eitaa logo
یادداشتها
543 دنبال‌کننده
52 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 یادداشت زیر را یکی از دوستان عزیزم ارسال کردند. نوشته جناب است. بسیار زیبا و خواندنی است. توصیه میکنم آن را با دقت بخوانید. 🔹 البته نکاتی درباره آن به ذهنم رسید که پس از یادداشت تقدیم خواهم کرد. از نظر بنده نکات بسیار مهم و تعیین کننده ای است. لذا درخواست میکنم دوستان بزرگوار اگر آن نکات را صحیح میدانند منتشر کنند و اگر نیازمند اصلاح است، بنده را راهنمایی فرمایند. پیشاپیش از طولانی شدن بحث، پوزش می طلبم. ✍ سعدالله زارعی کسانی که از «مذاکره با آمریکا» صحبت می‌کنند، در خوشبینانه‌ترین حالت، نوعاً موضوع را از منظری ایرانی می‌بینند و خصوصیات ایرانی که ‌آمیزه‌ای از اخلاق، اعتقادات، معنویات، حکمت و سیاست‌ورزی است را بر آن سوار می‌کنند و این در حالی است که این موضوع وابسته به قبول واقعی طرفی است که اساسا در این چارچوب فکری نمی‌گنجد. از سوی دیگر واقعیت این است که میان فهم واقعی از مذاکره و بیان همین کلمه از سوی آمریکا تفاوت بنیادین وجود دارد و باز این در حالی است که در ایران هم آنان‌که سردمدار بحث مذاکره با آمریکا هستند و به طور جدی از آن دفاع می‌کنند، منظور واقعی‌شان مذاکره میان ایران و آمریکا و یا آمریکا و ایران نیست؛ چرا که آنان به درستی می‌دانند منظور آمریکا از واژه «مذاکره» (Negotiation) مذاکره نیست، بلکه تحمیل یک‌طرفه خواسته آمریکاست. اینها با مردم خود صادق نیستند تا صریحا بگویند ما هم از «مذاکره با آمریکا»، دادن امتیازات یک‌طرفه به رهبران کاخ سفید را دنبال می‌کنیم. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد: 1- مذاکره در عرف سیاسی، گفت‌وگو برای رسیدن به توافق بر مبنای توزیع فرصت‌ها و پذیرش مسئولیت مشترک کاهش تهدیدات (دادن طرفینی هزینه) است. در اینجا دو طرف، حق طرف مقابل را پذیرفته‌اند و روی فرصت‌ها و تهدیدات پدیده‌های مشترک وارد یک فرایند سیاسی شده و در نهایت با رضایت کامل یا نسبی طرفین از آن خارج می‌شوند. اگر ما این تعریف را برداریم و با تجربه خودمان یعنی گفت‌وگوهای مستقیم یا غیرمستقیم - با آمریکا که کم هم نبوده است- مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که آنچه تاکنون میان ما اتفاق افتاده مصداق مذاکره نبوده و دقیقاً دادن امتیازات یک‌طرفه به آمریکا بوده بدون آنکه وضع ما از جنبه کاهش فشار خارجی بهبود پیدا کرده باشد. براساس این تجربه درمی‌یابیم که الان هم که آمریکا در مواجهه با ما از واژه مذاکره استفاده می‌کند، منظورش مذاکره نیست، بلکه تحمیل یک‌طرفه خواسته‌هایی است که منافع آمریکا را به‌طور کامل تأمین می‌کند، اما در آن سوی ماجرا به موقعیت و امتیازات جمهوری اسلامی آسیب جدی وارد می‌نماید. این در حالی است که اگر به معنای واقعی کلمه، مذاکره‌ای وجود داشته باشد نتیجه آن مذاکره قاعدتاً و لزوماً باید معکوس باشد یعنی این مذاکره در صورتی حقیقی است که آمریکایی‌ها بپذیرند باید تجاوز و تعدی به حقوق و منافع جمهوری اسلامی را متوقف گردانند و عقب بنشینند. پس این کلمه «مذاکره» در ادبیات آمریکایی‌ها در واقع ترجمه «دادن امتیازات یک‌طرفه از سوی ایران به آمریکا» است و لذا باید این واژه را از ادبیات سیاسی میان ایران و آمریکا کنار گذاشت چرا که «واقعی» نیست و فقط تأمین‌کننده مقصود واشنگتن می‌باشد. 2- آنان‌که در ایران از مذاکره با آمریکا حرف می‌زنند، برخلاف تصور بسیاری از ما، دچار سوءتفاهم نیستند و دقیقاً می‌دانند چه می‌گویند. منظور آنان از مذاکره، واقعاً مذاکره نیست. منظور آنان هم بدون شک، دادن امتیازات یک‌طرفه به آمریکاست و خودشان هم دقیقاً می‌دانند که این ماجرا هیچ مابه‌ازایی برای ایران ندارد؛ کما اینکه تاکنون نداشته است. بعضی گمان کرده‌اند فلان مقام مسئول که 26 دی ماه در نشست مجمع عمومی بانک مرکزی ایران گفت من برای اداره اقتصاد کشور و بهبود شرایط اقتصادی داخل، به غیر از درب سیاست خارجی - بخوانید دادن امتیازات بزرگ یک‌طرفه- درب دیگری نمی‌شناسم و جای دیگری بلد نیستم، این به دلیل سوءتفاهم و یا فقط به دلیل باورهای غلط نسبت به آمریکا و به بیان دیگر ناشی از «خوش‌خیالی» نیست. یعنی این‌که بعضی گمان می‌کنند این منادیان مذاکره با آمریکا با هدف اینکه آمریکا به ایران روی خوش نشان دهد، این بحث‌ها را مطرح می‌کنند، واقعیت ندارد. (ادامه در پست بعد) ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
ادامه: این آقایان در سطوح بالای علمی دانشگاه می‌باشند و از نظر تجربه هم لااقل 30 سال کار مستقیم در حوزه سیاست خارجی را در کارنامه خود دارند و در پرونده‌های زیادی مثل «برجام» هم تجربه ‌اندوخته‌اند. از نظر «هوش سیاسی» هم کمبودی ندارند و آدم‌های باهوشی به حساب می‌آیند و آدم‌های ناپخته و یا نادان نیستند. اینها دقیقاً می‌دانند که از مذاکره با آمریکا و حتی از توافق با آمریکا هیچ آبی برای مردم ایران گرم نمی‌شود. آنان به درستی می‌دانند که سرنوشت هر مذاکره‌ای یک چیز بیشتر نیست و آن عمل یک‌طرفه ایران است به آنچه طرف مقابل می‌خواهد. بنابراین آن فردی که در فضای شکست کامل برجام، از امکان مذاکره مجدد با آمریکا صحبت می‌کند و در بیان ظاهری می‌گوید «به شرط آنکه تحریم‌ها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد» به خوبی می‌داند که تحریم آمریکا اگرچه زائل‌شدنی هست اما از سوی او و طی توافق، برداشته شدنی نیست. کما اینکه در طول این دو سال که علی‌رغم دادن امتیازات بزرگ در برجام، تحریم‌ها برداشته نشده، ادبیات این آقایان هیچ تغییری نکرده است. شما ببینید وقتی پس از شهادت سردار سلیمانی توسط پنتاگون از امکان «مذاکره مجدد» با آمریکا سخن به میان می‌آید، معنایش این است که ما تحت هر شرایطی مذاکره می‌کنیم و کیست که نداند آنکه از خون «قهرمان ملی و بین‌المللی ایران» می‌گذرد، راحت‌تر از قدرت منطقه‌ای و یا قدرت موشکی ایران عبور می‌کند. پس اگر کار تصمیم‌گیری در نظام دست امثال او باشد، حساب دادن همه امتیازات پس از مذاکره را کرده است. حالا بگذریم که در اینجا اساساً، مسئله چیز دیگری است. 3- آمریکایی‌ها در عین حال که به شدت دنبال کشاندن ایران به پای میز دادن امتیازات با تابلوی مذاکره هستند، اما به درخواست‌های این طرف داخلی در ایران اعتنا نمی‌کنند و از این رو «دونالد ترامپ»، در توئیت دو روز پیش خود نوشت: «وزیر خارجه ایران می‌گوید ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده است، اما می‌خواهد که تحریم‌ها برداشته شود. نه، مرسی!» آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که مذاکره از سوی ایران زمانی به سرانجام مورد نظر واشنگتن می‌رسد که توافق داخلی و اجماع ملی پشت سر آن باشد و نمی‌توان موضوع مهمی مثل مسایل منطقه‌ای را در فضای عدم توافق داخلی ایران به نتیجه رساند. آمریکا، ایران را با جمعیت انبوه ده‌ها میلیونی که در تشییع پیکر مطهر «مظهر مقاومت» به خیابان‌ها آمده و فریاد «انتقام سخت» سر دادند، می‌شناسد و از این رو «مذاکره‌خواهی» این طیف کم‌شمار را صدایی «ناکوک» به حساب می‌آورد و با استهزاء‌آمیزترین کلمه رد می‌کند و این هم خود تأکیدی بر این مسئله است که مانع واقعی مذاکره با آمریکا، خود آمریکاست و تلاش این طیف در ایران برای شکل دادن به مذاکره واقعی به جایی که نمی‌رسد، هیچ، به هزینه بزرگ برای اعتبار و ارزش‌های ایران نیز تبدیل می‌شود. کما اینکه در فاصله زمان مصاحبه‌ای که در «اشپیگل» چاپ شد تا امروز، انواعی از تحلیل‌های دشمنانه برای ضعیف نشان دادن قدرت ایران در رسانه‌ها و محافل سیاسی غرب و عوامل وابسته به آن مطرح گردیده است. 4- اما آیا آن‌که می‌گوید اداره دولت بدون مذاکره از توان او خارج است و یا آن‌که می‌گوید به‌رغم به شهادت رسیدن «قهرمان ملی و بین‌المللی ایران» توسط ارتش آمریکا، آماده مذاکره با «ترامپ» است، نمی‌داند با چه واکنشی در داخل مواجه می‌شوند؟ مسلماً می‌دانند. آیا اینها قبل از آن سخنان و پیش از این مصاحبه‌، برای این واکنش‌ها فکری نکرده‌اند؟ بله حتماً. آیا اعتراض از نوعی که مسئله‌ای را عریان کند و به همه بفهماند که خطی برای کنار زدن انقلاب و اصول آن وجود دارد، تا «دل‌های مریض» را در این نقطه تمرکز دهد و به میدان بیاورد، مدنظر آنان نبوده است؟ بله حتماً وگرنه اینها که می‌دانند آمریکا، «ایران» را با فلان وزارت‌خانه یا با فلان شخصیت آن نمی‌سنجد تا براساس آن دست به کاری بزند. بنابراین آن‌که از مذاکره دم می‌زند، منظور فعلی‌اش، شکل‌دهی واقعی به مذاکره و حتی واگذاری یک‌طرفه امتیازات به آمریکا هم نیست چرا که مذاکره واقعی را آمریکا برنمی‌تابد و واگذاری امتیازات را هم نظام جمهوری اسلامی نمی‌پذیرد. پس واضح است که طرح این بحث کاملاً مصرف داخلی دارد و در خدمت دوقطبی‌‌سازی از جامعه ایران است که در آستانه یک «تحول بزرگ» قرار دارد. (ادامه در پست بعد) ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
ادامه: 5- یک طرف این ماجرا نیروهای متدین و انقلابی‌اند که از منظر طراحان این بحث در یک «مخمصه» گرفتار می‌شوند. از نظر آنان نیروهای متدین و انقلابی یا سکوت می‌کنند و با سکوتشان، وضعیت انقلابی درون جامعه افت می‌کند و این سبب امیدوار شدن دل‌های مریضی می‌شود که این طیف عافیت‌طلب را ناتوان می‌دانند و یا اینکه نیروهای متدین و انقلابی دست به واکنش بسیار تند می‌زنند و به دوقطبی‌‌سازی جامعه کمک کرده و در نهایت توده‌های اجتماعی که در عین دلبستگی به دین و انقلاب، دغدغه‌های امنیت و معیشت هم دارند را از طیف انقلابی می‌ترساند. در جمع‌بندی طراحان، بحث مذاکره با آمریکا جز صرفه چیزی ندارد. اما واقعیت این است که جامعه انقلابی ایران، امروز دارای تجربه‌ای است که هم می‌داند باید به هر چیزی در حد «اهمیت واقعی آن» واکنش نشان دهد و هم می‌داند غیر از دو راه - «سکوت» و «اعتراض تند»‌- راه‌های میانه‌ای هم وجود دارد و در این میان بیش از متن حزب‌اللهی، وظیفه واکنش حساب‌شده متوجه شخصیت‌هایی است که مرجعیت اجتماعی و مذهبی دارند و به آنان انگ جناحی بودن نمی‌چسبد. آنان می‌توانند این توطئه را با هزینه کم که حالا دیگر خیلی هم «پیچیده» به حساب نمی‌آید، خنثی نمایند. ✍ سعدالله زارعی https://eitaa.com/yad_dashtha
در پاسخ به دوست عزيزي كه يادداشت را برايم ارسال كرده‌ بودند، پاسخي نسبتا مفصل نوشته بودم. قصد داشتم متني مستقل با عنوان بنويسم. لذا مختصري از پاسخ مذكور را در كانال گذاشتم. هنوز نگارش آن متن مستقل، ميسر نشده است. فعلا همان پاسخ نسبتا مفصل را تقديم مي‌كنم. 🔹 تذكر: آنچه خواهيد خواند، مطلبي درباره مذاكره با غرب در فضاي پيش از شهادت سردار سليماني است. بر اساس خطبه اخير رهبر انقلاب، تكليف مذاكره با اروپا درباره برجام مشخص است. اما تكليف مذاكره با آمريكا پس از جنايت اخير، را منوط به تصميم رهبر حكيم انقلاب مي‌دانم؛ تصميمي كه مطمئنا بر اساس عزت، حكمت و مصلحت خواهد بود. اميدوارم دوستان عزيز، با ارسال نظرشان درباره اين نوشته، بنده را در اصلاح و تكميل ديدگاهم ياري رسانند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی سلام بر عزیز دل 🔹 مقدمه و بند ۱ از یادداشت فوق العاده بود و البته وامدار سخنان رهبر انقلاب در چند ماه پیش. 🔹 بند ۲ درباره نفوذیها صادق است. اما درباره بسیاری از اهالی مذاکره از جمله مرحوم آقای رفسنجانی و ارادتمندان ایشان صادق نیست. مشکل اين دوستان ما، سادگی، زودباوری، حسن ظن، خوشبینی و اعتماد مفرط‌ شان به غرب است. اين بزرگواران تجربه هاي گذشته‌ خودشان در تعامل با غرب را نيز خيلي زود فراموش میکنند؛ تجاربي كه در كتاب آقاي حسين موسويان با عنوان به خوبي توضيح داده شده است. 🔹 البته افراط در عملکرد بعضی از دوستان انقلابي ما موجب میشود شکل بگیرد و هواداران مذاكره به اشتباه بیفتند و در تقابل با مخالفان مذاکره، گزینه را انتخاب کنند. 🔹 متاسفانه بخشي از دوستان انقلابي، نفس مذاکره با غرب را بد میدانند و اهالي مذاكره نیز، خوشبينانه به مذاكره با غرب مي‌نگرند. در حالی که هر دو دیدگاه، ناقص و ناصواب است. هر دو گروه به یک اندازه در تولید شریکند. 🔹 راه صواب، راه سومي است که رهبر انقلاب از ابتدا آن را بيان كرده‌اند: و بدون اعتماد به غرب، مجاز مي‌باشد و و همراه با خوشبینی به غرب ممنوع است. و این یعنی شکستن . رهبر انقلاب مفصلا در ماههای منتهی به برجام در این باره سخن گفتند. 🔹 با بند ۳ موافقم. 🔹 بند ۴ نیاز به اصلاح دارد. اینکه رئیس جمهور و دکتر ظریف در حال باز تولید هستند سخن صحیحی است اما اینکه این کار را آگاهانه و عمدا انجام میدهند، صحيح نمي‌دانم. زیرا چنانچه گفته شد، برخي دوستان متدین انقلابی نیز به اندازه این بزرگواران در بازتولید این دو قطبی شریک هستند. به همان اندازه كه دوستان متدين انقلابي را خيرخواه انقلاب مي‌دانم، بزرگواران طرفدار مذاكره خوشبينانه به غرب را نيز خيرخواه انقلاب و ايران مي‌دانم و البته معتقدم هر دو نا آگاهانه در تنور دو قطبي مذكور مي‌دمند. البته حساب نفوذیهای هر دو طرف جداست. 🔹 بر اساس آنچه گفته شد تکلیف بند ۵ نیز مشخص است. نیروهای متدین انقلابی نبايد سكوت كنند و البته نباید واکنش تند نشان دهند. راه حل بسیار روشن است: 🔹 بجای مخالفت با مذاکره، باید با و خوشبینانه به غرب مخالفت کنند در این صورت بن بست ، شکسته شده و هواداران مذاكره نیز از چنگال توهم ناگزير بودن جمهوري اسلامي از خارج شده و تمام توان کشور و جناحهای مختلف در خدمت و بدون اعتماد به غرب، تجمیع و هم افزا خواهد شد. ان شاءالله. 🔹 در شرایطی که همه نیروهای متدین انقلابی، یکصدا از و بدون اعتماد به غرب دفاع کنند و و خوشبینانه به غرب را نقد کنند، کسی نخواهد توانست خواسته يا ناخواسته با پرچم ، در انتخابات رای جمع کند و منافع ملی را دچار مخاطره كرده و آب به آسياب دشمن بريزد چرا كه از سوی افکار عمومی همه ایرانیان، طرد خواهد شد. 🔹 اما اگر برخي نیروهای متدین انقلابی همچون گذشته با اصل مذاکره مخالفت کنند، باید در انتظار باز تولید باشیم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
! و دو متن زیبا به قلم دانش آموختگان دانشگاه معارف هستند. آنها را به همه کسانی که دوست دارند دلی مهربان داشته باشند تقدیم می کنم. 👇
! ✍️ سبیکه خسرونژاد آن روزها آهنگ سرود ملی ایران، فریادهای یک صدای مردم بود که عشق به سردار را با تپش قلبشان می نواختند. تجمع غرورآفرین مردم اصفهان در بزرگداشت سردار سپهبد قاسم سلیمانی مثال زدنی است! شنبه بود و روز کاری؛ اما همه آمده بودند، زن و مرد و پیر و جوان، راست وچپ و خرد و کلان! هوا سرد بود و بارانی اما همه آمده بودند، باحجاب و بدحجاب، انقلابی و ضد انقلاب! من نیز پای در رکاب و دست بر غلاف آمده بودم تا با مشتی گره كرده، فریاد بزنم ای رهبر آزاده آماده ام آماده... سردار با ولایت، شهادتت مبارک! با اینکه هوا سرد بود اما سرما احساس نمی شد! محبت سردار که در قلب تک تک افراد موج می زد، گرمای لذت بخشی به حضور میلیونی مردم بخشیده بود. در این میان پیرزنی که عکسی از سردار دلها در دست داشت و اشک ریزان زیرلب چیزی می گفت توجه‌ام را جلب کرد، قدم زنان به سمتش رفتم و به او نزدیک شدم تا صدایش را بهتر بشنوم‌‌. محبت این مادر به سردار دلها لبخند را برای لحظه ای هم که شده روی لب مردم می‌نشاند. او مشت بر سینه می کوبید و با بغض می گفت: مالک اشتر را می کشید! الهی وبا بگیرید! الهی سرطان بگیرید! ترامپی خدا ورد داره! الهی سرطان بگیری! الهی داغ عزیزات رو ببینی! مالک اشتر را می کشی! خدااا بکشتت .... از میان جمعیت گذشتم و خود را به جلوی جایگاه رساندم و در جایی مناسب ایستادم. باران شدت گرفته بود و چترهای باز شده، نمایی زیبا از میدان امام را به تصویر می کشید. دو دختر جوان و کم حجاب چند قدمی من ایستاده بودند. چتر نداشتند و در حال خیس شدن بودند. یکی از آنها گفت: حالا خیس میشیم! دوستش با زیرکی گفت: بیا میریم تو جمعیت زیر چتر یکی وایمیسیم و هردو خندیدند من که صدا شون را شنیدم با لبخندی گفتم بیایيد کنار من چترم بزرگه سه تایی جا میشیم نگاهی به هم کردند و سریع آمدند زیر چتر... گفتند: ببخشید پس حالا که ما اومدیم بدید ما چتر رو بگیریم گفتم: خواهش می کنم نفرمایید، وزنی نداره خودم نگه میدارم. اما با اصرار چتر را گرفتند و تا پایان چتر دست به دست میشد! با اینکه شور و نشاط جوانی داشتند اما حزن در چهره و اشک حلقه زده در چشمانشان نمایان بود! شعارها را چقدر محکم فریاد می زدند. من نیز با آنها هماهنگ شدم و هرسه با هم هم نوا شدیم گویا سوالم را از چشمانم خواندند که یکی از آنها گفت: من هیچ وقت این مراسم و راهپیمایی ها را شرکت نمی کنم اما این بار فرق داره برای سردار اومدم تازه از محل کارم مرخصی هم گرفتم و اومدم. اشک حلقه زده در چشمانش دیگر تاب نیاورد و بر روی صورتش غلتید من که جواب سوالم را گرفته بود با حسرت گفتم: بله سردار فرق داره انگار همه بی پدر شدیم. کدهای شهادت سردار از نظرم گذشت، شهادت در دل شب، اربا اربا شدن، دست قطع شده، قاسم بن الحسن، دفن در دل شب، و حالا این اتحاد این همدلی! همدلی یک ملت با هزاران دل هزاران طرز فکر.... چه شهادت پر برکتی! چه شهادت پر افتخاری! https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ زينب سنجارون بسم الله الرحمن الرحیم زن یک بار دیگر از توی قاب دوربین نگاه شان کرد و گفت: «کمی مهربان تر بنشینید» دخترش کمی سرش را خم کرد آنقدر که فکر می کرد لازم است برای جا شدن توی کادر دوربین؛ پسرش هم؛ ولی شوهرش همان طوری بود که قبلش نشسته بود با دستانی که توی هم فرو رفته بودند پشت کیک تولد. زن فکر کرد یک جای کار میلنگد و بعد عکس را گرفت و دوربین را داد دست شوهرش و گفت: «از منم با بچه ها عکس بگیر». مرد از میان بچه ها بلند شد. پسرش نچی گفت و دوباره موبایلش را گذاشت توی جیبش. دخترش موهایش را توی آینه ویترین روبرویش درست کرد. زن نشست. حالا نوبت او بود. لبخند زد. به عکس روی یخچال لبخند زد. وقتی کاغذ پرینت شده را زده بود روی یخچال، هر کسی یک چیزی گفته بود، يكي گفته بود چرا سیاه و سفید و يكي دیگر گفته بود سردار عکس های بهتری هم داشت. ولی زن، این عکس را دوست داشت. زن دوتا فرزندش را در آغوشش گرفت. دست انداخت به گردنشان و چند ثانیه بعد هر دوتا شان دست مادر را سُر دادند پایین. پسر گفت مگر من بچه ام ‌و دختر غُر زد که یقه لباسم بد فرم می ایستد. زن یک بار دیگر به عکس نگاه کرد به چشمان مهربان سردار به دستی که افتاده بود دور گردن جوان کناری اش. یک بار دیگر تلاش کرد. این بار فقط به عشق سرداری که آغوشش راحت باز میشد برای سربازانش و شانه هایش آنقدر ستبر بود که اشک های زیادی میتوانستند پهلو بگیرند و سرهای زیادی میتوانستند پناهنده شوند بهش. دست پسرش را گرفت توی دستش، آرام و با احتیاط دستش را گذاشت روی شانه دخترش و لبخند زد به شوهرش. دوباره نگاه کرد به عکس روی یخچال که از آن گوشه هال فقط تصویر سردار پیدا بود. نگاه کرد و گفت؛ تو برای هر کسی درسی داشتی، برای کسی، درس بصیرت؛ برای کس دیگر، شجاعت و برای من... من از تو مادری را درس گرفتم . اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
! ✍ سید مهدی مرتضوی 🔹 یکی از چالشهای مقابل جمهوری اسلامی آن است که از یک طرف امام خمینی با تاکید بسیار از دخالت نیروهای مسلح در سیاست ورزی جناحی و حزبی نهی کرده اند و از طرف دیگر ماموریت سپاه، دفاع از انقلاب اسلامی تعریف شده که یکی از شاخه های آن، دفاع از انقلاب در حوزه های سیاسی و امنیتی و جنگ نرم است. به همین دلیل خود امام خمینی نیز معاونت عقیدتی سیاسی را در سپاه تاسیس کردند. 🔹 به جد معتقدم ورود فرماندهان سپاه و مسوولان عقیدتی سیاسی اش به حوزه مسائل اجتماعی و سیاسی از سر خیرخواهی و نگرانی برای آرمانهای انقلاب و اسلام است و به هیج وجه قصد سیاست بازیهای جناحی را ندارند. 🔹 اما در سالهای اخیر لحن اظهار نظرهای این بزرگواران در برخی مسائل داخلی و نحوه ورود آنها به مسائل سیاسی، سبب شده که برخی گمان کنند سپاه برخلاف فرمان امام خمینی، عملکرد جناحی داشته و از نقش ملی و فراجناحی اش فاصله گرفته است. 🔹 چه باید کرد؟ 🔹 میتواند الگویی برای سپاه و سایر مسوولانی باشد که به دلیل جایگاه شان نباید به جناحی بودن متهم شوند و دارای ادبیات ملی و فراجناحی باشند. مسوولانی مانند اعضای محترم شورای نگهبان و ائمه محترم جمعه. 🔹 ادبیات لطیف و محترمانه حاج قاسم و واژه های لطیفی که برای نقد مخالفان دیدگاهش انتخاب میکند برای همه ما درس آموز است. 🔹 نقد او نسبت به کسانی که به امام جامعه پیشنهاد می کنند، در مقابل آمریکا جام زهر بنوشد را به یاد می آوریم؟ با احترام با آنها سخن گفت و ایشان را خواند. 🔹 نامه او به رئیس جمهور در حمایت از دولت و اعلام اینکه دست رئیس جمهور را میبوسد (که در واقع نقد سیاستهای گذشته دولت در نحوه مذاکره با غرب بود) را همه فرزندان انقلاب خصوصا فرماندهان عزیز سپاه باید مرور کنند. 🔹 میتوانیم از او یاد بگیریم چگونه عزت و شجاعت را با حکمت و تدبیر جمع کنیم. میتوانیم از او بیاموزیم چگونه آرمانهای اسلام و انقلاب را با رفق و مدارا و مردم داری و سعه صدر جمع کنیم. 🔹 میتوانیم از او فرا بگیریم چگونه از آرمانهای اسلام و انقلاب دفاع کنیم اما به سیاست ورزی جناحی و حزبی متهم نشویم. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍ زینب سنجارون بسم الله الرحمن الرحیم بعضی ها اعتقاد دارند دیده نشدن لطف است. در زندگینامه علما و شهدا زیاد دیده ایم جهد و جهادشان را برای اینکه میان جمعیت مومنین دیده نشوند. اینها را برای شما میگویم یا برای خودم، نمیدانم. امروز توی جمعیت راهپیمایی، صدا که پشت بلندگو می گفت: دانشجو میگه و جمعیت میگفتند: مرگ بر آمریکا سپاهی میگه... ارتشی میگه... بسیجی میگه... من صدای رقیق شما را شنیدم که میگفتید: طلبه میگه... صدای پشت بلندگو نگفت؛ ندید شما را. سال های قبل می شنیدیم که بلندگو میگفت: روحانی میگه... اما امسال نشنیدیم. دلیلش را خودتان بهتر میدانید. روحانی بودن این روزها سخت، سخت است. شما شاید دیده نشدید؛ اما من یک قاب از شما توی ذهنم ثبت کردم. آدم که سرش هی پایین باشد و مواظب، که چرخ کالسکه به پای کسی نخورد، کفش ها برایش جان پیدا میکنند و شخصیت می شوند. برای شما دعا کردم حالا که کفشتان مثل مولا علی علیه السلام است ان شاء الله روز محشر هم در صف شیعیان حضرت بایستید. آنقدر نزدیک، که توی نور مولا دیده نشوید. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سيد مهدي مرتضوي «نکته‌ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آن‌هایی [که]اصلاح طلب خود را می‌نامند و چه آن‌هایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم می‌کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره‌هایتان به نحوی تضعیف کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید» 🔹 لحن دلسوزانه و محبت آميز و گله مند خطاب به سياسيون كشور را ببينيد: اولا همه سياسيون را خطاب قرار مي‌دهد؛ نه مثل خيلي از ماها، گروهي خاص را. ثانيا حتي دوست ندارد در انشقاق و جدايي سياسيون اندك نقشي داشته باشد و شايد حتي در دلش نيز آنها را از هم متمايز نمي‌داند، لذا عناوين اصلاح طلب و اصولگرا را نامهايي مي‌داند كه آنها بر خود نهاده‌اند. ثالثا از رنجش پيوسته خود در ايام انتخابات مي‌گويد و خود را نيز شريك جرم مي‌كند و مي‌گويد، در اين ايام، عموما خدا و قرآن و ارزشها را فراموش و بلكه فدا مي‌كنيم. رابعا مهربانانه آنها را «عزيز» خود خطاب مي‌كند و اخطار مي‌دهد كه اگر رقابت و جدل و مناظره‌هايشان سبب تضعيف دين و انقلاب گردد، مغضوب پيامبر اكرم و شهدا خواهند شد. خامسا مي‌داند عموم اهالي سياست و حواشي آن شنيدن چنان سفارشها و گله‌هايي را خوش نداشته و آن را جدي نمي‌گيرند. لذا زماني را براي درد دل انتخاب مي‌كند كه خودش در ميان ما نباشد تا شايد به احترام خونش، نوشته‌اش را مثل ساير نوشته‌ها نخوانيم و براحتي از كنار آن نگذريم يا آن را همچون برخي سخنان ظاهرا مشابه، به حزبي و جناحي بودن متهم نكنيم. 🔹 او مثل هميشه، آرمانهايش را از صميم دل و عمق وجود، با ادبياتي فراجناحي بيان مي‌كند. سوالها و پاسخهاي زير، برگرفته از وصيت او خطاب به سياسيون كشور است: 🔸 رقابت صحيح در انتخابات چگونه شكل مي‌گيرد؟ 🔹 اگر به اصول عمل شود، آن وقت همه در مسیر انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت می‌گیرد. شرط رقابت صحيح و با هم بودن، توافق حول اصول و بيان صريح آنهاست. در غير اين صورت، در هر رقابتي، خدا، قرآن و ارزشها فراموش و بلكه فدا مي‌شوند. 🔸 اصولگرايان و اصلاح طلبان با پذيرش چه اصولي مي‌توانند به ميدان رقابت براي انتخاب اصلح وارد شوند؟ 🔹 اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است: 🔹 اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلمان و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید. اعتقاد عملي به ولايت فقيه يعني این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را بر عهده گيرد، شرط اساسی آن اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه است. 🔹 به جمهوري اسلامي و مباني آن اعم از اخلاق و ارزشها اعتقاد حقيقي داشته باشند. 🔹 يكي ديگر از اصول، به کارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت است، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره‌ خان‌های سابق را تداعی می‌کنند. 🔹 از فساد و تجملات دوري كرده و با آن مقابله كنند. 🔹 در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند. 🔹 توسعه دهنده ارزش‌ها باشند و با توجیهات واهی، ارزش‌ها را بایکوت نکنند. مسئولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی مبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده‌ها را از هم بپاشد. حکومت‌ها عامل اصلی در استحکام خانواده يا از هم پاشیدن آن هستند. 🔸 وظيفه نامزدها و فعالان در عرصه انتخابات چيست؟ 🔹 حول محور اصول مذكور جمع شوند و به آن تصريح كرده و عمل نمايند. رقابت صحيح در جمهوري اسلامي پس از پذيرش اين اصول محقق مي‌شود. كساني كه اصول مذكور را قبول دارند، شايسته آن هستند كه در رقابتهاي انتخاباتي وارد شده و از سوي مردم انتخاب شوند. https://eitaa.com/yad_dashtha
✍ سید مهدی مرتضوی 🔹 تصویر بالا، پوستر تبلیغاتی رهبر انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۶۰ است. 🔹 در تلقی برخی از موافقان و مخالفان انقلاب، حکومت دینی حکومتی است که در آن، ولیّ حاکم - اعم از امام معصوم و ولی فقیه - حکم میکند و دیگران از او تبعیت میکنند. گویی یک نفر بجای همه می اندیشد و دیگران فقط باید مطیع او باشند. برخی نیز را تبعیت محض از حاکم دینی معنا میکنند؛ گویی بصیرت یعنی تعطیل اندیشه. 🔹 شاید تعبیر در زبان اشاره به همین نگرش ناصحیح به حکومت دینی و ولایت فقیه باشد. نگرشی که گاه توهم معصوم انگاری ولی فقیه را به مخاطب القاء میکند. 🔹 اما از نگاه رهبر انقلاب، حکومت دینی بیش از آنکه به اِعمالِ ولایت بیندیشد، دغدغه هدایت و رشد عقلی جامعه را دارد و پیش از آنکه مردم را به تبعیت از حاکم دینی فرا بخواند به فکر کردن دعوت میکند. 🔹 به عبارت دیگر حکومت دینی، است و حاکم دینی، حکیمی است که حکیمانه حکومت میکند و بیش از صدور حکم، به دنبال اقناع عقلها و دلها با حکمت است. 🔹 هم در میدان جنگ و شجاعت و عزت طلبی از همگان سبقت گرفته و هم در عرصه دیپلماسی و مذاکره و تدبیر، دوست و دشمن را به اعجاب واداشته. او همه جهان اسلام را گشته و با همه بزرگان دین و سیاست، نشست و برخاست کرده و سالهای متمادی در مرزهای اسلام و ایران و حریم تشیع، کرده و کسی را داناتر و بصیرتر و دشمن شناس تر از سید علی خامنه ای نیافته است. ادامه در پست بعد 👇
ادامه: 🔹 ، سید علی خامنه ای را میداند. او گوهری یافته که میتواند حکیمانه، جهان اسلام را در برابر غولهای وحشی همچون آمریکا و داعش راهبری کند. حکیمی که هم دغدغه عزت ایرانیان را دارد و هم دغدغه مصلحت آنان را. نه عزت را فدای مصلحت میکند و نه مصلحت را فدای عزت. 🔹 او می بیند سیاستمداران بی تدبیری را که جانب عزت را می گیرند و از مصالح ملت غافل میشوند؛ و میبیند سیاستمداران ساده لوحی را که با شعار مصلحت و عقلانیت و ضرورت تعامل با غرب، عزت ایران را به بهایی اندک میفروشند. 🔹 او می بیند که گروهی با هر نوع مذاکره ای با غرب مخالفند و از ابزار مذاکره برای تامین منافع و مصالح بهره نمیبرند و گروهی دیگر که ساده لوحانه، مذاکره را حلال همه مشکلات میدانند. به حکمت دریافته که مذاکره از موضع ضعف، موجب ذلت است و مذاکره از موضع قدرت و بدون اعتماد به غرب در جای خودش میتواند ابزاری برای تامین منافع و مصالح ملی باشد. 🔹 گوهری یافته که قدرش ناشناخته مانده. او حکمتی را یافته که جهان اسلام و ایران عزیز نیازمند آن است‌‌. 🔹 او گله مند است که این حکمتها در هیاهوی جدالهای حقیر سیاسی جناحی ناشنیده میماند. 🔹 از عمق وجودش از ما خواهش میکند، قدر حکمت را بدانیم و "نصیحت او را بشنویم و با جان و دل به توصیه ها و تذکرات او عمل کنیم." 🔹 گوش سپردن به حکمت به معنای تعطیل اندیشه و تفکر نیست. 🔹 تبعیت از حکمت به معنای معصوم انگاشتنِ حکیم نیست؛ به معنای قدر دانستن حکیمی است که چون طبیب، دلسوز و مشفق است. https://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 پس از نگارش و نشر مطلب با عنوان برخی بزرگواران، نسبت به آن، سوال، ابهام و اعتراض داشتند. 🔹 یکی از این بزرگواران نوشتند: در خصوص یادداشتی که در مورد انتخابات از شهید سلیمانی داشتید یک سوال از شما داشتم وقتی عده ای اصل اولی که حاج قاسم میگوید یعنی اعتقاد عملی به ولایت فقیه را اصلا قبول ندارند ودر عین حال میخواهند در صحنه باشند چه باید بکنند؟ آیا باید از صحنه خارج شوند؟ 🔹 بزرگوار دیگری فرمودند: حاج قاسم بزرگوار این حرفها را ازکجا زده اند؟ سند حرفشان کجاست؟ مگر رهبر انقلاب، معصوم هستند که با جان و دل تذکرات ایشان عمل شود؟ 🔹 مطلب در پاسخ به فرمایش و نظر این دوستان و برای رفع سوء تفاهم درباره ولایت فقیه نوشته شده است. 🔹 منشا بسیاری از مخالفتها با ولایت فقیه را تبیین و دفاع غلط برخی موافقان آن می دانم که موجب دامن زدن به سوءتفاهم در این باره می شود. 🔹 از اساتید و دانشجویان و صاحبنظران عزیز درخواست میکنم می کنم مطلب را با دقت مطالعه کرده و در صورتی که نظر و نقدی درباره آن دارند، بنده را راهنمایی فرمایند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
آيات ١١٨ تا ١٢٠ سوره آل عمران: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ اى اهل ايمان، غير مومنان را دوست صميمي خود مگيريد. آنان از هيچ اقدامي براي صدمه زدن به شما كوتاهى نمى ‏ورزند و آرزو دارند كه روي آسايش را نبينيد. دشمنى و بغض از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه‏ هايشان نهان مى دارند بزرگتر است. ما اين آيات را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد. هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ شما آنان را دوست داريد اما آنان شما را دوست ندارند و شما به همه كتابهاي آسماني ايمان داريد و چون با شما برخورد كنند مى‏ گويند ايمان آورديم و چون تنها شوند، از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى‏ گزند بگو به خشم خود بميريد كه خداوند به راز درون سينه‏ ها داناست. إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ اگر به شما خوشى رسد ناراحت مي‌شوند و اگر به شما گزندى رسد خوشحال مي‌شوند و اگر صبر كنيد و تقوا پيشه كنيد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى ‏رساند. خداوند به آنچه مى كنند احاطه دارد. دشمنان انسانيت كه وجود نازنين را نتوانستند تحمل كنند از شركت مردم خوب ايران در انتخابات بيش از هر چيزي ناراحت و عصباني خواهند شد. همراه همه دوستان و علاقمندان انسانيت و ايران و اهلبيت و به نيابت «او» در انتخابات دوم اسفند شركت مي‌كنيم و به آنها مي‌گوييم: از دست ما عصباني باشيد و از اين عصبانيت بميريد. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍ سید مهدی مرتضوی 🔹 عصر پنجشنبه اول اسفند ۹۸، با دانشجویان برادر کلاس داشتم. پس از پایان درس، برای گشودن بحث درباره انتخابات مجلس، به دانشجویان گفتم: خب در انتخابات که شرکت می کنید؟ توقع داشتم دانشجویان به بحث درباره گزینه ها و نامزدها بپردازند. 🔹 دو نفر از دانشجویان یکی جوانتر و دیگری بزرگتر با سرعت و صراحت گفتند به هیج وجه شرکت نخواهند کرد. احساس کردم در خودم فرو می ریزم. باور نمی کردم. اما آنها با هیجان دلایلشان را توضیح می‌دادند. 🔹 گفتم: شرکت در انتخابات، رای به حاج قاسم و "نه" گفتن به دشمنان انسانیت و قاتلان اوست. دانشجوی جوانتر گفت حساب حاج قاسم جداست. در تشییع او شرکت کردم؛ اما جمهوری اسلامی را قبول ندارم. 🔹 یکی از دانشجویان از سر ملامت به این دو دانشجوی معترض اشاره کرد و گفت همین‌ها بودند که به این دولت رای دادند. دانشجوی جوانتر بلافاصله و با چهره برافروخته گفت اگر دوباره آقایان رئیسی و روحانی کاندیدای ریاست جمهوری شوند باز هم به آقای روحانی رای خواهم داد. 🔹 دانشجوی دیگری گفت، اگر جمهوری اسلامی نبود امروز ما و خانواده هایمان از دست داعش در امان نبودیم. 🔹 برای آرام کردن فضای کلاس گفتم: مشکل دوست جوان ناراضی ما چیز دیگری است. اگر پدری، از سر خیرخواهی، نماز یا حجاب یا درس را بر دخترش تحمیل کند و اگر دختر کوتاهی کرد، ملامتش نماید، دختر کم کم در برابر پدر، مقاومت می‌کند. در مراحل بعد، جبهه گیری کرده و در صورت اصرار پدر بر تحمیل و سرزنش، از پدر و دین او متنفر می‌شود. 🔹 جمهوری اسلامی و خدماتش نیز مانند نماز و حجاب است. اگر دوست جوان ما احساس کند که: اولا نزد ما کرامت و احترامی ندارد مگر آنکه تابع نظر ما باشد؛ ثانیا ما اعتقاد خود را بر او تحمیل می کنیم؛ ثالثا در صورت اختلاف نظر با ما، مورد سرزنش قرار می گیرد؛ در این صورت در برابر ما مقاومت و جبهه گیری کرده و در نهایت از ما و جمهوری اسلامی نفرت پیدا می کند تا آنجا که حاضر خواهد شد از سر لجاجت با ما، به دلخواه غریبه هایی مثل عمل کند. 🔹 چه باید کرد؟ اگر جوان عزیز ما، از دوست داران انقلاب، تکریم و احترام و محبت ببیند و در صورت اختلاف نظر، به خیانت یا نفوذی و ضد انقلاب بودن متهم نشده و برچسب بی بصیرتی به او اعطا نگردد، دیگر از سر لجاجت با نظام پرخاش نکرده و با صندوق رای قهر نخواهد کرد. 🔹 پس از کلاس در این اندیشه بودم که چه کاری می توانم انجام دهم. متن زیر را برای دانشجوی بزرگتری که گفته بود شرکت در انتخابات فایده ندارد، فرستادم: 🔹 سلام و عرض ارادت امروز وقتی شنیدم در انتخابات شرکت نمی کنید خیلی ناراحت شدم. به شما ارادت ویژه دارم و قلبا شما را دوست دارم؛ چه در انتخابات شرکت کنید و چه شرکت نکنید. می دانم اگر بود، حاضر بود دست شما را ببوسد تا راضی شوید در انتخابات شرکت کنید. امیدوارم خبر خوش شرکت خود و بستگان‌تان در انتخابات را به بنده ابلاغ فرمایید تا . 🔹 امیدوارم دانشجوی عزیز و جوانتر من نیز به حاج قاسم رای دهد؛ نه به دشمنانش. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍ سید مهدی مرتضوی ان شاءالله با مشارکت بالای مردم، فردا جشن بزرگ ایرانیان برپا شده و موجب ناراحتی دشمنان انسانیت گردد. 🔹 در خیرخواهی بزرگوارانی که طرفدار رای به یک فهرست خاص هستند، شکی نیست. اما اگر اصرار ایشان برای رای به فهرست به شکل غلط انجام شود، چند آسیب خواهد داشت: 🔹 اولا ممکن است برخی مخاطبان احساس کنند که فهرستی رای دادن، دارد به آنها تحمیل میشود و اگر به فهرست رای ندهند به بی بصیرتی و ... متهم می شوند. این احساس در آنها مقاومت ایجاد کرده و هر چه اصرار و تاکید دوستان بر رای به فهرست بیشتر شود، مقاومت اینان نیز افزوده میشود. حتی ممکن است برخی از اصل شرکت در انتخابات منصرف شوند تا مخالفت خود را با تحمیل نشان دهند. 🔹 ثانیا گاهی دوستان برای تقویت رای به یک فهرست، ناخواسته سایر نامزدهای انتخابات را مورد سرزنش قرار داده یا تخریب می کنند و این نوعی بداخلاقی است و در نهایت موجب میشود برخی در انتخابات شرکت نکرده یا به ان فهرست رای ندهند. 🔹 ثالثا گاهی از سایر نامزدها درخواست میشود برای پیروزی یک فهرست، انصراف دهند. انصراف برخی از کاندیداتوری اشکالی ندارد. اما انصراف همه موجب بی رونق شدن انتخابات و لطمه به جمهوریت نظام می شود. 🔹 رابعا برخی دوستان برای رای دادن به یک فهرست کامل، از سخنان و توصیه های رهبر انقلاب استفاده می کنند که ممکن است سبب سوءتفاهم برای برخی شود. بدیهی است رهبر انقلاب و کسانی که در مناصب ملی کلان هستند نباید در انتخابات عملکرد جناحی پیدا کنند. 🔹 ضمن آنکه سفارش رهبر انقلاب آن است که با آگاهی رای داده شود و اگر کسی نمیتواند به اندازه ۳۰ نفر نامزد مطلوب را بیابد و بشناسد، بدین بهانه برگه رای خود را ناقص به صندوق نیندازد. در چنین شرایطی می تواند به کسانی که فهرستهای انتخاباتی منتشر می کنند مراجعه کند و به توصیه کسانی که به آنها اعتماد دارد عمل کند و به بهانه نشناختن نامزدها، برگه رای را ناقص به صندوق نیندازد. 🔹 اصرار برخی دیگر از دوستان بر رای ندادن به فهرست واحد نیز به کشمکش دامن می زند و موجب کسالت و دلزدگی ناظران و گاهی تخریب و بد اخلاقی می گردد. https://eitaa.com/yad_dashtha
✍سید مهدی مرتضوی شنبه ۳ اسفند پس از مشاهده احساس شعف فوق العاده برخی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه معارف از پیروزی فهرست مجمع نیروهای انقلاب در انتخابات مجلس، متن زیر را با لحنی که اندکی متفاوت و تندتر بود در گروه دانش آموختگان قرار دادم: 🔹 به همه کسانی که به هر نحوی به رونق انتخابات کمک کردند تبریک می گویم و بر آنها درود می فرستم. 🔹 جوانان انقلابی در کنار خوشحالی از پیروزی در کسب کرسی های مجلس، باید نگران نیز باشند. 🔹 نحوه تعامل ما با عزیزانی که در اطراف ما هستند اما گرایشهایی متفاوت با ما دارند چگونه بود؟ آیا توانستیم نظر آنها را به مشارکت در انتخابات و حسن ظن نسبت به نظام و انقلاب و رهبر عزیز جلب کنیم؟ برای اینکار چه کرده ایم؟ گاهی تبلیغها و دفاعهای ما، ضد تبلیغ بوده و موجب رنجش آنان شده است. 🔹 نحوه ابراز خوشحالی ما از نتیجه انتخابات نیز یکی از بزنگاههایی است که میتواند موجب دوری برخی از هم وطنان مان از ما شود. 🔹 ابراز خوشحالی فوق العاده به نحوی که انگار بر کفر غلبه کرده ایم، در دوستانی که به رقبای ما رای داده اند چه حسی ایجاد میکند؟ یکی از اعضای گروه، در اعتراض به تذکر بالا، نوشته زیر را در گروه قرار دادند: واقعا این گروه جای تامل داره. استاد گرانقدر که دایم از محبت و مهربانی صحبت میکنن در اولین ساعات اعلام نتایج، به جای تبریک به جبهه انقلاب صرف نظر از اشخاص آن، یادآور میشن که خیلیها رای ندادن. آیا سردار سلیمانی هم اگه بودند همینطور برخورد می کردند؟ در پاسخ به گله ایشان چنین پاسخ دادم: سلام علیکم تذکر شما کاملا بجاست. این ماجرا هم برای من درس آموز است و هم برای شما. 🔹 درسی که برای من دارد این است که شما را به قول لین و مهربانی و مدارا با کسانی که هم فکر شما نیستند دعوت می کنم اما خودم با لحنی به شما تذکر می دهم که برای شما آزار دهنده است. 🔹 به همین دلیل از شما و همه دانشجویانی که سخنم موجب رنجش و دلخوری آنان شده عذرخواهی می کنم.☺️ 🔹 اما درسی که برای شما دارد این است که همانگونه که لحن من، شما را آزار داد و شرمنده شما شدم گاهی لحن شما نیز میتواند بعضی از دانشجویانی که در این گروه هستند را آزار دهد. 🔹 همان طور که قصد من آزار دادن شما نبود مسلما قصد شما هم آزار دادن همراهان دیگر ما در این گروه نیست اما ناخواسته ممکن است به گونه‌ای حرف بزنید که برخی از اطرافیان را اذیت کند. از شما خواهش میکنم شما هم هوای دلهای دوستان کمتر انقلابی را داشته باشید.☺️ 🔹 من خودم را متعلق به جریان انقلابی می دانم اما نقد کوچکی هم نسبت به دوستان انقلابی ام دارم. نقدی بظاهر کوچک اما به شدت تاثیرگذار. 🔹 نقد من نسبت به جریان انقلابی این است که گاهی ادبیات ما نسبت به دیگران خیرخواهانه و دوستانه نیست. 🔹 مسلماً کسی مثل من که همگان را به خیرخواهی و مهربانی نسبت به دیگران دعوت می‌کند خودش بیش از همه باید هنگام نقد دیگران، خیرخواه و مهربان بوده و هوای دلها را داشته باشد. 🔹 می پذیرم که گاهی از این نکته غفلت می کنم و به تذکر خیرخواهانه شما محتاجم. 🔹 شاید برای ادای تبریک دیر شده باشد. آن را قضا می کنم و به شما و همه کسانی که دغدغه انقلاب و ارزشهای آن را دارند تبریک می گویم.🙏 ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️سيد مهدي مرتضوي 🔹 هر اتفاق و خوب و بدي مي‌تواند مايه همدلي و نزديك شدن ما به يكديگر شود. در شادي ديگران شريك شويم و به آنان تبريك بگوييم و در غمشان از آنان دلجويي كنيم. در پيروزي و شكست هواي دل همديگر را داشته باشيم. 🔹 هر اتفاق خوب يا بدي مي‌تواند بهانه دلخوري و رنجش خاطر و دوري ما از يكديگر شود. رفاقتها را فراموش كنيم و پيروزي‌مان را مايه تمسخر و ريشخند رقيبمان كنيم و او نيز از شكست و ناراحتي ما، خوشحال شود. 🔹 ما در حال امتحان شدن هستیم. 🔹 وقتي كرونا مي‌آيد مي‌توانيم به هم دلداري بدهيم. يكديگر را به ياد خدا بيندازيم. آن را بهانه جوك و طنز و خنده بندگان خدا كنيم و لبخند شادي بر لبها بنشانيم. مي‌شود كرونا بهانه‌اي شود براي نزديكتر شدن ما به خانواده و در كنار هم بودني خاطره انگيز. مي‌شود با پيامهايمان به يكديگر يادآوري كنيم تا قدر زندگي و محبت و دوستي را بهتر بدانيم؛ قدر پرستاران و پزشكاني كه به بندگان بيمار خدا خدمت مي‌كنند. 🔹 مي‌توانيم كرونا را بهانه‌اي براي تحقير و تضعيف ايران و جمهوري اسلامي و تبديل آن به يك بحران و آشوب و شورش كنيم يا با زباني تلخ، به القاء حس نااميدي يا تشديد آن كمك كنيم و گرد مرگ بر دلها بپاشيم. مي‌توانيم كرونا را بهانه‌اي كنيم براي سودجويي و احتكار و گران فروشي. 🔹 به انسانهاي نيك انديشي كه در كنار ما تلاش كردند كرونا را به فرصتي براي همدلي و مهرباني و شادي تبديل كنند و مطالبي زيبا نوشتند و منتشر كردند، اداي احترام مي‌كنم. گزيده‌هايي از آثار آنها را در اينجا مي‌گذارم تا به يادگار بماند. شما هم کمک کنید و مطالب زیبای خود یا دیگران را برایم ارسال فرمایید. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از برداشت‌ها
ای فرشتگان نجات اکنون که دانشگاه‌ها تعطیل شده و من و مانندهای‌من،از بیم ویروس، در کُنجِ "خود مُراقبتی" خزیده‌ایم، مردان و زنانی مهربان‌، در مراکز درمانی و بهداشتی، در خطِ‌خطر قرار دارند و جان هم‌نوعان خود را پاس می‌دارند. این فداکارانِ وظیفه شناس، به‌حق‌ شایسته ستایش‌اند. منِ کوچک‌، از صمیم قلب، و با تمام اخلاص‌ و احساس، به همه این دست‌اندر‌کاران، درود و دست‌مریزاد، نثار می‌کنم و فروتنانه به پیشگاه نیروهای خدماتی، بهیاران،فوریت‌های‌پزشکی، پرستاران،سرپرستاران،کارآموزان، کارورزان،دستیاران، پیراپزشکان، تکنسین‌ها، پزشکانِ‌عمومی، متخصص ‌و فوق‌تخصص، مدیران و کارمندان حوزه بهداشت و درمان و همه امدادگران داوطلب و مراقبان خانگی، سرِ تعظیم فرود می‌آورم. جان می‌دهید تا که به بیمار جان دهید جان‌ها نثارِ جانِ شما ای فرشتگان ۹۸/۱۲/۶  سید زین‌العابدین‌صفوی @zeinoddin43
پیام یکی از جوانان خوشفکر و پرشور درباره آسیبهای رای به فهرست واحد را با هم می خوانیم. دغدغه هایشان قابل درک است. رای به فهرست واحد می تواند با آسیبهایی جدی همراه شود. اما می توان الگویی از رای به فهرست را نیز تصور کرد که آسیبهای ذکر شده در این نوشته را نداشته باشد. این الگو را در مطلب بعدی با عنوان معرفی خواهم کرد. ✍ ؟؟؟؟؟ یه بحثی هست خیلی فکر من رو مشغول کرده . مگه ما نمیگیم رأی ملت؛ یعنی قائل شدن دموکراسی و حق رأي برای تمامی‌ آحاد مردم. پس هر کس حق داره بدون نیاز به دخالت شخص یا نهادی، فرد مورد نظر خودش رو انتخاب کنه. همون طور که رهبر انقلاب، روز انتخابات مجلس ۹۸ فرمودن. حالا، چیزی که در چند انتخابات اخير شاهدش بودیم گرایش جریان ها و گروه ها به لیستی رای دادن بود. افرادی که من باهاشون صحبت کردم و موافق لیستی رای دادن بودن این اتحاد و تشکیل ائتلاف برای دادن لیست واحد رو یک پیشرفت برای جریان انقلابی میدونستن و اون رو یک نقطه عطف برای انتخابات بعدی بیان میکردن. آيا لیستی رای دادن و ارائه لیست واحد با حق رای آزاد افراد تعارض نداره؟ یعنی ما از یه طرف به مردم میگیم شما آزاد هستید به هر شخصی که به نظرتون اصلح هست رای بدید ولی از طرف دیگه میگیم اون لیستی که ۲۰۰ نفر برگزیدن رو بهش رای بدین. تازه یه عده که انگ ضد وحدت رفتار کردن رو هم به اونایی که نمیخواستن لیستی رای بدن میچسبوندن. وقتی این رویکرد یک رویکرد پسندیده در جريان انقلابي تلقی میشه، اوضاع به سمتی پیش میره که یک عده میشینن برای ما فهرست انتخاب میکنن و ما هم برای این که مخالفینمون نرن تو مجلس و برچسب ضد وحدت و ضد انقلاب نخوریم، مجبور میشیم به اون لیست رای بدیم. نتیجه نهایی میشه دموکراسی حزبی(اسم رو خودم روش گذاشتم). یعنی کاندیدایی که میره مجلس میشه نماينده اون ۲۰۰ نفر، نه نماينده مردم؛ مردمی که اگر میخواستن اصلح واقعی رو انتخاب کنن شاید اصلا به هیچ کدوم از افراد اون لیست رای نمیدادن. ولی حالا به خاطر مصلحت انقلاب مجبورن از حق آزادی رایشون بگذرن به خاطر این که به فرض فلان نماینده نره تو مجلس. من به شخصه این رویکرد رو پیشرفت نمیدونم. چه بسا که پسرفت هم میدونم. ما باید به مردم یاد بدیم که خودشون تو هر شرایطی بتونن اصلح رو انتخاب کنن. اگر این طور شد از اون طرف مجبور میشیم تحقیق کنیم و فرد اصلح رو پیدا کنیم. در ادامه افراد بیشتر سعی میکنن کارامدیشون رو به مردم اثبات کنن؛ نه این که مردم یاد بگیرن که لقمه رو آماده بذارن دهنشون. من به شخصه خیلی گله مندم از نوع نگاه خیلی از مردم به بحث انتخابات و اینکه رای دادن رو یک وظیفه معمولی که باید انجام بشه حالا به هر صورتی که شد، میدیدن. مثلا از افرادی که توصیه میکردن لیستی رای بدیم، سوال میکردم که خب چرا به این لیست ائتلاف میخواین رای بدین. و جواب اکثریت این بود که چون آقای ... گفتن. بعد همین افراد حتی اسم نامزدهای ائتلاف رو هم نمیدونستن. یعنی فرآیند رای دادن این طوری شده که باید ۴ سال صبر کنیم. بعد از رسیدن زمان انتخابات، منتظر بزرگان جبهه انقلاب باشیم تا لیست نامزدهاشون رو تَکرار کنن و ما هم فقط زحمت بکشیم که صبح روز انتخابات بریم یه انگشت بزنیم و اسامی تکرار شده رو مجدد تکرار کنیم و با افتخار خوشحال باشیم که در ورود افراد انقلابی به مجلس مشارکت داشتیم. مشکل این جاست که ما هیچ تلاشی برای تحقیق نمیکنیم. هیچ تلاشی برای پیدا کردن فرد اصلح نمیکنیم. هیچ تلاشی برای تحقیق راجع به ساختار انتخاب افراد ائتلاف نمیکنیم. بعد هم خوشحالیم که جبهه انقلاب پیشرفت کرده و تونسته بعد از مدت ها یه لیست بده بیرون. یا به اونا که نیومدن به خاطر لیست ما برن کنار، برچسب ضد وحدت و تفرقه انداز رو بچسبونیم. بدون این که به این فکر کنیم که چرا ما باید از وحدت لیستی خوشحال باشیم در صورتی که در این مسیر دائما داریم از آزادی رای دور میشیم و به اجبار در رای نزدیک میشیم. حالتی که ۲۰۰ نفر برامون تصمیم میگیرن و ما هم به خاطر مصلحت ها مجبوریم به رای اون ۲۰۰ نفر رای بدیم و به همین شکل تو کل ایران یه اقلیتی به اسم روسای ائتلاف انقلاب، با سهم خواهی و سهم دهی و توصیه و دعوا و یکم دموکراسی، تکلیف کل انتخابات رو مشخص کنن. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سيد مهدي مرتضوي برخي جوانان پر شور، گله‌مند از گرايش و اصرار جريانها و گروه‌های انقلابی به رأي دادن فهرستي هستند. در مطلب ، تبعات اصرار بيش از اندازه بر رأی فهرستی را بيان كردم. مخالفت بيش از اندازه با رای فهرستی نیز، افراط از جانبي ديگر است. تلاش میکنم چرایی گرایش به رای فهرستی، و شیوه اصلاح و ترمیم آن را توضیح دهم. 🔹 گاهي احزاب، با روشهاي دموكراتيك يا بر اساس تصميم سران حزب يا بوسيله لابي‌ها، فهرست نامزدهاي مورد نظر خود را معرفي مي‌كنند و طرفداران حزب، از روی میل یا از سر اضطرار و ترس و بخاطر شكست نخوردن از احزاب دیگر، به آن فهرست رأی می دهند. مسلما رای به فهرست، در بیان رهبر انقلاب از این گونه نیست. انتخاب نامزد اصلح در حکومت دینی، طی مراحل زیر قابل انجام است: 🔹 گام نخست. شناخت شخصی رای دهندگان از نامزدها و انتخاب اصلح بر اساس این شناخت شخصی: اصولا باید شرایطی فراهم شود تا نامزدها، خود و باورها و برنامه هایشان را به رای دهندگان عرضه کنند و رای دهندگان نیز آنقدر رشد و تعهد و احساس مسوولیت اجتماعی داشته باشند که فرصت کافی برای ارزیابی و شناخت نامزدها بگذارند. در این مرحله نهادهای واسطی مانند جلسات گفتگو و تحلیل میتواند کمک کننده باشد. یعنی در این جلسات، یک یک نامزدها و نقاط قوت و ضعف و برنامه های آنها مورد بررسی قرار گیرد. افراد اگاه مورد اعتماد نیز میتوانند نقش واسطه ای داشته باشند. رای دهنده ای که مستقیما نتوانسته نامزد اصلح را بشناسد میتواند به افراد آگاه مورد اعتمادش که در اطراف او هستند مراجعه کند و در گفتگو با آنها، با نقاط قوت و ضعف نامزدها و برنامه هایشان آشنا شده و در نهایت خودش نامزد اصلح را بشناسد و انتخاب کند. 🔹 گام دوم. اعتماد به اشخاص آگاه مورد وثوق: رای دهنده ای که در مرحله اول نتوانسته نامزد اصلح را بشناسد چه کاری باید انجام دهد؟ آیا به هیچ کسی رای ندهد؟ عقل و شرع میگوید، در مواردی که امکان شناخت تفصیلی نامزدها برای کسی وجود ندارد، میتواند یا باید به اشخاص آگاه مورد اطمینان مراجعه کند. مراجعه به اشخاص مذکور، در این مرحله مانند مراجعه به طبیب یا کارشناس و اعتماد به اوست و نوعی تقلید محسوب می شود. این روش شناخت نامزد اصلح، در دو مورد مجاز می باشد: نخست برای برخی از مردم که توان شناخت جریانهای سیاسی و اعتقادی و تفاوت بین آنها را ندارند و در اصطلاح قرآن و روایات، مستضعف خوانده می شوند. همچنین در شهرهایی مثل تهران یا اصفهان که امکان شناخت نامزدهای اصلح از بین تعداد فراوان نامزدها برای همه وجود ندارد، پس از شناخت یک یا چند نامزد اصلح با روش اول، برای انتخاب سایر نامزدهای اصلح، ناچار به مراجعه و اعتماد به اشخاص مورد اطمینان خواهیم بود. 🔹 گام سوم. در شهرهای بزرگ به دلیل پیش گفته، یک روش معقول آن است که تعدادی از افراد آگاه و خبیر به جریانهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و دارای دغدغه نسبت به ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب، گرد هم آمده و نامزدهای اصلح را بر اساس روش اول شناسایی کرده و فهرست آنها را منتشر کنند. بدیهی است که ملاکها و چگونگی و فرآیند انتخاب اصلح و افرادی که در این فرآیند مشارکت می کنند نقش تعیین کننده در فهرست نهایی و اعتبار و مقبولیت آن خواهند داشت. رای دهندگان در این شهرها، به اعتبار کسانی که فهرستها را منتشر کرده اند یکی از این فهرستها را انتخاب می کنند. طبیعی است هر رای دهنده، عقلا و شرعا مکلف است اگر کسی را در گام اول، اصلح تشخیص داده با یکی از افراد فهرست منتخبش جایگزین نماید. 🔸 صاحبان فهرست باید یک یا چند گزینه در فهرست شان را خالی بگذارند تا بوسیله خود رای دهندگان تکمیل شود. این امر چند فایده بسیار مهم دارد: 🔹 صاحبان فهرستها با این کار به شناخت مستقیم و شخصی مخاطبانی که به آنها اعتماد دارند احترام گذاشته و نظر خود را به آنها تحمیل نمی کنند. رای دهندگان نیز ناچار نخواهند شد علیرغم میلشان به تمام افراد فهرست به شکل کامل رای دهند. بدین وسیله جمهوریت واقعی، تحت الشعاع فرآیندهای حزب سالارانه یا دیکتاتوری فهرستی و حزبی قرار نمی گیرد. 🔹 ثانیا اولویت روش تشخیص اصلح رعایت شده و این گام که با هدف کمک به رای دهندگان و مکمل گام اول اتخاذ شده، جایگزین یا موجب کمرنگ شدن و به حاشیه رفتن آن نمی شود. 🔹 ثالثا رای دهندگان واداشته میشوند در زمینه شناخت اصلح فعالانه مشارکت کرده و در این مسیر، شناخت و بصیرت اجتماعی و سیاسی شان رشد یافته و انتخابات به فرصتی حقیقی برای رشد و پویایی تک تک افراد جامعه تبدیل گردد. 🔹 رابعا نامزدهای اصلحی که به هر علتی در فهرستهای اصلی قرار نگرفته اند این فرصت را می یابند که بر اساس توانایی و صلاحیت شان با عموم مردم ارتباط برقرار کرده و از گردونه رقابت جدی حذف نشوند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَيْكُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَيْهَا وَ نَوَاحِيهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهَا: زمانی که فتنه‌ها در همه جا فراگیر شد، به قم و حوالی آن بروید زیرا بلا از قم دور است. برخی از سر کنجکاوی و برخی نیز از سر شیطنت می پرسند که شیوع کرونا در قم چگونه با این حدیث قابل جمع است؟ در مواجهه با چنین احادیثی باید به دنبال معنایی برای حدیث برآییم که موافق محکمات عقلی، قرآنی و حدیثی باشد. 🔹 اولین احتمالی که به ذهن متبادر می شود آن است که فتنه و بلا در این حدیث به معنای حوادث طبیعی و بیماریهای فراگیر مانند و حوادث غیر طبیعی مانند جنگ و آشوب باشد. اگر معنای حدیث را امنیت مطلق قم از هر گونه آسیب مادی بدانیم، با واقعیت سازگار نبوده و برای حل مشکل ناچار خواهیم شد به ضعف سند حدیث، متشبث شویم. اما اگر امنیت قم را نسبی و در مقایسه با شهرها و مناطق دیگر بدانیم، شاید بتوان نشان داد که در دوره های بسیاری، آرامش و عافیت قم و اهالی آن از بسیاری از شهرها و بلاد دیگر بیشتر بوده است. برای مثال بر خلاف دوره معاصر، در قرنهای متمادی قم در بن بست قرار داشته و میانه راههای مسافرتی بین شهرهای مجاور نبوده است لذا به لحاظ سیاسی و نظامی، از امنیت بالایی برخوردار بوده است. 🔹 احتمال دیگر آن است که مراد از امنیت قم، امنیت تشریعی باشد؛ مانند امنیت مکه و حرم الهی در برخی آیات قرآن از جمله آیه 125 سوره بقره «و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا»؛ به اين معنا که مومنان مکلفند امنیت حرم را پاس بدارند. ظاهر حدیث با این معنا سازگار نیست و به روشنی بر امنیت تکوینی دلالت می کند. 🔹 ممکن است برخی این حدیث را مختص کسانی از قبیل خاندان اشعری بدانند که تحت تعقيب بنی امیه قرار گرفته و امام به آنها توصیه می کنند به قم پناه ببرند. ظاهر حدیث، با این احتمال سازگار نیست زیرا پناه بردن خاندان اشعری به قم متعلق به زمانی پیش از صدور حدیث و دوره امام صادق علیه السلام می باشد. 🔹 يك احتمال معقول آن است که حدیث مذکور صرفا به فتنه ها و بلاهای معنوی و انحرافات اعتقادی و دینی اشاره داشته باشد. با توجه به اينكه شمول واژه فتنه در حديث مذكور بر فتنه‌ها و شبهات اعتقادي و ديني و معنوي، امري قطعي است،‌ اگر شمول آن بر ابتلائات مادي را مشكوك بدانيم، قدر متيقن معناي فتنه در حديث مذكور، فتنه‌ها و شبهات اعتقادي و معنوي خواهد بود. اگر به همين قدر متيقن بسنده كنيم، اين احتمال، معنايي قابل قبول براي حديث مذكور خواهد بود. اما اگر كسي حصر فتنه و بلا به امور معنوي در اين حديث را نيازمند دليل و قرينه بداند، بايد معنايي ديگر براي اين حديث بجويد. 🔹 احتمال معقول ديگر آن است که این حدیث، ويژه دوره‌ و زمانه‌اي خاص باشد. بر اساس اين فرض، حديث مذكور، ناظر به حوادث نزدیک ظهور امام زمان و گرفتاریها و فتنه های مادی و معنوی آخر الزمانی مي‌باشد. به نظر می رسد که این معنا نيز بی وجه نیست. زیرا در حدیث، تعبیر عمومیت یافتن فتنه ها آمده است که با زمان ظهور امام زمان علیه السلام سازگار می باشد. جالب آنکه روایاتی دیگر این برداشت را تأیید می کنند. 🔹 در روایات بسیاری به فتنه های آخر الزمان اشاره شده است. فتنه هایی که هم امنیت دینی و معنوی را تهدید می کنند و هم امنیت جانی و مالی را سلب می نمایند. از امام زمان علیه السلام نقل شده: علامه ظهور امری کثره الهرج و المرج و الفتن؛ نشانه ظهور امر من، فراوانی هرج و مرج و آشوبهاست. بر اساس روایات اهلبیت، حفظ ایمان در آخر الزمان از نگاه داشتن آتش در دست، دشوارتر بوده تا آنجا که ان العبد یصبح مومنا و یمسی کافرا. در حدیث دیگری اهل قم را یاوران امام زمان علیه السلام معرفی کرده و عافیت آنها را از هر فتنه ای از خداوند طلب می نمایند: تُربَةُ قُم مُقَدَّسَةٌ وَ أهلُها مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم... أما إِنَّهُم أنصارُ قَائِمِنا وَ دُعاةُ حقِّنا. الّلهُمَّ أعصِمهُم مِن کُلِّ فِتنَةٍ وَ نَجِّهِم مِن کُلِّ هَلَکَة. در حدیثی دیگر به نقش قم در حراست از دین و حفظ مومنان از انحرافات اعتقادی در زمان نزدیک ظهور اشاره شده است: فَيَجعَلُ اللهُ قُم وَ أهلَها قائِمينَ مَقامَ الحُجَّةِ... فَيَفيضُ العِلمُ مِنها إلي سائِرِ البِلادِ في المَشرِقِ وَ المَغرِبِ فَيَتُمَّ حُجَّةَ‌اللهِ عَلَي الخَلقِ... يَظهَرُ القائِم. 🔹 در روایات اهلبیت، برای امنیت مکه و مسجدالحرام در آیات قرآن، تاویلی متفاوت ذکر شده که ممکن است درباره قم و روایت مذکور نیز صادق باشد. از جمله درباره آیه 18 سوره سبا «سیروا فیها لیالی و ایاما امنین» حرم امن به «اهلبیت» و سیر ایمن به سوی حرم، به «اخذ معارف صحیح از ایشان» تأویل شده است. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از جواد جاویدنیا
معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور: ممنوعیت استفاده از پیام‌رسان‌های خارجی در دستگاه‌های حاکمیتی و دولتی و مدارس و دانشگاه‌ها: بر اساس قوانین و مقررات کشور و مصوبات شورایعالی فضای مجازی هر گونه استفاده دستگاههای یادشده از شبکه های اجتماعی خارجی ممنوع است و تخلف و در برخی موارد جرم محسوب می شود. بنابراین با توجه به تعطیلات مراکز آموزشی هر گونه آموزش از راه دور از طریق این شبکه ها ممنوع است و می بایست بر بستر شبکه های اجتماعی داخلی باشد و چنانچه در بسترهای خارجی ممنوعه کلاس و آموزشی برگزار شود فاقد وجاهت قانونی است و دانش آموزان و دانشجویان تکلیفی برای حضور در این آموزشها ندارند و دانشجویان و والدین دانش آموزان می توانند نسبت به این امر از طریق حراست دستگاههای مربوطه شکایت و اعتراض خود را منعکس کنند. حراست دستگاهها هم مکلف به بررسی و ممانعت از این فعالیتها و در صورت استنکاف انعکاس موضوع حسب مورد به هیئتهای تخلفات اداری یا مراجع قضایی (استنکاف از اجرای قوانین و مقررات کشور موضوع ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی) هستند و خود حراستها نیز در صورت عدم اجرای وظایف، دارای مسئولیت خواهند بود. خواهش ما از همه مردم و مسئولان و مدیران مراکز آموزشی این است که با بصیرت کافی به ویژه در این ایام که دعوت مردم به شبکه های اجتماعی خارجی که ابزار عملیات روانی علیه مردم و ایجاد هراس و جنگ اقتصادی و سیاسی علیه کشورمان است، تمام هم وغم خود را بر ترک شبکه های ویرانگر و بدتر از کرونای خارجی بگذاریم تا انشاءالله از کرونای بی بصیرتی و بی عملی در فضای مجازی خلاصی یابیم و این بار مردم مسئولان کرونازده فضای مجازی کشور را درمان و از خواب غفلت بیدار کنند و مانع تداوم برخی خیانتهای نفوذیها شوند @Dr_Javidnia
یادداشتها
معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور: ممنوعیت استفاده از پیام‌رسان‌های خارجی در دستگاه‌های حاکمیتی و د
✍ سید مهدی مرتضوی رحمت خدا بر جناب ، معاون فضای مجازی دادستانی کل کشور 🙏 ایشان به درستی نگران و افسار گسیخته هستند. این روزها نیز آثار سوء رها بودن آن را بر سلامت جسمی و روانی هشتاد میلیون ایرانی، بوضوح لمس می کنیم. من هم به شدت از دست مسوولانی که می توانند و باید فضای مجازی را سامان دهند گله مند هستم. واژه های "گله" و "دلخوری"، نمی توانند شدت ناراحتی ام از مسببان این وضعیت را بیان کنند. کسانی مانند وزیر جوان و محترم ارتباطات را نه تنها نفوذی و خائن و بی بصیرت و ... نمی دانم، بلکه آنها را دلسوز کشور و انقلاب و اسلام می دانم اما در برخی مبانی فکری و دیدگاهها با ایشان اختلاف نظر جدی دارم و چنانچه گفتم از عملکردشان به شدت ناراضی و ناراحتم. همچنین بعید نمی دانم نفوذیهایی در پوشش کارشناس، در تصمیم سازی های مسوولان و تاثیر گذار باشند. برخی دوستانی که خیرخواهانه پیگیر اصلاح وضعیت فضای مجازی هستند، با ادبیات تند و گزنده از مسوولان مربوطه انتقاد می کنند و ناخواسته به شکاف و درباره فضای مجازی دامن می زنند و کار پیگیری و اصلاح امور را دشوار می سازند‌. جناب جاویدنیا پیگیرانه به نقد این فضا پرداخته اند؛ البته با ادبیاتی متمایز از دوستان مذکور. ادبیات ایشان به هیچ وجه گزندگی منتقدان صریح مذکور را ندارد. اما برای آنکه بتوان اصلاح فضای مجازی را به خواسته و تبدیل کرد و بهانه ای برای عدم همراهی هیچ کسی باقی نگذاشت، بهتر است از تعابیری مانند "مسوولان کرونا زده و بی بصیرت" پرهیز کرد. مجددا ارادتم را خدمت جناب جاویدنیای عزیز تقدیم می کنم. https://eitaa.com/yad_dashtha