eitaa logo
متن روضه روشمند ومستند
14هزار دنبال‌کننده
140 عکس
16 ویدیو
346 فایل
✔به جهت درخواست دوستان طلبه و مداح کانال متن روضه روشمند ومستند ایجاد شده...انشاءالله با یاری خداوند بتوانیم در این زمینه خدمت گزار شما خوبان باشیم 🌷 🔸یونس سمیعی ارتباط با خادم شما 👈 @Ashkbehshti
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب النور رب العشق رب العالمین بسم احمد ، بسم زهرا و امیرالمؤمنین بسم رب الجود بسم مجتبی بسم کریم بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نور ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمان شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پای عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست گریه بر داغِ تو بر هر درد بی درمان دواست قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین حرف پیر زیرکی همواره در یادِ من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبان روضه هاست روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش اختیارش نیست دست هیچ کس الا خودش پس به پایِ هم چرا بیهوده می پیچیم ما پایِ زهرا که وسط باشد همه هیچیم ما ما تأسی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیر آفتاب بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار گریه باید کرد مثل مادران داغدار گریه های مادرانه یادگار فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است سوختی در آتش صحرا بُنَیّ سوختم رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل شاعر : علی ذوالقد 🆔👇تلگرام👇 http://t.me/yamojebalmoztr 🆔👇ایتا👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
حسرت به دل , نماندم و حاجت روا شدم حالا دوباره با غمتان , آشنا شدم از کودکی که نامِ تو را گفت مادرم یک دل نه صد دل , عاشق نام شما شدم انگار , تشنه میکند این شیرِ مادری از کودکیم , تشنه ی این روضه ها شدم از لقمه ی حلال پدر بود , کاینچنین مشغول گریه بر تن خون خدا شدم دل جای غیر نیست , به من حق بده حسین اینگونه جلدِ گنبد کرب و بلا شدم رخت عزای تو چه میآید به نوکرت احرام بسته , وارد سعی و صفا شدم در روضه ها به یاد تنت گریه میکنم من داغدارِ روضه ی یک بوریا شدم هر جا شنیده ام که سرت روی نیزه رفت بی اختیار گریه ی بی انتها شدم یاد تو و عذاب تنت میکُشد مرا دلگیرِ “سخت کوشیِ” آن بی حیا شدم هی میکشید خنجر و میدید خواهرت میگفت ای خدا , ز حسینم جدا شدم 📜 🆔👇تلگرام👇 http://t.me/yamojebalmoztr 🆔👇ایتا👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️#◾️ باران نمی‌آید ولی بارانی‌ام من مردِ غریبِ شهر سرگردانی‌ام‌من باران نمی‌آید ولی از اشک خیسم دارم به رویِ خاک از تو می‌نویسم کوفه مرا با ناله‌هایم روبرو کرد بدجور پیشِ زینبت بی آبرو کرد مَردم ولی با دردها هم گریه کردم در پیشِ این نامرد‌ها هم گریه کردم پشتِ خودم از دوستان یک تَن ندیدم غیرِ خودم بی خانمان یک تَن ندیدم شبهای اینجا کوچه‌های سرد دارد یک مَرد با دو کودکِ شبگرد دارد آقا غلط گفتم مَیا ای رود برگرد گفتم غلط کردم از اینجا زود برگرد یاران دیروز آه پُشتم را شکستند شمشیر دستم بود ، مُشتم را شکستند اینجا رفیقی داشتم اما پَرم ریخت یاری که با من بود آتش بر سرم ریخت یک آشنا سرنیزه بر کتفم فرو کرد من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد یاری که با من بود با پا زد بیافتم تنهایی‌ام می‌دید اما زد بیافتم آنکس که روز قبل دستش را فشردم امروز از دستانِ او یک نیزه خوردم آقا ، زد و با سر زمین خوردم به گودال از پشتِ سر آخر زمین خوردم به گودال آقا به طفلانت قسم هِی مو کشیدند در پیشِ طفلانم مرا هرسو کشیدند کوفه چه‌ها با این نفَس با این گلو کرد من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد از گوشه‌ای دیدند طفلانم شکستند چون دنده‌های سینه دندانم شکستند این دوستانش ; دشمناش را ندیدی با حرمله حجمِ کمانش را ندیدی ای کاش می‌ماندی که این غم سرمی‌آمد دندان شیریِ علی هم در می‌آمد ای کاش دستی روی حنجر را بگیرد یا که رُباب از شیر اصغر را بگیرد ای کاش پیشِ کودکانِ خود نیافتی یا مَحرمی چشمانِ دختر را بگیرد ای کاش جایِ خواهرانت وقتِ غارت یک مَرد باشد راهِ لشکر را بگیرد ای کاش برگردی نبینی ضجه‌ها را وقتی سنان پیشِ حرم سر را بگیرد کوفه مرا با سنگهایش زیر و رو کرد من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد برگرد ورنَه کعبه درهم می‌شود وای از پنج انگشتت یکی کم می‌شود وای 📜 🆔👇تلگرام👇 http://t.me/yamojebalmoztr 🆔👇ایتا👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a