eitaa logo
یادداشتها
543 دنبال‌کننده
52 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
ای حجت خدا سلام بر شما در عرفات یا کربلا نائب ما هم باشید اجعلونی من همکم و صیرونی فی حزبکم و ادخلونی فی شفاعتکم واذکرونی عند ربکم ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم نمی‌شود را کرد؟ اگر طرف حساب، خدای مهربان باشد، حتما می‌شود. 🔹 پدری که فرزندش را در سانحه‌ای ناخواسته از دست می‌دهد، می‌تواند نیت کند و به خداوند بگوید: خدایا، فرض می‌کنم مثل ابراهیم به من ماموریت داده‌ای تا فرزندم را قربانی کنم. خدایا فرض کن فرزندم را به امر تو و برای تو قربانی کرده‌ام و این قربانی را از من بپذیر. 🔹 کسی یکی از اعضای بدنش را ناخواسته از دست می‌دهد یا یکی از عزیزانش دچار حادثه می‌شود. می‌تواند نیت کند و به خداوند بگوید: خدایا فرض می‌کنم به من فرصت داده‌ای همچون حضرت عباس در کربلا دست یا چشم خودم یا فرزندم را به تو تقدیم کنم. خدایا فرض کن از سر محبت تو چنین کرده‌ام و این هدیه را از من قبول کن. 🔹 کسی هنگام روزه احساس تشنگی می‌کند. می‌تواند فرض کند، کنار شریعه فرات نشسته و دست در آب فرو برده و به لبهایش نزدیک می‌کند ولی به یاد لبهای تشنه امام حسین و حرم او، آن را نمی‌نوشد. می‌تواند نیت کند و به خداوند بگوید: خدایا، همچون اباالفضل به یاد لبهای تشنه سالار شهیدان آب نمی‌نوشم. این تشنگی را، همچون تشنگی علمدار وفادار حسین علیه السلام محسوب کن و بپذیر و با او محشورم کن. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
متن زيباي 👇 نوشته يكي از دانشجويان قديمي دانشگاه معارف است.
بسم الله الرحمن الرحیم این می‌شود از آن می‌شود هاست که جدید است. حالا که نفس مان را دارد می‌گیرد این را باید بگذاریم روی چشم مان. نوشته‌اند که می‌شود را کرد. لبخند می‌زنم و می‌گویم چه خوب! حالا که توی دل شب دارم کودکم را می‌خوابانم و کالسکه‌اش را هل می‌دهم توی اتاق تا خواب مهمان چشم هایش شود، می‌گویم می‌شود. پس می‌شود نیت کنم که الان مثل کسی باشم که توی راه کربلا ست و زائر ابا عبدالله هست. مثل اربعین. تصویرش را توی تلوزیون دیده بودم. می‌شود این قدم‌های سوخته را هم نذر آن امام کنم؟ امام که خریدار باشد حتما می‌شود. از همان روزهای شروع خانه نشینی و جولان کرونا خیلی ها دارند غصه را می‌خورند. من نه؛ آنهایی که رفته‌اند و چشیده‌اند. همه این شش هفت سفری که همسرم بی من رفت دلم می‌خواست سال بعد همراهش راهی بشوم و وقتی می‌گفت «جای زن نیست آنجا» ازش قبول می‌کردم. می‌توانستم اصرار کنم و مثال بیاورم از زن های صد برابر شریف تر از خودم که پا توی این جاده گذاشته‌اند و راهی شده‌اند، اما قبول می‌کردم... همسفر ثابتش حسن آقا بود. من و خانم حسن آقا بعد رفتن‌شان تلفن هایمان شروع می‌شد و پیغام و پسغام هایمان. کجا رفته‌اند و کی می‌رسند و شارژ برای تماس گرفتن ندارند و حالشان خوب است و سپرده‌اند به شما زنگ بزنم و... آخرین پیام من و خانم حسن آقا خبر آمدن این طرف مرز بود همیشه و از آن به بعد راحت می‌شد تماس گرفت. بقیه راه را ده دوازده ساعته می‌آمدند. همسرم می‌گفت حسن آقا فقط پشت فرمان سیگار می‌کشد و آن هم برای اینکه خوابش نبرد. توی تلوزیون دیده بودم، وقتی پخش زنده داشت مسیر نجف کربلا را نشان می‌داد دیده بودم ميان جمعيت سیگار توی دست یک نفر هست، بعد دوربین جَلد دور زده بود و رفته بود روی پرچمی چیزی و نشانش نداده بود. امام حسینِ ما آدم های زیادی دارد که شکل ما نیستند و این را خیلی طول می‌کشد تا صدا و سیما و خیلی های دیگر بفهمند.... خانم حسن آقا هم تا به حال پياده‌روي اربعین نرفته است و پرستار مادر شوهرش است. خیلی سال پیش که عید غدیر دیدن مادر سیده حسن آقا رفته بودیم، حالش خوب نبود و زمین‌گیر بود، هنوز هم هست. یادم باشد اگر امسال عید غدیر مهمان مادر حسن آقا شدیم، به خانمش قضیه‌ روغن ريخته و خریدارش را بگویم و بگویم پرستاری از مادر شوهرش را نذر که بکند... صلي الله علیک یا اباعبدالله ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحيم عطاءالله مهاجرانی وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهاي ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹، در يادداشتی با عنوان به ذكر خاطره‌ای جالب از زبان طارق متری، وزير فرهنگ لبنان درباره ديدار سعدحريری با آيت‌الله خامنه‌ای می‌پردازد. 🔸 همراه سعد حريری به تهران سفر كرديم. قرار ملاقات با آيت‌الله خامنه‌ای بود. اين ديدار در۸ آذر ۱۳۸۹ انجام شد. قبل از ديدار قرار شد، جلسه‌ای با سعدحريری به عنوان نخست‌وزير داشته باشيم. شش وزير هم همراه بوديم. جلسه در محل اقامت حريري در كاخ سعدآباد برگزار شد. سعد حريری درمخالفت باحزب الله لبنان و نظریه خلع سلاح نیروهای سیدحسن نصرالله، گفت: بايد مساله‌ «سلاح حزب‌الله» را به عنوان مساله‌ اصلی لبنان مطرح كنيم. من سخنی نگفتم، اما دیگر وزرا تأييد كردند. 🔸 وقتی وارد دفتر آيت‌الله خامنه‌ای شديم، ايشان بسيار گرم و صميمانه سعد حريری را در آغوش گرفتند. جوانی و هوشمندی‌اش را تحسين كردند. از مرحوم رفيق حريری ذكر خيری به ميان آوردند. از لبنان بسيار تعريف كردند. 🔸 ناگاه از سعد حريری پرسيدند، آقای نخست‌وزير! شما «رُمان گوژ پشت نتردام» را خوانده‌ايد!؟ خُب پيداست كه نخوانده بود! سری تكان داد، معلوم نبود خوانده يا نه! آيت‌الله خامنه‌ای گفتند در اين رمان زنی بسيار زيبا تصوير شده است. او زيباترين زن پاريس است. طبيعی ا‌ست كه قدرتمندان درصدد دستيابی به اين زن هستند؛ لات‌هاي پاريس، قداره‌كشان، بانفوذها. 🔸 آقای خامنه‌ای پرسیدند: می‌دانيد كه آن زن زيبا، اسمش چی بود؟! من جواب دادم: . آیت الله خامنه‌ای نگاهی به من کردند و با تبسمی گفتند: آفرین. معلوم است که تو وزیر فرهنگ هستی! آیت الله خامنه‌ای گفتند: اين زن يک دشنه‌ ظريف دسته صدف سپيد بسيار تيز و كارا به همراه داشت. هركس به او سوء‌نظری داشت، در استفاده از آن دشنه ترديد نمی‌كرد. 🔸 رهبرانقلاب خطاب به حریری گفتند: آقاي نخست‌وزير! لبنان مثل همان زن زيباست. لبنان عروس خاورميانه است. خيلی‌ها به كشور شما نظر دارند. مثل همان است،این دشنه دشمن را نوميد می‌كند و امكان عمل را از او می‌گيرد. اسرائيل خطری است كه شما را تهديد می‌كند. مگر تا خيابان‌های بيروت نيامدند. مگر مردم را نكشتند. ويران نكردند؟ 🔸 طارق متری گفت: گفت‌وگوها ادامه پيدا كرد اما سعد حريری در‌باره‌ سلاح حزب‌الله سخنی نگفت. من بعد از جلسه به حریری گفتم: «نگفتی؟!» حریری گفت: ديدي جلسه را چگونه اداره كرد! او بحث را طوری پيش برد، که امکان طرح آن موضوع نبود. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔹 گاهی افكار عمومی يا حتی خواص و نخبگان نيز ضرورت مقاومت در برابر ظلم و شرارت و تجاوز را نمی‌فهمند و نيازمند هستند تا اقناع شوند. البته گاهی نيز سست می‌شوند و نيازمند تلنگر گلايه‌آميز هستند تا متنبه شوند. 🔹 و گاهی تلاش برای و نخبگان در عرصه از اصل جهاد و دفاع و مقاومت دشوارتر است. 🔹 و گاهی دشمن تلاش می‌كند با حقايق، جای حق و باطل و را عوض كرده و را بي‌عقلی و را عاقلانه و زيبا معرفی كند. 🔹 و گاهی افكار عمومیِ رها شده و بی‌دفاع در برابر تحریف و تهاجم رسانه‌ای دشمن با دشمن همراهی می‌كنند و مقاومت را تنها می‌گذارند. 🔹 در اين صورت مقاومت،‌ ابتر و بی‌نتيجه مانده و توسط همانها كه تنهايش گذاشته‌اند محاكمه و مؤاخذه خواهد شد. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحيم آیت الله جوادی آملی: 🔸از غريب ترين ايام زندگی ما ايام است. خيلی از ما عالمانه حرف می‌زنيم و عوامانه فكر می‌كنيم. در نتیجه آن، را تقريباً از دست می‌دهيم، در حالی که آن اجزای غير ركنی را خيلی محترم می‌شمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا سلام الله عليهما است. اينها جزء واجبات غير ركنی است. 🔸غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء است. با سالروز ازدواج فرق می‌كند. در حالی که نه رسانه‌ها از او نام می‌برند و نه در حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل را خيلی دامن می‌زنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است، لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است. 🔸وقتي مأمون علیه من الرحمن ما یستحق، به وجود مبارك امام رضا سلام الله علیه عرض می‌كند به چه دليل علي بن ابيطالب سلام الله عليه افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با آیه . خدا وقتی وجود مبارك حضرت امير علیه السلام را می‌داند از اين بالاتر فضيلت فرض می‌شود؟! 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔹 از مهمترین رسالتهای عالمان وارسته همچون آیه الله جوادی آملی آن است که دین خدا را از تحریف و دستبرد دوستان نادان و دشمنان دانا پاسداری می‌کنند. خدا ما را قدردان وجود شریف چنین عالمانی قرار دهد.🙏 🔹 ساده‌ترین نوع ، بر هم زدن تناسبها بین معارف و تعالیم و مناسک دینی است. دینی که اجزای آن بدون تناسب هستند را می‌توان نامید. 🔹 مستحبات را بالاتر از واجبات نشاندن؛ قربانی کردن ظوار شریعت به پای معنویت باطنی یا بالعکس؛ اهتمام به امور فرعی و حاشیه‌ای و غفلت از امور اساسی؛ و نشاندن امور غیر محکم در کنار امور محکم و قطعی از جمله این خطاهاست. 🔹 بزرگداشت مستحبی مانند لیله الرغایب بسیار پسندیده است اما به هیچ وجه نباید آن را هم‌رتبه با شب قدر که از محکمات قرآنی و روایی است معرفی کرد. 🔹 احترام و محبت به والدین بعد از توحید و بندگی خداوند، بزرگترین واجب و جزء محکمات دینی است. آنها که ظواهر و مناسک دینی را بیش از دیگران مراعات می‌کنند، اما حکم خداوند درباره والدین را پاس نمی‌دارند، چهره‌ای کاریکاتوری از دین ارائه می‌کنند. https://eitaa.com/yad_dashtha
؟ ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحيم 🔹 قلب ما از خبر شنيدن بي‌احترامي به وجود نازنين مهربان‌ترين و عزيزترين موجود هستي، جريحه‌دار مي‌شود. مولايمان فرمود مرد با شرف حق دارد از شنيدن خبر بي‌احترامي به زني غير مسلمان در حكومت و جامعه اسلامي از غصه دق كند. ما نيز حاضريم بميريم اما نبينيم كه به انسان‌ترين انسان بي‌احترامي شود. 🔹 اين یادداشت در صدد بيان چرايي توهين به پيامبر عزيز خدا و اهداف برنامه‌ریزان آن و نحوه مواجهه با آن نيست. پرسش اين نوشته آن است كه چرا افکار عمومی غرب در برابر پيروان اديان الهي سكوت مي‌كند؟ يا حتي از كساني كه توهين مي‌كنند، حمايت مي‌كند؟ 🔹 غرب به پشتوانه قدرت اقتصادي و نظامي‌اش كه در حوزه‌هاي سياسي و فرهنگي و رسانه‌اي امتداد يافته، نگاهي تحقيرآميز به ساير تمدنها و فرهنگها دارد. طبيعي است كه سياستمداران و انديشمندان غربي كه تحت تأثير اين فضا هستند، دركي از جريحه‌دار شدن احساسات و عواطف ميلياردها انسان بخاطر توهين به مقدسات‌شان نداشته يا آن را جدي نگيرند. البته انسانهاي منصف و اخلاق‌مدار در بين انديشمندان و عموم مردم در غرب كم نيستند. در اين نوشته، ما به دنبال يافتن آنها و گفتگو با ايشان هستيم. 🔹 بر اساس فرهنگ ليبرالی پذيرفته شده در جوامع غربي، دامنه آزادي هر انساني تا آنجاست كه حق كسي ديگر ضايع نشود. انسان غربي به خوبي درك مي‌كند كه حقوقي مانند حق حيات، آزادي انتخاب عقيده، آزادي بيان و امنيت جزء‌ انسانها هستند و آزادي رفتار و بيان او نبايد موجب سلب چنين حقوقي از ديگران شود. 🔹 متأسفانه براي انسان استاندارد غربي امر ديني مقدسي وجود ندارد و به همين دليل دركي از توهين به مقدسات و آزار و رنجي كه از اين ناحيه بر يك انسان مومن وارد مي‌شود ندارد. به همين دليل در فرهنگ مسلط بر غرب، حفظ حرمت عقايد يا مقدسات انسانهاي ديگر جزء حقوق آنها محسوب نمي‌شود. 🔹 چرا انسان غربي هيچ امر ديني مقدسي ندارد؟ پاسخ را مي‌توان در انديشه‌هايي همچون و جستجو كرد. 🔹 از نظر برخي انديشمندان غربي،‌ تقدس قائل شدن براي يك اعتقاد ديني، منشأ جزم‌انديشي و تعصب و تحميل و رفتارهاي افراطی انگاشته مي‌شود و چاره آن در سكولاريسم و زدودن مقدسات و پاك كردن عرصه عمومي از دين و نمادهاي آن مي‌باشد. بر اين اساس، مقدس انگاري برخي عقايد يا اشخاص يا نمادهاي ديني از سوي مومنان، امري مذموم است كه بايد با آن مبارزه شود. 🔹 بر اساس پلوراليسم، مومنان نبايد خود و اعتقاداتشان را حق مطلق بپندارند و بر سر آن از خود تعصب نشان دهند. بديهي است در چنين فضايي، ريشه مقدسات خشك مي‌شود و براي انسان غربي امر مقدسي باقي نمي‌ماند. 🔹 بر اساس آنچه بيان شد اعتراض و خشم مسلمانان بخاطر توهين به پيامبر عزيز اسلام براي افكار عمومي غرب، نامفهوم است. حتي ممكن است چنين اعتراضاتي به معناي خشونت مذهبي كور و بي‌منطق و مخالفت با آزادي بيان، تفسير و تلقي گردد. البته نقش شيطنت رسانه‌هاي صهيونيستي و خباثت دشمنان اخلاق و انسانيت و اسلام را در تشديد اين سوءتفاهم نبايد ناديده گرفت. 🔹 مخاطب اصلي فتوا و بيانيه و راهپيمايي و اعتراض، برنامه‌ريزان پشت پرده و عاملان چنين توهين‌هايي هستند. اما آيا اين اقدامات براي گفتگو با افكار عمومي غرب و توجيه آن كفايت مي‌كند؟ 🔹 امروز و و كه با فرهنگ و تمدن و فلسفه غرب آشنا بوده و با محافل آكادميك يا فرهنگي و رسانه‌اي و هنري آنها ارتباط دارند رسالتي بزرگ دارند. غرب بايد بفهمد همانگونه كه حقوقي مانند حق حيات از حقوق اساسي انسانهاست، حفظ حرمت عقايد و مقدسات يك انسان نيز بايد از جمله حقوق اساسي او تلقي شود. گاهي توهين به مقدسات يك انسان به معناي سلب كرامت او بوده و سنگين‌تر و آزاردهنده‌تر از سلب ساير حقوقش مي‌باشد. 🔹 اكنون وقت آن است كه سياستمداران و ديپلماتهاي ما كه از هنر گفتگو و مهارت بهره دارند سياستمداران منصف غرب را شناسايي كرده و براي آنها تفاوت با را بيان كنند. 🔹 لازم نيست مسلمان يا ديندار باشيم تا از اين حق مومنان دفاع كنيم. انسانهاي آزاده و اخلاق مداري كه زبان گويا دارند نيز اخلاقا مكلفند از اين حق انساني دفاع كنند. اين مطالبه انسانيت و اخلاق از ماست. چه مي‌كنيم؟ اگر مي‌پسنديد به اشتراك بگذاريد از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
؟ بسم الله الرحمن الرحيم پس از يادداشت پيشين 👆درباره نحوه مواجهه با افكار عمومي غرب در مسأله توهين به مقدسات مسلمانان، دوستاني عزيز در تكميل و اصلاح آن مطالب و پيامهايي را ارسال فرمودند كه صميمانه از آنها تشكر مي‌كنم. يادداشت قبلي با عنوان ؟ اندكي اصلاح شد. درخواست مي‌كنم مجددا آن را مطالعه كنيد. در يادداشت بعدي، برخي از اين پيامها و پاسخ آنها خواهد آمد. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
؟ بسم الله الرحمن الرحيم دوستاني عزيز در تكميل و اصلاح یادداشت ؟ مطالبي را ارسال فرمودند كه صميمانه از آنها تشكر مي‌كنم. در ادامه برخي از اين پيامها و سپس توضيح بنده در تكميل يادداشت مزبور را بخوانيد: 🔸 آقای دكتر موحديان: چرا در غرب آزادي بيان درباره هولوکاست وجود ندارد؟ چرا درباره زن با حجاب مصري كه در آلمان مورد تعرض قرار گرفته و شكايت كرده و در دادگاه توسط متهم جلوي چشم همه با چاقو كشته مي‌شود، حقوق بشر رعايت نمي‌شود؟ چرا مبلغ شيعه در اتريش با تبر تكه تكه مي‌شود؟ چرا در غرب چندين نفر در مسجد سوراخ سوراخ مي‌شوند در حالي كه تصوير آن مثل بازي رايانه‌اي بصورت آنلاين منتشر مي‌شود؟ از خاورميانه بگذريم كه معلوم نيست چند ميليون نفر را كشتند. اگر فكر مي‌كنيد اوضاع با دوران جنگهاي صليبي فرق كرده در اشتباهيم. 🔸 آقای دكتر ارشدي: ضمن پذیرش این ایده، پرسشی دارم: رفتار امام (ره) با سلمان رشدی هم می توانست از مسیر دیگری غیر از مسیر منتخب ایشان باشد؟ 🔸 دوستي ديگر: این قبیل توهينها با هماهنگی قدرتها سازماندهي مي‌شوند. هيچ منطقي پشت اين توهینها نيست كه بخواهيم پاسخ منطقي به آن بدهيم. برنامه ريزان چنين توهينهايي خود را براي خنثي كردن پاسخهاي منطقي ما آماده كرده‌اند، لذا اثر چنداني ندارد. استراتژي پاسخ نامتقارن، بهترين روش پاسخگويي به چنين توهين‌هايي است به گونه‌اي كه اقدام ويرانگر غيرقابل پيش بيني، بر اندام برنامه‌ريزان اين توهين‌ها ترس بيندازد و موجب اجتناب از چنين اقدامهايي شود. 🔸 بزرگوارانی ديگر: چرا در غرب، انکار هولوکاست جرم است اما توهین به مقدسات جرم نیست؟ 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 ✍ سید مهدی مرتضوی 🔹 هرچند غرب، امر مقدس ديني را به رسميت نمي‌شناسد، اما در فرهنگ غربي، خطوط قرمزي وجود دارد كه جايگاهي همچون امر مقدس داشته و با تعصب از آنها حفاظت مي‌شود. آزادي بيان و سكولاريسم را مي‌توان مقدسات تمدن غرب دانست كه هیج كسي اجازه تعرض به آنها را ندارد. 🔹 جنايات غرب منحصر به آنچه دوستان ما تذكر داده‌اند نيست. در كنار همه اينها، بايد به عميق و خشن نسبت به سرخپوستان و سياهپوستان نيز اشاره كرد. آخرين نمونه آن قتل فجيع بدست پليس آمريكا بود. 🔹 با طرح چنين مسائلي مي‌توان ساختار مذاكرات با دولتها و ديپلماتهاي غربي را به از غرب تبديل كرد و آنها را از موضع طلبكاري خارج كرده و بر صندلي پاسخگويي نشاند. این همه ما از دوستان دیپلمات‌مان است. 🔹 اگر مخاطب ما سردمداران غرب باشند طبيعتا در چنين مسائلي با لحني طلبكارانه و سرزنشگر حق را از آنان مطالبه خواهيم كرد. 🔹 بر اساس پیشنهاد طرح شده در يادداشت ؟ مي‌توان چنين حقایقی را در برابر اندیشمندان و افکار عمومی غرب نيز قرار داد. قطعا لحن ما در گفتگو با چنين مخاطباني بايد متفاوت باشد. 🔹 در چنین قضایایی حداقل با دو گروه مواجهیم: يك. برنامه ریزان پشت صحنه که قصد ضربه زدن به اسلام و مسلمانان را دارند دو. اهالی مغرب‌زمین و افكار عمومي غرب 🔹 فتوای امام خميني، پاسخ به برنامه ریزان و دشمنان پشت صحنه بود. 🔹 نامه رهبر انقلاب به جوانان غرب، تلاشي براي گشودن باب گفتگو و تعامل فكري و عاطفي با افكار عمومي غرب بود كه بايد توسط گروه‌هاي مرجع و تأثيرگذار ادامه پيدا مي‌كرد. يادداشت ؟ نيز ناظر به افکار عمومی غرب و جدا کردن آنها از برنامه‌ریزان پشت صحنه بود. 🔹 بيان امام خميني در منشور روحانيت را فراموش نمی‌کنیم: ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم! 🔹 از گوشه و كنار زمزمه آنچه روح خدا پيش بيني كرده بود، به گوش مي‌رسد. يادداشت ؟ در صدد آن است كه روشنفكران و هنرمندان عرصه مذاكره را دعوت كند تا بجاي آنكه جامعه دينداران را از واكنش خشم‌آلود نسبت به توهين به مقدساتشان بازدارند، به رسالت خود در توجيه افكار عمومي غرب بپردازند. 🔹 در اين مسير جا دارد درباره پرسش زير نيز تأمل كنيم: روش صحيح گفتگو و تعامل با افكار عمومي غرب چيست و در اين گفتگو چه ملاحظاتي را بايد در نظر داشت؟ اگر مي‌پسنديد به اشتراك بگذاريد از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سيد مهدي مرتضوي بسم الله الرحمن الرحيم 🔹 چند روز پيش در فضاي مجازي مطلبي را ديدم كه از جواز طلب رحمت براي پرسش مي‌كرد. به اين بهانه گفتگوهايي نيز درباره اعتبار و دلالت حديث اذكروا موتاكم بالخير جريان پيدا كرد. ديروز عزيزي ديگر از برگزاري مراسم ترحيم ايشان از سوي آيه الله مظاهري اظهار تعجب مي‌كرد. 🔹 سالها پيش پيامكي با شماره‌اي ناشناس درگذشت آيه الله منتظري را خبر داد. به لحاظ اعتقادي با برخي ديدگاه‌هاي ايشان مخالف بودم. اما به لحاظ سياسي هيچ اشتراك نظري با ايشان نداشتم. ساعت ٨ همان روز با دانشجويان رشته نهج البلاغه كلاس داشتم. پيش از شروع درس چند نكته مختصر در اين باره بيان كردم: 🔸 ممكن است در كلاس ما كسي حضور داشته باشد كه خود يا خانواده‌اش از مقلدان يا ارادتمندان آيه الله منتظري باشند. به ايشان تسليت مي‌گويم. زيرا ما هم دوست داريم اگر روزي به مصيبت عزيزي كه دوستش داريم مبتلا شديم، مخالفان، هواي دل ما را داشته باشند و موقتا داده و نمك به زخم ما نپاشند. 🔸 با بخشهايي از ديدگاه‌ها و رفتارهاي سياسي ايشان مخالف بوده و نسبت به آن، نقدهاي جدي دارم اما بي‌احترامي به ايشان را جايز نمي‌دانم همانگونه كه دوست ندارم هواداران ايشان به امام خميني و رهبر انقلاب و كسان ديگري كه دوستشان دارم بي‌احترامي كنند. 🔸 خوف دارم كه در اين چند روز، صدا و سيما يا كساني در دانشگاه ما، به ايشان بي‌احترامي كنند. چنين كاري خلاف مرام اهلبيت و خلاف اخلاق و انصاف است. علاوه بر اينها آثار نامطلوب ديگري نيز در جامعه خواهد داشت. مي‌توانيم ديگران را نقد كنيم اما به آنها بي‌احترامي نكنيم. 🔹 البته همان روز رهبر انقلاب در پيامي درگذشت ايشان را تسليت گفته و براي ايشان طلب رحمت كردند و شايد همين امر مانع بروز برخي بداخلاقي‌ها گرديد. 🔹 حدود يك ماه بعد دانشجويي كه مي‌شناختمش با چشمي گريان به دفترم مراجعه كرد. خانواده‌اش مذهبي و انقلابي و مقلد آيه الله منتظري بودند. از بي‌ادبي برخي اساتيد و دانشجويان به ايشان در كلاسهاي درس گله‌مند بود. پرسيد آيا اين رفتار با سازگار است؟ شرمنده شدم.😔 🔹 كساني همچون مرحوم بازرگان يا آيه الله منتظري يا آقاي هاشمي رفسنجاني يا آيه الله صانعي، در بين جامعه ارادتمنداني دارند. هنگام درگذشت چنين كساني، ارادتمندان‌شان مصيبت زده هستند. بي‌ادبي به ايشان يا ابراز خوشحالي از فقدان آنها، نمكي است كه بر زخم اين بخش از جامعه پاشيده مي‌شود و رنجي مضاعف را بر آنها تحميل مي‌كند. 🔹 نتيجه ديگر چنين برخوردي آن است كه تصويري خشن و بي‌رحم از هواداران انقلاب كه منتقد چنين كساني هستند، در شكل مي‌گيرد و در نهايت افكار عمومي را براي پذيرش بداخلاقي و بي انصافي نسبت به رهبران انقلاب و بزرگان انقلابي آماده مي‌كند. 🔹 رهبر انقلاب بر اساس همين ادب انساني و اخلاق ديني كه امري بديهي است، درگذشت همه اين بزرگان را تسليت گفته‌ و براي آنها طلب رحمت و مغفرت كرده‌اند. 🔹 مسلما دوست داريم زماني كه مصيبت زده‌ايم،‌ مخالفان و منتقدان ما نمك بر زخم ما نپاشند و هواي دل ما را داشته باشند. همچنين دوست داريم كساني كه دوستشان داريم در جامعه مورد بي احترامي قرار نگيرند. توجه به اخلاق سبب مي‌شود با يكديگر با شفقت و سازگاري و انصاف بيشتري برخورد كنيم و از خودمحوري نجات يابيم. 🔹 به ما كمك مي‌كند خود را به جاي ديگران بگذاريم و عواطف و احساسات‌شان را درك كرده و تأثيري كه سخن يا رفتار ما در دل و جان آنها مي‌گذارد را بفهميم. 🔹 نيز به ما كمك مي‌كند كنترل احساسات خود را بدست گرفته و اگر كسي را دوست نداريم، نسبت به او هر سخني را بر زبان نرانيم و در جامعه نفرت‌پراكني نكرده و همبستگي ملي و سرمايه اجتماعي نظام را به تاراج ندهيم. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحيم سلام بر تو اي حجت خدا! اي امام مجتبي! مگر شما سبط پيامبر اين امت نبوديد؟ مگر پيامبر سفارش شما را به امتش نكرده بود؟ چه خوب تیرهای‌شان را به کفن شما دوختند تا پیوندشان را با پیامبر خدا مستحکم کنند و اجر رسالتش را بپردازند! كفر و نفاق پنهان در قلبهای‌شان، نقاب از چهره برگرفت و پيكر مطهرت را نيز تحمل نكرد. 🔸 آقاجان! اگر مصطفاي خدا شما را مي‌نگريست شما را در چه حالي مي‌ديد؟ در حالي كه تيرها و نيزه‌ها و شمشيرهاي امت در خون شما غوطه مي‌خورد! تا انتقام فسق و غيظ كفر را از ورع و ايمان شما بگيرند و از اين انتقام آرام گيرند. (يا موالي فلو عاينكم المصطفي و سهام الامه مغرقه في اكبادكم و رماحهم مشرعه في نحوركم و سيوفها مولعه في دمائكم يشفي ابناء‌ العواهر غليل الفسق من ورعكم و غيظ الكفر من ايمانكم) 🔸 اي آل مصطفي! رسول خدا كدامتان را بنگرد؟ يكي در محراب افتاده در حالي كه شمشير سر او را شكافته! در گوشه‌اي، پيكر شهيدي تيرباران شده و كفنش سوراخ گشته! در سرزمینی ديگر، كشته‌اي در ميان صحرا افتاده و سرش بر نيزه رفته! (و انتم صريع في المحراب قد فلق السيف هامته و شهيد فوق الجنازه قد شكت اكفانه بالسهام و قتيل بالعراء قد رفع فوق القناه رأسه و ...) 🔸 آقاي ما! آيا مصيبت جز اينهاست كه بر شما رفته؟ (فهل المحن يا سادتي الا التي لزمتكم و المصائب الا التي عمتكم) 🔸 ای آل مصطفي! پدر و مادرم به فدایتان! چه می‌توانیم انجام دهیم جز آنكه پروانه‌وار بر گرد حرم شما طواف كنيم و بر مصائبي كه جانهاي ما را زخمي كرده شما را تعزيت بگوييم. (بابي انتم و امي يا آل المصطفي انا لا نملك الا ان نطوف حول مشاهدكم و نعزي فيها ارواحكم علي هذه المصائب العظيمه الحاله بفنائكم و الرزايا الجليله النازله بساحتكم التي اثبتت في قلوب شيعتكم القروح) 🔸 خدايا تو شاهد باش كه ما با نيتها و دلها‌ي‌مان با ياوران اهلبيت پيامبر تو در جمل و نهروان و صفين و كربلا شريك و همراه هستيم. (فنحن نشهد الله انا قد شاركنا اوليائكم و انصاركم المتقدمين في اراقه دماء الناكثين و القاسطين والمارقين و قتله ابي عبد الله سيد شباب اهل الجنه عليه السلام بالنيات و القلوب) 🔸 آقاجان! حيف که نبوديم تا همراه عمار، هاشم مرقال، قيس بن سعد، صعصعه بن صوحان، مالك اشتر، اصبغ بن نباته، محمد بن ابي بكر، ميثم تمار، مسلم بن عوسجه، حبيب بن مظاهر و زهير بن قين، شما را ياري كنيم. (و التأسف علي فوت تلك المواقف التي حضروا لنصرتكم) 🔸 آقاجان! اگر از حلقه زدن بر گرد حرم شما در بقيع و حرم جدتان و مادرتان در مسجد النبي محروم‌مان كنند باز هم دلهايمان به هواي شما پرواز مي‌كند و سرشار از شوق زيارت شما و گفتگو با شماست. (و اجعل ارواحنا تحن الي موطئ اقدامهم و نفوسنا تهوي النظر الي مجالسهم و عرصاتهم حتي كاننا نخاطبهم في حضور اشخاصهم) 🔸 سر و جانم به فدایتان! چه نام‌هایتان زیباست! (فما احلی اسمائکم) خدایا نکند رفتار و گفتار و سکوت ما موجب آزردگی مولای ما شود🤲 از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
#علم_دینی ✍️ سید مهدی مرتضوی ادامه: ۳. بر اساس دیدگاه سوم: 🔸 اولا رسالت اصلی انبیاء، #هدایت انسا
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم درباره و در يادداشتهايي نسبتا مفصل سخن گفته بودم. در اين نيمسال، درسي جديد با عنوان آموزه‌هاي روانشناسي در قرآن و حديث دارم. به همين مناسبت در حال تأمل دوباره درباره اين موضوع هستم. بطور خلاصه مي‌توان نسبت دين با علم را در چهار محور زير خلاصه كرد: 🔸 رسالت علم نيست. دين مي‌تواند اهداف و چشم‌اندازها را تعيين كرده و به علم جهت دهد. 🔸 مورد نياز علوم مختلف بايد از سوي دين و فلسفه ديني تأمين گردد. 🔸 دين و متون ديني مي‌توانند و در اختيار دانشمندان قرار دهند. 🔸 دين مي‌تواند درباره اخلاقي و شرعي نتايج و لوازم نظريات علمي و دستاوردهاي علوم فتوا دهد. نظر شما در اين باره چيست؟ از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
(١) ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 معمولا در ایام محرم، فضاي مجازي جولانگاه سخنرانی‌های روشنفکران مسلمان در نقد فرهنگ و سنتهاي پيرامون عاشورا و نهادهای دینی مرتبط با آن مانند روحانیت، مداحان و هیاتهای عزاداری می‌شود. 🔹 العلماء ورثه الانبیاء .... فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تاویل الجاهلین. بنا بر این حدیث شریف، رسالت عالمان راستین، حفظ دین از تحریفها و بدفهمی‌ها است. رسالتی که امثال شیخ مفیدها و شهید مطهری‌ها عمر و آبرو و جان‌شان را بر سر آن گذاشته‌اند. فرهنگ و سنتهاي پيرامون عاشورا نیز از اين قاعده مستثني نبوده و نیازمند بازخوانی و پیرایش مدام هستند. 🔹 نقد روشنفکران به باورها و عملكرد دينداران در ارتباط با قيام امام حسين را می‌توان لطفی از جانب ايشان در حق نهادهای دینی و ما دینداران سنتی تلقي كرد. لطف روشنفکران دینی در حق ما دینداران، مشکور باد. اما آیا اجازه داریم عملکرد ایشان را در بیان تحریفات عاشورا مورد بررسی و نقد قرار دهیم؟ 🔹 معمولا سخنرانان در مقام سخنگویی کمابیش، اغراق و مبالغه می‌کنند تا تاثیر بیشتری بر شنوندگان بگذارند. نیز در کلام این بزرگواران خوش‌سخن، نمایان است. چنين بزرگنمايي‌هايي را مي‌توان نوعي تحريف حقيقت دانست كه مي‌تواند آثاري هرچند ناخواسته اما زيانبار داشته باشد. در یادداشت بعدی نمونه روشنی از چنین اغراقهايی را خواهیم دید. 🔹 سخنراني‌هايي از اين قبيل، اشكال ديگري نيز دارند. اصلاح ديني و مبارزه با تحريف، كاري پيامبرانه است و مصلح بايد همچون پيامبر عزيز خدا، طبيب دوار بطبه باشد و لحني مناسب و قولي لين براي بيان حقايق انتخاب كند. 🔹 توهين به مداحان يا روحانيان هرچند به اسم مبارزه با تحريف و جهل و خرافات و به نيت ترويج علم و آگاهي انجام شود امري غير اخلاقي است كه موجب اضطراب در بخش بزرگي از دينداران و احتمالا خشنودي بخشي ديگر از جامعه مي‌شود. علاوه بر اين بجاي اصلاح عملكردها موجب تقابل دينداران و روشنفكران و به تبع آن ايجاد دو قطبي و انشقاق در جامعه شده و در بين اين دو بخش، نفرت مي‌آفريند. 🔹 روشنفكران ديني مي‌توانند با لحني مهربان‌تر با ما دينداران سخن بگويند. به اميد آن روز. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
(٢) ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 كساني كه در صدد اصلاح جامعه و نقد بخشی از عملکردها هستند بايد كلامشان سديد و استوار و منصفانه بوده و سخنشان نيز ليّن و مهربان و خيرخواهانه باشد. در این صورت کلام‌شان بر دلها می‌نشیند و عقلها و عزمها را با خود همراه می‌کند. 🔹 سخنانی كه در نقد عملكرد دينداران از سوي روشنفكران ديني در جامعه منتشر مي‌شود معمولا با نيت زدودن گرد تحريفها و اشتباهات از چهره آموزه‌هاي ديني بيان مي‌شوند اما گاهی گرفتار دو آسیب زیر هستند: 🔹 اولا به دلیل لحن تند یا توهین‌آمیزشان نسبت به روحانیت یا سایر نهادهای دینی سنتی، بر شکاف و تقابل دو سوی ماجرا دامن می‌زنند. 🔹 ثانیا محتوای‌شان در نهايت مخاطب را گرفتار و سوء ظن به همه يا اكثر تعاليم ديني مي‌كند. 🔹 برای مثال سال ٩٥ فايلي صوتي از بزرگواري خوش‌سخن منتشر شد كه در آن به سه گونه از تحريف حركت امام حسين در كربلا اشاره شده بود. بر اساس سنت ناصواب اما رايج در فضاي مجازي اين سخنان به دروغ يا اشتباه به دكتر نسبت داده شد. در حالي كه لحن نسبتا تند و بي‌محاباي آن سخنان در نقد فرهنگ عاشورا، با دأب جناب مطهري سازگار نبود. كمي بعد نيز خود ايشان اين نسبت را تكذيب كردند. 🔹 بخشي از سخنرانی مذكور به نقل جملاتي نسبتا مشهور مي‌پردازد كه در سالهاي پيش از انقلاب به اشتباه به امام حسين عليه السلام نسبت داده می‌شد. عباراتي حماسي مانند ان كان دين محمد لا يستقم الا بقتلي فيا سيوف خذيني يا جمله ان الحياه عقيده و جهاد. امروز همه می‌دانند كه اين دو عبارت، متعلق به امام حسين نبوده بلكه زبان حال ايشان است كه در سخن شاعران يا سخن‌سرايان جاري شده است و انتساب آنها به امام حسين در چند دهه پيش، اشتباه بوده است. 🔹 در بخشي ديگر از سخنرانی مذكور به اموري مانند فتواي شريح قاضي درباره خروج امام حسين از دين اشاره مي‌شود كه امروز نيز برخي آن را به عنوان امري مشهور يا مسلم بيان مي‌كنند در حالي كه فقط در منابع قرن ١٤ به آن اشاره شده و در منابع معتبر كهن اثري از ‌آن وجود ندارد. هر چند يقين نداريم اما با اطمينان بالا چنين اموري را نيز مي‌توان از تحريفات عاشورا محسوب كرد. 🔹 سخنران محترم پس از جلب اعتماد مخاطب عادی از طریق ارائه اطلاعات پی در پی و نسبتا انبوه درباره مصادیق تحریف که تشخیص آن برای چنین مخاطبی آسان است، به سراغ مصاديقي مي‌رود كه وضعيتي كاملا متفاوت با تحريفات سابق الذكر دارند. به احاديثی اشاره مي‌کند كه در منابع معتبر كهن وجود دارند و به لحاظ تعدد و كثرت منابع و نقلها، نمي‌توان اين احاديث را بدون سند و از سنخ جعلیات و تحریفات مذكور محسوب كرد. اما سخنران محترم آنها را نیز از جمله تحریفات بر می‌شمارد بدون‌ آنکه دلیلی قانع کننده برای ادعایش عرضه کند. 🔹 براي مثال در احاديث متعدد، اشاره شده است كه امام حسين عليه السلام از شهادت خود خبر داشتند و به اين مطلب در برخي گفتگوها يا نوشته‌هاي خود اشاره كرده‌اند. هرچند چنين احاديثي را بايد در كنار ساير شواهد تاريخي و نصوص ديني ملاحظه كرد و به توضيح و تبييني جامع براي آنها دست يافت اما به دليل ناتواني از فهم آنها يا ناسازگاري آنها با چارچوبهاي ذهني مقبول خود نمي‌توان آنها را انكار كرد یا بدون سند معرفی نمود. 🔹 در این سخنرانی مغالطه‌اي پنهان وجود دارد. زيرا در ابتدا انبوهی از اطلاعات علمی درباره تحريفات عرضه میشود و بدین وسیله اعتماد مخاطب جلب شده و در شنونده اين احساس ايجاد مي‌شود كه در سرتاسر سخنراني با ادعاهايي مستدل و مستند مواجه است. چنين مخاطبي براحتي ادعاهاي بدون دليل را نيز خواهد پذيرفت و روايات مستند را بدون سند و مجعول خواهد انگاشت. 🔹 يكي ديگر از نتايج مخرب چنين سخنراني‌هايي آن است كه ذهن مخاطب، ناخواسته گرفتار تعمیم شده و فرض را بر این می‌گذارد که هر چه از منابع و نهادهای سنتی دین درباره عاشورا و حتی ساير معارف ديني عرضه شده و مي‌شود سرشار از خطا و دروغ و تحریف بوده و قابل اعتماد نمی‌باشد. و اين چنين است كه بخشي از مخاطبان چنين سخناني گرفتار شكاكيت و سوء ظن به همه يا اكثر تعاليم ديني مي‌شوند. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 خداوند ما را متفاوت اما در كنار هم آفريده. اين تفاوتها باعث مي‌شود در فهمها و و به تبع آن در انتخابهاي‌مان با يكديگر پيدا كنيم. 🔹 برخي اين اختلافات را بهانه دشمني و نفرت و نسبت به يكديگر مي‌كنند. 🔹 يا پلوراليستها ريشه اين دشمني‌ها را در اعتقاد و ايمان مومنان مي‌دانند، پس به مومنان توصيه مي‌كنند دست از برداشته و دين و مذهب و انديشه خود را حق مطلق نپنداشته و براي ساير مكاتب و انديشه‌ها نيز سهمي از حقيقت قائل شوند. در گامي بلندتر حتي از مومنان خواسته مي‌شود دست از نيز برداشته و آماده باشند كه اگر روزي بطلان باورهاي ديني‌شان اثبات شد دست از آنها بردارند. در گامي نهايي، حقيقت را غير قابل شناخت دانسته و انتخاب دين و باورها و نحوه زندگي را امري سليقه‌اي مي‌دانند. بر اساس اين مبنا، انسانها يكديگر را و نخواهند كرد و سفره تكفير و دشمني و نفرت بر سر اختلافات ديني و اعتقادي برچيده خواهد شد. 🔹 آيا راهي وجود دارد كه مومنان، نسبت به حقانيت باورهاي اساسي و كلان خود داشته باشند اما نسبت به غير مومنان، نگاهي توهين‌آميز و نداشته و بتوانند با وجود اختلاف در مهمترين عقايد، با اكثريت انسانهاي غير مومن، همزيستي مسالمت‌آميز و دوستانه و داشته باشند و شريك شادي و غم آنها شوند؟ 🔹 آيا مي‌شود مومن بود و بدون آنكه به دام كثرت‌گرايي افتاد، براي غير مومنان،‌ انساني قائل بود و آنها را قضاوت و سرزنش نكرد؟ 🔹 بر اساس تعاليم قرآن و اهلبيت، منشأ بددلي مومنان نسبت به غير مومنان يا مومناني كه در مراتب پايين‌تر ايمان هستند و در برخي عقايد يا رفتارها با آنها اختلاف دارند، آنها نيست. منشأ اين بددلي‌ها دو امر ديگر است: 🔹 يكي از عوامل بددلي، است. مومناني كه گرفتار عجب و خودپسندي هستند، به ايمان و عبادت خود غره شده و با نگاهي تحقير‌آميز و سرزنشگرانه به كساني كه در ايمان و عبادت از آنها پايين‌تر هستند نگاه مي‌كنند. در حالي كه بر اساس تعاليم ديني، عجب در تعارض اساسي با ايمان و نابود‌كننده آن است. سيئه تسؤوك خير من حسنه تعجبك: گناهي كه انسان را شرمنده كند از كار خوبي كه انسان را به عجب بيندازد بهتر است. 🔹 عامل ديگري كه سبب بددلي انسانها نسبت به يكديگر مي‌شود ناديده گرفتن اراده حكيمانه خداوند در انسانهاست. بديهي است كه خلقت متفاوت انسانها،‌ زمينه‌ساز اختلاف آنها در فهم حقيقت خواهد بود. لو علم الناس کیف خلق الله هذا الخلق لم یلم احد احدا: اگر انسانها می‌دانستند که خداوند چگونه انسانها را [متفاوت] آفریده، یکدیگر را سرزنش نمی‌کردند. 🔹 اين گونه از بددلي اختصاصي به مومنان ندارد و ردپاي آن را در همه مسلكهاي ايماني و علمي و اجتماعي مي‌توان ديد. 🔹 بسياري از انسانها گرفتار نگاه حصرگرايانه هستند. پيشفرض اين نگاه حصرگرايانه آن است كه شناخت حق براي همگان آسان است. نتيجه اين ديدگاه آن است كه هر كس مانند من مي‌انديشد و مانند من زندگي مي‌كند مومن يا خوب است و هر كس متفاوت با من است، با حق عناد دارد و انساني بد يا كافر است. بر اساس اين ديدگاه، اختلاف انسانها در فهم، به رسميت شناخته نمي‌شود و انسانها به دو دسته و تقسيم مي‌شوند. 🔹 پذيرش اختلاف انسانها در فهم، به معناي غلتيدن به دامن پلوراليسم نيست. زيرا بر مبناي پلوراليسم، شناخت حق براي هيچكس ميسر نيست و سخن گفتن از كفر و ايمان بي‌معني است. 🔹 بر اساس اين ديدگاه، مومنان در شناخت حق مصيب هستند اما بايد بدانند كه ممكن است شناخت همان حق، براي برخي ديگر دشوار يا دست‌ نيافتني باشد. البته در كنار اين دو گروه، اندكي از انسانها نيز هستند كه حق را شناخته و آگاهانه به آن كفر مي‌ورزند. این گروه اندک شایسته لعن و تبری هستند. اما حساب اکثریت انسانها که عنادی با حق ندارند اما در فهم حقیقت دچار اشتباه می‌شوند، از کافران جداست. 🔹 آيا مومنان مي‌توانند جزم‌انديش بوده و به حقانيت عقيده خود يقين داشته باشند اما به بسياري از انسانهاي ديگر كه با آنها در عقيده و عمل اختلاف دارند با نگاهی همدلانه بنگرند؟ و حتي اگر عقيده آنها را باطل و رفتار آنها را غلط مي‌دانند و در فرصتهاي مناسب نيز آن باورها و رفتارها را نقد مي‌كنند، خود آنها را دوست بدارند و براي آنها كرامت و احترام قائل باشند؟ در سوگ آنها بي‌تفاوت نباشند و با نگاهي همدلانه به دوستداران چنين بزرگاني تسليت بگويند؟ 🔹 پاسخ كثرت‌گراياني كه دغدغه اخلاق دارند و نگران كرامت انسانها هستند به پرسش بالا، خير است. پاسخ شما چيست؟ از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 در تعاليم ديني، يكي از مهمترين ويژگيهاي عقل، مداراست. البته مدارايي كه به دامن پلوراليسم نغلتد. مدارا مي‌تواند توليد كننده و باشد. 🔹 برخي پديده‌ها يا شخصيتها، توجه بخش بزرگي از جامعه را به خود معطوف مي‌كنند. اگر اين پديده‌هاي اجتماعي، عواطف تعداد زيادي از يك ملت را با خود همراه كنند، اين ظرفيت را پيدا مي‌كنند كه در خدمت تقويت قرار گرفته و سرمايه اجتماعي آن جامعه و نظام حاكم بر آن را افزايش دهند. 🔹 حذف و طرد اين پديده‌ها موجب كاهش سرمايه اجتماعي و مرزبندي بين بخشهاي مختلف جامعه مي‌شود. 🔹 همدلی مومنان انقلابي در جشن شادي هواداران پرسپوليس يا همدردی در سوگ درگذشت مي‌تواند از ارتفاع ديواري كه بين آنها و بخشهاي ديگر جامعه كشيده شده بكاهد. این همدلی و همدردی با تبریکی یا تسلیتی حاصل می شود و به معنای نادیده گرفتن اختلافات فکری و تأیید دیدگاه ها یا عملکردهای ناصواب این پدیده ها یا شخصیتها نیست. 🔹 انفعال و سكوت يا حتي نگاه تمسخرآميز مومنان انقلابي به چنين پديده‌هاي اجتماعي، قدرت نرم جمهوري اسلامي و سرمايه اجتماعي آن را مي‌كاهد. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
۲ ✍ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم یادداشت با هدف نقد و پرهیز از نوشته شد. 🔹 هرکس که مومنان را به نسبت به غیر مومنان فرا بخواند، باید از غلتیدنش به دامن پلورالیسم نگران شد. نویسنده این یادداشتها نیز در معرض این آفت است (ما ابرئ نفسی) و نیازمند دعای مشفقانه و تذکر خیرخواهانه بندگان خوب خدا و لطف و دستگیری خدای مهربان است (الا مارحم ربی). 🔹 غیر مومنان دو گروهند: گروهی حق را شناخته و نسبت به آن عناد می‌ورزند. اینها آگاهانه کفر و دشمنی نسبت به حق را انتخاب کرده‌اند و در پیشگاه خداوند کرامتی نداشته و شایسته همدلی و احترام نیستند، مگر به و از سر . 🔹 گروه دوم، به دلیل مشیت حکیمانه خداوند در ، ناخواسته از فهم حقیقت بازمانده‌اند. عدم ایمان اینها از سر دشمنی با حق نیست. 🔹 گروه اخیر شایسته همدلی و احترام هستند، هرچند باورها و رفتارهای‌شان غلط یا ناحق باشد. مومنان باید به آنها احترام بگذارند و به اندازه ظرفیت‌شان، با رفق و مدارا آنها را به حق دعوت کرده و باور و رفتار باطلشان را نقد کنند و از بر آنها بپرهیزند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
برخی دوستان به یادداشتهای اخیر با عنوان و انتقاداتی داشتند. پیش از این یادداشتهایی با عناوین و در کانال قرار داده بودم. از این بزرگواران دعوت می‌کنم آنها را نیز مطالعه کنند.👇 امیدوارم این یادداشتها بتوانند به روشن‌تر شدن جوانب موضوع کمک کنند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
29.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلایه مهربانانه شاعر با رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان سال ۸۹ و پاسخ شیرین و محبت آمیز رهبری افشین علاء: نمی توانستم بعد از مدتها این فرصت دیدار با شما را از دست بدهم مخصوصا در روزگاری که متاسفانه خیلیها انگار منتظر هستند که بگویند کسی جدا شده از دامان شما. در حالی که دامان پر مهر شما دامانی نیست که دوستان از آن جداشدنی باشند. هر جا که باشند، حتی اگر غمگین و دلخسته، با شما آرامش پیدا می کنند. و این سرّی است که اول خدا آن را می داند و بعد تنها کسی که می داند قطعا خود شما هستید که دوستان حقیقی خودتان را می شناسید. رهبر انقلاب: همین جور است ... این را می دانم کاملا. تو قاصد ار نفرستی و نامه ننویسی از این طرف که منم راه کاروان باز است. افشین علاء: خیلی از دوستیها در روزگار ما دورادور است اما دوستی‌هایی از نوع است ... از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍ سید مهدی مرتضوی معمولا مذاق هنرمندان بیشتر با جریانهایی همچون اصلاح‌طلبان سازگار است. شخصیتها و جریانهای انقلابی کمتر توفیق یافته‌اند با هنرمندان روابط دوستانه و عاطفی پایدار برقرار کنند. آیه الله خامنه‌ای از معدود شخصیتهای دینی و انقلابی هستند که توانسته‌اند عواطف هنرمندانی که با ایشان ارتباط نزدیک داشته‌اند را به خود جذب کنند؛ هنرمندانی همچون مرحوم که پیش از دوران اصلاحات، گرایشهای اصلاح‌ طلبانه داشت. آقای افشین علاء نیز مانند بسیاری از اصلاح طلبان، ناخرسند از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و حوادث پس از آن و دلگیر از بر چسب‌هایی مانند یا است. در دیدار مذکور👆 با بیانی لطیف از وضعیت سیاسی کشور و ، نزد رهبر انقلاب می‌کند و پاسخ شیرین ایشان را دریافت می‌کند. https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است. همچنین پیام نوروزی آقای با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است. 🔸 معمولا نقدهای نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد. ؟ 🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه و تقسیم می کنم‌. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد. 🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند: و . در حالی که معمولا در ، با مواجهیم: ؛ ؛ ؛ . 🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم: ۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را نامید. معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند. ۲. ضلع سوم یا نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد. مخاطب غیر مستقیم را می توان و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار وسوسه گر شوند. 🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد: که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و بگیرند. خناسان مذکور گاهی در قالب در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در . 🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند. 🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد. 🔹 گاهی ما سخن خود را می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان و جامعه می باشند سخن ما را نه تنها ، و نمی دانند بلکه آن را و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍ سید مهدی مرتضوی در یادداشت قبلی، به بهانه نقد و اعتراض به پیام نوروزی از سوی نیروهای انقلابی، درباره و سخن گفتم. در این یادداشت چند نکته مختصر از را به دلسوزان ایران، اسلام و انقلاب تقدیم می کنم. 🔹 نقد دکتر ظریف یا سریال مذکور، بهانه ای برای بیان آداب نقد هستند و آداب مذکور اختصاص به این دو مورد ندارند. ، نحوه حضور و مواضع رئیس جمهور در ستاد ملی کرونا، ارتباط با نمونه های اخیر دیگری هستند که اگر نیروهای انقلابی با ملاحظات مربوط به و به عرصه نقد و اظهار نظر درباره آنها وارد شوند، به لطف الهی در میدان جنگ نرم پیروز خواهند شد. 🔹 همچنین این نکات به نیروهای انقلابی اختصاص ندارد و هر کسی با هر گرایش و اعتقادی اگر خود را خیرخواه ایران و مردم این سرزمین می داند و به نیت اصلاح امور کشور، نظام یا نیروهای انقلابی را نقد می کند باید آداب زیر را رعایت کند. نقد طرفداران طب اسلامی یا اعتراض به اصرار برخی روحانیون مشهور برای حضور در حرم در روزهای ابتدایی ورود کرونا به کشور، نمونه هایی هستند که اگر با مراعات ، بدانها پرداخته شود، می توان به اصلاح تدریجی امور و نزدیک شدن به آینده ای روشنتر برای این سرزمین امید بست. 🔹 پیش از هر اقدامی باید مشخص کنیم هدف یا رویکردمان در نقد چیست؟ اگر می خواهیم نقدمان موثر باشد و شنیده شود و به تنش و دعوا و نفرت دو طرفه منجر نشود باید اولا نقد، مثلا سازندگان سریال و مسوولان صدا و سیما یا جناب ظریف، ثانیا نقد یعنی عموم کسانی که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد احساس کنند، نقد ما منصفانه و محترمانه و مشفقانه است و ما قصد و تخطئه و بی احترامی نداریم‌. 🔹 برای رسیدن به این مقصود باید: ۱. محاسن و نقاط قوت نقد را بیان کنیم. برای مثال در گذشته، سریال پایتخت یا دکتر ظریف، محاسنی داشته اند که رهبر انقلاب و مردم را به تحسین یا حمایت واداشته است. بیان این محاسن، سبب می شود مخاطبان مستقیم و غیر مستقیم به انصاف و خیرخواهی منتقدان اطمینان پیدا کنند. ۲. احترام و تکریم خود را نسبت به دکتر ظریف یا سازندگان سریال و مسوولان صدا و سیما و اعتمادمان را نسبت به قصد و نیت خیرشان ابراز کنیم. ۳. اشکالات جناب ظریف یا سریال را بی محابا و به گونه ای بیان نکنیم که نه تنها بلکه را نیز به جبهه گیری در مقابل منتقدان وادارد و بهانه ای شود برای ایجاد . برای این منظور اگر چندین نقد و اشکال به جناب ظریف یا سریال داریم، مهمترین آن را انتخاب کرده و به منظور تاثیر بر مخاطبان، موقتا نسبت به سایر اشکالات، و سکوت کنیم. ۴. نقد خود را به و و امور متکی نکنیم؛ در غیر این صورت، نقد ما نسبت به اشکالات صریح و آشکار نیز شنیده نشده و به و متهم خواهیم شد. ۵. خود را بصورت بیان کرده و به شکل از مخاطب کنیم. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 امروزه در فرهنگ ما فارسي زبانان، واژه‌هاي «رحلت» و «درگذشت» تعبيري محترمانه‌تر از «مرگ» تلقي مي‌شوند و معمولا درباره شخصيتهاي محترم از واژه «مرگ» استفاده نمي‌شود. 🔹 تعبير «پس از مرگ پيامبر» از جناب فاضل ميبدي و انتشار آن در يك روزنامه، كاري اشتباه بود كه عواطف ارادتمندان رسول خدا را جريحه‌دار كرد. ، حداقل كاري است كه صاحب آن مطلب و رسانه نشر دهنده مي‌توانند انجام دهند. 🔹 بسياري از دوستان ما نسبت به اين خطا،‌ واكنش نشان داده و تذكر دادند؛ كاري بسيار شايسته. ان شاء‌الله مأجور باشند. 🔹 تعداد اندكي از دوستان درنقد اين خطا، واژه‌هايي بكار بردند كه شايسته نبود. انصاف و خلق خوش از ميراثهاي پيامبر نازنين خداوند هستند كه در هر حالي از جمله هنگام نقد دوستان و مواجهه و جنگ با دشمنان مي‌توان از آنها بهره گرفت. با پاسداشت اين ميراث، باشيم. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحيم 🔹 گاهي تندي كردن نتايج بدي در پي خواهد داشت. نقد مشفقانه نسبت به كساني كه در بين مومنان زندگي مي‌كنند حتي اگر در ظاهر به اصلاح امور منجر نشود اما در نهايت به تقويت جبهه حق كمك كرده و مانع تقويت جبهه باطل خواهد شد. 🔹 چندی قبل یادداشتی از حجت‌الاسلام والمسلمین منتشر شد که در آن مطلبی از فرزند آیت الله استادی را نقد کرده بودند. 🔹 فرزند آیت الله استادی در مطلب خود از فربه شدن فقه و مهارت اندک حوزویان در رشته‌های دیگر سخن گفته بود. 🔹 آقای خسروپناه در بخشی از پاسخ به او گفته بودند: "فکر می‌کنم مستشکل در اثر ارتباط با فقهای سنتی از یک جهت و علاقه به روشنفکران سکولار از ناحیه دیگر و مرتبط نبودن با فقیهان نوین از حیث دیگری، دچار این شبهات شده است که ان شاء الله با مطالعه و تحصیل و تحقیق و بررسی بیشتر شبهاتش حل خواهد شد." 🔹 در ياداشتي از آقاي خسروپناه بخاطر نقد محترمانه و مشفقانه‌شان تشكر كرده و در اين باره توضيحاتي داده‌اند. بخشي از يادداشت آيه الله استادي در زير آمده است: ✍️ آیه الله استادی بسمه تعالی در هفته نامه افق حوزه مورخ ۹۹/۷/۲۱صفحه هشت یادداشتی از حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه خواندم لازم دیدم ضمن تشکر از ایشان توضیحی بدهم. چند سال است که یکی از فرزندانم که طلبه نیست و به کارهای علمی و نوشتن مقاله و کتاب اشتغال دارد و در بخشی از کارها هم موفقیت‌هایی داشته است، در طول این چند سال دو یا سه مورد پیش آمد که حقیر پس از انتشار آن متوجه شدم که نوشته او مورد تاییدم نیست و حقیر طبق وظیفه به ایشان تذکر دادم و از او خواستم اگر این موارد در سایتی ثبت شده حذف کند، ایشان هم به خواسته پدر عمل کرد. یکی از این موارد همان یادداشتی است که چند ماه قبل نوشته و حضرت آقای خسروپناه جواب مزبور را مرقوم داشته‌اند و در هفته نامه افق حوزه چاپ شده است و به نظر می رسد که همین است نه که گاهی در پی خواهد داشت. البته لغزش برای همه پیش می‌آید که گاهی خود انسان خیال می‌کند خدمت است نه لغزش؛ خداوند بنده و فرزندان و بستگانم را از لغزش‌ها حفظ فرماید. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
١ ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 در صفحه ۲۲۰ کتاب اخبار الطوال دینوری (قرن سوم) که از متون قدیمی و معتبر تاریخی است, سخنی از امام حسن مجتبی (علیه السلام) در پاسخ «حجر» نسبت به فلسفهٔ صلح با معاویه آمده است. امام تصریح می فرماید که چون من دیدم اکثریت مردم طالب صلح هستند و از جنگ بیزارند و از سویی دوست نداشتم آنهارا بر چیزی (جنگ) مجبور کنم که آن را دوست ندارند، برای حفظ جان شیعیانم از جنگ کناره گرفتم. «انی رأیت هوی عظم أصحابی فی الصلح و کرهوا الحرب فلم احب أن أحملهم علی ما یکرهون فصالحت بقیا علی شیعتنا خاصة من القتل .....» 🔹 در روزهاي اخير به مناسبت شهادت امام حسن مجتبي عليه السلام يكي از اساتيد محترم حوزه علميه قم با نشر مطلب بالا، پاسخ امام را سخني بسيار زيبا دانسته و دو هشتگ ؟ و ؟ را براي آن برگزيده بودند. 🔹 به تبع ايشان يكي از شخصيتهاي سياسي كه خود را اصلاح‌طلب مي‌داند و متأسفانه از ابتداي انقلاب همواره گرفتار تندروي و افراط بوده است، اين مطلب را در توئيتر بازنشر داد. 🔹 يكي از مسؤولان بلند پايه نظام نيز در همين ايام گفته‌اند: امام حسن عليه السلام در پاسخ به اعتراض برخي از اصحاب خود در مورد پيمان صلح ايشان، فرمود جامعه اسلامي كه فقط شما ١٠ - ٢٠ نفر نيستيد. من در مسجد رفتم براي مردم سخنراني كردم و ديدم اكثريت قاطع صلح مي‌خواهند، صلح را انتخاب مي‌كنم. 🔹 موضوعات بالا را از چند جهت مي‌توان ارزيابي كرد: ۱. تفسير صحيح از صلح امام حسن و فرمايش ايشان درباره راي اكثريت چيست؟ ۲. امام حسن علیه السلام صلح با معاویه را از سر اکراه و اضطرار پذیرفتند یا با رضایت؟ ۳. نيت دوستان مذكور از طرح اين بحث چيست؟ ۴. طرح اين بحث در اين شرايط چه تبعاتي مي‌تواند داشته باشد؟ ۵. شيوه صحيح مواجهه با مشكلات اساسي امروز ايران چيست؟ 🔹 به نظر مي‌رسد حداقل با دو تفسير و تبيين درباره «صلح امام حسن» و فرمايش ايشان درباره «رأي اكثريت» مواجهيم: 🔹 تفسير نخست: مبناي عمل حاكمان در حكومت، صرفا خواست اكثريت جامعه بايد باشد و تفاوتي ندارد كه مردم چه مي‌خواهند. حق همان است كه مردم مي‌خواهند. به عبارت ديگر ملاك حق، خواست مردم است و حكومت موظف است خواسته اكثريت را اجرا كند چه ديني باشد و چه ضد دين. 🔹 اين تفسير، با بي‌توجهي به مباني اعتقادي مورد قبول قرآن و اهلبيت عليهم السلام و ناديده گرفتن حقايق مسلم تاريخي، تلاش مي‌كند سيره اهلبيت را تفسير به رأي كرده و قواعد دموكراسي سكولار را از آن استخراج كند. 🔹 تفسير صحيح: 🔸 در جايي كه عقل يا شرع، حقي را اثبات نكرده باشند،‌ رأي اكثريت مردم مي‌تواند مبناي عمل قرار گيرد. مانند جايي كه خداوند مي‌فرمايد: و امرهم شوري بينهم. 🔸 در جايي كه عقل يا شرع با وضوح و صراحت، ما را به وجود حقي رهنمون مي‌شوند، رأي مردم، ملاك حقانيت يك امر نخواهد بود. در چنين مواردي، حكومت ديني و مومنان موظفند زمينه اجراي حق را فراهم كرده و براي اقامه آن جهاد كنند. 🔸 يكي از مقدمات اقامه حق، آمادگي و رضايت و خواست مردم است. در صورتي كه مردم حق را نشناسند يا به هر دليلي آن را نخواهند، دست مومنان و حكومت ديني براي اقامه حق بسته خواهد شد. زيرا حكومت ديني نمي‌تواند از ابزارهايي همچون و فريب يا و تحميل، براي دستيابي به اهدافش استفاده كند. 🔹 بر اساس يادداشتهاي ديگر استاد بزرگوار حوزه، مشخص مي‌شود كه ايشان از يادآوري صلح امام حسن و مستند كردن آن به خواست اكثريت، به تفسير دوم نظر داشته‌اند. به نظر مي‌رسد آن چهره سياسي بيشتر به تفسير نخست متمايل است. اما درباره ديدگاه آن مسؤول محترم نمي‌توان براحتي قضاوت كرد. اميدواريم مرادشان تفسير نخست نباشد كه در اين صورت دچار شده‌اند. فرض مي‌كنيم مرادشان همان تفسير صحيح است. با لحاظ اين فرض، هنوز نكات قابل تذكري در اين باره وجود دارد كه در يادداشت بعدي به آن اشاره خواهد شد. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha