بسم الله الرحمن الرحیم
ترتیل قرآن کریم با صدای زیبای استاد پرهیزکار
قرائت به ترتیب قرآن سوره به سوره میباشد.
کانال در پیام رسان ایتا :
@yahanan2
#حمد
#بقره
آل #عمران
#نساء
#مائده
#انعام
#اعراف
#انفال
#توبه
#یونس
#هود
#یوسف
#رعد
#ابراهیم
#حجر
#نحل
#اسرا
#کهف
#مریم
#طه
#انبیاء
#حج
#مومنون
#نور
#فرقان
#شعرا
#نمل
#قصص
#عنکبوت
#روم
#لقمان
#سجده
#احزاب
#سبأ
#فاطر
#یس
#صافات
#ص
#زمر
#غافر
#فصلت
#شوری
#زخرف
#دخان
#جاثیه
#احقاف
#محمد
#فتح
#حجرات
#ق
#ذاریات
#طور
#نجم
#قمر
#رحمن
#واقعه
#حدید
#مجادله
#حشر
#ممتحنه
#صف
#جمعه
#منافقون
#تغابن
#طلاق
#تحریم
#ملک
#قلم
#حاقه
#معارج
#نوح
#جن
#مزمل
#مدثر
#قیامه
#انسان
#مرسلات
#نباء
#نازعات
#عبس
#تکویر
#انفطار
#مطففین
#انشقاق
#بروج
#طارق
#اعلی
#غاشیه
#فجر
#بلد
#شمس
#لیل
#ضحی
#شرح
#تین
#علق
#قدر
#زلزله
#عادیات
#قارعه
#تکاثر
#عصر
#همزه
#فیل
#قریش
#ماعون
#کوثر
#کافرون
#نصر
#مسد
#اخلاص
#فلق
#ناس
........نشر دهید تا در ثواب قرائت ها شریک شویم
@yahanan2
هدایت شده از عهد همدلی🌷
#1وقف_ملک
تماس با راهنما 09158773062
🌷🌷🌷
اقای قرائتی نقل کرد:
روزی به مسجدی رفتیم امام مسجد، که دوست پدرم بود گفت
داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد:
روزی شخص ثروتمندی یک من انگور خرید و به خدمتکار خود گفت انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و
خود به سر کاری که داشت رفت.
عصر که به خانه برگشت به اهل و عیالش
گفت لطفا انگور را بیاورید تا با بچه ها انگور بخوریم،
همسرش با خنده گفت:
من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم،
خیلی هم خوش مزه و شیرین بود ...!
مرد، با تعجب گفت تمامش را خوردید!؟
زن لبخند دیگری زد و گفت بله تمامش را!
مرد، ناراحت شد و گفت:
یک من انگور خریدم یک حبۀ اون رو هم برای من نگذاشته اید!!!
الان هم داری می خندی، جالب است ...!خیلی ناراحت شد و بعد از اندکی که به فکر فرو رفت ...
ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج شد.
همسرش که از رفتار خودش شرمنده شده بود او را صدا زد ولی جوابی نشنید، مرد، ناراحت اما متفکر رفت سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشت.
به او گفت: یک قطعه زمین می خواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آن را نقدا خریداری کرد.
سپس نزد معمار شهر رفته و از او جهت ساخت مسجد دعوت بکار کرد و او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برد و به او گفت:
می خواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلوی چشمانم ساخت آن شروع شود.
معمار هم وقتی عجله مرد را دید تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع به کار ساخت و مسجد کرد.
مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن شد به خانه اش برگشت.
همسرش به او گفت: کجا رفتی مرد!؟
چرا بی جواب و بی خبر!؟
مرد در جواب همسرش گفت:
هیچ ... رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.
همسرش گفت چطور؟ مگر چه شده!؟
اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت می خواهم.
در جواب زن، مرد با ناراحتی گفت:
شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم به یاد من نبودید و فراموشم کردید
البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست!
جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده ام
چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید!؟
و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف کرد.
امام جماعت تعریف می کرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر، الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده ...
400 سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد می باشد، چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت.
ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،
محبوب ترین مردم، تو را فراموش می کنند حتی اگر فرزندانت باشند.
از الان بفکر فردای مان باشیم.🌼
@zekat1
🌼
@Charity1
لطفا در نشر ما را یاری بفرمایید❤️❤️❤️❤️❤️
❤️🌷🌷💐💐💐
آدرس: مشهد طبرسی جنوبی 18 کوچه اصیلی 1
تماس: 05132297901 - 09158773062
شماره حساب: 1-13352829-11-3604 (عابر بانک: 6063737005108673 ) «شماره شبا: IR640600360401113352829001 »
ان شاء الله مورد قبول و عنایت خداوند متعال قرار گیرد