج وسلامتی امام زمان عج؛
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️دعای حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه برای عزادار حضرت علیه السلام 🎙حجت الاسلام عباسعلی الماسی =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙روایتی عجیب از پیرغلام عليه السّلام در مورد «شرط قبولی عبادات»؟!!! 👌لطفا نشر دهید =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماه محرم، ماه وصل شدن به امام زمان(عج) است... ◾سخنان استاد شجاعی در ارتباط با و (عج) علیه‌السلام =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/molaa12/1058
🏴 روزشمار محرم: روز ششم 🔰 آخرین سخن امام ⁉️ آخرین جمله در روز عاشورا چه بود؟ 🔶 آخرین جمله و وصیت امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام، در عصر ، در آن حالت التهاب، مطمئنا جمله بسیار مهمی است. ✨ امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام فرمودند: پسرم بترس از به کسی که به جز خدا یاوری ندارد. 💢 سكوت در مقابل ظلم یكی از مصادیق ظلم است. 🔻مردم مظلوم میانمار را قطعه‌قطعه می‌کنند، در افغانستان سر کودکان را از تن جدا می‌کنند و در یمن زن و بچه‌های بی‌گناه را می‌كشند، مردم مظلوم فلسطین با فجیع‌ترین وضع زندگی می‌کنند؛ اما باز هم افرادی سکوت می‌کنند و حتی حاضر نیستند چند قدمی را در راهپیمایی در حمایت از مظلومان بردارند... 📚 برگرفته از سخنرانی =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
* 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
‏«بزرگترین مدال برای حضرت ابالفضل علیه‌السلام این است که ...» یک دقیقه بنشینیم پای روضه‌ی سید مظلوم و روضه‌خوانِ اباعبدالله، 💔 ‌ ع =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خطاب به امام حسین (علیه السلام) (زیارت ناحیه مقدسه) 🏷 قسمت دوم: ... و فرمانبردارِ خداوند، و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى، و شنواى کلام پدرت على بودى، و پیشى گیرنده به (انجامِ) سفارش برادرت امام حسن بودى، و رفعت دهنده پایه شرافتِ دین، و خوار و سرکوب کننده طغیان، و کوبنده سرکشان، و خیرخواه و نصیحت گرِ اُمّت بودى در هنگامى که در شدائدِ مرگ دست و پا میزدى، و مبارزه کننده با فاسقان بودى، و قیام کننده با حُجَج و براهین الهى، و ترحُّم کننده بر اسلام و مسلمین بودى، یارى گرِ حق بودى، در هنگام بلاء شکیبا و صابر، حافظ و مراقب دین، و مدافع حریم آئین بودى، (طریقِ) هدایت را حفظ نموده یارى می‌نمودى، عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى‌بخشیدى، دین و آئینِ الهى را یارى نموده آشکار مى‌نمودى، یاوه گویان را (از ادامه راه) بازداشته جلوگیرى می‌کردى، حقّ ضعیف را از قوى باز می‌ستاندى، در قضاوت و داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم می‌نمودى، تو بهارِ سر سبزِ یتیمان بودى، نگاهبان و حافظ مردم بودى، مایه عـزّت و سرافرازى اسلام، معدنِ احکام الهى، هم پیمان نیکى و احسان بودى، پوینده طریقه جدّ و پدرت در سفارشات و وصایا همسانِ برادرت بودى، وفادار به پیمانها، داراى سجایاىِ پسندیده، و با جود و کَرَمِ آشکار بودى، شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاریک، معتدل و میانه رو در روشها، با سجایا و اخلاقِ کریمانه، داراى سوابقِ با عظمت و ارزشمند، داراى نَسَبِ شریف، و حَسَبِ والا، با درجات و رتبه هاىِ رفیع و عالى، مناقب و فضائلِ بسیار، سِرِشتها و طبیعتهاى مورد ستایش، و با عطایا و مواهبِ بزرگ بودى، حلیم و صبور، هدایت شده، بازگشت کننده بسوى خدا، با جود و سخاوت ـ دانا ـ توانا و قاطع، پیشواى شهید، بسیار نالان و گریان در پیشگاه خداوند، محبوب و با هیبت بودى، تو براى پیامبر که درود خدا بر او و آل او باد فرزند، و براى قرآن پشتوانه نجات دهنده، و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، و در طاعتِ حقّ کوشا بودى، تو حافظِ عهد و پیمانِ الهى، دورى کننده از طُرُقِ فاسقان بودى، و تو آنچه در توان داشتى (براى اِعلاءِ کلمه حقّ) بذل نمودى، داراى رکوع و سجود طولانى بودى، تو مانند کسی‌که از دنیا رخت برخواهد بست از آن روگردان بودى، و مانند کسانی‌که از دنیا در وحشت و هراس بسر می‌برند به آن نگاه می‌کردى، آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده، و همّت و کوششت از زیور دنیا رو گردانده بود، دیدگانت از بهجت و سرور دنیا بر بسته، و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است، تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، و ظلم و سرکشى نقاب از چهره برکشید، و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند ... 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/molaa12/1058
🏴 امام زمان(عج) خطاب به امام حسین(ع): ⭕️ اگر زمانه مرا به تأخیر انداخت و مقدّرات، مرا از یاری تو باز داشت و نتوانستم در رکاب تو با دشمنانت بجنگم، اکنون، صبح و شب برایت می‌گریم و به جای اشک، از دیده خون می‌ریزم. 📜 «فلئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور و لم اکن لمن حاربک محاربا لمن نصب لک العداوه مناصبا فلأندبنک صباحا و مساء» ⬅️ فرازی از زیارت ناحیه مقدسه. 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 💌 سلام پدر مهربانم ❣مهدے جان! 🍃فرزند حسین ▫️آقا! می‌ترسم به این فکر کنم که دشمنان ،‌ او را به نیت تقرب به خدا کشتند و به خونی که دستشان به آن آلوده شده بود، تبرک جستند. ▪️می‌ترسم به این فکر کنم که حسین، نوۀ پیامبری بود که آنها دینش را پذیرفته و قرآنش را می‌خواندند و همچون او حج می‌رفتند و همیشه در نمازشان برای او و آلش صلوات می‌فرستادند. ▫️چگونه باور کنم که آنها وقتی تیرها را به سوی حسین نشانه می‌گرفتند و شمشیرها را بر تن حسین و یارانش فرود می‌آوردند، مثل نماز نیت می‌کردند و منتش را سر خدا می‌گذاشتند و احساس می‌کردند که با هر تیر و ضربه‌ای یک قدم به خدا نزدیک می‌شوند؟ ▪️جهل بود یا هوس؟ کینه بود یا غفلت؟ حب مال بود یا حب جاه؟ هر چه بود به قدری مسلمان جماعت را در وهم فرو برده بود که امام می‌کشت و منتظر پاداش خدا بود؟ ▫️چقدر کنارِ هم گذاشتن و ظهور، وحشت‌برانگیز است. آقا! یعنی وقتی تو هم بیایی، عده‌ای از مسلمانان به نیت قربة الی الله تشنۀ خونت می‌شوند؟! ▪️به دادمان برس! از این شرتر عاقبتی نیست. وقتت بخیر فرزند حسین! ای همه هستم امام زمان ام 📌محسن‌عباسی‌ولدی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج التماس دعا🤲 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 💌 سلام پدر مهربانم ❣مهدے جان! ▫️با دلم چه کنم که بی‌قرارکربلاست و دل‌شورۀ ظهور تو را دارد؟ با واهمه‌ای که این روزها حالم را دگرگون کرده چه باید کرد؟ ▪️شوق و ذوق ظهور تو با مشغول شدنم به ، به وحشت و دهشت تبدیل شده آقا! ▫️صدازدنت را دوست دارم اما وقتی می‌خواهم برای ظهورت دعا کنم، زبانم کند می‌شود و قلبم تند می‌تپد. ▪️مگر کسانی که برای حسین نامه نوشتند بیا،‌ در برابرش نایستادند؟ ▫️ مگر آنهایی که شوق دیدار حسین را داشتند، مشتاق ریختن خونش نشدند؟ ▪️ مگر قاتلان حسین،‌ همان‌هایی نبودند که آرزوی یک روز زندگی کردن زیر پرچم حکومت را داشتند؟ ▫️آقا! خودت باید به فریادم برسی،‌ وگر نه بار این وحشت،‌ سنگین‌تر از آن است که من تاب تحملش را داشته باشم. وقتت بخیر فریادرس ضعیفان! ای همه هستم امام زمان ام 📌محسن‌عباسی‌ولدی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج التماس دعا🤲 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  http://eitaa.com/molaa12/1058
✨﷽✨ «چرا امام زمان نمی آیند؟» آیت الله ضیاءآبادی(ره): 🔸در كتابی خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي ‌آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. 🔸او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيده‌اي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست. 🔸ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي‌ فرمايند: بيا! مي‌ خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرموده‌ اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نمي‌آيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانه‌اي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف ؛معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز آمادگي براي آمدن امام زمان (عج)نداريم. ‌‌‌‌ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/molaa12/1058
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 💌 سلام پدر مهربانم ❣مهدے جان! 🍃فرمانده مهربان ▫️اجازه بده باز هم به حرّ فکر کنم، به این که از وقتی به لشکر حسین آمد تا وقتی که به آسمان پر کشید، ساعتی بیش نگذشت و خدا به همین اندازه از عمرش به قدری برکت داد که روزگارها آمده و رفته و عالمی پای درس همین لحظه‌های کوتاه عمر حرّ نشسته‌اند. ▪️به حرّ که فکر می‌کنم، دلم پر از امید می‌شود و با خودم می‌گویم اگر حسین، حرّ را قبول نمی‌کرد، تا قیامت چگونه کسی چون او می‌توانست سوسوی امیدش را روشن نگه دارد که روزی اگر توبه‌کنان به سوی سپاه تو آمد، او را می‌پذیری؟ ▫️آقا! ما به حرّ مدیونیم که نگذاشت آرزوی شهادت در رکاب تو برایمان دست نایافتنی شود و مدیون‌تریم به جد غریبت که توبۀ حرّ را قبول کرد و ما را امیدوار نگه داشت و چشم امیدمان به کرم توست که ما را اگر توبه کنیم، از سپاهت نمی‌رانی. وقتت بخیر فرمانده مهربان! ای همه هستم ام 📌محسن‌عباسی‌ولدی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج التماس دعا🤲 http://eitaa.com/molaa12/1058