زبان گشوده به تحسین ِشعر من یک شهر ،
من از زبان ِتو مشتاق ِآفرین هستم .
روزها رفت و فقط حسرت دیدار رُخت ،
مانده بر این دلِ یعقوبی ما آقا جان .
نوشتم مهدی و دیدم دلم چون مـاه روشن شد
نوشتـم نام او را بر کویر خشک ، گلشـن شد
18.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایصَنما؛ایخدایهَمهٔباجنما:)🤍..
#علیپورکاوه | #حضرتابلفضل
دنیا و حال خوب و خوشش عایدِ شما،
ما را برای،شعر و غزل آفریده اند .. !
#خاطره✨
|خجالتمیکشم|
با آرمان رفته بودیم یه مسجدی، وقتی اومدیم بیرون به کسی اشاره کرد و گفت: اون رفیق منه. اومد که به سمتش بره یک دفعه برگشت؛
گفتم: آرمان چرا نرفتی حال و احوال بپرسی؟...
گفت : متوجهشدم که همسرش پیشش هست؛هم خودم خجالت میکشم،هم نمیخوام خانوادهش معذب بشه.
_بهروایتازپدرِبزرگوارِشهید