eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
590 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۸ اسفند ماه سالروز شهادت سردارشهید حاج حسین خرازی علمدار جبهه ها گرامیباد🌹 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌹یادمون باشه که هر چی برای خدا کوچیکی و افتادگی کنیم خدا در نظر دیگران بزرگمون می کنه. ❣8اسفند شهادت شهید سردار رشید اسلام شهبد حاج حسین خرازی در عملیات کربلای۵ گرامی باد. 🕊شادی روح بلندش صلوات کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهيد مرتضي جاويدي در بیست و دوم تيرماه سال 1337 در روستاي جليان فسا دیده به جهان گشود .  وی همراه با کارهاي کشاورزي دوران تحصيلات خود را گذراند و مو فق به اخذ مدرک دیپلم تجربی شد. شهید جاویدی در پانزدهم بهمن ماه سال 58 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فسا شد . با شروع جنگ تحمیل داوطلبانه به سوی جبهه شتافت و در مناطق عملياتي مختلف از جمله عمليات ثامن الائمه ( شکست حصر آبادان ) - طريق القدس ( آزادي بستان ) فتح المبين بيت المقدس و آزادي خرمشهر - کرخه نور و کردستان فداکاريهاي زيادي نمود. در تمام دوران حضورش در سپاه همیشه پيش قدم حضور در صحنه هاي خطر در داخل و خارج کشور بود.وی در حالی که  فرماندهی  گردان 941 را هدایت میکرد هدایت گردان  فجر را هم به عهده داشت . و از همان زمان فرمانده گردان فجر شد . بارها از طرف فرماندهان بالاتر تلاش شد او را از فرماندهي گردان فجر بردارند و فرماندهي جمع بالاتري و بيشتري را به او واگذار کنند ولي هر بار رزمندگان گردان فجر با خواهش و استدعا از فرماندهان بالاتر او را براي خود حفظ مي کردند.  گردان فجر در عملياتهای والفجر 1 ، والفجر 2 ، والفجر 4 ، والفجر 8 ، عملیات خيبر ، بدر، کربلاي 4 و 5 و 8 کربلاي 10 ، بيت المقدس 7 و والفجر 10 و ... شرکت کرد.شهید مرتضی جاویدی پس از مبارزات و مجاهدات خستگي ناپذير در عمليات کربلاي 5  در هفتم بهمن ماه سال 65 پس از روزها تلاش و جهاد به آرزوي هميشگي خود رسيد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
شهيد مرتضي جاويدي در بیست و دوم تيرماه سال 1337 در روستاي جليان فسا دیده به جهان گشود .  وی همراه با
خاطره ای از شهید مرتضی جاویدی « عمـــو زنجیـــــر بــــاف » سر ظهر، بعد از پنج کیلومتر کوهپیمایی با تجهیزات در کوه های پیرانشهر ، خسته و بی رمق رسیدیم داخل پادگان، عمو مرتضی ورزیده و سر حال تر از همه ، نعره کشید: کی خسته؟ همه ی گردان یک نفس هوار کشیدیم: دشمــن! کی بریده ؟        آمریکا روحیه؟          عالیه! عمو که ساکت شد، مش موسی ، تدارکات چی گردان شروع کرد: شکم ها؟          خالیه! بسیجی؟          جنگیه! حزب الله؟          جنگیه! آمریکا           مشقیه! شوروی ؟          گازیه! اسرائیل ؟          بادیه! در پایان آموزش هر روز ، نای و رمقی برای ما نمی ماند؛ اما گامهای بلند و استوارعمو مرتضی همه ی ما را زنده می کرد. از آن طرف هم دلمان خوش بود که به زودی حمله ای در کار است و بر دشمن بعثی می تازیم. عمودست به کمر ، لبخند زد و محکم گفت: بشین! کلاه آهنی بر سر ، کوله و پتو بر پشت و تفنگ بر دست، هماهنگ نشستیم و فریاد کشیدیم : یاحسین! - بلند شو! بلند شدیم و فریاد زدیم یا علی! خوش حال از این که آموزش طاقت فرسای امروز تمام شده، اما ناگهان صدای عمو رشته های ما را پنبه کرد. - امروز میخوایم دو برابر هر روز راهپیمایی کنیم! لبو لوچه بعضی آویزان شد و به هم خیره شدیم. یکی پشت سرم گفت: پاهامون تاول زده! پچ پچه شد بین افراد . عمو مرتضی دست بالا برد. - کوهپیمایی دوبله ی امروز ، زوری نیس! هر کی عذر داره ، می تونه از صف بیاد بیرون و بره تو خیمه استراحت ! خورشید عمود روی سرمان بود. همهمه شد دوباره یکی یکی به هم خیره شدیم. برای مرتضی ، جان می دادیم، ولی توی این خستگی کشنده، تحمل یک راهپیمایی طاقت فرسای دیگر محال بود! جلیل اسلامی مدتی داوطلبانه فرماندهی گردان فجر را به عمو داده و خودش پارکاب او شده بود، گفت: هر کی مشکل داره از صف بیاد بیرون ... بره نماز و ناهار! پا به پا کردم و انتظار کشیدم. آن قدر زمان طول کشید تا اولین نفر از صف بیرون آمد. پشت سرش تعدادی دیگر هم از صف جدا شدند. از گردان سیصد و خورده ای هنوز دویست نفری مانده بودند. عمو اشاره کرد به اسلامی و او هم با انگشت ارتفاع و دره ی خاکستری مقابل را که صبح روی آن جولان داده بودیم، نشان داد. - شوخی بازی نیس، باید بریم دوباره اون جا! مکث کرد و پنجاه، شصت نفر دیگر کوتاه آمدند. عمو خودش جلو آمد. - کسی دیگه نمی خواد بره استراحت ! دوباره می گم، اجبار نیس، الان هم شب عاشورا نیس و منم – نعوذو بالله – امام حسین (سلام الله علیه ) نیستم! حرفش برای خیلی ها حجت شد و تعداد بیشتری از صف بیرون آمدند و هفتاد نفری باقی ماندند . عمو دستش را تکاند و بچه هایی را که از صف جدا شده بودند ، مرخص کرد و به بقیه گفت: به ستون ، پشت سرم حرکت کنید! شوخی و خنده شروع شد و هر کس فانوسقه ی نفر جلو را گرفت و حرکت کردیم. حسن مایلر هم آواز خواند: عمو زنجیر باف! همه کلمه ی بعله را کشیدیم و گفتیم: بـــــــعـلـــــــــــــه! زنجیر منو بافتی؟ بعله پشت کوه انداختی؟ بعله عمو اوده! چی چی آورده؟ ساندیس و آب میوه! بخورو بیا   گردان که به یک گروهان آب رفته بود، پیچید پشت اولین ساختمان پادگان. با صدای چی؟ خمپاره.خمپاره...... کُپ کُپ کُپ... کُپ... توی حرکت ،پلکهایمان از خنده ی بی صدا بهم آمده بود و از فرط فشاری که به خود می آوردیم، می لرزیریم! محمد رضا بدیهی معاون دوم ، یک راست ما را برد جلو خیمه تدارکات گردان و ایست داد: بشین! عمو جلیل با خنده پیش آمدند. خنده هایی بی صدایی که خستگی را از تن مان در آورده بود. عمو گفت: خداقوت ، خسته نباشین! مش موسی تدارکات گردان را صدا زد و او هم با چند نفری که صندوق یخ در دست داشتند، ظاهر شد. - اینم جایزه ی ایثارتون ! مش موسی با موهای فلفل نمکی از داخل صندوق کائوچوبی یخ ، ساندیس آبمیوه در آورد و به افراد داد و بین شوخی و جدی می گفت : حیف این آب میوه های تر و تمیز که می ره تو شکم شما! آب میوه ها که تقسیم شد ، انگار موسی تقسیم شده بود! آخر سر عمو گفت: آبمیوه به تعداد همه ی گردان نبود، مجبور شدم امتحان بگیرم ، حالا تا چادرتون راهپیمایی کنید و برین استراحت ! آب میوه ی خنک را یک نفس خوردیم و عمو زنجیر باف را از نو خواندیم تا چادرهای استراحت. - عمو زنجیر باف.. بله..... کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰شهید سپهبد علی صیاد شیرازی: کمتر کسی می دانست؛ او جانباز ۷۰ درصد بود.. پنج بار زخمی شد.. ۲۲ ترکش در بدن داشت.. ترکش گلویش را دریده بود.. 📎راوی: همسر شهید صیاد شیرازی🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دستش قطع شد ، امّـا... دست از یاری امام‌زمانش برنداشت . ◇ می‌گفت: من اهمیتی نمی دهم ، دربارهٔ ما چه می گویند. من می خواهم دل را راضی کنم. 📎 پ.ن فیلم: خاطرات زیبا از شهید حاج حسین خرازی از زبان دوستان و همرزمانش به همراه تصاویری از شهید 🌷 «خورشید شلمچه» علمدار و فرماندهٔ دلاور لشگر ۱۴ امام حسین(ع) 🌷 ▫️ولادت : ۱۳۳۶/۶/۱ اصفهان ▫️شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۸ شلمچه ، عملیات کربلای۵ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ساخت پل شناور بی‌سابقه در زمان دفاع مقدس و در مناطق جنگی❗️ ◇ « پلی به طول ۱۳ کیلومتر برای وصل کردن ساحل هورالهویزه به جزایر مجنون» ◇ ، قائم مقام لشکر مهندسی ۴۳ امام علی (علیه السلام) از ویژگی‌ها و نحوه‌ی ساخت پل خیبر می گوید.. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «حسین خود معرف لشکر بود؛ حسین ختم همه تصمیمات جنگ بود.» 🔹 توصیفات کمتر شنیده شده حاج قاسم از شهید خرازی ◇ کلام شهید خرازی بود، همیشه میگفت: ″همواره سعی مون این باشه که شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم.″ ◇ فیلم سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی در مراسم شهید حسین خرازی سال ۸۳ 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌷.....ای نامت جاودان شهید......🌷 من زکویت گردش ایام را دیده ام از دیدگانم بارها بوی عطری مملو ازعشق خدا روی تابلو سر هرکوچه جدا کوچه ها چون مزین نامها نام هر شاخه لاله شهدا جان خود برکف گذاشتن بی ریا چون شهادت آرزو بود یارها عاشقانه سوی رب خود شدند تا ابد جاودان مانند یادها ای که عاشق گشته ای دیداررا این سعادت آن توست از بار الا عزت و آزادگی و از شرف از تو میجوییم در یادوارها تقدیم به پیشگاه شهدا،که همیشه نامشان جاودان خواهدبود،چراکه این عزت وشرف را مدیون ایثارگریهای آنانیم. آنها بانثارخونشان امنیت و زندگی را به ما ارزانی داشتند تقدیم به روح پاکشان...صلوات🌷 (ارادتمند: قنبری) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398