نيازمندیها: ما‌ از‌ دنیا‌ هیچ‌ چیز‌‌ نمی‌خواھیم‌، جز‌ یک‌ بغل‌ ا‌ز‌ #ضریح‌ِ شما، دنیا و آخرت‌ ما شمایی امام رضا جانم... ♥️😔 . . •

به وقت رمان🌸🌺 عاشقی زودگذر🌼💛👇🏻👇🏻 یک پارت طولانیییی تقدیم نگاهتون👇🏻👇🏻👇🏻💚🍏

👑💛👑💛👑 💛👑💛👑 👑💛👑 💛👑 👑 #Part23 عاشقی زودگذر "زمان حال" لباس هام رو عوض کردم موهام رو شونه زدم کرم مرطوب هم به صورتم زدم و رفتم تو حال +مامانننننن مامانییییییی کجاییییی -بَ چته بچه صدات رو انداختی تو سرت +جان من این تن بمیره بگو کی میخواد بیاد خونه مون _تو تا الان نمردی از فضولی؟؟! بابا میخواد خانم وکیلی بیاد با دخترش +😳 _چیه چرا قیافت رو این طوری میکنی مگه میخواد آدم بدی بیاد؟؟ +هااااا....نه اخه تعجب داشت برام اخه شما زیاد باهم با خانم وکیلی قرار نداشتین _نه بابا زنگ گفت که یه خونه پیدا کردن تو محله ماهست گفت میخواییم بیام اونو ببینیم طبقه پایین خونه شماهم ببینیم اگه مقایسه کنیم ببینیم کدوم خوبه ، از اون ورم میخواد بیاد سر بزنه بهمون نمیدونم چرا یه هویی ناخداگاه گفتم= خداکنه بیان طبقه پایین ما مامان مشکوک گفت= چرا اون وقت یه هویی خوشحال شدی؟؟! با من و من گفتم=اِ چ....چی..ه هی..چیییی ولش کن تا مامانم اومد حرفش رو بزنه زنگ خونه به صدا اومد رفت در رو باز کرد و گفت=بیا اخر هم شربت درست نکردی رفتیم جلو در تا مهمان ها بیان بالا وقای اومدن با دختر روبه رویی که دیدم شاخ هام خودشون رو نشون دادن مبینا بود بغل دستیم ، مرحم راز هام امکان نداره... به صورت دو پریدیم بغل هم که مامانش گفت=فک کنم این دیدار ما باعث شد این دوتا همدیگر رو میدا کنن مبینا=وا مامان همدیگر رو که گم نکرده بودیم هم کلاسی و بغل دستی هم هستیم... با مامام اینا رفتیم داخل منم رفتم آشپزخونه شربت درست کردم یک های کوچولو توی لیوان ها ریختم و شربتم ریختم توش و بردم تو حال.... +مبینا حالا چرا میخوایید خونتون رو بفروشید مگه جایی که هستید بده؟؟! مبینا=نه بابا راهمون دوره به همه چی به هیچی دسترسی نداریم حالا دعا کن یکی از این دوتا خونه ها رو مامان پسند کنه +مبینا مامانم میگه میخوایید طبقه پایینی خونه مارو ببینید درسته؟؟ مبینا=اره مامانم میگه بریم ببینیم چه جوری اگه خدا بخواد یکی از اینارو بخریم.. +انشالله ......راستی مشقات رو نوشتی؟؟؟ مبینا=من نه بابا وقت نکردم +دقیقا میخوایی باهام بنویسیم؟؟ مبینا=نه بابا دفتر نیاوردم +خب توی دفتر من بنویس؟؟ مبینا=نه بابا ولش بیا حرف بزنیم... نزدیکا غروب بود که خانم وکیلی قصد رفتن کردن..... مامان داشت شام درست میکرد منم که مشقام رو نوشته بودم و حوصله ام به طور خیلییی شدیدی سر رفته بود... یه فکر خبیث به سرم زد رفتم ولش رو اوردم زدم به تلویزیون آهنگ گذاشتم و شروع کردم به ادا بازی و خوندن با آهنگ... بیخودی نیست که دل شده قربونت من به قربون تو و زلف پریشونت ♬♫♪ ما علاقمون بهم خیلی شدیده کسی مثلشو ندیده… ما علاقمون درست سر جاشه مگه میتونست که بهتر از این باشه ♬♫♪ مگه هست تو دنیا مث ما دوتا یه شبه منو مجنون کردی لیلا.. بگو چی داری که دل منو میکشونی فاصله باشه میمیرم از نگرونی ♬♫♪ وسطا آهنگ بود که دیدم کیان اومد فلش رو دراورد و گفت=باز تو شروع کردیی خجالت بکش دیگه الان باید عصا بگیری دستت اون وقت وایساده واس من آهنگ گوش دادن..... واقعاکه +اول سام علیکم دومم دیگه به من نگی عصا بگیر دستت ها مگر نه به بابا میگم حالت رو جا بیاره آقا داداش بعد براش زبون بیرون اوروم که مامان گفت=خجالت بکش بچه ازت بزرگتره اون وقت تو این ‌طوری میکنی واقعاااا که کیان=مامانم طول میکشه تا این ننه جان بفهمه بعد اشاره کرد به من و گفت=پاشو یه قهوه واس داداشت درست کن بعد چند هفته اومدم خونه آفرین برا اینکه از دوباره بهونه دستش ندم یه قهوه درست کردم دادم بهش.... با سر تشکر کرد و منم باز براش زبون اوردم بیرون اومد یه چی بگه که زنگ آیفون به صدا اومد.... واییی خداااا چه قدر امروز آیفن ما زنگ خورد در رو باز کردم و با بابام سلام علیک کردم .... 💛 👑💛 💛👑💛 👑💛👑💛 💛👑💛👑💛 نویسنده📝 #N

تقدیم نگاهتون❤️🍒👆🏻👆🏻

✨پارت اول رمان #سرباز ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/421 ✨پارت اول رمان #ناحله ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/669 ✨پارت اول رمان #مقصودم‌ازعشق ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/1539 ✨پارت اول رمان #مدافع‌عشق ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/2392 ✨پارت اول رمان #پلاک‌پنهان ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/2988 ✨پارت اول رمان #دست‌وپاچلفتی ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/2993 ✨پارت اول رمان #عاشقی‌زودگذر ↯ https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/3835 ✨پارت اول#رمان‌ازمن‌تا‌فاطمه https://eitaa.com/ebrahimdelhaa/4420

https://harfeto.timefriend.net/16416273359987 حرفاتون رو ناشناس بزنید🖤 🌸🌺🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 https://eitaa.com/joinchat/1414660259C8b2cf0286a

⚘﷽⚘ حسین‌جان... عالم،به عشقِ روے تو بیدار مے شود هر روز،عا‌شقـانِ تو  بسیـارمے شود وقتی،سـلام مے دَهَمت،در نگاهِ من تصویرِ ڪربلای  تو، تڪرار مے شود سلام عشق عالم❤️ ✨اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ ✨

#استوری 📲 هر تپش دل امام باقر_ع #میلاد امام محمد باقر علیه السلام بر همه شما خوبان و همراهان گرامی مبـارک باد🌿🎊

- انسان در ماه رجب باید با خدا بیشتر آشنا شود تا برود به سمت اللهم عرفنی نفسک . . .🌿

#حرفاتون🌸🌺👇🏻

مرسیییی دورت بگردممممم شماهم خوبیییی مرسی عزیز دل شرمنده نکن😘😘 اگه توفیق باشه 💚 #خـادِمـ‌اݪشٌهـداٰ

سلامممم دوستت عزیز حال شما چه طوره؟؟ به روی چشم میزارم براتون 😘😘 #خـادِمـ‌اݪشٌهـداٰ