*افغانستیزی؛ بازتابی از ناهنجاریهای روانی و اجتماعی*
افغانستیزی و نفرتپراکنی علیه مهاجران افغانستانی، در بسیاری از موارد، ریشه در مشکلات روانی و ناهنجاریهای شخصیتی افرادی دارد که دست به چنین اقداماتی میزنند. این افراد معمولاً از تعادل روانی برخوردار نیستند و رفتارهایشان بازتابی از عقدهها، ترسها، و ناکامیهای شخصی یا اجتماعی آنهاست.
نشانههای مشکلات روانی افغانستیزان:
حس برتریطلبی و خودبرتربینی:
بسیاری از این افراد دچار نوعی خودبرتربینی هستند که معمولاً ناشی از عقده حقارت و تلاش برای جبران کمبودهای شخصی است. آنها با تحقیر دیگران، بهویژه مهاجران، سعی میکنند احساس برتری کاذب کسب کنند.
نفرتپراکنی بهعنوان ابزار تخلیه روانی:
این افراد از نفرتپراکنی و توهین به دیگران بهعنوان ابزاری برای تخلیه استرسها و ناکامیهای خود استفاده میکنند. چنین رفتاری معمولاً نشاندهنده عدم توانایی در مدیریت هیجانات و مشکلات روانی است.
ترس غیرمنطقی از مهاجران (فوبیای اجتماعی):
افغانستیزان اغلب دچار نوعی فوبیای اجتماعی نسبت به مهاجران هستند. این ترس غیرمنطقی، که ممکن است ناشی از اطلاعات غلط یا تبلیغات منفی باشد، باعث میشود که آنها دیگران را تهدید تلقی کنند.
توجهطلبی و خودنمایی:
برخی از این افراد، بهویژه در فضای مجازی، از نفرتپراکنی بهعنوان روشی برای جلب توجه و کسب فالوور استفاده میکنند. این رفتار نشاندهنده نوعی اختلال شخصیت مانند خودشیفتگی یا تمایل به دیدهشدن است.
ضرورت بررسی روانشناختی:
آگاهیبخشی:
آموزش عمومی درباره مشکلات روانی و نقش آنها در رفتارهای اجتماعی میتواند به کاهش این پدیده کمک کند.
برخورد جدی با نفرتپراکنی:
در کنار اقدامات امنیتی و قضایی، نیاز به مداخلات روانشناختی برای شناسایی و درمان این افراد وجود دارد. مراجعه این افراد به مشاوران و روانشناسان میتواند به بهبود رفتار آنها کمک کند.
تشویق همزیستی و همدلی:
فرهنگسازی برای پذیرش تفاوتها و ترویج همدلی میتواند تأثیر مثبتی در کاهش رفتارهای ناشی از مشکلات روانی داشته باشد.
پیامد بیتوجهی:
ادامه رفتارهای ناشی از افغانستیزی، بدون بررسی و درمان ریشههای روانشناختی آن، میتواند باعث گسترش ناهنجاریهای اجتماعی و تضعیف همبستگی انسانی شود. برخورد با این افراد باید بهگونهای باشد که علاوه بر اصلاح رفتار، از گسترش پیامدهای منفی آن در جامعه جلوگیری شود.
د. محمد هادی عباسی
5/11/1403
به ما بپیوندید
https://eitaa.com/yaaddashthaa
قالَ الإمامُ موسى بن جعفرٍ علیهالسلام:
«لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ، فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ، و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ.»
«از ما نیست کسی که هر روز حساب اعمال خود را نکند. اگر کار نیکی انجام داده، از خداوند بخواهد که توفیق بیشتری در آن راه نصیبش کند، و اگر کار بدی انجام داده، از خدا طلب آمرزش کرده و به سوی او بازگردد.»
این کلام گهربار امام نشاندهندهی ضرورت خودآگاهی و اصلاح مداوم رفتار انسان است. در این حدیث به چند نکتهی اساسی اشاره شده است:
محاسبه نفس، کلید رشد و تعالی محاسبه نفس به معنای بازبینی عملکرد خود در پایان هر روز است. این کار انسان را نسبت به اعمالش آگاه میکند و از بیتفاوتی و غفلت دور میسازد. امام کاظم علیهالسلام تأکید دارند که مؤمن واقعی باید هر روز خود را ارزیابی کند.
تقویت کارهای نیک: اگر فردی در محاسبه روزانه خود ببیند کار خیری انجام داده، باید شکرگزار باشد و از خدا بخواهد این مسیر را برای او هموارتر کند و توفیقات بیشتری نصیبش گردد. این نشاندهندهی روحیه سپاسگزاری و طلب توفیق بیشتر از خداوند است.
توبه و بازگشت از اشتباهات
اگر انسان متوجه شودکه کار ناشایستی انجام داده است، باید از خداوند طلب آمرزش کند و تصمیم بگیرد که دیگر آن خطا را تکرار نکند. این بازگشت به سوی خداوند نشانهای از توبه حقیقی و تلاش برای اصلاح خویشتن است.
ارتباط مداوم با خداوند: این حدیث دعوتی است به داشتن یک رابطه مداوم و زنده با خداوند. محاسبه نفس انسان را به یاد خداوند میاندازد و او را در مسیر بندگی استوارتر میکند.
رمز بقای یک نهضت، فاطمیون؛ چالشها و فرصتها
نهضتهای بزرگ برای بقای خود در طول زمان، نیاز به عواملی دارند که توانایی مقابله با چالشها و حفظ مسیر خود را تضمین کنند. لشکر فاطمیون بهعنوان یک نهضت مقاوم، در کنار مبارزه نظامی و فداکاریهای میدان جنگ، میتواند در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز بقای خود را بر اساس اصول و شروطی خاص تضمین کند. در این مسیر، چندین عامل اساسی وجود دارد که میتواند به حفظ و توسعه این نهضت کمک کند.
1. ثبت تاریخ شفاهی؛ حفظ هویت و انتقال میراث
یکی از شروط اساسی بقای هر نهضت، ثبت تاریخ شفاهی و مستند کردن تجربیات و داستانهای کسانی است که در آن نهضت نقش ایفا کردهاند. این اقدام نه تنها به حفظ هویت و یادآوری فداکاریها کمک میکند، بلکه موجب انتقال آموزهها و تجربیات به نسلهای آینده خواهد شد. ثبت تاریخ شفاهی، به ویژه در مورد رزمندگان فاطمیون، میتواند نقش مهمی در حفظ میراث فرهنگی و انسانی این نهضت داشته باشد و از تحریف تاریخ جلوگیری کند. این میراث شفاهی میتواند به نسلهای بعدی کمک کند تا ارزشهای نهضت را بهدرستی درک کنند و آن را در مسیرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به کار بگیرند.
2. کار تشکیلاتی منسجم؛ ساختار و سازماندهی
کار تشکیلاتی و داشتن یک ساختار منسجم، از الزامات بقای هر نهضت است. در این راستا، لشکر فاطمیون میتواند بر اساس اصولی همچون تقسیم وظایف، همکاریهای مستمر و برگزاری تجمعهای هدفمند، انسجام داخلی خود را حفظ کند. تجمعهایی مانند هیئت رزمندگان و مراسم اجتماعی میتوانند به تقویت هویت جمعی و همبستگی بین اعضا کمک کنند. این کار تشکیلاتی باید بهگونهای طراحی شود که همواره پاسخگوی نیازهای مختلف باشد و بتواند در شرایط دشوار و تغییرات سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی به سرعت تطبیق پیدا کند.
در این مسیر، اشتراک در مناسبات سیاسی و اجتماعی و مشارکت در رویدادهای عمومی همچون راهپیماییها و مراسم مذهبی میتواند فاطمیون را به بخشی از جریانهای اجتماعی تبدیل کند. همچنین، شکلدهی به ساختار هیئتها و تقسیم مسئولیتها، به افزایش کارایی و کارآمدی گروه کمک میکند و به حفظ انسجام درون گروه کمک مینماید.
3. ایمان به توانستن؛ نیروی محرکه و انگیزه
ایمان به هدف و باور به اینکه «ما میتوانیم»، از اصول بنیادین هر نهضت موفق است. در مسیر فاطمیون، ایمان به ارزشهای دینی و مقاومت باید بهعنوان نیروی محرکه برای رسیدن به اهداف بلند مدت، تقویت شود. این ایمان، نه تنها در جهاد نظامی، بلکه در جهادهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیز باید به کار گرفته شود. باور به توانایی در تحقق اهداف میتواند این نهضت را از چالشها عبور دهد و در شرایط دشوار، موجب پایداری و پیشرفت آن شود.
4. جهاد فرهنگی و اجتماعی؛ گسترش ظرفیتهای نهضت
نهضت فاطمیون باید به جهاد فرهنگی و اجتماعی بهعنوان ابزاری برای بقا نگاه کند. این جهاد، تنها به معنای مقابله با دشمنان خارجی نیست، بلکه دربرگیرنده تلاش برای ساختن یک جامعه مقاوم و تقویت هویت جمعی نیز است. برگزاری همایشها، تولید محتواهای مقاومتی و آموزشهای فرهنگی میتواند نهضت را در برابر تهدیدات فرهنگی حفظ کند و در عین حال حمایت از خانوادههای شهدا و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، موجب تقویت پیوندهای درون گروهی و خارج از گروه میشود. این فعالیتها باید بهگونهای طراحی شوند که نهضت فاطمیون در کنار مقاومت نظامی، در عرصههای اجتماعی و فرهنگی نیز تقویت شود.
5. جهاد اقتصادی؛ حفظ پایداری اقتصادی
جهاد اقتصادی از ارکان دیگر بقای هر نهضت است. برای اینکه یک نهضت در طول زمان پابرجا بماند، باید منابع اقتصادی خود را تقویت کند. فاطمیون میتواند با راهاندازی پروژههای اقتصادی و تعامل با بازار، برای اعضای خود فرصتهای شغلی ایجاد کند و منابع مالی برای حمایت از فعالیتهای اجتماعی و نظامی خود فراهم آورد. همچنین، آموزش مهارتها و توسعه کسبوکارهای کوچک میتواند به تقویت توانمندیهای اقتصادی اعضای نهضت و جامعه کمک کند و در نهایت موجب تقویت پایداری این نهضت گردد.
نتیجهگیری: شروط بقای یک نهضت
برای اینکه یک نهضت بتواند در برابر چالشها و بحرانها ایستادگی کند و به حیات خود ادامه دهد، باید به مجموعهای از شروط و اصول پایبند باشد. در مورد لشکر فاطمیون، کار تشکیلاتی منسجم، ثبت تاریخ شفاهی، ایمان به توانستن، جهاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از جمله ارکان حیاتی بقای این نهضت هستند. با رعایت این اصول و با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود، فاطمیون میتواند بهعنوان یک نهضت زنده و مقاوم، همواره در مسیر تعالی و پیشرفت گام بردارد.
د. محمد هادی عباسی
۷/۱۱/۱۴۰۳
در جهاد تبیین سهم بگیرید
با انتشار مطالب و معرفی کانال
https://eitaa.com/yaaddashthaa
هدایت شده از جهاد تبیین، یادداشتهای روزانه
مسدودی سیمکارتهای مهاجرین در روز عید مبعث: بدسلیقگی یا اقدامی هدفمند؟
اقدام به مسدودی سیمکارتهای مهاجرین در روز عید مبعث، یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان، از سوی یک اپراتور مطرح در کشور، پرسشهای زیادی را برانگیخته است. این اقدام که بدون اطلاعرسانی قبلی صورت گرفت، در میان مهاجرین بهعنوان یک رفتار نادرست و بیاحترامی تعبیر شده است.
این رفتار از سوی یک شرکت خدماتی که وظیفه ارائه ارتباطات و تسهیل دسترسی را بر عهده دارد، نمونهای آشکار از بدسلیقگی اجرایی است. چنین برخوردهایی، که در گذشته نیز در حوزههای مختلف خدمات عمومی مشاهده شده است، تنها به ایجاد حس نارضایتی و شکاف اجتماعی دامن میزند.
پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این رفتارها
مهاجرینی که سالها در این کشور زندگی کرده و در سازندگی آن نقش داشتهاند، انتظار دارند که نهادهای ارائهدهنده خدمات عمومی، از جمله اپراتورهای تلفن همراه، به حداقل استانداردهای احترام و مسئولیتپذیری پایبند باشند. در حالی که خدمات ارتباطی باید ابزاری برای تقویت ارتباط و همبستگی اجتماعی باشد، چنین برخوردهایی موجب تضعیف اعتماد اجتماعی و ایجاد حس بیگانگی در میان مهاجرین میشود.
مسدود کردن ارتباطات در روزی که برای بسیاری از این افراد جنبهای فرهنگی و مذهبی دارد، از دیدگاه بسیاری نه تنها تصادفی نیست، بلکه میتواند بهعنوان اقدامی هدفمند برای ایجاد نارضایتی تلقی شود.
سابقه رفتارهای مشابه در نهادهای دیگر
این برخورد، اولین نمونه از بدسلیقگی در برخورد با مهاجرین نیست. در گذشته نیز شاهد اقداماتی مشابه در برخی نهادهای خدماتی بودهایم؛ از قطع خدمات بدون اطلاعرسانی تا ایجاد محدودیتهای اجرایی غیرمنصفانه. تکرار چنین رفتارهایی در حوزههای مختلف خدمات عمومی، نشاندهنده عدم توجه کافی به نیازها و حقوق این بخش از جامعه است.
چرا چنین رفتارهایی تکرار میشوند؟
فقدان نظارت کافی: بسیاری از تصمیمات اجرایی بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی اتخاذ میشوند.
ضعف در فرهنگسازی سازمانی: کارکنان و مدیران بسیاری از نهادها فاقد آموزش کافی در خصوص احترام به تنوع فرهنگی و اجتماعی هستند.
عدم شفافیت و پاسخگویی: نهادهای ارائهدهنده خدمات، در بسیاری از موارد پاسخگویی لازم را در قبال انتقادات و مشکلات ندارند.
راهکارهای پیشنهادی
برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی و کاهش پیامدهای منفی آن، لازم است اقدامات زیر در دستور کار قرار گیرد:
اطلاعرسانی و شفافیت: تصمیمات اجرایی، بهویژه در حوزه خدمات عمومی، باید با اطلاعرسانی قبلی و شفافیت کامل همراه باشد.
فرهنگسازی در سازمانها: آموزش کارکنان درباره احترام به حقوق همه اقشار جامعه و تأثیر تصمیمات بر گروههای مختلف ضروری است.
پاسخگویی نهادهای خدماتی: شرکتهای خدماتی باید در برابر اشتباهات خود مسئولیتپذیر بوده و بهسرعت برای جبران مشکلات اقدام کنند.
ایجاد رویههای مشخص برای خدمات به مهاجرین: نهادهای عمومی و خصوصی باید دستورالعملهای روشنی برای ارائه خدمات به جامعه مهاجر تدوین کنند.
نتیجهگیری
تکرار رفتارهایی مانند مسدودی سیمکارتهای مهاجرین در روزهایی با اهمیت فرهنگی و مذهبی، باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای ارائهدهنده خدمات میشود. در حالی که مهاجرین نقشی کلیدی در رشد و پیشرفت کشور دارند، نادیده گرفتن نیازها و حقوق آنان، موجب گسست اجتماعی خواهد شد.
برای ایجاد یک جامعه پویا و همدل، لازم است تمامی نهادها و سازمانها با احترام به حقوق همه اقشار جامعه، در راستای تقویت وحدت و اعتماد اجتماعی گام بردارند. این اقدامات نه تنها به بهبود روابط اجتماعی کمک میکند، بلکه تصویری مثبت از مسئولیتپذیری و عدالتمحوری را به نمایش میگذارد.
من خودم در حالی که سیمکارت همراه اول و ایرانسلم قطع شده با وای فای قرضی این متن را نوشتم
و در طول این چند سال حد اقل پنج سیمکارت بدون هیچ توضیحی سوخته و جدید گرفتم
با اینکه انواع و اقسام کدهای لازم برای مهاجرین را دارم.
د. محمد هادی عباسی
https://eitaa.com/yaaddashthaa
با سلام و احترام
قابل توجه همکاران محترم
فیلم زلزله 8.5 ریشتری بانکوک در حال انتشار در گروههای مجازی هست این فیلم را باز نکنید . فورا آن را حذف کنید. این یک ویروس باج افزار است. مخصوصاً برای دسترسی به برنامههای بانکی شما در تلفن همراه شما. لطفاً این پیام را به هر یک از گروههای خود فوروارد کنید حساب بانکی تان را خالی نکنند .
هدایت شده از فاطمیون
■ #اطلاعیه_مهم| قابل توجه خانوادههای محترم فاطمیون و عموم مهاجرین: فریب وعدههای اقامت و تابعیت را نخورید
● در روزهای اخیر، یک شگرد کلاهبرداری پیچیده برای سوءاستفاده از مهاجرین، بهویژه افراد فاقد مدارک اقامتی، شناسایی شده است. کلاهبرداران با استفاده از نامهای مذهبی و عناوین جعلی، با وعده صدور اقامت، برگه تردد و حتی تابعیت، مبالغ هنگفتی از قربانیان دریافت میکنند.
روشهای فریبکاری کلاهبرداران:
- سوءاستفاده از عناوین مذهبی و جهادی: کلاهبرداران با استفاده از نامها و عناوینی همچون "گروه جهادی..." یا "هلدینگ..." خود را بهعنوان حامی مهاجرین معرفی میکنند و اعتماد مذهبی و اجتماعی افراد را جلب میکنند.
- ایجاد دفاتر و شرکتهای صوری: برای معتبر جلوه دادن فعالیتهای خود.
- ارائه اسناد جعلی: استفاده از سربرگها و مهرهای رسمی تقلبی.
- استخدام مهاجرین: برای جلب اعتماد و تبلیغ میان سایر افراد.
- حضور در محافل مذهبی و خیریه: گرفتن عکس با شخصیتهای برجسته برای مشروعیتبخشی به اقدامات خود.
شگردهای مقابله با شکایت:
- تهدید قربانیان به رد مرز یا مشکلات قانونی.
- معرفی وجوه دریافتی بهعنوان کمک خیریه.
- انکار هرگونه معامله و استفاده از اسناد جعلی.
چگونه از این کلاهبرداری در امان بمانیم؟
- مجوز و اعتبارسنجی کنید: قبل از پرداخت هر مبلغی، اصالت شرکت یا گروه را بررسی کنید.
- مدارک و مستندات را حفظ کنید: تمام پیامها، رسیدها و مدارک پرداخت را نگه دارید.
- وجهی به حسابهای شخصی و ناشناس واریز نکنید.
- مشاوره حقوقی بگیرید: با وکلا و نهادهای حامی مهاجرین مشورت کنید.
- آگاهیرسانی کنید: تجربه خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و موارد مشکوک را گزارش دهید.
هوشیار باشید و فریب این وعدههای دروغین را نخورید. اطلاعرسانی و آگاهی، بهترین ابزار برای مقابله با این کلاهبرداریهاست.
¤ آگاهسازی فاطمیون
@FATEMIYOUN1434
هدایت شده از متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻آشنایی با بخش کیدون موساد
(بخش اول)
"کیدون" مخفی ترین و خشن ترین واحد موساد
واحد کیدون یکی از مخفیترین واحدهای دنیای اطلاعات است. این واحد تخصصی که تحت نظر بخش قیصریه ی سازمان اطلاعاتی موساد فعالیت میکند، بر برخی از حساسترین و خشن ترین ماموریتهای موساد از جمله ترور، جمعآوری اطلاعات و عملیاتهای مخفی تمرکز دارد.
این واحد در سال های ابتدایی تاسیس موساد، یعنی ۱۹۷۱، تشکیل و به یک واحد تخصصی متمرکز بر عملیاتهای مرگبار و مخفیانه تبدیل شد.
واحد کیدون برای انجام ماموریت های مخفی خود از فناوری های پیشرفته و ابزارهایی مانند پهپادها، سیستم های هک سایبری، سلاح های دقیق و تجهیزات نظارتی پیشرفته استفاده می کند.
نام این واحد، "کیدون"، نشان دهنده ماموریت آن است: عمل سریع و قاطعانه، مانند "سرنیزه".
#سازمان_های_اطلاعاتی_و_امنیتی
#کیدون
#موساد
#متسا
#مرجع_ترویج_سواد_امنیتی
@matsa_ir
51.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴قهرمان بدون مرز
این داستان واقعی از عشق، ایثار و فداکاری رو از دست ندید!
🔹از شنیدن صدای امام خمینی تا جبهههای جنگ ایران؛ محمدعلی محبی، قهرمان بدون شناسنامه، هنوز هم برای هویتی که در میدان جنگ ساخت، میجنگد.
🔹صدای فداکاریهای مهاجرین افغانستانی را دوباره زنده کنید و مانع از گم شدن آن در هیاهوی سیاست شوید.
🔹تنها یک کلیک فاصله دارید تا با دلاوریهای او وهزاران افغانستانی آشنا شوید که قلب خود را برای ایران گذاشتند.
با عضویت در کانال جهاد تبیین 👇👇
https://eitaa.com/yaaddashthaa
در ثواب جهادما شریک شوید
تحلیل بازی سیاسی و اقتصادی وامهای بانکی: تله تنش و راهکارهای مقابله با آن
در فضای سیاسی و اقتصادی کنونی، برخی از جریانها با طراحی سناریوهای پیچیده، تلاش میکنند تا از هرگونه تحول و تنش به نفع خود بهره ببرند. یکی از نمونههای بارز این تاکتیک، اقدام بحثبرانگیز یک بانک در ارائه وامهای ۴۰۰ و ۹۰۰ میلیونی به گروهی خاص است که پیامدهای متعددی را در پی خواهد داشت. این اقدام نه تنها ابعاد اقتصادی دارد، بلکه به نظر میرسد یک بازی سیاسی هوشمندانه نیز در پس آن نهفته است.
تاکتیک تله تنش: هدف چیست؟
بررسی این ماجرا نشان میدهد که این اقدام میتواند به عنوان یک تله تنش عمل کند. به این معنا که، صرفنظر از اینکه این وامها پرداخت شوند یا نه، نتیجه نهایی به نفع جریانی خواهد بود که پشت این ماجرا قرار دارد. در حقیقت، این یک بازی برد-برد برای این جریان است که در هر دو حالت، مزایای سیاسی برای خود کسب خواهد کرد:
اگر وامها پرداخت شوند، این جریان موفق خواهد شد از این اقدام به عنوان ابزاری برای تقویت جایگاه خود در بین بدنه اجتماعی و سیاسی بهره ببرد.
اگر وامها پرداخت نشوند، میتوانند از این ماجرا برای تحریک افکار عمومی علیه گروههای مذهبی و سنتی استفاده کنند و آنها را به عنوان عامل سنگاندازی معرفی نمایند.
این سناریو نشان میدهد که چنین اقداماتی بیش از آنکه یک سیاست اقتصادی باشد، یک استراتژی سیاسی برای بهرهبرداری از شکافهای اجتماعی و انحراف افکار عمومی است.
پشت پرده؛ حواسپرتی برای اقدام در خفا
یکی از مهمترین دلایلی که میتوان برای طراحی چنین تلههایی مطرح کرد، مشغول کردن ذهن جامعه به حواشی و تنشهای کاذب است. این تاکتیک میتواند فرصتی را برای برخی جریانها ایجاد کند تا در پشت پرده، به مذاکرات و اقدامات اصلی خود بپردازند، بدون آنکه توجه عمومی به سمت آنها جلب شود.
در چنین شرایطی، مردم سرگرم بحث دربارهی عدالت یا بیعدالتی این تصمیم بانکی خواهند شد، در حالی که پشت صحنه، تصمیمات کلانتری گرفته میشود که میتواند تأثیرات بلندمدتی بر سرنوشت اقتصادی و سیاسی کشور داشته باشد. در واقع، بازی با افکار عمومی برای پیشبرد اهداف پنهان، یکی از مؤثرترین تکنیکهای مدیریت بحران و کنترل قدرت است که در اینجا به خوبی مشاهده میشود.
راهکارهای مقابله با این تله سیاسی
برای خنثی کردن این تله و جلوگیری از بهرهبرداریهای سیاسی، سه راهکار اصلی قابل پیشنهاد است:
آگاهسازی بدنه مردم
رسانههای مستقل و تحلیلگران باید این مسئله را از زاویهی واقعی و پشت پرده مورد بررسی قرار دهند و مردم را از ابعاد پنهان آن آگاه سازند.
جلوگیری از دوقطبی شدن جامعه و تأکید بر این که این ماجرا یک بازی سیاسی است و نباید در دام آن افتاد.
تقویت تفکر انتقادی در جامعه و هدایت افکار عمومی به سمت مسائل کلانتر و اساسیتر.
برخورد با بانک متخلف
بررسی حقوقی این اقدام و مطالبه شفافیت از سوی نهادهای نظارتی.
اعلام عمومی نحوهی تخصیص این وامها و جلوگیری از تبعیض و فساد احتمالی.
در صورت مشاهده تخلف، پیگیری قانونی و مطالبه اصلاح سیستم بانکی.
روشنگری بر اساس قانون اساسی
تأکید بر اصول قانون اساسی در زمینه عدالت، شفافیت مالی و عدم تبعیض در تخصیص منابع.
دعوت از حقوقدانان و کارشناسان مستقل برای تحلیل این اقدام و پیامدهای آن.
جلوگیری از تحریف واقعیت و مقابله با پروژههایی که به دنبال متهمسازی گروههای مذهبی یا اجتماعی خاص هستند.
جمعبندی
این اقدام بانکی، در ظاهر یک تصمیم اقتصادی است، اما با دقت بیشتر میتوان دریافت که یک بازی سیاسی حسابشده در آن نهفته است. هدف این سناریو، بهرهبرداری از هرگونه واکنش عمومی برای تقویت یک جریان خاص است. حواسپرتی جامعه، ایجاد تنش، و سپس استفاده از آن برای کسب امتیازات سیاسی، یک الگوی آشنا در مدیریت افکار عمومی است که باید با آن هوشیارانه برخورد کرد.
تنها راه مقابله با این تله، افشای پشت پرده ماجرا، تمرکز بر مسائل اصلی، و جلوگیری از دوقطبی شدن جامعه است. در غیر این صورت، این بازی همانطور که طراحی شده، به نفع جریان پشت آن تمام خواهد شد.
د. محمد هادی عباسی
۱۲/۱۱/۱۴۰۳
به ما بپیوندید
https://eitaa.com/yaaddashthaa
نقد دیدگاه تیم فکری شیخ مشکور کابلی: نگاه تبعیت از ارباب در سیاست خارجی ایران نسبت به طالبان
مقدمه
شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش در تحلیلهای خود نسبت به سیاستهای ایران در قبال افغانستان و بهویژه تعاملات ایران با طالبان، نظراتی انتقادی و غالباً منفی ارائه میدهند. این تحلیلها عمدتاً بر مبنای دیدگاهی استوارند که ایران را در موقعیتی تابع نسبت به قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا، قرار میدهند. در این تحلیلها، بهطور غیرمستقیم از ایران خواسته میشود که در برابر هژمونی آمریکا و غرب تسلیم شود و از سیاستهای همراستا با منافع این قدرتها تبعیت کند. این دیدگاهها، بهویژه از منظر مفهوم "تبعیت از ارباب"، ایران را در موقعیتی ضعیف و وابسته به نظر میرسانند و به نوعی پیروی از قدرتهای بزرگ جهانی را ترویج میکنند.
۱. نگاه تبعیت از ارباب در سیاست خارجی ایران به طالبان
شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش بر این باورند که ایران نباید به طالبان نزدیک شود و باید از هرگونه تعامل با این گروه خودداری کند. آنها استدلال میکنند که وقتی آمریکا طالبان را تحریم میکند، ایران نیز باید از این گروه فاصله بگیرد و بهاین ترتیب خود را در موقعیتی ضعیف قرار ندهد. این نوع نگاه، در تحلیلهای آنها، بهویژه در سیاستهای بینالمللی، ایران را در موقعیتی تابع و تبعیتکننده از قدرتهای بزرگ جهانی قرار میدهد که باید در برابر سیاستهای غرب تسلیم شود و از هرگونه اقدام مستقل اجتناب کند.
این دیدگاه در واقع نوعی تبعیت از ارباب را ترویج میکند و ایران را در موقعیتی قرار میدهد که باید طبق سیاستهای غرب عمل کند. در این نگرش، ایران بهجای اتخاذ سیاستهای مستقل و منطبق با منافع ملی خود، بهطور غیرمستقیم از قدرتهای بزرگ جهانی خواسته میشود که در مقابل طالبان و دیگر گروهها واکنشی تابع داشته باشد.
۲. تحلیلهای شخصی و وابستگی به جبهه مقاومت ملی
یکی از نقدهایی که میتوان به تحلیلهای شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش وارد کرد، این است که برخی از دیدگاههای آنها نسبت به طالبان تحت تأثیر مشکلات شخصی و وابستگی به جبهه مقاومت ملی قرار دارند. به نظر میرسد که تحلیلهای آنها در برخی موارد بیشتر از آنکه بر اساس واقعیتهای سیاست خارجی ایران و تعاملات منطقهای باشد، تحت تأثیر نگاههای خاص و محدود به جبهه مقاومت شکل میگیرد. این نوع نگرش ممکن است منجر به تحلیلهای یکسویه و حتی مغرضانه شود.
شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش در نوشتههای خود بهطور مکرر بر نقد و محکومیت طالبان تأکید دارند، که ممکن است تمرکز آنها را از تحلیلهای واقعبینانه و مبتنی بر منافع ملی ایران و موقعیتهای پیچیده منطقهای منحرف کند. این نگاه، بیشتر بر تقویت یا تضعیف گروهها و بازیگران خاص مانند طالبان و آمریکا متمرکز است، تا بر توجه به منافع ملی ایران و امنیت منطقهای.
لازم به ذکر است که ایران نباید سیاست خارجی خود را با دیدگاههای شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش هماهنگ کند. سیاستهای ایران باید مستقل و مبتنی بر منافع ملی، امنیت منطقهای و شرایط واقعی افغانستان باشد، بدون آنکه تحت تأثیر وابستگیهای شخصی یا جبههای خاص قرار گیرد.
۳. تأثیر نگاههای بیرونی بر تحلیلهای داخلی ایران
نکته دیگری که در تحلیلهای شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش قابل توجه است، تأکید بر تأثیر نگاههای بیرونی است که از سوی آمریکا و غرب به ایران وارد میشود. در این تحلیلها، ایران بهعنوان کشوری تصویر میشود که باید همواره از سیاستهای جهانی و بهویژه سیاستهای غرب تبعیت کند، بدون آنکه نگرانیهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی داخلی خود را در نظر بگیرد. این دیدگاه نه تنها ایران را از پیگیری منافع ملی خود در شرایط بحرانی باز میدارد، بلکه آن را در موقعیتی قرار میدهد که مجبور به پیروی از سیاستهای جهانی شود، حتی اگر این سیاستها به ضرر منافع ایران باشند.
این نوع تحلیل، که ایران را بهعنوان یک کشور تابع و پیرو در برابر قدرتهای جهانی قرار میدهد، در دیدگاههای شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش به وضوح دیده میشود. آنها بهطور غیرمستقیم ایران را از نزدیک شدن به طالبان بر حذر میدارند، چرا که این گروه تحت تحریمهای غرب قرار دارد. این نوع استدلالها، علاوه بر نادیده گرفتن منافع ملی ایران، نشاندهنده تحلیلی سادهانگارانه و وابسته به سیاستهای غرب است.
۴. ضرورت سیاست مستقل و متوازن ایران
در مقابل این تحلیلها، سیاست ایران در قبال افغانستان و طالبان باید بر اساس منافع ملی و امنیت منطقهای این کشور شکل گیرد. ایران باید سیاستی مستقل و متوازن در قبال طالبان و دیگر بازیگران منطقهای اتخاذ کند و این سیاست نباید تحت تأثیر فشارهای خارجی یا تحریمهای غرب قرار گیرد.
ایران باید از تمامی فرصتهای دیپلماتیک برای تقویت موقعیت خود در افغانستان و در تعامل با طالبان استفاده کند، همانطور که در دیگر مسائل منطقهای نیز سیاستهای مستقل و فعال را دنبال کرده است.
نتیجهگیری
دیدگاههای شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش در تحلیل سیاستهای ایران نسبت به طالبان و تعاملات این کشور با گروههای افراطی منطقهای، غالباً تحت تأثیر نگرش تبعیت از ارباب در سیاست خارجی قرار گرفته است. این تحلیلها بیشتر از آنکه مبتنی بر تحلیلهای منطقی و مستند باشند، از نوعی نگاه شخصی و وابستگی به جبهه مقاومت ملی رنج میبرند. ایران باید از این نوع نگرشها فاصله بگیرد و سیاستهای خود را بر اساس منافع ملی، امنیت منطقهای و شرایط واقعی افغانستان تنظیم کند، بدون آنکه تحت تأثیر فشارهای خارجی قرار گیرد.
د. محمد هادی عباسی
۱۲/۱۱/۱۴۰۳
کانال جهاد تبیین را به دیگران نیز معرفی کنید👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaaddashthaa
تحلیل تهدیدات جدید منطقهای و سیاست ایران در قبال طالبان: تأثیر برنامه ترامپ، گروههای تکفیری و سقوط سوریه
مقدمه
سیاستهای ایران در قبال طالبان و سایر گروههای فعال در افغانستان همواره موضوعی برای تحلیلهای مختلف بوده است. جناب شیخ مشکور کابلی و همفکران در تحلیلهای خود، با تأکید بر لزوم فاصلهگیری ایران از طالبان و تبعیت از سیاستهای غرب، نگاهی خاص به این روابط دارند. اما در این تحلیلها، برخی از تهدیدات جدید منطقهای همچون حضور احتمالی مجدد آمریکا تحت رهبری ترامپ در افغانستان، تقویت گروههای تکفیری نظیر داعش و جان گرفتن جریان جهادی تکفیری در پی سقوط سوریه نادیده گرفته شده است.
در این مقاله، به این تهدیدات جدید پرداخته میشود تا بتوان تحلیلی جامعتر از سیاست ایران در قبال طالبان و دیگر گروهها در افغانستان و منطقه ارائه داد.
۱. برنامه ترامپ برای حضور مجدد در افغانستان
یکی از تهدیدات بزرگ که در تحلیلهای شیخ مشکور کابلی و تیم فکریاش کمتر به آن توجه شده، احتمال بازگشت آمریکا به افغانستان تحت رهبری ترامپ است. باوجود توافق دوحه که در سال 2020 میان آمریکا و طالبان امضا شد، بازگشت آمریکا به افغانستان میتواند بهصورت محدود یا حتی گسترده، تهدیداتی جدی برای ایران ایجاد کند. این احتمال وجود دارد که آمریکا با برنامهای جدید، دوباره حضور خود را در افغانستان افزایش دهد که این امر میتواند شرایط را برای ایران پیچیدهتر سازد. ایران باید برای این تهدید آماده باشد و از این وضعیت به نفع خود استفاده کند، بهویژه در راستای تقویت نفوذ منطقهای و امنیت مرزهای مشترک.
۲. حضور گروههای تکفیری به ویژه داعش
حضور گروههای تکفیری، به ویژه داعش، در افغانستان و سایر نقاط منطقه تهدیداتی جدی برای امنیت ایران و کشورهای همسایه ایجاد میکند. گروه داعش بهعنوان یکی از خطرناکترین گروههای تکفیری، میتواند از بیثباتی در افغانستان بهرهبرداری کرده و فعالیتهای تروریستی خود را در سطح منطقه گسترش دهد. در این وضعیت، ایران باید از تهدیدات موجود آگاه باشد و با همکاری کشورهای همسایه، از طریق دیپلماسی فعال و اقدامات پیشگیرانه، مانع از گسترش این گروهها در منطقه شود. تحلیلهای اقای مشکور کابلی و تیم فکریاش بهطور عمده بر لزوم فاصلهگیری ایران از طالبان تأکید دارد، اما لازم است که ایران در سیاستهای خود حضور گروههای تکفیری را بهویژه داعش، بهعنوان تهدیدی بزرگ و جدی در نظر گیرد.
۳. سقوط دولت مرکزی سوریه توسط تکفیریها و اشغال بخشهایی توسط اسرائیل
سقوط دولت مرکزی سوریه توسط جریان های تکفیری و اشغال بخشهایی از این کشور توسط اسرائیل، در کنار درگیریهای داخلی این کشور، موجب تقویت مجدد جریانهای جهادی تکفیری در منطقه شده است. این گروهها که در افغانستان، عراق و سوریه به فعالیت خود ادامه میدهند، میتوانند بهسرعت از بیثباتی در افغانستان بهرهبرداری کنند و در آنجا نفوذ کنند. در حالی که جناب مشکور کابلی و همفکران تحلیل دقیقی از این تهدیدات ندارند، ایران باید سیاست خود را در قبال طالبان بهگونهای تنظیم کند که تهدیدات ناشی از این گروهها کاهش یابد. با همکاری با کشورهای همسایه و بهرهبرداری از ظرفیتهای منطقهای، ایران میتواند از گسترش فعالیتهای این گروهها در افغانستان و منطقه جلوگیری کند.
۴. ضرورت سیاست مستقل و انعطافپذیر ایران
درمواجهه با تهدیدات جدید منطقهای، ایران باید سیاستهای خارجی خود را بر اساس منافع ملی و امنیت منطقهای تنظیم کند. ایران باید یک استراتژی مستقل و فعال در قبال طالبان و دیگر گروههای فعال در افغانستان اتخاذ کند. این استراتژی باید شامل همکاریهای دیپلماتیک با کشورهای همسایه، تقویت امنیت مرزهای مشترک، و استفاده از ظرفیتهای منطقهای برای مقابله با تهدیدات خارجی باشد. بهویژه در مواجهه با تهدیدات مانند بازگشت احتمالی آمریکا به افغانستان و تقویت گروههای تکفیری، ایران باید از سیاستهای پیشگیرانه و تهاجمی استفاده کند تا از نفوذ دشمنان در افغانستان و منطقه جلوگیری نماید.
نتیجهگیری
تحلیلهای آقای مشکور کابلی و تیم فکریاش که عمدتاً بر لزوم فاصلهگیری ایران از طالبان تأکید دارند، به تهدیدات جدید و پیچیدهای که پس از سقوط سوریه و ظهور دوباره گروههای تکفیری در منطقه بهوجود آمدهاند، توجه کافی نکردهاند. ایران باید سیاستهای خود را بر اساس واقعیتهای موجود تنظیم کند و از تهدیدات جدید مانند حضور مجدد آمریکا در افغانستان، تقویت داعش و سایر گروههای تکفیری، و تأثیرات ناشی از سقوط دولت مرکزی سوریه بهطور جدی بهرهبرداری کند. این تهدیدات نیازمند استراتژیهای دقیق و مستقل هستند که از طریق دیپلماسی فعال و تقویت همکاریهای منطقهای، میتوانند تأثیرات منفی خود را کاهش دهند.
د. محمد هادی عباسی
۱۲/۱۱/۱۴۰۳
کانال ما 👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaaddashthaa