eitaa logo
یا حسین شهید
158 دنبال‌کننده
627 عکس
58 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم پیروزی بر تزویر(۳): 🔻آگاهی و بصیرت سلاح مقابله با تزویر 🔻تزویر با فشار زیاد نامه‌ای برای حذف یکی از لیدرهای مقابل خود از رهبری انقلاب گرفت و بعد نامه محرمانه را منتشر، تا حذف را اعتقادی کند 🔻مردم باید معترض به انتشار نامه می شدند اما تزویر مردم را به محتوای نامه و اعتراض به دکتر احمدی‌نژاد (فرمانده) مشغول کرد @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم پیروزی بر تزویر (۴): 🔻برای غلبه بر تزویر مراقب قبله گاه های سیاسی و اعتقادی خود باشیم 🔻تزویر آیت الله جنتی را پیشنماز خود کرد تا دکتر را منحرف، کذاب و ضد ولایت فقیه معرفی و سپس متوقف کند 🔻جنتی از پیشنماز بودن استعفا نمی دهد ملت ایران برای غلبه بر تزویر قبله گاه سیاسی و اعتقادی خود را تغییر دهد @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم پیروزی بر تزویر(۵): 🔻تبعیت و حمایت از فرمانده موجب خنثی‌سازی دسیسه‌های تزویر و پیروزی بر آن می شود 🔻به همین علت است که تزویر فرمانده را هدف قرار می دهد 🔻وای بر ملتی که تزویر فرمانده آنها را بدست خودشان مورد هجوم قرار دهد 🔻با دکتر محمود که فرمانده ما بود چه کردیم که اکنون تزویر بر ما سوار است؟ @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم پیروزی بر تزویر(۶): 🔻سال ۸۴ درخواستی غیر رسمی از سوی هاشمی رفسنجانی بدست محمود احمدی‌نژاد 🔻هاشمی می خواهد رئیس جمهور شود اما نمی خواهد رقیبی جدی داشته باشد 🔻 هاشمی درخواست عدم حضور احمدی‌نژاد را مطرح می کند. البته برای سایر کاندیداها مشخصاً درخواست حضور داشت 🔻تزویر قبل از مردم فرمانده آنها را شناخته است و تلاش می کند تا مانع اتصال مردم به فرمانده شود اما مردم به فرمانده رسیدند @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم پیروزی بر تزویر(۷): 🔻تزویر با ادعای اینکه نباید به شخص وابسته باشیم ما را به سمت شورایی تصمیم گرفتن می برد و ما هم خوشمان می آید و چنین می کنیم 🔻در این روش مردم و فرمانده تصمیم نمی گیرند بلکه با مدل سقیفه ای برای مردم تصمیم گیری می کنند و زمینه ردصلاحیت فرمانده فراهم و خانه نشین می شود 🔻و با این روش قطعاً تزویر پیروز است @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم پیروزی بر تزویر(۸): 🔻تزویر نمی خواهد مردم بدانند که فرمانده در یک امر الهی پیروز شده است 🔻تزویر در تحلیل مصباح ها نفوذ کرده و برای آنها استدلال می کند که را شما به ریاست جمهوری رسانده‌اید 🔻با این روش تزویر فرمانده را درگیر نیروهای خودی می کند و ریزش‌ها آغاز می شود و تزویر موش می دواند @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم بازخوانی: 🔻یکی از جانبازان بهاری در جریان ثبت نام دکتر در انتخابات ۱۴۰۰ که منجر به پیروزی سید ابراهیم رئیسی شد: 🔻"در صورت ردصلاحیت آقای بازنده اصلی این انتخابات شخص مقام معظم رهبری ست" 🔻۱۴۰۳ فتنه و تزویر دولت را پس گرفتند چرا؟ فتنه خط قرمز رهبری بود بازنده بودن رهبری واضح نیست؟ @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔻دکتر احمدی‌نژاد ذهن مخاطب را کیس و باهوش می خواهد 🔻سکوت در برابر غزه پیام توئیت احمدی‌نژاد: 🔻با این دست فرمانی که جلو رفته و می رویم و با روی کار آمدن اصلاح طلبانِ زخم خورده باید با غزه و فلسطین خداحافظی کنیم 🔻با انتخابات آمریکا هم به زودی باید به ترامپ تروریست سلام کنیم @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔻ما در یک بن بست گیر افتاده ایم 🔻انتهای این بن بست یک دیوار است 🔻پشت این دیوار افق های روشنی برای ملت ایران نهفته است 🔻این دیوار شامل بی اطلاعی، مقاومت در برابر فهمیدن، ایرادهای بنی اسرائیلی، جلوتر از نوک دماغ را ندیدن،قناعت های تحمیلی و اعتقادات و باورهای من درآوری و غیر علمی ست 🔻این دیوار را باید تخریب کنیم @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔻 فکر و ذهن مدعیان انقلابی! فریز شده و امکان تغییر و اصلاح ندارد 🔻انقلاب اسلامی ناگزیر است نیروهای خود را عوض کند 🔻نسل حاضر در عرصه سیاسی نتوانست جبهه خود را با مدعیان انقلابی! متمایز کند و بعضاً خود نیز در ادعاهای انقلابی! هضم شد و ضربه سختی به انقلاب اسلامی وارد آمد 🔻یک بار از دست حاکمیت نامرئی دررفت و محمود احمدی‌نژاد از جبهه حقیقی انقلاب اسلامی آمد و رئیس جمهور شد 🔻 جریان باطل دیگر اجازه آمدن هیچ احمدی‌نژادی را نخواهد داد. خاصه اینکه سال هاست با تلقین انحراف احمدی‌نژاد و زاویه داشتن او از ولایت فقیه، توانسته است بخش وسیعی از نیروهای انقلابی را با خود همراه کرده و از احمدی‌نژاد دور کند که این بزرگترین امتیاز برای جریان باطل است 🔻کار برای نسل بعد سخت شده است اما هیچ چیز غیرممکن نیست @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔻وقتی ردصلاحیت خادم ملت دکتر محمود احمدی‌نژاد توسط شورای نگهبان نمی تواند امت حزب‌الله را بیدار کند 🔻احرازصلاحیت مسعود پزشکیان هم نخواهد توانست 🔻طبعاً اعضای کابینه پزشکیان هم نخواهد توانست 🔻تکمیل برجام و شروع برجام ۲ هم نخواهد توانست 🔻اصلاً چیزی بنام امت حزب‌الله وجود دارد که ما منتظر بیدار شدنش هستیم؟ @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔻جناب منان رئیسی عضو مجلس معترض به اعضای شورای نگهبان که کاندیداهای ریاست جمهوری چهاردهم را بد چیده‌اند 🔻این اعتراض خاص ایشان نبوده و هواداران خاص آقای جلیلی را شامل می‌شود 🔻اصل چینش را قبول دارند معترض نیستند که چرا چیده‌اند معترضند که بد چیده‌اند 🔻معتقدند باید به گونه‌ای می چیدند که جریان انقلابی! پیروز می شد @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم چنانچه کسی باور دارد یا حداقل احساس می کند "جهاد تبیین" بیشتر از "کابینه پزشکیان" در معرفی دکتر محمود احمدی‌نژاد بعنوان نجات دهنده کشور و انقلاب اسلامی اثر دارد ، اعلام کند تا ادامه دهیم از تلاش بیهوده برای افراد جاهل بیزارم @ya_hosin_e_shahid
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔻رفتار انتخاباتی مسعود پزشکیان متواضعانه بود 🔻پزشکیان سراغ خاتمی،روحانی، ظریف و کروبی رفت 🔻اما سعید جلیلی حاضر نشد سراغ محمود احمدی‌نژاد برود 🔻اعتقاداتی که انسان را مغرور و متکبر کند ربطی به انقلاب اسلامی ندارد حتی اگر صاحب آن، خود را مصرانه انقلابی بنامد 🔻پزشکیان را تواضع پیروز کرد و جلیلی به غرورش باخت 🔻 انقلابیون باید بدانند که دنباله رو کدام رفتار باشند 🔻عدم تشخیص جبهه، منجر به این خواهد شد که ساز حق بزنید اما شما را به سایه هدایت کنند و امورات تان دست اهل باطل بیافتد 🔻از حق بودن تا ساز حق زدن فاصله‌هاست که اگر این فاصله‌ها شناخته نشود حزب‌الله پسوندها ، پیشوندها و لقب‌های زشتی به خود خواهد گرفت @ya_hosin_e_shahid
🔸مصطفی میرسلیم، نماینده اسبق مجلس: 🔻 رفع ممنوعیت از گوشی اپل، تسهیل واردات خودرو و رفع محدودیت از فضای مجازی، چه پیامی برای عامه ‎مردم و مشکلات روزمره معیشتی آنها دارد؟ 🔹یا حسین شهید: 🔻مردم سرمایه اندکی بدست می آورند که قابل سرمایه گذاری نیست با تورم چهل درصد هم نمی شود پس انداز یا سپرده گذاری کرد الآن طوری شده که پول بماند می گندد 🔻حداقل با کمک این دولت بی برنامه جناب پزشکیان می توانند یک گوشی اپل بخرند و از آن لذت ببرند، در فضای مجازی مشغول سرگرمی شوند و آپشن‌های خودروهای وارداتی را برای هم تعریف کنند تا شاید بدبختی های شان را فراموش کنند و زیاد به دست و پای مسئولین نپیچند @ya_hosin_e_shahid
بسم الرّحمن الرّحیم جمهوری سامانه ای مقدمه: جمهوری اسلامی یک هدیه الهی به ملت ایران و بشریت و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت ولیعصر ارواحنا له الفداء است. اکنون با پدید آمدن جمهوری اسلامی حکومت جهانی امام زمان عج یک حکومت ادامه دار در تاریخ خواهد بود نه یک حکومتی که صرفا برای تحقق وعده الهی و با طولانی شدن یک روز به وقوع بپیوندد . در همان روز هم به پایان برسد. با شکل گیری جمهوری اسلامی حکومت جهانی حضرت ولیعصر عج در طول حیات خود و ادامه آن حیات با رجعت سایر ائمه علیهماسلام می تواند به تربیت انسان کامل بپردازد. با این دیدگاه و امید به همین جمهوری اسلامی به تبیین ساختارهای قدرت به منظور افزایش بینش ها و بهبود دیدگاه های عمومی ، خطرات پیش آمده و پیش روی ملت ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی را براساس تحلیلی از گوشه های بسیار کوچک اما تأثیرگذار از رفتارها ، وقایع و گفتارهای خواص صف اول به رشته تحریر درمی آوریم. و امید داریم نسبت به آنچه در این گفتار به قلم رانده می شود تأمل و تفکر صورت گیرد و در سایه همین بصیرت ها حیات نظام مقدس جمهوری اسلامی را در کوتاهترین و بهترین زمان به حکومت جهانی امام عصرعج متصل گردد. خود را خالی از عیب و نقص نمی دانیم لکن فضا را برای قضاوت مخاطبان عزیز خالی می گذاریم و هیچ قطعیتی نسبت به آنچه می گوییم اعلام نمی کنیم. درباره نقل قول ها نیز براساس مشاهدات و با رعایت امانتداری و انصاف بیان خواهیم کرد. ما را سرباز امام عصر عج نیافریده اند بلکه این ما هستیم که باید درست تشخیص بدهیم و درست تصمیم بگیریم که سرباز باشیم یا سربار یا خدای ناکرده مقابل. مشاهداتی عقلانی از قلّه، قلم را به اعماق رخدادهای آشکار و نهان تاریخ جمهوری اسلامی می کشاند تا فریاد بیدارباش را برای تک تک آحاد بشر و خاصه ملت ایران که سرآمد همه ملت هاست، به صدا درآورد. اکنون در بدو شروع ، از خدای متعال می خواهم قلم را به عدالت و حقانیت هدایت کند. به اقرار تاریخ و گواه همه خواص دنیا ، ملت ایران سیاسی ترین ملت های جهان هستند و صریحا بر این اساس به این نتیجه دست یافته ام که ملت ایران در مواردی ممکن است لسانا و عملا خاموش باشند اما هرگز نگاه بینشی و شناختنی خود را از حکومت و حاکمان برنداشته و برنمی دارد. قلّه و نزدیک بودن به آن ابتدا توسط سید علی خامنه ای رهبری انقلاب اسلامی بیان شد و تحلیل هایی بر آن رفت که اغلب آنها سیاسی و در جهت حمایت و یا مخالفت با رهبری انقلاب بود لذا بر آن شدم تا به زعم و اندیشه خود یاری باشم در تبیین اندیشه امام امت در راستای بصیرت افزایی که هدف آن افزایش عقلانیت سیاسی و انقلابی در جبهه حق و رهروان امام امت است. قلّه یک فضای خالی نیست که برای رسیدن به آن تلاش کنیم که اگر بود تاکنون به آن رسیده بودیم. سنگ هایی که دشمنان ملت ایران به سمت این ملت پرتاب می کنند، پرتابه هایی از دامنه نیست بلکه حسدهایی از بالای قلّه است که سالها رؤیای پادشاهی جهان در سر پرورانده اند و اکنون نمی خواهند قلّه را با ملت ایران شریک باشند. ملت ایران در ذیل چتر جمهوری اسلامی تنها ملتی ست که به سمت قله در حرکت است و دیری نخواهد پایید که ابرقدرتهای جهانی ناگزیر خواهند بود ایران را در جوار خود و در قلّه ببینند که البته این چیزی ست که خلاف روحیه نژادپرستی این ابرقدرتهاست. خاصه اینکه ورود ایران به قلّه به منزله زمینه سازی برای ورود سایر ملت ها و ترسیم قله ای جدید توسط ملت ایران خواهد بود که در نتیجه این ابرقدرتها باید برای همیشه با قله خداحافظی کنند. نفوذ پدیده ای نوظهور نیست بلکه اگر آگاهانه به دست چپ و راست پیامبر اسلام هم نگاه کنیم به نفوذ پی خواهیم برد. رصد نفوذ از گذشته تا به امروز نشان می دهد که رفتاری در جهت رشد و تکامل داشته است به گونه ای که از نفوذ در افرادِ مؤثر در پست های کلیدی به نفوذِ انفرادی در پست های کلیدی و اکنون نیز به تشکیل سامانه رهبری و هدایت کلیات یک نظام رسیده است. تشکیل سامانه ای برای هدایت و رهبری جمهوری اسلامی که ایده اصلی آن در همان اوایل انقلاب با نفوذِ چهره های مؤثر در متن انقلاب و یا نفوذ در چهره های مؤثرِ انقلاب آغاز شد، اکنون با نفوذ در تحلیل های چهره های اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی که سال ها مورد اعتماد مردم بوده اند به نقطه عطف خود رسیده است. @ya_hosin_e_shahid صفحه اول
ایجاد سامانه هایی برای مدیریت جمهوری اسلامی کاری بزرگ و شگرف است و به جرأت می توان گفت از بزرگترین و فنی ترین اقدامات دشمن در جهت ضربه زدن به جمهوری اسلامی بوده است. دشمن ابتدا به سامانه متمایل به خود پی برد و آن را پشتیبانی کرد. این سامانه توسط دشمن تشکیل نشد بلکه علاقه از داخل ایران بود و عناصر تشکیل دهنده آن خود با غرب ارتباط گرفتند و بدست خود سامانه داخلی را شکل دادند. اما سامانه ای که دشمن در ایران تشکیل داد سامانه ایست که به لحاظ فکری و اعتقادی و ظاهری نزدیک به آرمانهای انقلاب اسلامی و مورد قبول و علاقه اقشار نزدیک به ولایت فقیه در بین مردم بود. هوش و درایت سیاسی ملت ایران موجب شد تا در دهه نود به وجود هر دو سامانه پی برده و نسبت به رفتار آنها واکنش های مختلف و متفاوتی داشته باشند. چرا که ملت ایران جمهوری اسلامی را دیگر آن جمهوری اسلامی سابق نمی دیدند و ظاهرا یک جمهوری سامانه ای شکل گرفته است که سامانه در آن تصمیم می گیرد و در یک ظاهرسازی برای نمایش مردم سالاری، تصمیم سامانه به رأی مردم گذاشته می شود. برای شناخت عمیقتر از سامانه ناچارا به رفتار سامانه و کنش ها و واکنش های رخداده در گذشته می پردازیم. ضرورت بحث پیرامون سامانه ایست که نزدیک به امت حزب الله می باشد. سامانه غربگرا تا حدود زیادی شناخته شده است و بدلیل گرایش آشکار به غرب، ماهیت خود را هم پنهان نخواسته است. الف: سامانه، دلایل و چگونگی پیدایش شکست های پی در پی دشمن در سرنگونی نظام اسلامی موجب شد تا کارگروهی برای علت یابی از این شکست ها تشکیل شود. این کارگروه در صدر لیست خود ولایت فقیه را بعنوان علت شکست توطئه ها علیه جمهوری اسلامی عنوان می کند. برای مقابله با ولایت فقیه راه های متعددی طی شد که عمده این راه ها توسط اصلاح طلبان پیموده شد و دشمن حتی ابایی نداشت تا اصلاح طلبان را سرمایه های خود در متن جمهوری اسلامی معرفی کند. اما این راه ها هیچکدام به نتیجه نرسید و لذا دشمن به حیله و نیرنگ روی آورد. تصور کنیم که به انسانی متدین، انقلابی، عمار رهبری ، مجتهد و.... شهره داریم و ناگهان تحلیلی وارد ذهن ما می کنند که مثلا اگر یک روزی ولایت فقیه با توجه به اختیارات نامحدودی که دارد یک تصمیمی گرفت که خلاف قانون اساسی ست، چه باید کرد؟ و بعد بگویند شما بیایید و یک کارگروه تشکیل دهید تا در آنجا با وجود همه خواصی که مثل خودتان عاشق و دلسوز انقلاب هستند در این باره تصمیم بگیریم. ما چه واکنشی نشان خواهیم داد؟ آیا به ویژگی های خودمان فکر می کنیم و تصمیم می گیریم و می پذیریم یا به جایگاه ولایت فقیه می اندیشیم و این پیشنهاد را یک پیشنهاد شیطانی دانسته و مقابل آن جبهه می گیریم؟ همین اندازه می توان گفت که این تصمیم معادل تصمیم گیری برای تعیین جبهه در روز دهم محرم سال 61 هجری ست. دشمن با استفاده از نفوذی های ایدئولوژیک خود چنین پیشنهاد شیطانی را به خواص طرفدار حق داد و تصمیمی که خواص طرفدار حق در این پیشنهاد گرفتند عامل بسیاری از ریزش ها شد. ریزش هایی که هنوز برای برخی از امت حزب الله بعنوان ریزش شناخته نمی شوند بلکه آن خواص را همچنان در مسیر درست می پندارند. که این موضوع بعنوان یک آفت بزرگ برای ملت ایران و مانع بزرگ در رسیدن و قرار گرفتن در قله محسوب می شود. سامانه با رویکرد دفاع از قانون اساسی و اصلاح خطاهای رهبری جوان سید علی خامنه ای شکل گرفت و رفته رفته بجای مردم و بجای جمهوری اسلامی تصمیم گرفت و خود به یک جمهوری تبدیل شد و اکنون از لحاظ تصمیم گیری در سیاست های کلان پا به پای جمهوری اسلامی پیش می رود. شاید اگر روز نخست به اعضای سامانه ابلاغ می شد که قرار است تا به اینجا پیش بروید، چنین پیشنهادی را نمی پذیرفتند. به همین دلیل است که این پیشنهاد را شیطانی می نامیم. تلاش دشمن برای نفوذ در تحلیل های خواص به منظور پذیرش ایجاد محدودیت برای ولایت فقیه و سامانه ای عمل کردن ، با استفاده از تبلیغات وسیع علیه دکتر محمود احمدی نژاد وارد مرحله جدیدی شد. دشمن ابتدا عملکرد محمود احمدی نژاد را خلاف مصالح کشور و انقلاب اسلامی معرفی نمود و سپس با استناد به حمایت های وسیع رهبری از احمدی نژاد و دولت ایشان ، خواستار افزایش قدرت و اختیارات سامانه در تصمیم گیری های کلان کشور شد. اعضای سامانه با پذیرش خطا بودن حمایت های رهبری انقلاب از محمود احمدی نژاد، پذیرفتند که برای جلوگیری از تکرار این خطاها اختیارات سامانه افزایش یابد. سامانه متشکل از مؤثرینی از بیت رهبری، خبرگان و سپاه بودند و در درستی و پاکی یکدیگر تردیدی نداشتند. به همین دلیل بود که به وجود سامانه اعتراضی نمی شد و تدریجا آن را لازم و ضروری هم می دیدند. اما نمی دانستند که دشمن نمی خواهد که ولایت فقیه تصمیم بگیرد چرا که می دانست تصمیم ولی فقیه خلاف منافع و نقشه های آنها خواهد بود. @ya_hosin_e_shahid صفحه دوم
تجربه چندین ساله برای دشمن ثابت کرده بود که نفوذ در ولی فقیه غیر ممکن است اما دشمن نفوذ در سامانه را بسیار آسانتر از نفوذ در ولی فقیه می دید. از اینرو تشکیل سامانه حتی بصورت محدود ولی قابل توسعه، برای دشمن امری حیاتی به شمار می رفت. دشمن برای بقاء سامانه باید به اعضا القاء می کرد که شما برای خدا و بقاء جمهوری اسلامی چنین کارهایی را انجام می دهید. یعنی اعضای سامانه در انجام چنین اعمالی نباید شیطان را در پشت پرده می دیدند بلکه باید خدا را در ظاهر می دیدند. از طرفی هم می بایست لایه های دیگری در ذیل سامانه برای حمایت از سامانه تشکیل می داد. به جرأت می توان تصمیمات شورایی در امر انتخابات و تعیین کاندیداها برای امت حزب الله را نشأت گرفته از ساختار سامانه و تصمیم گیری های سامانه ای توصیف کرد. به این معنا که سامانه در حال شاخ و برگ گرفتن بود. ممکن است اعضای سامانه بر این باور باشند که تصمیم گیرنده اصلی خودشان هستند و در تدین ، پاکی و درستی خودشان هم که شکی ندارند پس همه چیز درست پیش می رود، اما واقعیتی را نمی توانند ببینند. واقعیتی که اگر ببینند خودشان را باید زیر سؤال ببرند که این به منزله نفیِ خود است که اعضای سامانه از آن فرار می کنند و این خصلیتی از انسان هایی ست که در دام شیطان افتاده اند و شیطان از همین خصلت استفاده می کند و انسانها را در باتلاقی که گرفتار کرده است بیشتر فرو می برد. آخوندی که منبر می رود و سرداری که در سخنگاه قرار می گیرد و با ادعاهایی که امنیتی های فاسد برایش زمزمه کرده اند سخن می گوید ، دیگر به جایگاه حقیقت باز نمی گردد. او حالا باید دنبال حرف خود بدود تا جایگاه خویش را حفظ کند. حالا دیگر چیزی مهمتر از "حقیقت" دارد و آن اثبات حرفهایی ست که در منبر یا سخنگاه بیان کرده است. حالا آخوند و سردار حرفهایی را بر زبان جاری کرده اند که قابل اصلاح نیست و لذا دنباله روی را پیشه می کنند و از این رو بدون هیچ هزینه ای تبدیل می شوند به آنچه که امنیتی های فاسد خواسته اند. بنابراین پیدایش سامانه منشاء داخلی نداشته است بلکه ناشی از نفوذ سلولی در تحلیل و برداشت خواص از وضعیت حال و آینده نظام اسلامی بوده است و این نفوذ از راه خوب رخداده است تا خواص طرفدار حق را در مسیر اهداف دشمن قرار دهد. گرچه بطور قطع نمی توان گفت که این نفوذ سلولی توسط خواص طرفدار باطل و دارای مسئولیت در سطوح عالی و میانی جمهوری اسلامی صورت گرفته است اما نقش آنها در فرآیند انتقال داده های دشمن هم قابل کتمان نیست. ب: ولایت فقیه، تعریف و عملکرد مسئله اول این است که تعریف امت حزب الله از ولایت فقیه چیست و آیا این تعریف کامل کننده حرکت انقلاب اسلامی ست یا مانع حرکت است؟ آنچه از واقعیت های درونی در امت حزب الله شاهد هستیم این است که ولایت فقیه همچنان یک جایگاه معنوی ست و بعد مادی آن دیده نشده است و از اینرو ولایت فقیه به قشری که به مذهب شهره دارند متعلق می باشد که این موضوع یک تضاد در منافع بین مردم بوجود آورده است. آنچه که از ولایت فقیه در طول سالهای انقلاب اسلامی فهمیده ایم این بوده که اولویت اول برای ولایت فقیه بعد مادی زندگی مردم بوده است و بعد معنوی در اولویت بعدی قرار داشته است. اما اصرارها بر این است که ولایت فقیه را جدای از اداره ، اقتصاد و پیشرفت کشور معرفی کنند. و امت حرب الله هم با بعد معنوی ولایت فقیه خو گرفته و پذیرفته است که از اقتصاد کلان و پیشرفت های راهبردی فاصله داشته باشد. برای تبیین این ادعا به رفتار امت حزب الله با دکتر محمود احمدی نژاد، که نماد یک حزب اللهی با مدیریت انقلابی و نمایشی از نخبگی را در مدیریت و پیشرفت کشور بعنوان یک بسیجی و حزب اللهی به اجرا گذاشت، می پردازیم. با این توصیف که تعریف احمدی نژاد از ولایت فقیه متفاوت است و نزدیکتر است به حقیقت. محمود احمدی نژاد دارای یک افق دید گسترده از پیشرفت بود. احمدی نژاد جایگاه ایران و ملت ایران را از لحاظ پیشرفت های مادی و اقتصادی، رفاه، آسایش و امنیت بسیار بالاتر از ابرقدرتهای جهانی می دید و خواستار قرار گرفتن ملت ایران در جایگاه حقیقی خویش بود. او همه ابعاد علمی و فناوری را برای ملت ایران قابل دستیابی می دانست و برای تحقق آنها تلاش می کرد. @ya_hosin_e_shahid صفحه سوم
دشمن از این پیشرفت ها بسیار نگران و عصبانی بود و راه های متعددی را برای توقف آن دنبال می کرد. محمود احمدی نژاد بعد از انتخابات سال 88 مهندس اسفندیار رحیم مشائی، که گزینه اصلی برای ادامه حرکت رو به پیشرفت ایران در انتخابات سال 92 بشمار می رفت را بعنوان معاون اول دولت دهم انتخاب کرد که با مخالفت شدید اصول گرایان مواجه شد. این مخالفت ها مشعلی شد برای دشمن تا اهداف خود را در توقف پیشرفت ایران محقق نماید. رهبری انقلاب ناگزیر شد نامه ای محرمانه به احمدی نژاد بزند و خواستار لغو آن انتصاب شوند. با طراحی های سامانه آن نامه محرمانه منتشر و بعد هم بهانه ای بنام تأخیر در اجرای محتوای نامه رهبری بدست لایه های اجتماعی نزدیک به اصولگرایان انداخته شد و آنها را تحت عنوان دفاع از حریم ولایت به جنگ با محمود احمدی نژاد و دولت دهم فرستاد. با حیلت دشمن امت حزب الله وارد راهی شد که دیگر به بازگشت از آن فکر نمی کرد. و در ادامه این مسیر بهانه های جدید شکل می گرفت. با وجود تلاش های بسیار برای تبیین حقیقت، امت حزب الله با این توضیح که ولایت فقیه خط قرمز ماست ، در برابر فهمیدن به شدت مقاومت می کرد. بازگشت از این مسیر به منزله اقرار به خطای گذشته در قضاوت های غلط بود که نفس اجازه چنین اقراری را نمی داد و حرکت در بیراهه با هدایت های سامانه برای جلوگیری از بازگشت محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ادامه یافت و همچنان ادامه دارد. این فرآیند تنها یک گرا به جامعه داده است و آن اینکه ولایت فقیه و ایضا مذهب و مذهبی مقابل پیشرفت هستند و چیزی از اقتصاد نمی دانند و تحت عنوان قناعت و با ادعای مذهبی و انقلابی دنبال یک زندگی در سطوح پایین از رفاه و آسایش و فقیرانه برای ملت ایران می باشند که این دقیقا همان چیزی بود که دشمن با هدف ضربه زدن به جایگاه ولایت فقیه دنبال می کرد. پ: سامانه ، ماهیت و عملکرد تا به اینجا هنوز ماهیت سامانه مشخص نیست چرا که تصمیماتی در جهت منافع کشور و نظام می گیرد و از طرفی هم در لایه های پنهان خود مقابل پیشرفت عمل می کند. و این نشان از توانایی دشمن در طراحی اهداف دراز مدت در سامانه برای عملکرد خودکار و غیر وابسته دارد. دشمن سامانه ای طراحی کرده است که هم در جهت منافع دشمنان ملت ایران و هم در جهت منافع ایران عمل می کند و این نوع طراحی جلوی هر شک و شبهه ای را در خصوص سامانه می گیرد. این طراحی، تشخیص نفوذ دشمن در سامانه را بسیار دشوار خواهد کرد. سامانه ای که رضایتمند امت حزب الله باشد قادر خواهد بود تدریجا جایگاه ولایت فقیه را به سمت شورایی شدن پیش ببرد. اما دشمن هنوز این هدف اصلی خود را به اعضا منتقل نکرده است. برای دشمن مهم این است که در بدو امر قشر نزدیک به حکومت در بین ملت ایران که امت حزب الله نامیده می شوند به مرور زمان لزوم وجود سامانه و تصمیم گیری های آن را بپذیرند. برای اینکه تصمیات سامانه مورد قبول مردم واقع شود سامانه ابتدا ذهن مردم را نسبت به آن تصمیم آماده و سپس آن را اتخاذ می نمایند و در صورت لزوم موانع سر راه آن را هم برمی دارند. اسطوره های یک ملت از ارکان اصلی پیشرفت آن ملت بشمار می روند و ملتی که فاقد اسطوره باشد نمی تواند جهش در پیشرفت داشته باشد. اسطوره ها مورد علاقه مردم هستند و این گرایش به منزله کاهش قدرت و نفوذ سامانه خواهد بود. دشمن برای سامانه اینگونه توجیه کرده است که اسطوره ها نظم حاکم بر کشور را از بین می برند و خود دارای نظمی متفاوت هستند و هیچ اعتقادی به نظم موجود ندارند و سامانه هم این توجیهات را پذیرفته است. لذا سامانه مانع شکل گیری اسطوره شده است و حتی پروژه اسطوره سوزی را هم دنبال کرده و می کند. و این خواست دشمن است و اعضای سامانه قادر به این تشخیص نیستند. از اینرو پروژه اسطوره سوزی توسط سامانه صورت می گیرد و نام آن اسطوره سوزی نیست بلکه دفاع از انقلاب و جمهوری اسلامی و مقابله با انحراف لقب می گیرد و امت حزب الله را هم برای اسطوره سوزی بسیج می کنند. دکتر محمود احمدی نژاد یکی از اسطوره های ملت ایران در عرصه ریاست جمهوری و ریاست دولت بود و تاکنون ملت ایران چنین اسطوره ای به خود ندیده است. محمود احمدی نژاد زمانی روی کار آمد که سامانه به تکامل نرسیده بود. اما سامانه علت عبور احمدی نژاد از سد شورای نگهبان را عضویت دکتر غلامحسین الهام در جمع حقوقدانان شورای نگهبان تشخیص داد و لاجرم در مراحل بعدی و با روی کار آمدن صادق آملی لاریجانی در قوه قضائیه ، دکتر غلامحسین الهام که دیگر به عضو ثابت شورای نگهبان و سخنگوی این شورا تبدیل شده بود، به مجلس معرفی نشد تا دست سامانه برای رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشائی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باز شده و از طرفی هم افسار شورا در اختیار سامانه قرار بگیرد. @ya_hosin_e_shahid صفحه چهارم
تصور اولیه سامانه این بود که کنار گذاشتن احمدی نژادیسم از اداره کشور با توجه به محبوبیت فراوان ایشان امری دشوار خواهد بود و احتمالا اصطکاک هایی هم بوجود خواهد آمد به همین دلیل سامانه چندین بار به زور متوسل شد اما مانع چندان زیادی سر راه خود ندید و تفکر محمود احمدی نژاد کنار گذاشته شد. دشمن مهمترین رکن موجودیت سامانه را در مخفی بودن آن می داند. از همین رو با هر عاملی که موجودیت سامانه را افشا کند مقابله می کند و در صورت لزوم و توان آن موانع را از سر راه برمی دارد. دشمن ثبت نام دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات های ریاست جمهوری را از عوامل مؤثر در افشای ماهیت پنهان سامانه می دید و تمام تلاش خود را به کار می بست تا احمدی نژاد در انتخابات های ریاست جمهوری ثبت نام نکند. این تلاش ها حتی پای برخی فرمانده هان سپاه را هم به منزل دکتر محمود احمدی نژاد باز کرد. اما دکتر احمدی نژاد اصرار داشت تا از همین رویه ثبت نام در انتخابات به یک تبیین بزرگ برای ملت ایران در جهت نشان دادن سامانه دست بزند. به طور قطع و با توجه به سوءقصدهای نافرجام به جان دکتر احمدی نژاد که جلوی چشم سپاه انصار رخ می داد، می توان گفت که اقدام ایشان در این ثبت نام ها با هدف نمایش سامانه، به معنای رفتن در میدان مین و یک اقدام شهادت طلبانه بوده است. ت: سامانه 1392 تمرکز سامانه در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بر ردصلاحیت اسفندیار رحیم مشائی بود و از همین رو دخالت چندانی در کار شورای نگهبان در احراز صلاحیت کاندیداها نداشت. برنامه سامانه این بود که در یک تاخت سیاسی اسفندیار رحیم مشائی را مقابل هاشمی رفسنجانی ردصلاحیت کند تا مردم راضی شده و هزینه این ردصلاحیت کاهش پیدا کند. اما در یک اتفاق نادر احمدی جنتی که پای ثابت دبیری شورای نگهبان و پدر معنوی این شورا محسوب می شد، با ردصلاحیت حسن روحانی در شورا، وارد گود می شود و با سخنانی در تأیید شیخ حسن روحانی خواستار احراز صلاحیت ایشان می شود که مجدد رأی گیری صورت گرفته و شیخ حسن روحانی تأیید می شود. این تأییدیه بزرگترین فرصتی بود که در اختیار دشمن قرار گرفت. دشمن با دریافت این هدیه در پوست خود نمی گنجید. در اوج ناباوری سامانه، حسن روحانی پیروز انتخابات شده و کشور وارد سازش و برجام می شود و اقتصاد تعطیل شده، امت حزب الله در انزوای کامل فرو رفته و زیر چکمه هایی از فحاشی قرار می گیرند. سامانه تلاش می کرد با انداختن علت پیروزی شیخ حسن روحانی به گردن محمود احمدی نژاد ، خود را از بوته نقد نجات بدهد. اما از آنجایی که موجودیت سامانه برای مردم نامشخص بود ادعاهای سامانه برای مردم بدلیل نداشتن تحلیل صحیح در چرایی پیروزی شیخ حسن روحانی، اعاهای سامانه پذیرفته شده و یا با سکوت همراه می شود. عناصر رسانه ای سامانه تمام تلاش خود را بکار گرفتند تا علت پیروزی جریان تزویر به رهبری شیخ حسن روحانی را بدون ارائه دلایل منطقی به گردن محمود احمدی نژاد بیاندازند. گرچه این رویه موفقیت آمیز نبود و مردم چنین ادعاهایی را نمی پذیرفتند اما سامانه می توانست با چنین ادعایی از پذیرش مسئولیت پیروزی شیخ حسن روحانی شانه خالی کند. پیروزی شیخ حسن روحانی به معنای پیروزی دشمن بود و اعضای سامانه با این پیروزی مشکل داشتند. این موضوع یک چالش برای دشمن در مدیریت سامانه بوجود آورده بود. نکند که اعضای سامانه متوجه پشت صحنه مدیریت سامانه شوند و دست دشمنی آنها رو شود. دشمن برای فرار از سوءظن ها اقدام به ایجاد نگرانی نسبت به انتخابات مجلس در سال 1394 و همچنین امیدآفرینی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و تک دوره ای کردن دولت شیخ حسن روحانی نمود. از طرف دیگر شیخ خوب حرف می زد و سامانه را با حرف زدن و تا حدودی هم تقسیم قدرت در حوزه های غیر کلیدی راضی نگه می داشت ولذا دشمن تا حدود زیادی موفق بود. اما این موفقیت نمی توانست تداوم داشته باشد. چرا که امت حزب الله هیچ گزینه قابل قبول و امیدآفرینی برای غلبه بر شیخ حسن روحانی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری در سال 1396 نداشتند. به همین دلیل سامانه می بایست چنین گزینه ای را برای امت حزب الله تدارک می دید. از اینرو مأموریت اصلی دشمن به شناسایی کاندید مناسب برای امت حزب الله در انتخابات دوازدهم اختصاص یافت. این کاندید می بایست علاوه بر اینکه امت حزب الله را به پیروزی امیدوار می کرد ، این توانایی را نیز باید می داشت که ذهن آنها را هم از فکر کردن به محمود احمدی نژاد منصرف کند. سید ابراهیم رئیسی @ya_hosin_e_shahid صفحه پنجم
کلیت خبرگان رهبری در تیرس دشمن نبود. گرچه تیرهایی را رها می کرد و به هدف هم می خورد اما در انتخاب رهبری امکان دخالت و نفوذ به حداقل می رسد که این موضوع در روز انتخاب رهبری انقلاب بعد از رحلت حضرت امام خمینی ره اتفاق افتاد و دشمن با وجود داشتن گزینه های نفوذی در خبرگان قادر به اعمال خواسته خود نشد. لذا رهبری که خبرگان انتخاب می کند با سامانه هماهنگ نیست و چالش هایی که بین سامانه و رهبری انقلاب بوجود آمده بود اعضای سامانه را قانع می کرد که خودشان دست به انتخاب رهبری زده و خبرگان را با ذهنیت های شکل گرفته مجاب کند تا بدون بررسی های لازم رهبری آینده مطابق با خواست سامانه انتخاب کنند. از اینرو دشمن دنبال یک طرح مطمئن برای ایجاد ثبات در سامانه رفت. مشخص کردن جایگزین رهبری. دشمن از مسیر دلسوزی برای نظام اسلامی و انقلاب و ایران وارد ذهنیات اعضای سامانه برای مشخص کردن یک فرد برای جایگاه رهبری انقلاب رفت. برای اینکه دسیسه های دشمن ثمربخش باشد باید اعضای سامانه با یک روحیه دغدغه مند وارد کارزار رهبری آینده می شدند و البته عملکرد دشمن هم جواب داد و اعضای سامانه پذیرفتند تا برای این عملی که اکنون با حیلت دشمن برای آنها واجب، مهم و سرنوشت ساز شده بود خدماتی را داشته باشند. حالا سامانه وارد پروژه جدیدی شده است که شیخ حسن روحانی و تفکرات غربگرایانه او دیگر یک عنصر مخرب شناخته نمی شود بلکه عنصری از پازل انتخاب رهبری آینده است. مهمترین رویدادی که در این برهه بوقوع پیوست این بود که سامانه تلاش می کرد تا با همین روشی که دشمن در آنها نفوذ کرده بود و خواسته خود را تلقین می کرد، در ذهن اعضای خبرگان و امت حزب الله و خواص جامعه نفوذ کند و شیوه مدیریت سامانه ای یا همان جمهوری سامانه ای را به آن بقبولاند. سامانه پذیرفته است که رهبری نباید از هر اختیاراتی برخوردار باشد و مهمتر از همه نباید با یک سخنرانی همه بافته های سامانه را پنبه کند. لذا سامانه برای آینده رهبری می خواست که حتی سخنرانی های خود را هم با سامانه هماهنگ کند. در تحقیقات میدانی سامانه، با هدایت های خواص طرفدار باطل ساکن در عمق نظام اسلامی، به سید ابراهیم رئیسی می رسند. رئیسی خود قادر به تصمیم گیری های راهبردی نبود و فاقد کیاست سیاسی در شناخت حیلت های دشمن بود و مهمتر از همه اخلاق را با سادگی یکی می کرد و بنام اخلاق سادگی می کرد. سید ابراهیم رئیسی دقیقا همان عنصری بود که دشمن او را متناسب با شرایط حال ایران برای عبور از جایگاه ولایت می دید. رئیسی با هدایت های مکارانه دشمن مقبول امت حزب الله در عرصه سیاسی و اعتقادی با رویکرد نشست بر کرسی ریاست جمهوری شده بود و رفته رفته ذهن مردم برای پذیرش ولایت فقیهی ایشان آماده می شد. به همین دلیل انتخاب رئیسی به عنوان رهبری موجب سکوت امت حزب الله در برابر ضعف های او و عدم صلاحیت او می شد و از طرفی هم سامانه سید ابراهیم رئیسی را مطیع در برابر خود می دید و این مطیع بودن رهبری به خواست و رضایت اعضای سامانه تبدیل شده بود. چرا که سامانه دچار چالش هایی با سید علی خامنه ای در عدم همراهی با سامانه شده بود. دشمن از دو تفکر و سلیقه متضاد در ایران حمایت می کرد و البته تلاش هم می کرد که دو تفکر مقابل هم باشند اما تیرخلاص به همدیگر نزنند. این سیاست دشمنان شبیه سیاست شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی بود که دو تفکر کاملا متضاد را برای یک هدف حمایت و پشتیبانی می کردند. ث: دشمن و تغییر ماهیت در سامانه دشمن برای رسیدن به هدف نهایی نیاز دارد تا سامانه از وضعیت اعتقادی، تدین، تقوا، راستی، پاکی، صداقت، وفاداری به انقلاب و نظام اسلامی و اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه خارج شده و تبدیل به عنصر دشمن شوند. اما این امر به یکباره اتفاق نمی افتد و ممکن است اعضای سامانه متوجه پشت پرده شده و از مسیری که آمده اند بازگردند. از اینرو دشمن تلاش می کند سامانه را مثلا ابتدا به گفتن دروغ های مصلحتی که طبق ادعای آنها موجب استحکام نظام اسلامی و جایگاه ولایت فقیه می شود، نماید و سپس راه را برای خطاهای بعدی فراهم کند و سامانه را تا جایی پیش ببرد که بخاطر انقلاب و اسلام اقدام به دروغ گفتن به مردم و رهبری نمایند و نیز دست به سوءقصد به جان خواصی بزنند که درون نظام اسلامی هستند اما با اداره سامانه ای کشور بجای تبعیت از ولایت فقیه مخالف هستند و مقابل آن می ایستند. @ya_hosin_e_shahid صفحه ششم
از حوادث قضایی امنیتی رخداده در دهه نود اینگونه برداشت می شود که دشمن برای اجرایی کردن تصمیمات خود و سامانه نیازمند دو بازوی اجرایی بوده است. و لذا بهترین گزینه های اجرایی چند تیم امنیتی در درون نظام اسلامی که القائات دشمن روی آنها تأثیر گذاشته و این زمینه را داشته اند که ذیل یک مدیریت واحد عمل کنند، شناسایی و سامانه امنیتی تشکیل شده است. بر همین اساس امنیتی هایی که به لحاظ ساختارهای فکری با ماهیت و رویکرد انقلابی می توانستند و می پذیرفتند دست به فسادهای مورد نظر دشمن بزنند ساخته و پرداخته شده و برای انجام مأموریت های موردنظر آماده می شدند. بازوی اول اجرایی شامل یک شبکه دروغ پردازی ، اتهام زنی و شایعه پراکنی بود و بازوی دوم به زور متوسل می شود و سوءقصد ها و آشوب های خیابانی راه اندازی می کند. هماهنگی تیم های ویژه در اجرا و تصمیم گیری کاری بسیار دشوار است و امکان لو رفتن آن بسیار زیاد است. از طرفی هم دشمن نمی تواند به سامانه اعتماد کامل داشته باشد. به همین دلیل لازم بود تا مدیریت تصمیم گیری و هماهنگی برای سامانه و بازوهای اجرایی آن در خارج از کشور باشد. باکینگهام مرکز اصلی مدیریت می شود و اعضای سامانه از این موضوع بی اطلاع می شوند و تنها مهره های کلیدی و مورد اعتماد دشمن در سامانه از مرکزیت تصمیم گیری مطلع و تصمیم ها را در ذهن اعضای سامانه وارد می کردند. اما راهبرد دشمن در این بود که اعضای سامانه به نقطه ای برسند که خودشان و بدون دخالت خارجی همان تصمیمی را بگیرند که دشمن می خواهد. یعنی چیزی شبیه تکنوکرات های تربیت یافته در انگلیس که تصمیمات انگلیسی در کشورهای خود می گرفتند و زحمت انگلیس را کم می کردند. و حالا در ایران فقها و مجتهدین ، حقوقدانان و سرداران رشید سپاه اسلام همان تصمیماتی را می گرفتند که باکینگهام می خواست. با این ویژگی که در اینجا این تصمیمات قالب و پوسته انقلابی، ولایی و اسلامی داشت و هرگز ظن انگلیسی بودن هم به آنها نمی رفت. اگر کسی هم نسبت به انگلیسی بودن این تصمیمات هشدار می داد پیش از آنکه بنابه خواست باکینگهام محاکمه شود با اتهاماتی از سوی اعضای سامانه مواجه می شد و در نتیجه توسط امت حزب الله لجن مال می شد و سامانه نیز به تشویق امت حزب الله می پرداخت که شما در خط مقدم دفاع از حریم ولایت هستید. حالا نتنها سامانه در مسیر دلخواه دشمن حرکت می کرد بلکه امت حزب الله نیز به حدی در این مسیر افتاده و نسبت به ادعاهای اعضای سامانه باورپذیر شده بود که حتی اعضای سامانه هم به دروغ های خود ایمان آورده بودند. بزرگترین دروغ هایی که توسط سامانه منتشر شده دروغ هایی بوده که برای تسهیل در ردصلاحیت دکتر محمود احمدی نژاد و به حداقل رساندن هزینه ردصلاحیت ایشان توسط عناصر اجرایی، میدانی و رسانه ای سامانه به مردم گفته شده است. گرچه بنا ندارم تا از مسئله تبیین ماهیت دشمن خارج شوم اما لازم می دانم برای روشن شدن مسئله به نمونه هایی اشاره کنم. رفتار سامانه در جریان انتخابات 96 و 1400 و 1403 قابل ملاحظه می باشد که در فواصل این مقاله به آنها خواهیم پرداخت @ya_hosin_e_shahid صفحه هفتم
ج: سامانه و اتهام انحراف به دکتر محمود احمدی نژاد دشمن در صدد ایجاد یک انحراف بزرگ در جمهوری اسلامی بود و باید کاری می کرد که این انحراف از چشم ملت ایران مخفی بماند. تشخیص و تصمیم دشمن بر این امر رفت که در متن جمهوری اسلامی دشمن خود را شناسایی کند و اتهام انحراف به او زده ، مردم و خواص را مشغول به یک انحراف موهومی نموده و از این طریق انحرافی که می خواست در جمهوری اسلامی بوجود آورد را از اذهان مردم و خواص دور نگه دارد. فریاد واانحرافا علیه دولت دهم بسیار سریعتر، قویتر و گسترده از آنچه که دشمن تصور می کرد عمق اذهان امت حزب الله را فرا گرفت و رفته رفته مبارزه با انحراف به یک اصل، باور ، ایمان قلبی و یکی از شاخصه های ولایت مداری و اعتقاد به نظام اسلامی تبدیل شده بود. در توصیف گرایش بی حد و اندازه امت حزب الله به مقابله با انحراف در دولت دکتر محمود احمدی نژاد اگر بگوییم که دشمنی که خود این اتهام را به ذهن ایرانیان انداخته بود هم به شک افتاده بود اغراق نکرده ایم. البته انگلیسی ها به خوبی می دانستند که یکی از عیب های ملت ایران تنها گذاشتن لیدرهای شان است. این یکی از بزرگترین تجربه های ایرانی شناسی انگلیسی ها در سال های اشغال و استعمار ایران بشمار می رود. اما تصور نمی کردند که ایرانیان و خاصه امت حزب الله تا این اندازه در چنین عیبی باقی مانده باشند. تنها جایی که ولایت فقیه به کار انگلیسی ها آمد همین جا بود. آنها می توانستند با اتهام زاویه داشتن با ولایت فقیه هر لیدر حزب اللهی و ضد استعماری را در ایران از سر راه خود بردارند. و حالا برای مقابله با دکتر محمود احمدی نژاد از این تجربه خود و عیب ملت ایران استفاده می کند. دشمن برای تحقق اهداف خود در متوقف کردن دکتر احمدی نژاد نیاز به استفاده از ارگان های داخلی در جمهوری اسلامی داشت. ارگان هایی که مورد اعتماد امت حزب الله بودند بهترین ارگان ها برای این امر تشخیص داده شدند. دستگاه های قضایی و امنیتی ارگان هایی بودند که نفوذ دشمن در آنها هیچ شکی را برای امت حزب الله ایجاد نمی کرد و حتی فراتر از آن اگر دستگاههای قضایی و امنیتی حرفی را بزنند امت حزب الله ، خواص حکومتی و حتی سایر ارگان های جمهوری اسلامی در جهت تحقق آن قدم خواهند برداشت و این موضوع می توانست هزینه دشمن را برای اعمال نظرات خود به حداقل برساند و در واقع با پول و سرمایه انسانی ملت ایران علیه ملت ایران عمل کند. این هدف دشمن محقق شد و سال ها صحابه رسانه ای و صاحبان سخنگاه در امت حزب الله در هر کوی و برزنی علیه دکتر احمدی نژاد سخن راندند و مانع ادامه مسیر پیشرفت و عدالت در ایران اسلامی شدند. و در این راه بسیاری از خواص و ارگانهای نظام اسلامی که مهمترین آنها شورای نگهبان قانون اساسی بود را با خود همراه و همدل کردند. همراهی امت حزب الله با دشمن ، که نمود عینی آن را در صدور فرمان حمله به محمود احمدی نژاد توسط شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونی می توان مشاهده کرد، یکی از تلخ ترین حوادث سیاسی در طول تاریخ انقلاب اسلامی بوده است. این همراهی موجب شد تا دشمن خطرات پیش روی خود را به فرصت تبدیل کرده و امید به ادامه راه پیدا کند و اقدامات خود را به حوزه های دیگر گسترش دهد. چ: امنیتی شدن فضای عمومی کشور و جمهوری اسلامی ناامن کردن ایران از آرزوهای دیرینه دشمن بوده است و برای تحقق این آروز وقت و هزینه های زیادی را خرج کرده است. شکل گیری سامانه از بزرگترین آرزوهای دشمن بود و انتقال مأموریت ناامن کردن ایران اسلامی به سامانه آرزویی بزرگتر برای دشمن بشمار می رفت. سامانه با انجام اقدامات امنیتی پل های پشت سر خود را خراب می کرد و دیگر مسیر بازگشت به آرمانهای انقلاب اسلامی را نداشت. از اینرو سامانه چاره ای جز پیشروی در مسیری که آمده است را نداشت و این از کاربردی ترین راهبردهای دشمن در مدیریت سامانه بشمار می رود که این توانایی جز از روباه پیر برنمی آید. جنگیدن با دشمن در چنین جبهه ای از زیباترین بخش های مبارزه با استعمار است که رهبری انقلاب این بخش از مبارزه را هدایت کردند و از این جنگ و شکست دشمن هم لذت می برند. برهم زدن اجتماعات مردمی در اعتراضات از طریق تبدیل کردن آن به اغتشاشات به منظور جلوگیری از شکل گیری هر نوع اعتراضی که اخلال کننده در تصمیمات سامانه باشد از رویکردهای امنیتی سامانه بود. این رویکرد حتی اگر مقابل دشمن هم باشد باز هم در برهه هایی در جهت اهداف دشمن پیش خواهد آمد. سامانه دارد خودمختار می شود. راهکار بازتولید می کند و دشمن کافیست اشاره ای کند، خواهد دید که سامانه برای انجام همه کاری پایه است. @ya_hosin_e_shahid صفحه هشتم
دشمن خواست تا صدای احمدی نژاد در صحنه سیاسی ایران خاموش شود و در مناصب حکومتی نباشد. سامانه تمام این مأموریت را با همه وجود به دوش گرفت و راه را ادامه داد. و در این مسیر هیچ ابایی از انجام اقدامات امنیتی علیه دکتر احمدی نژاد و علیه اخلال کنندگان در انجام این مأموریت نداشت. احمدی نژاد از هر فرصتی استفاده می کرد تا ماهیت سامانه بخصوص بخش امنیتی آن را افشا کند و جلوی انحراف جمهوری اسلامی را بگیرد. احمدی نژاد بارها در سخنرانی ها و مصاحبه های خود از انحراف اصلی در جمهوری اسلامی سخن می گفت. در صحنه میدانی احمدی نژادی ها با همه توان فعالیت می کردند و به تبیین واقعیت های موجود می پرداختند. این وضع دشمن و سامانه را به معنای واقعی کلمه به ستوه آورده بود که در بسیاری از موارد منجر به برخوردهای قضایی و امنیتی با احمدی نژادی ها شد. با ریاست آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی در مجمع تشخیص مصلحت نظام فرصتی برای دکتر احمدی نژاد پیش آمد تا دیدگاههای خود را در مجمع به اعضا منتقل کند. این موضوع خطری جدی برای سامانه تلقی می شد. هاشمی شاهرودی با سامانه همراهی نمی کرد و باطنا مخالف آن بود. دشمن باید تصمیمی برای این موضوع می گرفت. مهمتر از این، حضور آیت الله هاشمی شاهرودی در شواری نگهبان قانون اساسی بود که یک خطر برای اهداف دشمن محسوب می شد. دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال 1396 ثبت نام کرد. شورای نگهبان باید در مورد تأیید صلاحیت احمدی نژاد تصمیم می گرفت. سامانه خطر را جدی می دید و باید تصمیم مهمی می گرفت و مردم را برای ردصلاحیت محمود احمدی نژاد راضی می کرد به گونه ای که هیچگونه اعتراضی صورت نگیرد. آیت الله هاشمی شاهرودی مورد اعتماد بسیاری از مردم و امت حزب الله بود. از اینرو استفاده از وجود ایشان در شورای نگهبان برای ردصلاحیت دکتر احمدی نژاد امری حیاتی بشمار می رفت. در حین اعلام اسامی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شایعه ای در فضای مجازی بصورت هدفمند، پرقدرت و با سرعت پیچید که تمام دوازده عضو شورای نگهبان در شهر مقدس قم جلسه تشکیل داده اند و صلاحیت دکتر احمدی نژاد را مورد بررسی قرار داده اند که در نتیجه آن آقای احمدی نژاد ردصلاحیت شده است. شایعه هدف از تشکیل جلسه در قم را حضور همه فقهای شورا در جلسه عنوان می کرد و اعلام می داشت که تمام دوازده عضو شورا به رد صلاحیت آقای احمدی نژاد رأی داده اند. هدف از طرح این شایعه وجهه انقلابی و دینی بخشیدن به ردصلاحیت آقای احمدی نژاد و نیز مطرح کردن رأی هاشمی شاهرودی در ردصلاحیت احمدی نژاد بود. چرا که با توجه به محبوبیت و مقبولیت ایشان در بین مردم به نوعی مشروعیت برای ردصلاحیت احمدی نژاد ایجاد می شد و سامانه با این شگرد از تبعات بعدی ناشی از ردصلاحیت احمدی نژاد می کاست. مدت ها بعد دکتر احمدی نژاد در مصاحبه ای عنوان کرد که شورای نگهبان حتی یک دقیقه برای بررسی صلاحیت بنده وقت نگذاشته است و اصلا نام بنده در جلسه شورای نگهبان بعنوان کاندید مطرح نشده است و درخواست کرد که اگر راست می گویند و بررسی کرده اند فیلم آن را منتشر کنند. اظهارات احمدی نژاد هرگز مورد توجه امت حزب الله قرار نگرفت و هیچگونه بحث و تحلیلی بر آن نرفت اما دشمن را عمیقا به فکر فرو برد و دشمن خطر را در بیخ گوش خود احساس کرد. حالا مأموریت ویژه دشمن این بود که متوجه شوند اطلاعات شورای نگهبان چگونه بدست احمدی نژاد رسیده است. موضوعی که در داخل و در بین خواص حکومتی تقریبا کسی به آن فکر نمی کرد اما برای دشمن به مسئله ای مهم تبدیل شده بود. آنچه که از وقایع رخداده برمی آید این است که دشمن در مأموریت شناسایی خود به آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی رسیده بود. به نظر می رسد که هاشمی شاهرودی از عملکرد سامانه در استفاده از نام و اعتبار ایشان نزد مردم برای مشروعیت بخشیدن به ردصلاحیت دکتر احمدی نژاد ناخشنود و حتی عصبانی بوده اما بدلیل اینکه شورای نگهبان اقدام به تکذیب اخبار جعلی ننموده است، ایشان هم به تکذیب آن شایعات ورود نمی کنند و تصمیم می گیرند موضوع را مستقیم و یا غیر مستقیم فقط به شخص دکتر محمود احمدی نژاد اطلاع دهند. حالا دشمن دو دلیل مهم برای حذف سید محمود هاشمی شاهرودی دارد. دلیل اول فرصت دادن به محمود احمدی نژاد برای طرح دیدگاههای خود در مجمع تشخیص مصلحت و دلیل دوم خارج کردن اطلاعات شورای نگهبان که حفظ آن برای جلوگیری از افشای وجود سامانه تصمیم گیر در جمهوری اسلامی که هیچ شکل قانونی ندارد اما فراتر از ارگانهای قانونی می تواند تصمیم بگیرد، بسیار مهم و حیاتی بشمار می رفت. آیت الله هاشمی شاهرودی در یک باصطلاح خطای پزشکی حذف می شود و هیچ ظنی هم در این حذف بوجود نمی آید. و با سادگی امت حزب الله خطر از بیخ گوش سامانه رد می شود. @ya_hosin_e_shahid صفحه نهم
علت اصلی برتری دشمن در تشکیل ، هدایت و حفاظت سامانه را تنها در اطلاعات و تحلیل های غلط امت حزب الله می توان جستجو کرد. به واقع و با استفاده از تجربه بیست ساله در فعالیت سیاسی در شبکه های اجتماعی و گفتگوهای محفلی به جرأت می توانم بگویم امت حزب الله در طول دهه نود یک بی خاصیتی در شناخت حقایق سیاسی و موضعگیری های مربوط به آن از خود بروز داد و در موارد کلیدی تا حدود زیادی برای دشمن شمشیر می زد. باور من بر این است که همین رویه موجب شد تا رهبری انقلاب بحث جهاد تبیین را برای خارج شدن ملت ایران از این گرداب مطرح نمایند. ح: سامانه و مدیریت افکار و عقاید چرایی قرار گرفتن امت حزب الله در تله فکری و اعتقادی وابسته به امنیتی های سامانه از ابعاد گوناگون قابل بررسی ست. از نظر ملت ایران روحانیت در چارچوب حکومت اسلامی قرار دارد و این دو از همدیگر گسست ناپذیر هستند. بنابراین اعتماد و گرایش به روحانیت خصوصا در شرایط خوب اقتصادی در بین مردم بسیار زیاد است که این مسئله در دولت دکتر محمود احمدی نژاد اتفاق افتاد و با قوی شدن مردم، روحانیت هم از انزواهای مختلف خارج شد و محبوبیت بسیاری کسب کرد. وجود اعتقادات مختلف در بین مراجع تقلید موجب می شد تا دسته بندی هایی در بین روحانیت شکل بگیرد. محمود احمدی نژاد در رسیدگی به وضعیت حوزه توجهی به این دسته بندی ها نداشت و همه حوزه را از فرصت های موجود بهره مند می کرد. اعزام مبلغان دینی به میان مردم از مهمترین فعالیت های دولت احمدی نژاد بود. اما برای دفاتر مراجع تقلید تفاوت داشت که چه طلبه ای از طرف دفتر آنها به تبلیغ اعزام شود. از اینرو دیدگاه های نزدیک به هر مرجع تقلیدی از طرف همان مرجع به تبلیغ اعزام می شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ارگان هایی بود که مبلغان دینی با عقاید نزدیک به ولایت فقیه را به میان مردم در اجتماعات مربوط به سپاه و بسیج دعوت می کرد و از بین همان مبلغان طلبه هایی را برای تبلیغ در حوزه عقیدتی سیاسی انتخاب می کرد و تلاش می کرد تا در این حوزه نخبه یابی کند و کمکی برای پیشرفت روحیه و تفکر انقلابی در بین مردم باشد. سپاه تمام امکانات و هزینه های لازم در این خصوص را تأمین می کرد. رفته رفته طلبه های عقیدتی سیاسی نان خور سپاه می شدند و امنیت آنها و جلسات آنها نیز توسط سپاه تأمین می شد. تا به اینجای کار همه چیز خوب پیش می رفت و دشمن هم در این خصوص احساس خطر جدی داشت. روحیه استکبار ستیزی در بین ملت ایران شدت و قوت گرفته بود و شعارها و مراسمات انقلابی با شور و نشاط وصف ناپذیری برگزار می شد و مردم از اینکه ایرانی ، مسلمان و انقلابی هستند احساس غرور و افتخار می کردند. صدا و سیما هم این وضعیت زیبا و ستودنی را به خوبی منعکس می کرد و به شور و شعف آن می افزود. محمود احمدی نژاد در بی اطلاعی مردم، از سامانه و سیاست های آن رنج می برد و به نظر می آمد که احمدی نژاد متوجه عمق فاجعه شده است و دنبال راهکاری برای نجات ملت ایران و نظام اسلامی از سامانه می گردد. اما سامانه از مسیر خوب و به شکل ارزشی وارد شده بود و همه امکانات تبلیغی و امتی در اختیار آنها بود و نمی شد که احمدی نژاد ، وجود و ماهیت همسانی سامانه با دشمن را برملا کند. برداشت من این است که تصور احمدی نژاد این بود که اگر مردم یک جهش بزرگ در همه زمینه ها بخصوص در زمینه فکری ، اعتقادی و اطلاعاتی داشته باشند ، سامانه عقب خواهد ماند و مردم می توانند از آن عبور کنند اما تلاشهای احمدی نژاد در این خصوص نتیجه مطلوب نداشت و سامانه از مردم پیشی گرفت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عمده فعالیت های تبلیغی را در حوزه های دینی، عقیدتی و سیاسی بدست گرفته بود. سامانه می توانست با دور زدن احمدی نژاد، از مسیر سپاه وارد عمل شود و احمدی نژاد را محاصره کند. مبلغان دینی و عقیدتی سیاسی که زیر نظر و با بودجه سپاه فعالیت می کردند می توانستند اطلاعات خود را از سازمان اطلاعات سپاه تحویل بگیرند و بر اساس همان داده ها منبر بروند. این موضوع توجه دشمن را به خود جلب می کند و دشمن راه و مسیر نفوذ و تأثیرگذاری را پیدا می کند. اینجا دشمن پاسخ دندان شکن دریافت نمی کند بلکه میتواند به نتیجه مطلوب هم برسد. @ya_hosin_e_shahid صفحه دهم
شاید که اولین تله اطلاعاتی در صف اول برای مصباح یزدی گذاشته شد و مصباح بدون کمترین مقاومتی درون این تله می افتد. مصباح یزدی به محبوبتی در میان امت حزب الله رسیده بود که اگر بزرگترین خطاها را هم مرتکب می شد کمترین انتقادی دریافت نمی کرد و امت حزب الله در صدد توجیه آن خطا و یا نهایتا نادیده گرفتن آن برمی آمدند. مصباح منبر خود را علیه دکتر محمود احمدی نژاد رفت و دیگر حاضر به اصلاح آن نشد و سامانه از این وضع خرکیف بود. از طرفی مصباح یزدی از سپاه تأمین می شد و بسیاری از طلبه هایی که از سپاه تأمین می شدند و تحلیل ها و اطلاعات خود را از سپاه دریافت می کردند لاجرم دیدگاهی همسو با سامانه پیدا می کردند. مصباح یزدی امت حزب الله را مقابل خود نمی دید و سازمان اطلاعات سپاه هم حمایت می کرد. بنابراین مصباح محرکی برای بازگشت از منبرهای خلاف واقع خود نداشت و بعکس محرک هایی برای ادامه مسیر داشت. نهایتا مصباح یزدی در یکی از سنگینترین ریزش های انقلاب اسلامی سقوط کرد و برای همیشه از صحنه سیاسی انقلاب محو شد. اما منبرهای او همچنان برخی از امت بی اطلاع را به ضلالت می کشاند. احمد جنتی دبیر شورای نگهبان وضعی بدتر از مصباح یزدی داشته و دارد. برداشتی که از عملکرد بیش از یک دهه گذشته جنتی می توان داشت این است که جنتی نه در منبر که در مسئولیت خطیری که بر عهده دارد تسلیم سامانه است و خود و شورا را از هرگونه انجام وظیفه مبرا کرده است. دخالت جنتی در احراز صلاحیت شیخ حسن روحانی برای کشور گران تمام و جنتی هم این خطای خود را پذیرفته است. به نظر می رسد تصمیم بر این شده است که تصمیم گیری در خصوص کاندیداهای ریاست جمهوری به عهده سامانه باشد و شورا هیچگونه دخالتی نداشته باشد و تنها یک جلسه نمادین برگزار کرده و لیست مورد نظر سامانه را تأیید نماید. دشمن دارد به اهداف خود نزدیک می شود و لذا انتقال داده ها از سوی بعد امنیتی سامانه به صاحبان منبر آغاز می شود و صاحبان منبر و سخنگاه بدون اینکه بررسی نسبت به این داده ها داشته باشند، به صرف اینکه این داده ها را از باصطلاح سربازان گمنام امام زمان عج دریافت کرده اند، آنها را بیان می کردند. ادامه این رویه موجب شد تا بعد امنیتی سامانه به این نتیجه برسد که یک سر و گردن از بعد سیاسی مذهبی بالاتر است و حال چرا باید جایی که خودش می تواند فرماندهی کند ذیل سامانه سیاسی مذهبی فعالیت کند؟ با بدست گرفتن مرکزیت سامانه توسط بعد امنیتی سامانه، کشور و نظام اسلامی وارد فضای امنیتی شده و ذیل سایه دولت تماما امنیتی شیخ حسن روحانی با شعار اعتدال رفته رفته همه چیز حتی برنامه کودک صدا و سیما هم رنگ و بوی امنیتی به خود می گیرد. امت حزب الله در طول حوادثی که به آنها پرداختیم در عالم شپروت به سر می برد. خ: رهبری و رهبری رهبری انقلاب باید موجودیت و ماهیت سامانه را به مردم معرفی کند. اما این موضوع نباید موجب بروز اصطکاک در درون نظام اسلامی و کشور شود چرا که دشمن در کمین نشسته و منتظر چنین اصطکاکی ست. از طرفی هم رهبری در انتقال مسائل به مردم مستقیم عمل نمی کند بلکه تمام جوانب کار را می سنجد و انتظار دارد تا مردم خود به فهم مسئله برسند. برداشت من این است که رهبر انقلاب بر این نظر بوده اند که افشای وجود و ماهیت سامانه باید همزمان و متناسب با درک و فهم مردم از سامانه صورت گیرد. لذا رهبری در زمانهایی به سامانه کمک هم می کردند تا افشا نشود. محمود احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم آماده می شد. نگاهی به فضای سیاسی کشور نشان می داد گردش چرخه سیاست به سمت اوست. اما به یکباره رهبری انقلاب در توصیه ای به احمدی نژاد عنوان کردند که این موضوع به صلاح شما نیست و خواستند که همه خواص از این توصیه مطلع شوند. برداشت من این است که رهبر انقلاب می دانستند که سامانه به خواست دشمن قصد ردصلاحیت احمدی نژاد را دارد و به هیچ وجه حاضر به پذیرش مجدد محمود احمدی نژاد در کرسی ریاست جمهوری اسلامی نخواهد بود. اما بهانه لازم را ندارد و لذا دشمن و سامانه دنبال بهانه ای و یا حادثه ای می روند که یا احمدی نژاد نباشد و یا اگر می خواهد باشد و کاندید شود بدون هزینه ردصلاحیت شود. رهبری عامه مردم و امت حزب الله را در فضای سیاسی همراه با سامانه می دیدند و مردم را آماده شناخت و برائت از سامانه نمی دیدند. لذا رهبر انقلاب پیشدستی کرده و بهانه ردصلاحیت احمدی نژاد را در اختیار سامانه قرار دادند و شاید با همان توصیه جان احمدی نژاد را نجات دادند. توصیه رهبری انقلاب به محمود احمدی نژاد توسط سامانه و رسانه ها و منبرهای مرتبط با آن به نهی تلقی می شود و آنرا به سنگ محک ولایتمداری دکتر احمدی نژاد تبدیل می کنند تا در صورت حضور احمدی نژاد در انتخابات هزینه ردصلاحیت به صفر برسد و سامانه بتواند همچنان خود را مخفی نگه دارد. @ya_hosin_e_shahid صفحه یازدهم
همه نگاه ها به واکنش دکتر احمدی نژاد به توصیه رهبری انقلاب منعطف می شود. نهی یک تفکر و سلیقه سیاسی و مدیریتی به عدم شرکت در انتخابات بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری نقض آشکار عدالت است و در صورتی که ولی فقیه اقدام به نهی کند از دایره عدالت خارج شده و در نتیجه خود به خود از مقام ولایت عزل می شود و طبق قانون خبرگان رهبری می بایست تشکیل جلسه داده و رهبری جدید را انتخاب نمایند. جامعه سرشار از بحث پیرامون این توصیه شده است و تقریبا هیچ جریانی در ایران به بررسی عملکرد رهبری نمی پردازد بلکه منتظر تمکین محمود احمدی نژاد به امر رهبری انقلاب هستند. اعضای خبرگان رهبری که وظیفه نظارت بر عملکرد رهبری را برعهده دارند یا مقابل احمدی نژاد بودند و از این توصیه خشنود شدند و یا اینکه فاقد درک و فهم از وظیفه اصلی خود در خبرگان رهبری بوده و بسادگی از کنار چنین حادثه مهمی عبور کردند. درحالی که می بایست تشکیل جلسه می دادند و نسبت به این موضوع و اینکه آیا مصداق نقض عدالت توسط رهبری بوده یا خیر به مردم گزارش می دادند. توصیه رهبری برخلاف آنچه که رایج شد تا سنگ محک احمدی نژاد بشود، سنگ محکی برای امت حزب الله و خواص انقلابی بود. رفتار امت حزب الله و خواص کشور نسبت توصیه رهبری به دکتر احمدی نژاد نشان داد که به چنین قشری در شرایط فعلی و در این نسل از خود نمی توان اعتماد کرد و با آنها نمی توان به قله رسید بلکه باید منتظر نسل بعد بود و در کنار آن فرمان جهاد تبیین و آتش به اختیاری صادر کرد تا بلکه از دل امتی که چند دهه به جهاد در عرصه های گوناگون پرداخته است تفکری همسو با اسلام ناب محمدی و در شرایط کمک به حرکت به سمت قله بیرون بیاید. البته به نظر می رسد رهبری انقلاب پیش از این توصیه و در ماجرای مربوط به برکناری حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در دولت دهم، رسیدن به قله را به تعویق انداخته بودند. در ماجرای برکناری وزیر اطلاعات توسط محمود احمدی نژاد سامانه که بخش مهمی از وزارت اطلاعات را بدست گرفته بود تلاش کرد تا با محمود احمدی نژاد تسویه حساب کند. از همین رو برنامه هایی را طراحی و به اجرا گذاشت و بوق های تبلیغاتی دشمن و سامانه متحدا علیه دکتر احمدی نژاد فعال شدند و اینگونه وانمود کردند که محمود احمدی نژاد در جلسه هفتگی رئیس جمهور با رهبری انقلاب بصورت قهر از جلسه خارج شده و اقدام به خانه نشینی کرده است. مدتی بعد رهبری انقلاب در سخنانی با اشاره به موضوعی که در خصوص وزارت اطلاعات پیش آمده بود ضمن رد هرگونه اختلاف بین مسئولین کشور این شایعات را بی پایه و اساس دانسته و آنها را کار بوق های تبلیغاتی دشمن عنوان می کند. اما با گذشت بیش از یک دهه از آن ماجرا در بین امت حزب الله همچنان محمود احمدی نژاد بخاطر قهر و خانه نشینی مورد شماتت قرار می گیرد. که این موضوع نشان از ضعف شدید فکری، شناختی و تحلیلی در امت حزب الله برای حرکت به سمت قله است و نیاز به تقویت فکری در فهم مسائل در بین امت احزب الله به شدت احساس می شد. در میان اینهمه ضعف که امت حزب الله از خود بروز داد رهبری انقلاب از برخورد و نگاه قهرآمیز به امت حزب الله فاصله گرفته و در امر رهبری جامعه به قرار دادن کشور در وضعیتی که سطح فکری آحاد جامعه در آن قرار دارند اکتفا می کنند و رسیدن به قله را به زمان دیگری موکول می کنند. این سبک از رهبری نه اینکه باب میل حضرت آیت الله خامنه ای باشد، بلکه ناچارا و متناسب با میزان دقت در تحلیل و کنکاش در اطلاعات دریافتی و درک و فهم سیاسی جامعه و خصوصا خواص نزدیک به حکومت صورت گرفته است. مهمتر از اینها، نگاه رهبری به اصلاح است و خصوصا خواص که راه زیادی را در نظام اسلامی پیموده اند و لذا نجات فریب خوردگان برای رهبری انقلاب از اهمیت بالایی برخوردار است. ح: سامانه و رهبری آینده رهبری آینده برای دشمن از مهمترین مسائل بشمار می رود و به نوعی اگر دشمن نتواند کاری کند که رهبری آینده توسط سامانه انتخاب شود تمام رشته هایش پنبه خواهد شد. پس از بررسی های فراوان و با هدایت سامانه سید ابراهیم رئیسی بعنوان جایگزین برای رهبری انقلاب اسلامی انتخاب می شود و برنامه ها برای اجرای چنین هدفی کلید می خورد. @ya_hosin_e_shahid صفحه دوازدهم
سامانه در تحلیل های خود به این نتیجه می رسد که رهبری آینده ابتدا باید به مقام ریاست جمهوری برسد تا در این مقام به مقبولیت و محبوبیت مردمی دست یابد. این مقبولیت و محبوبیت در رأی اعضای خبرگان رهبری تأثیر زیادی می تواند داشته باشد. پس از اینکه سامانه به سید ابراهیم رئیسی می رسد مقدمات انتخاب ایشان بعنوان رئیس جمهور کلید می خورد. مهمترین راهبرد برای انتخاب رئیسی بعنوان رئیس جمهور این بود که رقیب جدی نداشته باشد. اما سامانه از ترس عدم انتخاب رئیسی ناشی گری به خرج داده و آش انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را آنقدر شور می کند که سید ابراهیم رئیسی در رقابت با آراء باطله پیروز می شود. گرچه برای پیروزی رئیسی جشنی برگزار نمی شود اما امت حزب الله که ئر رقابت با آراء باطله پیروز شده بود عرق شرم هم نریخت و با روی باز و لب خندان دولت را بدست گرفتند و به دور دوم ریاست جمهوری رئیسی هم فکر می کردند. سید ابراهیم رئیسی در حادثه سقوط بالگرد که تحلیل گران حزب اللهی وابسته به سپاه آن حادثه را کار خدا دانستند جان خود را از دست می دهد و امت حزب الله که تصور می کردند مردم با آنها هستند در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم بهت زده شده و در لاک خود فرو رفتند تا بدون توهماتی تحمیلی از سوی سامانه بتوانند برای آخرین فرصت تاریخی درست فکر کنند و درست تحلیل نمایند. اکنون امت حزب الله به سرنوشت خود باید بیاندیشد نه به سرگذشت خود. مهمترین مسئله در این اندیشه اطلاعات درست و تحلیل درست است. برداشتی شخصی و براساس رصد و تحلیل رخدادهای بیش از دو دهه از عمر انقلاب اسلامی امکاناتی محدود در اختیار بوده و طبعا کاستی هایی هم دارد.ان شاءالله بتوانم این کاستی ها را جبران کنم و من الله توفیق ✍️ یا حسین شهید @ya_hosin_e_shahid پایان
هدایت شده از پا در رکاب
بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔵 اصلاحات و بازگشت به عقب 🔸گذر رهبر انقلاب به وظیفه اصلی ولایت فقیه در خصوص جلوگیری از بازگشت به عقب دارای ابعادی ست که لازم است نسبت به آن آگاه و هوشیار بود 🔹به نظر می رسد از دید رهبری انقلاب اصلاح طلبان یک بازگشت به عقب محسوب می شوند. سخنان رهبری انقلاب در دیدار اعضای خبرگان رهبری نشان می دهد هشدارهای ایشان به رئیس جمهور برای انتخاب مسئولان و مدیران دولتی نتیجه نداده و افراد معلوم الحال از جبهه اصلاحات مسیر حرکت دولت پزشکیان را بدست گرفته اند و کشور در جهت بازگشت به عقب حرکت می کند 🔸از نکات جالب دیدگاه رهبری انقلاب این است که رهبری دولت اعتدال شیخ حسن روحانی را یک بازگشت به عقب نمی دانستند 🔹 رهبری انقلاب بازگشت به عقب را در حوزه اقتصادی نمی دانند. نه اینکه در حوزه اقتصادی بازگشت به عقب وجود ندارد. بلکه جلوگیری از بازگشت به عقب در حوزه اقتصادی را وظیفه مردم و قوای سه‌گانه می دانند 🔸مسیر کلی حرکت انقلاب اسلامی ، تفکر انقلابی و اندیشه های اعتقادی، عقیدتی ، سیاسی ، فرهنگی و معنوی و خاصه حوزه علوم انسانی و سیاست های مدیریت کلان و راهبردی کشور و مردم از مهمترین مصداق های پیشرفت از منظر ولایت فقیه بشمار می روند و بازگشت به عقب در نگاه ولایت فقیه در همین حوزه ها مورد اهمیت و توجه است و رهبری انقلاب نسبت به بازگشت به عقب در همین حوزه ها حساسیت به خرج می دهند. اصلاح طلبان سرآمد این نوع بازگشت به عقب ها بوده و هستند. 🔹دقت در تذکرات رهبری انقلاب نشان می دهد " مراقبت در جهت گیری ها" ، "توقف کشور" ، "نفوذ" ، "نرمش قهرمانانه" و "بازگشت به عقب" در دوره های مدیریت غیر انقلابی و غیر مردمی بیان شده است. در این تذکرات "بازگشت به عقب" به اصلاح طلبان رسیده و "توقف کشور" ، "نفوذ" ، "نرمش قهرمانانه" به معتدلین و جبهه باصطلاح عقلا و نیز " مراقبت در جهت گیری ها" که نوعی هشدار است تا تذکر، به دولت سید ابراهیم رئیسی ✍️ یا حسین شهید @ya_hosin_e_shahid