فَرّوا اِلَی الحُسين..
💛سفر کربلا ۱۴۰۳ #پارتچهارم ✨ - در کربلا که بودیم اتاق بغلی مان خانواده ی آقای معماریان بودند. که د
🤍سفرکربلا1403
#پارتپنجم✨
سوار اتوبوس شدیم و به نجف رسیدیم.
در بین راه پسر بچه ای تقریباً ۶..۷ ساله از بیرونِ اتوبوس به من چشمک زد و زنانِ عراقی دست تکان میدادند و لبخند میزدند
نجف خیلی خاکی و قدیمی بود 🐪🍂
تو فکر بودم که یهو چشمم خورد به قبرستان وادیالسلام؛خیلی عجیب بود؛حالُ هوای اون قبرستون خیلی عجیبه .
رسیدیم و وارد(فُندقُاَلهادی)شدیم .
اتاق مان ۳۰۳ بود
که سوار آسانسور شدیم و به طبقه ی۳ رفتیم.
ساعتی بعد آماده شدیم و به طرف حرم حرکت کردیم .
حرم خیلی نزدیک بود
نگاه مان به گنبد امام علی (؏) خورد .
حس عجیبی بود
وارد حرم شدیم زیارت کردیم
و ۲ روزمون هم؛ اینطوری گذشت 🥲
و تكتكدردهایمرآنجفمرهمشد.
من در اون اوقاتی که در حرم اقا امام علی (؏) روز هایم را سپری میکردم
بیشتر در قسمت های صحن و شبستان حضرتِ زهرا بودم .
یک شب در حیاط حرم که نشسته بودم
مقابل ایوان طلا یک دختر کوچک عراقی را دیدم که گریه کنان وایستاده و نمیدونه از کدوم سمت حرکت کنه و کجا بره!
فهمیدم که گم شده
البته هیشکی در حریم امن اهل بیت گم نمیشه.
گم شدن در حرمشون خود پیدا شدنه:)
رفتم جلو دستش رو گرفتم
گفتم اُماه ؟
سرش رو به نشونه تایید تکون داد
نمیدونستم چی باید بگم که آروم بشه و گریه نکنه
فقط اون لحظه تو شوک بودم
و حتی یه مقدار عربی ام که بلد بودم رو فراموش کرده بودم..
بعد بهش گفتم نگران نباش ؛ میریم پیش اُماه .
دیدم به هق هق افتاده
بیشتر سعی میکردم با حرکاتم بهش نشون بدم که کمکش میکنم:)
آخرش مجبور شدم بغلش کنم
بلندش که کردم ببرمش به طرف صحن
یکدفعه مادرش اومد دخترش را گرفت و گفت شکراً ؛
منم گفتم اُماه؟گفت نعم نعم..
گفتم الحمدلله که پیدا شد لبخند زد و رفت .
✍🏼 #بهقلم𝕜𝕠𝕤𝕒𝕣
@ya_emam_hosein_1403
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در راهـ رسیدن به نجفاشرف ..🌴
#روزمرهـ
و تكتكدردهایمرآنجفمرهمشد.
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
@ya_emam_hosein_1403
259K
مَن سَرَم گَرمِ گُناه اَست
سَرَم داد بِزَن ..🥀
#اللهمعجللولیکالفرج